دلایل ازدواج امام مهدی چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' هـ ' به 'ه‍ '
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-]]]] :::::: +]]]] ))
جز (جایگزینی متن - ' هـ ' به 'ه‍ ')
 
(۱۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه اطلاعات پرسش
{{جعبه اطلاعات پرسش
| موضوع اصلی       = [[مهدویت (پرسش)|بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت]]
| موضوع اصلی = [[مهدویت (پرسش)|بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت]]
| موضوع فرعی        = دلایل ازدواج [[امام مهدی]]{{ع}} چیست؟
| تصویر = 7626626268.jpg
| تصویر             = 7626626268.jpg
| مدخل بالاتر = [[مهدویت]] / [[آشنایی با امام مهدی]] / [[معرفت امام مهدی (شناخت امام مهدی)]]  
| اندازه تصویر      = 200px
| مدخل اصلی =  
| مدخل بالاتر     = [[مهدویت]] / [[آشنایی با امام مهدی]] / [[معرفت امام مهدی (شناخت امام مهدی)]]  
| مدخل وابسته =  
| مدخل اصلی   =
| تعداد پاسخ = ۱
| مدخل وابسته   =  
| پاسخ‌دهنده        =
| پاسخ‌دهندگان      = 2 پاسخ
}}
}}
'''دلایل ازدواج [[امام مهدی]]{{ع}} چیست؟''' یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث '''[[مهدویت (پرسش)|مهدویت]]''' است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[مهدویت]]''' مراجعه شود.
'''دلایل ازدواج [[امام مهدی]] {{ع}} چیست؟''' یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث '''[[مهدویت (پرسش)|مهدویت]]''' است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[مهدویت]]''' مراجعه شود.
 
==عبارت‌های دیگری از این پرسش==


== پاسخ نخست ==
== پاسخ نخست ==
[[پرونده:136863.JPG|بندانگشتی|right|100px|[[خدامراد سلیمیان]]]]
[[پرونده:136863.JPG|بندانگشتی|راست|100px|[[خدامراد سلیمیان]]]]
حجت الاسلام و المسلمین '''[[خدامراد سلیمیان]]'''، در کتاب ''«[[درسنامه مهدویت ج۲ (کتاب)|درسنامه مهدویت]]»'' در این‌باره گفته است:
حجت الاسلام و المسلمین '''[[خدامراد سلیمیان]]'''، در کتاب ''«[[درسنامه مهدویت ج۲ (کتاب)|درسنامه مهدویت]]»'' در این‌باره گفته است:


«کسانی که بر این باورند، [[اعتقاد]] دارند آن [[حضرت]] به طور قطع [[ازدواج]] کرده، و دارای فرزندانی نیز هست. ایشان به طور عمده، دو دسته [[دلیل]] برای این ادعا ذکر کرده‌اند:
«کسانی که بر این باورند، [[اعتقاد]] دارند آن [[حضرت]] به طور قطع [[ازدواج]] کرده، و دارای فرزندانی نیز هست. ایشان به طور عمده، دو دسته [[دلیل]] برای این ادعا ذکر کرده‌اند:
#[[ازدواج]]، امری [[مستحب]] است و ساحت [[حضرت ولی عصر]] {{ع}} از ترک این [[مستحب]] مبرا می‌باشد.
# [[ازدواج]]، امری [[مستحب]] است و ساحت [[حضرت ولی عصر]] {{ع}} از ترک این [[مستحب]] مبرا می‌باشد.
#در کتاب‌های روایی، برخی [[روایت‌ها]] و [[ادعیه]]، بر همسر و [[فرزند]] داشتن [[حضرت]] دلالت دارد.
# در کتاب‌های روایی، برخی [[روایت‌ها]] و [[ادعیه]]، بر همسر و [[فرزند]] داشتن [[حضرت]] دلالت دارد.
*'''[[دلیل]] نخست: استحباب ازدواج‌''': برخی افرادی که این احتمال را ترجیح داده‌اند، در پاسخ منکران وجود همسر و [[فرزند]] برای [[حضرت مهدی]] {{ع}} چنین نوشته‌اند: چگونه ترک خواهند کرد چنین [[سنت]] عظیمه جد اکرم خود را با آن همه ترغیب و تحریص که در فعل آن و تهدید و تخویف در ترک آن شده، و سزاوارترین [[امت]] در اخذ به [[سنت]] [[پیغمبر]]، [[امام]] هر عصر است، و تاکنون کسی ترک آن [[سنت]] را از خصایص آن [[حضرت]] نشمرده است<ref>طبرسی نوری، میرزا حسین، نجم الثاقب، ص ۴۰۲.</ref>.
* '''[[دلیل]] نخست: استحباب ازدواج‌''': برخی افرادی که این احتمال را ترجیح داده‌اند، در پاسخ منکران وجود همسر و [[فرزند]] برای [[حضرت مهدی]] {{ع}} چنین نوشته‌اند: چگونه ترک خواهند کرد چنین [[سنت]] عظیمه جد اکرم خود را با آن همه ترغیب و تحریص که در فعل آن و تهدید و تخویف در ترک آن شده، و سزاوارترین [[امت]] در اخذ به [[سنت]] [[پیغمبر]]، [[امام]] هر عصر است، و تاکنون کسی ترک آن [[سنت]] را از خصایص آن [[حضرت]] نشمرده است<ref>طبرسی نوری، میرزا حسین، نجم الثاقب، ص ۴۰۲.</ref>.


نیز یکی از دانشوران معاصر در این‌باره نوشته است: بنابراین آن [[حضرت]]، [[فرزندان]] و نوادگان زیادی خواهد داشت که شمارش آن‌ها به سادگی ممکن نیست. اگر در این زمینه (داشتن همسر و [[فرزند]]) هیچ [[نقل]] روایی وجود نداشت، و فقط همین مطلبی که آن [[حضرت]] با وجود سن زیاد از نظر جسمی [[جوانی]] قوی البنیه است... و نیز می‌دانیم که آن [[حضرت]] به [[سنت پیامبر]] {{صل}} عمل می‌کند، در قبول این مطلب که آن جناب همسر و فرزندانی دارد کافی بود"<ref>سعادت‌پرور، علی، ظهور نور، ص ۱۲۳.</ref>.
نیز یکی از دانشوران معاصر در این‌باره نوشته است: بنابراین آن [[حضرت]]، [[فرزندان]] و نوادگان زیادی خواهد داشت که شمارش آن‌ها به سادگی ممکن نیست. اگر در این زمینه (داشتن همسر و [[فرزند]]) هیچ [[نقل]] روایی وجود نداشت، و فقط همین مطلبی که آن [[حضرت]] با وجود سن زیاد از نظر جسمی [[جوانی]] قوی البنیه است... و نیز می‌دانیم که آن [[حضرت]] به [[سنت پیامبر]] {{صل}} عمل می‌کند، در قبول این مطلب که آن جناب همسر و فرزندانی دارد کافی بود"<ref>سعادت‌پرور، علی، ظهور نور، ص ۱۲۳.</ref>.


