چرا انتظار فرج افضل اعمال است؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '\. \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به '. $1 '
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-}} {{پاسخ پرسش +}} {{پاسخ پرسش ))
جز (جایگزینی متن - '\. \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به '. $1 ')
خط ۸۲: خط ۸۲:
| پاسخ = [[آیت الله]] [[سید منذر حکیم]] در کتاب ''«[[پیشوایان هدایت ج۱۴ (کتاب)|پیشوایان هدایت]]»'' در اين باره گفته است:
| پاسخ = [[آیت الله]] [[سید منذر حکیم]] در کتاب ''«[[پیشوایان هدایت ج۱۴ (کتاب)|پیشوایان هدایت]]»'' در اين باره گفته است:
::::::«[[روایات]] شریف با اهتمامی زایدالوصف بر [[عظمت]] [[آثار انتظار|آثار]] و [[نتایج انتظار]] [[فرج]] به صورت کلی تأکید می‌کند؛ که خصوصاً و به عنوان بارزترین مصداق، [[ظهور]] [[حضرت مهدی]] و [[انتظار]] آن را نیز شامل می‌گردد. برخی از این [[روایات]] چنین انتظاری را از [[برترین]] عبادت‌های [[مؤمن]] دانسته‌اند که در [[حدیث]] مروی از [[حضرت]] [[امیر المؤمنین علی]] {{ع}} آمده است: {{متن حدیث|"اَفضَلُ عِبادةِ الْمُؤْمِنِ اِنتِظارُ فَرَجِ اللّهِ"}} [[برترین]] [[عبادات]] [[مؤمن]] [[انتظار]] کشیدن برای [[گشایش]] [[خداوند]] است<ref>برقی، محاسن و به نقل از آن، بحار الأنوار ۵۲، ۱۳۱.</ref>. و بدون [[شک]] [[عبادت]] [[مؤمن]] از [[عبادت]] مطلق [[مسلمان]] بافضیلت‌تر است.
::::::«[[روایات]] شریف با اهتمامی زایدالوصف بر [[عظمت]] [[آثار انتظار|آثار]] و [[نتایج انتظار]] [[فرج]] به صورت کلی تأکید می‌کند؛ که خصوصاً و به عنوان بارزترین مصداق، [[ظهور]] [[حضرت مهدی]] و [[انتظار]] آن را نیز شامل می‌گردد. برخی از این [[روایات]] چنین انتظاری را از [[برترین]] عبادت‌های [[مؤمن]] دانسته‌اند که در [[حدیث]] مروی از [[حضرت]] [[امیر المؤمنین علی]] {{ع}} آمده است: {{متن حدیث|"اَفضَلُ عِبادةِ الْمُؤْمِنِ اِنتِظارُ فَرَجِ اللّهِ"}} [[برترین]] [[عبادات]] [[مؤمن]] [[انتظار]] کشیدن برای [[گشایش]] [[خداوند]] است<ref>برقی، محاسن و به نقل از آن، بحار الأنوار ۵۲، ۱۳۱.</ref>. و بدون [[شک]] [[عبادت]] [[مؤمن]] از [[عبادت]] مطلق [[مسلمان]] بافضیلت‌تر است.
::::::پس اگر [[انتظار فرج]] با [[نیت]] [[خالص]] و به قصد [[تعبد]] انجام شده، مشوب به هیچ انگیزه مادی و دنیوی نباشد، از میان همه عباداتِ بافضیلت برترینِ آن‌ها است و به همین سبب می‌تواند از [[بهترین]] راه‌های [[تقرب به خداوند متعال]] قرار گیرد.
 
::::::[[حضرت]] [[امام صادق]] {{ع}} در خصوص [[انتظار فرج]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} می‌فرمایند: خوش به حال [[شیعیان]] [[قائم]] ما که در زمان غیبتش [[انتظار]] ظهورش را می‌کشند و در زمان ظهورش از او [[پیروی]] می‌کنند، چنین کسانی [[دوستان]] [[خدا]] ([[أولیاءالله]]) هستند که هیچ [[ترس]] و اندوهی در ایشان راه ندارد"<ref>کمال الدین، ۳۵۷.</ref>. به همین جهت است که به تعبیر [[حضرت]] [[امام سجاد]] {{ع}}: [[انتظار فرج]] خود "بزرگترین [[فرج]]" است‌<ref>کمال الدین، ۳۲۰.</ref> و [[منتظر فرج]] [[شایستگی]] وارد شدن در زمره [[اولیای الهی]] را پیدا می‌کند.
پس اگر [[انتظار فرج]] با [[نیت]] [[خالص]] و به قصد [[تعبد]] انجام شده، مشوب به هیچ انگیزه مادی و دنیوی نباشد، از میان همه عباداتِ بافضیلت برترینِ آن‌ها است و به همین سبب می‌تواند از [[بهترین]] راه‌های [[تقرب به خداوند متعال]] قرار گیرد.
::::::به تعبیر [[روایات]]، [[انتظار]] صادقانه یک [[مؤمن]] برای [[ظهور]] [[امام]] زمانش، [[اخلاص]] او را افزایش داده، [[شک]] و [[تردید]] را از دامان ایمانش می‌زداید.
 
::::::[[حضرت]] [[امام جواد]] {{ع}} می‌فرماید: ... او را غیبتی است که روزهایش بسیار و مدتش طولانی خواهد بود در آن زمان، [[مخلصان]] [[انتظار]] فرجش را کشیده و اهل [[شک]] و [[تردید]] وی را [[انکار]] می‌کنند.<ref>کفایة الأثر، ۲۷۹، کمال الدین، ۳۷۸.</ref> و از آنجا که [[انتظار فرج]] [[ایمان]] به [[خداوند متعال]] و [[اخلاص]] در راه او و [[حسن ظن]] به [[حکمت]] آن [[ذات مقدس]] و رسیدگی او به امور [[بندگان]] را در [[انسان]] [[مؤمن]] تقویت می‌کند عجیب نخواهد بود که [[روایات]]، از زبان مبارک [[پیامبر اکرم]] {{ع}} آن را: {{متن حدیث|"أحب الأعمال الی‌ الله"}} محبوبترین کارها در نزد [[خدا]]<ref>شیخ صدوق، خصال ۲، ۶۱۰، کمال الدین، ۶۴۵، تحف العقول، ۱۰۶.</ref> و در نتیجه: {{متن حدیث|"أفضل أعمال أمتی‌"}}<ref>کمال الدین، ۶۴۴.</ref>"؛ [[برترین]] کارهای [[امت]] من بخوانند.
[[حضرت]] [[امام صادق]] {{ع}} در خصوص [[انتظار فرج]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} می‌فرمایند: خوش به حال [[شیعیان]] [[قائم]] ما که در زمان غیبتش [[انتظار]] ظهورش را می‌کشند و در زمان ظهورش از او [[پیروی]] می‌کنند، چنین کسانی [[دوستان]] [[خدا]] ([[أولیاءالله]]) هستند که هیچ [[ترس]] و اندوهی در ایشان راه ندارد"<ref>کمال الدین، ۳۵۷.</ref>. به همین جهت است که به تعبیر [[حضرت]] [[امام سجاد]] {{ع}}: [[انتظار فرج]] خود "بزرگترین [[فرج]]" است‌<ref>کمال الدین، ۳۲۰.</ref> و [[منتظر فرج]] [[شایستگی]] وارد شدن در زمره [[اولیای الهی]] را پیدا می‌کند.
::::::[[انتظار فرج]]، وابستگی و رابطه [[انسان]] را با خدای کریم، و ایمانش را به این‌که [[خداوند]] عز و جل بر کار خویش چیره و مسلط بوده و بر هر چیزی قادر و توانا است و با [[حکمت]] و [[رحمت]] امر بندگانش را [[تدبیر]] می‌نماید، مستحکم می‌سازد. این از مهمترین نتایجی است که [[صلاح]] [[انسان]] و امکان طی مدارج کمال او در آن است. و [[هدف]] از اکثر [[احکام شرعی]] و همه [[عبادات]] هم چیزی جز این نیست، بلکه این [[ایمان]] توحیدی شرط قبولی آن‌ها است و بدون آن، [[عبادات]] [[انسان]]، هیچ ارزشی نخواهد داشت. [[انتظار]] [[رسوخ]] دهنده این [[ایمان]] در [[قلب]] [[انسان]] است. این اثر مهم [[انتظار]] را در [[احادیث]] شریف این گونه می‌بینیم.
 
::::::[[امام صادق]] {{ع}} می‌فرمایند: آیا شما را از اموری که [[خداوند]] عز و جل هیچ عبادتی را جز به واسطه آن‌ها نمی‌پذیرد [[آگاه]] نکنم؟ ... [[شهادت]] به این‌که خداوندی جز [[الله]] نیست و این‌که [[محمد]] [[بنده]] و فرستاده او است، اقرار به آنچه [[خداوند]] به آن امر فرموده است، [[ولایت]] ما و بیزاری از [[دشمنان]] ما - فقط [[ائمه]] - و [[تسلیم]] در برابر آنان، [[ورع]] و سختکوشی، [[وقار]] و [[آرامش]] و [[انتظار قائم]] {{ع}} ...<ref>غیبت نعمانی، ۲۰۰، اثبات الهداة ۳، ۵۳۶.</ref>.
به تعبیر [[روایات]]، [[انتظار]] صادقانه یک [[مؤمن]] برای [[ظهور]] [[امام]] زمانش، [[اخلاص]] او را افزایش داده، [[شک]] و [[تردید]] را از دامان ایمانش می‌زداید.
::::::[[روایات]] شریفه تصریح می‌کند که آراستگی به [[انتظار]] حقیقی - با توجه به آثار و نتایجی که به آن‌ها اشاره نمودیم - [[منتظر]] را به [[مقامات]] چندی نایل‌ می‌گرداند. از آن جمله است [[مقام]] [[همراهی]] با [[حضرت مهدی]] {{ع}} که [[امام صادق]] {{ع}} در ادامه [[حدیث]] فوق به آن این گونه بدان اشاره فرموده‌اند: هر کس که از قرار گرفتن در زمره [[اصحاب قائم]] شادمان می‌شود باید [[انتظار]] بکشد.
 
::::::از دیگر مقاماتی که [[منتظران]] به آن نایل می‌آیند این است که اجر و [[پاداش]] شرکت در [[حرکت جهادی]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} نصیب آنان می‌شود. [[امام صادق]] {{ع}} می‌فرماید: هر کدام از شما که با [[اعتقاد]] به این امر و در [[انتظار]] آن، از [[دنیا]] برود چون کسی است که در اردوگاه [[قائم]] {{ع}} حضور داشته است ...<ref>کمال الدین، ۶۴۵.</ref>.
[[حضرت]] [[امام جواد]] {{ع}} می‌فرماید: ... او را غیبتی است که روزهایش بسیار و مدتش طولانی خواهد بود در آن زمان، [[مخلصان]] [[انتظار]] فرجش را کشیده و اهل [[شک]] و [[تردید]] وی را [[انکار]] می‌کنند.<ref>کفایة الأثر، ۲۷۹، کمال الدین، ۳۷۸.</ref> و از آنجا که [[انتظار فرج]] [[ایمان]] به [[خداوند متعال]] و [[اخلاص]] در راه او و [[حسن ظن]] به [[حکمت]] آن [[ذات مقدس]] و رسیدگی او به امور [[بندگان]] را در [[انسان]] [[مؤمن]] تقویت می‌کند عجیب نخواهد بود که [[روایات]]، از زبان مبارک [[پیامبر اکرم]] {{ع}} آن را: {{متن حدیث|"أحب الأعمال الی‌ الله"}} محبوبترین کارها در نزد [[خدا]]<ref>شیخ صدوق، خصال ۲، ۶۱۰، کمال الدین، ۶۴۵، تحف العقول، ۱۰۶.</ref> و در نتیجه: {{متن حدیث|"أفضل أعمال أمتی‌"}}<ref>کمال الدین، ۶۴۴.</ref>"؛ [[برترین]] کارهای [[امت]] من بخوانند.
::::::دیگر این‌که به چنین شخصی اجر [[شهید]] داده می‌شود [[حضرت علی]] {{ع}} می‌فرمایند: هرکه امر ما [[ولایت]] ما را بپذیرد در [[قیامت]] با ما در [[حظیرة القدس]] است و کسی که [[منتظر]] امر ما باشد چون کسی است که در راه [[خدا]] به [[خون]] خود آغشته گردد.<ref>خصال، ۶۲۵ و به نقل از آن، بحار الأنوار ۵۲، ۱۲۳.</ref> بلکه چنین شخصی به بالاترین مراتب [[شهدا]] و مجاهدین نایل خواهد شد که [[امام صادق]] {{ع}} فرموده‌اند: هر کدام از شما که در [[انتظار]] این امر از [[دنیا]] برود چون کسی است که در اردوگاه [[قائم]] {{ع}} حضور داشته‌است.
 
::::::[[راوی]] گوید: آن [[حضرت]] مکثی کرده و سپس فرمودند: نه، بلکه چون کسی است که به همراه [[قائم]] [[شمشیر]] زده است سپس فرمود: نه، به [[خدا]] [[سوگند]] چنین کسی تنها به مانند کسانی خواهد بود که در رکاب [[پیامبر اکرم]] {{صل}} به [[شهادت]] رسیده‌اند<ref>برقی، محاسن ۱، ۲۷۸، ۲۷۹ ح ۱۵۳ و به نقل از آن، بحار الأنوار ۵۲، ۱۲۶ ح ۱۸.</ref>.
[[انتظار فرج]]، وابستگی و رابطه [[انسان]] را با خدای کریم، و ایمانش را به این‌که [[خداوند]] عز و جل بر کار خویش چیره و مسلط بوده و بر هر چیزی قادر و توانا است و با [[حکمت]] و [[رحمت]] امر بندگانش را [[تدبیر]] می‌نماید، مستحکم می‌سازد. این از مهمترین نتایجی است که [[صلاح]] [[انسان]] و امکان طی مدارج کمال او در آن است. و [[هدف]] از اکثر [[احکام شرعی]] و همه [[عبادات]] هم چیزی جز این نیست، بلکه این [[ایمان]] توحیدی شرط قبولی آن‌ها است و بدون آن، [[عبادات]] [[انسان]]، هیچ ارزشی نخواهد داشت. [[انتظار]] [[رسوخ]] دهنده این [[ایمان]] در [[قلب]] [[انسان]] است. این اثر مهم [[انتظار]] را در [[احادیث]] شریف این گونه می‌بینیم.
::::::احادیثی که از آثار و فواید [[انتظار]] سخن به میان آورده‌اند بسیارند و چنین بر می‌آید که تفاوت مراتبی که برای [[منتظرین]] در آن‌ها ذکر شده است [[کشف]] از تفاوت عمل [[مؤمنان]] به مقتضیات [[انتظار]] حقیقی دارد و هر چه مرتبه [[انتظار]] [[مؤمن]] بالاتر برود فواید و آثار مبارک آن نیز بیشتر خواهد بود. این امر طبیعتاً به [[میزان]] پیاده کردن [[حقیقت]] و مقتضیات [[انتظار]] باز می‌گردد و به همین [[دلیل]] باید معنی حقیقی آن را بشناسیم. در بخش بعد به این مهم خواهیم پرداخت»<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۱۴ (کتاب)|پیشوایان هدایت]]، ص ۲۵۰-۲۵۳.</ref>.
 
[[امام صادق]] {{ع}} می‌فرمایند: آیا شما را از اموری که [[خداوند]] عز و جل هیچ عبادتی را جز به واسطه آن‌ها نمی‌پذیرد [[آگاه]] نکنم؟ ... [[شهادت]] به این‌که خداوندی جز [[الله]] نیست و این‌که [[محمد]] [[بنده]] و فرستاده او است، اقرار به آنچه [[خداوند]] به آن امر فرموده است، [[ولایت]] ما و بیزاری از [[دشمنان]] ما - فقط [[ائمه]] - و [[تسلیم]] در برابر آنان، [[ورع]] و سختکوشی، [[وقار]] و [[آرامش]] و [[انتظار قائم]] {{ع}} ...<ref>غیبت نعمانی، ۲۰۰، اثبات الهداة ۳، ۵۳۶.</ref>.
 
[[روایات]] شریفه تصریح می‌کند که آراستگی به [[انتظار]] حقیقی - با توجه به آثار و نتایجی که به آن‌ها اشاره نمودیم - [[منتظر]] را به [[مقامات]] چندی نایل‌ می‌گرداند. از آن جمله است [[مقام]] [[همراهی]] با [[حضرت مهدی]] {{ع}} که [[امام صادق]] {{ع}} در ادامه [[حدیث]] فوق به آن این گونه بدان اشاره فرموده‌اند: هر کس که از قرار گرفتن در زمره [[اصحاب قائم]] شادمان می‌شود باید [[انتظار]] بکشد.
 
از دیگر مقاماتی که [[منتظران]] به آن نایل می‌آیند این است که اجر و [[پاداش]] شرکت در [[حرکت جهادی]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} نصیب آنان می‌شود. [[امام صادق]] {{ع}} می‌فرماید: هر کدام از شما که با [[اعتقاد]] به این امر و در [[انتظار]] آن، از [[دنیا]] برود چون کسی است که در اردوگاه [[قائم]] {{ع}} حضور داشته است ...<ref>کمال الدین، ۶۴۵.</ref>.
 
