قرمطیان: تفاوت میان نسخه‌ها

۲ بایت حذف‌شده ،  ‏۲۶ دسامبر ۲۰۲۱
بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{امامت}} <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۷: خط ۱۷:
[[حمدان بن اشعث]]، معروف به قِرمِط از [[مردم کوفه]] و از مبلغان قرامطه نخستین بود. او پس از [[شکست]] زنگیان دعوت خود را آغاز کرد. وی به [[نجات یافتگان]] زنگیان در مناطقی که حرکت زنگ در آنجا گسترده بود، روی آورد. دعوت او در میان [[اعرابی]] که [[مشتاق]] [[غنیمت]] بودند و کشاورزان سواد و طبقات [[فقیر]] رواج بسیاری یافت و [[پیروان]] منسوب به او «قرامطه» نامیده شدند<ref>تاریخ طبری، ج۱۰، ص۲۵.</ref>.
[[حمدان بن اشعث]]، معروف به قِرمِط از [[مردم کوفه]] و از مبلغان قرامطه نخستین بود. او پس از [[شکست]] زنگیان دعوت خود را آغاز کرد. وی به [[نجات یافتگان]] زنگیان در مناطقی که حرکت زنگ در آنجا گسترده بود، روی آورد. دعوت او در میان [[اعرابی]] که [[مشتاق]] [[غنیمت]] بودند و کشاورزان سواد و طبقات [[فقیر]] رواج بسیاری یافت و [[پیروان]] منسوب به او «قرامطه» نامیده شدند<ref>تاریخ طبری، ج۱۰، ص۲۵.</ref>.


[[اختلاف]] میان [[رهبری]] آن و رهبری [[اسماعیلیه]] موجب ناکامی این حرکت در [[عراق]] و انتقال رهبری به زکرویه بن مهرویه [[فارسی]] از [[شاگردان]] حمدان، شد. وی فعالیت خود را به [[شام]] منتقل کرد که به صحرای سَماوه [واقع در میان [[کوفه]] و شام] کشیده شد.
[[اختلاف]] میان [[رهبری]] آن و رهبری [[اسماعیلیه]] موجب ناکامی این حرکت در [[عراق]] و انتقال رهبری به [[زکرویه بن مهرویه فارسی]] از [[شاگردان]] حمدان، شد. وی فعالیت خود را به [[شام]] منتقل کرد که به صحرای سَماوه [واقع در میان [[کوفه]] و شام] کشیده شد.
[[فرزندان]] او یحیی، ملقب به صاحب الناقه و حسین، ملقب به ذی الشامه یا صاحب الخال، به ترتیب [[مسئولیت]] [[دعوت]] را به عهده گرفتند و هر دو [[امیرالمؤمنین]] نامیده شدند. آنان به [[شهرها]] و روستاها [[حمله]] و [[ناآرامی]] و [[آشفتگی]] در شام ایجاد کردند. این کار پیش از چیره شدن [[حکومت]] بر آنان در سال‌های ۲۹۰ - ۲۹۱ ق. / ۹۰۳ - ۹۰۴م. بود<ref>تاریخ طبری، ج۱۰، ص۹۹- ۱۰۰ و ۱۰۸ - ۱۱۱.</ref>.
[[فرزندان]] او یحیی، ملقب به صاحب الناقه و حسین، ملقب به ذی الشامه یا صاحب الخال، به ترتیب [[مسئولیت]] [[دعوت]] را به عهده گرفتند و هر دو [[امیرالمؤمنین]] نامیده شدند. آنان به [[شهرها]] و روستاها [[حمله]] و [[ناآرامی]] و [[آشفتگی]] در شام ایجاد کردند. این کار پیش از چیره شدن [[حکومت]] بر آنان در سال‌های ۲۹۰ - ۲۹۱ ق. / ۹۰۳ - ۹۰۴م. بود<ref>تاریخ طبری، ج۱۰، ص۹۹- ۱۰۰ و ۱۰۸ - ۱۱۱.</ref>.


زکرویه برای گرفتن [[انتقام]] فرزندانش به پا خاست؛ اما در [[سال ۲۹۴ ق]]/۹۰۷ م. کشته شد<ref>تاریخ طبری، ج۱۰، ص۱۳۰ - ۱۳۴.</ref> و با [[قتل]] او کار قرامطه در شام به پایان رسید.
زکرویه برای گرفتن [[انتقام]] فرزندانش به پا خاست؛ اما در [[سال ۲۹۴ ق]]/۹۰۷ م. کشته شد<ref>تاریخ طبری، ج۱۰، ص۱۳۰ - ۱۳۴.</ref> و با [[قتل]] او کار قرامطه در شام به پایان رسید.


حرکت قرامطه در [[بحرین]] با نام [[ابوسعید]] جنّابی فارسی و فرزندش، ابوطاهر، قرین است. ابوطاهر [[قدرت]] [[واقعی]] خویش را بر هَجَر، [[احساء]]، [[قطیف]] و دیگر نقاط بحرین گستراند و [[حکومتی]] مستقل به وجود آورد که مؤمنیه پایتخت آن بود. وی در [[سال ۳۰۱ ق]]./ ۹۱۴م. کشته شد. فرزندش، ابوطاهر سلیمان، [[ریاست]] دعوت را عهده‌دار شد و سیاستی [[خشن]] را با روش‌های بسیار خطرناک پیشه کرد و [[بصره]] و [[کوفه]] از حملات وحشیانه او [[رنج]] بردند. وی به کاروان‌های [[حجاج]] [[یورش]] برد؛ در [[سال ۳۱۷ ق]]/۹۲۹ م. به [[مکه]] حمله و [[اموال]] [[حاجیان]] را [[غارت]] کرد؛ آنان را در [[مسجدالحرام]] کشت و [[حجرالاسود]] را از [[کعبه]] کند و آن را برای مدت چند سال در هجر نگه داشت<ref>قرامطه پس از بیست و دو سال، حجرالاسود را در سال ۳۳۹ ق. به مکه بازگرداندند.</ref>. این مسأله [[احساسات]] [[مسلمانان]] را به شکلی گسترده جریحه‌دار کرد و [[دشمنان]] وی از [[اهل سنت]] و [[هم‌پیمانان]] [[اسماعیلی]] و فاطمی وی، [[اعمال]] او را محکوم کردند.
حرکت قرامطه در [[بحرین]] با نام [[ابوسعید جنّابی فارسی]] و فرزندش، ابوطاهر، قرین است. ابوطاهر [[قدرت]] [[واقعی]] خویش را بر هَجَر، [[احساء]]، [[قطیف]] و دیگر نقاط بحرین گستراند و [[حکومتی]] مستقل به وجود آورد که مؤمنیه پایتخت آن بود. وی در [[سال ۳۰۱ ق]]./ ۹۱۴م. کشته شد. فرزندش، ابوطاهر سلیمان، [[ریاست]] دعوت را عهده‌دار شد و سیاستی [[خشن]] را با روش‌های بسیار خطرناک پیشه کرد و [[بصره]] و [[کوفه]] از حملات وحشیانه او [[رنج]] بردند. وی به کاروان‌های [[حجاج]] [[یورش]] برد؛ در [[سال ۳۱۷ ق]]/۹۲۹ م. به [[مکه]] حمله و [[اموال]] [[حاجیان]] را [[غارت]] کرد؛ آنان را در [[مسجدالحرام]] کشت و [[حجرالاسود]] را از [[کعبه]] کند و آن را برای مدت چند سال در هجر نگه داشت<ref>قرامطه پس از بیست و دو سال، حجرالاسود را در سال ۳۳۹ ق. به مکه بازگرداندند.</ref>. این مسأله [[احساسات]] [[مسلمانان]] را به شکلی گسترده جریحه‌دار کرد و [[دشمنان]] وی از [[اهل سنت]] و [[هم‌پیمانان]] [[اسماعیلی]] و فاطمی وی، [[اعمال]] او را محکوم کردند.
به نظر می‌رسد دو عامل قرامطه را واداشت تا این رویکرد [[دینی]] و [[اقتصادی]] را پیشه کنند.
به نظر می‌رسد دو عامل قرامطه را واداشت تا این رویکرد [[دینی]] و [[اقتصادی]] را پیشه کنند.


