اقسام و انواع علم غیب کداماند؟ (پرسش) (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۲۴ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۷:۰۰
، ۲۴ دسامبر ۲۰۲۱ربات: جایگزینی خودکار متن (-:::::* +*)
جز (جایگزینی متن - '\: \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به ': $1 ') |
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-:::::* +*)) |
||
خط ۱۱۰: | خط ۱۱۰: | ||
'''[[علم غیب]] از جهت عالم به آن:''' (۱): [[علم غیب]] خداوند؛ (۲): [[علم غیب]] فرشتگان؛ (۳): [[علم غیب]] انسانها: «الف: [[پیامبر]]؛ ب: [[امام]]؛ ج: دیگران». (...) | '''[[علم غیب]] از جهت عالم به آن:''' (۱): [[علم غیب]] خداوند؛ (۲): [[علم غیب]] فرشتگان؛ (۳): [[علم غیب]] انسانها: «الف: [[پیامبر]]؛ ب: [[امام]]؛ ج: دیگران». (...) | ||
* '''[[علم غیب]] بر دو قسم است:''' (۱): اختصاصی ذات اقدس الهی است، و دیگران هیج آگاهی از آن ندارند{{متن قرآن|قُل لّا يَعْلَمُ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ الْغَيْبَ إِلاَّ اللَّهُ وَمَا يَشْعُرُونَ أَيَّانَ يُبْعَثُونَ}} <ref> بگو: جز خداوند کسی در آسمانها و زمین غیب را نمیداند و درنمییابند که چه هنگام برانگیخته خواهند شد؛ سوره نمل، آیه: ۶۵.</ref><ref>آیاتی که [[علم غیب]] را مختص به خداوند میداند انعام، آیه٥٩، نمل، آیه٦٥، یونس، آیه٢٠، نحل، آیه٧٧، هود، آیه١٢٣، کهف، آیه٢٦، بقره، آیه٣٣، فاطر، آیه٣٨، مائده، آیه١٠٩، آلعمران، آیه١٨٢، انعام، آیه٧٣، توبه، آیه٩٤ و ١٠٥</ref>؛ اینها حقایقی هستند نایافتنی که نه تنها حس و تجربه بلکه عقل و کشف و شهود هم در قلمرو آن راه ندارند(...). ذات و حقیقت خداوند از این قبیل هاست. (۲): [[علم غیب|علم غیب هایی]] است که غیر خداوند از آن آگاهی دارند مانند: [[ملائکه]]، [[انبیاء]]، [[امامان معصوم]] و بعضی دیگر از انسانها. که [[غیب دانی]] هر کدام بستگی به جهت مراتب نسبیت آنها دارد. | |||
* '''[[علم غیب]] از جهت علم و معرفت:''' (۱): [[علم غیب]] به معنای عام آن که بعضی میدانند و بعضی نمیدانند به دو قسم تقسیم میشود: (۱): علم مطلق که فقط اختصاص به خداوند دارد؛ (۲): [[علم غیب]] نسبی است که در این قسم میتوان [[علم غیب]] هر کس را نسبت به دیگری نسبی دانست، مانند علم خداوند نسبت به علم دیگران که آنچه را که برای دیگران غیب محسوب میشود برای او آشکار وعیان است.(...) (۲): بعضی از علومی که امکان کشف آنها بر اثر کنکاش و جستجو وجود دارد، مثل علم نجوم، ستارگان و غیره، در این موارد بعضی از افراد که وسائل واسباب کشف را دارا هستند میدانند و دیگران از آن آگاهی محروم میباشند. (۳): علمی که هیچکس بر آنها غیر خداوند آگاهی ندارد، حتی [[ملائکه]] مقرب و [[انبیاء]] مرسل هم نمیدانند، این نوعی است که قرآن با صراحت بیان میکند: {{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۶۵ سوره نمل چگونه علم غیب غیر از خدا اثبات میشود؟ (پرسش)|قُل لّا يَعْلَمُ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ الْغَيْبَ إِلاَّ اللَّهُ]]}}<ref>نمل، آیه۶۵</ref>. | |||
