رابطه اسم اعظم با علم معصوم چیست؟ (پرسش) (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۳۰ ژانویهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۱۶:۲۰
، ۳۰ ژانویهٔ ۲۰۱۸←پاسخهای دیگر
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
[[پرونده:098554.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[محمد بیابانی اسکوئی|بیابانی اسکوئی]]]] | [[پرونده:098554.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[محمد بیابانی اسکوئی|بیابانی اسکوئی]]]] | ||
حجت الاسلام و المسلمین دکتر [[محمد بیابانی اسکوئی]] در کتاب ''«[[امامت ۵ (کتاب)|امامت]]»'' در اینباره گفته است: | حجت الاسلام و المسلمین دکتر [[محمد بیابانی اسکوئی]] در کتاب ''«[[امامت ۵ (کتاب)|امامت]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«[[اسم اعظم]] از هفتاد و سه حرف تشکیل یافته است. خداوند متعال هفتاد و دو حرف آن را برای [[ائمه]] [[اهل بیت]]: آشکار کرده و علم یک حرف از آن به خداوند سبحانه اختصاص دارد و از همه بندگان پنهان است [[آصف بن برخیا]] یک حرف از آن را دارا بوده و به واسطه آن تخت بلقیس را در یک چشم به هم زدن پیش سلیمان حاضر کرد. [[حضرت عیسی]]{{ع}} دو حرف از آن را میدانست و با آن دو حرف مردگان را زنده میکرد و کور مادر زاد را شفا میداد. [[امام صادق]]{{ع}} میفرماید:خدای عزوجل [[اسم اعظم]] خویش را هفتاد و سه حرف قرار داد. از آن، بیست و پنج حرف به [[حضرت آدم]]{{ع}} داد. و بیست و پنج حرف هم به نوح عطا کرد. و به ابراهیم{{ع}} هشت حرف عطا فرمود. و موسی را چهار حرف داد. و عیسی را دو حرف عطا فرمود. و او با آن دو حرف مردهها را زنده میکرد و کور مادرزاد و شخص پیسدار را شفا میداد. و [[محمد]]{{صل}} را هفتاد و دو حرف داد. و یکی را مخفی داشت تا آنچه پیش اوست دانسته نشود و آنچه را بندگان دارند، بداند <ref>{{عربی|اندازه=130%|« إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ جَعَلَ اسْمَهُ الْأَعْظَمَ عَلَى ثَلَاثَةٍ وَ سَبْعِينَ حَرْفاً فَأَعْطَى آدَمَ مِنْهَا خَمْسَةً وَ عِشْرِينَ حَرْفاً وَ أَعْطَى نُوحاً مِنْهَا خَمْسَةً وَ عِشْرِينَ حَرْفاً وَ أَعْطَى مِنْهَا إِبْرَاهِيمَ ثَمَانِيَةَ أَحْرُفٍ وَ أَعْطَى مُوسَى مِنْهَا أَرْبَعَةَ أَحْرُفٍ وَ أَعْطَى عِيسَى مِنْهَا حَرْفَيْنِ وَ كَانَ يُحْيِي بِهِمَا الْمَوْتَى وَ يُبْرِئُ بِهِمَا الْأَكْمَهَ وَ الْأَبْرَصَ وَ أَعْطَى مُحَمَّداً اثْنَيْنِ وَ سَبْعِينَ حَرْفاً وَ احْتَجَبَ حَرْفاً لِئَلَّا يُعْلَمَ مَا فِي نَفْسِهِ وَ يَعْلَمَ مَا فِي نَفْسِ الْعِبَادِ»}}؛ علامه مجلسی، بحار الانوار، ج۴، ص: ۲۱۱.