دیگر این‌که به چنین شخصی اجر [[شهید]] داده می‌شود [[حضرت علی]] {{ع}} می‌فرمایند: هرکه امر ما [[ولایت]] ما را بپذیرد در [[قیامت]] با ما در [[حظیرة القدس]] است و کسی که [[منتظر]] امر ما باشد چون کسی است که در راه [[خدا]] به [[خون]] خود آغشته گردد.<ref>خصال، ۶۲۵ و به نقل از آن، بحار الأنوار ۵۲، ۱۲۳.</ref> بلکه چنین شخصی به بالاترین مراتب [[شهدا]] و مجاهدین نایل خواهد شد که [[امام صادق]] {{ع}} فرموده‌اند: هر کدام از شما که در [[انتظار]] این امر از [[دنیا]] برود چون کسی است که در اردوگاه [[قائم]] {{ع}} حضور داشته‌است.
 
[[راوی]] گوید: آن [[حضرت]] مکثی کرده و سپس فرمودند: نه، بلکه چون کسی است که به همراه [[قائم]] [[شمشیر]] زده است سپس فرمود: نه، به [[خدا]] [[سوگند]] چنین کسی تنها به مانند کسانی خواهد بود که در رکاب [[پیامبر اکرم]] {{صل}} به [[شهادت]] رسیده‌اند<ref>برقی، محاسن ۱، ۲۷۸، ۲۷۹ ح ۱۵۳ و به نقل از آن، بحار الأنوار ۵۲، ۱۲۶ ح ۱۸.</ref>.
 
احادیثی که از آثار و فواید [[انتظار]] سخن به میان آورده‌اند بسیارند و چنین بر می‌آید که تفاوت مراتبی که برای [[منتظرین]] در آن‌ها ذکر شده است [[کشف]] از تفاوت عمل [[مؤمنان]] به مقتضیات [[انتظار]] حقیقی دارد و هر چه مرتبه [[انتظار]] [[مؤمن]] بالاتر برود فواید و آثار مبارک آن نیز بیشتر خواهد بود. این امر طبیعتاً به [[میزان]] پیاده کردن [[حقیقت]] و مقتضیات [[انتظار]] باز می‌گردد و به همین [[دلیل]] باید معنی حقیقی آن را بشناسیم. در بخش بعد به این مهم خواهیم پرداخت»<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۱۴ (کتاب)|پیشوایان هدایت]]، ص ۲۵۰-۲۵۳.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۱۰۰: خط ۱۱۱:
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[سید محمد بنی‌هاشمی]]'''، در کتاب ''«[[سلسله درس‌های مهدویت ج۱۰ (کتاب)|انتظار فرج]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[سید محمد بنی‌هاشمی]]'''، در کتاب ''«[[سلسله درس‌های مهدویت ج۱۰ (کتاب)|انتظار فرج]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«چون نشان دهنده بالاترین مرتبه [[توحید]] در [[انسان]] است و [[ارزش]] هر عملی در [[اسلام]] با معیار [[توحید]] سنجیده می‌شود. [[امیر مؤمنان]] {{ع}} در این خصوص فرموده‌اند: {{متن حدیث|"اِنتَظِرُوا الفَرَجَ. ولا تَیأسُوا مِن رَوحِ اللهِ فَإِنَّ اَحَبَّ الاَعمالِ اِلی اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ انتظارُ الفرجِ مادامَ عَلیهِ المَؤمِنُ"}}<ref>الخصال، ج ۲، ص ۶۱۶.</ref>.
::::::«چون نشان دهنده بالاترین مرتبه [[توحید]] در [[انسان]] است و [[ارزش]] هر عملی در [[اسلام]] با معیار [[توحید]] سنجیده می‌شود. [[امیر مؤمنان]] {{ع}} در این خصوص فرموده‌اند: {{متن حدیث|"اِنتَظِرُوا الفَرَجَ. ولا تَیأسُوا مِن رَوحِ اللهِ فَإِنَّ اَحَبَّ الاَعمالِ اِلی اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ انتظارُ الفرجِ مادامَ عَلیهِ المَؤمِنُ"}}<ref>الخصال، ج ۲، ص ۶۱۶.</ref>.
::::::[[منتظر فرج]] (از جانب [[خدا]]) باشید. و از [[رحمت]] و دستگیری [[خداوند]] [[ناامید]] نباشید. همانا [[دوست]] داشتنی‌ترین کارها در پیشگاه [[خدای عزوجل]] [[انتظار فرج]] است تا وقتی که [[مؤمن]] این حالت خود را حفظ کند. "[[فرج]]" یعنی [[گشایش]] و راحتی و در گرفتاری‌ها معنا دارد. کسی که گرفتاری ندارد، [[فرج]] برایش بی‌معناست، چون [[فرج]] به معنای رفع گرفتاری است. [[انتظار فرج]] یعنی [[امید]] به [[رحمت]] [[خداوند]] در گرفتاری‌ها. هر [[قدر]] [[اعتقاد]] به [[توحید]] در [[انسان]] قویتر باشد، [[انتظار فرج]] در او بیشتر و شدیدتر می‌شود. به همان اندازه که [[یأس]] از [[رحمت]] [[خداوند]]، مبغوض ذات مقدسش می‌باشد، [[انتظار فرج]]، [[محبوب]] اوست. چون آن [[یأس]] به [[شرک]] منتهی می‌شود که مبغوض‌ترین عمل در پیشگاه [[خداوند]] است، [[انتظار فرج]] – که ضد آن می‌باشد – محبوب‌ترین اعمال نزد او به شمار می‌آید. سخن دیگری از [[امیر مؤمنان]] {{ع}} "[[انتظار فرج]]" را بالاترین [[عبادت]] [[مؤمن]] دانسته است: {{متن حدیث|":أفضلُ عبادةِ المؤمنِ انتظارُ فَرَجِ اللّ"}}<ref>«[[برترین]] [[عبادت]] [[مؤمن]] [[انتظار فرج]] از جانب [[خداوند]] است» بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۳۱، ح ۳۲.</ref>. "[[فرج]] [[الله]]" یعنی "[[فرج]] من [[الله]]" گشایشی از جانب [[خداوند]]. بالاترین [[عبادت]] [[مؤمن]]، [[انتظار فرج]] از جانب [[خداوند]] است. این [[عبادت]] یک عمل قلبی می‌باشد که [[ارزش]] آن از همه [[عبادات]] دیگر بیشتر است. ممکن است [[انسان]] عبادت‌های زیادی انجام دهد، ولی [[روح]] و اساس همه عبادت‌ها "[[توحید]]" و [[اعتقاد]] قوی به [[خداوند]] است که در گرفتاری‌ها عمق آن روشن می‌شود. تا وقتی کسی گرفتار نشده است، معلوم نیست اعتقادش به [[خداوند]] – به عنوان تنها نقطه [[امید]] – چقدر است و حتی خودش هم نمی‌داند. در گرفتاری‌ها – به خصوص گرفتاری‌های سخت – خودش و دیگران، قوت اعتقادش دست و پنجه نرم کند، ولی هیچ گاه [[صبر]] خود را از دست ندهد و رضای قلبی خود را نسبت به [[قضای الهی]] حفظ کند، آن گاه معلوم می‌شود که [[مؤمن]] واقعی است. وقتی کسی از [[امام صادق]] {{ع}} می‌پرسد: {{متن حدیث|"بِأَيِّ شَيْ ءٍ يَعْلَمُ الْمُؤْمِنُ بِأَنَّهُ مُؤْمِنٌ"}}: به چه چیزی معلوم می‌شود که شخص [[مؤمن]] است؟ [[حضرت]] در پاسخ می‌فرمایند: {{متن حدیث|"بِالتَّسْلیمِ للّهِ، وَالرِّضا فیما وَرَدَ عَلَیْهِ مِنْ سُرورٍ أَوْ سَخَطٍ"}}<ref>«به [[تسلیم]] [[خدا]] بودن و [[راضی]] بودن به آن چه برایش پیش می‌آید اعم از شادی با ناراحتی» اصول کافی، کتاب الایمان و الکفر، باب الرضا بالقضاء، ح ۱۲.</ref>. اگر آن چه در زندگی برای [[انسان]] پیش می‌آید، همیشه شادی بخش باشد، [[راضی]] بودن از [[قضای الهی]] کار [[سختی]] نیست. ولی اگر اموری باعث ناراحتی [[انسان]] گردند، آن وقت حفظ [[رضا]] بسیار مشکل می‌شود.  
 
[[منتظر فرج]] (از جانب [[خدا]]) باشید. و از [[رحمت]] و دستگیری [[خداوند]] [[ناامید]] نباشید. همانا [[دوست]] داشتنی‌ترین کارها در پیشگاه [[خدای عزوجل]] [[انتظار فرج]] است تا وقتی که [[مؤمن]] این حالت خود را حفظ کند. "[[فرج]]" یعنی [[گشایش]] و راحتی و در گرفتاری‌ها معنا دارد. کسی که گرفتاری ندارد، [[فرج]] برایش بی‌معناست، چون [[فرج]] به معنای رفع گرفتاری است. [[انتظار فرج]] یعنی [[امید]] به [[رحمت]] [[خداوند]] در گرفتاری‌ها. هر [[قدر]] [[اعتقاد]] به [[توحید]] در [[انسان]] قویتر باشد، [[انتظار فرج]] در او بیشتر و شدیدتر می‌شود. به همان اندازه که [[یأس]] از [[رحمت]] [[خداوند]]، مبغوض ذات مقدسش می‌باشد، [[انتظار فرج]]، [[محبوب]] اوست. چون آن [[یأس]] به [[شرک]] منتهی می‌شود که مبغوض‌ترین عمل در پیشگاه [[خداوند]] است، [[انتظار فرج]] – که ضد آن می‌باشد – محبوب‌ترین اعمال نزد او به شمار می‌آید. سخن دیگری از [[امیر مؤمنان]] {{ع}} "[[انتظار فرج]]" را بالاترین [[عبادت]] [[مؤمن]] دانسته است: {{متن حدیث|":أفضلُ عبادةِ المؤمنِ انتظارُ فَرَجِ اللّ"}}<ref>«[[برترین]] [[عبادت]] [[مؤمن]] [[انتظار فرج]] از جانب [[خداوند]] است» بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۳۱، ح ۳۲.</ref>. "[[فرج]] [[الله]]" یعنی "[[فرج]] من [[الله]]" گشایشی از جانب [[خداوند]]. بالاترین [[عبادت]] [[مؤمن]]، [[انتظار فرج]] از جانب [[خداوند]] است. این [[عبادت]] یک عمل قلبی می‌باشد که [[ارزش]] آن از همه [[عبادات]] دیگر بیشتر است. ممکن است [[انسان]] عبادت‌های زیادی انجام دهد، ولی [[روح]] و اساس همه عبادت‌ها "[[توحید]]" و [[اعتقاد]] قوی به [[خداوند]] است که در گرفتاری‌ها عمق آن روشن می‌شود. تا وقتی کسی گرفتار نشده است، معلوم نیست اعتقادش به [[خداوند]] – به عنوان تنها نقطه [[امید]] – چقدر است و حتی خودش هم نمی‌داند. در گرفتاری‌ها – به خصوص گرفتاری‌های سخت – خودش و دیگران، قوت اعتقادش دست و پنجه نرم کند، ولی هیچ گاه [[صبر]] خود را از دست ندهد و رضای قلبی خود را نسبت به [[قضای الهی]] حفظ کند، آن گاه معلوم می‌شود که [[مؤمن]] واقعی است. وقتی کسی از [[امام صادق]] {{ع}} می‌پرسد: {{متن حدیث|"بِأَيِّ شَيْ ءٍ يَعْلَمُ الْمُؤْمِنُ بِأَنَّهُ مُؤْمِنٌ"}}: به چه چیزی معلوم می‌شود که شخص [[مؤمن]] است؟ [[حضرت]] در پاسخ می‌فرمایند: {{متن حدیث|"بِالتَّسْلیمِ للّهِ، وَالرِّضا فیما وَرَدَ عَلَیْهِ مِنْ سُرورٍ أَوْ سَخَطٍ"}}<ref>«به [[تسلیم]] [[خدا]] بودن و [[راضی]] بودن به آن چه برایش پیش می‌آید اعم از شادی با ناراحتی» اصول کافی، کتاب الایمان و الکفر، باب الرضا بالقضاء، ح ۱۲.</ref>. اگر آن چه در زندگی برای [[انسان]] پیش می‌آید، همیشه شادی بخش باشد، [[راضی]] بودن از [[قضای الهی]] کار [[سختی]] نیست. ولی اگر اموری باعث ناراحتی [[انسان]] گردند، آن وقت حفظ [[رضا]] بسیار مشکل می‌شود.  
:::::*'''[[انتظار فرج]] همراه با [[رضا]] و [[تسلیم]] به [[قضای الهی]]''': بی جهت نیست که در [[مذهب اهل بیت]] {{عم}} بالاترین [[عبادت]] [[خدا]]، [[صبر]] و [[رضا]] نسبت به [[قضای الهی]] می‌باشد. [[امام صادق]] {{ع}} در این باره فرموده‌اند: {{متن حدیث|"رَأْسُ طَاعَةِ اَللَّهِ اَلصَّبْرُ وَ اَلرِّضَا عَنِ اَللَّهِ فِيمَا أَحَبَّ اَلْعَبْدُ أَوْ كَرِهَ"}}<ref>«شر [[طاعت]] [[خداوند]]، [[صبر]] و [[خشنودی]] از خداست در آن چه [[بنده]] [[دوست]] می‌دارد یا ناپسند می‌شمارد» اصول کافی، کتاب الایمان و الکفر، باب الرضا بالقضاء، ح ۱.</ref>. "سر" در [[انسان]] شریف‌ترین و مهم‌ترین عضو است، زیرا حیات و بقای بقیه اعضاء، به بقا و حیات سر او بستگی دارد. اگر سر در [[بدن]] کسی نباشد، او مرده‌ای بیش نیست و دیگر اعضا و جوارحش فایده‌ای به حال او ندارند. حیات معنوای [[انسان]] نیز همین طور است. زندگی واقعی [[انسان]]، به [[ایمان]] و [[بندگی]] کردن او در پیشگاه [[خداوند]] می‌باشد. [[هدف]] از [[خلقت انسان]]، [[بندگی]] کردن اوست. [[روح]] [[بندگی]] – که حیات معنوی [[انسان]] به وجود آن بستگی دارد – همانا [[صبر]] در گرفتاری‌ها و [[رضا]] نسبت به [[خداوند]] به خصوص در اموری است که برای [[انسان]] [[مکروه]] و ناپسند می‌باشد. [[مؤمن]] موحد با همه وجودش [[معتقد]] است که سر نخ همه گرفتاری‌ها به دست خداست و او خود بنده‌اش را به گرفتاری مبتلا می‌کند تا [[میزان]] [[بندگی]] او را بیازماید. همه ما باید [[امتحان]] [[بندگی]] [[خدا]] را بدهیم. باید معلوم شود که هر کس چقدر واقعاً [[بنده]] است. [[بهترین]] نشانه [[بنده]] بودن این است که [[انسان]] درهر حالی فقط و فقط به خدای خود متکی و امیدوار باشد، نه خوشی‌ها [[انسان]] را از این که خود را حقیقتاً [[بنده]] [[خدا]] بداند خارج کند و نه ناخوشی‌ها [[صبر]] و [[رضا]] را از کف او برباید. [[بهترین]] [[بندگی]] [[خدا]] به این است که در گرفتاری‌ها [[انتظار فرج]] را از دست ندهیم بلکه هر چه گرفتاری شدیدتر می‌شود، [[انتظار فرج]] در ما بیشتر و شدیدتر گردد. [[روح]] [[بندگی]] [[خدا]] و رأس [[طاعات]]، همین [[عبادت]] قلبی است که ریشه در [[اعتقاد]] عمیق و قوی به [[توحید]] [[پروردگار]] دارد. پس می‌توانیم [[تصدیق]] کنیم که [[برترین]] و بالاترین [[عبادت]] [[مؤمن]]، [[انتظار]] فرجی است که در گرفتاری‌ها از [[خدای متعال]] دارد و این [[عبادت]] قلبی، [[روح]] همه [[عبادات]] دیگر می‌باشد»<ref>[[سید محمد بنی‌هاشمی|بنی‌هاشمی، سید محمد]]، [[سلسله درس‌های مهدویت ج۱۰ (کتاب)|انتظار فرج]]، ص ۴۰-۴۴.</ref>.
:::::*'''[[انتظار فرج]] همراه با [[رضا]] و [[تسلیم]] به [[قضای الهی]]''': بی جهت نیست که در [[مذهب اهل بیت]] {{عم}} بالاترین [[عبادت]] [[خدا]]، [[صبر]] و [[رضا]] نسبت به [[قضای الهی]] می‌باشد. [[امام صادق]] {{ع}} در این باره فرموده‌اند: {{متن حدیث|"رَأْسُ طَاعَةِ اَللَّهِ اَلصَّبْرُ وَ اَلرِّضَا عَنِ اَللَّهِ فِيمَا أَحَبَّ اَلْعَبْدُ أَوْ كَرِهَ"}}<ref>«شر [[طاعت]] [[خداوند]]، [[صبر]] و [[خشنودی]] از خداست در آن چه [[بنده]] [[دوست]] می‌دارد یا ناپسند می‌شمارد» اصول کافی، کتاب الایمان و الکفر، باب الرضا بالقضاء، ح ۱.</ref>. "سر" در [[انسان]] شریف‌ترین و مهم‌ترین عضو است، زیرا حیات و بقای بقیه اعضاء، به بقا و حیات سر او بستگی دارد. اگر سر در [[بدن]] کسی نباشد، او مرده‌ای بیش نیست و دیگر اعضا و جوارحش فایده‌ای به حال او ندارند. حیات معنوای [[انسان]] نیز همین طور است. زندگی واقعی [[انسان]]، به [[ایمان]] و [[بندگی]] کردن او در پیشگاه [[خداوند]] می‌باشد. [[هدف]] از [[خلقت انسان]]، [[بندگی]] کردن اوست. [[روح]] [[بندگی]] – که حیات معنوی [[انسان]] به وجود آن بستگی دارد – همانا [[صبر]] در گرفتاری‌ها و [[رضا]] نسبت به [[خداوند]] به خصوص در اموری است که برای [[انسان]] [[مکروه]] و ناپسند می‌باشد. [[مؤمن]] موحد با همه وجودش [[معتقد]] است که سر نخ همه گرفتاری‌ها به دست خداست و او خود بنده‌اش را به گرفتاری مبتلا می‌کند تا [[میزان]] [[بندگی]] او را بیازماید. همه ما باید [[امتحان]] [[بندگی]] [[خدا]] را بدهیم. باید معلوم شود که هر کس چقدر واقعاً [[بنده]] است. [[بهترین]] نشانه [[بنده]] بودن این است که [[انسان]] درهر حالی فقط و فقط به خدای خود متکی و امیدوار باشد، نه خوشی‌ها [[انسان]] را از این که خود را حقیقتاً [[بنده]] [[خدا]] بداند خارج کند و نه ناخوشی‌ها [[صبر]] و [[رضا]] را از کف او برباید. [[بهترین]] [[بندگی]] [[خدا]] به این است که در گرفتاری‌ها [[انتظار فرج]] را از دست ندهیم بلکه هر چه گرفتاری شدیدتر می‌شود، [[انتظار فرج]] در ما بیشتر و شدیدتر گردد. [[روح]] [[بندگی]] [[خدا]] و رأس [[طاعات]]، همین [[عبادت]] قلبی است که ریشه در [[اعتقاد]] عمیق و قوی به [[توحید]] [[پروردگار]] دارد. پس می‌توانیم [[تصدیق]] کنیم که [[برترین]] و بالاترین [[عبادت]] [[مؤمن]]، [[انتظار]] فرجی است که در گرفتاری‌ها از [[خدای متعال]] دارد و این [[عبادت]] قلبی، [[روح]] همه [[عبادات]] دیگر می‌باشد»<ref>[[سید محمد بنی‌هاشمی|بنی‌هاشمی، سید محمد]]، [[سلسله درس‌های مهدویت ج۱۰ (کتاب)|انتظار فرج]]، ص ۴۰-۴۴.</ref>.
}}
}}
خط ۱۱۰: خط ۱۲۲:
::::::«برای رسیدن به پاسخ مناسبی برای این پرسش چند نکته اساسی را باید مورد توجه قرار داد:
::::::«برای رسیدن به پاسخ مناسبی برای این پرسش چند نکته اساسی را باید مورد توجه قرار داد:
::::::'''۱.''' [[انتظار]]، حلقه اتصال [[شیعه]] با [[امام]] [[معصوم]]. [[اعتقاد]] به [[ضرورت]] وجود [[حجت خدا]] و [[امام]] [[معصوم]] در هر زمان رکن اساسی [[مکتب]] [[تشیع]] است. [[انتظار]] در [[زمان غیبت]] [[امام]]، نوعی اعلام پذیرش [[ولایت]] [[آخرین حجت خدا]] است و همین [[انتظار]] موجب می‌شود که ارتباط [[شیعیان]] با امامشان، اگر چه به صورت ارتباط قلبی و معنوی، حفظ شود. و آن‌ها در همه اعصار از [[فیض]] وجود امامشان برخوردار باشند.
::::::'''۱.''' [[انتظار]]، حلقه اتصال [[شیعه]] با [[امام]] [[معصوم]]. [[اعتقاد]] به [[ضرورت]] وجود [[حجت خدا]] و [[امام]] [[معصوم]] در هر زمان رکن اساسی [[مکتب]] [[تشیع]] است. [[انتظار]] در [[زمان غیبت]] [[امام]]، نوعی اعلام پذیرش [[ولایت]] [[آخرین حجت خدا]] است و همین [[انتظار]] موجب می‌شود که ارتباط [[شیعیان]] با امامشان، اگر چه به صورت ارتباط قلبی و معنوی، حفظ شود. و آن‌ها در همه اعصار از [[فیض]] وجود امامشان برخوردار باشند.
::::::در روایتی از [[امام سجاد]] {{ع}} [[نقل]] شده است: {{متن حدیث|" ثُمَّ تَمْتَدُّ الْغَيْبَةِ بِوَلِيِّ اللَّهِ –عزوجل - الثَّانِي عَشَرَ مِنْ أَوْصِيَاءِ رَسُولَ اللَّهِ وَ الْأَئِمَّةِ مِنْ بَعْدِهِ . يَا أَبَا خَالِدٍ ! إِنَّ أَهْلَ زَمَانُ غَيْبَتِهِ ، الْقَائِلِينَ بِإِمَامَتِهِ وَ الْمُنْتَظِرِينَ لظهوره أَفْضَلُ مِنْ أَهْلِ كُلِّ زَمَانٍ ؛ لِأَنَّ  اللَّهُ –تبارك وَ تَعَالِي - أَعْطَاهُمْ مِنَ الْعُقُولِ وَ الأفهام وَ الْمَعْرِفَةِ مَا صَارَتْ بِهِ الْغَيْبَةِ عِنْدَهُمْ بِمَنْزِلَةِ الْمُشَاهَدَةَ "}}<ref>[[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۱، ص ۳۲۰؛ مجلسی، بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۲؛ غیبت دوازدهمین ولی خداوند –صاحب عزت و جلال- از سلسله جانشینان رسول خدا- که درود خدا بر او و خاندانش باد- و امامان بعد از او، به درازا می‌کشد. ای ابا خالد! آن گروه از مردم که در زمان غیبت او امامتش را پذیرفته و منتظر ظهور اویند برترین مردم همه زمان‌ها هستند؛ زیرا خداوند –که گرامی و بلندمرتبه است- چنان خرد، درک و شناختی به آن‌ها ارزانی داشته که غیبت [و عدم حضور امام] برای آن‌ها همانند مشاهده [و حضور امام] است.</ref>.
 
