آیا علم غیب معصوم قابلیت افزایش دارد؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
ربات: جایگزینی خودکار متن (-:::::# +#)
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-:::::* +*))
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-:::::# +#))
خط ۱۱۳: خط ۱۱۳:


*افزایش [[علم امام]]{{ع}} دو معنا دارد:
*افزایش [[علم امام]]{{ع}} دو معنا دارد:
:::::#نوعی از علومی که دائماً به [[امام]]{{ع}} افزوده می‌شود، همان سیر نفس [[امام]]{{ع}} در عالم کلیات و تجلی اسماء کلیه الهیه است، که همواره و پی‌در‌پی تحقق می‌پذیرد و این تجلیات اسمائی و صفاتی مافوق عالم حس و خیال و عقل می‌باشد. از این نوع تجلیات به سفر دوم از اسفار اربعه یعنی سیر فی‌الحق و فی‌الله تعبیر می‌کنند که پایان ناپذیر است.
#نوعی از علومی که دائماً به [[امام]]{{ع}} افزوده می‌شود، همان سیر نفس [[امام]]{{ع}} در عالم کلیات و تجلی اسماء کلیه الهیه است، که همواره و پی‌در‌پی تحقق می‌پذیرد و این تجلیات اسمائی و صفاتی مافوق عالم حس و خیال و عقل می‌باشد. از این نوع تجلیات به سفر دوم از اسفار اربعه یعنی سیر فی‌الحق و فی‌الله تعبیر می‌کنند که پایان ناپذیر است.


طبق روایات در شب‌های جمعه [[ائمه]]{{عم}} به عرش الهی می‌روند و بازمی‌گردند و بر قلوبشان علومی خاص افاضه می‌شود؛ شاید این علوم از این دست باشد:{{عربی|«عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ قَالَ: إِنَّ لَنَا فِي لَيَالِي الْجُمُعَةِ لَشَأْناً مِنَ الشَّأْنِ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ أَيَّ شَأْنٍ قَالَ يُؤْذَنُ لِلْمَلَائِكَةِ وَ النَّبِيِّينَ وَ الْأَوْصِيَاءِ الْمَوْتَى وَ الْأَرْوَاحِ الْأَوْصِيَاءِ وَ الْوَصِيِّ الَّذِي بَيْنَ ظَهْرَانَيْكُمْ يُعْرَجُ بِهَا إِلَى السَّمَاءِ فَيَطُوفُونَ بِعَرْشِ رَبِّهَا أُسْبُوعاً وَ هُمْ يَقُولُونَ سُبُّوحٌ قُدُّوسٌ رَبُّ الْمَلَائِكَةِ وَ الرُّوحِ حَتَّى إِذَا فَرَغُوا صَلَّوْا خَلْفَ كُلِّ قَائِمَةٍ لَهُ رَكْعَتَيْنِ ثُمَّ يَنْصَرِفُونَ فَتَنْصَرِفُ الْمَلَائِكَةُ بِمَا وَضَعَ اللَّهُ فِيهَا مِنَ الِاجْتِهَادِ شديد [شَدِيداً] إِعْظَامُهُمْ لِمَا رَأَوْا وَ قَدْ زِيدَ فِي اجْتِهَادِهِمْ وَ خَوْفِهِمْ مِثْلُهُ وَ يَنْصَرِفُ النَّبِيُّونَ وَ الْأَوْصِيَاءُ وَ أَرْوَاحُ الْأَحْيَاءِ شَدِيداً عَجَبُهُمْ وَ قَدْ فَرِحُوا أَشَدَّ الْفَرَحِ لِأَنْفُسِهِمْ وَ يُصْبِحُ الْوَصِيُّ وَ الْأَوْصِيَاءُ قَدْ أُلْهِمُوا إِلْهَاماً مِنَ الْعِلْمِ عِلْماً مِثْلَ جَمِّ الْغَفِيرِ لَيْسَ شَيْ‌ءٌ أَشَدَّ سُرُوراً مِنْهُمْ اكْتُمْ فَوَ اللَّهِ لَهَذَا أَعَزُّ عِنْدَ اللَّهِ مِنْ كَذَا وَ كَذَا