نام سفیانی چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '\. \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به '. $1 '
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-}} {{پاسخ پرسش +}} {{پاسخ پرسش ))
جز (جایگزینی متن - '\. \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به '. $1 ')
خط ۶۴: خط ۶۴:
| پاسخ = [[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[علی اکبر مهدی‌پور]]'''، در کتاب ''«[[در آستانه ظهور (کتاب)|در آستانه ظهور]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = [[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[علی اکبر مهدی‌پور]]'''، در کتاب ''«[[در آستانه ظهور (کتاب)|در آستانه ظهور]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«مشهور آن است که نام [[سفیانی]] [[عثمان]] و نام پدرش [[عنبسه]] می‌باشد<ref>شیخ صدوق، کمال الدین، ج ۲، ص ۶۵۱، ب ۵۷، ح ۹؛ راوندی، الخرائج و الجرائح، ج ۳، ص۱۱۵۰؛ نیلی، منتخب الأنوار المضیئه، ص ۲۸؛ مجلسی، بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۲۰۵، ح ۳۶.</ref>. در برخی از منابع نام پدرش "عُیینَه" آمده<ref>طبرسی، اعلام الوری، ج ۲، ص ۲۸۲؛ شیخ حر عاملی، اثبات الهداة، ج ۳، ص ۷۲۱، ب ۳۴، ح ۲۶.</ref> که با توجه به اتحاد طریق به نظر می‌رسد که آن تصحیف شده "[[عنبسه]]" باشد.
::::::«مشهور آن است که نام [[سفیانی]] [[عثمان]] و نام پدرش [[عنبسه]] می‌باشد<ref>شیخ صدوق، کمال الدین، ج ۲، ص ۶۵۱، ب ۵۷، ح ۹؛ راوندی، الخرائج و الجرائح، ج ۳، ص۱۱۵۰؛ نیلی، منتخب الأنوار المضیئه، ص ۲۸؛ مجلسی، بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۲۰۵، ح ۳۶.</ref>. در برخی از منابع نام پدرش "عُیینَه" آمده<ref>طبرسی، اعلام الوری، ج ۲، ص ۲۸۲؛ شیخ حر عاملی، اثبات الهداة، ج ۳، ص ۷۲۱، ب ۳۴، ح ۲۶.</ref> که با توجه به اتحاد طریق به نظر می‌رسد که آن تصحیف شده "[[عنبسه]]" باشد.
::::::اسامی دیگری برای [[سفیانی]] [[نقل]] شده که از آن جلمه است:  
 
اسامی دیگری برای [[سفیانی]] [[نقل]] شده که از آن جلمه است:  
:::::#حرب بن [[عنبسه]] بن مره بن کلب بن سلمه بن [[یزید]] بن [[عثمان]] بن خالد بن [[یزید]] بن [[معاویه]] بن ابی سفیان<ref>سلمی، عقد الدرر، ص ۹۱.</ref>.
:::::#حرب بن [[عنبسه]] بن مره بن کلب بن سلمه بن [[یزید]] بن [[عثمان]] بن خالد بن [[یزید]] بن [[معاویه]] بن ابی سفیان<ref>سلمی، عقد الدرر، ص ۹۱.</ref>.
:::::#[[عنبسه]] بن مره بن کلیب بن سلمه بن [[عبدالله]] بن [[عبد]] المقتدر بن [[عثمان]] بن [[معاویه]] بن ابی سفیان<ref>سید بن طاووس، التشریف بالمنن، ص ۲۹۶، ب ۷۹، ح ۴۱۷.</ref>.
:::::#[[عنبسه]] بن مره بن کلیب بن سلمه بن [[عبدالله]] بن [[عبد]] المقتدر بن [[عثمان]] بن [[معاویه]] بن ابی سفیان<ref>سید بن طاووس، التشریف بالمنن، ص ۲۹۶، ب ۷۹، ح ۴۱۷.</ref>.
خط ۷۱: خط ۷۲:
:::::#ابوعتبه، عروه بن [[محمد]]<ref>مقدسی، فرائد فوائد الفکر، ص ۳۰۵.</ref>.
:::::#ابوعتبه، عروه بن [[محمد]]<ref>مقدسی، فرائد فوائد الفکر، ص ۳۰۵.</ref>.
:::::#[[معاویه]] بن عتبه<ref>سفارینی، لوائح الأنوار البهیه، ج ۲، ص ۷۵.</ref>.
:::::#[[معاویه]] بن عتبه<ref>سفارینی، لوائح الأنوار البهیه، ج ۲، ص ۷۵.</ref>.
::::::هیچ یک از اسامی یاد شده [[سند]] قابل اعتماد و استنادی ندارند و مشهور همان: [[عثمان بن عنبسه]] می‌باشد»<ref>[[علی اکبر مهدی‌پور|مهدی‌پور، علی اکبر]]، [[در آستانه ظهور (کتاب)|در آستانه ظهور]]، ص .</ref>.
 