::::::'''۲.''' [[انتظار]]، معیار [[ارزش]] [[انسان‌ها]]. آرزوهای [[انسان‌ها]] معیار خوبی برای سنجش [[میزان]] رشد، کمال و تعالی آن‌هاست. آرزوهای بلند و ارزشمند حکایت از [[کمال روح]] و [[رشد شخصیت]] [[انسان‌ها]] و بلندای [[همت]] آن‌ها می‌کند. [[آرزوها]] [[انسان]] را به حرکت وامی‌دارد و به‌طور طبیعی هرچه [[همت]]، بلندتر و [[آرزو]]، ارزشمندتر باشد حرکت و [[تلاش]] [[انسان]] نیز از [[ارزش]] بیشتری برخوردار خواهد بود. و چون [[انسان]] [[منتظر]] [[برترین]] و ارزشمندترین آرزوهای ممکن را دارد، ([[حاکمیت]] نهایی [[دین خدا]] بر سراسر [[جهان]]) لذا از [[بهترین]] و والاترین [[ارزش‌ها]] نیز برخوردار است.
در روایتی از [[امام سجاد]] {{ع}} [[نقل]] شده است: {{متن حدیث|" ثُمَّ تَمْتَدُّ الْغَيْبَةِ بِوَلِيِّ اللَّهِ –عزوجل - الثَّانِي عَشَرَ مِنْ أَوْصِيَاءِ رَسُولَ اللَّهِ وَ الْأَئِمَّةِ مِنْ بَعْدِهِ . يَا أَبَا خَالِدٍ ! إِنَّ أَهْلَ زَمَانُ غَيْبَتِهِ ، الْقَائِلِينَ بِإِمَامَتِهِ وَ الْمُنْتَظِرِينَ لظهوره أَفْضَلُ مِنْ أَهْلِ كُلِّ زَمَانٍ ؛ لِأَنَّ  اللَّهُ –تبارك وَ تَعَالِي - أَعْطَاهُمْ مِنَ الْعُقُولِ وَ الأفهام وَ الْمَعْرِفَةِ مَا صَارَتْ بِهِ الْغَيْبَةِ عِنْدَهُمْ بِمَنْزِلَةِ الْمُشَاهَدَةَ "}}<ref>[[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۱، ص ۳۲۰؛ مجلسی، بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۲؛ غیبت دوازدهمین ولی خداوند –صاحب عزت و جلال- از سلسله جانشینان رسول خدا- که درود خدا بر او و خاندانش باد- و امامان بعد از او، به درازا می‌کشد. ای ابا خالد! آن گروه از مردم که در زمان غیبت او امامتش را پذیرفته و منتظر ظهور اویند برترین مردم همه زمان‌ها هستند؛ زیرا خداوند –که گرامی و بلندمرتبه است- چنان خرد، درک و شناختی به آن‌ها ارزانی داشته که غیبت [و عدم حضور امام] برای آن‌ها همانند مشاهده [و حضور امام] است.</ref>.
::::::'''۳.''' [[انتظار]] عامل [[پویایی]] و [[سازندگی]] فرد و اجتماع. [[انتظار]]، [[انسان]] را برای رسیدن به آینده مطلوب به حرکت وا می‌دارد»<ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۲ (کتاب)|معارف و عقاید ۵ ج۲]]، ص۲۴۳، ۲۴۴.</ref>.
 
'''۲.''' [[انتظار]]، معیار [[ارزش]] [[انسان‌ها]]. آرزوهای [[انسان‌ها]] معیار خوبی برای سنجش [[میزان]] رشد، کمال و تعالی آن‌هاست. آرزوهای بلند و ارزشمند حکایت از [[کمال روح]] و [[رشد شخصیت]] [[انسان‌ها]] و بلندای [[همت]] آن‌ها می‌کند. [[آرزوها]] [[انسان]] را به حرکت وامی‌دارد و به‌طور طبیعی هرچه [[همت]]، بلندتر و [[آرزو]]، ارزشمندتر باشد حرکت و [[تلاش]] [[انسان]] نیز از [[ارزش]] بیشتری برخوردار خواهد بود. و چون [[انسان]] [[منتظر]] [[برترین]] و ارزشمندترین آرزوهای ممکن را دارد، ([[حاکمیت]] نهایی [[دین خدا]] بر سراسر [[جهان]]) لذا از [[بهترین]] و والاترین [[ارزش‌ها]] نیز برخوردار است.
 
'''۳.''' [[انتظار]] عامل [[پویایی]] و [[سازندگی]] فرد و اجتماع. [[انتظار]]، [[انسان]] را برای رسیدن به آینده مطلوب به حرکت وا می‌دارد»<ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۲ (کتاب)|معارف و عقاید ۵ ج۲]]، ص۲۴۳، ۲۴۴.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۱۲۰: خط ۱۳۵:
| پاسخ = [[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[احمد زمانی]]'''، در کتاب  ''«[[اندیشه انتظار (کتاب)|اندیشه انتظار]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = [[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[احمد زمانی]]'''، در کتاب  ''«[[اندیشه انتظار (کتاب)|اندیشه انتظار]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«از [[باورهای اساسی]] و بالنده و زیبای [[جهان اسلام]]، [[اعتقاد]] به [[ظهور]] مصلحی بزرگ از جانب [[خالق]] هستی و [[فیض]] مطلق است. مصلحی که تلاش‌های شبانه روزی دیگر [[مصلحان]] و مشعل‌داران [[هدایت]] را به ثمر برساند و [[انسان]] را که گرفتار کج‌روی‌ها و دلخوشی‌های زود گذر و [[فریبنده]] شده است و در هاله‌ای از [[اضطراب]] و [[حیرت]] به سر می‌برد [[نجات]] بخشد. به [[راستی]] [[انتظار]] وجود چنین [[نجات]] بخشی، دل‌های مرده را زنده می‌کند و [[مردم]] را از [[یأس]] - که بزرگ‌ترین مشکل روانی قرن معاصر است - رها می‌سازد.
::::::«از [[باورهای اساسی]] و بالنده و زیبای [[جهان اسلام]]، [[اعتقاد]] به [[ظهور]] مصلحی بزرگ از جانب [[خالق]] هستی و [[فیض]] مطلق است. مصلحی که تلاش‌های شبانه روزی دیگر [[مصلحان]] و مشعل‌داران [[هدایت]] را به ثمر برساند و [[انسان]] را که گرفتار کج‌روی‌ها و دلخوشی‌های زود گذر و [[فریبنده]] شده است و در هاله‌ای از [[اضطراب]] و [[حیرت]] به سر می‌برد [[نجات]] بخشد. به [[راستی]] [[انتظار]] وجود چنین [[نجات]] بخشی، دل‌های مرده را زنده می‌کند و [[مردم]] را از [[یأس]] - که بزرگ‌ترین مشکل روانی قرن معاصر است - رها می‌سازد.
::::::[[امیرمؤمنان]]، [[علی بن ابی طالب]] {{ع}} فرمود: "شما به [[فرج]] و [[گشایش]] [[الهی]] [[امیدوار]] باشید و از کمک‌های [[خداوند]] [[ناامید]] نگردید. همانا [[برترین]] [[اعمال]] در نزد [[خالق]] یکتا [[انتظار فرج]] است"<ref>{{متن حدیث|"انْتَظَرُوا الْفَرَجَ وَ لَا تَيْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ فَإِنَّ أَحَبَّ الْأَعْمَالِ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ انْتِظَارُ الْفَرَجِ"}}؛ بحارالانوار، ج52، ص123، ح7.</ref>.
 
::::::[[مفضل بن عمر]] گفته است در محضر [[امام صادق]] {{ع}} بودیم که سخن از [[انتظار]] و [[آمادگی]] و پذیرش [[نجات‌بخش]] [[الهی]] که از [[فرزندان]] [[رسول خدا]] {{صل}} است به میان آمد. [[حضرت صادق]] {{ع}} فرمود: "هر کس در [[انتظار فرج]] به سر برد و با [[آمادگی برای ظهور]] [[قائم]] [[آل محمد]] از [[دنیا]] برود، همانند کسی است که در [[خیمه]] [[فرماندهی]] او به سر برده و [[گوش به فرمان]] او باشد. بلکه بالاتر، او همانند کسی است که در [[راه خدا]] در رکاب [[پیامبر خدا]] {{صل}} جهت [[اصلاح جامعه]] و نشر [[اسلام]] با [[شمشیر]] [[جهاد]] کند"<ref>{{متن حدیث| مَنْ مَاتَ مُنْتَظِراً لِهَذَا الْأَمْرِ كَانَ كَمَنْ كَانَ مَعَ الْقَائِمِ {{ع}} فِي فُسْطَاطِهِ لَا بَلْ كَانَ بِمَنْزِلَةِ الضَّارِبِ بَيْنَ يَدَيْ رَسُولِ اللَّهِ ص بِالسَّيْفِ}}؛ بحارالانوار، ج52، ص146، ح69.</ref>.
[[امیرمؤمنان]]، [[علی بن ابی طالب]] {{ع}} فرمود: "شما به [[فرج]] و [[گشایش]] [[الهی]] [[امیدوار]] باشید و از کمک‌های [[خداوند]] [[ناامید]] نگردید. همانا [[برترین]] [[اعمال]] در نزد [[خالق]] یکتا [[انتظار فرج]] است"<ref>{{متن حدیث|"انْتَظَرُوا الْفَرَجَ وَ لَا تَيْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ فَإِنَّ أَحَبَّ الْأَعْمَالِ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ انْتِظَارُ الْفَرَجِ"}}؛ بحارالانوار، ج52، ص123، ح7.</ref>.
::::::[[عبدالله بن بکیر]] گفته است که [[خدمت]] [[امام محمد باقر]] {{ع}} راجع به دوازدهمین [[وصی پیامبر]] و [[غیبت طولانی]] او و چگونگی [[انتظار]]، مطالب مختلفی مطرح شد. [[حضرت باقر]] {{ع}} رو به جمع حاضر کرد و فرمود:" بدانید همانا کسی که [[انتظار فرج]] [و [[ظهور]] [[قائم آل محمد]] {{صل}}] را داشته باشد، برای او [[پاداش]] [[روزه‌دار]] و [[نمازگزار]] خواهد بود و هر کس [[توفیق]] [[درک]] [[فیض]] ظهورش را پیدا کند و او را [[همراهی]] نماید و [[دشمنان]] ما را به [[قتل]] برساند، برای او [[پاداش]] بیست [[شهید]] خواهد بود و چنانچه آن شخص در رکاب [[قائم]] ما به [[شهادت]] برسد به او [[ثواب]] ۲۵ [[شهید]] داده می‌شود"<ref>{{متن حدیث|"اعْلَمُوا أَنَّ الْمُنْتَظِرَ لِهَذَا الْأَمْرِ لَهُ مِثْلُ أَجْرِ الصَّائِمِ الْقَائِمِ وَ مَنْ أَدْرَكَ قَائِمَنَا فَخَرَجَ مَعَهُ فَقَتَلَ عَدُوَّنَا كَانَ لَهُ مِثْلُ أَجْرِ عِشْرِينَ شَهِيداً وَ مَنْ قُتِلَ مَعَ قَائِمِنَا كَانَ لَهُ مِثْلُ أَجْرِ خَمْسَةٍ وَ عِشْرِينَ شَهِيداً"}}؛ بحار الانوار، ج 72، ص73، ح21، باب 45 والأصول من الکافی، ج2، ص 222، ح4.</ref>
 