عِنْدَكَ حِصَنَةً قَالَ يَا مَحْبُورُ وَ اللَّهِ مَا يُلْهَمُ الْإِقْرَارُ بِمَا تَرَى إِلَّا الصَّالِحُونَ قُلْتُ وَ اللَّهِ مَا عِنْدِي‌ كَثِيرُ صَلَاحٍ قَالَ لَا تَكْذِبْ عَلَى اللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ قَدْ سَمَّاكَ صَالِحاً حَيْثُ يَقُولُ فَأُولئِكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبِيِّينَ وَ الصِّدِّيقِينَ وَ الشُّهَداءِ وَ الصَّالِحِينَ يَعْنِي الَّذِينَ آمَنُوا بِنَا وَ بِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ مَلَائِكَتِهِ وَ أَنْبِيَائِهِ وَ جَمِيعِ حُجَجِهِ عَلَيْهِ وَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ الْأَخْيَارِ الْأَبْرَارِ السَّلَامُ»}}<ref>از [[امام صادق]]{{ع}} نقل شده که فرمود: به درستی که برای ما در شبهای جمعه جایگاه ویژه ای می باشد. عرض کردم فدایت شوم، کدام جایگاه؟ فرمود به فرشتگان و پیامبران و اوصیای مرده و ارواح اوصیاء و وصی در میان شما اذن داده می‌شود که به آسمان عروج نمایند، پس ایشان یک هفته گرد عرش پروردگارشان می گردند و طواف می نمایند در حالی که می گویند، بسیار پاک و منزه و پر قداست است پروردگار فرشتگان و پروردگار روح "سبوح قدوس رب الملائکة والروح". زمانی که از طواف نمودن فارغ گردند پشت هر ستونی دو رکعت نماز به جای می آورند. سپس همه می روند؛ پس فرشتگان پس از تلاش فراوانی که خداوند متعال قرار داده -که این تلاش ناشی از بزرگداشتشان از آنچه می بینند می باشد، که به همان اندازه از این تلاش و ترس بر آنان افزوده می گردد- منصرف گردیده می روند، هم چنین پیامبران و اوصیا و ارواح زندگان منصرف می گردند در حالی که بسیار شگفت زده می باشند و برای خود بسیار شادامانند. به وصی و اوصیاء الهامی از علم الهام شده است، علمی بسیار و سرشار که هیچ کس از ایشان شادمان تر نیست. "این امر را" مخفی نگاهدار که به خدا قسم این مسأله نزد او بسیار پراهمیت تر و عزیزتر از هر امر مهم دیگر می باشد. فرمود ای محبور "مورد تنعم قرار گرفته" به خدا قسم اقرار به مطلبی که بیان کردم به کسی الهام نمی گردد مگر اینکه از صالحان و پارسایان باشد. عرض کردم به خدا قسم من مقدار زیادی از صلاح و پارسایی ندارم. [[امام]]{{ع}} فرمود به خداوند دروغ نگو، همانا خداوند متعال تو را صالح و پارسا نامید آنجا که می فرماید: ایشان همراه کسانی هستند که خداوند متعال بر ایشان نعمت قرار داد از پیامبران و راستگویان و شهدا و صالحان. صالحان یعنی کسانی که به ما و به [[امام علی|امیرالمؤمنین]]{{ع}} و فرشتگان خداوند و پیامبران او و به تمام حجتهای خداوند بر او و بر محمد و آل پاک و طاهرین دیندار او ایمان آورده‌اند؛ بحار‌الأنوار، ج‌۲۶، ص ۸۸. </ref>.
