آیا در وقت ظهور بداء اتفاق می‌افتد؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '\: \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به ': $1 '
جز (جایگزینی متن - '\. \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به '. $1 ')
جز (جایگزینی متن - '\: \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به ': $1 ')
خط ۳۹: خط ۳۹:
| پاسخ‌دهنده = سید محمد بنی‌هاشمی
| پاسخ‌دهنده = سید محمد بنی‌هاشمی
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[سید محمد بنی‌هاشمی]]'''، در کتاب ''«[[سلسله درس‌های مهدویت ج۱۰ (کتاب)|انتظار فرج]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[سید محمد بنی‌هاشمی]]'''، در کتاب ''«[[سلسله درس‌های مهدویت ج۱۰ (کتاب)|انتظار فرج]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«در مورد وقت [[ظهور امام عصر]] {{ع}} هم ممکن است وقتی [[قبل از ظهور]] برای آن معین بشود ولی قبل از تحقق آن، وقتش توسط خود [[خداوند]] تغییر پیدا کند (حالت اول) و هم می‌شود وقت آن هم زمان با خود [[ظهور]] تقدیر شود (حالت دوم): در هر دو صورت تقدیر [[زمان ظهور]] یک تقدیر جدید خواهد بود. پس به هر حال می‌توان گفت که [[ظهور امام عصر]] {{ع}} یک وقت قطعی و غیر قابل [[بداء]] ندارد، یا اصلاً وقتی برای آن تقدیر نشده و یا اگر هم تقدیر شده، قابل تغییر می‌باشد. البته وقتی می‌گوییم قابل تغییر است منظور این نیست که حتماً تغییر می‌پذیرد. چه بسا تقدیری صورت پذیرد که تغییر هم نکند، ولی هیچ تقدیر غیر قابل تغییری در [[وقت ظهور]] وجود ندارد. در احادیثی که از [[اهل بیت]] [[عصمت]] و [[طهارت]] به ما رسیده است، اصل این که [[ظهور امام زمان]] {{ع}} وقت قطعی و غیر قابل [[بداء]] ندارد، مسلم و یقینی است، ولی در این که آیا قبل از رسیدن [[زمان ظهور]]، وقتی معین می‌شود که قابل [[بداء]] باشد یا این که اصلاً وقتی از قبل، تقدیر نمی‌شود، هر دو احتمال وجود دارد.  
 
«در مورد وقت [[ظهور امام عصر]] {{ع}} هم ممکن است وقتی [[قبل از ظهور]] برای آن معین بشود ولی قبل از تحقق آن، وقتش توسط خود [[خداوند]] تغییر پیدا کند (حالت اول) و هم می‌شود وقت آن هم زمان با خود [[ظهور]] تقدیر شود (حالت دوم): در هر دو صورت تقدیر [[زمان ظهور]] یک تقدیر جدید خواهد بود. پس به هر حال می‌توان گفت که [[ظهور امام عصر]] {{ع}} یک وقت قطعی و غیر قابل [[بداء]] ندارد، یا اصلاً وقتی برای آن تقدیر نشده و یا اگر هم تقدیر شده، قابل تغییر می‌باشد. البته وقتی می‌گوییم قابل تغییر است منظور این نیست که حتماً تغییر می‌پذیرد. چه بسا تقدیری صورت پذیرد که تغییر هم نکند، ولی هیچ تقدیر غیر قابل تغییری در [[وقت ظهور]] وجود ندارد. در احادیثی که از [[اهل بیت]] [[عصمت]] و [[طهارت]] به ما رسیده است، اصل این که [[ظهور امام زمان]] {{ع}} وقت قطعی و غیر قابل [[بداء]] ندارد، مسلم و یقینی است، ولی در این که آیا قبل از رسیدن [[زمان ظهور]]، وقتی معین می‌شود که قابل [[بداء]] باشد یا این که اصلاً وقتی از قبل، تقدیر نمی‌شود، هر دو احتمال وجود دارد.  