[[مفضل بن عمر]] گفته است در محضر [[امام صادق]] {{ع}} بودیم که سخن از [[انتظار]] و [[آمادگی]] و پذیرش [[نجات‌بخش]] [[الهی]] که از [[فرزندان]] [[رسول خدا]] {{صل}} است به میان آمد. [[حضرت صادق]] {{ع}} فرمود: "هر کس در [[انتظار فرج]] به سر برد و با [[آمادگی برای ظهور]] [[قائم]] [[آل محمد]] از [[دنیا]] برود، همانند کسی است که در [[خیمه]] [[فرماندهی]] او به سر برده و [[گوش به فرمان]] او باشد. بلکه بالاتر، او همانند کسی است که در [[راه خدا]] در رکاب [[پیامبر خدا]] {{صل}} جهت [[اصلاح جامعه]] و نشر [[اسلام]] با [[شمشیر]] [[جهاد]] کند"<ref>{{متن حدیث| مَنْ مَاتَ مُنْتَظِراً لِهَذَا الْأَمْرِ كَانَ كَمَنْ كَانَ مَعَ الْقَائِمِ {{ع}} فِي فُسْطَاطِهِ لَا بَلْ كَانَ بِمَنْزِلَةِ الضَّارِبِ بَيْنَ يَدَيْ رَسُولِ اللَّهِ ص بِالسَّيْفِ}}؛ بحارالانوار، ج52، ص146، ح69.</ref>.
 
[[عبدالله بن بکیر]] گفته است که [[خدمت]] [[امام محمد باقر]] {{ع}} راجع به دوازدهمین [[وصی پیامبر]] و [[غیبت طولانی]] او و چگونگی [[انتظار]]، مطالب مختلفی مطرح شد. [[حضرت باقر]] {{ع}} رو به جمع حاضر کرد و فرمود:" بدانید همانا کسی که [[انتظار فرج]] [و [[ظهور]] [[قائم آل محمد]] {{صل}}] را داشته باشد، برای او [[پاداش]] [[روزه‌دار]] و [[نمازگزار]] خواهد بود و هر کس [[توفیق]] [[درک]] [[فیض]] ظهورش را پیدا کند و او را [[همراهی]] نماید و [[دشمنان]] ما را به [[قتل]] برساند، برای او [[پاداش]] بیست [[شهید]] خواهد بود و چنانچه آن شخص در رکاب [[قائم]] ما به [[شهادت]] برسد به او [[ثواب]] ۲۵ [[شهید]] داده می‌شود"<ref>{{متن حدیث|"اعْلَمُوا أَنَّ الْمُنْتَظِرَ لِهَذَا الْأَمْرِ لَهُ مِثْلُ أَجْرِ الصَّائِمِ الْقَائِمِ وَ مَنْ أَدْرَكَ قَائِمَنَا فَخَرَجَ مَعَهُ فَقَتَلَ عَدُوَّنَا كَانَ لَهُ مِثْلُ أَجْرِ عِشْرِينَ شَهِيداً وَ مَنْ قُتِلَ مَعَ قَائِمِنَا كَانَ لَهُ مِثْلُ أَجْرِ خَمْسَةٍ وَ عِشْرِينَ شَهِيداً"}}؛ بحار الانوار، ج 72، ص73، ح21، باب 45 والأصول من الکافی، ج2، ص 222، ح4.</ref>
::::::پس [[اندیشه]] [[انتظار]] و [[انتظار]] کشیدن به مفهوم سازنده و پویای آن از اهمیت والایی برخوردار است که مقایسه آن با دیگر [[اعمال]]، دشوار خواهد بود و همین امر، [[پیروان]] [[امامان معصوم]] {{عم}} را [[استوار]] نگه داشته است به نحوی که هرگز خود را فراموش نکرده و در افکار دیگران هضم نشده‌اند»<ref>[[احمد زمانی|زمانی، احمد]]، [[اندیشه انتظار (کتاب)|اندیشه انتظار]]، ص61- 63.</ref>.
::::::پس [[اندیشه]] [[انتظار]] و [[انتظار]] کشیدن به مفهوم سازنده و پویای آن از اهمیت والایی برخوردار است که مقایسه آن با دیگر [[اعمال]]، دشوار خواهد بود و همین امر، [[پیروان]] [[امامان معصوم]] {{عم}} را [[استوار]] نگه داشته است به نحوی که هرگز خود را فراموش نکرده و در افکار دیگران هضم نشده‌اند»<ref>[[احمد زمانی|زمانی، احمد]]، [[اندیشه انتظار (کتاب)|اندیشه انتظار]]، ص61- 63.</ref>.
}}
}}
خط ۱۳۲: خط ۱۵۰:
::::::«در [[روایات]] [[شیعه]]، عبارت و اصطلاح بسیار لطیف و مناسبی برای [[انتظار]] در نظر گرفته شده و آن [[انتظار فرج]] است. [[فرج]]، به معنای [[نصرت]] و [[پیروزی]] و [[گشایش]] گره‏‏‌های زندگی از جانب [[خداوند]] است. مقصود از [[انتظار فرج]]، [[انتظار]] دگرگونی مثبت و گسترده در زندگی [[بشر]] و زدوده شدن ناکامی‌‏ها و نابسامانی‏‏‌ها از چهره غمزده [[جامعه انسانی]] است و [[پیروزی]] [[حکومت]] [[عدالت‌‏گستر]] و معنویت‌‏گرای [[مهدوی]] بر دولت‏‏‌های [[شرک]] و [[کفر]] و [[ستم]] است. در [[روایات]]، توصیه‏‌های فراوانی در مورد [[انتظار فرج]] و [[ارزش]]، و فضیلت‏‏‌های بی‌‏شمار آن شده است. [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]] {{صل}} آن را [[برترین]] اعمال و [[عبادات]] می‌‏‏داند: {{متن حدیث|أَفْضَلُ أَعْمَالِ أُمَّتِي اِنْتِظَارُ اَلْفَرَجِ مِنَ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ}}؛<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۸</ref>؛ [[انتظار فرج]] و گشایش‏ از جانب خدای بلند مرتبه، [[برترین]] عمل [[امت]] من است و نیز می‌‏‏فرماید: {{عربی|افضل العبادة انتظار الفرج}}؛<ref>معجم احادیث الامام المهدی، ج ۱، ص ۲۶۸.</ref> بافضیلت‌‏ترین [[عبادات]]، [[انتظار فرج]] است. [[امام علی|حضرت علی]] {{ع}} نیز آن را محبوب‏‌ترین اعمال در نزد [[خداوند]] و [[منتظر فرج]] را، همانند [[شهید]] راه [[حق]] می‌‏‏داند: [[منتظر فرج]] باشید و از [[رحمت خدا]] مأیوس نشوید که محبوب‏‌ترین اعمال نزد [[خداوند]] [[انتظار فرج]] است. کسی که پذیرای امر ما باشد، فرداها در [[حظیرة القدس]] با ما است و کسی که [[منتظر فرج]] باشد، مانند کسی است که در [[راه خدا]]، به [[خون]] خود آغشته گشته است.<ref>{{عربی|انتظروا الفرج و لا تیأسوا من روح الله فانّ احبّ الاعمال الی اللّه عزّ و جلّ انتظار الفرج الآخذ بامرنا معنا غدا فی حظیرة القدس و المنتظر للفرج کمتشحّط بدمه فی سبیل اللّه}}؛ بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۱۲۳</ref>
::::::«در [[روایات]] [[شیعه]]، عبارت و اصطلاح بسیار لطیف و مناسبی برای [[انتظار]] در نظر گرفته شده و آن [[انتظار فرج]] است. [[فرج]]، به معنای [[نصرت]] و [[پیروزی]] و [[گشایش]] گره‏‏‌های زندگی از جانب [[خداوند]] است. مقصود از [[انتظار فرج]]، [[انتظار]] دگرگونی مثبت و گسترده در زندگی [[بشر]] و زدوده شدن ناکامی‌‏ها و نابسامانی‏‏‌ها از چهره غمزده [[جامعه انسانی]] است و [[پیروزی]] [[حکومت]] [[عدالت‌‏گستر]] و معنویت‌‏گرای [[مهدوی]] بر دولت‏‏‌های [[شرک]] و [[کفر]] و [[ستم]] است. در [[روایات]]، توصیه‏‌های فراوانی در مورد [[انتظار فرج]] و [[ارزش]]، و فضیلت‏‏‌های بی‌‏شمار آن شده است. [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]] {{صل}} آن را [[برترین]] اعمال و [[عبادات]] می‌‏‏داند: {{متن حدیث|أَفْضَلُ أَعْمَالِ أُمَّتِي اِنْتِظَارُ اَلْفَرَجِ مِنَ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ}}؛<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۸</ref>؛ [[انتظار فرج]] و گشایش‏ از جانب خدای بلند مرتبه، [[برترین]] عمل [[امت]] من است و نیز می‌‏‏فرماید: {{عربی|افضل العبادة انتظار الفرج}}؛<ref>معجم احادیث الامام المهدی، ج ۱، ص ۲۶۸.</ref> بافضیلت‌‏ترین [[عبادات]]، [[انتظار فرج]] است. [[امام علی|حضرت علی]] {{ع}} نیز آن را محبوب‏‌ترین اعمال در نزد [[خداوند]] و [[منتظر فرج]] را، همانند [[شهید]] راه [[حق]] می‌‏‏داند: [[منتظر فرج]] باشید و از [[رحمت خدا]] مأیوس نشوید که محبوب‏‌ترین اعمال نزد [[خداوند]] [[انتظار فرج]] است. کسی که پذیرای امر ما باشد، فرداها در [[حظیرة القدس]] با ما است و کسی که [[منتظر فرج]] باشد، مانند کسی است که در [[راه خدا]]، به [[خون]] خود آغشته گشته است.<ref>{{عربی|انتظروا الفرج و لا تیأسوا من روح الله فانّ احبّ الاعمال الی اللّه عزّ و جلّ انتظار الفرج الآخذ بامرنا معنا غدا فی حظیرة القدس و المنتظر للفرج کمتشحّط بدمه فی سبیل اللّه}}؛ بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۱۲۳</ref>
::::::[[امام جواد]] {{ع}} آن را بافضیلت‏‌ترین و راه‏‌گشاترین امور می‌‏داند: [[برترین]] عمل [[شیعیان]] ما [[انتظار فرج]] است. هرکس این امر را بداند و آن را بشناسد، با همین [[انتظار]] در کارش [[گشایش]] و [[فرج]] می‌‏شود<ref>{{عربی|افضل اعمال شیعتنا انتظار الفرج من عرف هذ الامر فقد فرّج عنه بانتظاره}}؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۱۰.</ref>.
::::::[[امام جواد]] {{ع}} آن را بافضیلت‏‌ترین و راه‏‌گشاترین امور می‌‏داند: [[برترین]] عمل [[شیعیان]] ما [[انتظار فرج]] است. هرکس این امر را بداند و آن را بشناسد، با همین [[انتظار]] در کارش [[گشایش]] و [[فرج]] می‌‏شود<ref>{{عربی|افضل اعمال شیعتنا انتظار الفرج من عرف هذ الامر فقد فرّج عنه بانتظاره}}؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۱۰.</ref>.
::::::[[امام هادی]] {{ع}} به روشنی معنای [[فرج]] را -که همان [[انتظار ظهور]] [[مهدی موعود]] است- توضیح می‌‏‏دهد. [[علی بن مهزیار]] می‌‏‏گوید: نام‏‌ه‏ای به [[امام هادی]] {{ع}} نوشتم و از ایشان درباره [[فرج]] پرسیدم؛ [[حضرت]] فرمود: هرگاه [[امام]] شما از بین [[ظالمان]] و [[ستمگران]] مخفی شد، چشم به راه [[فرج]] باشید<ref>{{عربی|اذا غاب صاحبکم عن دار الظّالمین فتوقّعوا الفرج}}؛ [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج ۲، ص ۳۸۰، ح ۲.</ref>.
 
::::::[[امام صادق]] {{ع}} نیز حالات [[شیعیان]] در [[دوران غیبت]] و [[انتظار]] [[گشایش]] و [[فرج]] را چنین بازگو می‌‏‏فرماید: نزدیک‏ترین جایی که [[خدای متعال]] به بندگانش هست‏ و نیز بیشترین زمانی که از ایشان [[راضی]] است، وقتی است که [[حجت]] الهی را از دست بدهند و او بر ایشان ظاهر نشود و جایش را ندانند؛ در عین‏‌حال [[یقین]] دارند که آن [[حجّت]] باقی است و [[باطل]] نشده است. پس در آن هنگام، هرصبح و [[شام]]، [[منتظر فرج]] باشید ...<ref>[[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج ۲، ص ۳۳۷، ح ۱۰</ref>. برآیند این [[روایات]] آن است که عموم [[مردم]] [[جهان]] - به خصوص شیعیان- باید [[منتظر ظهور]] و [[قیام مهدی موعود]] باشند که از سراپرده [[غیبت]] بیرون آید. [[انتظار فرج]]، در واقع نوعی [[آمادگی]] و استقبال از نیکی‏‌ها است. [[آمادگی]] برای [[تلاش]] و حرکتی مداوم و کوششی خستگی‌‏ناپذیر همراه با [[تهذیب نفس]]، [[پاک]] زیستن، حقّ‏‌خواهی و دور ماندن از زشتی‏‏‌ها و آلودگی‏‌ها ... به همین جهت وقتی [[ابو بصیر]] از [[امام صادق]] {{ع}} پرسید که: [[فرج]] کی خواهد بود؟ آن [[حضرت]] فرمود: ای [[ابو بصیر]]! تو هم از کسانی هستی که [[دنیا]] را طلب می‌‏‏کنند؟ آن‏کس که [[قیام امام]] را بشناسد، برای او به جهت انتظارش [[فرج]] شده است<ref>{{عربی|یا ابا بصیر و انت ممّن یرید الدّنیا؟ من عرف هذا الامر، فقد فرج عنه لانتظاره}}؛ کافی، ج ۱، ص ۳۷۱.</ref>.
[[امام هادی]] {{ع}} به روشنی معنای [[فرج]] را -که همان [[انتظار ظهور]] [[مهدی موعود]] است- توضیح می‌‏‏دهد. [[علی بن مهزیار]] می‌‏‏گوید: نام‏‌ه‏ای به [[امام هادی]] {{ع}} نوشتم و از ایشان درباره [[فرج]] پرسیدم؛ [[حضرت]] فرمود: هرگاه [[امام]] شما از بین [[ظالمان]] و [[ستمگران]] مخفی شد، چشم به راه [[فرج]] باشید<ref>{{عربی|اذا غاب صاحبکم عن دار الظّالمین فتوقّعوا الفرج}}؛ [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج ۲، ص ۳۸۰، ح ۲.</ref>.
::::::بر این اساس، [[انتظار فرج]]، فراتر از [[انتظار]] معمولی است؛ یعنی انتظاری همراه با [[آگاهی]]، [[بصیرت]]، [[درایت]]، [[معنویت]]، [[آمادگی]]، حق‌‏گرایی، عدل‌‏خواهی و ... به عبارت روشن‏تر، [[انتظار فرج]]، [[شناخت]] [[حق]] و شناختن [[رهبر]] و [[امام]] [[حقّ]] و [[انتظار]] [[یاری]] رساندن به او است. چنین شخصی در [[غیبت امام]]، چنان [[رفتار]] می‌‏‏کند که گویا در [[زمان ظهور]] و حضور او زندگی می‌‏‏کند. به همین جهت [[شیعه]] تمامی دشواری‏‏‌ها و کاستی‏‌ها را پشت سر نهاده و از خطر انقراض و زوال به دور مانده است. این نوع [[انتظار]] است که دارای [[فضیلت]] و [[ارزش]] بی‏شماری است.
 
