←فتنه موعودنامه
جز (جایگزینی متن - '== پرسشهای وابسته ==== جستارهای وابسته ==' به '== پرسشهای وابسته == == جستارهای وابسته ==') |
|||
خط ۴: | خط ۴: | ||
<div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[فتنه (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div> | <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[فتنه (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div> | ||
==فتنه موعودنامه== | ==مقدمه== | ||
[[فتنه]] و [[آشوب]] و گسیختگی [[نظام اجتماع]] را گویند. در [[روایات]]، از آن به یکی از آفتهای دوران [[آخر الزمان]] یاد شده است. [[پیامبر اکرم]]{{صل}} فرمود: "در [[آینده]]، روزگاری به شما روی میآورد که [[جهل و نادانی]] در آن فرود میآید و [[علم]] و [[دانش]] از آن رخت برمیبندد و [[هرجومرج]] در آن فراوان میگردد". عرض شد: یا [[رسول الله]]! چگونه هرجومرج پدید میآید؟ فرمود: "[[کشتار]]"<ref>کنز العمال، حدیث ۳۰۸۵۰.</ref>. | |||
*در [[حدیث]] دیگری از آن [[حضرت]] آمده که: "زمانی پیش از [[قیامت]]، هرجومرج پیش خواهد آمد". عرض شد: چگونه [[هرج]] و مرجی؟ فرمود: "کشتار، نه کشتار [[کفار]]، بلکه همین [[امت]] به [[جان]] یکدیگر میافتند تا جائی که [[برادر]]، برادر خود را بکشد. [[عقول]] [[مردم]] در آن [[زمان]] گرفته میشود"<ref>کنز العمال، حدیث ۳۱۱۹۵.</ref><ref>[[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۷۷۳.</ref>. | |||
==مقدمه== | |||
*واژه "[[فتنه]]" در [[قرآن کریم]] و [[سنت]] به دو معنای [[عام و خاص]] آمده است. معنی عام آن عبارت است از هر [[امتحان]] و [[آزمایش]] که برای [[انسان]] پیش آید و معنی خاص آن عبارت از حوادث و پیشامدهایی است که [[مسلمانان]] را در بوته [[امتحان]] قرار داده و از مرز [[دیانت]] [[منحرف]] میسازد و مقصود از آشوبهای داخلی و خارجی که [[پیامبر]]{{صل}} هشدار داده همین معنا است. در میان [[صحابه]]، [[حذیفه]] بن یمان در [[آگاهی]] به [[روایات]] [[فتنه]] [[معروف]] بوده است. | *واژه "[[فتنه]]" در [[قرآن کریم]] و [[سنت]] به دو معنای [[عام و خاص]] آمده است. معنی عام آن عبارت است از هر [[امتحان]] و [[آزمایش]] که برای [[انسان]] پیش آید و معنی خاص آن عبارت از حوادث و پیشامدهایی است که [[مسلمانان]] را در بوته [[امتحان]] قرار داده و از مرز [[دیانت]] [[منحرف]] میسازد و مقصود از آشوبهای داخلی و خارجی که [[پیامبر]]{{صل}} هشدار داده همین معنا است. در میان [[صحابه]]، [[حذیفه]] بن یمان در [[آگاهی]] به [[روایات]] [[فتنه]] [[معروف]] بوده است. | ||
*عدهای از [[راویان]] و [[دانشمندان]] [[اسلامی]] کتبهای خاصی به نام "[[الفتن]] و الملاحم" و مانند آن تألیف نموده و [[روایات]] واردشده در این زمینه را در آن کتابها گرد آوردهاند. [[پیامبر اکرم]]{{صل}} فرمودند: "چهار [[فتنه]] بر [[امت]] من خواهد رسید که در [[فتنه]] اول، [[خونریزی]] و در دومی، [[خونها]] و [[اموال]] و در [[فتنه]] سوم، [[خونها]] و [[اموال]] و [[زنان]] [[حلال]] شمرده میشود. چهارمین [[فتنه]] و [[آشوب]] فتنهای است، کور و کر و همهگیر و همچون [[کشتی]] متلاطم در دریا، هیچکس از آن پناهی نمییابد. آن [[فتنه]] از [[شام]] برخاسته و [[عراق]] را فرامیگیرد... [[بلا]] و گرفتاری، [[مردم]] را مانند پوست دباغخانه گوشمال میدهد و هیچکس [[قادر]] نیست بگوید: بس کنید و دست نگهدارید! اگر آن را از ناحیهای برطرف سازند از ناحیهای دیگر سر برآورده و ظاهر میگردد"<ref>الملاحم و الفتن، ص ۱۷؛ [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج ۲، ص ۳۷۱.</ref>. | *عدهای از [[راویان]] و [[دانشمندان]] [[اسلامی]] کتبهای خاصی به نام "[[الفتن]] و الملاحم" و مانند آن تألیف نموده و [[روایات]] واردشده در این زمینه را در آن کتابها گرد آوردهاند. [[پیامبر اکرم]]{{صل}} فرمودند: "چهار [[فتنه]] بر [[امت]] من خواهد رسید که در [[فتنه]] اول، [[خونریزی]] و در دومی، [[خونها]] و [[اموال]] و در [[فتنه]] سوم، [[خونها]] و [[اموال]] و [[زنان]] [[حلال]] شمرده میشود. چهارمین [[فتنه]] و [[آشوب]] فتنهای است، کور و کر و همهگیر و همچون [[کشتی]] متلاطم در دریا، هیچکس از آن پناهی نمییابد. آن [[فتنه]] از [[شام]] برخاسته و [[عراق]] را فرامیگیرد... [[بلا]] و گرفتاری، [[مردم]] را مانند پوست دباغخانه گوشمال میدهد و هیچکس [[قادر]] نیست بگوید: بس کنید و دست نگهدارید! اگر آن را از ناحیهای برطرف سازند از ناحیهای دیگر سر برآورده و ظاهر میگردد"<ref>الملاحم و الفتن، ص ۱۷؛ [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج ۲، ص ۳۷۱.</ref>. |