جز
جایگزینی متن - '\: \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به ': $1 '
جز (جایگزینی متن - '\. \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به '. $1 ') |
جز (جایگزینی متن - '\: \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به ': $1 ') |
||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
[[پرونده:1100786.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[مصطفی سلیمانیان]]]] | [[پرونده:1100786.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[مصطفی سلیمانیان]]]] | ||
::::::حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[مصطفی سلیمانیان]]''' در کتاب ''«[[مقامات امامان (کتاب)|مقامات امامان]]»'' در اینباره گفته است: | ::::::حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[مصطفی سلیمانیان]]''' در کتاب ''«[[مقامات امامان (کتاب)|مقامات امامان]]»'' در اینباره گفته است: | ||
«مسئله سهوالنبی یکی از مسائلی است که در باب [[مقام]] [[عصمت اهل بیت]]{{عم}} وجود دارد و نظرات و [[فهم]] [[شیعیان]] درباره آن بسیار متفاوت بوده است، به طوریکه معرکه آراء شده و دو طرف این بحث همدیگر را متهم به [[غلو]] و [[تقصیر]] کردهاند. لذا لازم است این مسئله در حد گنجایش این کتاب مطرح شود. جناب [[محمد بن الحسن]] معروف به [[ابن ولید قمی]] (م۳۴۳) و شاگردش [[محمد بن علی بن حسین بن بابویه]] معروف به [[شیخ صدوق]] (م۳۸۱) و [[ابوعلی طبرسی]] و ظاهر کتاب [[کلینی]] و شیخ [[محمدتقی تستری]] و ظاهر [[کلام]] [[علامه طباطبایی]] این است که: در عین اینکه [[ائمه]]{{عم}} از [[گناه صغیره]] و [[کبیره]] معصوماند و [[عصمت]] ایشان در [[تبلیغ]] و تبیین [[رسالت]] و [[احکام دین]] لازم است<ref>الاعتقادات فی دین الامامیه، ص۹۶.</ref> اما جایز است که ایشان به خاطر مصلحتی [[سهو]] بفرمایند. مستند این نظریه روایاتی است که بر طبق آنها [[پیامبر]]{{صل}} در یکی از روزها برای [[نماز صبح]] [[خواب]] ماندند و نمازشان [[قضا]] شد یا اینکه برطبق برخی [[روایات]] در جایی که نباید [[سلام]] [[نماز]] بدهند سلام دادند، یا اینکه در هنگام قرائت نماز، قسمتی از [[سوره]] را [[اشتباه]] یا ناقص خواندند. دانشمندانی ذکر شده این سهو را خواست [[خداوند]] میدانند و [[مصلحت]] آن را سه مطلب معرفی میکنند: | |||
اول اینکه فرق بین [[خالق]] و مخلوق معلوم شود و [[مردم]] [[ربوبیت]] را از پیامبر [[نفی]] کرده و او را بشری مخلوق بشمارند و پروردگاری غیر از خداوند برای خود قائل نشوند و بدانند تنها خداوند [[حی]] و قیوم است که خواب او را نمیگیرد و سهو و اشتباه نمیکند. دوم اینکه با این اتفاق [[حکم]] سهو برای [[مسلمین]] معلوم شود و بدانند اگر [[سهوی]] در نماز رخ داد چگونه باید عمل کنند. سوم این که اگر کسی در نماز سهو کرد یا خوابش برد کسی او را [[مذمت]] نکند و بگویند پیامبر هم سهو کرد و برای [[نماز]] خوابش برد. | |||