::::::ما در این جا بدون این که بخواهیم یک احتمال را اثبات و دیگری را رد کنیم، به عنوان تأییدی بر احتمال دوم، به [[حدیث]] معروفی از [[امام محمد باقر]] {{ع}} استناد می‌کنیم. [[راوی]] این [[حدیث]] جناب [[ابوحمزه ثمالی]] است. ایشان به [[حضرت]] عرض می‌کند که [[امیر مؤمنان]] می‌فرمود: {{متن حدیث|"إلی السّبعین بلاءً"}}: تا ساد هفتاد بلا و گرفتاری است. و می‌فرمود: بعد البلاء رخاء: بعد از بلا [[آسایش]] و راحتی است. ولی سال هفتاد گذشت و ما [[آسایش]] و راحتی ندیدیم. [[امام باقر]] {{ع}} فرمودند: [[خداوند متعال]] زمان این امر ([[فرج شیعیان]]) را در سال هفتاد قرار داده بود، اما وقتی [[حضرت حسین]] {{ع}} کشته شدند، [[غضب]] [[خداوند]] بر اهل [[زمین]] شدت گرفت. از این رو آن را تا سال صد و چهل به تأخیر انداخت. ما (این خبر را) به شما گفتیم، ولی شما خبر را پخش کردید و از آن [[راز]] پرده برداشتید، پس [[خداوند]] (بار دیگر) [[فرج]] را به تأخیر انداخت و دگر زمانی برای آن نزد ما قرار نداد. و "[[خداوند]] آن چه را که می‌خواهد محو و (آن چه را می‌خواهد) اثبات می‌کند و اصل همه آن چه نوشته شده نزد اوست" <ref>{{عربی|"إِنَّ اَللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى قَدْ كَانَ وَقَّتَ هَذَا اَلْأَمْرَ فِي اَلسَّبْعِينَ فَلَمَّا أَنْ قُتِلَ‏ اَلْحُسَيْنُ‏ صَلَوَاتُ اَللَّهِ عَلَيْهِ اِشْتَدَّ غَضَبُ اَللَّهِ تَعَالَى عَلَى أَهْلِ اَلْأَرْضِ فَأَخَّرَهُ إِلَى أَرْبَعِينَ وَ مِائَةٍ فَحَدَّثْنَاكُمْ‏ فَأَذَعْتُمُ اَلْحَدِيثَ فَكَشَفْتُمْ قِنَاعَ اَلسَّتْرِ وَ لَمْ يَجْعَلِ اَللَّهُ‏ لَهُ بَعْدَ ذَلِكَ وَقْتاً عِنْدَنَا{{متن قرآن|يَمْحُوا اللَّهُ ما يَشاءُ وَ يُثْبِتُ وَ عِنْدَهُ أُمُّ الْکِتابِ}}"}}رعد، ۳۹. الغیبة طوسی، ح ۴۱۷.</ref>
::::::ما در این جا بدون این که بخواهیم یک احتمال را اثبات و دیگری را رد کنیم، به عنوان تأییدی بر احتمال دوم، به [[حدیث]] معروفی از [[امام محمد باقر]] {{ع}} استناد می‌کنیم. [[راوی]] این [[حدیث]] جناب [[ابوحمزه ثمالی]] است. ایشان به [[حضرت]] عرض می‌کند که [[امیر مؤمنان]] می‌فرمود: {{متن حدیث|"إلی السّبعین بلاءً"}}: تا ساد هفتاد بلا و گرفتاری است. و می‌فرمود: بعد البلاء رخاء: بعد از بلا [[آسایش]] و راحتی است. ولی سال هفتاد گذشت و ما [[آسایش]] و راحتی ندیدیم. [[امام باقر]] {{ع}} فرمودند: [[خداوند متعال]] زمان این امر ([[فرج شیعیان]]) را در سال هفتاد قرار داده بود، اما وقتی [[حضرت حسین]] {{ع}} کشته شدند، [[غضب]] [[خداوند]] بر اهل [[زمین]] شدت گرفت. از این رو آن را تا سال صد و چهل به تأخیر انداخت. ما (این خبر را) به شما گفتیم، ولی شما خبر را پخش کردید و از آن [[راز]] پرده برداشتید، پس [[خداوند]] (بار دیگر) [[فرج]] را به تأخیر انداخت و دگر زمانی برای آن نزد ما قرار نداد. و "[[خداوند]] آن چه را که می‌خواهد محو و (آن چه را می‌خواهد) اثبات