هارون الرشید عباسی: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۳٬۳۹۴ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۵ دسامبر ۲۰۲۱
خط ۳۹: خط ۳۹:


[[جانشینان]] ابراهیم با استفاده از آرامشی نسبی که او برایشان فراهم ساخته بود، به توسعه مرزهای زمینی و دریایی خود پرداختند. آنان علاوه بر نیروی زمینی، یک نیروی دریایی [[قدرتمند]] نیز پدید آوردند و سواحل ایتالیا، فرانسه و ساردنی (سردانیه) را در دریای مدیترانه مورد تاخت و تاز قرار دادند و جزایر [[سیسیل]](صقلیه) و مالتا را [[تصرف]] کردند. [[امارت]] اغلبیان در افریقیه به دلیل توجه آنان به کارهای عمرانی، [[فرهنگی]] و مذهبی از جمله بنای [[مساجد]]، حفر ترعه‌ها و قنوات و دیگر کارهای عام‌المنفعه [[مقبولیت]] عام یافت. با این همه به دلیل فعالیت‌های دو رقیب قدرتمند، یعنی ادارسه و [[فاطمیان]] بر [[ضد]] آنان با [[اقتدار]] این [[خاندان]] از اواخر [[قرن سوم هجری]] رو به افول نهاد تا سرانجام در ۲۹۶ ق. در [[زمان]] زیادة [[الله]] سوم به وسیله فاطمیان یکسره از میان رفت<ref>برای آشنایی با نام امیران اغلبی نک: بوسورث، کلیفورد ادموند، سلسله‌های اسلامی، ترجمه فریدون بدره‌ای، ص۵۱ (تفصیل مطلب درباره اغلبیان در درس تاریخ اسلام ۳ خواهد آمد).</ref>.<ref>[[سید احمد رضا خضری|خضری، سید احمد رضا]]، [[تاریخ خلافت عباسی از آغاز تا پایان آل بویه (کتاب)|تاریخ خلافت عباسی از آغاز تا پایان آل بویه]] ص ۵۶.</ref>.
[[جانشینان]] ابراهیم با استفاده از آرامشی نسبی که او برایشان فراهم ساخته بود، به توسعه مرزهای زمینی و دریایی خود پرداختند. آنان علاوه بر نیروی زمینی، یک نیروی دریایی [[قدرتمند]] نیز پدید آوردند و سواحل ایتالیا، فرانسه و ساردنی (سردانیه) را در دریای مدیترانه مورد تاخت و تاز قرار دادند و جزایر [[سیسیل]](صقلیه) و مالتا را [[تصرف]] کردند. [[امارت]] اغلبیان در افریقیه به دلیل توجه آنان به کارهای عمرانی، [[فرهنگی]] و مذهبی از جمله بنای [[مساجد]]، حفر ترعه‌ها و قنوات و دیگر کارهای عام‌المنفعه [[مقبولیت]] عام یافت. با این همه به دلیل فعالیت‌های دو رقیب قدرتمند، یعنی ادارسه و [[فاطمیان]] بر [[ضد]] آنان با [[اقتدار]] این [[خاندان]] از اواخر [[قرن سوم هجری]] رو به افول نهاد تا سرانجام در ۲۹۶ ق. در [[زمان]] زیادة [[الله]] سوم به وسیله فاطمیان یکسره از میان رفت<ref>برای آشنایی با نام امیران اغلبی نک: بوسورث، کلیفورد ادموند، سلسله‌های اسلامی، ترجمه فریدون بدره‌ای، ص۵۱ (تفصیل مطلب درباره اغلبیان در درس تاریخ اسلام ۳ خواهد آمد).</ref>.<ref>[[سید احمد رضا خضری|خضری، سید احمد رضا]]، [[تاریخ خلافت عباسی از آغاز تا پایان آل بویه (کتاب)|تاریخ خلافت عباسی از آغاز تا پایان آل بویه]] ص ۵۶.</ref>.
==جنگ‌های خارجی یا [[غزوات]]==
[[هارون]] الرشید اهتمام فراوانی به [[جهاد]] با [[رومیان]] داشت؛ از این‌رو علاوه بر آنکه خود مکرراً به [[جنگ]] با آنان می‌رفت، یکی از پسرانش به نام قاسم را [[وقف]] این کار کرده بود<ref>الکامل، ج۶، ص۱۸۹.</ref>.
هارون به [[سال ۱۸۱ ق]]. با سپاهی بزرگ به [[آسیای صغیر]] [[لشکر]] کشید و تا [[قسطنطنیه]] پیش رفت، [[ملکه]] [[روم]] که توان مقابله با [[سپاه]] هارون را نداشت از در [[صلح]] درآمد و [[تعهد]] کرد که سالانه غرامتی به دربار [[عباسی]] بفرستد؛ اما به سال ۱۸۷ که نقفور به [[امپراتوری روم]] رسید، [[قرارداد]] مذکور را نادیده گرفت و در نامه‌ای از هارون خواست تا غرامت‌ها را باز پس دهد وگرنه، برای جنگ آماده شود<ref>الکامل، ج۶، ص۱۸۵.</ref>. هارون در پاسخ امپراتور چنین نوشت: «به [[نام خداوند]] [[رحمان]] و [[رحیم]]، از هارون به نقفور، سگ روم. ای کافرزاده! [[نامه]] تو را دیدم پاسخ آن است که خواهی دید، نه آنچه خواهی شنید»<ref>تاریخ الطبری، ج۴، ص۶۶۹.</ref>. آنگاه، با سپاهی آسیای صغیر را در نوردید و تا هِرقَله پیش رفت و امپراتور که در آن [[زمان]] درگیر [[جنگ‌های داخلی]] بود، ناچار شرایط قبلی را برای صلح پذیرفت<ref>تاریخ الطبری، ج۴، ص۶۶۹؛ الاخبار الطوال، ص۳۸۶-۳۸۷.</ref>. همچنین، سپاه عباسی به [[فرمان]] هارون در [[سال ۱۹۰ ق]]. جزیره قبرس را [[تصرف]] کرد و هزاران [[اسیر]] به [[بغداد]] آورد.
این وقایع که نشان دهنده [[اقتدار]] [[دولت عباسی]] و [[نفوذ]] [[سیاسی]] آن در پایان [[قرن دوم هجری]] بود، توجه شارلمانی، [[پادشاه]] فرانک، را به خود جلب کرد و چون شارلمانی به طرفداری از پاپ با امپراتور [[روم شرقی]]- [[بیزانس]]- سر جنگ داشت، بر آن شد تا با [[خلیفه عباسی]] رابطه [[دوستی]] برقرار کند و از [[قدرت]] نظامی و [[سیاسی]] او برای [[تضعیف]] رقیب خود [[سود]] جوید، از این‌رو، سفیرانی به دربار [[هارون]] فرستاد و نامه‌هایی مبنی بر اظهار [[صلح]] و دوستی میان آن دو رد و بدل گردید. در نتیجه این [[سیاست]]، به سال ۱۹۱ ه. هارون [[فرمان]] داد تا کلیساهای مرزی را ویران کردند و [[اهل ذمه]] را در [[بغداد]] زیر فشار گذاشتند. البته این کار پاسخی به [[اعمال]] نامطلوب [[رومیان]] نیز به شمار می‌آمد؛ زیرا پیش از آن، امپراتور بیزانس با خزرها وارد [[معامله]] شده و آنان را به [[غارت]] و چپاول [[مسلمانان]] برانگیخته بود که در نتیجه، خزران به سال ۱۸۳ از منطقه دربند به [[خاک]] مسلمانان وارد شدند و دست به [[قتل]] و غارت عظیمی زدند<ref>الکامل، ج۶، ص۱۶۳.</ref>.<ref>[[سید احمد رضا خضری|خضری، سید احمد رضا]]، [[تاریخ خلافت عباسی از آغاز تا پایان آل بویه (کتاب)|تاریخ خلافت عباسی از آغاز تا پایان آل بویه]] ص ۶۰.</ref>.