هیچ یک از اسامی یاد شده [[سند]] قابل اعتماد و استنادی ندارند و مشهور همان: [[عثمان بن عنبسه]] می‌باشد»<ref>[[علی اکبر مهدی‌پور|مهدی‌پور، علی اکبر]]، [[در آستانه ظهور (کتاب)|در آستانه ظهور]]، ص .</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۸۶: خط ۸۸:
| پاسخ = [[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[سید علی هاشمی]]'''، در مقاله ''«[[نام و نسب سفیانی (مقاله)|نام و نسب سفیانی]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = [[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[سید علی هاشمی]]'''، در مقاله ''«[[نام و نسب سفیانی (مقاله)|نام و نسب سفیانی]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«در روایتی از [[نام سفیانی]] [[سؤال]] شده است؛ پاسخ [[امام صادق]] {{ع}} قابل تأمل است: ابومنصور بجلی می‌‌گوید: از [[امام صادق]] {{ع}} [[اسم سفیانی]] را پرسیدم، فرمود: با نام او چه [[کار]] داری؟ زمانی که بر مناطق پنجگانه [[شام]] (یعنی) [[دمشق]]، حمص، فلسطین، اردن و قنسرین<ref>منطقه‌ای در نزدیکی شهر حلب سوریه.</ref> مسلط شد، در آن هنگام، [[منتظر فرج]] باشید. گفتم: نه ماه [[حکومت]] می‌کند؟ فرمود: نه هجده ماه که یک روز بدان افزوده نمی‌شود، [[حکومت]] می‌‌کند<ref>محمد بن علی الصدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۶۵۱.</ref>.
::::::«در روایتی از [[نام سفیانی]] [[سؤال]] شده است؛ پاسخ [[امام صادق]] {{ع}} قابل تأمل است: ابومنصور بجلی می‌‌گوید: از [[امام صادق]] {{ع}} [[اسم سفیانی]] را پرسیدم، فرمود: با نام او چه [[کار]] داری؟ زمانی که بر مناطق پنجگانه [[شام]] (یعنی) [[دمشق]]، حمص، فلسطین، اردن و قنسرین<ref>منطقه‌ای در نزدیکی شهر حلب سوریه.</ref> مسلط شد، در آن هنگام، [[منتظر فرج]] باشید. گفتم: نه ماه [[حکومت]] می‌کند؟ فرمود: نه هجده ماه که یک روز بدان افزوده نمی‌شود، [[حکومت]] می‌‌کند<ref>محمد بن علی الصدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۶۵۱.</ref>.
::::::بنابراین [[نقل]]، [[امام صادق]] {{ع}} توجه به [[نام سفیانی]] را مفید ندانسته‌اند. ممکن است از این [[نقل]] این‌گونه استفاده شود که بحث از [[نام سفیانی]] مفید نیست و حتی ممکن است پیامدهای نامناسبی داشته باشد<ref>مانند این که ممکن است افراد دارای نام‌های مشابه، مورد اتهام قرار گیرند یا برخی افراد بخواهند با گذاشتن آن نام بر خود یا فرزندان خود از این عنوان سوء استفاده کنند.</ref>.
 
::::::[[سند]] این [[نقل]]، به شدت ضعیف است. [[محمد]] بن [[علی]] الکوفی همان ابوسمینه است که دروغ‌پرداز و غالی است. الحسین بن سفیان، مجهول است. [[عبد الله]] بن ابی [[منصور]] البجلی، مجهول است؛ البته گویا این عنوان تصحیف [[عبدالله بن ابی]] یعفور است که در [[سند]] دیگر، قتیبة بن [[محمد]] از او [[روایت]] [[نقل]] کرده است<ref>ر.ک: محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۵۶.</ref>. به هر حال، این [[سند]] به جهت [[حضور]] [[محمد]] بن [[علی]] الکوفی و الحسین بن سفیان ضعیف است. [[دلالت]] این [[حدیث]] برنکته یاد شده نیز ضعیف است. بیان نکردن [[نام سفیانی]] در آن مورد، می‌‌تواند عوامل مختلفی داشته باشد که منحصر به نکته یاد شده نیست.
بنابراین [[نقل]]، [[امام صادق]] {{ع}} توجه به [[نام سفیانی]] را مفید ندانسته‌اند. ممکن است از این [[نقل]] این‌گونه استفاده شود که بحث از [[نام سفیانی]] مفید نیست و حتی ممکن است پیامدهای نامناسبی داشته باشد<ref>مانند این که ممکن است افراد دارای نام‌های مشابه، مورد اتهام قرار گیرند یا برخی افراد بخواهند با گذاشتن آن نام بر خود یا فرزندان خود از این عنوان سوء استفاده کنند.</ref>.
::::::در مقابل در [[روایت]] دیگر [[نام سفیانی]]، "[[عثمان بن عنبسه]]" معرفی شده است: [[امام صادق]] {{ع}} به [[نقل]] از [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} فرمودند: فرزند زن جگرخوار از سرزمین خشک [[قیام]] می‌‌کند و او مردی چهارشانه، دارای چهره‌ای خشن و سری بزرگ است. در صورت او نشانه بیماری آبله است. زمانی که او را ببینی گمان می‌‌کنی که یک چشم او نابینا است. نام او [[عثمان]] و نام پدرش [[عنبسه]] و از نسل [[ابوسفیان]] است. (شورش او ادامه می‌‌یابد) تا این که به سرزمینی می‌‌رسد که [[امنیت]] و چشمه‌های جاری دارد؛ سپس بر [[منبر]] آن می‌‌نشیند<ref>محمد بن علی الصدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۶۵۱.</ref>.
 