* '''علم غیب از جهت زمان:''' (۱): [[علم غیب]] گاهی مربوط به جریانات، قصهها و اخبار گذشته میشود، مثل داستانهای قرآنی از امتهای گذشته، که علم به این گونه غیب عا نسبی است، عدهای میدانند و عدهای نمیدانند، پس نسبت به کسانی که نمیدانند غیب است، مثلا داستان [[حضرت یوسف]] برای [[حضرت محمد]]{{صل}} غیب دانسته شده ولی نسبت به برادران او غیب نیست. (۲): [[علم غیب]] گاهی مربوط به زمان حاضر میشود، چه بسا جریاناتی فی الحال در عالم محقق میشود و ما از آنها آگاه نمیشویم، در حالی که عده ای به وسیله وسائل ارتباطی که در اختیار دارند فورا متوجه میشوند، بنابراین برای کسانی که این ابزار را ندارند غیب است. (۳): [[علم غیب]] گاهی مربوط به زمان آینده است، مثل علم به قیامت و موارد شبیه آن، در این صورت شامل علم اختصاصی الهی میشود و اگر [[انبیاء]] و اولیاء در این باره گزارشی میدهند، به تعلیم خداوند است و استقلالی در آگاهی ندارند. | |||
در این تقسیم بندیها به یک نتیجه میرسیم که [[علم غیب]] واقعی اختصاصی است، آنگونه که قرآن بیان میکند: {{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۲۰ سوره یونس چگونه علم غیب غیر خدا ثابت میشود؟ (پرسش)|إِنَّمَا الْغَيْبُ لِلَّهِ]]}}<ref>یونس، آیه ۲۰.</ref>، {{متن قرآن|إِنَّمَا}} در آیه به معنای حصر است، یعنی غیب مختص به خداست، زیرا اخبار غیبی [[انبیاء]] و اولیاء الهی نیز به تعلیم خداوند است، و عنایتی است از جانب حق تعالی به آنها؛ به عبارت دیگر دو نوع غیب متصور است یک نوع غیب غیر مشهود، یک نوع غیب غیر موجود، گاه میشود که چیزی به علت عدم حضور و شهود نزد شخصی غائب از نظر و مخفی است، چنان چه مشهود گردد برای آن شخص دیگر غیب نمیباشد، و برای دیگران که از مشاهده آن محروم هستند غیب محسوب میشود؛ زیرا هم موجود است و هم مشهود، گاه چیزی علاوه بر اینکه مشهود نیست، موجود هم نیست مانند اموری که مقدر شده برای آینده اما از اسرار و مکنونات عندالله است، غیر از خداوند هیچ کس نسبت به آنها آگاهی ندارد اما خداوند بعضی از بندگان خاص خود را آنگونه که در قرآن متذکر شده از بعضی از آنها آگاه میگرداند»<ref>[[علم غیب از نگاه عقل و وحی (کتاب)|علم غیب از نگاه عقل و وحی]]، ص ۱۰۱</ref>. | در این تقسیم بندیها به یک نتیجه میرسیم که [[علم غیب]] واقعی اختصاصی است، آنگونه که قرآن بیان میکند: {{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۲۰ سوره یونس چگونه علم غیب غیر خدا ثابت میشود؟ (پرسش)|إِنَّمَا الْغَيْبُ لِلَّهِ]]}}<ref>یونس، آیه ۲۰.</ref>، {{متن قرآن|إِنَّمَا}} در آیه به معنای حصر است، یعنی غیب مختص به خداست، زیرا اخبار غیبی [[انبیاء]] و اولیاء الهی نیز به تعلیم خداوند است، و عنایتی است از جانب حق تعالی به آنها؛ به عبارت دیگر دو نوع غیب متصور است یک نوع غیب غیر مشهود، یک نوع غیب غیر موجود، گاه میشود که چیزی به علت عدم حضور و شهود نزد شخصی غائب از نظر و مخفی است، چنان چه مشهود گردد برای آن شخص دیگر غیب نمیباشد، و برای دیگران که از مشاهده آن محروم هستند غیب محسوب میشود؛ زیرا هم موجود است و هم مشهود، گاه چیزی علاوه بر اینکه مشهود نیست، موجود هم نیست مانند اموری که مقدر شده برای آینده اما از اسرار و مکنونات عندالله است، غیر از خداوند هیچ کس نسبت به آنها آگاهی ندارد اما خداوند بعضی از بندگان خاص خود را آنگونه که در قرآن متذکر شده از بعضی از آنها آگاه میگرداند»<ref>[[علم غیب از نگاه عقل و وحی (کتاب)|علم غیب از نگاه عقل و وحی]]، ص ۱۰۱</ref>. | ||
