ترتیب افزایش علم پیامبر و امام چگونه است؟ (پرسش) (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۲۵ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۹:۵۸
، ۲۵ دسامبر ۲۰۲۱ربات: جایگزینی خودکار متن (-]]]] :::::: +]]]] )
جز (جایگزینی متن - '\: \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به ': $1 ') |
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-]]]] :::::: +]]]] )) |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
== پاسخ نخست == | == پاسخ نخست == | ||
[[پرونده:1100761.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[محمد تقی یارمحمدیان]]]] | [[پرونده:1100761.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[محمد تقی یارمحمدیان]]]] | ||
حجت الاسلام و المسلمین '''[[محمد تقی یارمحمدیان|یارمحمدیان]]''' در کتاب ''«[[ازدیاد علم امام از دیدگاه کتاب و سنت (کتاب)|ازدیاد علم امام از دیدگاه کتاب و سنت]]»'' در اینباره گفتهاند: | |||
«در احادیثی سخن از ترتیب [[افزایش علم]] بین [[پیامبر]] و [[امام]] مطرح شده است<ref>جمعی از اصحاب ائمه، الأصول الستة عشر، ص۲۴۰؛ صفار، محمد بن حسن، بصائرالدرجات، ص۳۹۲-۳۹۴؛ کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۱، ص۲۵۵؛ مفید، محمد بن محمد، اختصاص، ص۳۱۲-۳۱۴؛ طوسی، محمد بن حسن، امالی، ص۴۰۹.</ref>. افزایش علم در میان ایشان بدین گونه بیان شده است که هر گاه قرار است [[علم امام]] افزایش یابد، ابتدا [[علم افزون]] به [[پیامبر اکرم]]{{صل}} میرسد و سپس از ایشان به [[امیرالمؤمنین]]، [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} و از ایشان به یکایک [[ائمه اطهار]]{{عم}} تا به آخرین آنان، انتقال مییابد: از [[سلیمان]] دیلمی گزارش شده که گفت: [[خدمت]] [[امام صادق]]{{ع}} عرض کردم: فدایت شوم، در گذشته از شما شنیدم که بارها میفرمودید: چنانچه ما ازدیاد پیدا نکنیم، بدون [[شک]] از بین خواهیم رفت. [[حضرت]] فرمودند: اما [[حلال و حرام]]، به [[خدا]] قسم، [[خداوند]] همه آن را بر پیامبرش نازل کرد و امام در حلال و حرام افزایش نمییابد. سلیمان گفت: عرض کردم: پس این علم افزون چیست؟ حضرت فرمودند: در سایر اشیا، غیر از حلال و حرام است. سلیمان میگوید: پرسیدم: این سخن یعنی به شما چیزی افزون میگردد که بر پیامبر{{صل}} مخفی است؟ حضرت فرمودند: خیر، همانا امر از نزد خداوند خارج میشود، پس [[فرشته]] آن را نزد [[رسول الله]]{{صل}} میآورد و میگوید: ای [[محمد]]، پروردگارت تو را به فلان چیز و فلان چیز امر میکند. در این هنگام پیامبر{{صل}} [[دستور]] میدهد که آن را نزد [[علی]]{{ع}} ببر. فرشته نیز آن را نزد [[حضرت علی]]{{ع}} میبرد. ایشان دستور میدهد، آن را نزد [[حسن]]{{ع}} ببر و [[امام حسن]]{{ع}} دستور میدهد، آن را نزد [[حسین]]{{ع}} ببر. پس همواره دست به دست شدن علم افزون به همین منوال است تا فرشته آن را نزد یکی پس دیگری میبرد تا به دست ما میرسد. پرسیدم: پس چیزی به شما اضافه میگردد که رسول الله{{صل}} به آن [[علم]] ندارد؟ [[حضرت]] فرمودند: وای بر تو! چگونه ممکن است [[امام]] چیزی را بداند که [[رسول الله]]{{صل}} و امام پیشین، بدان [[علم]] نداشته باشند؟!<ref>{{متن حدیث|عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سُلَيْمَانَ الدَّيْلَمِيِّ مَوْلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَنْ سُلَيْمَانَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ{{ع}} فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ سَمِعْتُكَ وَ أَنْتَ تَقُولُ غَيْرَ مَرَّةٍ لَوْ لَا أَنَّا نُزَادُ لَأَنْفَدْنَا قَالَ أَمَّا الْحَلَالُ وَ الْحَرَامُ فَقَدْ وَ اللَّهِ أَنْزَلَهُ اللَّهُ عَلَى نَبِيِّهِ بِكَمَالِهِ وَ لَا يُزَادُ الْإِمَامُ فِي حَلَالٍ وَ لَا حَرَامٍ قَالَ فَقُلْتُ فَمَا هَذِهِ الزِّيَادَةُ قَالَ فِي سَائِرِ الْأَشْيَاءِ سِوَى الْحَلَالِ وَ الْحَرَامِ قَالَ قُلْتُ فَتُزَادُونَ شَيْئاً يَخْفَى عَلَى رَسُولِ اللَّهِ{{صل}} قَالَ لَا إِنَّمَا يَخْرُجُ الْأَمْرُ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ فتأتيه فَيَأْتِي بِهِ الْمَلَكُ رَسُولَ اللَّهِ صفَيَقُولُ يَا مُحَمَّدُ رَبُّكَ يَأْمُرُكَ بِكَذَا وَ كَذَا فَيَقُولُ انْطَلِقْ بِهِ إِلَى عَلِيٍّ فَيَأْتِي}} در بحار الانوار اینگونه است: {{متن حدیث|فَيَأْتِي بِهِ الْمَلَكُ}}. {{متن حدیث|عَلِيّاً{{ع}} فَيَقُولُ انْطَلِقْ بِهِ إِلَى الْحَسَنِ فَيَقُولُ انْطَلِقْ بِهِ إِلَى الْحُسَيْنِ فَلَمْ يَزَلْ هَكَذَا يَنْطَلِقُ إِلَى وَاحِدٍ بَعْدَ وَاحِدٍ حَتَّى يَخْرُجَ إِلَيْنَا قُلْتُ فَتُزَادُونَ شَيْئاً لَا يَعْلَمُهُ رَسُولُ اللَّهِ{{صل}} فَقَالَ وَيْحَكَ كَيْفَ يَجُوزُ أَنْ يَعْلَمَ الْإِمَامُ شَيْئاً لَمْ يَعْلَمْهُ رَسُولُ اللَّهِ{{صل}} وَ الْإِمَامُ مِنْ قِبَلِهِ؟!}} صفار، محمد بن حسن، بصائرالدرجات، ص۳۹۳؛ قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر، ج۱، ص۹۷؛ مفید، محمد بن محمد، اختصاص، ص۳۱۳-۳۱۴.</ref>. | «در احادیثی سخن از ترتیب [[افزایش علم]] بین [[پیامبر]] و [[امام]] مطرح شده است<ref>جمعی از اصحاب ائمه، الأصول الستة عشر، ص۲۴۰؛ صفار، محمد بن حسن، بصائرالدرجات، ص۳۹۲-۳۹۴؛ کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۱، ص۲۵۵؛ مفید، محمد بن محمد، اختصاص، ص۳۱۲-۳۱۴؛ طوسی، محمد بن حسن، امالی، ص۴۰۹.</ref>. افزایش علم در میان ایشان بدین گونه بیان شده است که هر گاه قرار است [[علم امام]] افزایش یابد، ابتدا [[علم افزون]] به [[پیامبر اکرم]]{{صل}} میرسد و سپس از ایشان به [[امیرالمؤمنین]]، [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} و از ایشان به یکایک [[ائمه اطهار]]{{عم}} تا به آخرین آنان، انتقال مییابد: از [[سلیمان]] دیلمی گزارش شده که گفت: [[خدمت]] [[امام صادق]]{{ع}} عرض کردم: فدایت شوم، در گذشته از شما شنیدم که بارها میفرمودید: چنانچه ما ازدیاد پیدا نکنیم، بدون [[شک]] از بین خواهیم رفت. [[حضرت]] فرمودند: اما [[حلال و حرام]]، به [[خدا]] قسم، [[خداوند]] همه آن را بر پیامبرش نازل کرد و امام در حلال و حرام افزایش نمییابد. سلیمان گفت: عرض کردم: پس این علم افزون چیست؟ حضرت فرمودند: در سایر اشیا، غیر از حلال و حرام است. سلیمان میگوید: پرسیدم: این سخن یعنی به شما چیزی افزون میگردد که بر پیامبر{{صل}} مخفی است؟ حضرت فرمودند: خیر، همانا امر از نزد خداوند خارج میشود، پس [[فرشته]] آن را نزد [[رسول الله]]{{صل}} میآورد و میگوید: ای [[محمد]]، پروردگارت تو را به فلان چیز و فلان چیز امر میکند. در این هنگام پیامبر{{صل}} [[دستور]] میدهد که آن را نزد [[علی]]{{ع}} ببر. فرشته نیز آن را نزد [[حضرت علی]]{{ع}} میبرد. ایشان دستور میدهد، آن را نزد [[حسن]]{{ع}} ببر و [[امام حسن]]{{ع}} دستور میدهد، آن را نزد [[حسین]]{{ع}} ببر. پس همواره دست به دست شدن علم افزون به همین منوال است تا فرشته آن را نزد یکی پس دیگری میبرد تا به دست ما میرسد. پرسیدم: پس چیزی به شما اضافه میگردد که رسول الله{{صل}} به آن [[علم]] ندارد؟ [[حضرت]] فرمودند: وای بر تو! چگونه ممکن است [[امام]] چیزی را بداند که [[رسول الله]]{{صل}} و امام پیشین، بدان [[علم]] نداشته باشند؟!<ref>{{متن حدیث|عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سُلَيْمَانَ الدَّيْلَمِيِّ مَوْلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَنْ سُلَيْمَانَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ{{ع}} فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ سَمِعْتُكَ وَ أَنْتَ تَقُولُ غَيْرَ مَرَّةٍ لَوْ لَا أَنَّا نُزَادُ لَأَنْفَدْنَا قَالَ أَمَّا الْحَلَالُ وَ الْحَرَامُ فَقَدْ وَ اللَّهِ أَنْزَلَهُ اللَّهُ عَلَى نَبِيِّهِ بِكَمَالِهِ وَ لَا يُزَادُ الْإِمَامُ فِي حَلَالٍ وَ لَا حَرَامٍ قَالَ فَقُلْتُ فَمَا هَذِهِ الزِّيَادَةُ قَالَ فِي سَائِرِ الْأَشْيَاءِ سِوَى الْحَلَالِ وَ الْحَرَامِ قَالَ قُلْتُ فَتُزَادُونَ شَيْئاً يَخْفَى عَلَى رَسُولِ اللَّهِ{{صل}} قَالَ لَا إِنَّمَا يَخْرُجُ الْأَمْرُ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ فتأتيه فَيَأْتِي بِهِ الْمَلَكُ رَسُولَ اللَّهِ صفَيَقُولُ يَا مُحَمَّدُ رَبُّكَ يَأْمُرُكَ بِكَذَا وَ كَذَا فَيَقُولُ انْطَلِقْ بِهِ إِلَى عَلِيٍّ فَيَأْتِي}} در بحار الانوار اینگونه است: {{متن حدیث|فَيَأْتِي بِهِ الْمَلَكُ}}. {{متن حدیث|عَلِيّاً{{ع}} فَيَقُولُ انْطَلِقْ بِهِ إِلَى الْحَسَنِ فَيَقُولُ انْطَلِقْ بِهِ إِلَى الْحُسَيْنِ فَلَمْ يَزَلْ هَكَذَا يَنْطَلِقُ إِلَى وَاحِدٍ بَعْدَ وَاحِدٍ حَتَّى يَخْرُجَ إِلَيْنَا قُلْتُ فَتُزَادُونَ شَيْئاً لَا يَعْلَمُهُ رَسُولُ اللَّهِ{{صل}} فَقَالَ وَيْحَكَ كَيْفَ يَجُوزُ أَنْ يَعْلَمَ الْإِمَامُ شَيْئاً لَمْ يَعْلَمْهُ رَسُولُ اللَّهِ{{صل}} وَ الْإِمَامُ مِنْ قِبَلِهِ؟!}} صفار، محمد بن حسن، بصائرالدرجات، ص۳۹۳؛ قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر، ج۱، ص۹۷؛ مفید، محمد بن محمد، اختصاص، ص۳۱۳-۳۱۴.</ref>. |