عوامل ایجاد کننده انتظار چیستند؟ (پرسش) (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۲۴ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۷:۱۲
، ۲۴ دسامبر ۲۰۲۱ربات: جایگزینی خودکار متن (-:::::* +*)
جز (جایگزینی متن - '\: \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به ': $1 ') |
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-:::::* +*)) |
||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
[[پرونده:152046.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[سید محمد بنیهاشمی]]]] | [[پرونده:152046.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[سید محمد بنیهاشمی]]]] | ||
::::::حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[سید محمد بنیهاشمی]]'''، در کتاب ''«[[سلسله درسهای مهدویت ج۱۰ (کتاب)|انتظار فرج]]»'' در اینباره گفته است: | ::::::حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[سید محمد بنیهاشمی]]'''، در کتاب ''«[[سلسله درسهای مهدویت ج۱۰ (کتاب)|انتظار فرج]]»'' در اینباره گفته است: | ||
*«'''اول''': [[یقین]] داشتن به وقوع چیزی. یعنی این که [[انسان]] واقع شدن چیزی را به طور قطع و [[یقین]] بداند و هیچ [[شک]] و تردیدی در آن نداشته باشد. در این صورت [[انتظار]] وقوع آن خود به خود در شخص حاصل میگردد. هر [[قدر]] این [[علم]] و [[یقین]] قویتر باشد، [[انتظار]] وقوع آن هم شدیدتر است. | |||
*'''دوم''': نزدیک شدن وقوع آن چیز. ممکن است واقع شدن چیزی را [[انسان]] با قطع و [[یقین]] بداند، ولی وقوع آن را در آیندهای دور ببیند. در این صورت حالت [[انتظار]] برای آن واقعه ضعیف است. هر [[قدر]] وقوع آن را نزدیکتر ببیند، انتظارش در مورد آن بیشتر خواهد بود. | |||
*'''سوم''': [[دوست]] داشتن آن وضعیتی که به وقوع آن [[علم]] دارد. [[انسان]] هر اندازه چیزی را که خبر از وقوعش دادهاند بیشتر [[دوست]] بدارد، حالت انتظارش نسبت به آن شدیدتر میشود. چه بسا خبر قطعی از واقع شدن چیزی به [[انسان]] داده شود ولی آن چیز مطبوع و [[محبوب]] او نباشد، در این صورت قطعاً انتظارش نسبت به آن کمتر و ضعیفتر میباشد. | |||
*'''چهارم''': [[دوست]] داشتن آن کسی که خبر از آمدنش دادهاند. اگر [[انسان]] به آمدن کسی [[یقین]] داشته باشد، هر [[قدر]] او را بیشتر [[دوست]] بدارد، آمدنش را بیشتر [[انتظار]] میکشد. | |||
اگر این چهار عامل در مورد وقوع چیزی موجود باشد، قهراً و قطعاً [[انتظار]] وقوع آن هم قابل توجه خواهد بود و هیچ نیازی به [[امر]] نسبت به آن نیست. به کسی که این مقدمات برایش حاصل شده، لازم نیست گفته شود که: "[[منتظر]] باش!" چون او قطعاً [[منتظر]] هست. حتی نمیتوان گفت: "[[منتظر]] نباش!" زیرا با وجود این عوامل، او نمیتواند [[منتظر]] نباشد. در مورد [[انتظار]] [[ظهور امام عصر]] {{ع}} هم مطلب از همین قرار است.<ref>البته [[انتظار ظهور]] یک [[مصلح جهانی]] در غیر [[اسلام]] هم مطرح بوده است ولی مبنای ما در این کتاب بحث [[انتظار]] در [[فرهنگ]] [[امامیه]] ([[شیعیان]] [[دوازده امامی]]) است که در آن، [[منجی بشر]] شخص [[حضرت]] [[حجة بن الحسن العسکری]] {{ع}} هستند و [[انتظار]] را صرفاً نسبت به [[ظهور]] ایشان مطرح میکنیم</ref>. برای آن که حال [[انتظار]] ایشان در کسی پیدا شود، باید مقدماتش فراهم شود. اگر مقدمات محقق محقق باشد، [[انتظار]] هم هست و نیازی به [[امر]] نسبت به آن نیست. و اگر آن مقدمات نباشد، [[انتظار]] حاصل شدنی نیست. مهمترین این مقدمات همان چهار عامل مذکور است: | اگر این چهار عامل در مورد وقوع چیزی موجود باشد، قهراً و قطعاً [[انتظار]] وقوع آن هم قابل توجه خواهد بود و هیچ نیازی به [[امر]] نسبت به آن نیست. به کسی که این مقدمات برایش حاصل شده، لازم نیست گفته شود که: "[[منتظر]] باش!" چون او قطعاً [[منتظر]] هست. حتی نمیتوان گفت: "[[منتظر]] نباش!" زیرا با وجود این عوامل، او نمیتواند [[منتظر]] نباشد. در مورد [[انتظار]] [[ظهور امام عصر]] {{ع}} هم مطلب از همین قرار است.<ref>البته [[انتظار ظهور]] یک [[مصلح جهانی]] در غیر [[اسلام]] هم مطرح بوده است ولی مبنای ما در این کتاب بحث [[انتظار]] در [[فرهنگ]] [[امامیه]] ([[شیعیان]] [[دوازده امامی]]) است که در آن، [[منجی بشر]] شخص [[حضرت]] [[حجة بن الحسن العسکری]] {{ع}} هستند و [[انتظار]] را صرفاً نسبت به [[ظهور]] ایشان مطرح میکنیم</ref>. برای آن که حال [[انتظار]] ایشان در کسی پیدا شود، باید مقدماتش فراهم شود. اگر مقدمات محقق محقق باشد، [[انتظار]] هم هست و نیازی به [[امر]] نسبت به آن نیست. و اگر آن مقدمات نباشد، [[انتظار]] حاصل شدنی نیست. مهمترین این مقدمات همان چهار عامل مذکور است: |