::::::[[امام سجاد]] {{ع}} می‌‏‏فرمود: [[انتظار فرج]]، خود از بزرگ‏ترین گشایش‏‌ها است<ref>{{عربی|انتظار الفرج من اعظم الفرج}}؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۲، ح ۴.</ref>. [[امام کاظم]] {{ع}} هم فرمود: [[انتظار فرج]]، نشانه [[فرج]] و [[گشایش]] است<ref>{{عربی|انتظار الفرج من الفرج}}؛ الغیبة طوسی، ص ۴۵۹.</ref>. به صراحت می‌‏‏توان گفت: از مهم‏ترین رازهای نهفته بقای [[تشیع]] همین [[روح]] انتظاری است که کالبد [[شیعه]] را آکنده ساخته و پیوسته او را به [[تلاش]]، کوشش، جنبش و جوشش وامی‌‏دارد.
[[امام صادق]] {{ع}} نیز حالات [[شیعیان]] در [[دوران غیبت]] و [[انتظار]] [[گشایش]] و [[فرج]] را چنین بازگو می‌‏‏فرماید: نزدیک‏ترین جایی که [[خدای متعال]] به بندگانش هست‏ و نیز بیشترین زمانی که از ایشان [[راضی]] است، وقتی است که [[حجت]] الهی را از دست بدهند و او بر ایشان ظاهر نشود و جایش را ندانند؛ در عین‏‌حال [[یقین]] دارند که آن [[حجّت]] باقی است و [[باطل]] نشده است. پس در آن هنگام، هرصبح و [[شام]]، [[منتظر فرج]] باشید ...<ref>[[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج ۲، ص ۳۳۷، ح ۱۰</ref>. برآیند این [[روایات]] آن است که عموم [[مردم]] [[جهان]] - به خصوص شیعیان- باید [[منتظر ظهور]] و [[قیام مهدی موعود]] باشند که از سراپرده [[غیبت]] بیرون آید. [[انتظار فرج]]، در واقع نوعی [[آمادگی]] و استقبال از نیکی‏‌ها است. [[آمادگی]] برای [[تلاش]] و حرکتی مداوم و کوششی خستگی‌‏ناپذیر همراه با [[تهذیب نفس]]، [[پاک]] زیستن، حقّ‏‌خواهی و دور ماندن از زشتی‏‏‌ها و آلودگی‏‌ها ... به همین جهت وقتی [[ابو بصیر]] از [[امام صادق]] {{ع}} پرسید که: [[فرج]] کی خواهد بود؟ آن [[حضرت]] فرمود: ای [[ابو بصیر]]! تو هم از کسانی هستی که [[دنیا]] را طلب می‌‏‏کنند؟ آن‏کس که [[قیام امام]] را بشناسد، برای او به جهت انتظارش [[فرج]] شده است<ref>{{عربی|یا ابا بصیر و انت ممّن یرید الدّنیا؟ من عرف هذا الامر، فقد فرج عنه لانتظاره}}؛ کافی، ج ۱، ص ۳۷۱.</ref>.
::::::[[انتظار]]، ظرفیت و [[توانایی]] فراوانی برای تحقّق [[جامعه آرمانی]] [[اسلام]] ایجاد می‌‏کند و رفتارها و برنامه‏‌ها را بدان سمت سوق می‌‏دهد. این والاترین [[عبادت]] و [[بهترین]] عمل است؛ چنان‏که [[امام علی]] {{ع}} فرمود: [[بهترین]] [[عبادت]] [[مؤمن]]، [[انتظار]] کشیدن [[فرج]] [[خداوند]] است<ref>{{عربی|افضل عبادة المؤمن انتظار فرج الله}}؛بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۴۶</ref> به طور خلاصه مؤلّفه‏‏‌های زیر را می‌‏‏توان از [[انتظار فرج]] برداشت کرد:
 
بر این اساس، [[انتظار فرج]]، فراتر از [[انتظار]] معمولی است؛ یعنی انتظاری همراه با [[آگاهی]]، [[بصیرت]]، [[درایت]]، [[معنویت]]، [[آمادگی]]، حق‌‏گرایی، عدل‌‏خواهی و ... به عبارت روشن‏تر، [[انتظار فرج]]، [[شناخت]] [[حق]] و شناختن [[رهبر]] و [[امام]] [[حقّ]] و [[انتظار]] [[یاری]] رساندن به او است. چنین شخصی در [[غیبت امام]]، چنان [[رفتار]] می‌‏‏کند که گویا در [[زمان ظهور]] و حضور او زندگی می‌‏‏کند. به همین جهت [[شیعه]] تمامی دشواری‏‏‌ها و کاستی‏‌ها را پشت سر نهاده و از خطر انقراض و زوال به دور مانده است. این نوع [[انتظار]] است که دارای [[فضیلت]] و [[ارزش]] بی‏شماری است.
 
[[امام سجاد]] {{ع}} می‌‏‏فرمود: [[انتظار فرج]]، خود از بزرگ‏ترین گشایش‏‌ها است<ref>{{عربی|انتظار الفرج من اعظم الفرج}}؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۲، ح ۴.</ref>. [[امام کاظم]] {{ع}} هم فرمود: [[انتظار فرج]]، نشانه [[فرج]] و [[گشایش]] است<ref>{{عربی|انتظار الفرج من الفرج}}؛ الغیبة طوسی، ص ۴۵۹.</ref>. به صراحت می‌‏‏توان گفت: از مهم‏ترین رازهای نهفته بقای [[تشیع]] همین [[روح]] انتظاری است که کالبد [[شیعه]] را آکنده ساخته و پیوسته او را به [[تلاش]]، کوشش، جنبش و جوشش وامی‌‏دارد.
 
[[انتظار]]، ظرفیت و [[توانایی]] فراوانی برای تحقّق [[جامعه آرمانی]] [[اسلام]] ایجاد می‌‏کند و رفتارها و برنامه‏‌ها را بدان سمت سوق می‌‏دهد. این والاترین [[عبادت]] و [[بهترین]] عمل است؛ چنان‏که [[امام علی]] {{ع}} فرمود: [[بهترین]] [[عبادت]] [[مؤمن]]، [[انتظار]] کشیدن [[فرج]] [[خداوند]] است<ref>{{عربی|افضل عبادة المؤمن انتظار فرج الله}}؛بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۴۶</ref> به طور خلاصه مؤلّفه‏‏‌های زیر را می‌‏‏توان از [[انتظار فرج]] برداشت کرد:
:::::#[[تلاش]] و کوشش برای [[پیشرفت]] و ترقّی؛
:::::#[[تلاش]] و کوشش برای [[پیشرفت]] و ترقّی؛
:::::#اصلاح‏‌طلبی و [[امید]] به زندگی بهتر ([[گشایش]] در امور)؛
:::::#اصلاح‏‌طلبی و [[امید]] به زندگی بهتر ([[گشایش]] در امور)؛
خط ۱۷۲: خط ۱۹۵:
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[وحید کاشانی‌ادیب]]'''، در مقاله ''«[[فضیلت انتظار و جایگاه منتظران در قرآن کریم و روایات (مقاله)|فضیلت انتظار و جایگاه منتظران در قرآن کریم و روایات]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[وحید کاشانی‌ادیب]]'''، در مقاله ''«[[فضیلت انتظار و جایگاه منتظران در قرآن کریم و روایات (مقاله)|فضیلت انتظار و جایگاه منتظران در قرآن کریم و روایات]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«بر اساس [[عقاید]] حقه [[شیعه]] که برگرفته از [[قرآن]] و فرموده‌های [[حضرت رسول]] {{صل}} است، [[رفتار]] و گفتار [[ائمه]] {{ع}} فراخور شخصیت ارجمندشان، بسیار متعالی، برجسته و دارای اهمیت راهبردی است. از طرفی آن بزرگواران، [[امام]] خلائق‌اند و دیگران [[وظیفه]] [[تبعیت]]، [[تقلید]] و [[پیروی]] از ایشان را دارند: {{متن قرآن|أُولَئِكَ الَّذِينَ هَدَى اللَّهُ فَبِهُدَاهُمُ اقْتَدِهْ}}<ref>«آنان کسانی هستند که خداوند رهنمایی‌شان کرده است پس، از رهنمود آنان پیروی کن!» سوره انعام، آیه ۹۰.</ref>.
::::::«بر اساس [[عقاید]] حقه [[شیعه]] که برگرفته از [[قرآن]] و فرموده‌های [[حضرت رسول]] {{صل}} است، [[رفتار]] و گفتار [[ائمه]] {{ع}} فراخور شخصیت ارجمندشان، بسیار متعالی، برجسته و دارای اهمیت راهبردی است. از طرفی آن بزرگواران، [[امام]] خلائق‌اند و دیگران [[وظیفه]] [[تبعیت]]، [[تقلید]] و [[پیروی]] از ایشان را دارند: {{متن قرآن|أُولَئِكَ الَّذِينَ هَدَى اللَّهُ فَبِهُدَاهُمُ اقْتَدِهْ}}<ref>«آنان کسانی هستند که خداوند رهنمایی‌شان کرده است پس، از رهنمود آنان پیروی کن!» سوره انعام، آیه ۹۰.</ref>.
::::::اوج [[بندگی]] یک فرد، ولایتمداری اوست؛ زیرا [[اطاعت]] تام از [[قرآن]] و فرامین [[رسول الله]] {{صل}} که مساوی با [[بندگی]] است، این اقتضا را دارد که هیچ چیز بدون [[ولایت]]، معنادار نباشد. لذا باید در وقف و سکون، پیرو [[اهل بیت]] {{ع}} بود تا در این رهگذر [[برترین عمل]] را نصیب خود کنیم. چون عمل آنان مطابق [[هدایت الهی]] و [[برترین عمل]] است. از جمله [[اعمال]] آن بزرگواران، [[انتظار فرج]] است.  
 
اوج [[بندگی]] یک فرد، ولایتمداری اوست؛ زیرا [[اطاعت]] تام از [[قرآن]] و فرامین [[رسول الله]] {{صل}} که مساوی با [[بندگی]] است، این اقتضا را دارد که هیچ چیز بدون [[ولایت]]، معنادار نباشد. لذا باید در وقف و سکون، پیرو [[اهل بیت]] {{ع}} بود تا در این رهگذر [[برترین عمل]] را نصیب خود کنیم. چون عمل آنان مطابق [[هدایت الهی]] و [[برترین عمل]] است. از جمله [[اعمال]] آن بزرگواران، [[انتظار فرج]] است.  
::::::در [[کتاب خصال]]، روایتی از [[امام صادق]]{{ع}} [[نقل]] شده است که ایشان راه و روش [[ائمه اطهار]]{{ع}} را برمی‌‌شمرند و [[انتظار فرج]] به همراه [[صبر]] را یکی از فرازهای [[زندگی]] خود می‌دانند<ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج۵۲، ص۱۳۲، به نقل از خصال: {{متن حدیث|فِي خَبَرِ الْأَعْمَشِ قَالَ الصَّادِقُ {{ع}} مِنْ دِينِ الْأَئِمَّةِ الْوَرَعُ وَ الْعِفَّةُ وَ الصَّلَاحُ إِلَى قَوْلِهِ وَ انْتِظَارُ الْفَرَجِ بِالصَّبْرِ}}.</ref>.
::::::در [[کتاب خصال]]، روایتی از [[امام صادق]]{{ع}} [[نقل]] شده است که ایشان راه و روش [[ائمه اطهار]]{{ع}} را برمی‌‌شمرند و [[انتظار فرج]] به همراه [[صبر]] را یکی از فرازهای [[زندگی]] خود می‌دانند<ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج۵۲، ص۱۳۲، به نقل از خصال: {{متن حدیث|فِي خَبَرِ الْأَعْمَشِ قَالَ الصَّادِقُ {{ع}} مِنْ دِينِ الْأَئِمَّةِ الْوَرَعُ وَ الْعِفَّةُ وَ الصَّلَاحُ إِلَى قَوْلِهِ وَ انْتِظَارُ الْفَرَجِ بِالصَّبْرِ}}.</ref>.
::::::[[برترین]] فضیلتی که ‌‌برای [[انتظار فرج]] می‌‌توان برشمرد، همین است که [[سیره اهل بیت]] {{ع}} و اقتداء [[شیعیان]] به موالیانشان در این موضوع مصداقی از ولایت‌مداری آن‌ها است و فضیلتی بزرگ برای آنان محسوب می‌‌شود.  
 
[[برترین]] فضیلتی که ‌‌برای [[انتظار فرج]] می‌‌توان برشمرد، همین است که [[سیره اهل بیت]] {{ع}} و اقتداء [[شیعیان]] به موالیانشان در این موضوع مصداقی از ولایت‌مداری آن‌ها است و فضیلتی بزرگ برای آنان محسوب می‌‌شود.  
::::::در کتاب [[شریف]] کافی باب دعائم الاسلام [[حدیثی]] از [[امام باقر]]{{ع}} [[نقل]] شده که در آن از [[انتظار فرج]] به عنوان یکی از ستون‌های [[دین]] و در زمره [[ارکان دین]] یاد شده است. شخصی از [[امام]] {{ع}} از [[دینی]] سؤال می‌‌کند که عمل فرد، با [[اعتقاد]] به آن [[دین]] مورد قبول است. [[امام]] {{ع}} در پاسخ وی می‌‌فرمایند: "[[شهادت]] به [[وحدانیت]] و بی‌شریک بودن [[خدای تعالی]] و [[شهادت]] به [[بندگی]] و [[رسالت]] [[حضرت]] ختمی [[مرتبت]] {{صل}} و [[اقرار]] به صحت آنچه از جانب [[خدا]] آمده و [[اقرار]] به [[ولایت]] ما [[اهل بیت]] و [[برائت]] از [[دشمنان]] ما و [[اطاعت]] از [[اوامر]] ما و [[پرهیزگاری]] و [[فروتنی]] و [[انتظار قائم]] ما. پس همانا برای ما [[دولت]] و [[حکومتی]] است که هرگاه [[خداوند]] بخواهد، می‌‌آید"<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۴، ص۷۶.</ref>. در [[کتاب الغیبه]] [[نعمانی]] به [[حدیثی]] برمی‌‌خوریم که گویی [[انتظار فرج]] را سیمای بیرونی و عملی برای [[تولی]] و [[تبری]] به شمار آورده و آن را وسیله‌ای برای تقویت [[روحیه]] [[فرمانبرداری]] از [[اولیا]] و کفرستیزی با [[طاغوت]] دانسته است. [[امام صادق]] {{ع}} می‌فرمایند: "هنگامی که صبح و [[شام]] یک روز بر تو گذشت و امامی از [[آل محمد]] {{صل}} را در آن روز ندیدی، هر آنچه [[دوست]] داری، [[دوست]] داشته باش ([[محبت]] [[اهل بیت]] را در [[دل]] زنده نگه دار) و از هر آنچه نفرت داری متنفر باش و بر [[ولایت]] موالیانت [[استوار]] باش و [[فرج]] را هر صبح و [[شام]] [[انتظار]] بکش"<ref>نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبه، ص۱۵۸، ح۳: {{متن حدیث|إِذَا أَصْبَحْتَ وَ أَمْسَيْتَ يَوْماً لَا تَرَى فِيهِ إِمَاماً مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ فَأَحْبِبْ مَنْ كُنْتَ تُحِبُّ وَ أَبْغِضْ مَنْ كُنْتَ تُبْغِضُ وَ وَالِ مَنْ كُنْتَ تُوَالِي وَ انْتَظِرِ الْفَرَجَ صَبَاحاً وَ مَسَاءً}}.</ref>.
::::::در کتاب [[شریف]] کافی باب دعائم الاسلام [[حدیثی]] از [[امام باقر]]{{ع}} [[نقل]] شده که در آن از [[انتظار فرج]] به عنوان یکی از ستون‌های [[دین]] و در زمره [[ارکان دین]] یاد شده است. شخصی از [[امام]] {{ع}} از [[دینی]] سؤال می‌‌کند که عمل فرد، با [[اعتقاد]] به آن [[دین]] مورد قبول است. [[امام]] {{ع}} در پاسخ وی می‌‌فرمایند: "[[شهادت]] به [[وحدانیت]] و بی‌شریک بودن [[خدای تعالی]] و [[شهادت]] به [[بندگی]] و [[رسالت]] [[حضرت]] ختمی [[مرتبت]] {{صل}} و [[اقرار]] به صحت آنچه از جانب [[خدا]] آمده و [[اقرار]] به [[ولایت]] ما [[اهل بیت]] و [[برائت]] از [[دشمنان]] ما و [[اطاعت]] از [[اوامر]] ما و [[پرهیزگاری]] و [[فروتنی]] و [[انتظار قائم]] ما. پس همانا برای ما [[دولت]] و [[حکومتی]] است که هرگاه [[خداوند]] بخواهد، می‌‌آید"<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۴، ص۷۶.</ref>. در [[کتاب الغیبه]] [[نعمانی]] به [[حدیثی]] برمی‌‌خوریم که گویی [[انتظار فرج]] را سیمای بیرونی و عملی برای [[تولی]] و [[تبری]] به شمار آورده و آن را وسیله‌ای برای تقویت [[روحیه]] [[فرمانبرداری]] از [[اولیا]] و کفرستیزی با [[طاغوت]] دانسته است. [[امام صادق]] {{ع}} می‌فرمایند: "هنگامی که صبح و [[شام]] یک روز بر تو گذشت و امامی از [[آل محمد]] {{صل}} را در آن روز ندیدی، هر آنچه [[دوست]] داری، [[دوست]] داشته باش ([[محبت]] [[اهل بیت]] را در [[دل]] زنده نگه دار) و از هر آنچه نفرت داری متنفر باش و بر [[ولایت]] موالیانت [[استوار]] باش و [[فرج]] را هر صبح و [[شام]] [[انتظار]] بکش"<ref>نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبه، ص۱۵۸، ح۳: {{متن حدیث|إِذَا أَصْبَحْتَ وَ أَمْسَيْتَ يَوْماً لَا تَرَى فِيهِ إِمَاماً مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ فَأَحْبِبْ مَنْ كُنْتَ تُحِبُّ وَ أَبْغِضْ مَنْ كُنْتَ تُبْغِضُ وَ وَالِ مَنْ كُنْتَ تُوَالِي وَ انْتَظِرِ الْفَرَجَ صَبَاحاً وَ مَسَاءً}}.</ref>.
::::::با توجه به [[حدیثی]] که از [[اصول کافی]] آوردیم و برداشتی که از [[حدیث]] الغیبه داشتیم [[یقین]] حاصل می‌‌کنیم که [[انتظار فرج]] از ستون‌های نگه دارنده [[دین]] و گوهری گران‌قیمت در [[حد ]] [[ارکان دین]] است»<ref>[[وحید کاشانی‌ادیب|کاشانی‌ادیب، وحید]]، [[فضیلت انتظار و جایگاه منتظران در قرآن کریم و روایات (مقاله)|فضیلت انتظار و جایگاه منتظران در قرآن کریم و روایات]]، ص۱۷۸.</ref>.
 
