توزیع عادلانه امکانات و فرصت‌ها به عنوان یکی از اهداف عدالت سیاسی به چه معناست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '\. \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به '. $1 '
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-== پاسخ نخست== +== پاسخ نخست ==))
جز (جایگزینی متن - '\. \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به '. $1 ')
خط ۱۹: خط ۱۹:
::::::حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[سید کاظم سیدباقری]]''' در کتاب ''«[[عدالت سیاسی در قرآن کریم (کتاب)|عدالت سیاسی در قرآن کریم]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
::::::حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[سید کاظم سیدباقری]]''' در کتاب ''«[[عدالت سیاسی در قرآن کریم (کتاب)|عدالت سیاسی در قرآن کریم]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
::::::«غالباً در بحث از [[عدالت]]، توزیع عادلانه امکانات و [[فرصت‌ها]]، جایی [[ثابت]] و همیشگی دارد، [[فارابی]] بر این امر تأکید دارد که افراد [[مدینه]] باید بهره‌ای مساوی و یکسان از [[منافع]] و [[خیرات]] عمومی داشته باشند و خروج از آن [[ستم]] است؛ او آغاز [[عدل]] را توزیع خیرات مشترک بر می‌شمارد: {{عربی|العدل اولا یکون فی قسمه الخیرات المشترکة التی لاهل المدینه علی جمیعهم}}<ref>ابونصر فارابی، فصول المدنی، ص۱۴۲.</ref>.
::::::«غالباً در بحث از [[عدالت]]، توزیع عادلانه امکانات و [[فرصت‌ها]]، جایی [[ثابت]] و همیشگی دارد، [[فارابی]] بر این امر تأکید دارد که افراد [[مدینه]] باید بهره‌ای مساوی و یکسان از [[منافع]] و [[خیرات]] عمومی داشته باشند و خروج از آن [[ستم]] است؛ او آغاز [[عدل]] را توزیع خیرات مشترک بر می‌شمارد: {{عربی|العدل اولا یکون فی قسمه الخیرات المشترکة التی لاهل المدینه علی جمیعهم}}<ref>ابونصر فارابی، فصول المدنی، ص۱۴۲.</ref>.
::::::در نگره [[اسلامی]]، بخشی از این بحث، برادرانه و [[اخلاقی]] است، [[خداوند]] در [[قرآن کریم]] بر این امر تأکید دارد: {{متن قرآن|وَآتُوهُمْ مِنْ مَالِ اللَّهِ الَّذِي آتَاكُمْ}}<ref>«و از مال خداوند که به شما بخشیده است به آنان (برای کمک به بازخرید) بدهید» سوره نور، آیه ۳۳.</ref>.
 
::::::و در آیه‌ای دیگر به [[صراحت]] آمده است که باید از [[اموال]] [[جامعه]] به [[نیازمندان]] تعلق گیرد و در میان آن پخش شود تا آنکه آن اموال به [[شک]] انحصاری در [[اختیار]] [[توانگران]] قرار نگیرد: {{متن قرآن|مَا أَفَاءَ اللَّهُ عَلَى رَسُولِهِ مِنْ أَهْلِ الْقُرَى فَلِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَابْنِ السَّبِيلِ كَيْ لَا يَكُونَ دُولَةً بَيْنَ الْأَغْنِيَاءِ مِنْكُمْ}}<ref>«آنچه خداوند از (دارایی‌های) اهل این شهرها بر پیامبرش (به غنیمت) بازگرداند از آن خداوند و پیامبر و خویشاوند و یتیمان و مستمندان و در راه مانده است تا میان توانگران شما دست به دست نگردد» سوره حشر، آیه ۷.</ref>.
در نگره [[اسلامی]]، بخشی از این بحث، برادرانه و [[اخلاقی]] است، [[خداوند]] در [[قرآن کریم]] بر این امر تأکید دارد: {{متن قرآن|وَآتُوهُمْ مِنْ مَالِ اللَّهِ الَّذِي آتَاكُمْ}}<ref>«و از مال خداوند که به شما بخشیده است به آنان (برای کمک به بازخرید) بدهید» سوره نور، آیه ۳۳.</ref>.
::::::همچنین در [[اقتصاد اسلامی]] بر [[برادری]] و [[از خودگذشتگی]] تأکید شده است: مطلوب نهایی [[اسلام]] در توزیع، [[مواسات]] و [[ایثار]] است. مقصود از مواسات، شرکت دادن دیگران در اموال خویش است به گونه‌ای که گویا همه، اعضا یک [[خانواده]] می‌باشند و تلاش می‌کنند که نیازهای یکدیگر برطرف نمایند<ref>دفتر همکاری حوزه و دانشگاه، درآمدی بر اقتصاد اسلامی، ص۳۵۷.</ref>.
 