</ref>. و در حدیثی دیگر [[امام هادی]]{{ع}} میفرماید:حرفی از آن نزد آصف بود و با به زبان آوردن آن، زمین برای او محلی که او قرار داشت تا محل قوم سبا شکافته شد و او تخت بلقیس را گرفت و در کمتر از یک چشم به هم زدن آن را پیش سلیمان آورد و زمین به هم آمد{{عربی|اندازه= | ::::::«[[اسم اعظم]] از هفتاد و سه حرف تشکیل یافته است. خداوند متعال هفتاد و دو حرف آن را برای [[ائمه]] [[اهل بیت]]: آشکار کرده و علم یک حرف از آن به خداوند سبحانه اختصاص دارد و از همه بندگان پنهان است [[آصف بن برخیا]] یک حرف از آن را دارا بوده و به واسطه آن تخت بلقیس را در یک چشم به هم زدن پیش سلیمان حاضر کرد. [[حضرت عیسی]]{{ع}} دو حرف از آن را میدانست و با آن دو حرف مردگان را زنده میکرد و کور مادر زاد را شفا میداد. [[امام صادق]]{{ع}} میفرماید:خدای عزوجل [[اسم اعظم]] خویش را هفتاد و سه حرف قرار داد. از آن، بیست و پنج حرف به [[حضرت آدم]]{{ع}} داد. و بیست و پنج حرف هم به نوح عطا کرد. و به ابراهیم{{ع}} هشت حرف عطا فرمود. و موسی را چهار حرف داد. و عیسی را دو حرف عطا فرمود. و او با آن دو حرف مردهها را زنده میکرد و کور مادرزاد و شخص پیسدار را شفا میداد. و [[محمد]]{{صل}} را هفتاد و دو حرف داد. و یکی را مخفی داشت تا آنچه پیش اوست دانسته نشود و آنچه را بندگان دارند، بداند <ref>{{عربی|اندازه=130%|« إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ جَعَلَ اسْمَهُ الْأَعْظَمَ عَلَى ثَلَاثَةٍ وَ سَبْعِينَ حَرْفاً فَأَعْطَى آدَمَ مِنْهَا خَمْسَةً وَ عِشْرِينَ حَرْفاً وَ أَعْطَى نُوحاً مِنْهَا خَمْسَةً وَ عِشْرِينَ حَرْفاً وَ أَعْطَى مِنْهَا إِبْرَاهِيمَ ثَمَانِيَةَ أَحْرُفٍ وَ أَعْطَى مُوسَى مِنْهَا أَرْبَعَةَ أَحْرُفٍ وَ أَعْطَى عِيسَى مِنْهَا حَرْفَيْنِ وَ كَانَ يُحْيِي بِهِمَا الْمَوْتَى وَ يُبْرِئُ بِهِمَا الْأَكْمَهَ وَ الْأَبْرَصَ وَ أَعْطَى مُحَمَّداً اثْنَيْنِ وَ سَبْعِينَ حَرْفاً وَ احْتَجَبَ حَرْفاً لِئَلَّا يُعْلَمَ مَا فِي نَفْسِهِ وَ يَعْلَمَ مَا فِي نَفْسِ الْعِبَادِ»}}؛ علامه مجلسی، بحار الانوار، ج۴، ص: ۲۱۱.</ref>. و در حدیثی دیگر [[امام هادی]]{{ع}} میفرماید:حرفی از آن نزد آصف بود و با به زبان آوردن آن، زمین برای او محلی که او قرار داشت تا محل قوم سبا شکافته شد و او تخت بلقیس را گرفت و در کمتر از یک چشم به هم زدن آن را پیش سلیمان آورد و زمین به هم آمد<ref>{{عربی|اندازه=130%|«كَانَ عِنْدَ آصَفَ حَرْفٌ فَتَكَلَّمَ بِهِ فَانْخَرَقَتْ لَهُ الْأَرْضُ فِيمَا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ سَبَإٍ فَتَنَاوَلَ عَرْشَ بِلْقِيسَ حَتَّى صَيَّرَهُ إِلَى سُلَيْمَانَ ثُمَّ انْبَسَطَتِ الْأَرْضُ فِي أَقَلَّ مِنْ طَرْفَةِ عَيْن»}}؛ بحار الانوار، ج۱۴، ص: ۳۱۱.</ref>. البته داشتن تعداد بیشتر حروف دلالت بر فزونی علم صاحب آن نمیکند مگر این که اثبات شود در میان همین حروف آن حرفی که دیگری هم دارد، وجود داشته باشد. به عنوان مثال معلوم نیست ۲۵ حرف [[حضرت آدم]]{{ع}} همان هشت حرف [[حضرت ابراهیم]] را هم در بر گرفته است. و نیز روشن نیست حروف چه امتیازاتی نسبت به همدیگر دارند»<ref>[[امامت ۵ (کتاب)|امامت]].</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||