ولایت به چه معنایی است؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '\. \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به '. $1 '
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-== پاسخ نخست== +== پاسخ نخست ==))
جز (جایگزینی متن - '\. \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به '. $1 ')
خط ۱۹: خط ۱۹:
::::::آقای '''[[علی اصغر رضوانی]]'''، در کتاب ''«[[موعودشناسی و پاسخ به شبهات (کتاب)|موعودشناسی و پاسخ به شبهات]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::آقای '''[[علی اصغر رضوانی]]'''، در کتاب ''«[[موعودشناسی و پاسخ به شبهات (کتاب)|موعودشناسی و پاسخ به شبهات]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«[[ولایت]] در لغت به معنای قرب و نزدیکی است. فیومی می‌گوید: وَلْی مثل فَلْس به معنای قرب و نزدیکی است<ref>مصباح المنیر، ماده ولی</ref> در اقرب الموارد آمده است: وَلْی عبارت است از قرار گرفتن فرد یا شئ دوم به دنبال فرد یا شئ اول بدون فاصله ...<ref>اقرب الموارد، ماده ولی</ref>. [[راغب اصفهانی]] می‌گوید: ولاء و توالی به معنای آن است که دو چیز و یا بیشتر طوری کنار هم قرار گیرند که بین آن دو، غیر از خود آنها چیز دیگری فاصله نبوده باشد<ref>مفردات راغب، ص ۵۲۳</ref>.
::::::«[[ولایت]] در لغت به معنای قرب و نزدیکی است. فیومی می‌گوید: وَلْی مثل فَلْس به معنای قرب و نزدیکی است<ref>مصباح المنیر، ماده ولی</ref> در اقرب الموارد آمده است: وَلْی عبارت است از قرار گرفتن فرد یا شئ دوم به دنبال فرد یا شئ اول بدون فاصله ...<ref>اقرب الموارد، ماده ولی</ref>. [[راغب اصفهانی]] می‌گوید: ولاء و توالی به معنای آن است که دو چیز و یا بیشتر طوری کنار هم قرار گیرند که بین آن دو، غیر از خود آنها چیز دیگری فاصله نبوده باشد<ref>مفردات راغب، ص ۵۲۳</ref>.
::::::با توجه به حالات اولیه انسان در کاربرد الفاظ و اینکه معمولاً کلمات را در آغاز برای بیان معانی مربوط به محسوسات به کار می‌برد، می‌توان گفت: واژه  ولایت در آغاز برای قرب و نزدیکی خاص در محسوسات قرب حسی به کار رفته است، آن گاه برای قرب معنوی استعاره آورده شده است. بر این اساس، هر گاه این واژه در امور معنوی به کار می‌رود بر نوعی از نسبت قرابت دلالت می‌کند و لازمه آن این است که ولی نسبت به آنچه بر آن دلالت دارد دارای حقی است که دیگری ندارد و می‌تواند تصرفاتی را بنماید که دیگری جز به اذن او نمی‌تواند. مثلاً ولی میت می‌تواند در اموال او تصرف کند. این [[ولایت]] او ناشی از [[حق]] [[وراثت]] است. کسی که بر صغیر ولایت دارد حق تصرف در امور وی را دارد، و کسی که ولایت نصرت دارد می‌تواند در امور منصور آن کسی که نصرتش را عهده دار است تصرف کند. خداوند ولی امر بندگان خویش است یعنی امور دنیوی و اخروی آنها را تدبیر می‌کند و او ولی مؤمنان است، یعنی بر آنها ولایت خاص دارد.
 