::::::نکته مهم این است که در این [[روایت]]، به صراحت [[سفیانی]] از نسل [[ابوسفیان]] و با نام "[[عثمان بن عنبسه]]" معرفی شده است. مشکل سندی این [[حدیث]]، [[محمد]] بن [[علی]] الکوفی، ابوسمینه است که ضعیف و متهم به [[غلو]] است. بنابراین [[سند]] این [[حدیث]] ضعیف است.
[[سند]] این [[نقل]]، به شدت ضعیف است. [[محمد]] بن [[علی]] الکوفی همان ابوسمینه است که دروغ‌پرداز و غالی است. الحسین بن سفیان، مجهول است. [[عبد الله]] بن ابی [[منصور]] البجلی، مجهول است؛ البته گویا این عنوان تصحیف [[عبدالله بن ابی]] یعفور است که در [[سند]] دیگر، قتیبة بن [[محمد]] از او [[روایت]] [[نقل]] کرده است<ref>ر.ک: محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۵۶.</ref>. به هر حال، این [[سند]] به جهت [[حضور]] [[محمد]] بن [[علی]] الکوفی و الحسین بن سفیان ضعیف است. [[دلالت]] این [[حدیث]] برنکته یاد شده نیز ضعیف است. بیان نکردن [[نام سفیانی]] در آن مورد، می‌‌تواند عوامل مختلفی داشته باشد که منحصر به نکته یاد شده نیست.
::::::البته ممکن است که بتوان ضعف این [[سند]] را جبران کرد. در کافی دو [[حدیث]] [[نقل]] شده است که به این موضوع مرتبط است. این دو [[حدیث]]، گزارشی است درباره محتوای فریاد آسمانی و شیطانی که در آستانه [[ظهور]] شنیده می‌‌شود: [[محمد]] بن [[علی]] حلبی از [[امام صادق]] {{ع}} [[نقل]] کرده که فرمود: [[اختلاف]] [[بنی عباس]] از امور حتمی است و ندا از امور حتمی است و [[قیام قائم]] از امور حتمی است. گفتم: نداء چگونه است؟ فرمود: ندا دهنده‌ای از آسمان در ابتدای روز فریاد می‌‌زند: به درستی که [[علی]] و [[شیعه]] او از رستگارانند. (سپس) فرمود: و ندا دهنده‌ای در پایان روز فریاد می‌‌زند: همانا [[عثمان]] و [[شیعیان]] او رستگارند<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱۵، ص ۶۹۵.</ref>.
 
::::::[[سند]] این [[روایت]] موثق است. مراد از ابن فضال، [[حسن]] بن [[علی]] بن فضال است که فطحی ولی ثقه بوده است و ابوجمیله، [[مفضل]] بن [[صالح]] است که امامی و بنابر تحقیق ثقه است<ref>ر.ک: محمد بن اسماعیل المازندرانی، منتهی المقال فی أحوال الرجال، ج ۶، ص ۳۰۹؛ میرزا حسین النوری، خاتمة المستدرک، ج ۴، ص ۳۰۹.</ref>.
در مقابل در [[روایت]] دیگر [[نام سفیانی]]، "[[عثمان بن عنبسه]]" معرفی شده است: [[امام صادق]] {{ع}} به [[نقل]] از [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} فرمودند: فرزند زن جگرخوار از سرزمین خشک [[قیام]] می‌‌کند و او مردی چهارشانه، دارای چهره‌ای خشن و سری بزرگ است. در صورت او نشانه بیماری آبله است. زمانی که او را ببینی گمان می‌‌کنی که یک چشم او نابینا است. نام او [[عثمان]] و نام پدرش [[عنبسه]] و از نسل [[ابوسفیان]] است. (شورش او ادامه می‌‌یابد) تا این که به سرزمینی می‌‌رسد که [[امنیت]] و چشمه‌های جاری دارد؛ سپس بر [[منبر]] آن می‌‌نشیند<ref>محمد بن علی الصدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۶۵۱.</ref>.
::::::در این [[حدیث]]، در مقابل [[ندای آسمانی]] که بر [[حقانیت]] [[امیرالمؤمنین علی]] {{ع}} و شیعیانش تأکید می‌‌کند، ندای دیگری برای ایجاد [[شبهه]] و [[انحراف]]، فریاد می‌‌زند که [[حق]] با [[عثمان]] و [[شیعیان]] او است. [[روایت]] دیگر کافی نیز مشابه این محتوا را [[نقل]] کرده است<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱۵، ص ۴۸۱.</ref>. مشابه [[روایت]] یاد شده را [[شیخ طوسی]] با [[سند صحیح]] [[نقل]] کرده است: [[ابوحمزه ثمالی]] می‌‌گوید: به ابوعبدالله ([[امام صادق]] {{ع}}) عرض کردم: [[ابوجعفر]] ([[امام باقر]] {{ع}}) می‌‌فرمود: [[خروج سفیانی]] حتمی است؛ نداء (آسمانی) حتمی است؛ [[طلوع خورشید از مغرب]] از امور حتمی است و امور دیگری را نیز حتمی معرفی می‌‌کرد. ابوعبدالله ([[امام صادق]] {{ع}}) فرمود: و [[اختلاف بنی فلان]] حتمی است؛ [[قتل نفس زکیه]] حتمی است؛ [[قیام قائم]] حتمی است. گفتم: نداء چگونه است: فرمود: ندا دهنده‌ای از آسمان در آغاز روز فریاد می‌‌زند که [[حق]] با [[علی]] و [[شیعه]] او است؛ به طوری که همه اقوام آن را با زبان خود می‌‌شنوند. سپس [[ابلیس]] در آخر روز از [[زمین]] صدا می‌‌زند که [[حق]] با [[عثمان]] و [[شیعه]] او است. در آن هنگام، کسانی که اهل [[باطل]] هستند، دچار تردید می‌شوند<ref>محمد بن حسن الطوسی، الغیبة، ص ۴۳۵.</ref>.  
 