می‌کند و اصل همه آن چه نوشته شده نزد اوست" <ref>{{عربی|"إِنَّ اَللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى قَدْ كَانَ وَقَّتَ هَذَا اَلْأَمْرَ فِي اَلسَّبْعِينَ فَلَمَّا أَنْ قُتِلَ‏ اَلْحُسَيْنُ‏ صَلَوَاتُ اَللَّهِ عَلَيْهِ اِشْتَدَّ غَضَبُ اَللَّهِ تَعَالَى عَلَى أَهْلِ اَلْأَرْضِ فَأَخَّرَهُ إِلَى أَرْبَعِينَ وَ مِائَةٍ فَحَدَّثْنَاكُمْ‏ فَأَذَعْتُمُ اَلْحَدِيثَ فَكَشَفْتُمْ قِنَاعَ اَلسَّتْرِ وَ لَمْ يَجْعَلِ اَللَّهُ‏ لَهُ بَعْدَ ذَلِكَ وَقْتاً عِنْدَنَا{{متن قرآن|يَمْحُوا اللَّهُ ما يَشاءُ وَ يُثْبِتُ وَ عِنْدَهُ أُمُّ الْکِتابِ}}"}}رعد، ۳۹. الغیبة طوسی، ح ۴۱۷.</ref>
::::::در این [[حدیث شریف]] از راحتی و [[گشایش]] [[شیعه]] سخن رفته است که [[قبل از ظهور]] [[امام دوازدهم]] {{ع}} هم می‌توانسته به صورت محدود و جزئی تحقق پیدا کند. رهایی [[شیعیان]] از سختی‌ها و فشارهای وارد بر ایشان، جز به [[فرج]] [[اهل بیت]] {{عم}} محقق نمی‌شود و [[فرج]] [[اهل بیت]] {{عم}} به طور کامل و فراگیر فقط با [[ظهور]] [[حضرت ولی عصر]] {{ع}} فرا می‌رسد. اما به صورت محدودتر بیش از آن هم توسط [[خدای متعال]] دو بار تقدیر شد، ولی هر دو بار به خاطر خطاهای خود [[مردم]] مشمول [[بداء]] قرار گرفت و به تأخیر افتاد. بار اول چون [[مردم]] بر کشتن [[سید الشهداء]] {{ع}} اجتماع کردند و گروهی هم که شرکت نداشتند، بدان [[راضی]] شدند، به تأخیر افتاد و بار دوم به [[دلیل]] بر ملا کردن این [[راز]]. پس دو بار که در وقت [[فرج]] [[بداء]] صورت گرفت، تغییر در تقدیر الهی واقع شد، ولی پس از این دو بار، دیگر وقتی برای [[فرج]] از جانب [[خداوند]] نزد [[ائمه]] {{عم}} قرار داده نشده است. چنان که صریحاً در این [[حدیث]] فرموده‌اند: {{متن حدیث|"لَمْ يَجْعَلْ لَهُ بَعْدَ ذَلِكَ عِنْدَنَا وَقْتاً"}}. از این عبارت فهمیده می‌شود که [[خداوند]] پس از آن که دو بار [[آسایش]] و راحتی را برای [[اهل بیت]] {{عم}} و [[شیعیان]] ایشان مقدر ساخت و اعمال زشت [[مردم]] باعث شد تا [[خداوند]] [[فرج]] ایشان را به تأخیر بیندازد، دیگر برای آن زمانی را معین نکرد یا این که اصطلاحاً تقدیری در مورد وقت آن انجام نداد. بنابراین چون تقدیری نسبت به آن صورت نگرفته، خود [[امام]] {{ع}} هم که [[امام مبین]]<ref>سوره یس آیه ۱۲، {{متن قرآن|وَكُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْنَاهُ فِي إِمَامٍ مُبِينٍ}} «و هر چیزی را در نوشته‌ای روشن  بر شمرده‌ایم». مراجعه شود به تفاسیر روایی ذیل آیه شریفه.</ref> و [[کتاب مبین]]<ref>سوره دخان آیه ۱ و ۲: {{متن قرآن|حْمَ * وَالْكِتَابِ الْمُبِينِ}} «حم * سوگند به این کتاب روشن». مراجعه شود به تفاسیر روایی ذیل آیه شریفه.</ref> می‌باشد، نسبت به آن عالِم نیست»<ref>[[سید محمد بنی‌هاشمی|بنی‌هاشمی، سید محمد]]، [[سلسله درس‌های مهدویت ج۱۰ (کتاب)|انتظار فرج]]، ص ۱۶۵-۱۶۸.</ref>.