::::::بخشی از این امر هم، رسمی و در اختیار [[دولت اسلامی]] است که به نظر می‌رسد وظیفه‌ای اساسی است. در عرصه [[سیاسی]] نیز بحث از عدالتی است که [[قدرت]]، فرصت‌ها و امکانات برآمده از آن به [[تساوی]] در میان [[مردم]]، تقسیم شود؛ چراکه [[انبیای الهی]] به [[عدل]] امر شده‌اند. لازمه [[دستور الهی]] و اجرایی کردن آن، توزیع عادلانه امکانات و فرصت‌هاست.
و در آیه‌ای دیگر به [[صراحت]] آمده است که باید از [[اموال]] [[جامعه]] به [[نیازمندان]] تعلق گیرد و در میان آن پخش شود تا آنکه آن اموال به [[شک]] انحصاری در [[اختیار]] [[توانگران]] قرار نگیرد: {{متن قرآن|مَا أَفَاءَ اللَّهُ عَلَى رَسُولِهِ مِنْ أَهْلِ الْقُرَى فَلِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَابْنِ السَّبِيلِ كَيْ لَا يَكُونَ دُولَةً بَيْنَ الْأَغْنِيَاءِ مِنْكُمْ}}<ref>«آنچه خداوند از (دارایی‌های) اهل این شهرها بر پیامبرش (به غنیمت) بازگرداند از آن خداوند و پیامبر و خویشاوند و یتیمان و مستمندان و در راه مانده است تا میان توانگران شما دست به دست نگردد» سوره حشر، آیه ۷.</ref>.
::::::[[مطهری]] با توجه به [[کلامی]] از [[حضرت محمد]]{{صل}} که می‌فرماید: {{متن حدیث|استووا تستو قلوبكم و تماسّوا تراحموا}}<ref>متقی هندی، کنز العمال، ج۷، ص۶۲۳، ح۲۰۵۷۵.</ref>.
 
::::::[[معتدل]] و هم‌سطح باشید و در میان شما ناهمواری‌ها و [[تبعیض‌ها]] وجود نداشته باشد تا دل‌های شما به هم نزدیک شود و در یک سطح قرار بگیرد؛ به این نکته اشاره می‌کند که اگر در [[کارها]] و موهبت‌ها و [[نعمت‌های خدا]] بین شما شکاف و فاصله افتاد، بین دل‌های شما قهراً فاصله می‌افتد، آن وقت دیگر نمی‌توانید همدل و همفکر باشید و در یک صف قرار بگیرید. قهراً در دو صف قرار خواهید گرفت<ref>مرتضی مطهری، بیست گفتار، ص۹۰.</ref>.
همچنین در [[اقتصاد اسلامی]] بر [[برادری]] و [[از خودگذشتگی]] تأکید شده است: مطلوب نهایی [[اسلام]] در توزیع، [[مواسات]] و [[ایثار]] است. مقصود از مواسات، شرکت دادن دیگران در اموال خویش است به گونه‌ای که گویا همه، اعضا یک [[خانواده]] می‌باشند و تلاش می‌کنند که نیازهای یکدیگر برطرف نمایند<ref>دفتر همکاری حوزه و دانشگاه، درآمدی بر اقتصاد اسلامی، ص۳۵۷.</ref>.
::::::در [[دوران غیبت]]، تجلی این [[عدالت]] در [[جامعه سیاسی]]، توزیع سامان‌مند و عادلانه [[قدرت]] و مظاهر آن، می‌باشد. اگر توزیع قدرت در عرصه [[سیاست]] به [[درستی]] [[اجرا]] گردد، می‌توان [[امید]] داشت که عدالت، در عرصه سیاست، برخی اجزای [[جامعه]] را فراگرفته است. در تعریف [[عدالت سیاسی]] اشاره کردیم قدرت در [[سرشت]] و هسته مرکزی سیاست، نقش [[بازی]] می‌کند. [[هدف]] این گونه عدالت نیز آن است که این قدرت و فرصت‌های مرتبط با آن را درون سازوکاری سنجیده در میان همه [[شهروندان]] توزیع کند.
 