نکته مهم این است که در این [[روایت]]، به صراحت [[سفیانی]] از نسل [[ابوسفیان]] و با نام "[[عثمان بن عنبسه]]" معرفی شده است. مشکل سندی این [[حدیث]]، [[محمد]] بن [[علی]] الکوفی، ابوسمینه است که ضعیف و متهم به [[غلو]] است. بنابراین [[سند]] این [[حدیث]] ضعیف است.
 
البته ممکن است که بتوان ضعف این [[سند]] را جبران کرد. در کافی دو [[حدیث]] [[نقل]] شده است که به این موضوع مرتبط است. این دو [[حدیث]]، گزارشی است درباره محتوای فریاد آسمانی و شیطانی که در آستانه [[ظهور]] شنیده می‌‌شود: [[محمد]] بن [[علی]] حلبی از [[امام صادق]] {{ع}} [[نقل]] کرده که فرمود: [[اختلاف]] [[بنی عباس]] از امور حتمی است و ندا از امور حتمی است و [[قیام قائم]] از امور حتمی است. گفتم: نداء چگونه است؟ فرمود: ندا دهنده‌ای از آسمان در ابتدای روز فریاد می‌‌زند: به درستی که [[علی]] و [[شیعه]] او از رستگارانند. (سپس) فرمود: و ندا دهنده‌ای در پایان روز فریاد می‌‌زند: همانا [[عثمان]] و [[شیعیان]] او رستگارند<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱۵، ص ۶۹۵.</ref>.
 
[[سند]] این [[روایت]] موثق است. مراد از ابن فضال، [[حسن]] بن [[علی]] بن فضال است که فطحی ولی ثقه بوده است و ابوجمیله، [[مفضل]] بن [[صالح]] است که امامی و بنابر تحقیق ثقه است<ref>ر.ک: محمد بن اسماعیل المازندرانی، منتهی المقال فی أحوال الرجال، ج ۶، ص ۳۰۹؛ میرزا حسین النوری، خاتمة المستدرک، ج ۴، ص ۳۰۹.</ref>.
 
در این [[حدیث]]، در مقابل [[ندای آسمانی]] که بر [[حقانیت]] [[امیرالمؤمنین علی]] {{ع}} و شیعیانش تأکید می‌‌کند، ندای دیگری برای ایجاد [[شبهه]] و [[انحراف]]، فریاد می‌‌زند که [[حق]] با [[عثمان]] و [[شیعیان]] او است. [[روایت]] دیگر کافی نیز مشابه این محتوا را [[نقل]] کرده است<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱۵، ص ۴۸۱.</ref>. مشابه [[روایت]] یاد شده را [[شیخ طوسی]] با [[سند صحیح]] [[نقل]] کرده است: [[ابوحمزه ثمالی]] می‌‌گوید: به ابوعبدالله ([[امام صادق]] {{ع}}) عرض کردم: [[ابوجعفر]] ([[امام باقر]] {{ع}}) می‌‌فرمود: [[خروج سفیانی]] حتمی است؛ نداء (آسمانی) حتمی است؛ [[طلوع خورشید از مغرب]] از امور حتمی است و امور دیگری را نیز حتمی معرفی می‌‌کرد. ابوعبدالله ([[امام صادق]] {{ع}}) فرمود: و [[اختلاف بنی فلان]] حتمی است؛ [[قتل نفس زکیه]] حتمی است؛ [[قیام قائم]] حتمی است. گفتم: نداء چگونه است: فرمود: ندا دهنده‌ای از آسمان در آغاز روز فریاد می‌‌زند که [[حق]] با [[علی]] و [[شیعه]] او است؛ به طوری که همه اقوام آن را با زبان خود می‌‌شنوند. سپس [[ابلیس]] در آخر روز از [[زمین]] صدا می‌‌زند که [[حق]] با [[عثمان]] و [[شیعه]] او است. در آن هنگام، کسانی که اهل [[باطل]] هستند، دچار تردید می‌شوند<ref>محمد بن حسن الطوسی، الغیبة، ص ۴۳۵.</ref>.  
::::::[[علی بن محمد]] بن قتیبه نیشابوری امامی و بنابر تحقیق ثقه است<ref>او شاگرد فضل بن شاذان بوده است، نجاشی نقل کرده است که مرحوم کشی در رجالش به او اعتماد کرده است. (احمد بن علی النجاشی، رجال النجاشی، ص ۲۵۹). شیخ طوسی او را با تعبیر «فاضل» ستوده است. (محمد بن حسن الطوسی، رجال الطوسی، ص ۴۲۹). ابن داود و علامه سخنان این دو بزرگوار را تأیید و تکرار کرده‌اند (حسن بن علی بن داود حلی، الرجال، ص ۲۵۰؛ حسن بن یوسف حلی، خلاصة الأقوال فی معرفة أحوال الرجال (رجال العلامة الحلی)، ص ۹۴). بنابراین از اعتماد کشی و تأیید ابن داود و علامه می‌‌توان دریافت که علی بن محمد بن قتیبه امامی و بنابر تحقیق ثقه است.</ref>. بنابراین [[سند]] این [[روایت]]، صحیح است. [[شیخ طوسی]] این محتوا را با [[سند]] دیگر و تفاوت‌هایی در عبارت در کتاب خود تکرار کرده است<ref>محمد بن حسن الطوسی، الغیبة، ص ۴۵۴.</ref>.
::::::[[علی بن محمد]] بن قتیبه نیشابوری امامی و بنابر تحقیق ثقه است<ref>او شاگرد فضل بن شاذان بوده است، نجاشی نقل کرده است که مرحوم کشی در رجالش به او اعتماد کرده است. (احمد بن علی النجاشی، رجال النجاشی، ص ۲۵۹). شیخ طوسی او را با تعبیر «فاضل» ستوده است. (محمد بن حسن الطوسی، رجال الطوسی، ص ۴۲۹). ابن داود و علامه سخنان این دو بزرگوار را تأیید و تکرار کرده‌اند (حسن بن علی بن داود حلی، الرجال، ص ۲۵۰؛ حسن بن یوسف حلی، خلاصة الأقوال فی معرفة أحوال الرجال (رجال العلامة الحلی)، ص ۹۴). بنابراین از اعتماد کشی و تأیید ابن داود و علامه می‌‌توان دریافت که علی بن محمد بن قتیبه امامی و بنابر تحقیق ثقه است.</ref>. بنابراین [[سند]] این [[روایت]]، صحیح است. [[شیخ طوسی]] این محتوا را با [[سند]] دیگر و تفاوت‌هایی در عبارت در کتاب خود تکرار کرده است<ref>محمد بن حسن الطوسی، الغیبة، ص ۴۵۴.</ref>.
::::::به نام "[[عثمان]]" در این [[روایات]] توجه کنید. احتمال دارد که مراد از [[عثمان]]، در این نقل‌های معتبر، "[[عثمان بن عنبسه]]" یعنی همان [[سفیانی]] باشد. این احتمال با [[نقل]] دیگر این [[روایت]] که با [[سند صحیح]] توسط مرحوم [[صدوق]] [[نقل]] شده است، تأیید می‌‌شود: [[ابوحمزه ثمالی]] می‌‌گوید: به ابوعبدالله عرض کردم که [[ابوجعفر]] {{ع}} می‌‌فرمود: [[خروج سفیانی]] از امور حتمی است. به من فرمود: بله و [[اختلاف]] [[بنی عباس]]، کشته شدن [[انسان]] [[پاک]] ([[نفس زکیه]]) و [[قیام قائم]] {{ع}} از امور حتمی است. گفتم: آن ندا چگونه خواهد بود؟ فرمود: ندا دهنده‌ای از آسمان در آغاز روز فریاد می‌‌زند که [[حق]] با [[علی]] و [[شیعیان]] او است؛ سپس [[ابلیس]] -که [[خدا]] او را لعنت کند- در پایان روز فریاد می‌‌زند که [[حق]] با [[سفیانی]] و [[شیعیان]] او است. در این هنگام اهل [[باطل]] گرفتار تردید می‌‌شوند<ref>محمد بن علی الصدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۶۵۲.</ref>.
 