'''بررسی این دیدگاه‌: استحباب ازدواج‌''' [[استدلال]] پیشین، دارای دو مقدمه است:
'''بررسی این دیدگاه‌: استحباب ازدواج‌''' [[استدلال]] پیشین، دارای دو مقدمه است:
#[[ازدواج]]، [[سنت]] [[پیامبر اکرم]] {{صل}}، و کاری [[شایسته]] و [[مستحب]] است.
# [[ازدواج]]، [[سنت]] [[پیامبر اکرم]] {{صل}}، و کاری [[شایسته]] و [[مستحب]] است.
#[[حضرت مهدی]] {{ع}} ناگزیر این [[سنت]] را انجام می‌دهد.
# [[حضرت مهدی]] {{ع}} ناگزیر این [[سنت]] را انجام می‌دهد.


اما مقدمه نخست شکی نیست که استحباب [[ازدواج]] از [[آیات]] و [[روایات]] فراوانی استفاده می‌شود.
اما مقدمه نخست شکی نیست که استحباب [[ازدواج]] از [[آیات]] و [[روایات]] فراوانی استفاده می‌شود.
خط ۳۴: خط ۲۹:


اما از روایاتی که در این‌باره در دست است، می‌توان به فرمایش [[رسول گرامی اسلام]] {{صل}} اشاره کرد که فرمود: {{عربی|النِّکَاحُ سُنَّتِی فَمَنْ رَغِبَ عَنْ سُنَّتِی فَلَیْسَ مِنِّی}}<ref>علامه مجلسی، بحار الأنوار، ج ۱۰۰، ص ۲۲۰.</ref>؛
اما از روایاتی که در این‌باره در دست است، می‌توان به فرمایش [[رسول گرامی اسلام]] {{صل}} اشاره کرد که فرمود: {{عربی|النِّکَاحُ سُنَّتِی فَمَنْ رَغِبَ عَنْ سُنَّتِی فَلَیْسَ مِنِّی}}<ref>علامه مجلسی، بحار الأنوار، ج ۱۰۰، ص ۲۲۰.</ref>؛
::::::نیز در اهمیت و [[تشویق]] به [[ازدواج]]، چنین آمده است: هرکس [[ازدواج]] کند، نصف دینش را به‌دست آورده است‌<ref>شیخ کلینی، کافی، ج ۵، ص ۳۲۸.</ref>.
 
نیز در اهمیت و [[تشویق]] به [[ازدواج]]، چنین آمده است: هرکس [[ازدواج]] کند، نصف دینش را به‌دست آورده است‌<ref>شیخ کلینی، کافی، ج ۵، ص ۳۲۸.</ref>.


[[امام صادق]] {{ع}} نیز در این‌باره می‌فرماید: دو رکعت [[نماز]] کسی که [[ازدواج]] کرده با فضیلت‌تر است از هفتاد رکعت [[نماز]] کسی که بدون همسر است<ref>علامه مجلسی، بحار الانوار، ج ۷۹، ص ۲۱۱.</ref>.
[[امام صادق]] {{ع}} نیز در این‌باره می‌فرماید: دو رکعت [[نماز]] کسی که [[ازدواج]] کرده با فضیلت‌تر است از هفتاد رکعت [[نماز]] کسی که بدون همسر است<ref>علامه مجلسی، بحار الانوار، ج ۷۹، ص ۲۱۱.</ref>.
خط ۴۳: خط ۳۹:


اما مقدمه دوم [[[حضرت مهدی]] {{ع}} ناگزیر این [[سنت]] را انجام می‌دهد.]
اما مقدمه دوم [[[حضرت مهدی]] {{ع}} ناگزیر این [[سنت]] را انجام می‌دهد.]
::::::[[لزوم]] عمل [[امام]] {{ع}} به امر شرعی و [[سنت]] [[رسول خدا]] {{صل}} پرسش‌هایی را پدید می‌آورد؛ از جمله این که:
[[لزوم]] عمل [[امام]] {{ع}} به امر شرعی و [[سنت]] [[رسول خدا]] {{صل}} پرسش‌هایی را پدید می‌آورد؛ از جمله این که:


با توجه به [[مستحبات]] بسیار زیاد، آیا [[امام]] {{ع}} به همه آن‌ها عمل می‌کند؟ یا از آن امور [[انتخاب]] کرده و گزینشی عمل می‌کند؟
با توجه به [[مستحبات]] بسیار زیاد، آیا [[امام]] {{ع}} به همه آن‌ها عمل می‌کند؟ یا از آن امور [[انتخاب]] کرده و گزینشی عمل می‌کند؟
::::::بدون [[تردید]] [[پیشوایان معصوم]] {{عم}} مانند [[پیامبران]]، چون [[هدایت مردم]] را به عهده دارند- همیشه در عمل به [[احکام الهی]] پیشگام بوده‌اند. به صورت اساسی، [[رسالت]] آنان ایجاب می‌کرد نخست خود عامل به [[دستورهای الهی]] باشند و در صحنه عمل برای دیگران [[الگو]] و نمونه باشند؛ بنابراین، در [[لزوم]] عمل کردن [[امام]] به [[مستحبات]] دو نکته وجود دارد:
 