::::::ویژگی [[ستم]] آن است که امور را از جای [[شایسته]] خویش بیرون می‌کند، امکانات و [[فرصت‌ها]] را ناعادلانه در [[اختیار]] تعدادی محدود قرار می‌دهد؛ اما با توجه به آنکه همه [[انسان‌ها]] در [[قرآن کریم]]، در اصل [[خلقت]] مساوی می‌باشند؛ لذا اصل اولی آن است که در پیوند با قدرت، همه بهره‌ها و فرصت‌ها به طور مساوی در اختیار همه شهروندان قرار گیرد. در مؤلفه‌ها و شاخص‌های عدالت که به آن خواهیم پرداخت، [[مشارکت]] شهروندان در فرایند قدرت، [[حق]] [[انتخاب]]، [[تعیین سرنوشت]] و دستیابی به جایگاه‌های [[سیاسی]] برای همه شهروندان به طور مساوی، وجود دارد. هدف عدالت در این عرصه آن است تا [[حق]] پیشینی افراد نسبت به [[قدرت]] ستانده شود و قدرت در دست افراد، [[قوم]] یا [[سلسله]] خاصی [[ثابت]] و متمرکز نماند و عادلانه در میان کسانی که [[شایسته]] قدرتمندی و قدرت‌ورزی‌اند، توزیع و تعدیل شود، [[رقابت]] منصفانه برای گرفتن قدرت، به رسمیت شناخته شود.
بخشی از این امر هم، رسمی و در اختیار [[دولت اسلامی]] است که به نظر می‌رسد وظیفه‌ای اساسی است. در عرصه [[سیاسی]] نیز بحث از عدالتی است که [[قدرت]]، فرصت‌ها و امکانات برآمده از آن به [[تساوی]] در میان [[مردم]]، تقسیم شود؛ چراکه [[انبیای الهی]] به [[عدل]] امر شده‌اند. لازمه [[دستور الهی]] و اجرایی کردن آن، توزیع عادلانه امکانات و فرصت‌هاست.
::::::'''ایفای [[حقوق]] [[شهروندان]]''': آن‌گونه که در تعریف [[عدالت]] آوردیم، [[احقاق حقوق]] شهروندان در هسته مرکزی عدالت وجود دارد و لذا یکی از هدف‌های [[عدالت سیاسی]] آن است که شایستگان و حق‌داران به تناسب، به حقوق خویش برسند. در [[قرآن کریم]] نیز یکی از اساسی‌ترین آیاتی که بر عدالت در عرصه [[سیاسی]]- [[اجتماعی]] دلالت دارد، حکایت از ایفای حقوق و [[داوری]] به حق دارد. [[خداوند]] می‌فرماید: {{متن قرآن|إِنَّا أَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِتَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ بِمَا أَرَاكَ اللَّهُ}}<ref>«ما این کتاب (آسمانی) را بر تو، به حق فرو فرستاده‌ایم تا در میان مردم بدانچه خداوند به تو نمایانده است داوری کنی و طرفدار خائنان مباش» سوره نساء، آیه ۱۰۵.</ref>.
 
::::::این [[آیه]] به ما نشان می‌دهد [[هدف]] اساسی کتاب [[قرآن]] و [[رسالت]] [[پیامبران الهی]]، [[حکم]] راندن عادلانه بر اساس [[احکام الهی]] است.
[[مطهری]] با توجه به [[کلامی]] از [[حضرت محمد]]{{صل}} که می‌فرماید: {{متن حدیث|استووا تستو قلوبكم و تماسّوا تراحموا}}<ref>متقی هندی، کنز العمال، ج۷، ص۶۲۳، ح۲۰۵۷۵.</ref>.
::::::در آیه‌ای دیگر نیز آمده است که خداوند همراه با [[رسولان الهی]] کتاب به حق نازل فرمود: {{متن قرآن|أَنْزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ}}<ref>«و با آنان کتاب (آسمانی) را به حق فرو فرستاد تا میان مردم در آنچه اختلاف داشتند داوری کند» سوره بقره، آیه ۲۱۳.</ref>.
 