با توجه به [[حدیثی]] که از [[اصول کافی]] آوردیم و برداشتی که از [[حدیث]] الغیبه داشتیم [[یقین]] حاصل می‌‌کنیم که [[انتظار فرج]] از ستون‌های نگه دارنده [[دین]] و گوهری گران‌قیمت در [[حد ]] [[ارکان دین]] است»<ref>[[وحید کاشانی‌ادیب|کاشانی‌ادیب، وحید]]، [[فضیلت انتظار و جایگاه منتظران در قرآن کریم و روایات (مقاله)|فضیلت انتظار و جایگاه منتظران در قرآن کریم و روایات]]، ص۱۷۸.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۱۹۵: خط ۲۲۱:
:::::#روی آوردن کامل به [[خداوند]] و تنها از او [[انتظار]] [[گشایش]] داشتن<ref>مناوی، محمد عبد الرؤوف، التیسیر بشرح الجامع الصغیر، ج ۱، ص۱۸۷.</ref> و قطع علاقه از سایر اسباب<ref>حکیم ترمذی، محمد بن علی، نوادر الأصول فی أحادیث الرسول، ج ۲، ص۲۲۱.</ref>.  
:::::#روی آوردن کامل به [[خداوند]] و تنها از او [[انتظار]] [[گشایش]] داشتن<ref>مناوی، محمد عبد الرؤوف، التیسیر بشرح الجامع الصغیر، ج ۱، ص۱۸۷.</ref> و قطع علاقه از سایر اسباب<ref>حکیم ترمذی، محمد بن علی، نوادر الأصول فی أحادیث الرسول، ج ۲، ص۲۲۱.</ref>.  
:::::#واگذار کردن امور به [[خداوند]]<ref>عزیزی، علی بن احمد، السراج المنیر، ج ۲، ص۱۸۸.</ref>.
:::::#واگذار کردن امور به [[خداوند]]<ref>عزیزی، علی بن احمد، السراج المنیر، ج ۲، ص۱۸۸.</ref>.
::::::همچنین گفته‌اند از این که در ابتدای [[روایت]] به درخواست از [[خداوند]] [[دستور]] داده شده و سپس می‌‌فرماید [[انتظار]] [[برترین]] [[عبادت]] است، نقش کلیدی [[دعا]] در [[انتظار]] روشن می‌‌شود؛ زیرا دعاکننده [[انتظار]] دارد دعایش به [[هدف]] [[اجابت]] برسد و این [[انتظار]] [[اجابت]]، [[روحیه]] [[خضوع]] و تذلل را در فرد افزایش می‌‌دهد<ref>امیرصنعانی، محمد بن إسماعیل، التنویر شرح الجامع الصغیر، ج ۶، ص۴۰۸.</ref>»<ref>[[جواد جعفری|جعفری، جواد]]، [[معناشناسی تطبیقی انتظار و زمینه‌سازی قیام امام مهدی در اندیشه فریقین (مقاله)|معناشناسی تطبیقی انتظار و زمینه‌سازی قیام امام مهدی در اندیشه فریقین]].</ref>.
 
همچنین گفته‌اند از این که در ابتدای [[روایت]] به درخواست از [[خداوند]] [[دستور]] داده شده و سپس می‌‌فرماید [[انتظار]] [[برترین]] [[عبادت]] است، نقش کلیدی [[دعا]] در [[انتظار]] روشن می‌‌شود؛ زیرا دعاکننده [[انتظار]] دارد دعایش به [[هدف]] [[اجابت]] برسد و این [[انتظار]] [[اجابت]]، [[روحیه]] [[خضوع]] و تذلل را در فرد افزایش می‌‌دهد<ref>امیرصنعانی، محمد بن إسماعیل، التنویر شرح الجامع الصغیر، ج ۶، ص۴۰۸.</ref>»<ref>[[جواد جعفری|جعفری، جواد]]، [[معناشناسی تطبیقی انتظار و زمینه‌سازی قیام امام مهدی در اندیشه فریقین (مقاله)|معناشناسی تطبیقی انتظار و زمینه‌سازی قیام امام مهدی در اندیشه فریقین]].</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۲۱۰: خط ۲۳۷:
| پاسخ = آقای '''[[سید محمد جواد مهری]]'''، در مقاله ''«[[انتظار فرج ۴ (مقاله)|انتظار فرج]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = آقای '''[[سید محمد جواد مهری]]'''، در مقاله ''«[[انتظار فرج ۴ (مقاله)|انتظار فرج]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«در روایتی از [[حضرت رسول]]{{صل}} [[نقل]] شده است که فرمود: "[[بهترین]] عبادت‌ها [[انتظار فرج]] است"<ref>{{متن حدیث|أَفْضَلُ الْعِبَادَةِ انْتِظَارُ الْفَرَجِ}}؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۲۵.</ref>. و در روایتی [[امام سجاد|امام زین‌العابدین]]{{ع}} می‌فرماید: "[[انتظار فرج]] از بزرگ‌ترین [[کارها]] است"<ref>{{متن حدیث|انْتِظَارُ الْفَرَجِ مِنْ أَعْظَمِ الْعَمَلِ}}.</ref>. در [[روایت]] دیگری از [[حضرت رسول]]{{صل}} آمده است که "[[انتظار فرج]] [[عبادت]] است. [[بهترین]] کارهای [[امت]] من [[انتظار فرج]] از سوی [[خداوند]] است"<ref>{{متن حدیث|انْتِظَارُ الْفَرَجِ عِبَادَةٌ. أَفْضَلُ أَعْمَالِ أُمَّتِي انْتِظَارُ فَرَجِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ}}.</ref>.
::::::«در روایتی از [[حضرت رسول]]{{صل}} [[نقل]] شده است که فرمود: "[[بهترین]] عبادت‌ها [[انتظار فرج]] است"<ref>{{متن حدیث|أَفْضَلُ الْعِبَادَةِ انْتِظَارُ الْفَرَجِ}}؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۲۵.</ref>. و در روایتی [[امام سجاد|امام زین‌العابدین]]{{ع}} می‌فرماید: "[[انتظار فرج]] از بزرگ‌ترین [[کارها]] است"<ref>{{متن حدیث|انْتِظَارُ الْفَرَجِ مِنْ أَعْظَمِ الْعَمَلِ}}.</ref>. در [[روایت]] دیگری از [[حضرت رسول]]{{صل}} آمده است که "[[انتظار فرج]] [[عبادت]] است. [[بهترین]] کارهای [[امت]] من [[انتظار فرج]] از سوی [[خداوند]] است"<ref>{{متن حدیث|انْتِظَارُ الْفَرَجِ عِبَادَةٌ. أَفْضَلُ أَعْمَالِ أُمَّتِي انْتِظَارُ فَرَجِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ}}.</ref>.
::::::[[انتظار فرج]] که [[بهترین]] [[عبادت]] و [[بهترین]] عمل در لسان [[معصومین]] معرفی شده است، همان [[ایمان کامل]] به [[امام]] [[منتظر]] است و ایمانی که عمل در آن نباشد، کامل نیست. و عمل نیز تا در تمام [[احکام]] نباشد [[ارزش]] ندارد. مگر ممکن است کسی [[نماز]] بخواند ولی [[حج]] نرود یا [[جهاد]] را نپذیرد؟ پس [[انتظار فرج]] هم [[ایمان]] را معنی می‌‌دهد و هم عمل دربردارد. [[ایمان]] به [[ولایت]] که باید پس از [[ایمان به خدا]] و [[رسول]]{{صل}} باشد و عمل صالحی که [[لازمه ایمان]] است. و چقدر جالب است که [[حضرت]]، [[انتظار]] را تنها با [[ایمان]] ‌‌ذکر نمی‌کند بلکه درضمن اینکه [[انتظار]] [[عبادت]] است، عمل نیز می‌باشد.
 
::::::آنان که [[انتظار]] را جمود و [[سازش]] و [[سکوت]] بر [[ظلم]] می‌‌دانند، چگونه این [[روایت‌ها]] را [[تأویل]] می‌‌کنند.
[[انتظار فرج]] که [[بهترین]] [[عبادت]] و [[بهترین]] عمل در لسان [[معصومین]] معرفی شده است، همان [[ایمان کامل]] به [[امام]] [[منتظر]] است و ایمانی که عمل در آن نباشد، کامل نیست. و عمل نیز تا در تمام [[احکام]] نباشد [[ارزش]] ندارد. مگر ممکن است کسی [[نماز]] بخواند ولی [[حج]] نرود یا [[جهاد]] را نپذیرد؟ پس [[انتظار فرج]] هم [[ایمان]] را معنی می‌‌دهد و هم عمل دربردارد. [[ایمان]] به [[ولایت]] که باید پس از [[ایمان به خدا]] و [[رسول]]{{صل}} باشد و عمل صالحی که [[لازمه ایمان]] است. و چقدر جالب است که [[حضرت]]، [[انتظار]] را تنها با [[ایمان]] ‌‌ذکر نمی‌کند بلکه درضمن اینکه [[انتظار]] [[عبادت]] است، عمل نیز می‌باشد.
::::::و از آن گذشته، در روایت‌های زیادی با تعبیرهای مختلف، [[انتظار فرج]] را مانند [[شمشیر]] زدن در [[خدمت]] [[پیامبر]] یا در [[راه خدا]] می‌‌دانند. در یک جا دارد: "[[منتظر فرج]] مانند کسی است که در زیر [[پرچم]] [[حضرت قائم]]{{ع}} بوده است"<ref>{{متن حدیث|بِمَنْزِلَةِ مَنْ كَانَ قَاعِداً تَحْتَ لِوَائِهِ القَائِمِ}}</ref> [[حضرت امیر]]{{ع}} می‌فرماید: "[[منتظر فرج]] مانند کسی است که در [[راه خدا]] در [[خون]] خود می‌غلطد"<ref>{{متن حدیث|الْمُنْتَظِرُ لِأَمْرِنَا [لِلفَرَجِ] كَالْمُتَشَحِّطِ بِدَمِهِ فِي سَبِيلِ اللَّهِ}}</ref>. [[حضرت]] [[سیدالشهدا]]{{ع}} چنین کسی را مانند آن ‌‌کس می‌داند که با [[شمشیر]] در رکاب [[پیامبر]]{{صل}} [[جهاد]] می‌کند. و از [[امام صادق]]{{ع}} چندین [[روایت]] به همین مضمون آمده است که [[نیاز]] به مقاله مفصلی دارد. ولی آنچه از مجموع این [[روایت‌ها]] درمی‌‌یابیم این است که [[منتظران فرج]] را با پیکارگران و [[مجاهدان در راه خدا]] و شمشیرزنان در رکاب [[حضرت رسول]]{{صل}} معرفی می‌‌کنند چرا که [[انتظار]] چیزی جز این نیست»<ref>[[سید محمد جواد مهری|مهری، سید محمد جواد]]، [[انتظار فرج ۴ (مقاله)|انتظار فرج]].</ref>.
 
آنان که [[انتظار]] را جمود و [[سازش]] و [[سکوت]] بر [[ظلم]] می‌‌دانند، چگونه این [[روایت‌ها]] را [[تأویل]] می‌‌کنند.
 
و از آن گذشته، در روایت‌های زیادی با تعبیرهای مختلف، [[انتظار فرج]] را مانند [[شمشیر]] زدن در [[خدمت]] [[پیامبر]] یا در [[راه خدا]] می‌‌دانند. در یک جا دارد: "[[منتظر فرج]] مانند کسی است که در زیر [[پرچم]] [[حضرت قائم]]{{ع}} بوده است"<ref>{{متن حدیث|بِمَنْزِلَةِ مَنْ كَانَ قَاعِداً تَحْتَ لِوَائِهِ القَائِمِ}}</ref> [[حضرت امیر]]{{ع}} می‌فرماید: "[[منتظر فرج]] مانند کسی است که در [[راه خدا]] در [[خون]] خود می‌غلطد"<ref>{{متن حدیث|الْمُنْتَظِرُ لِأَمْرِنَا [لِلفَرَجِ] كَالْمُتَشَحِّطِ بِدَمِهِ فِي سَبِيلِ اللَّهِ}}</ref>. [[حضرت]] [[سیدالشهدا]]{{ع}} چنین کسی را مانند آن ‌‌کس می‌داند که با [[شمشیر]] در رکاب [[پیامبر]]{{صل}} [[جهاد]] می‌کند. و از [[امام صادق]]{{ع}} چندین [[روایت]] به همین مضمون آمده است که [[نیاز]] به مقاله مفصلی دارد. ولی آنچه از مجموع این [[روایت‌ها]] درمی‌‌یابیم این است که [[منتظران فرج]] را با پیکارگران و [[مجاهدان در راه خدا]] و شمشیرزنان در رکاب [[حضرت رسول]]{{صل}} معرفی می‌‌کنند چرا که [[انتظار]] چیزی جز این نیست»<ref>[[سید محمد جواد مهری|مهری، سید محمد جواد]]، [[انتظار فرج ۴ (مقاله)|انتظار فرج]].</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۲۴۳: خط ۲۷۳:
| پاسخ = آقای '''[[محمد حسین رحیمیان]]'''، در کتاب ''«[[مفهوم واقعی انتظار در عصر حاضر ۲ (کتاب)|مفهوم واقعی انتظار در عصر حاضر]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
| پاسخ = آقای '''[[محمد حسین رحیمیان]]'''، در کتاب ''«[[مفهوم واقعی انتظار در عصر حاضر ۲ (کتاب)|مفهوم واقعی انتظار در عصر حاضر]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
::::::«[[انتظار فرج]]، به معنای [[انتظار]] برچیده شدن [[ظلم و ستم]] مطلق از [[جهان هستی]] و [[حاکمیت]] [[عدل مطلق]] [[الهی]] در [[جهان هستی]] است. به عبارت دیگر [[انتظار فرج]] [[ایمان به غیب]] است که [[انسان]] را به [[عمل صالح]] وامی‌دارد و او را بر صحیح‌ترین [[اعتقاد]] [[استوار]] نگه می‌دارد.
::::::«[[انتظار فرج]]، به معنای [[انتظار]] برچیده شدن [[ظلم و ستم]] مطلق از [[جهان هستی]] و [[حاکمیت]] [[عدل مطلق]] [[الهی]] در [[جهان هستی]] است. به عبارت دیگر [[انتظار فرج]] [[ایمان به غیب]] است که [[انسان]] را به [[عمل صالح]] وامی‌دارد و او را بر صحیح‌ترین [[اعتقاد]] [[استوار]] نگه می‌دارد.
::::::[[انتظار فرج]]، [[انتظار ظهور]] امامی است که [[جهان]] را پر از [[عدل و داد]] خواهد نمود و [[ظلم و ستم]] را از پهنه [[گیتی]] ریشه‌کن خواهد ساخت. به همین جهت [[انتظار]]، [[انسان]] را خواهانِ [[عدالت]]، و [[دشمن]] [[ستم]] و [[ستمگر]] می‌سازد.
 