::::::در این [[حدیث شریف]] از راحتی و [[گشایش]] [[شیعه]] سخن رفته است که [[قبل از ظهور]] [[امام دوازدهم]] {{ع}} هم می‌توانسته به صورت محدود و جزئی تحقق پیدا کند. رهایی [[شیعیان]] از سختی‌ها و فشارهای وارد بر ایشان، جز به [[فرج]] [[اهل بیت]] {{عم}} محقق نمی‌شود و [[فرج]] [[اهل بیت]] {{عم}} به طور کامل و فراگیر فقط با [[ظهور]] [[حضرت ولی عصر]] {{ع}} فرا می‌رسد. اما به صورت محدودتر بیش از آن هم توسط [[خدای متعال]] دو بار تقدیر شد، ولی هر دو بار به خاطر خطاهای خود [[مردم]] مشمول [[بداء]] قرار گرفت و به تأخیر افتاد. بار اول چون [[مردم]] بر کشتن [[سید الشهداء]] {{ع}} اجتماع کردند و گروهی هم که شرکت نداشتند، بدان [[راضی]] شدند، به تأخیر افتاد و بار دوم به [[دلیل]] بر ملا کردن این [[راز]]. پس دو بار که در وقت [[فرج]] [[بداء]] صورت گرفت، تغییر در تقدیر الهی واقع شد، ولی پس از این دو بار، دیگر وقتی برای [[فرج]] از جانب [[خداوند]] نزد [[ائمه]] {{عم}} قرار داده نشده است. چنان که صریحاً در این [[حدیث]] فرموده‌اند: {{متن حدیث|"لَمْ يَجْعَلْ لَهُ بَعْدَ ذَلِكَ عِنْدَنَا وَقْتاً"}}. از این عبارت فهمیده می‌شود که [[خداوند]] پس از آن که دو بار [[آسایش]] و راحتی را برای [[اهل بیت]] {{عم}} و [[شیعیان]] ایشان مقدر ساخت و اعمال زشت [[مردم]] باعث شد تا [[خداوند]] [[فرج]] ایشان را به تأخیر بیندازد، دیگر برای آن زمانی را معین نکرد یا این که اصطلاحاً تقدیری در مورد وقت آن انجام نداد. بنابراین چون تقدیری نسبت به آن صورت نگرفته، خود [[امام]] {{ع}} هم که [[امام مبین]]<ref>سوره یس آیه ۱۲، {{متن قرآن|وَكُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْنَاهُ فِي إِمَامٍ مُبِينٍ}} «و هر چیزی را در نوشته‌ای روشن  بر شمرده‌ایم». مراجعه شود به تفاسیر روایی ذیل آیه شریفه.</ref> و [[کتاب مبین]]<ref>سوره دخان آیه ۱ و ۲: {{متن قرآن|حْمَ * وَالْكِتَابِ الْمُبِينِ}} «حم * سوگند به این کتاب روشن». مراجعه شود به تفاسیر روایی ذیل آیه شریفه.</ref> می‌باشد، نسبت به آن عالِم نیست»<ref>[[سید محمد بنی‌هاشمی|بنی‌هاشمی، سید محمد]]، [[سلسله درس‌های مهدویت ج۱۰ (کتاب)|انتظار فرج]]، ص ۱۶۵-۱۶۸.</ref>.