خط ۱۹۳: | خط ۱۹۳: | ||
«[[علم غیب]] در آموزههای قرآنی به دو نوع تعریف شده ست: مطلق و نسبی. | «[[علم غیب]] در آموزههای قرآنی به دو نوع تعریف شده ست: مطلق و نسبی. | ||
*[[غیب مطلق]]: به چیزی گفته میشود که برای همگان و در همه مقاطع وجودی، [[غیب]] باشد، مانند ذات اقدس الهی که با حواس درک کردنی است و نه با قلب و فکر قابل احاطه و اکتناه است؛ آیاتی مانند {{متن قرآن|لاَّ تُدْرِكُهُ الأَبْصَارُ وَهُوَ يُدْرِكُ الأَبْصَارَ وَهُوَ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ}}<ref>چشمها او را در نمییابند و او چشمها را در مییابد و او نازکبین آگاه است؛ سوره انعام، آیه ۱۰۳.</ref> و احادیثی همچون {{عربی|"َ يَا مَنْ لَا تَحْوِيهِ الْفِكَرُ "}}<ref>کفعمی؛ المصباح، ص۲۵۸.</ref> بر این دسته دلالت دارد. افزون بر ین، بر پایۀ روایات<ref>[[ابن ابی الحدید]]؛ شرح نهج البلاغه، خطبه ۱۲۸.</ref> علم به روز قیامت از علوم غیبی مطلق است که کسی جز خداوند از آن آگاهی ندارد. | |||
*[[غیب]] نسبی: چیزی است که تنها در برخی مقاطع وجودی برای برخی از افراد [[غیب]] باشد؛ مانند: فرشتگان، اخبار گذشتگان و اخبار مربوط به آینده و ... . چنین مواردی که برای بیشتر مردم از مغیبات است برای [[پیامبر]]{{صل}} و اولیای خداوند [[غیب]] نیست؛ از این رو، [[امام علی]]{{ع}} میفرمایند: {{عربی|" لَوْ كُشِفَ الْغِطَاءُ مَا ازْدَدْتُ يَقِينا"}}<ref>شافعی، [[محمد بن طلحه]]؛ مطالب السؤال فی مناقب آل الرسول، ص ۹۲.</ref>»<ref>[[امامت در استنادهای قرآنی امام رضا (مقاله)|امامت در استنادهای قرآنی امام رضا]]، ص ۶۵ و ۶۶.</ref>. | |||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۲۱۹: | خط ۲۱۹: | ||
«'''اقسام [[علم غیب]]:''' | «'''اقسام [[علم غیب]]:''' | ||
*'''قسم اول:''' اموری هستند که هرگز در محدوده و قلمرو حس انسان، قرار نمیگیرند. مانند حقیقت ذات پروردگار جهان، فرشتگان، امور مربوط به معاد و ... . انسان زمانی میتواند از حقیقت برخی موجودات مانند فرشتگان آگاهی پیدا کند که ظرف وجودی او دگرگون شده و وارد عالم غیب شود و گرنه با این ظرفیت وجودی نمیتواند، به این امور علم پیدا کند. | |||
*'''قسم دوم:''' حوادث غیبی که در گذشته اتفاق افتاده و یا در آینده رخ خواهد داد. بدین معنا که حوادث گذشته و آینده برای ما در حال حاضر از امور غیبی هستند که با خبر دادن از آنها، در قلمرو درک ما در خواهند آمد. | |||
*'''قسم سوم:''' از امور غیبی، اکتشافات علمی بشر هستند که مدتها برای انسان غایب بود و پس از آن وارد قلمرو حس انسان شد. قوانینی مانند قانون جاذبه زمین، قانون گریز از مرکز و ... از جمله این قوانین هستند. با نظر به این اقسام سه گانه روشن شد که برخی امور غیبی مانند شناخت حقیقت ذات خداوند متعال محال است به صید قوای انسان در آید و برخی دیگر ممکن است، انسان بتواند به آنها دست پیدا کند»<ref>[http://intjz.net/maqalat/sh-elm%20ghib.html#_ednref11 جستاری در مسئله علم غیب، منتشر شده در نشریه الکترونیکی قرآنپژوهی]</ref>. | |||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش |