ظلم در لغت و اصطلاح به چه معناست؟ (پرسش) (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۲۵ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۲۰:۲۰
، ۲۵ دسامبر ۲۰۲۱ربات: جایگزینی خودکار متن (-]]]] :::::: +]]]] )
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{پرسش غیرنهایی}} {{جعبه اطلاعات پرسش +{{جعبه اطلاعات پرسش)) |
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-]]]] :::::: +]]]] )) |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
== پاسخ نخست == | == پاسخ نخست == | ||
[[پرونده:13681332.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[سید کاظم سیدباقری]]]] | [[پرونده:13681332.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[سید کاظم سیدباقری]]]] | ||
حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[سید کاظم سیدباقری]]''' در کتاب ''«[[عدالت سیاسی در قرآن کریم (کتاب)|عدالت سیاسی در قرآن کریم]]»'' در اینباره گفته است: | |||
«[[عدل]] و [[ظلم]] در مقابل هم قرار دارند، به گونهای که این دو هیچگاه با هم در یک جا جمع نمیشوند. ظلم به معنای [[ستم]] و [[بیداد]]<ref>احمد سیاح، فرهنگ جامع، ج۴، ص۵۵.</ref> دارای دو معنی اصلی است؛ [[تاریکی]] و سیاهی و چیزی را در غیر موضوع خود نهادن<ref>محمد قریب، فرهنگ لغات قرآن، ج۱، ص۷۱۳.</ref>. همان طور که شخص در تاریکی چیزی را نمیبیند، کسی که ستم میکند هم گویی در تاریکی فرو رفته، نمیتواند [[حقیقت]] را [[درک]] کند<ref>غیاثالدین محمد رامپوری، غیاث اللغات، ص۵۶۹.</ref>. در مفردات آمده است که نزد اکثر [[اندیشوران]] و اهل لغت، ظلم، قراردادن اشیا در غیر جایگاه اختصاصی خود میباشد، حال به [[کاستی]] باشد یا زیادت<ref>راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ص۵۳۷.</ref>. در لسان العرب نیز بر همین معنا تأکید شده است<ref>ابن منظور، لسان العرب، ج۱۲، ص۳۷۳.</ref>. “التحقیق فی کلمات القرآن الکریم” نیز این تعریف را با قید “از روی [[تعدی]] و ستم”، کامل کرده است<ref>حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۷، ص۱۷۰.</ref>. این مفهوم هنگامی که به عرصه [[سیاسی]] وارد میشود، به معنای [[تجاوز به حقوق]] سیاسی- [[اجتماعی]] دیگران است که دارای ابعاد گوناگونی میباشد. در این گستره، قدرتمند هنگامی که خلاف دستورهای [[خداوند]] و [[پیامبران]] و [[حقوق]] [[شهروندان]] حرکت کند، ظلم کرده است»<ref>[[سید کاظم سیدباقری|سیدباقری، سید کاظم]]، [[عدالت سیاسی در قرآن کریم (کتاب)|عدالت سیاسی در قرآن کریم]]، ص ۵۵.</ref> | «[[عدل]] و [[ظلم]] در مقابل هم قرار دارند، به گونهای که این دو هیچگاه با هم در یک جا جمع نمیشوند. ظلم به معنای [[ستم]] و [[بیداد]]<ref>احمد سیاح، فرهنگ جامع، ج۴، ص۵۵.</ref> دارای دو معنی اصلی است؛ [[تاریکی]] و سیاهی و چیزی را در غیر موضوع خود نهادن<ref>محمد قریب، فرهنگ لغات قرآن، ج۱، ص۷۱۳.</ref>. همان طور که شخص در تاریکی چیزی را نمیبیند، کسی که ستم میکند هم گویی در تاریکی فرو رفته، نمیتواند [[حقیقت]] را [[درک]] کند<ref>غیاثالدین محمد رامپوری، غیاث اللغات، ص۵۶۹.</ref>. در مفردات آمده است که نزد اکثر [[اندیشوران]] و اهل لغت، ظلم، قراردادن اشیا در غیر جایگاه اختصاصی خود میباشد، حال به [[کاستی]] باشد یا زیادت<ref>راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ص۵۳۷.</ref>. در لسان العرب نیز بر همین معنا تأکید شده است<ref>ابن منظور، لسان العرب، ج۱۲، ص۳۷۳.</ref>. “التحقیق فی کلمات القرآن الکریم” نیز این تعریف را با قید “از روی [[تعدی]] و ستم”، کامل کرده است<ref>حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۷، ص۱۷۰.</ref>. این مفهوم هنگامی که به عرصه [[سیاسی]] وارد میشود، به معنای [[تجاوز به حقوق]] سیاسی- [[اجتماعی]] دیگران است که دارای ابعاد گوناگونی میباشد. در این گستره، قدرتمند هنگامی که خلاف دستورهای [[خداوند]] و [[پیامبران]] و [[حقوق]] [[شهروندان]] حرکت کند، ظلم کرده است»<ref>[[سید کاظم سیدباقری|سیدباقری، سید کاظم]]، [[عدالت سیاسی در قرآن کریم (کتاب)|عدالت سیاسی در قرآن کریم]]، ص ۵۵.</ref> |