::::::هدفی که [[دولت]] به دنبال آن، قاعده وضع می‌کند در ایجاد و چگونگی مفاد آن بسیار مؤثر است و در واقع [[رهبر]] و رهنمای او است، به همین سبب باید اعتراف کرد که شناختن مبانی حقوق جز با تشخیص هدف آن امکان ندارد<ref>ناصر کاتوزیان، فلسفه حقوق، ج۱، ص۳۵۷.</ref>. با توجه به این امر، یکی از [[اهداف انبیای الهی]] بر اساس [[آیات قرآن کریم]]، عدالت است، همان که [[راهبر]] و راهنمای [[قانون‌گذار]] و [[کارگزار]] [[حکومت]] می‌شود، پس در پرتو آن، [[قوانین]] جهت‌گیری می‌شوند و برای اجرای آنها در [[جامعه]] تلاش می‌گردد.
[[معتدل]] و هم‌سطح باشید و در میان شما ناهمواری‌ها و [[تبعیض‌ها]] وجود نداشته باشد تا دل‌های شما به هم نزدیک شود و در یک سطح قرار بگیرد؛ به این نکته اشاره می‌کند که اگر در [[کارها]] و موهبت‌ها و [[نعمت‌های خدا]] بین شما شکاف و فاصله افتاد، بین دل‌های شما قهراً فاصله می‌افتد، آن وقت دیگر نمی‌توانید همدل و همفکر باشید و در یک صف قرار بگیرید. قهراً در دو صف قرار خواهید گرفت<ref>مرتضی مطهری، بیست گفتار، ص۹۰.</ref>.
::::::[[مردم]] سرزمینی که به [[حقوق اجتماعی]] خویش می‌رسند، در پرتو [[عدالت]]، از بهره‌هایی چون [[پیشرفت]] مطلوب، [[امنیت]] و [[آزادی]]، برخوردار می‌شوند و به جامعه‌ای سالم و [[معتدل]]، دست می‌یابند، آن‌سان که عدالت و آزادی هماهنگ با [[فطرت]]، می‌تواند بندهای [[ستم اجتماعی]] را باز کند و به سوی اجرایی کردن [[فرمان‌های الهی]] گام بردارد. ویژگی بنیادین چنین جامعه‌ای، به رسمیت شناختن [[حقوق شهروندی]] و [[احقاق حق]] می‌باشد، وصفی که آن را پویا و سالم می‌سازد»<ref>[[سید کاظم سیدباقری|سیدباقری، سید کاظم]]، [[عدالت سیاسی در قرآن کریم (کتاب)|عدالت سیاسی در قرآن کریم]]، ص ۱۵۱-۱۵۵.</ref>
 
در [[دوران غیبت]]، تجلی این [[عدالت]] در [[جامعه سیاسی]]، توزیع سامان‌مند و عادلانه [[قدرت]] و مظاهر آن، می‌باشد. اگر توزیع قدرت در عرصه [[سیاست]] به [[درستی]] [[اجرا]] گردد، می‌توان [[امید]] داشت که عدالت، در عرصه سیاست، برخی اجزای [[جامعه]] را فراگرفته است. در تعریف [[عدالت سیاسی]] اشاره کردیم قدرت در [[سرشت]] و هسته مرکزی سیاست، نقش [[بازی]] می‌کند. [[هدف]] این گونه عدالت نیز آن است که این قدرت و فرصت‌های مرتبط با آن را درون سازوکاری سنجیده در میان همه [[شهروندان]] توزیع کند.
 
ویژگی [[ستم]] آن است که امور را از جای [[شایسته]] خویش بیرون می‌کند، امکانات و [[فرصت‌ها]] را ناعادلانه در [[اختیار]] تعدادی محدود قرار می‌دهد؛ اما با توجه به آنکه همه [[انسان‌ها]] در [[قرآن کریم]]، در اصل [[خلقت]] مساوی می‌باشند؛ لذا اصل اولی آن است که در پیوند با قدرت، همه بهره‌ها و فرصت‌ها به طور مساوی در اختیار همه شهروندان قرار گیرد. در مؤلفه‌ها و شاخص‌های عدالت که به آن خواهیم پرداخت، [[مشارکت]] شهروندان در فرایند قدرت، [[حق]] [[انتخاب]]، [[تعیین سرنوشت]] و دستیابی به جایگاه‌های [[سیاسی]] برای همه شهروندان به طور مساوی، وجود دارد. هدف عدالت در این عرصه آن است تا [[حق]] پیشینی افراد نسبت به [[قدرت]] ستانده شود و قدرت در دست افراد، [[قوم]] یا [[سلسله]] خاصی [[ثابت]] و متمرکز نماند و عادلانه در میان کسانی که [[شایسته]] قدرتمندی و قدرت‌ورزی‌اند، توزیع و تعدیل شود، [[رقابت]] منصفانه برای گرفتن قدرت، به رسمیت شناخته شود.
 