پس [[سهو پیامبر]] در غیرتبلیغِ امورِ [[شریعت]] جایز است، زیرا ایشان در اینگونه امور [[انسانی]] به [[حکم]] [[آیه]] {{متن قرآن|أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ}}<ref>«بگو: جز این نیست که من هم بشری چون شمایم» سوره کهف، آیه ۱۱۰.</ref> مانند سایر [[انسانها]] هستند، و همانطور که انسانها [[خواب]] و [[سهو]] و بیهوشی دارند، [[پیامبر]] و [[ائمه]] همچنین هستند؛ البته با این فرق که سهو [[نبی]] از سوی خداست و سهو [[مردم]] از ناحیه [[شیطان]] است؛ زیرا شیطان بر [[پیامبران]] [[تسلط]] ندارد: {{متن قرآن|إِنَّمَا سُلْطَانُهُ عَلَى الَّذِينَ يَتَوَلَّوْنَهُ وَالَّذِينَ هُمْ بِهِ مُشْرِكُونَ}}<ref>«چیرگی او تنها بر کسانی است که دوستش میدارند و بر کسانی که به او شرک میورزند» سوره نحل، آیه ۱۰۰.</ref><ref>الفقیه، ج۱، ص۳۵۸ تا ۳۶۰.</ref>. | پس [[سهو پیامبر]] در غیرتبلیغِ امورِ [[شریعت]] جایز است، زیرا ایشان در اینگونه امور [[انسانی]] به [[حکم]] [[آیه]] {{متن قرآن|أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ}}<ref>«بگو: جز این نیست که من هم بشری چون شمایم» سوره کهف، آیه ۱۱۰.</ref> مانند سایر [[انسانها]] هستند، و همانطور که انسانها [[خواب]] و [[سهو]] و بیهوشی دارند، [[پیامبر]] و [[ائمه]] همچنین هستند؛ البته با این فرق که سهو [[نبی]] از سوی خداست و سهو [[مردم]] از ناحیه [[شیطان]] است؛ زیرا شیطان بر [[پیامبران]] [[تسلط]] ندارد: {{متن قرآن|إِنَّمَا سُلْطَانُهُ عَلَى الَّذِينَ يَتَوَلَّوْنَهُ وَالَّذِينَ هُمْ بِهِ مُشْرِكُونَ}}<ref>«چیرگی او تنها بر کسانی است که دوستش میدارند و بر کسانی که به او شرک میورزند» سوره نحل، آیه ۱۰۰.</ref><ref>الفقیه، ج۱، ص۳۵۸ تا ۳۶۰.</ref>. | ||
خط ۳۹: | خط ۴۱: | ||
'''بررسی [[روایات]] سهوالنبی''': درباره سهوالنبی [[دوازده]] [[روایت]] وجود دارد که برخی از ثقات و اجلاء و [[اصحاب اجماع]] آنها را روایت کردهاند، راویانی مانند [[سماعه بن مهران]]، [[ابن صدقه]]، [[سعید اعرج]]، [[جمیل بن دراج]]، [[ابوبصیر]]، [[زید شحام]]، [[أبوسعید قماط]]، [[ابوبکر حضرمی]]. از این دوازده روایت چهار روایت دارای [[سند صحیح]] و یکی دارای [[سند]] [[حسن]] و باقی اسناد غیر صحیحه میباشد؛ بیشتر آنها را [[مشایخ]] ثلاث در [[کتب اربعه]] نقل کردهاند و باقی آنها در کتاب [[عیون اخبار الرضا]]{{ع}} و [[محاسن برقی]] و [[فقه]] [[رضوی]] نقل شده است، در اینجا لازم است به متن کامل این روایات اشاره شود: | '''بررسی [[روایات]] سهوالنبی''': درباره سهوالنبی [[دوازده]] [[روایت]] وجود دارد که برخی از ثقات و اجلاء و [[اصحاب اجماع]] آنها را روایت کردهاند، راویانی مانند [[سماعه بن مهران]]، [[ابن صدقه]]، [[سعید اعرج]]، [[جمیل بن دراج]]، [[ابوبصیر]]، [[زید شحام]]، [[أبوسعید قماط]]، [[ابوبکر حضرمی]]. از این دوازده روایت چهار روایت دارای [[سند صحیح]] و یکی دارای [[سند]] [[حسن]] و باقی اسناد غیر صحیحه میباشد؛ بیشتر آنها را [[مشایخ]] ثلاث در [[کتب اربعه]] نقل کردهاند و باقی آنها در کتاب [[عیون اخبار الرضا]]{{ع}} و [[محاسن برقی]] و [[فقه]] [[رضوی]] نقل شده است، در اینجا لازم است به متن کامل این روایات اشاره شود: | ||
[[عثمان بن سعید]] از سماعه بن مهران نقل کرده: [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: همانا [[پیامبر]] [[نماز ظهر]] را برای [[مردم]] دو رکعت خواند، سپس سهو کرد و [[سلام]] داد. ذوالشمالین گفت: ای [[رسول خدا]] آیا درباره [[نماز]] چیزی نازل شده است؟ پیامبر فرمود: چگونه؟ ذوالشمالین گفت: نماز را دو رکعت خواندید! [[پیامبر]] فرمود: آیا شما همچنین میگویید؟ [[مردم]] گفتند: بله. | |||