طبق روایات در شب‌های جمعه [[ائمه]]{{عم}} به عرش الهی می‌روند و بازمی‌گردند و بر قلوبشان علومی خاص افاضه می‌شود؛ شاید این علوم از این دست باشد:{{عربی|«عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ قَالَ: إِنَّ لَنَا فِي لَيَالِي الْجُمُعَةِ لَشَأْناً مِنَ الشَّأْنِ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ أَيَّ شَأْنٍ قَالَ يُؤْذَنُ لِلْمَلَائِكَةِ وَ النَّبِيِّينَ وَ الْأَوْصِيَاءِ الْمَوْتَى وَ الْأَرْوَاحِ الْأَوْصِيَاءِ وَ الْوَصِيِّ الَّذِي بَيْنَ ظَهْرَانَيْكُمْ يُعْرَجُ بِهَا إِلَى السَّمَاءِ فَيَطُوفُونَ بِعَرْشِ رَبِّهَا أُسْبُوعاً وَ هُمْ يَقُولُونَ سُبُّوحٌ قُدُّوسٌ رَبُّ الْمَلَائِكَةِ وَ الرُّوحِ حَتَّى إِذَا فَرَغُوا صَلَّوْا خَلْفَ كُلِّ قَائِمَةٍ لَهُ رَكْعَتَيْنِ ثُمَّ يَنْصَرِفُونَ فَتَنْصَرِفُ الْمَلَائِكَةُ بِمَا وَضَعَ اللَّهُ فِيهَا مِنَ الِاجْتِهَادِ شديد [شَدِيداً] إِعْظَامُهُمْ لِمَا رَأَوْا وَ قَدْ زِيدَ فِي اجْتِهَادِهِمْ وَ خَوْفِهِمْ مِثْلُهُ وَ يَنْصَرِفُ النَّبِيُّونَ وَ الْأَوْصِيَاءُ وَ أَرْوَاحُ الْأَحْيَاءِ شَدِيداً عَجَبُهُمْ وَ قَدْ فَرِحُوا أَشَدَّ الْفَرَحِ لِأَنْفُسِهِمْ وَ يُصْبِحُ الْوَصِيُّ وَ الْأَوْصِيَاءُ قَدْ أُلْهِمُوا إِلْهَاماً مِنَ الْعِلْمِ عِلْماً مِثْلَ جَمِّ الْغَفِيرِ لَيْسَ شَيْ‌ءٌ أَشَدَّ سُرُوراً مِنْهُمْ اكْتُمْ فَوَ اللَّهِ لَهَذَا أَعَزُّ عِنْدَ اللَّهِ مِنْ كَذَا وَ كَذَا عِنْدَكَ حِصَنَةً قَالَ يَا مَحْبُورُ وَ اللَّهِ مَا يُلْهَمُ الْإِقْرَارُ بِمَا تَرَى إِلَّا الصَّالِحُونَ قُلْتُ وَ اللَّهِ مَا عِنْدِي‌ كَثِيرُ صَلَاحٍ قَالَ لَا تَكْذِبْ عَلَى اللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ قَدْ سَمَّاكَ صَالِحاً حَيْثُ يَقُولُ فَأُولئِكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبِيِّينَ وَ الصِّدِّيقِينَ وَ الشُّهَداءِ وَ الصَّالِحِينَ يَعْنِي الَّذِينَ آمَنُوا بِنَا وَ بِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ مَلَائِكَتِهِ وَ أَنْبِيَائِهِ وَ جَمِيعِ حُجَجِهِ عَلَيْهِ وَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ الْأَخْيَارِ الْأَبْرَارِ السَّلَامُ»}}<ref>از [[امام صادق]]{{ع}} نقل شده که فرمود: به درستی که برای ما در شبهای جمعه جایگاه ویژه ای می باشد. عرض کردم فدایت شوم، کدام جایگاه؟ فرمود به فرشتگان و پیامبران و اوصیای مرده و ارواح اوصیاء و وصی در میان شما اذن داده می‌شود که به آسمان عروج نمایند، پس ایشان یک هفته گرد عرش پروردگارشان می گردند و طواف می نمایند در حالی که می گویند، بسیار پاک و منزه و پر قداست است پروردگار فرشتگان و پروردگار روح "سبوح قدوس رب الملائکة والروح". زمانی که از طواف نمودن فارغ گردند پشت هر ستونی دو رکعت نماز به جای می آورند. سپس همه می روند؛ پس فرشتگان پس از تلاش فراوانی که خداوند متعال قرار داده -که این تلاش ناشی از بزرگداشتشان از آنچه می بینند می باشد، که به همان اندازه از این تلاش و ترس بر آنان افزوده می گردد- منصرف گردیده می روند، هم چنین پیامبران و اوصیا و ارواح زندگان منصرف می گردند در حالی که بسیار شگفت زده می باشند و برای خود بسیار شادامانند. به وصی و اوصیاء الهامی از علم الهام شده است، علمی بسیار و سرشار که هیچ کس از ایشان شادمان تر نیست. "این امر را" مخفی نگاهدار که به خدا قسم این مسأله نزد او بسیار پراهمیت تر و عزیزتر از هر امر مهم دیگر می باشد. فرمود ای محبور "مورد تنعم قرار گرفته" به خدا قسم اقرار به مطلبی که بیان کردم به کسی الهام نمی گردد مگر اینکه از صالحان و پارسایان باشد. عرض کردم به خدا قسم من مقدار زیادی از صلاح و پارسایی ندارم. [[امام]]{{ع}} فرمود به خداوند دروغ نگو، همانا خداوند متعال تو را صالح و پارسا نامید آنجا که می فرماید: ایشان همراه کسانی هستند که خداوند متعال بر ایشان نعمت قرار داد از پیامبران و راستگویان و شهدا و صالحان. صالحان یعنی کسانی که به ما و به [[امام علی|امیرالمؤمنین]]{{ع}} و فرشتگان خداوند و پیامبران او و به تمام حجتهای خداوند بر او و بر محمد و آل پاک و طاهرین دیندار او ایمان آورده‌اند؛ بحار‌الأنوار، ج‌۲۶، ص ۸۸. </ref>.
:::::#نوع دیگر از علومی که افزوده می‌شود، علم به‌همین حقائق مادی و خصوصیات عالم طبع است که به تناسب شرائط زمان و مکان از باطن امام بر ظاهر تنزل می‌کند، و امام بدان تفصیلاً و در عالم ظاهر آگاه می‌شوند. این علوم در قالب انواع گوناگونی از مکاشفات سمعی و بصری و غیرحسی برای ائمه تحقق پیدا می‌کند:{{عربی|«عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام يَقُولُ إِنَّا لَنُزَادُ فِي اللَّيْلِ وَ النَّهَارِ وَ لَوْ لَمْ نُزَدْ لَنَفِدَ مَا عِنْدَنَا قَالَ أَبُو بَصِيرٍ جُعِلْتُ فِدَاكَ مَنْ يَأْتِيكُمْ بِهِ قَالَ إِنَّ مِنَّا مَنْ يُعَايِنُ وَ إِنَّ مِنَّا لَمَنْ يُنْقَرُ فِي قَلْبِهِ كَيْتَ وَ كَيْتَ وَ إِنَّ مِنَّا لَمَنْ يَسْمَعُ بِأُذُنِهِ وَقْعاً كَوَقْعِ السِّلْسِلَةِ فِي الطَّسْتِ قَالَ فَقُلْتُ لَهُ مَنِ الَّذِي يَأْتِيكُمْ بِذَلِكَ قَالَ خَلْقٌ أَعْظَمُ مِنْ جَبْرَئِيلَ وَ مِيكَائِيل»}}<ref>از ابی بصیر نقل شده گفت شنیدم [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرماید: به تحقیق به ما در شب و روز افزوده می‌شود، که اگر به ما افزوده نگردد هر آنچه نزد ماست به اتمام خواهد رسید. ابو بصیر گفت: فدایتان گردم چه کسی آن را نزد شما می آورد؟ امام فرمود: به تحقیق از میان ما کسانی هستند که آن را می‌نگرند، و از میان ما کسانی هستند که علم در دل ایشان به شکل مفصل قرار می گیرد، و از میان ما کسانی هستند که با گوش خود می شنود مانند صدای زنجیری که به لب تشت می کشند. به ایشان عرض کردم چه کسی آن علم را برای شما می آورد، فرمود مخلوقی که با عظمت تر از [[حضرت جبرئیل]]{{ع}} و [[حضرت میکائیل]]{{ع}} است؛ بصائر‌الدرجات، ج۱، ص۲۳۲.</ref>.