::::::چنان که مشاهده می‌‌شود، این [[روایت]]، همان [[روایات]] پیشین و با [[روایت]] کافی نیز بسیار شبیه است. تنها تفاوت محتوایی بین این [[روایات]]، این است که در [[روایت]] اخیر، به جای [[عثمان]]، تعبیر [[سفیانی]] آمده است. این [[روایت]]، نشان می‌دهد که با [[امام]] این تعبیر را به جای نام "[[عثمان]]" در برخی بیان‌هایش فرموده است و یا این که [[راوی]] این [[روایت]] چنین برداشتی از نام [[عثمان]] داشته؛ یعنی مراد [[امام]] را از "[[عثمان]]"، [[سفیانی]] فهمده و به هنگام [[نقل]] [[روایت]]، به جای "[[عثمان]]"، [[سفیانی]] گزارش کرده است. در هر صورت با توجه به صحیح بودن [[سند]] این [[روایت]]، این احتمال تقویت می‌‌شود که [[نام سفیانی]]، [[عثمان]] است.
به نام "[[عثمان]]" در این [[روایات]] توجه کنید. احتمال دارد که مراد از [[عثمان]]، در این نقل‌های معتبر، "[[عثمان بن عنبسه]]" یعنی همان [[سفیانی]] باشد. این احتمال با [[نقل]] دیگر این [[روایت]] که با [[سند صحیح]] توسط مرحوم [[صدوق]] [[نقل]] شده است، تأیید می‌‌شود: [[ابوحمزه ثمالی]] می‌‌گوید: به ابوعبدالله عرض کردم که [[ابوجعفر]] {{ع}} می‌‌فرمود: [[خروج سفیانی]] از امور حتمی است. به من فرمود: بله و [[اختلاف]] [[بنی عباس]]، کشته شدن [[انسان]] [[پاک]] ([[نفس زکیه]]) و [[قیام قائم]] {{ع}} از امور حتمی است. گفتم: آن ندا چگونه خواهد بود؟ فرمود: ندا دهنده‌ای از آسمان در آغاز روز فریاد می‌‌زند که [[حق]] با [[علی]] و [[شیعیان]] او است؛ سپس [[ابلیس]] -که [[خدا]] او را لعنت کند- در پایان روز فریاد می‌‌زند که [[حق]] با [[سفیانی]] و [[شیعیان]] او است. در این هنگام اهل [[باطل]] گرفتار تردید می‌‌شوند<ref>محمد بن علی الصدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۶۵۲.</ref>.
::::::البته این احتمال نیز وجود دارد که مراد از "[[عثمان]]" در [[روایات]] معتبر یاد شده، "[[عثمان بن عفان]]"، [[خلیفه]] سوم [[اهل سنت]] باشد. جالب آن است که روایتی در [[الغیبة]] [[نعمانی]] این برداشت را تأیید می‌‌کند. در این [[روایت]] محتوای ندای [[شیطان]] این‌گونه گزارش شده است: [[عبدالله]] بن سنان می‌‌گوید: نزد [[امام صادق]] {{ع}} بودم. شنیدم مردی از قبیله همدان به آن حضرت گفت: "[[عامه]] بر ما [[عیب]] می‌‌گیرند و می‌‌گویند شما معتقدید که منادی از آسمان نام [[صاحب]] این [[امر]] ([[امامت]]) را صدا می‌‌زند". [[امام]] تکیه داده بود، خشمگین شد و نشست، سپس فرمود: "از من [[نقل]] نکنید؛ ولی از پدرم [[نقل]] کنید و مشکلی برای شما در آن نیست. گواهی می‌دهم که از پدرم شنیدم که فرمود: این در کتاب [[خدا]] روشن است؛ زیرا می‌‌فرماید: "اگر بخواهیم نشانه‌ای از آسمان بر آنان نازل می‌‌کنیم که گردن‌هایشان در مقابل آن خاضع شود"<ref>سوره شعراء، آیه ۳.</ref>. هیچ کسی در آن روز در روی [[زمین]] باقی نمی‌ماند، مگر آن که خاضع و [[تسلیم]] می‌‌شود، زمانی که آن صدا را از آسمان بشنود که همانا [[حق]] با [[علی]] بن ابی‌طالب و [[شیعیان]] او است. سپس فرمود: فردای آن روز، [[ابلیس]] به هوا می‌‌رود تا از [[دید]] اهل [[زمین]] پنهان شود و فریاد می‌‌زند: همانا [[حق]] با [[عثمان بن عفان]] و [[شیعیان]] او است. او مظلومانه کشته شده است. پس خون‌خواه او باشید"<ref>محمد بن ابراهیم النعمانی، الغیبة، ص ۲۶۰-۲۶۱.</ref>. [[سند]] این [[روایت]] موثق است. [[احمد]] بن [[محمد]] بن سعید بن عقده، زیدی ولی ثقه است و [[حسن]] بن [[علی]] التیمری، همان ابن فضال است که فطحی ولی ثقه است. [[نعمانی]] بیان می‌‌کند که این متن با [[سند]] دیگری نیز [[نقل]] شده است<ref>ر.ک: محمد بن ابراهیم النعمانی، الغیبة، ۲۶۱.</ref>. در روایتی دیگر در همین منبع، مشابه این [[نقل]]، با این تفاوت که به جای [[عثمان بن عفان]]، فقط [[عثمان]] [[نقل]] شده اما از کشته شدن مظلومانه او نیز یاد شده است<ref>ر.ک: محمد بن ابراهیم النعمانی، الغیبة، ۲۶۱.</ref>.
 