پس پیامبر ایستادند و [[نماز]] را کامل کرده و دو [[سجده]] [[سهو]] به جا آوردند»<ref>کافی، ج۳، ص۳۵۵.</ref>. | پس پیامبر ایستادند و [[نماز]] را کامل کرده و دو [[سجده]] [[سهو]] به جا آوردند»<ref>کافی، ج۳، ص۳۵۵.</ref>. | ||
و [[شیخ طوسی]] هم همین [[روایت]] را با دو [[سند]] زیر نقل کرده است: | و [[شیخ طوسی]] هم همین [[روایت]] را با دو [[سند]] زیر نقل کرده است: | ||
[[احمد بن محمد]] از [[حسن بن علی بن فضال]] از ابیجمیله از زید شحام از ابیاسامه از [[امام صادق]]{{ع}}...<ref>تهذیب الأحکام، ج۲، ص۳۵۲.</ref>. ۲) [[سعد بن عبدالله]] از [[احمد بن محمد]] از [[حسین]] از [[فضاله]] از [[سیف بن عمیره]] از [[ابوبکر]] حضرمی از امام صادق{{ع}}...<ref>تهذیب الأحکام، ج۲، ص۱۸۰: {{متن حدیث|إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ{{صل}} سَهَا فَسَلَّمَ فِي رَكْعَتَيْنِ ثُمَ ذَكَرَ حَدِيثَ ذِي الشِّمَالَيْنِ فَقَالَ ثُمَّ قَامَ فَأَضَافَ إِلَيْهَا رَكْعَتَيْنِ}}.</ref>. | |||
[[محمد بن یحیی]] از [[احمد بن محمد بن عیسی]] از [[علی بن نعمان]] از [[سعید]] اعرج نقل کرده: شنیدم امام صادق{{ع}} میفرماید: «پیامبر نماز خواند و در رکعت دوم [[سلام]] داد. کسانی که پشت سر ایشان بودند گفتند: آیا درباره نماز مطلب جدیدی اتفاق افتاده؟ پیامبر فرمود: چگونه؟ گفتند: نماز را دو رکعتی خواندید! پیامبر فرمود: ای ذوالیدین آیا چنین است؟ و او همان کسی است که او را ذوالشمالین صدا میکنند. وی گفت: بله. پس پیامبر بنا را بر نمازش گذاشت و آن را به صورت چهار رکعتی تمام کرده و فرمود: [[خداوند]] به خاطر [[رحمت]] بر [[امت]]، پیامبر را به [[فراموشی]] کشاند. آیا نمیدانی اگر شخصی چنین میکرد مردم او را [[سرزنش]] کرده و میگفتند نمازت قبول نمیشود، اما اگر کسی که امروز چنین کند میگویند [[سنّت]] [[رسول الله]] است و [[الگو]] شده و پیامبر دو سجده هم به خاطر [[سخن گفتن]] بین نماز انجام دادند»<ref>کافی، ج۳، ص۳۵۷؛ تهذیب، ج۲، ص۳۴۵.</ref>. | [[محمد بن یحیی]] از [[احمد بن محمد بن عیسی]] از [[علی بن نعمان]] از [[سعید]] اعرج نقل کرده: شنیدم امام صادق{{ع}} میفرماید: «پیامبر نماز خواند و در رکعت دوم [[سلام]] داد. کسانی که پشت سر ایشان بودند گفتند: آیا درباره نماز مطلب جدیدی اتفاق افتاده؟ پیامبر فرمود: چگونه؟ گفتند: نماز را دو رکعتی خواندید! پیامبر فرمود: ای ذوالیدین آیا چنین است؟ و او همان کسی است که او را ذوالشمالین صدا میکنند. وی گفت: بله. پس پیامبر بنا را بر نمازش گذاشت و آن را به صورت چهار رکعتی تمام کرده و فرمود: [[خداوند]] به خاطر [[رحمت]] بر [[امت]]، پیامبر را به [[فراموشی]] کشاند. آیا نمیدانی اگر شخصی چنین میکرد مردم او را [[سرزنش]] کرده و میگفتند نمازت قبول نمیشود، اما اگر کسی که امروز چنین کند میگویند [[سنّت]] [[رسول الله]] است و [[الگو]] شده و پیامبر دو سجده هم به خاطر [[سخن گفتن]] بین نماز انجام دادند»<ref>کافی، ج۳، ص۳۵۷؛ تهذیب، ج۲، ص۳۴۵.</ref>. |