#[[هدایت]] و [[رهبری]] و الگوی کامل بودن برای [[مردم]] که ایجاب می‌کند [[امام]] در زندگی و [[معاشرت]] و در برخورد با دیگران به گونه‌ای [[شایسته]] عمل کند و در عمل به دستورهای دینی ([[واجب]] و [[مستحب]]) پیشگام باشد.
بدون [[تردید]] [[پیشوایان معصوم]] {{عم}} مانند [[پیامبران]]، چون [[هدایت مردم]] را به عهده دارند- همیشه در عمل به [[احکام الهی]] پیشگام بوده‌اند. به صورت اساسی، [[رسالت]] آنان ایجاب می‌کرد نخست خود عامل به [[دستورهای الهی]] باشند و در صحنه عمل برای دیگران [[الگو]] و نمونه باشند؛ بنابراین، در [[لزوم]] عمل کردن [[امام]] به [[مستحبات]] دو نکته وجود دارد:
#اقتضای [[جایگاه]] و [[منزلت]] [[انسان کامل]]، ایجاب می‌کند به [[مستحبات]] عمل کند.
# [[هدایت]] و [[رهبری]] و الگوی کامل بودن برای [[مردم]] که ایجاب می‌کند [[امام]] در زندگی و [[معاشرت]] و در برخورد با دیگران به گونه‌ای [[شایسته]] عمل کند و در عمل به دستورهای دینی ([[واجب]] و [[مستحب]]) پیشگام باشد.
# اقتضای [[جایگاه]] و [[منزلت]] [[انسان کامل]]، ایجاب می‌کند به [[مستحبات]] عمل کند.


بدون [[تردید]]، نکته اول در [[زمان غیبت]] [[امام]] {{ع}} موضوعیت ندارد؛ زیرا [[امام]] {{ع}} در دید [[مردم]] نیست، و [[امامت]] وی در [[باطن]] است، نه در ظاهر؛ ولی نکته دوم در رسیدن به مطلوب ([[امام]] به [[مستحبات]] شرعی پایبند و سزاوارتر از دیگران است) کافی است.
بدون [[تردید]]، نکته اول در [[زمان غیبت]] [[امام]] {{ع}} موضوعیت ندارد؛ زیرا [[امام]] {{ع}} در دید [[مردم]] نیست، و [[امامت]] وی در [[باطن]] است، نه در ظاهر؛ ولی نکته دوم در رسیدن به مطلوب ([[امام]] به [[مستحبات]] شرعی پایبند و سزاوارتر از دیگران است) کافی است.
خط ۵۷: خط ۵۴:


این پرسش پیش می‌آید که اهمیت [[ازدواج]]، در [[جایگاه]] یک [[مستحب]] بیشتر است یا امر بسیار مهم "[[امر به معروف و نهی از منکر]]"؟ حتما پاسخ داده خواهد شد: [[امر به معروف]] مهم‌تر است. حال آیا [[امام عصر]] {{ع}} از این همه منکری که رخ می‌دهد خبر دارد یا خیر؟
این پرسش پیش می‌آید که اهمیت [[ازدواج]]، در [[جایگاه]] یک [[مستحب]] بیشتر است یا امر بسیار مهم "[[امر به معروف و نهی از منکر]]"؟ حتما پاسخ داده خواهد شد: [[امر به معروف]] مهم‌تر است. حال آیا [[امام عصر]] {{ع}} از این همه منکری که رخ می‌دهد خبر دارد یا خیر؟
::::::حتما گفته می‌شود: خبر دارد؛ پس چرا [[نهی از منکر]] نمی‌کند؟ خواهد گفت: با [[مقام]] [[غیبت]] [[حضرت]] در تعارض است. حال این پرسش پیش می‌آید که آیا واجبی به این اهمیت در تعارض با [[غیبت]] ترک می‌شود؛ اما امر [[مستحب]] نه؟
 
::::::نه فقط [[امر به معروف]] که بسیاری از شؤونات [[امام]] است که به [[دلیل]] [[غیبت]] او به صورت موقت ترک می‌شود.
حتما گفته می‌شود: خبر دارد؛ پس چرا [[نهی از منکر]] نمی‌کند؟ خواهد گفت: با [[مقام]] [[غیبت]] [[حضرت]] در تعارض است. حال این پرسش پیش می‌آید که آیا واجبی به این اهمیت در تعارض با [[غیبت]] ترک می‌شود؛ اما امر [[مستحب]] نه؟
 
نه فقط [[امر به معروف]] که بسیاری از شؤونات [[امام]] است که به [[دلیل]] [[غیبت]] او به صورت موقت ترک می‌شود.


افزون بر این که [[روایت]] [[نبوی]] می‌گوید: "فمن رغب عن سنتی فلیس منی"<ref>علامه مجلسی، بحار الانوار، ج ۱۰۰، ص ۲۲۰.</ref> و آن، بدین معناست که با آن، به [[مخالفت]] برخیزد. بر ما روشن است که هرکس اگر به دلیل‌هایی نتوانست [[ازدواج]] کند، به این معنا نیست که با آن مخالف است.
افزون بر این که [[روایت]] [[نبوی]] می‌گوید: "فمن رغب عن سنتی فلیس منی"<ref>علامه مجلسی، بحار الانوار، ج ۱۰۰، ص ۲۲۰.</ref> و آن، بدین معناست که با آن، به [[مخالفت]] برخیزد. بر ما روشن است که هرکس اگر به دلیل‌هایی نتوانست [[ازدواج]] کند، به این معنا نیست که با آن مخالف است.
*'''[[دلیل]] دوم: برخی [[روایات]] و ادعیه‌''': افزون بر [[دلیل]] پیشین که مهم‌ترین [[دلیل]] در این‌باره یاد شده است، ادله‌ای دیگر بر فرزنددار بودن آن [[حضرت]] نیز بیان شده که همراه نقد بیان می‌شود:
* '''[[دلیل]] دوم: برخی [[روایات]] و ادعیه‌''': افزون بر [[دلیل]] پیشین که مهم‌ترین [[دلیل]] در این‌باره یاد شده است، ادله‌ای دیگر بر فرزنددار بودن آن [[حضرت]] نیز بیان شده که همراه نقد بیان می‌شود:


[[شیخ طوسی]] از [[مفضل بن عمر]] [[نقل]] کرده است که [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: {{عربی|إِنَّ لِصَاحِبِ هَذَا اَلْأَمْرِ غَيْبَتَيْنِ إِحْدَاهُمَا تَطُولُ حَتَّى يَقُولَ بَعْضُهُمْ مَاتَ وَ بَعْضُهُمْ يَقُولُ قُتِلَ وَ بَعْضُهُمْ يَقُولُ ذَهَبَ فَلاَ يَبْقَى عَلَى أَمْرِهِ مِنْ أَصْحَابِهِ إِلاَّ نَفَرٌ يَسِيرٌ لاَ يَطَّلِعُ عَلَى مَوْضِعِهِ أَحَدٌ مِنْ وَلِيٍّ وَ لاَ غَيْرِهِ إِلاَّ اَلْمَوْلَى اَلَّذِي يَلِي أَمْرَهُ}}<ref>«برای صاحب این امر، دو غیبت است که یکی از آن‌ها، به اندازه‌ای طولانی می‌شود که برخی از مردم گویند: از دنیا رفته است، برخی گویند: کشته شده و برخی گویند: آمده و رفته است؛ جز اندکی از شیعیان، بر باور خود استوار نماند. کسی از فرزندانش و غیر آنان؛ از اقامتگاه او آگاه نمی‌شود، جز کسی که متصدی امور او است.» شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۱۶۱.</ref>؛
[[شیخ طوسی]] از [[مفضل بن عمر]] [[نقل]] کرده است که [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: {{عربی|إِنَّ لِصَاحِبِ هَذَا اَلْأَمْرِ غَيْبَتَيْنِ إِحْدَاهُمَا تَطُولُ حَتَّى يَقُولَ بَعْضُهُمْ مَاتَ وَ بَعْضُهُمْ يَقُولُ قُتِلَ وَ بَعْضُهُمْ يَقُولُ ذَهَبَ فَلاَ يَبْقَى عَلَى أَمْرِهِ مِنْ أَصْحَابِهِ إِلاَّ نَفَرٌ يَسِيرٌ لاَ يَطَّلِعُ عَلَى مَوْضِعِهِ أَحَدٌ مِنْ وَلِيٍّ وَ لاَ غَيْرِهِ إِلاَّ اَلْمَوْلَى اَلَّذِي يَلِي أَمْرَهُ}}<ref>«برای صاحب این امر، دو غیبت است که یکی از آن‌ها، به اندازه‌ای طولانی می‌شود که برخی از مردم گویند: از دنیا رفته است، برخی گویند: کشته شده و برخی گویند: آمده و رفته است؛ جز اندکی از شیعیان، بر باور خود استوار نماند. کسی از فرزندانش و غیر آنان؛ از اقامتگاه او آگاه نمی‌شود، جز کسی که متصدی امور او است.» شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۱۶۱.</ref>؛
::::::برخی، از این [[روایت]] استفاده کرده‌اند که آن [[حضرت]]، در [[دوران غیبت]]، دارای [[فرزند]] است؛ چرا که اگر [[فرزند]] نداشت، این [[روایت]] بی‌معنا می‌شد.
 
برخی، از این [[روایت]] استفاده کرده‌اند که آن [[حضرت]]، در [[دوران غیبت]]، دارای [[فرزند]] است؛ چرا که اگر [[فرزند]] نداشت، این [[روایت]] بی‌معنا می‌شد.


'''نقد و بررسی کوتاه‌'''
'''نقد و بررسی کوتاه‌'''
::::::[[استدلال]] به این [[روایت]]، از چند جهت درست نمی‌باشد؛ زیرا:
[[استدلال]] به این [[روایت]]، از چند جهت درست نمی‌باشد؛ زیرا:
#[[نعمانی]] همین [[روایت]] را [[نقل]] کرده است؛ در حالی‌که به جای "من ولده"، "من ولی"<ref>نعمانی، الغیبة، ص ۱۷۲.</ref> آورده است.
# [[نعمانی]] همین [[روایت]] را [[نقل]] کرده است؛ در حالی‌که به جای "من ولده"، "من ولی"<ref>نعمانی، الغیبة، ص ۱۷۲.</ref> آورده است.


با توجه به این که [[کتاب الغیبه]] [[نعمانی]] به مراتب بر [[کتاب الغیبه]] [[شیخ طوسی]] مقدم بوده و بخشی از [[سند]] هر دو کتاب مشترک است و نیز بین کلمه "ولی" و "ولد" از نظر نوشتار، نزدیکی وجود دارد، احتمال تصحیف، بسیار قوی می‌نماید؛ بنابراین، [[استدلال]] به این [[روایت]]، بی‌اعتبار خواهد شد. یکی از [[دانشمندان]] معاصر پس از ذکر هر دو [[روایت]] می‌نویسد: با وجود این [[اختلاف]]، استناد به [[نقل]] "[[غیبت]] [[شیخ]]" اطمینان‌بخش نیست؛ بلکه [[نقل]] "[[غیبت نعمانی]]" از برخی جهات، مانند علو [[سند]] و لفظ [[حدیث]]، معتبرتر به نظر می‌رسد<ref>صافی گلپایگانی، لطف الله، پاسخ ده پرسش، ص ۵۴.</ref>. یکی دیگر از اندیشه‌وران معاصر پس از اشاره به [[اختلاف]] [[نقل]] [[شیخ طوسی]] و [[نعمانی]]، درباره این [[روایت]] نوشته است: کمترین احتمالی که در این‌باره وجود دارد، این است که مقصود از عبارت "هیچ یک از [[فرزندان]] و نه دیگران، از جای آن [[حضرت]] [[آگاه]] نیستند" مبالغه در شدت پنهانی باشد؛ بدین معنا که اگر هم بر فرض آن [[حضرت]] را فرزندی باشد، حتی او هم از شخصیت حقیقی [[حضرت]] [[آگاه]] نخواهد بود، تا چه رسد به دیگران و لذا- چنان‌که واضح است- این عبارت دلیلی بر وجود [[فرزند]] بالفعل‌ نمی‌باشد. و همین اندازه که چنین معنایی برای [[روایت]] محتمل باشد، برای ساقط کردن [[استدلال]] بدان [[کفایت]] می‌کند؛ زیرا آن‌گاه که احتمال به میان آید، [[استدلال]] [[باطل]] است<ref>صدر، سید محمد، تاریخ غیبت کبرا، ترجمه سید حسن افتخارزاده، ص ۸۵.</ref>.
با توجه به این که [[کتاب الغیبه]] [[نعمانی]] به مراتب بر [[کتاب الغیبه]] [[شیخ طوسی]] مقدم بوده و بخشی از [[سند]] هر دو کتاب مشترک است و نیز بین کلمه "ولی" و "ولد" از نظر نوشتار، نزدیکی وجود دارد، احتمال تصحیف، بسیار قوی می‌نماید؛ بنابراین، [[استدلال]] به این [[روایت]]، بی‌اعتبار خواهد شد. یکی از [[دانشمندان]] معاصر پس از ذکر هر دو [[روایت]] می‌نویسد: با وجود این [[اختلاف]]، استناد به [[نقل]] "[[غیبت]] [[شیخ]]" اطمینان‌بخش نیست؛ بلکه [[نقل]] "[[غیبت نعمانی]]" از برخی جهات، مانند علو [[سند]] و لفظ [[حدیث]]، معتبرتر به نظر می‌رسد<ref>صافی گلپایگانی، لطف الله، پاسخ ده پرسش، ص ۵۴.</ref>. یکی دیگر از اندیشه‌وران معاصر پس از اشاره به [[اختلاف]] [[نقل]] [[شیخ طوسی]] و [[نعمانی]]، درباره این [[روایت]] نوشته است: کمترین احتمالی که در این‌باره وجود دارد، این است که مقصود از عبارت "هیچ یک از [[فرزندان]] و نه دیگران، از جای آن [[حضرت]] [[آگاه]] نیستند" مبالغه در شدت پنهانی باشد؛ بدین معنا که اگر هم بر فرض آن [[حضرت]] را فرزندی باشد، حتی او هم از شخصیت حقیقی [[حضرت]] [[آگاه]] نخواهد بود، تا چه رسد به دیگران و لذا- چنان‌که واضح است- این عبارت دلیلی بر وجود [[فرزند]] بالفعل‌ نمی‌باشد. و همین اندازه که چنین معنایی برای [[روایت]] محتمل باشد، برای ساقط کردن [[استدلال]] بدان [[کفایت]] می‌کند؛ زیرا آن‌گاه که احتمال به میان آید، [[استدلال]] [[باطل]] است<ref>صدر، سید محمد، تاریخ غیبت کبرا، ترجمه سید حسن افتخارزاده، ص ۸۵.</ref>.
#درباره [[روایت]] [[شیخ طوسی]] گفته می‌شود که مورد [[تحریف]] واقع شده است. زیرا در این [[روایت]]، ضمیر مفرد به جای جمع استفاده شده است: [در [[روایات‌]]] می‌گوید: "از [[فرزندان]] او و دیگری"؛ در حالی که صحیح این بود که بگوید "از [[فرزندان]] او و دیگران". مگر این که کسی بگوید ضمیر "هاء" در کلمه "ولده" از سوی نسخه‌نویسان اضافه شده است یا این که بگویند مقصود [[روایت]] اشاره به این مطلب است که [[امام]] {{ع}} فقط یک [[فرزند]] دارد. یا این که بگوید مراد از لفظ "ولد" اسم جنس است و برای مراعات این نکته ضمیر مفرد به کار رفته است<ref>سید جعفر مرتضی، جزیرة خضرا در ترازوی نقد، ترجمه: محمد سپهری، ص ۲۱۸.</ref>.
# درباره [[روایت]] [[شیخ طوسی]] گفته می‌شود که مورد [[تحریف]] واقع شده است. زیرا در این [[روایت]]، ضمیر مفرد به جای جمع استفاده شده است: [در [[روایات‌]]] می‌گوید: "از [[فرزندان]] او و دیگری"؛ در حالی که صحیح این بود که بگوید "از [[فرزندان]] او و دیگران". مگر این که کسی بگوید ضمیر "هاء" در کلمه "ولده" از سوی نسخه‌نویسان اضافه شده است یا این که بگویند مقصود [[روایت]] اشاره به این مطلب است که [[امام]] {{ع}} فقط یک [[فرزند]] دارد. یا این که بگوید مراد از لفظ "ولد" اسم جنس است و برای مراعات این نکته ضمیر مفرد به کار رفته است<ref>سید جعفر مرتضی، جزیرة خضرا در ترازوی نقد، ترجمه: محمد سپهری، ص ۲۱۸.</ref>.


حکایت [[جزیره خضراء]] که سخن از [[فرزندان حضرت]] در جزیره‌ای دوردست دارد. در آن داستان، ادعا شده است برخی [[فرزندان حضرت]] [[مهدی]] {{ع}} در جزایری دور دست و ناشناخته، بر شهرهایی [[حکومت]] می‌کنند.
حکایت [[جزیره خضراء]] که سخن از [[فرزندان حضرت]] در جزیره‌ای دوردست دارد. در آن داستان، ادعا شده است برخی [[فرزندان حضرت]] [[مهدی]] {{ع}} در جزایری دور دست و ناشناخته، بر شهرهایی [[حکومت]] می‌کنند.
خط ۹۴: خط ۹۴:


[[روایت]] دیگری که [[سید بن طاووس]] [[نقل]] کرده است که [[امام رضا]] {{ع}} فرمود: {{عربی|اللّهم صلّ علي وُلاةِ عهده و الائمّة مِن ولده...}}<ref>جمال الاسبوع، ص ۵۱۲.</ref>؛
[[روایت]] دیگری که [[سید بن طاووس]] [[نقل]] کرده است که [[امام رضا]] {{ع}} فرمود: {{عربی|اللّهم صلّ علي وُلاةِ عهده و الائمّة مِن ولده...}}<ref>جمال الاسبوع، ص ۵۱۲.</ref>؛
::::::اما این [[روایت]] نیز به دلایلی بر مدعا غیر قابل پذیرش است.
 