::::::[[سند]] هر دو دسته روایاتِ متعارض که یکی [[عثمان]] را [[سفیانی]] و دیگری [[عثمان بن عفان]] معرفی می‌‌کند -حداقل در برخی از سندها- معتبر است؛ جمع این دو دسته از [[روایات]] نیز ممکن است. بدین توضیح که [[روایات]] مربوط به [[سفیانی]] و برخی دیگر از [[روایات]] نشان می‌دهد که در آستانه [[ظهور]]، [[بنی امیه]] و در رأس آنها [[سفیانی]]، مهم‌ترین جریان ضد مهدوی به شمار می‌‌آیند. [[روایات]] یاد شده درباره [[صیحه آسمانی]] نیز همین تقابل را به روشنی تأکید می‌‌کند. بنابراین در آستانه [[ظهور]]، تنها شخص [[سفیانی]] مطرح نیست؛ بلکه جریان فکری او که همان [[تفکر]] [[اموی]] است، با [[تفکر]] [[علوی]] و مهدوی مقابله می‌‌کند. بنابراین بعید نیست که در [[صیحه]] شیطانی، هم نام [[عثمان بن عفان]] به عنوان یک از سران جریان [[اموی]] برده شود و هم از [[سفیانی]] به عنوان [[رهبر]] آن زمان این جریان یاد شده باشد.
چنان که مشاهده می‌‌شود، این [[روایت]]، همان [[روایات]] پیشین و با [[روایت]] کافی نیز بسیار شبیه است. تنها تفاوت محتوایی بین این [[روایات]]، این است که در [[روایت]] اخیر، به جای [[عثمان]]، تعبیر [[سفیانی]] آمده است. این [[روایت]]، نشان می‌دهد که با [[امام]] این تعبیر را به جای نام "[[عثمان]]" در برخی بیان‌هایش فرموده است و یا این که [[راوی]] این [[روایت]] چنین برداشتی از نام [[عثمان]] داشته؛ یعنی مراد [[امام]] را از "[[عثمان]]"، [[سفیانی]] فهمده و به هنگام [[نقل]] [[روایت]]، به جای "[[عثمان]]"، [[سفیانی]] گزارش کرده است. در هر صورت با توجه به صحیح بودن [[سند]] این [[روایت]]، این احتمال تقویت می‌‌شود که [[نام سفیانی]]، [[عثمان]] است.
::::::از شواهد این جمع این است که در محتوای [[صیحه آسمانی]] نیز چنین اختلافی مشاهده می‌شود. برخی [[روایات]] محتوای [[صیحه آسمانی]] را تصریح به نام [[امام زمان]] {{ع}} بیان کرده‌اند<ref>ر.ک: محمد بن ابراهیم النعمانی، الغیبة، ص ۱۸۱، ۲۵۴، ۲۵۷ و ۲۶۳؛ علی بن حسین بن بابویه، الإمامة و التبصرة من الحیرة، ص ۱۲۹؛ محمد بن علی الصدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۶۵۰؛ محمد بن نعمان المفید، الإرشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج ۲، ص ۳۷۹؛ محمد بن حسن الطوسی، الغیبة، ص ۴۵۴.</ref> و در برخی دیگر -مانند [[روایات]] یاد شده- به [[حقانیت]] [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} تصریح شده است. در آخرین روایتی که [[نقل]] شد نیز شواهد جمع این چنینی وجود دارد. در ابتدای این [[روایت]]، [[راوی]] به [[امام صادق]] {{ع}} عرض می‌‌کند که [[عامه]] بر ما [[عیب]] می‌‌گیرند که شما معتقدید که ندایی آسمانی، نام [[صاحب]] [[امر]] [[امامت]] را فریاد می‌‌زند، [[امام]] با تأیید ضمنی این [[خبر]]، مفاد [[صیحه آسمانی]] را این گونه گزارش می‌‌دهد که [[حق]] با [[علی]] {{ع}} و [[شیعیان]] او است. بنابراین آن حضرت بین این دو سخن منافاتی ندیده است و گرنه باید می‌‌فرمود محتوای [[صیحه]] تصریح به نام [[صاحب الزمان]] {{ع}} نیست؛ بلکه نام [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} برده می‌‌شود<ref>ر.ک: عباس تبریزیان، العد التنازلی فی علائم ظهور المهدی {{ع}}، ص ۳۱۷.</ref>. بررسی دیگر [[روایات]] نیز نشان می‌‌دهد که فریادهای آسمانی متعدد بوده و در [[روایات]] از [[صیحه]] در [[ماه رجب]]، [[رمضان]] و [[محرم]] [[خبر]] داده شده است<ref>ر.ک: محمد کاظم القزوینی، الإمام المهدی {{ع}} من المهد الی الظهور، ص ۴۰۹- ۴۱۳.</ref>. بنابراین می‌‌توان [[اختلاف]] یاد شده را با توجه به تعدد صیحه‌ها یا اجمال و تفصیل برخی از [[روایات]] در گزارش محتوای آنها جمع کرد.
 