==[[شورش]] [[حمزه]] [[آذرک]]==
حمزه<ref>حمزة بن اترک سجستانی (قس: الکامل، ج۶، ص۱۵۰).</ref>، دهقانی [[ایرانی]] و از [[نسل]] زو طهماسب بود<ref>تاریخ سیستان، ص۱۵۶.</ref>. در جایی به نام جول در [[شرق]] رُخّج<ref>نک: معجم البلدان، ج۳، ص۴۳.</ref> زاده شد. وی از [[یاران]] حضین خارجی بود و پس از [[مرگ]] حضین با کشتن یکی از [[کارگزاران]] زورگوی [[عباسی]]، [[شهرت]] بسیار یافت و با کمک گروهی از [[خوارج]] [[حجاز]] و سیستان به [[سال ۱۷۹ ق]]. [[علم]] شورش برافراشت<ref>زین الاخبار، ص۱۳۹؛ تاریخ سیستان، ص۱۵۶؛ و قس: الکامل که این واقعه را در ۱۸۰ ق. دانسته است (ج ۶، ص۱۰۳).</ref>. به گفته [[بغدادی]]، حمزه از میان خازمیه که یکی از فرقه‌های عَجارِده بود، بر آمد<ref>الفرق بین الفرق، ص۷۲-۸۲.</ref>. با وجود این، با [[عقیده]] خازمیه درباره [[جبر]] - که مانند عقیده سنیان [[اشعری]] بود - [[مخالفت]] داشت و [[عقیده معتزله]] را در این باره ترجیح می‌داد<ref>تبصرة العوام فی معرفة مقالات الانام، ص۴۳.</ref>؛ از این‌رو خازمیه وی را [[کافر]] می‌دانستند<ref>درباره خازمیه و عجارده، نک: موسوعة الملل و النحل، ص۵۵-۵۶.</ref>. حمزه [[نبرد]] با قدرت [[حاکم]] [[ظالم]] و [[سلطان]] جابر و عاملان و پشتیبانان او را [[واجب]] می‌دانست و در این راه حتی از کشتن [[کودکان]] آنان ابایی نداشت؛ زیرا آنان را به سبب [[کفر]] [[پدر]] و مادرشان گرفتار [[آتش دوزخ]] می‌دانست<ref>موسوعة الملل و النحل، ص۵۵-۵۶.</ref>. از همین روی، یک بار ناگهان به مدرسه‌ای نزدیک پوشنگ درآمد و سی [[کودک]] را با معلمشان به [[قتل]] رساند<ref>الفرق بین الفرق، ص۷۹؛ زین الاخبار، ص۲۹۱.</ref>. به دنبال این ماجرا [[مبارزه]] عاملان [[خلیفه]] با وی با [[خشونت]] فزاینده‌ای ادامه یافت. [[حمزه]] به [[سال ۱۸۲ ق]]. [[سپاه]] [[عیسی بن علی بن عیسی بن ماهان]] را [[شکست]] داد و تلفات سنگینی بر نیروهای او وارد کرد. عیسی با [[خواری]] و [[رسوایی]] از راه دشت لوت به نزد پدر در [[خراسان]] گریخت<ref>این مایه ترس و رسوایی عاملان عباسی، دستمایه شاعران و مسخره گویان قرار گرفت (نک: تاریخ سیستان، ص۱۵۷).</ref>؛ [[خوارج]] نیز شهرهای بادغیس، پوشنگ، هرات و ترشیز را [[غارت]] کردند و بیهق را یک هفته مورد تاخت و تاز قرار دادند و کوچک و بزرگ را به دم تیغ سپردند<ref>بیهقی، ابوالحسن، تاریخ بیهق، ص۴۴-۴۵.</ref>. در حالی که [[شورش]] حمزه بخش گسترده‌ای از [[شرق]] عالم [[اسلام]] را فرا گرفته بود، علی بن عیسی بن ماهان، فرمانروای خراسان، شرح [[ناتوانی]] خویش و خرابی‌هایی را که حمزه و یارانش در خراسان و سیستان و کرمان به بار آورده بودند، برای [[هارون]] نوشت و صریحاً اعلام کرد که چون [[سیاست]] خوارج کشتن [[کارگزاران]] و عاملان مالیاتی خلیفه و ایجاد اختلال در امر [[جمع‌آوری مالیات]] است، هیچ درآمدی از نواحی مذکور به دست نمی‌آید که بتوان آن را به [[بغداد]] فرستاد<ref>درباره آشفتگی اوضاع سیستان، نک: تاریخ سیستان، ص۱۴۰ به بعد.</ref>. از این‌رو، هارون الرشید متقاعد شد که برای سامان بخشیدن به اوضاع آشفته خراسان و سیستان باید خود راهی آن دیار شود. وی از [[گرگان]] نامه‌ای که متضمن [[تهدید]] و [[تطمیع]] بود برای حمزه فرستاد و از وی خواست تا از [[احکام]] [[قرآن]] و [[سنت]] [[پیروی]] نماید و [[قدرت]] [[حق]] را که اکنون در او تجلی یافته است بپذیرد و از کشتن [[کارگزاران]] او بپرهیزد<ref>تاریخ سیستان، ۱۶۲-۱۶۴.</ref>؛ اما چون [[حمزه]] بنیاد [[خلافت عباسی]] را غاصبانه و [[ظالمانه]] می‌دانست، در پاسخی به [[هارون]] صلاحیت [[اخلاقی]] و [[دینی]] او را برای [[جانشینی پیامبر]] [[انکار]] کرد و از سر [[تحقیر]] وی، خود را عبدالله و [[امیرالمؤمنین]] و [[خلیفه عباسی]] را [[ملک]] و [[سلطان]] خواند<ref>متن کامل نامه‌هایی که میان هارون الرشید و حمزه مبادله شده، در تاریخ سیستان آمده است (ص ۱۶۲-۱۶۸).</ref>. به دنبال ارسال این پیام‌های بی‌نتیجه، هارون آماده [[جنگ با خوارج]] و دیگر [[شورشیان]] [[خراسان]] شد؛ اما [[بیماری]] او بالا گرفت و [[مرگ]] او را [[امان]] نداد و حمزه همچنان به کار خود ادامه داد تا آنکه در [[زمان]] [[خلافت]] [[مأمون]] به [[سال ۲۱۳ ق]]. دیده از [[جهان]] فرو بست.<ref>[[سید احمد رضا خضری|خضری، سید احمد رضا]]، [[تاریخ خلافت عباسی از آغاز تا پایان آل بویه (کتاب)|تاریخ خلافت عباسی از آغاز تا پایان آل بویه]] ص ۶۱.</ref>.