::::::بنابراین، حاصل معنای [[ولایت]] در همه موارد استعمال آن، گونه‌ای از قرابت است که منشأ تصرف و مالک بودن تدبیر است<ref>المیزان، ج ۶، ص ۱۲</ref>. به عبارت دیگر: ولایت، نوعی اقتراب و نزدیکی به چیزی است، به گونه‌ای که موانع و حجاب‌ها از میان برداشته می‌شود<ref>المیزان، ج ۵، ص ۳۶۸</ref>. حال اگر کسی با ریاضت‌های نفسانی و قابلیت‌هایی که برای خود ایجاد کرده، و از طرفی دیگر مورد عنایات و الطاف الهی قرار گرفته و به مقام قرب تام الهی نایل شود، این چنین شخصی از جانب خداوند بر مردم [[ولایت]] دارد، ولایتی که لازمه آن این است که ولی نسبت به آنچه بر آن دلالت دارد، دارای حقی است که دیگری ندارد و او می‌تواند تصرفاتی بنماید که دیگری جز به اذن او نمی‌تواند. و همه اینها به اذن و اراده و مشیت خداوند است»<ref>[[علی اصغر رضوانی|رضوانی، علی اصغر]]، [[موعودشناسی و پاسخ به شبهات (کتاب)|موعودشناسی و پاسخ به شبهات]]، ص ۲۵۵.</ref>.
با توجه به حالات اولیه انسان در کاربرد الفاظ و اینکه معمولاً کلمات را در آغاز برای بیان معانی مربوط به محسوسات به کار می‌برد، می‌توان گفت: واژه  ولایت در آغاز برای قرب و نزدیکی خاص در محسوسات قرب حسی به کار رفته است، آن گاه برای قرب معنوی استعاره آورده شده است. بر این اساس، هر گاه این واژه در امور معنوی به کار می‌رود بر نوعی از نسبت قرابت دلالت می‌کند و لازمه آن این است که ولی نسبت به آنچه بر آن دلالت دارد دارای حقی است که دیگری ندارد و می‌تواند تصرفاتی را بنماید که دیگری جز به اذن او نمی‌تواند. مثلاً ولی میت می‌تواند در اموال او تصرف کند. این [[ولایت]] او ناشی از [[حق]] [[وراثت]] است. کسی که بر صغیر ولایت دارد حق تصرف در امور وی را دارد، و کسی که ولایت نصرت دارد می‌تواند در امور منصور آن کسی که نصرتش را عهده دار است تصرف کند. خداوند ولی امر بندگان خویش است یعنی امور دنیوی و اخروی آنها را تدبیر می‌کند و او ولی مؤمنان است، یعنی بر آنها ولایت خاص دارد.
 
بنابراین، حاصل معنای [[ولایت]] در همه موارد استعمال آن، گونه‌ای از قرابت است که منشأ تصرف و مالک بودن تدبیر است<ref>المیزان، ج ۶، ص ۱۲</ref>. به عبارت دیگر: ولایت، نوعی اقتراب و نزدیکی به چیزی است، به گونه‌ای که موانع و حجاب‌ها از میان برداشته می‌شود<ref>المیزان، ج ۵، ص ۳۶۸</ref>. حال اگر کسی با ریاضت‌های نفسانی و قابلیت‌هایی که برای خود ایجاد کرده، و از طرفی دیگر مورد عنایات و الطاف الهی قرار گرفته و به مقام قرب تام الهی نایل شود، این چنین شخصی از جانب خداوند بر مردم [[ولایت]] دارد، ولایتی که لازمه آن این است که ولی نسبت به آنچه بر آن دلالت دارد، دارای حقی است که دیگری ندارد و او می‌تواند تصرفاتی بنماید که دیگری جز به اذن او نمی‌تواند. و همه اینها به اذن و اراده و مشیت خداوند است»<ref>[[علی اصغر رضوانی|رضوانی، علی اصغر]]، [[موعودشناسی و پاسخ به شبهات (کتاب)|موعودشناسی و پاسخ به شبهات]]، ص ۲۵۵.</ref>.


== پرسش‌های وابسته ==
== پرسش‌های وابسته ==
۴۱۵٬۰۷۸

ویرایش