احمد بن موسی الکاظم: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-==پانویس== +== پانویس ==))
خط ۸: خط ۸:
احمد بن موسی از فضلای عصر خود بوده و [[روایات]] بسیاری را از پدرانش به خاطر داشته و نقل کرده است و نسخه‌های متعددی از [[قرآن]] را با دست خود نوشته است. همچنین منقول است که ایشان بیش از هزار [[بنده]] را [[آزاد]] کرده است<ref>أعیان الشیعة، ج۳، ص۱۹۲.</ref>.
احمد بن موسی از فضلای عصر خود بوده و [[روایات]] بسیاری را از پدرانش به خاطر داشته و نقل کرده است و نسخه‌های متعددی از [[قرآن]] را با دست خود نوشته است. همچنین منقول است که ایشان بیش از هزار [[بنده]] را [[آزاد]] کرده است<ref>أعیان الشیعة، ج۳، ص۱۹۲.</ref>.


[[مادر]] احمد بن موسی که در منابع از وی با [[کنیه]] “امّ‌احمد” یاد می‌شود، جایگاه ویژه‌ای نزد امام کاظم{{ع}} داشته و مورد [[وثوق]] ایشان بوده و از [[گواهان]] [[وصیت]] ایشان به شمار می‌آمده است و برای [[دفاع]] از وصیت ایشان مورد [[پرسش]] قرار می‌گیرد<ref>الکافی، ج۱، ص۳۱۶- ۳۱۸؛ عیون أخبار الرضا{{ع}}، ج۱، ص۳۴.</ref>. [[علامه مجلسی]] وی را [[داناترین]]، [[پرهیزگارترین]] و گرامی‌ترین [[زنان]] امام موسی بن جعفر‌{{ع}} دانسته است<ref>مرآة العقول، ج۳، ص۳۶۷.</ref>. همچنین امام کاظم{{ع}} پس از آنکه گرفتار تعقیب و آزارهای [[دستگاه خلافت]] [[عباسی]] می‌شود و [[زمان]] [[شهادت]] خود را نزدیک می‌یابد، همه آنچه را مربوط به امام پس از خود بود، نزد امّ‌احمد [[امانت]] قرار می‌گذارد و از وی می‌خواهد که آنها را محافظت کند و به کسی از فرزندان امام بسپارد که نزد وی می‌آید و آنها را [[طلب]] می‌کند. امام رضا{{ع}} پس از آنکه به [[علم غیب]] در می‌یابد که پدرشان از [[دنیا]] رفته، نزد ام [[احمد]] می‌آید و امانات [[پدر]] را از وی درخواست می‌کند و این بانو امانات را به صاحبش بر می‌گرداند<ref>الکافی، ج۱، ص۳۸۱- ۳۸۲.</ref>. چنان‌که برخی منابع ذکر کرده‌اند، وی نخستین کسی است که پس از ردّ امانات به [[امام رضا]]{{ع}} با ایشان [[بیعت]] کرده است<ref>تحفة العالم، ج۲، ص۸۷.</ref>. امام رضا{{ع}} در چهار سالی که [[پدر]] بزرگوارش [[زندانی]] [[بنی‌عباس]] بود (۱۷۹ - ۱۸۳ق)، به توصیه [[امام کاظم]]{{ع}}، شب‌ها را در خانه‌ای به سر می‌برد که امّ‌احمد در آن حضور داشت و صبح به [[منزل]] خویش باز می‌گشت<ref>الکافی، ج۱، ص۳۸۱- ۳۸۲.</ref>. احمد بن موسی نیز چون مادرش نزد امام کاظم{{ع}} جایگاه خاصی داشت [[احترام]] و [[محبت امام]] به ایشان مشهود و مشهور بوده است.
[[مادر]] احمد بن موسی که در منابع از وی با [[کنیه]] “امّ‌احمد” یاد می‌شود، جایگاه ویژه‌ای نزد امام کاظم{{ع}} داشته و مورد [[وثوق]] ایشان بوده و از [[گواهان]] [[وصیت]] ایشان به شمار می‌آمده است و برای [[دفاع]] از وصیت ایشان مورد [[پرسش]] قرار می‌گیرد<ref>الکافی، ج۱، ص۳۱۶- ۳۱۸؛ عیون أخبار الرضا{{ع}}، ج۱، ص۳۴.</ref>. [[علامه مجلسی]] وی را [[داناترین]]، [[پرهیزگارترین]] و گرامی‌ترین [[زنان]] امام موسی بن جعفر‌{{ع}} دانسته است<ref>مرآة العقول، ج۳، ص۳۶۷.</ref>. همچنین امام کاظم{{ع}} پس از آنکه گرفتار تعقیب و آزارهای [[دستگاه خلافت عباسی]] می‌شود و [[زمان]] [[شهادت]] خود را نزدیک می‌یابد، همه آنچه را مربوط به امام پس از خود بود، نزد امّ‌احمد [[امانت]] قرار می‌گذارد و از وی می‌خواهد که آنها را محافظت کند و به کسی از فرزندان امام بسپارد که نزد وی می‌آید و آنها را [[طلب]] می‌کند. امام رضا{{ع}} پس از آنکه به [[علم غیب]] در می‌یابد که پدرشان از [[دنیا]] رفته، نزد ام [[احمد]] می‌آید و امانات [[پدر]] را از وی درخواست می‌کند و این بانو امانات را به صاحبش بر می‌گرداند<ref>الکافی، ج۱، ص۳۸۱- ۳۸۲.</ref>. چنان‌که برخی منابع ذکر کرده‌اند، وی نخستین کسی است که پس از ردّ امانات به [[امام رضا]]{{ع}} با ایشان [[بیعت]] کرده است<ref>تحفة العالم، ج۲، ص۸۷.</ref>. امام رضا{{ع}} در چهار سالی که [[پدر]] بزرگوارش [[زندانی]] [[بنی‌عباس]] بود (۱۷۹ - ۱۸۳ق)، به توصیه [[امام کاظم]]{{ع}}، شب‌ها را در خانه‌ای به سر می‌برد که امّ‌احمد در آن حضور داشت و صبح به [[منزل]] خویش باز می‌گشت<ref>الکافی، ج۱، ص۳۸۱- ۳۸۲.</ref>. احمد بن موسی نیز چون مادرش نزد امام کاظم{{ع}} جایگاه خاصی داشت [[احترام]] و [[محبت امام]] به ایشان مشهود و مشهور بوده است.