از جنبه دینی، سرپرستان این حرکت، به اعتبار این که [[فرقه]] [[باطنی]] غالی را [[رهبری]] می‌کردند، کوشیدند عقیده‌ای جدید ایجاد کنند که میان [[اسلام]] و [[عقاید]] قدیمی [[سازگاری]] دهد. آنان با وجود [[تظاهر]] خود به اسلام، آن را به عنوان یک [[دین]] قبول نداشتند، بلکه عقاید [[حلول]]، [[تناسخ]] و [[قداست]] [[ائمه]] را در آن وارد کردند<ref>فاروق، عمر، التاریخ الاسلامی و فکر القرن العشرین، ص۳۱۲.</ref>.
از جنبه دینی، سرپرستان این حرکت، به اعتبار این که [[فرقه]] [[باطنی]] غالی را [[رهبری]] می‌کردند، کوشیدند عقیده‌ای جدید ایجاد کنند که میان [[اسلام]] و [[عقاید]] قدیمی [[سازگاری]] دهد. آنان با وجود [[تظاهر]] خود به اسلام، آن را به عنوان یک [[دین]] قبول نداشتند، بلکه عقاید [[حلول]]، [[تناسخ]] و [[قداست]] [[ائمه]] را در آن وارد کردند<ref>فاروق، عمر، التاریخ الاسلامی و فکر القرن العشرین، ص۳۱۲.</ref>.


از جنبه اقتصادی، قرامطه برای تعطیل [[حج]] و [[حمله]] به کاروان‌های [[تجاری]] [[اقدام]] کردند تا به [[منافع]] مادی حاصل از آن دست یابند؛ همان گونه که [[هدف]] از تهاجم‌های آنان به [[بصره]]، ایجاد [[هرج و مرج]] و [[ناآرامی]] در آنجا بود تا [[تجارت]] آن [[شهر]] را به بنادری در خلیج [[[فارس]]] منتقل کنند، که بر آن چیره بودند. این مسأله پس از آن بود که [[خلیفه]] درخواست ابوطاهر را برای واگذاری [[اهواز]] و بصره به ایشان نپذیرفت. افزون بر آن، آنان می‌خواستند [[سلطه]] خود را بر تجارت دریایی [[هند]] و صنایع [[خوزستان]] بگسترانند<ref>فاروق، عمر، التاریخ الاسلامی و فکر القرن العشرین، ص۳۰۷ – ۳۰۸.</ref>.
از جنبه اقتصادی، قرامطه برای تعطیل [[حج]] و [[حمله]] به کاروان‌های [[تجاری]] [[اقدام]] کردند تا به [[منافع]] مادی حاصل از آن دست یابند؛ همان گونه که [[هدف]] از تهاجم‌های آنان به [[بصره]]، ایجاد [[هرج و مرج]] و [[ناآرامی]] در آنجا بود تا [[تجارت]] آن [[شهر]] را به بنادری در [[خلیج فارس]] منتقل کنند، که بر آن چیره بودند. این مسأله پس از آن بود که [[خلیفه]] درخواست ابوطاهر را برای واگذاری [[اهواز]] و بصره به ایشان نپذیرفت. افزون بر آن، آنان می‌خواستند [[سلطه]] خود را بر تجارت دریایی [[هند]] و صنایع [[خوزستان]] بگسترانند<ref>فاروق، عمر، التاریخ الاسلامی و فکر القرن العشرین، ص۳۰۷ – ۳۰۸.</ref>.


به هر حال، حرکت قرامطه در [[بحرین]] بعد از [[مرگ]] ابوطاهر در سال ۳۳۲ ق. / ۹۴۲م. به علت درگیری درباره رهبری، [[انسجام]] خود را از دست داد؛ با وجود این که [[حکومت]] قرامطه تا سال ۴۶۹ ق. / ۱۰۷۶ م. در میان گرایش‌های خصمانه‌ای که پدید آمده [[تعصب]] افراطی دینی بود، ادامه یافت.<ref>[[محمد سهیل طقوش|طقوش، محمد سهیل]]، [[دولت عباسیان (کتاب)|دولت عباسیان]]، ص ۲۰۷.</ref>
به هر حال، حرکت قرامطه در [[بحرین]] بعد از [[مرگ]] ابوطاهر در سال ۳۳۲ ق. / ۹۴۲م. به علت درگیری درباره رهبری، [[انسجام]] خود را از دست داد؛ با وجود این که [[حکومت]] قرامطه تا سال ۴۶۹ ق. / ۱۰۷۶ م. در میان گرایش‌های خصمانه‌ای که پدید آمده [[تعصب]] افراطی دینی بود، ادامه یافت.<ref>[[محمد سهیل طقوش|طقوش، محمد سهیل]]، [[دولت عباسیان (کتاب)|دولت عباسیان]]، ص ۲۰۷.</ref>
۲۱۸٬۰۶۷

ویرایش