خط ۴۸: خط ۴۹:
| پاسخ‌دهنده = مسعود عالی
| پاسخ‌دهنده = مسعود عالی
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[مسعود عالی]]'''، در کتاب ''«[[مسأله مهدویت ۱ (کتاب)|مسأله مهدویت ۱]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[مسعود عالی]]'''، در کتاب ''«[[مسأله مهدویت ۱ (کتاب)|مسأله مهدویت ۱]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«ابوهاشم، [[داوود]] بن قاسم [[جعفری]] می‌گوید: خدمت [[امام جواد]] {{ع}} بودم. از [[سفیانی]] و [[علائم حتمی ظهور]] سخن به میان آمد. از [[حضرت]] پرسیدم: {{متن حدیث|"هَلْ يَبْدُو لِلَّهِ فِي الْمَحْتُومِ؟ قَالَ: نَعَمْ"}}؛ آیا در مورد [[علائم حتمی ظهور]] هم [[بداء]] امکان دارد؟ [[حضرت]] فرمودند: بله. گفتم: اگر اینطور باشد می‌ترسیم درباره اصل [[ظهور]] هم [[بداء]] رخ دهد و اصلا [[ظهور]] تحقق پیدا نکند. [[حضرت]] فرمود:
 
«ابوهاشم، [[داوود]] بن قاسم [[جعفری]] می‌گوید: خدمت [[امام جواد]] {{ع}} بودم. از [[سفیانی]] و [[علائم حتمی ظهور]] سخن به میان آمد. از [[حضرت]] پرسیدم: {{متن حدیث|"هَلْ يَبْدُو لِلَّهِ فِي الْمَحْتُومِ؟ قَالَ: نَعَمْ"}}؛ آیا در مورد [[علائم حتمی ظهور]] هم [[بداء]] امکان دارد؟ [[حضرت]] فرمودند: بله. گفتم: اگر اینطور باشد می‌ترسیم درباره اصل [[ظهور]] هم [[بداء]] رخ دهد و اصلا [[ظهور]] تحقق پیدا نکند. [[حضرت]] فرمود:
{{متن حدیث|"إِنَّ الْقَائِمَ مِنَ الْمِيعَادِ وَ اللَّهُ لا يُخْلِفُ الْمِيعادَ"}}<ref>الغیبة للنعمانی، ص ۳۰۳؛ اثبات الهداة، ج ۵، ص ۱۱۷؛بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۲۵۰.</ref>؛ همانا [[قائم]] از [[وعده‌های الهی]] است و [[خداوند]] خلاف وعده خود [[رفتار]] نمی‌کند. [[علائم حتمی]] این چنین است، تا چه برسد به [[روز جمعه]] بودن و [[علائم]] غیر حتمی که می‌توانند مشمول [[بداء]] گردند.
{{متن حدیث|"إِنَّ الْقَائِمَ مِنَ الْمِيعَادِ وَ اللَّهُ لا يُخْلِفُ الْمِيعادَ"}}<ref>الغیبة للنعمانی، ص ۳۰۳؛ اثبات الهداة، ج ۵، ص ۱۱۷؛بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۲۵۰.</ref>؛ همانا [[قائم]] از [[وعده‌های الهی]] است و [[خداوند]] خلاف وعده خود [[رفتار]] نمی‌کند. [[علائم حتمی]] این چنین است، تا چه برسد به [[روز جمعه]] بودن و [[علائم]] غیر حتمی که می‌توانند مشمول [[بداء]] گردند.