::::::با توجه به [[استنباط]] یاد شده، [[نام سفیانی]] "[[عثمان]]" و احتمالا نام پدر او "[[عنبسه]]" است. [[دلیل]] این احتمال آن است که تنها در یک [[روایت]] ضعیف السند به نام پدر او اشاره شده است»<ref>[[سید علی هاشمی|هاشمی، سید علی]]، [[نام و نسب سفیانی (مقاله)|نام و نسب سفیانی]]، ص ۱۳۶-۱۴۱.</ref>.
البته این احتمال نیز وجود دارد که مراد از "[[عثمان]]" در [[روایات]] معتبر یاد شده، "[[عثمان بن عفان]]"، [[خلیفه]] سوم [[اهل سنت]] باشد. جالب آن است که روایتی در [[الغیبة]] [[نعمانی]] این برداشت را تأیید می‌‌کند. در این [[روایت]] محتوای ندای [[شیطان]] این‌گونه گزارش شده است: [[عبدالله]] بن سنان می‌‌گوید: نزد [[امام صادق]] {{ع}} بودم. شنیدم مردی از قبیله همدان به آن حضرت گفت: "[[عامه]] بر ما [[عیب]] می‌‌گیرند و می‌‌گویند شما معتقدید که منادی از آسمان نام [[صاحب]] این [[امر]] ([[امامت]]) را صدا می‌‌زند". [[امام]] تکیه داده بود، خشمگین شد و نشست، سپس فرمود: "از من [[نقل]] نکنید؛ ولی از پدرم [[نقل]] کنید و مشکلی برای شما در آن نیست. گواهی می‌دهم که از پدرم شنیدم که فرمود: این در کتاب [[خدا]] روشن است؛ زیرا می‌‌فرماید: "اگر بخواهیم نشانه‌ای از آسمان بر آنان نازل می‌‌کنیم که گردن‌هایشان در مقابل آن خاضع شود"<ref>سوره شعراء، آیه ۳.</ref>. هیچ کسی در آن روز در روی [[زمین]] باقی نمی‌ماند، مگر آن که خاضع و [[تسلیم]] می‌‌شود، زمانی که آن صدا را از آسمان بشنود که همانا [[حق]] با [[علی]] بن ابی‌طالب و [[شیعیان]] او است. سپس فرمود: فردای آن روز، [[ابلیس]] به هوا می‌‌رود تا از [[دید]] اهل [[زمین]] پنهان شود و فریاد می‌‌زند: همانا [[حق]] با [[عثمان بن عفان]] و [[شیعیان]] او است. او مظلومانه کشته شده است. پس خون‌خواه او باشید"<ref>محمد بن ابراهیم النعمانی، الغیبة، ص ۲۶۰-۲۶۱.</ref>. [[سند]] این [[روایت]] موثق است. [[احمد]] بن [[محمد]] بن سعید بن عقده، زیدی ولی ثقه است و [[حسن]] بن [[علی]] التیمری، همان ابن فضال است که فطحی ولی ثقه است. [[نعمانی]] بیان می‌‌کند که این متن با [[سند]] دیگری نیز [[نقل]] شده است<ref>ر.ک: محمد بن ابراهیم النعمانی، الغیبة، ۲۶۱.</ref>. در روایتی دیگر در همین منبع، مشابه این [[نقل]]، با این تفاوت که به جای [[عثمان بن عفان]]، فقط [[عثمان]] [[نقل]] شده اما از کشته شدن مظلومانه او نیز یاد شده است<ref>ر.ک: محمد بن ابراهیم النعمانی، الغیبة، ۲۶۱.</ref>.
 