'''ایفای [[حقوق]] [[شهروندان]]''': آن‌گونه که در تعریف [[عدالت]] آوردیم، [[احقاق حقوق]] شهروندان در هسته مرکزی عدالت وجود دارد و لذا یکی از هدف‌های [[عدالت سیاسی]] آن است که شایستگان و حق‌داران به تناسب، به حقوق خویش برسند. در [[قرآن کریم]] نیز یکی از اساسی‌ترین آیاتی که بر عدالت در عرصه [[سیاسی]]- [[اجتماعی]] دلالت دارد، حکایت از ایفای حقوق و [[داوری]] به حق دارد. [[خداوند]] می‌فرماید: {{متن قرآن|إِنَّا أَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِتَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ بِمَا أَرَاكَ اللَّهُ}}<ref>«ما این کتاب (آسمانی) را بر تو، به حق فرو فرستاده‌ایم تا در میان مردم بدانچه خداوند به تو نمایانده است داوری کنی و طرفدار خائنان مباش» سوره نساء، آیه ۱۰۵.</ref>.
 
این [[آیه]] به ما نشان می‌دهد [[هدف]] اساسی کتاب [[قرآن]] و [[رسالت]] [[پیامبران الهی]]، [[حکم]] راندن عادلانه بر اساس [[احکام الهی]] است.
 
در آیه‌ای دیگر نیز آمده است که خداوند همراه با [[رسولان الهی]] کتاب به حق نازل فرمود: {{متن قرآن|أَنْزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ}}<ref>«و با آنان کتاب (آسمانی) را به حق فرو فرستاد تا میان مردم در آنچه اختلاف داشتند داوری کند» سوره بقره، آیه ۲۱۳.</ref>.
 
هدفی که [[دولت]] به دنبال آن، قاعده وضع می‌کند در ایجاد و چگونگی مفاد آن بسیار مؤثر است و در واقع [[رهبر]] و رهنمای او است، به همین سبب باید اعتراف کرد که شناختن مبانی حقوق جز با تشخیص هدف آن امکان ندارد<ref>ناصر کاتوزیان، فلسفه حقوق، ج۱، ص۳۵۷.</ref>. با توجه به این امر، یکی از [[اهداف انبیای الهی]] بر اساس [[آیات قرآن کریم]]، عدالت است، همان که [[راهبر]] و راهنمای [[قانون‌گذار]] و [[کارگزار]] [[حکومت]] می‌شود، پس در پرتو آن، [[قوانین]] جهت‌گیری می‌شوند و برای اجرای آنها در [[جامعه]] تلاش می‌گردد.
 
[[مردم]] سرزمینی که به [[حقوق اجتماعی]] خویش می‌رسند، در پرتو [[عدالت]]، از بهره‌هایی چون [[پیشرفت]] مطلوب، [[امنیت]] و [[آزادی]]، برخوردار می‌شوند و به جامعه‌ای سالم و [[معتدل]]، دست می‌یابند، آن‌سان که عدالت و آزادی هماهنگ با [[فطرت]]، می‌تواند بندهای [[ستم اجتماعی]] را باز کند و به سوی اجرایی کردن [[فرمان‌های الهی]] گام بردارد. ویژگی بنیادین چنین جامعه‌ای، به رسمیت شناختن [[حقوق شهروندی]] و [[احقاق حق]] می‌باشد، وصفی که آن را پویا و سالم می‌سازد»<ref>[[سید کاظم سیدباقری|سیدباقری، سید کاظم]]، [[عدالت سیاسی در قرآن کریم (کتاب)|عدالت سیاسی در قرآن کریم]]، ص ۱۵۱-۱۵۵.</ref>


== پرسش‌های وابسته ==
== پرسش‌های وابسته ==
۴۱۵٬۰۷۸

ویرایش