انواع استجاره و تأمین در فقه سیاسی چیست؟ (پرسش) (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۲۴ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۰۲:۴۲
، ۲۴ دسامبر ۲۰۲۱جایگزینی متن - '\: \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به ': $1 '
جز (جایگزینی متن - '\. \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به '. $1 ') |
جز (جایگزینی متن - '\: \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به ': $1 ') |
||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
[[پرونده:1100694.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[ابوالفضل شکوری]]]] | [[پرونده:1100694.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[ابوالفضل شکوری]]]] | ||
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[ابوالفضل شکوری]]''' در کتاب ''«[[فقه سیاسی اسلام (کتاب)|فقه سیاسی اسلام]]»'' در اینباره گفته است: | ::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[ابوالفضل شکوری]]''' در کتاب ''«[[فقه سیاسی اسلام (کتاب)|فقه سیاسی اسلام]]»'' در اینباره گفته است: | ||
«از نظر [[فقه اسلامی]]، مسأله [[استجاره]] و تأمین ([[پناهندگی]] خواستن و پناهندگی دادن) را میتوان تحت سه عنوان جداگانه طرح و بحث کرد: | |||
:::::*'''استجاره و تأمین [[سیاسی]]''': یکی از انواع سهگانه استجاره و تأمین، نوع سیاسی آن است، اگر بخواهیم مسأله [[پناهندگی سیاسی]] را از نظر فقه اسلامی بشناسیم و با ضوابط آن آشنا شویم، باید ابتدا اصول و مبانی کلی ویژه جغرافیای سیاسی [[اسلام]] را بدانیم. از دیدگاه فقه اسلامی کره [[زمین]] از نظر سیاسی به چند منطقه مشخص تقسیم میشود: | :::::*'''استجاره و تأمین [[سیاسی]]''': یکی از انواع سهگانه استجاره و تأمین، نوع سیاسی آن است، اگر بخواهیم مسأله [[پناهندگی سیاسی]] را از نظر فقه اسلامی بشناسیم و با ضوابط آن آشنا شویم، باید ابتدا اصول و مبانی کلی ویژه جغرافیای سیاسی [[اسلام]] را بدانیم. از دیدگاه فقه اسلامی کره [[زمین]] از نظر سیاسی به چند منطقه مشخص تقسیم میشود: | ||
اول- “دارالاسلام” و منظور سرزمینهایی است که در تصرّف [[مسلمین]] بوده و [[ایمان]] و [[اعتقاد]] به اسلام در آنجا رایج و [[قوانین]] [[حقوقی]] و [[اجتماعی]] آن مورد عمل و [[اجرا]] باشد و یا این که [[اکثریت]] [[مردمان]] آن سامان، [[مسلمان]] باشند، هرچند در عمل، [[قوانین اجتماعی]] اسلام - به هر دلیلی- مورد اجرا نباشد. | |||
دوم- بخشی دیگر از کره زمین “دارالموادعه” نامیده میشود و منظور سرزمینهایی است که حالت و یا [[پیمان]] “عدم اعتدا و تخاصم” بین مسلمین و آنان برقرار باشد، البته از نظر [[فقهی]] ادامه چنین حالتی همیشگی نخواهد بود، بلکه موقّتی است؛ چون اهالی [[دارالموادعه]] پیرو [[آیین]] [[کفر]] و [[شرک]] میباشند و همیشگی بودن حالت عدم تخاصم به مفهوم به [[وحدت]] رسیدن کفر و اسلام و شرک و [[توحید]] است که [[آشتی]] اسلام و کفر محال و ناممکن میباشد. انعقاد “عقد موادعه” چیزی شبیه حالت “عدم تشنج” و برقراری [[روابط]] [[مسالمتآمیز]] میان مسلمین و دیگران میباشد که مدت استمرار آن بنابر تشخیص [[رهبر]] [[عادل]] [[مسلمانان]] وجود خواهد داشت. [[فقها]] در برخی موارد، کلمات “موادعه”، “مهادنه” و “معاهده” را مترادف و هممعنا شمردهاند<ref>تذکرة الفقهاء، ج۱، ص۴۴۷.</ref>. | دوم- بخشی دیگر از کره زمین “دارالموادعه” نامیده میشود و منظور سرزمینهایی است که حالت و یا [[پیمان]] “عدم اعتدا و تخاصم” بین مسلمین و آنان برقرار باشد، البته از نظر [[فقهی]] ادامه چنین حالتی همیشگی نخواهد بود، بلکه موقّتی است؛ چون اهالی [[دارالموادعه]] پیرو [[آیین]] [[کفر]] و [[شرک]] میباشند و همیشگی بودن حالت عدم تخاصم به مفهوم به [[وحدت]] رسیدن کفر و اسلام و شرک و [[توحید]] است که [[آشتی]] اسلام و کفر محال و ناممکن میباشد. انعقاد “عقد موادعه” چیزی شبیه حالت “عدم تشنج” و برقراری [[روابط]] [[مسالمتآمیز]] میان مسلمین و دیگران میباشد که مدت استمرار آن بنابر تشخیص [[رهبر]] [[عادل]] [[مسلمانان]] وجود خواهد داشت. [[فقها]] در برخی موارد، کلمات “موادعه”، “مهادنه” و “معاهده” را مترادف و هممعنا شمردهاند<ref>تذکرة الفقهاء، ج۱، ص۴۴۷.</ref>. |