:::::*'''امکان [[تأخیر فرج]]:''' کما این‌که از آن طرف امکان عقب افتادن [[فرج]] در اثر خطاها و کوتاهی‌ها و آماده نبودن ما هم وجود دارد. [[امام باقر]] {{ع}} به [[ابوحمزه ثمالی]] فرمودند: {{متن حدیث|"إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى قَدْ كَانَ وَقَّتَ هَذَا الْأَمْرَ فِي السَّبْعِينَ فَلَمَّا أَنْ قُتِلَ الْحُسَيْنُ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِ اشْتَدَّ غَضَبُ اللَّهِ تَعَالَى عَلَى أَهْلِ الْأَرْضِ فَأَخَّرَهُ إِلَى أَرْبَعِينَ وَ مِائَةٍ فَحَدَّثْنَاكُمْ فَأَذَعْتُمُ الْحَدِيثَ فَكَشَفْتُمْ قِنَاعَ السَّتْرِ وَ لَمْ يَجْعَلِ اللَّهُ لَهُ بَعْدَ ذَلِكَ وَقْتاً عِنْدَنَا وَ يَمْحُوا اللَّهُ ما يَشاءُ وَ يُثْبِتُ وَ عِنْدَهُ أُمُّ الْكِتابِ"}}<ref>الکافی، ج ۱، ص ۳۶۸؛ الغیبة للنعمانی، ص ۲۹۳؛ بحارالانوار، ج ۴، ص ۱۱۴.</ref>؛ همانا [[خدای تبارک و تعالی]] این امر ([[دولت ما]] [[اهل بیت]]) را در سال هفتاد وقت گذاشت، چون [[حسین]] {{ع}} کشته شد، [[خشم]] [[خدای تعالی]] بر اهل [[زمین]] سخت گشت. آن را تا سال صد و چهل به تأخیر انداخت. وقتی که ما به شما خبر دادیم، آن خبر را فاش کردید و از روی [[راز]] پوشیده پرده برداشتید. بعد از آن دیگر [[خدا]] برای آن وقتی نزد ما قرار نداد. [[خدا]] هرچه را خواهد محو کند و ثابت گذارد. و اصل کتاب نزد اوست. لذا باید از غفلت‌ها و کوتاهی‌ها کاست و بیشتر به یاد او بود و [[آمادگی]] او را داشت.
:::::*'''امکان [[تأخیر فرج]]:''' کما این‌که از آن طرف امکان عقب افتادن [[فرج]] در اثر خطاها و کوتاهی‌ها و آماده نبودن ما هم وجود دارد. [[امام باقر]] {{ع}} به [[ابوحمزه ثمالی]] فرمودند: {{متن حدیث|"إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى قَدْ كَانَ وَقَّتَ هَذَا الْأَمْرَ فِي السَّبْعِينَ فَلَمَّا أَنْ قُتِلَ الْحُسَيْنُ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِ اشْتَدَّ غَضَبُ اللَّهِ تَعَالَى عَلَى أَهْلِ الْأَرْضِ فَأَخَّرَهُ إِلَى أَرْبَعِينَ وَ مِائَةٍ فَحَدَّثْنَاكُمْ فَأَذَعْتُمُ الْحَدِيثَ فَكَشَفْتُمْ قِنَاعَ السَّتْرِ وَ لَمْ يَجْعَلِ اللَّهُ لَهُ بَعْدَ ذَلِكَ وَقْتاً عِنْدَنَا وَ يَمْحُوا اللَّهُ ما يَشاءُ وَ يُثْبِتُ وَ عِنْدَهُ أُمُّ الْكِتابِ"}}<ref>الکافی، ج ۱، ص ۳۶۸؛ الغیبة للنعمانی، ص ۲۹۳؛ بحارالانوار، ج ۴، ص ۱۱۴.</ref>؛ همانا [[خدای تبارک و تعالی]] این امر ([[دولت ما]] [[اهل بیت]]) را در سال هفتاد وقت گذاشت، چون [[حسین]] {{ع}} کشته شد، [[خشم]] [[خدای تعالی]] بر اهل [[زمین]] سخت گشت. آن را تا سال صد و چهل به تأخیر انداخت. وقتی که ما به شما خبر دادیم، آن خبر را فاش کردید و از روی [[راز]] پوشیده پرده برداشتید. بعد از آن دیگر [[خدا]] برای آن وقتی نزد ما قرار نداد. [[خدا]] هرچه را خواهد محو کند و ثابت گذارد. و اصل کتاب نزد اوست. لذا باید از غفلت‌ها و کوتاهی‌ها کاست و بیشتر به یاد او بود و [[آمادگی]] او را داشت.