::::::[[انتظار فرج]]، با این نقش [[تربیتی]] و سازنده‌ای که دارد از همه عبادت‌های فردی و [[اجتماعی]] [[برتر]] خواهد بود، چرا که در عبادت‌های فردی [[پاداش]] آن فقط به خود شخص می‌رسد، و عبادت‌های اجتماعیِ دیگر به پایه این [[عبادت]] نمی‌رسد؛ زیرا [[انتظار]]، اعتراف به [[حق]] و اعلام [[حق]] را دربردارد، و آن در قلمرو حکومت‌های [[باطل]] چیز آسانی نیست<ref>روزگار رهایی، ج ۱، ص ۳۵۳.</ref>.
[[انتظار فرج]]، [[انتظار ظهور]] امامی است که [[جهان]] را پر از [[عدل و داد]] خواهد نمود و [[ظلم و ستم]] را از پهنه [[گیتی]] ریشه‌کن خواهد ساخت. به همین جهت [[انتظار]]، [[انسان]] را خواهانِ [[عدالت]]، و [[دشمن]] [[ستم]] و [[ستمگر]] می‌سازد.
::::::به [[راستی]] که [[نقش سازنده انتظار]] را باید [[حجت‌های الهی]] بیان نمایند. در سخنی از آن بزرگواران، [[انتظار فرج]] جزو [[آیین]] [[امامان]]{{عم}} قرار گرفته، [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرماید: "از [[آیین]] [[امامان]]{{عم}} و [[تقوا]]، [[عفت]]، [[صالح]] بودن و [[انتظار فرج]] با [[صبر]] و [[شکیبایی]] است"<ref>{{متن حدیث|مِنْ دِينِ الْأَئِمَّةِ الْوَرَعُ وَ الْعِفَّةُ وَ الصَّلَاحُ وَ انْتِظَارُ الْفَرَجِ بِالصَّبْرِ}}؛ لطف‌الله صافی، منتخب الأثر، ص ۴۹۸.</ref><ref>[[محمد حسین رحیمیان|رحیمیان، محمد حسین]]، [[مفهوم واقعی انتظار در عصر حاضر ۲ (کتاب)|مفهوم واقعی انتظار در عصر حاضر]]، ص 14-15.</ref>.
 
[[انتظار فرج]]، با این نقش [[تربیتی]] و سازنده‌ای که دارد از همه عبادت‌های فردی و [[اجتماعی]] [[برتر]] خواهد بود، چرا که در عبادت‌های فردی [[پاداش]] آن فقط به خود شخص می‌رسد، و عبادت‌های اجتماعیِ دیگر به پایه این [[عبادت]] نمی‌رسد؛ زیرا [[انتظار]]، اعتراف به [[حق]] و اعلام [[حق]] را دربردارد، و آن در قلمرو حکومت‌های [[باطل]] چیز آسانی نیست<ref>روزگار رهایی، ج ۱، ص ۳۵۳.</ref>.
 
به [[راستی]] که [[نقش سازنده انتظار]] را باید [[حجت‌های الهی]] بیان نمایند. در سخنی از آن بزرگواران، [[انتظار فرج]] جزو [[آیین]] [[امامان]]{{عم}} قرار گرفته، [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرماید: "از [[آیین]] [[امامان]]{{عم}} و [[تقوا]]، [[عفت]]، [[صالح]] بودن و [[انتظار فرج]] با [[صبر]] و [[شکیبایی]] است"<ref>{{متن حدیث|مِنْ دِينِ الْأَئِمَّةِ الْوَرَعُ وَ الْعِفَّةُ وَ الصَّلَاحُ وَ انْتِظَارُ الْفَرَجِ بِالصَّبْرِ}}؛ لطف‌الله صافی، منتخب الأثر، ص ۴۹۸.</ref><ref>[[محمد حسین رحیمیان|رحیمیان، محمد حسین]]، [[مفهوم واقعی انتظار در عصر حاضر ۲ (کتاب)|مفهوم واقعی انتظار در عصر حاضر]]، ص 14-15.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۲۶۰: خط ۲۹۳:
| پاسخ = آقای '''[[حیدر علی رستمی]]'''، در مقاله ''«[[جایگاه انتظار توان­مند در معارف شیعه (مقاله)|جایگاه انتظار توان­مند در معارف شیعه]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = آقای '''[[حیدر علی رستمی]]'''، در مقاله ''«[[جایگاه انتظار توان­مند در معارف شیعه (مقاله)|جایگاه انتظار توان­مند در معارف شیعه]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«[[انتظار فرج]] را گاهی از [[کارها]] شمردن، و زمانی از عبادت‌ها دانستن، بر آن دلالت دارد که [[انتظار]]، عملی عبادی است. چرا که اقتضای جمع عرفی میان این دو گونه تعبیر، آن است که [[انتظار]] را از میان کارهای عبادی و غیر عبادی، از جمله کارهای عبادی به‌شمار آوریم. و این خود بر [[جایگاه]] والای [[انتظار]] دلالت می‌‌کند، زیرا که کارهای عبادی در [[معارف اسلامی]] و [[شیعه]]، [[برتر]] از کارهای غیرعبادی به حساب می‌آید.
::::::«[[انتظار فرج]] را گاهی از [[کارها]] شمردن، و زمانی از عبادت‌ها دانستن، بر آن دلالت دارد که [[انتظار]]، عملی عبادی است. چرا که اقتضای جمع عرفی میان این دو گونه تعبیر، آن است که [[انتظار]] را از میان کارهای عبادی و غیر عبادی، از جمله کارهای عبادی به‌شمار آوریم. و این خود بر [[جایگاه]] والای [[انتظار]] دلالت می‌‌کند، زیرا که کارهای عبادی در [[معارف اسلامی]] و [[شیعه]]، [[برتر]] از کارهای غیرعبادی به حساب می‌آید.
::::::[[دلیل]] این امر آن است که [[عبادت]] با [[خدا]] پیوند دارد، آن‌چنان پیوندی که اگر لحظه‌ای بریده شود، بنیادش برافکنده می‌‌گردد. همین حساسیت بالا و پیوند والا، فضیلت‌ساز است. اگر [[انتظار]]، چنین پیوندی را با [[خدا]] نداشت، هیچ فضیلتی هم نداشت. در [[فرهنگ]] [[معارف اسلامی]]، همین پیوند [[مبارک]] است که کیمیاگری می‌‌کند و عملی ساده و بی‌ارزش را تا اوج بالا می‌‌کشد.  
 
[[دلیل]] این امر آن است که [[عبادت]] با [[خدا]] پیوند دارد، آن‌چنان پیوندی که اگر لحظه‌ای بریده شود، بنیادش برافکنده می‌‌گردد. همین حساسیت بالا و پیوند والا، فضیلت‌ساز است. اگر [[انتظار]]، چنین پیوندی را با [[خدا]] نداشت، هیچ فضیلتی هم نداشت. در [[فرهنگ]] [[معارف اسلامی]]، همین پیوند [[مبارک]] است که کیمیاگری می‌‌کند و عملی ساده و بی‌ارزش را تا اوج بالا می‌‌کشد.  
::::::"[[افضل]]" که معادل [[فارسی]] آن واژه "[[برترین]]" است و در متن بیشتر روایاتی که از [[فضیلت انتظار]] سخن می‌‌گوید، قرار دارد، از ماده "[[فضل]]" گرفته شده است. خود این ماده، بر ارجمندی و [[برتری]] دلالت دارد و آنگاه که به صورت «[[افضل]]» یعنی اسم تفضیل در می‌‌آید، برتری‌سنجی میان دو یا چند چیز را که در [[وصف]] یا حالتی همانندی دارند، گزارش می‌‌کند و از این جهت، [[برتری]] مطلق یا نسبی آنچه را این واژه در مورد آن آمده است، می‌‌فهماند. بنابراین، [[افضل]] نشان می‌دهد که [[انتظار فرج]]، عمل و عبادتی عادی و معمولی نیست، بلکه نسبت به [[اعمال]] و عبادت‌های دیگر [[برتری]] و رجحان دارد. اضافه شدن [[افضل]] به واژه‌هایی همچون "العبادة"، "أعمال أمتی" و مانند آن بر [[برتری]] مطلق [[انتظار فرج]] بر هر کار عبادی دیگری دلالت دارد. توضیح آنکه اسم تفضیل در [[ادبیات عرب]] در قالب‌ها و جمله‌های مختلفی به کار می‌‌رود که به طور کلی از لحاظ معنایی بر دو معنا بیشتر دلالت ندارد؛ تفضیل نسبی و تفضیل مطلق.  
::::::"[[افضل]]" که معادل [[فارسی]] آن واژه "[[برترین]]" است و در متن بیشتر روایاتی که از [[فضیلت انتظار]] سخن می‌‌گوید، قرار دارد، از ماده "[[فضل]]" گرفته شده است. خود این ماده، بر ارجمندی و [[برتری]] دلالت دارد و آنگاه که به صورت «[[افضل]]» یعنی اسم تفضیل در می‌‌آید، برتری‌سنجی میان دو یا چند چیز را که در [[وصف]] یا حالتی همانندی دارند، گزارش می‌‌کند و از این جهت، [[برتری]] مطلق یا نسبی آنچه را این واژه در مورد آن آمده است، می‌‌فهماند. بنابراین، [[افضل]] نشان می‌دهد که [[انتظار فرج]]، عمل و عبادتی عادی و معمولی نیست، بلکه نسبت به [[اعمال]] و عبادت‌های دیگر [[برتری]] و رجحان دارد. اضافه شدن [[افضل]] به واژه‌هایی همچون "العبادة"، "أعمال أمتی" و مانند آن بر [[برتری]] مطلق [[انتظار فرج]] بر هر کار عبادی دیگری دلالت دارد. توضیح آنکه اسم تفضیل در [[ادبیات عرب]] در قالب‌ها و جمله‌های مختلفی به کار می‌‌رود که به طور کلی از لحاظ معنایی بر دو معنا بیشتر دلالت ندارد؛ تفضیل نسبی و تفضیل مطلق.  
::::::تفضیل نسبی آن است که میان دو یا چند چیز محدود که افراد دیگری نیز دارند و در [[وصف]] یا حالتی با همدیگر مشترک هستند، فضیلت‌سنجی شود و [[برتری]] آن [[فضیلت]] در یکی از آن دو یا چند چیز گزارش شود. در این صورت به جهت محدودیت افرادی که میان آنان فضیلت‌سنجی شده است، تفضیل نسبی حاصل خواهد شد. و ایرادی نیست که در همین سنجش میان فرد [[برتر]] با افراد دیگر، نتیجه‌ای متفاوت به دست آید. به عنوان مثال اگر میان افراد یک مجموعه در [[میزان]] بهره‌مندی آنان از آگاهی‌ها و دانستنی‌ها مقایسه گردد و شخصی از آن میان، [[برتر]] تشخیص داده شود، [[برتری]] او در این صورت، نسبی و محدود به همان مجموعه مورد سنجش است. چیزی که می‌‌تواند در مقایسه آن شخص با مجموعه‌ای دیگر [[صادق]] نباشد.  
::::::تفضیل نسبی آن است که میان دو یا چند چیز محدود که افراد دیگری نیز دارند و در [[وصف]] یا حالتی با همدیگر مشترک هستند، فضیلت‌سنجی شود و [[برتری]] آن [[فضیلت]] در یکی از آن دو یا چند چیز گزارش شود. در این صورت به جهت محدودیت افرادی که میان آنان فضیلت‌سنجی شده است، تفضیل نسبی حاصل خواهد شد. و ایرادی نیست که در همین سنجش میان فرد [[برتر]] با افراد دیگر، نتیجه‌ای متفاوت به دست آید. به عنوان مثال اگر میان افراد یک مجموعه در [[میزان]] بهره‌مندی آنان از آگاهی‌ها و دانستنی‌ها مقایسه گردد و شخصی از آن میان، [[برتر]] تشخیص داده شود، [[برتری]] او در این صورت، نسبی و محدود به همان مجموعه مورد سنجش است. چیزی که می‌‌تواند در مقایسه آن شخص با مجموعه‌ای دیگر [[صادق]] نباشد.  
خط ۲۶۹: خط ۳۰۳:
::::::[[انتظار ظهور]] [[مهدی]] {{ع}} همچون [[توحید]]، [[نبوت]] و [[تولی]] و [[تبری]] و در شمار آن‌ها نقش محوری و کلیدی در [[زندگی]] [[بنده]] [[مؤمن]] دارد. در همه کارهای عبادی او حضور و [[ظهور]] دارد و نبود آن به منزله فقدان یکی از شرایط تحقق کار عبادی است، آن هم نه شرطی عادی، بلکه شرط قبول؛ یعنی شرطی که بدون وجود آن، عمل از درجه اعتبار و قبول نزد [[خداوند]] ساقط است و [[عبادت]] به‌شمار نمی‌رود و [[طاعت]] به حساب نمی‌آید و هیچ ارزشی از جهت استحقاق [[پاداش]] ندارد.  
::::::[[انتظار ظهور]] [[مهدی]] {{ع}} همچون [[توحید]]، [[نبوت]] و [[تولی]] و [[تبری]] و در شمار آن‌ها نقش محوری و کلیدی در [[زندگی]] [[بنده]] [[مؤمن]] دارد. در همه کارهای عبادی او حضور و [[ظهور]] دارد و نبود آن به منزله فقدان یکی از شرایط تحقق کار عبادی است، آن هم نه شرطی عادی، بلکه شرط قبول؛ یعنی شرطی که بدون وجود آن، عمل از درجه اعتبار و قبول نزد [[خداوند]] ساقط است و [[عبادت]] به‌شمار نمی‌رود و [[طاعت]] به حساب نمی‌آید و هیچ ارزشی از جهت استحقاق [[پاداش]] ندارد.  
::::::چه مناسبت [[زیبایی]] دارد یادآوری سخنی از [[امیر مؤمنان علی]]{{ع}} در مورد اهمیت قبول عمل نزد [[خداوند]]! آن [[حضرت]] می‌‌فرماید: "به قبولی عمل بیشتر توجه داشته باشید تا به خود عمل"<ref>{{متن حدیث|كُونُوا عَلَى قَبُولِ الْعَمَلِ أَشَدَّ عِنَايَةً مِنْكُمْ عَلَى الْعَمَلِ}}؛ مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۶۷، ص۳۱۲، باب ۵۸، ح۱۱.</ref>.
::::::چه مناسبت [[زیبایی]] دارد یادآوری سخنی از [[امیر مؤمنان علی]]{{ع}} در مورد اهمیت قبول عمل نزد [[خداوند]]! آن [[حضرت]] می‌‌فرماید: "به قبولی عمل بیشتر توجه داشته باشید تا به خود عمل"<ref>{{متن حدیث|كُونُوا عَلَى قَبُولِ الْعَمَلِ أَشَدَّ عِنَايَةً مِنْكُمْ عَلَى الْعَمَلِ}}؛ مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۶۷، ص۳۱۲، باب ۵۸، ح۱۱.</ref>.
::::::یکی از [[اصحاب امام]] [[باقر]]{{ع}} از آن [[حضرت]] خواست تا [[دینی]] را که آن [[حضرت]] و اهل‌بیتش به وسیله آن، [[خدا]] را می‌‌پرستند، برای او بازگو کند تا او نیز بتواند [[خدای بزرگ]] را با آن، [[دینداری]] کند.
 
::::::[[امام]] در پاسخ او فرمود: "به [[خدا]] [[دین]] خود و [[دین]] پدرانم را که به وسیله آن خدای [[عزیز]] و [[جلیل]] را می‌‌پرستیم برایت بازگو می‌‌کنم. [[شهادت]] به این‌که هیچ معبودی جز [[الله]] نیست، و این‌که [[محمد]] {{صل}} فرستاده خداست، و [[اقرار]] به آنچه او از جانب [[خداوند]] آورده، و [[ولایت]] برای ولی ما، و بیزاری از دشمنمان، و گردن نهادن به [[فرمان]] ما، و [[انتظار قائم]] ما، و کوشش در امر [[دین]] و [[پرهیزگاری]]"<ref>{{متن حدیث|وَ اللَّهِ لَأُعْطِيَنَّكَ دِينِي وَ دِينَ آبَائِيَ الَّذِي نَدِينُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ شَهَادَةَ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ صوَ الْإِقْرَارَ بِمَا جَاءَ بِهِ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَ الْوَلَايَةَ لِوَلِيِّنَا وَ الْبَرَاءَةَ مِنْ عَدُوِّنَا وَ التَّسْلِيمَ لِأَمْرِنَا وَ انْتِظَارَ قَائِمِنَا وَ الِاجْتِهَادَ وَ الْوَرَعَ}}؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۲، ص۳۱، باب دعائم الاسلام، ح۱۰.</ref>.
یکی از [[اصحاب امام]] [[باقر]]{{ع}} از آن [[حضرت]] خواست تا [[دینی]] را که آن [[حضرت]] و اهل‌بیتش به وسیله آن، [[خدا]] را می‌‌پرستند، برای او بازگو کند تا او نیز بتواند [[خدای بزرگ]] را با آن، [[دینداری]] کند.
::::::بر اساس این [[روایت]]، [[انتظار]] [[قیام]] [[آخرین امام معصوم]] {{ع}} در ردیف [[شهادت]] به [[یگانگی خداوند]]، [[رسالت]] [[پیامبر اسلام]] {{صل}} و [[اقرار]] به آنچه [[پیامبر]]{{صل}} از نزد [[خدا]] آورده است، نیز در کنار [[پذیرش ولایت]] [[امامان معصوم]]{{ع}} و [[بیزاری از دشمنان]] آنان و [[تسلیم]] در برابر فرمانشان، از پایه‌های اساسی [[دین]] [[امامان]] و [[تشیع]] به‌شمار است.  
 