#[[روایت]] از نظر [[سند]] ضعیف است.
اما این [[روایت]] نیز به دلایلی بر مدعا غیر قابل پذیرش است.
#این [[روایت]] بنابر تصریح خود ابن طاووس، دارای متن دیگری نیز می‌باشد که به این شکل است: {{عربی|"االلّهم صلّ علي وُلاةِ عهده و الائمّة مِن بعدِهِ..."}} که در آن، کلمه "من ولده" نیست. جالب این که [[شیخ طوسی]] در کتاب مصباح المتهجد<ref>شیخ طوسی، مصباح المتهجد، ص ۴۰۹.</ref> و کفعمی در مصباح‌<ref>کفعمی، المصباح، ص ۵۴۸.</ref> به همین صورت دوم [[نقل]] کرده‌اند.
# [[روایت]] از نظر [[سند]] ضعیف است.
#بر فرض هم که درستی [[روایت]] را بپذیریم، باز هم در [[روایت]]، نکته‌ای که حاکی از زمان ولادت [[فرزندان]] [[امام]] باشد، وجود ندارد و ممکن است به [[فرزندان]] آن [[حضرت]] [[پس از ظهور]] اشاره کرده باشد.
# این [[روایت]] بنابر تصریح خود ابن طاووس، دارای متن دیگری نیز می‌باشد که به این شکل است: {{عربی|"االلّهم صلّ علي وُلاةِ عهده و الائمّة مِن بعدِهِ..."}} که در آن، کلمه "من ولده" نیست. جالب این که [[شیخ طوسی]] در کتاب مصباح المتهجد<ref>شیخ طوسی، مصباح المتهجد، ص ۴۰۹.</ref> و کفعمی در مصباح‌<ref>کفعمی، المصباح، ص ۵۴۸.</ref> به همین صورت دوم [[نقل]] کرده‌اند.
# بر فرض هم که درستی [[روایت]] را بپذیریم، باز هم در [[روایت]]، نکته‌ای که حاکی از زمان ولادت [[فرزندان]] [[امام]] باشد، وجود ندارد و ممکن است به [[فرزندان]] آن [[حضرت]] [[پس از ظهور]] اشاره کرده باشد.


میرزا [[حسین]] [[طبرسی]] نوری در کتاب [[نجم الثاقب]] با عنوان "[[دفع شبهه]] نبودن اولاد برای آن [[حضرت]]" آورده است: [[سید بن طاووس]] در اواخر کتاب [[جمال]] الاسبوع‌<ref>سید بن طاوس، جمال الاسبوع، ص ۵۱۲.</ref> گفته که: "من یافتم روایتی به [[سند]] متصل به این که از برای [[مهدی]] گروهی از اولاد است که والیانند در اطراف [[شهرها]] که در دریا است و ایشان دارایند غایت بزرگی و صفات [[نیکان]] را"<ref>طبرسی نوری، میرزا حسین، نجم الثاقب، ص ۴۰۲.</ref>.
میرزا [[حسین]] [[طبرسی]] نوری در کتاب [[نجم الثاقب]] با عنوان "[[دفع شبهه]] نبودن اولاد برای آن [[حضرت]]" آورده است: [[سید بن طاووس]] در اواخر کتاب [[جمال]] الاسبوع‌<ref>سید بن طاوس، جمال الاسبوع، ص ۵۱۲.</ref> گفته که: "من یافتم روایتی به [[سند]] متصل به این که از برای [[مهدی]] گروهی از اولاد است که والیانند در اطراف [[شهرها]] که در دریا است و ایشان دارایند غایت بزرگی و صفات [[نیکان]] را"<ref>طبرسی نوری، میرزا حسین، نجم الثاقب، ص ۴۰۲.</ref>.
خط ۱۱۵: خط ۱۱۶:
| پاسخ = آقای دکتر '''[[ابراهیم شفیعی سروستانی]]'''، در کتاب ''«[[پرسش از موعود (کتاب)|پرسش از موعود]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = آقای دکتر '''[[ابراهیم شفیعی سروستانی]]'''، در کتاب ''«[[پرسش از موعود (کتاب)|پرسش از موعود]]»'' در این‌باره گفته است:


« کسانی که معتقدند [[امام مهدی]] {{ع}} [[ازدواج]] کرده است، به دو دسته [[دلیل]] استناد می‌کنند:
«کسانی که معتقدند [[امام مهدی]] {{ع}} [[ازدواج]] کرده است، به دو دسته [[دلیل]] استناد می‌کنند:
#روایاتی که در [[فضیلت]] [[ازدواج]] وارد شده و در آنها تأکید شده است که [[ازدواج]]، [[سنت]] [[پیامبر اکرم]] {{صل}} است و هر کس از آن روی گرداند، از [[پیامبر خاتم|پیامبر]] نیست<ref>ر.ک: محمد بن حسن حر عاملی، وسائل الشیعة الی تحصیل مسائل الشریعه، تصحیح و تحقیق: عبدالرحیم ربانی شیرازی، چاپ هشتم: تهران، اسلامیه، ۱۳۷۳، ج ۱۴، باب ۱و ۲ از ابواب مقدمات النکاح و آدابه، صص ۲ - ۹</ref>. [[محدث نوری]] در پاسخ کسانی که می‌گویند: "معلوم نیست [[حضرت حجت]] {{ع}} اولاد و عیال داشته باشد"، می‌نویسد: چگونه ترک خواهند فرمود چنین [[سنت]] عظیمه جد اکرم خود را با آن همه ترغیب و تحریص<ref>تشویق کردن.</ref> که در فعل آن و تهدید و تخویف<ref>برحذر داشتن.</ref> در ترکش شده و سزاوارترین [[امت]] در اخذ به [[سنت]] [[پیامبر خاتم|پیغمبر]] {{صل}}، [[امام]] هر عصر است و تاکنون کسی ترک آن را از خصایص آن جناب نشمرده [است] <ref>میرزا حسین نوری، نجم الثاقب، چاپ نهم: قم، مسجد مقدس جمکران، ۱۳۸۴، ص۴۰۳.</ref>.
# روایاتی که در [[فضیلت]] [[ازدواج]] وارد شده و در آنها تأکید شده است که [[ازدواج]]، [[سنت]] [[پیامبر اکرم]] {{صل}} است و هر کس از آن روی گرداند، از [[پیامبر خاتم|پیامبر]] نیست<ref>ر.ک: محمد بن حسن حر عاملی، وسائل الشیعة الی تحصیل مسائل الشریعه، تصحیح و تحقیق: عبدالرحیم ربانی شیرازی، چاپ هشتم: تهران، اسلامیه، ۱۳۷۳، ج ۱۴، باب ۱و ۲ از ابواب مقدمات النکاح و آدابه، صص ۲ - ۹</ref>. [[محدث نوری]] در پاسخ کسانی که می‌گویند: "معلوم نیست [[حضرت حجت]] {{ع}} اولاد و عیال داشته باشد"، می‌نویسد: چگونه ترک خواهند فرمود چنین [[سنت]] عظیمه جد اکرم خود را با آن همه ترغیب و تحریص<ref>تشویق کردن.</ref> که در فعل آن و تهدید و تخویف<ref>برحذر داشتن.</ref> در ترکش شده و سزاوارترین [[امت]] در اخذ به [[سنت]] [[پیامبر خاتم|پیغمبر]] {{صل}}، [[امام]] هر عصر است و تاکنون کسی ترک آن را از خصایص آن جناب نشمرده [است] <ref>میرزا حسین نوری، نجم الثاقب، چاپ نهم: قم، مسجد مقدس جمکران، ۱۳۸۴، ص۴۰۳.</ref>.
#[[روایات]]، [[دعاها]] و زیارت‌هایی است که در آنها به نوعی به همسر و [[فرزند]] داشتن آن [[حضرت]] تصریح یا اشاره شده است. از آن جمله می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:
# [[روایات]]، [[دعاها]] و زیارت‌هایی است که در آنها به نوعی به همسر و [[فرزند]] داشتن آن [[حضرت]] تصریح یا اشاره شده است. از آن جمله می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:
##[[شیخ طوسی]] درباره [[غیبت امام مهدی]] {{ع}}، به [[نقل]] از [[مفضل بن عمر]]، روایتی را از [[امام صادق]] {{ع}} را [[نقل]] کرده است که شاید از آن بتوان دریافت که آن [[حضرت]] [[فرزند]] دارد: همانا [[صاحب]] این امر دارای دو [[غیبت]] است: یکی از آن دو چندان به درازا می‌کشد که برخی از [[مردم]] می‌گویند: او مرده است و بعضی می‌گویند: او کشته شده است و عده‌ای از ایشان می‌گویند: او رفته است. تا این که از یارانش جز افراد اندکی، کسی بر امر او باقی نمی‌ماند و از جایگاهش نه کسی از فرزندانش و نه دیگری [[آگاهی]] دارد، مگر همان خدمت‌گزاری که به کارهای او می‌رسد<ref>کتاب الغیبة (طوسی)، ص ۱۰۲؛ بحار الانوار، ج ۵۲، صص ۱۵۲ و ۱۵۳، ح ۵.</ref>. به نظر می‌رسد [[استدلال]] به [[روایت]] یاد شده چندان درست نباشد؛ زیرا [[نعمانی]] نیز در کتاب خود همین [[روایت]] را [[نقل]] کرده است، ولی پایان آن، با آنچه از [[شیخ طوسی]] [[نقل]] شد، متفاوت است و نمی‌توان از آن استفاده کرد که آن [[حضرت]] فرزندی دارد. متن [[روایت]] چنین است: " و از جایگاهش هیچ کس از [[دوست]] و بیگانه [[آگاهی]] نمی‌یابد، مگر همان خدمت گزاری که به کارهای او می‌رسد"<ref>کتاب الغیبه ([[نعمانی]])، باب ۱۰، ص ۱۷۲، ح ۵.</ref>. [[علامه]] [[سید جعفر مرتضی عاملی]] در این زمینه می‌نویسد: با توجه به یکی بودن [[روایت]] از نظر [[طوسی]] و [[نعمانی]] و وجود چنین اختلافی در محل مورد استشهاد، [[روایت]] [[زبور]] قابل [[استدلال]] نیست<ref>سید جعفر مرتضی عاملی، دراسة فی علامات الظهور و الجزیره الخضراء، چاپ اول: بیروت، دار البلاغه، ۱۴۱۲ ه.ق، ص ۲۳۰؛ سید جعفر مرتضی عاملی، جزیره خضرا در ترازوی نقد، ترجمه: محمد سپهری، چاپ سوم: قم، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، ۱۳۷۷، ص ۲۱۸؛ شیخ محمد تقی شوشتری، الأخبار الدخیله، تصحیح: علی اکبر غفاری، تهران، مکتبة الصندوق، ۱۴۰۱ ه.ق، ج ۱، ص ۱۵۰؛ سید محمد صدر، تاریخ الغیبه الکبری، بیروت، دار التعارف، ۱۳۹۵ هـ ق، ص ۷۰.</ref>. اشکال‌های دیگری نیز به متن [[روایت]] [[شیخ طوسی]] وارد شده است که برای رعایت اختصار به همین مقدار بسنده می‌کنیم<ref>ر.ک: ابوالفضل طریقه‌دار (ترجمه و تحقیق)، جزیره خضرا، افسانه یا واقعیت؟!، چاپ هفتم: قم، بوستان کتاب، ۱۳۸۲، ص ۲۱۸.</ref>.
## [[شیخ طوسی]] درباره [[غیبت امام مهدی]] {{ع}}، به [[نقل]] از [[مفضل بن عمر]]، روایتی را از [[امام صادق]] {{ع}} را [[نقل]] کرده است که شاید از آن بتوان دریافت که آن [[حضرت]] [[فرزند]] دارد: همانا [[صاحب]] این امر دارای دو [[غیبت]] است: یکی از آن دو چندان به درازا می‌کشد که برخی از [[مردم]] می‌گویند: او مرده است و بعضی می‌گویند: او کشته شده است و عده‌ای از ایشان می‌گویند: او رفته است. تا این که از یارانش جز افراد اندکی، کسی بر امر او باقی نمی‌ماند و از جایگاهش نه کسی از فرزندانش و نه دیگری [[آگاهی]] دارد، مگر همان خدمت‌گزاری که به کارهای او می‌رسد<ref>کتاب الغیبة (طوسی)، ص ۱۰۲؛ بحار الانوار، ج ۵۲، صص ۱۵۲ و ۱۵۳، ح ۵.</ref>. به نظر می‌رسد [[استدلال]] به [[روایت]] یاد شده چندان درست نباشد؛ زیرا [[نعمانی]] نیز در کتاب خود همین [[روایت]] را [[نقل]] کرده است، ولی پایان آن، با آنچه از [[شیخ طوسی]] [[نقل]] شد، متفاوت است و نمی‌توان از آن استفاده کرد که آن [[حضرت]] فرزندی دارد. متن [[روایت]] چنین است: " و از جایگاهش هیچ کس از [[دوست]] و بیگانه [[آگاهی]] نمی‌یابد، مگر همان خدمت گزاری که به کارهای او می‌رسد"<ref>کتاب الغیبه ([[نعمانی]])، باب ۱۰، ص ۱۷۲، ح ۵.</ref>. [[علامه]] [[سید جعفر مرتضی عاملی]] در این زمینه می‌نویسد: با توجه به یکی بودن [[روایت]] از نظر [[طوسی]] و [[نعمانی]] و وجود چنین اختلافی در محل مورد استشهاد، [[روایت]] [[زبور]] قابل [[استدلال]] نیست<ref>سید جعفر مرتضی عاملی، دراسة فی علامات الظهور و الجزیره الخضراء، چاپ اول: بیروت، دار البلاغه، ۱۴۱۲ ه.ق، ص ۲۳۰؛ سید جعفر مرتضی عاملی، جزیره خضرا در ترازوی نقد، ترجمه: محمد سپهری، چاپ سوم: قم، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، ۱۳۷۷، ص ۲۱۸؛ شیخ محمد تقی شوشتری، الأخبار الدخیله، تصحیح: علی اکبر غفاری، تهران، مکتبة الصندوق، ۱۴۰۱ ه.ق، ج ۱، ص ۱۵۰؛ سید محمد صدر، تاریخ الغیبه الکبری، بیروت، دار التعارف، ۱۳۹۵ه‍ ق، ص ۷۰.</ref>. اشکال‌های دیگری نیز به متن [[روایت]] [[شیخ طوسی]] وارد شده است که برای رعایت اختصار به همین مقدار بسنده می‌کنیم<ref>ر.ک: ابوالفضل طریقه‌دار (ترجمه و تحقیق)، جزیره خضرا، افسانه یا واقعیت؟!، چاپ هفتم: قم، بوستان کتاب، ۱۳۸۲، ص ۲۱۸.</ref>.
##[[ابوبصیر]] از [[امام صادق]] {{ع}} [[نقل]] می‌کند که فرمود: گویا می‌بینم که [[قائم]] {{ع}} با [[خانواده]] و فرزندانش در [[مسجد سهله]] فرود آمده است<ref>بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۳۱۷، ح ۱۳</ref>.
## [[ابوبصیر]] از [[امام صادق]] {{ع}} [[نقل]] می‌کند که فرمود: گویا می‌بینم که [[قائم]] {{ع}} با [[خانواده]] و فرزندانش در [[مسجد سهله]] فرود آمده است<ref>بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۳۱۷، ح ۱۳</ref>.
##در بخشی از [[صلوات]] معروف به ضراب اصفهانی که از [[امام زمان|امام عصر]] {{ع}} [[نقل]] شده و خواندن آن در عصر [[روز جمعه]] سفارش گشته، چنین آمده است: بار خدایا، به او درباره خودش، فرزندانش، شیعیانش، رعیتش، خاصش، عامش، دشمنش و همه اهل [[دنیا]]، عطا فرما آنچه را که دیده‌اش را روشن و دلش را مسرور گرداند<ref>بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۲۲، ح ۱۴.</ref>.
## در بخشی از [[صلوات]] معروف به ضراب اصفهانی که از [[امام زمان|امام عصر]] {{ع}} [[نقل]] شده و خواندن آن در عصر [[روز جمعه]] سفارش گشته، چنین آمده است: بار خدایا، به او درباره خودش، فرزندانش، شیعیانش، رعیتش، خاصش، عامش، دشمنش و همه اهل [[دنیا]]، عطا فرما آنچه را که دیده‌اش را روشن و دلش را مسرور گرداند<ref>بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۲۲، ح ۱۴.</ref>.
##در یکی از دعاهای عصر [[غیبت]] که از [[امام رضا]] {{ع}} [[نقل]] شده، عبارتی مشابه [[صلوات]] ضراب اصفهانی آمده است<ref>ر.ک: بحارالأنوار، ج ۱۵، ص ۳۳۲</ref>. [[محدث نوری]]، [[ادعیه]] و [[زیارات]] دیگری را نیز [[نقل]] می کند که در آنها تعابیری چون "ذریته"، "ولده"، "اهل بیته" به کار رفته است و به نوعی به همسر و [[فرزند]] داشتن [[امام زمان|امام عصر]] {{ع}} اشاره دارد<ref>ر.ک: نجم الثاقب، صص ۴۰۳ - ۴۰۶.</ref>»<ref>[[ابراهیم شفیعی سروستانی|شفیعی سروستانی؛ ابراهیم]]، [[پرسش از موعود (کتاب)|پرسش از موعود]]، ص ۳۱-۳۴.</ref>.
## در یکی از دعاهای عصر [[غیبت]] که از [[امام رضا]] {{ع}} [[نقل]] شده، عبارتی مشابه [[صلوات]] ضراب اصفهانی آمده است<ref>ر.ک: بحارالأنوار، ج ۱۵، ص ۳۳۲</ref>. [[محدث نوری]]، [[ادعیه]] و [[زیارات]] دیگری را نیز [[نقل]] می کند که در آنها تعابیری چون "ذریته"، "ولده"، "اهل بیته" به کار رفته است و به نوعی به همسر و [[فرزند]] داشتن [[امام زمان|امام عصر]] {{ع}} اشاره دارد<ref>ر.ک: نجم الثاقب، صص ۴۰۳ - ۴۰۶.</ref>»<ref>[[ابراهیم شفیعی سروستانی|شفیعی سروستانی؛ ابراهیم]]، [[پرسش از موعود (کتاب)|پرسش از موعود]]، ص ۳۱-۳۴.</ref>.
}}
}}