خط ۷۱: خط ۷۳:
| پاسخ‌دهنده = مجتبی تونه‌ای
| پاسخ‌دهنده = مجتبی تونه‌ای
| پاسخ = آقای '''[[مجتبی تونه‌ای]]'''، در کتاب ''«[[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = آقای '''[[مجتبی تونه‌ای]]'''، در کتاب ''«[[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«در لغت به‌معنای [[ظهور]] و روشن شدن پس از مخفی بودن چیزی است و اصطلاحا به روشن شدن چیزی پس از مخفی بودن از [[مردم]] است؛ بدین‌معنا که [[خداوند متعال]] بنابر مصلحتی مسأله‌ای را از زبان [[پیامبر]] یا ولی‌ای از اولیای خویش به‌گونه‌ای تبیین می‌کند و سپس در [[مقام]] عمل و [[ظهور]] و بروز، غیر آن را به [[مردم]] نشان می‌دهد. در [[قرآن]] آمده است: {{متن قرآن|يَمْحُو اللَّهُ مَا يَشَاء وَيُثْبِتُ وَعِندَهُ أُمُّ الْكِتَابِ}}<ref>سوره رعد، ۳۹.</ref>؛ [[خداوند]] هرچه را بخواهد محو یا ثبت می‌کند در حالی که امّ‌ الکتاب نزد اوست و خود می‌داند [[عاقبت]] هر چیزی چیست. و در آیه‌ای دیگر: {{متن قرآن|وَبَدَا لَهُمْ سَيِّئَاتُ مَا كَسَبُوا}}<ref>سوره زمر، ۴۸.</ref>؛ بدی‌هایی را خود کسب کرده بودند و برای آنها مخفی بود، برای‌شان نمایان شد.
 
«در لغت به‌معنای [[ظهور]] و روشن شدن پس از مخفی بودن چیزی است و اصطلاحا به روشن شدن چیزی پس از مخفی بودن از [[مردم]] است؛ بدین‌معنا که [[خداوند متعال]] بنابر مصلحتی مسأله‌ای را از زبان [[پیامبر]] یا ولی‌ای از اولیای خویش به‌گونه‌ای تبیین می‌کند و سپس در [[مقام]] عمل و [[ظهور]] و بروز، غیر آن را به [[مردم]] نشان می‌دهد. در [[قرآن]] آمده است: {{متن قرآن|يَمْحُو اللَّهُ مَا يَشَاء وَيُثْبِتُ وَعِندَهُ أُمُّ الْكِتَابِ}}<ref>سوره رعد، ۳۹.</ref>؛ [[خداوند]] هرچه را بخواهد محو یا ثبت می‌کند در حالی که امّ‌ الکتاب نزد اوست و خود می‌داند [[عاقبت]] هر چیزی چیست. و در آیه‌ای دیگر: {{متن قرآن|وَبَدَا لَهُمْ سَيِّئَاتُ مَا كَسَبُوا}}<ref>سوره زمر، ۴۸.</ref>؛ بدی‌هایی را خود کسب کرده بودند و برای آنها مخفی بود، برای‌شان نمایان شد.