[[سند]] هر دو دسته روایاتِ متعارض که یکی [[عثمان]] را [[سفیانی]] و دیگری [[عثمان بن عفان]] معرفی می‌‌کند -حداقل در برخی از سندها- معتبر است؛ جمع این دو دسته از [[روایات]] نیز ممکن است. بدین توضیح که [[روایات]] مربوط به [[سفیانی]] و برخی دیگر از [[روایات]] نشان می‌دهد که در آستانه [[ظهور]]، [[بنی امیه]] و در رأس آنها [[سفیانی]]، مهم‌ترین جریان ضد مهدوی به شمار می‌‌آیند. [[روایات]] یاد شده درباره [[صیحه آسمانی]] نیز همین تقابل را به روشنی تأکید می‌‌کند. بنابراین در آستانه [[ظهور]]، تنها شخص [[سفیانی]] مطرح نیست؛ بلکه جریان فکری او که همان [[تفکر]] [[اموی]] است، با [[تفکر]] [[علوی]] و مهدوی مقابله می‌‌کند. بنابراین بعید نیست که در [[صیحه]] شیطانی، هم نام [[عثمان بن عفان]] به عنوان یک از سران جریان [[اموی]] برده شود و هم از [[سفیانی]] به عنوان [[رهبر]] آن زمان این جریان یاد شده باشد.
 
از شواهد این جمع این است که در محتوای [[صیحه آسمانی]] نیز چنین اختلافی مشاهده می‌شود. برخی [[روایات]] محتوای [[صیحه آسمانی]] را تصریح به نام [[امام زمان]] {{ع}} بیان کرده‌اند<ref>ر.ک: محمد بن ابراهیم النعمانی، الغیبة، ص ۱۸۱، ۲۵۴، ۲۵۷ و ۲۶۳؛ علی بن حسین بن بابویه، الإمامة و التبصرة من الحیرة، ص ۱۲۹؛ محمد بن علی الصدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۶۵۰؛ محمد بن نعمان المفید، الإرشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج ۲، ص ۳۷۹؛ محمد بن حسن الطوسی، الغیبة، ص ۴۵۴.</ref> و در برخی دیگر -مانند [[روایات]] یاد شده- به [[حقانیت]] [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} تصریح شده است. در آخرین روایتی که [[نقل]] شد نیز شواهد جمع این چنینی وجود دارد. در ابتدای این [[روایت]]، [[راوی]] به [[امام صادق]] {{ع}} عرض می‌‌کند که [[عامه]] بر ما [[عیب]] می‌‌گیرند که شما معتقدید که ندایی آسمانی، نام [[صاحب]] [[امر]] [[امامت]] را فریاد می‌‌زند، [[امام]] با تأیید ضمنی این [[خبر]]، مفاد [[صیحه آسمانی]] را این گونه گزارش می‌‌دهد که [[حق]] با [[علی]] {{ع}} و [[شیعیان]] او است. بنابراین آن حضرت بین این دو سخن منافاتی ندیده است و گرنه باید می‌‌فرمود محتوای [[صیحه]] تصریح به نام [[صاحب الزمان]] {{ع}} نیست؛ بلکه نام [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} برده می‌‌شود<ref>ر.ک: عباس تبریزیان، العد التنازلی فی علائم ظهور المهدی {{ع}}، ص ۳۱۷.</ref>. بررسی دیگر [[روایات]] نیز نشان می‌‌دهد که فریادهای آسمانی متعدد بوده و در [[روایات]] از [[صیحه]] در [[ماه رجب]]، [[رمضان]] و [[محرم]] [[خبر]] داده شده است<ref>ر.ک: محمد کاظم القزوینی، الإمام المهدی {{ع}} من المهد الی الظهور، ص ۴۰۹- ۴۱۳.</ref>. بنابراین می‌‌توان [[اختلاف]] یاد شده را با توجه به تعدد صیحه‌ها یا اجمال و تفصیل برخی از [[روایات]] در گزارش محتوای آنها جمع کرد.
 
با توجه به [[استنباط]] یاد شده، [[نام سفیانی]] "[[عثمان]]" و احتمالا نام پدر او "[[عنبسه]]" است. [[دلیل]] این احتمال آن است که تنها در یک [[روایت]] ضعیف السند به نام پدر او اشاره شده است»<ref>[[سید علی هاشمی|هاشمی، سید علی]]، [[نام و نسب سفیانی (مقاله)|نام و نسب سفیانی]]، ص ۱۳۶-۱۴۱.</ref>.
}}
}}


۴۱۵٬۰۷۸

ویرایش