==[[شورش]] [[مردم]] خراسان==
ناحیه خراسان از زمان ولایتداری [[علی بن عیسی بن ماهان]] صحنه فتنه‌های خونین بود؛ زیرا علی بن عیسی [[ستمگری]] [[بی‌باک]] بود و در تمام مدت [[حکومت]] دیرپای خویش با [[زورگویی]] و زیاده ستانی در خراسان [[حکمرانی]] کرد تا آنکه بهره‌کشی‌های ظالمانه‌اش مردم را به ستوه آورد و [[اعتراض]] همگان را برانگیخت. با این همه، هارون الرشید همچنان از او [[حمایت]] می‌کرد؛ زیرا علی بن عیسی علاوه بر آنکه [[خزانه]] خود را از این چپاول‌ها می‌انباشت، [[هدایا]] و تحفه‌های فراوانی برای [[خلیفه]] و دیگر [[دولتمردان]] بانفوذ دربار می‌فرستاد. البته هارون یک بار به [[سال ۱۸۹ ق]]. برای رسیدگی به [[شکایات]] و [[دادخواهی]] مردم خراسان عازم آن دیار شد، اما علی بن عیسی با ارسال هدایای شاهوار برای خلیفه و فرزندانش در [[شهر]] [[ری]]، نظر وی را جلب کرد و خلیفه که از این هدایا [[راضی]] شده بود بازگشت و علی را در سمت خویش ابقا کرد<ref>الکامل، ج۲، ص۱۹۱ و قس: بیهقی، ابوالفضل محمد بن حسین، تاریخ بیهقی، ص۴۱۴-۴۲۱.</ref>. بدین ترتیب، [[اهل]] خراسان که از [[دادرسی]] خلیفه [[ناامید]] شده بودند، سر به شورش بر آوردند و [[رافع بن لیث]] - نواده [[نصر بن سیار]] - را به [[پیشوایی]] خود برگزیدند. چون خطر بدین‌سان بزرگ شد، [[هارون]]، [[هرثمة بن اعین]] را به ظاهر برای کمک به [[علی بن عیسی]]، ولی در واقع برای دفع [[شر]] او به [[مرو]] فرستاد<ref>الاخبار الطوال، ص۳۸۷.</ref>. [[هرثمه]] با آنکه علی بن عیسی را در بند و [[اموال]] او را [[مصادره]] کرد، [[فتنه]] رافع همچنان در [[سمرقند]] و اطراف آن ادامه داشت و مایه [[بیم]] و [[نگرانی]] بود؛ از این‌رو هارون به [[سال ۱۹۲ ق]]. خود راهی [[خراسان]] شد تا [[قدرت]] [[خلافت]] را در آن دیار [[استحکام]] بخشد؛ اما پیش از آنکه [[اقدام]] مهمی در این زمینه انجام دهد، در سوم [[جمادی]] الآخر سال ۱۹۳ در توس درگذشت<ref>الکامل، ج۶، ص۲۱۱.</ref> و [[سرکوب]] [[آشوب]] رافع و پیروانش به [[زمان]] [[مأمون]] موکول شد.<ref>[[سید احمد رضا خضری|خضری، سید احمد رضا]]، [[تاریخ خلافت عباسی از آغاز تا پایان آل بویه (کتاب)|تاریخ خلافت عباسی از آغاز تا پایان آل بویه]] ص ۶۳.</ref>.


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
۷۳٬۳۱۹

ویرایش