و یا: {{متن قرآن|ثُمَّ بَدَا لَهُم مِّن بَعْدِ مَا رَأَوُاْ الآيَاتِ}}<ref>سوره یوسف، ۳۵.</ref>؛ پس از آنکه [[نشانه‌ها]] را دیدند [[حقیقت]] امر بر آنها روشن شد. این [[ظهور]] پس از خفا تنها برای [[انسان]] رخ می‌دهد و در مورد [[خداوند متعال]] ابدا [[صدق]] نمی‌کند وگرنه لازمه‌اش این است که [[خداوند]] نسبت به آن موضوع، [[جهل]] داشته باشد که این امر محالی است. [[خداوند]]، چنان‌که [[قرآن کریم]] می‌فرماید به همه چیز [[آگاه]] و داناست: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيمًا خَبِيرًا}}<ref>سوره نساء، ۳۵.</ref>، و نسبت به همه چیز -در همه زمان‌ها و مکان‌ها چه حاضر باشند و چه غایب، چه موجود باشند و چه فانی و چه در آینده به وجود بیایند- [[علم حضوری]] دارد.[[قرآن کریم]] در این زمینه می‌فرماید: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ لاَ يَخْفَی عَلَيْهِ شَيْءٌ فِي الأَرْضِ وَلاَ فِي السَّمَاء}}<ref>سوره آل عمران، ۵.</ref>؛ هیچ‌چیزی در [[آسمان]] و [[زمین]] از[نظر][[خداوند متعال]] مخفی نمی‌شود. از همین‌روست که مسئله [[بداء]] و ظاهر کردن آن امر مخفی، به [[خداوند]] نسبت داده می‌شود: {{متن قرآن|وَبَدَا لَهُم مِّنَ اللَّهِ مَا لَمْ يَكُونُوا يَحْتَسِبُونَ}}<ref>سوره زمر، ۴۷.</ref> [[خداوند]] آن‌چه را گمان نمی‌کردند، برای آنها ظاهر کرد.
و یا: {{متن قرآن|ثُمَّ بَدَا لَهُم مِّن بَعْدِ مَا رَأَوُاْ الآيَاتِ}}<ref>سوره یوسف، ۳۵.</ref>؛ پس از آنکه [[نشانه‌ها]] را دیدند [[حقیقت]] امر بر آنها روشن شد. این [[ظهور]] پس از خفا تنها برای [[انسان]] رخ می‌دهد و در مورد [[خداوند متعال]] ابدا [[صدق]] نمی‌کند وگرنه لازمه‌اش این است که [[خداوند]] نسبت به آن موضوع، [[جهل]] داشته باشد که این امر محالی است. [[خداوند]]، چنان‌که [[قرآن کریم]] می‌فرماید به همه چیز [[آگاه]] و داناست: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيمًا خَبِيرًا}}<ref>سوره نساء، ۳۵.</ref>، و نسبت به همه چیز -در همه زمان‌ها و مکان‌ها چه حاضر باشند و چه غایب، چه موجود باشند و چه فانی و چه در آینده به وجود بیایند- [[علم حضوری]] دارد.[[قرآن کریم]] در این زمینه می‌فرماید: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ لاَ يَخْفَی عَلَيْهِ شَيْءٌ فِي الأَرْضِ وَلاَ فِي السَّمَاء}}<ref>سوره آل عمران، ۵.</ref>؛ هیچ‌چیزی در [[آسمان]] و [[زمین]] از[نظر][[خداوند متعال]] مخفی نمی‌شود. از همین‌روست که مسئله [[بداء]] و ظاهر کردن آن امر مخفی، به [[خداوند]] نسبت داده می‌شود: {{متن قرآن|وَبَدَا لَهُم مِّنَ اللَّهِ مَا لَمْ يَكُونُوا يَحْتَسِبُونَ}}<ref>سوره زمر، ۴۷.</ref> [[خداوند]] آن‌چه را گمان نمی‌کردند، برای آنها ظاهر کرد.
۴۱۵٬۰۷۸

ویرایش