== پرسش‌های وابسته ==
{{پرسمان ازدواج امام مهدی}}
{{پرسمان ازدواج امام مهدی}}
== منبع‌شناسی جامع مهدویت ==
{{منبع‌شناسی جامع}}
* [[:رده:کتاب‌شناسی کتاب‌های مهدویت|کتاب‌شناسی مهدویت]]؛
* [[:رده:مقاله‌شناسی مقاله‌های مهدویت|مقاله‌شناسی مهدویت]]؛
* [[:رده:پایان‌نامه‌شناسی پایان‌نامه‌های مهدویت|پایان‌نامه‌شناسی مهدویت]].
{{پایان}}
{{پایان}}


== پانویس ==
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:پرسش‌]]
[[رده:پرسش]]
[[رده:پرسمان مهدویت]]
[[رده:پرسمان مهدویت]]
[[رده:(اا): پرسش‌هایی با ۱ پاسخ]]
 
[[رده:(اا): پرسش‌های مهدویت با ۱ پاسخ]]
[[رده:(اا): پرسش‌های مهدویت با ۱ پاسخ]]
[[رده:پرسش‌های مربوط به ازدواج امام مهدی]]
[[رده:پرسش‌های مربوط به ازدواج امام مهدی]]
۲۱۸٬۲۲۶

ویرایش