[[امام]] در پاسخ او فرمود: "به [[خدا]] [[دین]] خود و [[دین]] پدرانم را که به وسیله آن خدای [[عزیز]] و [[جلیل]] را می‌‌پرستیم برایت بازگو می‌‌کنم. [[شهادت]] به این‌که هیچ معبودی جز [[الله]] نیست، و این‌که [[محمد]] {{صل}} فرستاده خداست، و [[اقرار]] به آنچه او از جانب [[خداوند]] آورده، و [[ولایت]] برای ولی ما، و بیزاری از دشمنمان، و گردن نهادن به [[فرمان]] ما، و [[انتظار قائم]] ما، و کوشش در امر [[دین]] و [[پرهیزگاری]]"<ref>{{متن حدیث|وَ اللَّهِ لَأُعْطِيَنَّكَ دِينِي وَ دِينَ آبَائِيَ الَّذِي نَدِينُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ شَهَادَةَ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ صوَ الْإِقْرَارَ بِمَا جَاءَ بِهِ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَ الْوَلَايَةَ لِوَلِيِّنَا وَ الْبَرَاءَةَ مِنْ عَدُوِّنَا وَ التَّسْلِيمَ لِأَمْرِنَا وَ انْتِظَارَ قَائِمِنَا وَ الِاجْتِهَادَ وَ الْوَرَعَ}}؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۲، ص۳۱، باب دعائم الاسلام، ح۱۰.</ref>.
 
بر اساس این [[روایت]]، [[انتظار]] [[قیام]] [[آخرین امام معصوم]] {{ع}} در ردیف [[شهادت]] به [[یگانگی خداوند]]، [[رسالت]] [[پیامبر اسلام]] {{صل}} و [[اقرار]] به آنچه [[پیامبر]]{{صل}} از نزد [[خدا]] آورده است، نیز در کنار [[پذیرش ولایت]] [[امامان معصوم]]{{ع}} و [[بیزاری از دشمنان]] آنان و [[تسلیم]] در برابر فرمانشان، از پایه‌های اساسی [[دین]] [[امامان]] و [[تشیع]] به‌شمار است.  
::::::[[نیک]] پیداست که [[امام باقر]] {{ع}} در این سخن [[نورانی]] درصدد گفتن تمام آنچه [[دین]] [[ائمه]] را تشکیل می‌‌داده، نبوده است و تنها به مقتضای حال و مقال در [[مقام]] بیان و روشن کردن اساسی‌ترین پایه‌های آن بوده است.  
::::::[[نیک]] پیداست که [[امام باقر]] {{ع}} در این سخن [[نورانی]] درصدد گفتن تمام آنچه [[دین]] [[ائمه]] را تشکیل می‌‌داده، نبوده است و تنها به مقتضای حال و مقال در [[مقام]] بیان و روشن کردن اساسی‌ترین پایه‌های آن بوده است.  
::::::[[جایگاه]] والای [[انتظار مهدی]] {{ع}} و نقش تعیین‌کننده آن در شکل‌گیری [[دین]] و راه و رسم درست [[خداپرستی]]، بنابر آنچه [[روایت]] یاد شده گویای آن است، [[نیازمند]] هیچ توضیح اضافی نیست. قرار گرفتن [[ظهور]] آخرین [[جانشین پیامبر]] {{صل}} در ردیف بنیادی‌ترین [[باورها]] و رفتارهای [[دینی]] با توجه به آنچه گذشت و آنچه در پی خواهد آمد هیچ تعجبی ندارد و هیچ انکاری را برنمی‌تابد.
::::::[[جایگاه]] والای [[انتظار مهدی]] {{ع}} و نقش تعیین‌کننده آن در شکل‌گیری [[دین]] و راه و رسم درست [[خداپرستی]]، بنابر آنچه [[روایت]] یاد شده گویای آن است، [[نیازمند]] هیچ توضیح اضافی نیست. قرار گرفتن [[ظهور]] آخرین [[جانشین پیامبر]] {{صل}} در ردیف بنیادی‌ترین [[باورها]] و رفتارهای [[دینی]] با توجه به آنچه گذشت و آنچه در پی خواهد آمد هیچ تعجبی ندارد و هیچ انکاری را برنمی‌تابد.
::::::[[آگاهی]] از [[جایگاه]] و [[فضیلت]] [[جهاد]] در [[معارف]] [[شیعه]]، بلندی [[جایگاه]] و [[فضیلت انتظار فرج]] در این [[سخن پیامبر]] {{صل}} را روشن می‌سازد که می‌‌فرماید: "[[برترین]] [[جهاد]] [[امت]] من [[انتظار فرج]] است"<ref>{{متن حدیث|أَفْضَلُ جِهَادِ أُمَّتِي انْتِظَارُ الْفَرَجِ}}؛ بحرانی، ابن شعبه، تحف العقول، ص۳۷.</ref>.
 
::::::به حساب آوردن [[انتظار فرج]] در شمار [[برترین]] جهادها تأکیدی دیگر باره است بر آنکه [[انتظار]] از جنس عمل است، آن هم نه عملی عادی بلکه عملی بس طاقت‌فرسا و همراه با [[خون]] و خطر.  
[[آگاهی]] از [[جایگاه]] و [[فضیلت]] [[جهاد]] در [[معارف]] [[شیعه]]، بلندی [[جایگاه]] و [[فضیلت انتظار فرج]] در این [[سخن پیامبر]] {{صل}} را روشن می‌سازد که می‌‌فرماید: "[[برترین]] [[جهاد]] [[امت]] من [[انتظار فرج]] است"<ref>{{متن حدیث|أَفْضَلُ جِهَادِ أُمَّتِي انْتِظَارُ الْفَرَجِ}}؛ بحرانی، ابن شعبه، تحف العقول، ص۳۷.</ref>.
 
به حساب آوردن [[انتظار فرج]] در شمار [[برترین]] جهادها تأکیدی دیگر باره است بر آنکه [[انتظار]] از جنس عمل است، آن هم نه عملی عادی بلکه عملی بس طاقت‌فرسا و همراه با [[خون]] و خطر.  
::::::به هر حال این [[روایت]] هم [[جایگاه]] بلند [[انتظار]] را در عبارتی کوتاه بیان می‌‌کند و ضمن مقایسه آن با [[جهاد]]، با ظرافت خاصی روشن می‌‌سازد که آن [[جایگاه]] بلند تنها و تنها به [[انتظار توانمند]] اختصاص دارد. بسان روایتی که [[نقل]] شد، [[روایات]] بسیار دیگری در [[منابع روایی شیعه]] و [[سنی]] به چشم می‌خورد که از زاویه‌ای دیگر و با بیانی متفاوت، همانندی و [[برتری]] [[انتظار فرج]] نسبت به [[جهاد]] در [[راه خدا]] را یادآور می‌‌شود. روایاتی که [[منتظران واقعی]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} را به [[سپاهیان]] آن [[حضرت]] و [[مجاهدان]] [[سپاه]] [[پیامبر خدا]] {{صل}} و نیز شهدای در [[خون]] تپیده [[اسلام]] [[تشبیه]] می‌‌کند و به این وسیله به [[جایگاه]] رفیع [[انتظار]] و [[توانمندی]] آن اشاره می‌‌نماید.  
::::::به هر حال این [[روایت]] هم [[جایگاه]] بلند [[انتظار]] را در عبارتی کوتاه بیان می‌‌کند و ضمن مقایسه آن با [[جهاد]]، با ظرافت خاصی روشن می‌‌سازد که آن [[جایگاه]] بلند تنها و تنها به [[انتظار توانمند]] اختصاص دارد. بسان روایتی که [[نقل]] شد، [[روایات]] بسیار دیگری در [[منابع روایی شیعه]] و [[سنی]] به چشم می‌خورد که از زاویه‌ای دیگر و با بیانی متفاوت، همانندی و [[برتری]] [[انتظار فرج]] نسبت به [[جهاد]] در [[راه خدا]] را یادآور می‌‌شود. روایاتی که [[منتظران واقعی]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} را به [[سپاهیان]] آن [[حضرت]] و [[مجاهدان]] [[سپاه]] [[پیامبر خدا]] {{صل}} و نیز شهدای در [[خون]] تپیده [[اسلام]] [[تشبیه]] می‌‌کند و به این وسیله به [[جایگاه]] رفیع [[انتظار]] و [[توانمندی]] آن اشاره می‌‌نماید.  
::::::[[علی]] {{ع}} می‌فرماید: "[[منتظر]] [[دولت ما]]، مانند تپیده در [[خون]] خود در راه خداست"<ref>{{متن حدیث|الْمُنْتَظِرُ لِأَمْرِنَا كَالْمُتَشَحِّطِ بِدَمِهِ فِي سَبِيلِ اللَّهِ}}؛ ابن بابویه، محمد بن علی، الخصال، ج۲، ص۶۱۶.</ref>.
::::::[[علی]] {{ع}} می‌فرماید: "[[منتظر]] [[دولت ما]]، مانند تپیده در [[خون]] خود در راه خداست"<ref>{{متن حدیث|الْمُنْتَظِرُ لِأَمْرِنَا كَالْمُتَشَحِّطِ بِدَمِهِ فِي سَبِيلِ اللَّهِ}}؛ ابن بابویه، محمد بن علی، الخصال، ج۲، ص۶۱۶.</ref>.
::::::از [[امام سجاد]]{{ع}} [[روایت]] است که خطاب به یکی از [[یاران]] خود به نام ابوخالد با اشاره به [[طولانی بودن غیبت حضرت مهدی]] {{ع}} فرمود:"ای ابوخالد! اهل [[زمان غیبت]] او، قائلان به امامتش و [[منتظران]] ظهورش [[برترین]] اهل هر زمانی هستند زیرا [[خداوند]] بلندمرتبه به آنان از [[عقل]] و [[فهم]] و [[معرفت]] آن اندازه بخشیده است که به سبب آن، [[غیبت]] نزدشان به مانند مشاهده گردیده است، و [[خداوند]] آنان را در آن زمان همچون [[مجاهدان]] با [[شمشیر]] در پیش‌روی [[پیامبر خدا]] {{صل}} قرار داده است"<ref>{{متن حدیث| يَا أَبَا خَالِدٍ! إِنَّ أَهْلَ زَمَانِ غَيْبَتِهِ الْقَائِلُونَ بِإِمَامَتِهِ الْمُنْتَظِرُونَ لِظُهُورِهِ أَفْضَلُ أَهْلِ كُلِّ زَمَانٍ لِأَنَّ اللَّهَ تَعَالَى ذِكْرُهُ أَعْطَاهُمْ مِنَ الْعُقُولِ وَ الْأَفْهَامِ وَ الْمَعْرِفَةِ مَا صَارَتْ بِهِ الْغَيْبَةُ عِنْدَهُمْ بِمَنْزِلَةِ الْمُشَاهَدَةِ وَ جَعَلَهُمْ فِي ذَلِكَ الزَّمَانِ بِمَنْزِلَةِ الْمُجَاهِدِينَ بَيْنَ يَدَيْ رَسُولِ اللَّهِ {{صل}} بِالسَّيْفِ...}}؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۲۲، باب ۲۲ ح۴.</ref>.
 
::::::[[امام صادق]]{{ع}} ضمن [[حدیثی]] می‌‌فرماید: "[[منتظر]] [[امام دوازدهم]] مانند کسی است که [[شمشیر]] خود را در پیشگاه [[پیامبر خدا]] {{صل}} برهنه کرده، از آن [[حضرت]] [[دفاع]] می‌‌کند" <ref>{{متن حدیث|...الْمُنْتَظِرُ لِلثَّانِي عَشَرَ كَالشَّاهِرِ سَيْفَهُ بَيْنَ يَدَيْ رَسُولِ اللَّهِ {{صل}} يَذُبُّ عَنْهُ...}}؛ بحار الانوار، ج۵۲،، ص۱۲۹، باب ۲۲، ح۲۴.
از [[امام سجاد]]{{ع}} [[روایت]] است که خطاب به یکی از [[یاران]] خود به نام ابوخالد با اشاره به [[طولانی بودن غیبت حضرت مهدی]] {{ع}} فرمود:"ای ابوخالد! اهل [[زمان غیبت]] او، قائلان به امامتش و [[منتظران]] ظهورش [[برترین]] اهل هر زمانی هستند زیرا [[خداوند]] بلندمرتبه به آنان از [[عقل]] و [[فهم]] و [[معرفت]] آن اندازه بخشیده است که به سبب آن، [[غیبت]] نزدشان به مانند مشاهده گردیده است، و [[خداوند]] آنان را در آن زمان همچون [[مجاهدان]] با [[شمشیر]] در پیش‌روی [[پیامبر خدا]] {{صل}} قرار داده است"<ref>{{متن حدیث| يَا أَبَا خَالِدٍ! إِنَّ أَهْلَ زَمَانِ غَيْبَتِهِ الْقَائِلُونَ بِإِمَامَتِهِ الْمُنْتَظِرُونَ لِظُهُورِهِ أَفْضَلُ أَهْلِ كُلِّ زَمَانٍ لِأَنَّ اللَّهَ تَعَالَى ذِكْرُهُ أَعْطَاهُمْ مِنَ الْعُقُولِ وَ الْأَفْهَامِ وَ الْمَعْرِفَةِ مَا صَارَتْ بِهِ الْغَيْبَةُ عِنْدَهُمْ بِمَنْزِلَةِ الْمُشَاهَدَةِ وَ جَعَلَهُمْ فِي ذَلِكَ الزَّمَانِ بِمَنْزِلَةِ الْمُجَاهِدِينَ بَيْنَ يَدَيْ رَسُولِ اللَّهِ {{صل}} بِالسَّيْفِ...}}؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۲۲، باب ۲۲ ح۴.</ref>.
 
[[امام صادق]]{{ع}} ضمن [[حدیثی]] می‌‌فرماید: "[[منتظر]] [[امام دوازدهم]] مانند کسی است که [[شمشیر]] خود را در پیشگاه [[پیامبر خدا]] {{صل}} برهنه کرده، از آن [[حضرت]] [[دفاع]] می‌‌کند" <ref>{{متن حدیث|...الْمُنْتَظِرُ لِلثَّانِي عَشَرَ كَالشَّاهِرِ سَيْفَهُ بَيْنَ يَدَيْ رَسُولِ اللَّهِ {{صل}} يَذُبُّ عَنْهُ...}}؛ بحار الانوار، ج۵۲،، ص۱۲۹، باب ۲۲، ح۲۴.
</ref>.
</ref>.
::::::در [[انتظار توانمند]] از نگاه [[معصومان]] {{عم}} همه ابعاد و ارکان [[استوار]] [[مکتب]] [[تجلی]] دارد، از [[توحید]] [[ناب]] [[خداوند]] رحمان تا [[رسالت]] [[پیامبران]] و [[امامت]] [[امامان]]. از برآورده شدن آرزوی همه [[پیامبران]] در [[دادگری]] و [[عدالت‌گستری]]، و از عملی گردیدن [[امید]] همه [[مستضعفان]] در رهایی و [[نجات]] از [[ظلم]] و [[بیداد]]، و [[فحشا]] و [[فساد]] تا برپایی [[حکومت عادلانه]] و [[اقامه نماز]] و [[تجلی]] کامل همه [[خوبی‌ها]] و نیکی‌ها و محو کامل همه [[بدی‌ها]] و [[زشتی‌ها]]»<ref>[[حیدر علی رستمی|رستمی، حیدر علی]]، [[جایگاه انتظار توان­مند در معارف شیعه (مقاله)|جایگاه انتظار توان­مند در معارف شیعه]]، ص۲۰۲-۲۱۴.</ref>.
 
در [[انتظار توانمند]] از نگاه [[معصومان]] {{عم}} همه ابعاد و ارکان [[استوار]] [[مکتب]] [[تجلی]] دارد، از [[توحید]] [[ناب]] [[خداوند]] رحمان تا [[رسالت]] [[پیامبران]] و [[امامت]] [[امامان]]. از برآورده شدن آرزوی همه [[پیامبران]] در [[دادگری]] و [[عدالت‌گستری]]، و از عملی گردیدن [[امید]] همه [[مستضعفان]] در رهایی و [[نجات]] از [[ظلم]] و [[بیداد]]، و [[فحشا]] و [[فساد]] تا برپایی [[حکومت عادلانه]] و [[اقامه نماز]] و [[تجلی]] کامل همه [[خوبی‌ها]] و نیکی‌ها و محو کامل همه [[بدی‌ها]] و [[زشتی‌ها]]»<ref>[[حیدر علی رستمی|رستمی، حیدر علی]]، [[جایگاه انتظار توان­مند در معارف شیعه (مقاله)|جایگاه انتظار توان­مند در معارف شیعه]]، ص۲۰۲-۲۱۴.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
۴۱۵٬۰۷۸

ویرایش