#نوع دیگر از علومی که افزوده می‌شود، علم به‌همین حقائق مادی و خصوصیات عالم طبع است که به تناسب شرائط زمان و مکان از باطن امام بر ظاهر تنزل می‌کند، و امام بدان تفصیلاً و در عالم ظاهر آگاه می‌شوند. این علوم در قالب انواع گوناگونی از مکاشفات سمعی و بصری و غیرحسی برای ائمه تحقق پیدا می‌کند:{{عربی|«عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام يَقُولُ إِنَّا لَنُزَادُ فِي اللَّيْلِ وَ النَّهَارِ وَ لَوْ لَمْ نُزَدْ لَنَفِدَ مَا عِنْدَنَا قَالَ أَبُو بَصِيرٍ جُعِلْتُ فِدَاكَ مَنْ يَأْتِيكُمْ بِهِ قَالَ إِنَّ مِنَّا مَنْ يُعَايِنُ وَ إِنَّ مِنَّا لَمَنْ يُنْقَرُ فِي قَلْبِهِ كَيْتَ وَ كَيْتَ وَ إِنَّ مِنَّا لَمَنْ يَسْمَعُ بِأُذُنِهِ وَقْعاً كَوَقْعِ السِّلْسِلَةِ فِي الطَّسْتِ قَالَ فَقُلْتُ لَهُ مَنِ الَّذِي يَأْتِيكُمْ بِذَلِكَ قَالَ خَلْقٌ أَعْظَمُ مِنْ جَبْرَئِيلَ وَ مِيكَائِيل»}}<ref>از ابی بصیر نقل شده گفت شنیدم [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرماید: به تحقیق به ما در شب و روز افزوده می‌شود، که اگر به ما افزوده نگردد هر آنچه نزد ماست به اتمام خواهد رسید. ابو بصیر گفت: فدایتان گردم چه کسی آن را نزد شما می آورد؟ امام فرمود: به تحقیق از میان ما کسانی هستند که آن را می‌نگرند، و از میان ما کسانی هستند که علم در دل ایشان به شکل مفصل قرار می گیرد، و از میان ما کسانی هستند که با گوش خود می شنود مانند صدای زنجیری که به لب تشت می کشند. به ایشان عرض کردم چه کسی آن علم را برای شما می آورد، فرمود مخلوقی که با عظمت تر از [[حضرت جبرئیل]]{{ع}} و [[حضرت میکائیل]]{{ع}} است؛ بصائر‌الدرجات، ج۱، ص۲۳۲.</ref>.


روایاتی که از عرضه اعمال بر [[امام]]{{ع}} در زمان‌هائی خاص سخن می‌گوید از همین باب است، که [[امام]]{{ع}} در ایام خاصی توجه تفصیلی به اعمال شیعیان می‌نمایند. پس علومِ در حال ازدیاد اختصاصی به علوم ملکوتی ندارد<ref>[http://erfanvahekmat.com/%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%B9%D9%84%D9%85_%D8%BA%DB%8C%D8%A8_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_(%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE%DA%86%D9%87_%D9%88_%D8%A7%D9%82%D9%88%D8%A7%D9%84) علم غیب امام (تبیین دیدگاه اعتدالی و صحیح)]</ref>.
روایاتی که از عرضه اعمال بر [[امام]]{{ع}} در زمان‌هائی خاص سخن می‌گوید از همین باب است، که [[امام]]{{ع}} در ایام خاصی توجه تفصیلی به اعمال شیعیان می‌نمایند. پس علومِ در حال ازدیاد اختصاصی به علوم ملکوتی ندارد<ref>[http://erfanvahekmat.com/%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%B9%D9%84%D9%85_%D8%BA%DB%8C%D8%A8_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_(%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE%DA%86%D9%87_%D9%88_%D8%A7%D9%82%D9%88%D8%A7%D9%84) علم غیب امام (تبیین دیدگاه اعتدالی و صحیح)]</ref>.
خط ۱۹۸: خط ۱۹۸:
| پاسخ = آقای '''[[علی کرم‌زاده]]''' در پایان‌نامه کارشناسی‌ارشد خود با عنوان ''«[[بررسی و تحلیل علم امام از دیدگاه صدوق کلینی و مفید (پایان‌نامه)|بررسی و تحلیل علم امام از دیدگاه صدوق کلینی و مفید]]»'' در این‌باره گفته است:  
| پاسخ = آقای '''[[علی کرم‌زاده]]''' در پایان‌نامه کارشناسی‌ارشد خود با عنوان ''«[[بررسی و تحلیل علم امام از دیدگاه صدوق کلینی و مفید (پایان‌نامه)|بررسی و تحلیل علم امام از دیدگاه صدوق کلینی و مفید]]»'' در این‌باره گفته است:  
::::::«صفوان بن یحیی گوید: از ابوالحسن{{ع}} شنیدم می‌فرمود: [[امام باقر]]{{ع}}  می‌فرمود: اگر نبود که به علم ما افزوده  می‌شد علم ما به پایان  می‌رسید. این روایت و سایر روایات این باب اساسا بر این امر دلالت  می‌کنند که علم [[ائمه]]{{عم}} به شكل تدريجی کامل می‌شود. البته در این روایات خصوصیات این تکامل در علم نیامده و روایات دیگر مکمل این معنی می‌باشد. در باب قبل از این در چندین روایت خصوصیاتی دیگر از قبیل اینکه وقت این ازدیاد شب جمعه  می‌باشد و کیفیت این ازدیاد علم از طریق عروج روح امام معصوم به عرش و از طریق عبادت  می‌باشد. در رابطه با این روایات نکته ای که وجود دارد اینست که ظاهر روایات دیگر خصوصا روایتی که حضرت علم ما في السماوات و الارض و ما كان و مایکون و ما هو كائن را به خودشان نسبت  می‌دهند اینست که این علم به صورت دفعی  می‌باشد نه تدریجی. خصوصا که ایشان این علم خود را به قرآن که امری ثابت  می‌باشد مستند  می‌کنند. لذا باید برای حل تعارض و جمع بین روایات راهی پیدا کرد. چند احتمال در رابطه با روایات ازدیاد تدریجی و برطرف کردن تعارض این روایات با دیگر روایات ارائه شده است. بعضی از آنها در کلام مرحوم مجلسی هم آمده و هر کدام هم مویداتی در روایات دارد. یک احتمال این است که این اموری که افاضه  می‌شود از امور بدائيه‌ای  می‌باشد که مصلحت اظهارش فرا رسیده است. لذا از طریق ارتباط روحی ائمه با خداوند این امر کامل می‌شود. بر این جمع شاهد روایی هم قائم شده است. خود مرحوم کلینی در باب بعد از این، روایاتی را آورده که دلالت  می‌کند بر این مطلب که برای خداوند دو علم  می‌باشد که یکی مختص خودش بوده و آن را اظهار ن می‌کند تا مصلحت اظهارش فرا رسد و دیگری علمی که افاضه شده و آن علم نزد ائمه موجود  می‌باشد. کلینی این روایت را از چند طریق از [[امام صادق]] و [[امام كاظم]]{{عم}} نقل  می‌کند که حضرت فرمودند: خدای تبارک و تعالی را دو گونه علم است:  
::::::«صفوان بن یحیی گوید: از ابوالحسن{{ع}} شنیدم می‌فرمود: [[امام باقر]]{{ع}}  می‌فرمود: اگر نبود که به علم ما افزوده  می‌شد علم ما به پایان  می‌رسید. این روایت و سایر روایات این باب اساسا بر این امر دلالت  می‌کنند که علم [[ائمه]]{{عم}} به شكل تدريجی کامل می‌شود. البته در این روایات خصوصیات این تکامل در علم نیامده و روایات دیگر مکمل این معنی می‌باشد. در باب قبل از این در چندین روایت خصوصیاتی دیگر از قبیل اینکه وقت این ازدیاد شب جمعه  می‌باشد و کیفیت این ازدیاد علم از طریق عروج روح امام معصوم به عرش و از طریق عبادت  می‌باشد. در رابطه با این روایات نکته ای که وجود دارد اینست که ظاهر روایات دیگر خصوصا روایتی که حضرت علم ما في السماوات و الارض و ما كان و مایکون و ما هو كائن را به خودشان نسبت  می‌دهند اینست که این علم به صورت دفعی  می‌باشد نه تدریجی. خصوصا که ایشان این علم خود را به قرآن که امری ثابت  می‌باشد مستند  می‌کنند. لذا باید برای حل تعارض و جمع بین روایات راهی پیدا کرد. چند احتمال در رابطه با روایات ازدیاد تدریجی و برطرف کردن تعارض این روایات با دیگر روایات ارائه شده است. بعضی از آنها در کلام مرحوم مجلسی هم آمده و هر کدام هم مویداتی در روایات دارد. یک احتمال این است که این اموری که افاضه  می‌شود از امور بدائيه‌ای  می‌باشد که مصلحت اظهارش فرا رسیده است. لذا از طریق ارتباط روحی ائمه با خداوند این امر کامل می‌شود. بر این جمع شاهد روایی هم قائم شده است. خود مرحوم کلینی در باب بعد از این، روایاتی را آورده که دلالت  می‌کند بر این مطلب که برای خداوند دو علم  می‌باشد که یکی مختص خودش بوده و آن را اظهار ن می‌کند تا مصلحت اظهارش فرا رسد و دیگری علمی که افاضه شده و آن علم نزد ائمه موجود  می‌باشد. کلینی این روایت را از چند طریق از [[امام صادق]] و [[امام كاظم]]{{عم}} نقل  می‌کند که حضرت فرمودند: خدای تبارک و تعالی را دو گونه علم است:  
:::::#علمی که ملائکه و پیغمبران و رسولانش را به آن آگاه ساخته، پس آنچه ملائکه و رسولان و پیغمبرانش را بآن آگاه ساخته ما هم می‌دانیم.  
#علمی که ملائکه و پیغمبران و رسولانش را به آن آگاه ساخته، پس آنچه ملائکه و رسولان و پیغمبرانش را بآن آگاه ساخته ما هم می‌دانیم.  
:::::#علمی که بخودش اختصاص داده و هر گاه در موضوعی از آن علم بدا حاصل شود، ما را آگاه سازد و بر امامان پیش از ما هم عرضه شود.<ref>إن الله تبارک وتعالی علمین: علما أظهر عليه ملائكته وأنبياءه ورسله ، فما أظهر عليه ملائكته ورسله وأنبياءه فقد علمناه ، وعلما استأثر به فإذا بدا لله في شئ منه أعلمنا ذلک و عرض على الأئمة الذين كانوا من قبلنا.</ref>  
#علمی که بخودش اختصاص داده و هر گاه در موضوعی از آن علم بدا حاصل شود، ما را آگاه سازد و بر امامان پیش از ما هم عرضه شود.<ref>إن الله تبارک وتعالی علمین: علما أظهر عليه ملائكته وأنبياءه ورسله ، فما أظهر عليه ملائكته ورسله وأنبياءه فقد علمناه ، وعلما استأثر به فإذا بدا لله في شئ منه أعلمنا ذلک و عرض على الأئمة الذين كانوا من قبلنا.</ref>  
::::::با این بیان بخوبی روشن  می‌شود که ازدیاد علم مربوط به علومی‌ می‌باشد که تا پیش از این زمان علم به آن ممکن نبوده و مصلحت اظهارش تازه فرا رسیده است. البته از ابتدا بیان شد که محدوده [[علم غیب امام]] امور ممکنه را شامل می‌شود و اموری که علم به آن ممکن نیست مثل علم به ذات باری تعالی تخصصا از موضوع علم غیب خارج هست و روایات مثبت علم غیب اصلا شامل این دسته از معلومات ن می‌شود. از این رو تعارضی با سایر روایات نداشته و به تعبير آخوند در کفایه از قبیل (ضيق فم الركیه) می‌باشد.<ref>آخوند خراسانی، کفایة الاصول، ص ۲۱۷.</ref> در بین احتمالات موجود در روایات ازدیاد علم [[ائمه|امامان معصوم]]{{عم}} مرحوم مجلسی این احتمال را بیشتر می‌پسندد و می‌فرمایند بسیاری از اخبار موید این برداشت  می‌باشد.<ref>[[محمد باقر مجلسی]]، مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول، ج ۳، ص ۱۰۷.</ref>»<ref>[[بررسی و تحلیل علم امام از دیدگاه صدوق کلینی و مفید (پایان‌نامه)|بررسی و تحلیل علم امام از دیدگاه صدوق کلینی و مفید]]، ص۶۴.</ref>.
::::::با این بیان بخوبی روشن  می‌شود که ازدیاد علم مربوط به علومی‌ می‌باشد که تا پیش از این زمان علم به آن ممکن نبوده و مصلحت اظهارش تازه فرا رسیده است. البته از ابتدا بیان شد که محدوده [[علم غیب امام]] امور ممکنه را شامل می‌شود و اموری که علم به آن ممکن نیست مثل علم به ذات باری تعالی تخصصا از موضوع علم غیب خارج هست و روایات مثبت علم غیب اصلا شامل این دسته از معلومات ن می‌شود. از این رو تعارضی با سایر روایات نداشته و به تعبير آخوند در کفایه از قبیل (ضيق فم الركیه) می‌باشد.<ref>آخوند خراسانی، کفایة الاصول، ص ۲۱۷.</ref> در بین احتمالات موجود در روایات ازدیاد علم [[ائمه|امامان معصوم]]{{عم}} مرحوم مجلسی این احتمال را بیشتر می‌پسندد و می‌فرمایند بسیاری از اخبار موید این برداشت  می‌باشد.<ref>[[محمد باقر مجلسی]]، مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول، ج ۳، ص ۱۰۷.</ref>»<ref>[[بررسی و تحلیل علم امام از دیدگاه صدوق کلینی و مفید (پایان‌نامه)|بررسی و تحلیل علم امام از دیدگاه صدوق کلینی و مفید]]، ص۶۴.</ref>.
}}
}}
۴۱۵٬۰۷۸

ویرایش