[[اسماعیل بن موسی بن جعفر]]{{ع}}، فرزند دیگر امام کاظم{{ع}}، در این باب [[روایت]] قابل توجهی را ذکر کرده است که نشان‌دهنده جایگاه رفیع احمد بن موسی{{ع}} در میان [[خانواده]] است. وی می‌گوید: پدرم با [[فرزندان]] خود از [[مدینه]] بیرون آمد و به سوی برخی از [[املاک]] خود رفت. ما در آنجا بودیم و با [[احمد]] بیست‌تن از [[خدم]] و حشم پدرم بودند که اگر احمد بر می‌خاست، آنان با او بر می‌خاستند، و اگر احمد می‌نشست، آنان نیز با او می‌نشستند و همه‌گونه در [[خدمت]] او بودند. پدرم نیز پیوسته نظرش به وی بود و از او [[غفلت]] نداشت. ما نیز متفرق نمی‌شدیم، مگر پس از آنکه وی از جمع ما بیرون می‌رفت<ref>الإرشاد، ج۲، ص۲۴۵.</ref>.
[[اسماعیل بن موسی بن جعفر]]{{ع}}، فرزند دیگر امام کاظم{{ع}}، در این باب [[روایت]] قابل توجهی را ذکر کرده است که نشان‌دهنده جایگاه رفیع احمد بن موسی{{ع}} در میان [[خانواده]] است. وی می‌گوید: پدرم با [[فرزندان]] خود از [[مدینه]] بیرون آمد و به سوی برخی از [[املاک]] خود رفت. ما در آنجا بودیم و با [[احمد]] بیست‌تن از [[خدم]] و حشم پدرم بودند که اگر احمد بر می‌خاست، آنان با او بر می‌خاستند، و اگر احمد می‌نشست، آنان نیز با او می‌نشستند و همه‌گونه در [[خدمت]] او بودند. پدرم نیز پیوسته نظرش به وی بود و از او [[غفلت]] نداشت. ما نیز متفرق نمی‌شدیم، مگر پس از آنکه وی از جمع ما بیرون می‌رفت<ref>الإرشاد، ج۲، ص۲۴۵.</ref>.
۲۱۸٬۱۵۹

ویرایش