←سید علی هاشمی
(صفحهای تازه حاوی «==سید علی هاشمی== در کتاب: علوم برگزیدگان نگاهي به مباحث گذشته دربارة روشها...» ایجاد کرد) |
|||
خط ۵: | خط ۵: | ||
نگاهي به مباحث گذشته دربارة روشهاي علمآموزي برگزيدگان خداوند، مؤيد آن است که علوم الهي بهتدريج در طول زندگيشان به آنان عطا ميشده است. بنابراين علوم آنان را ميتوان افزايشپذير دانست؛ زيرا اگر علوم آنان تام و بينقص ميبود، فراگيري دانش به شيوههاي مختلف يادشده، تکرار علوم پيشين ميبود؛ درحاليکه ظاهر آيات و مستندات پيشين آن است که ايشان اين علوم را براي نخستينبار از شيوههاي يادشده دريافت ميکردند. ظاهر آيات نقلشده اين است که وحي، الهام، شهود، دريافت از فرشتگان، رؤياي صادقه و... شيوههايي براي تکرار معلومات برگزيدگان خداوند نيست؛ بلکه شيوههاي انتقال علوم الهي به آنان است. با پرهيز از تکرار اين آيات، به آيات ديگري که افزايشپذيري علوم آنان را با صراحت بيشتري ميرسانند، اشاره ميکنيم. | نگاهي به مباحث گذشته دربارة روشهاي علمآموزي برگزيدگان خداوند، مؤيد آن است که علوم الهي بهتدريج در طول زندگيشان به آنان عطا ميشده است. بنابراين علوم آنان را ميتوان افزايشپذير دانست؛ زيرا اگر علوم آنان تام و بينقص ميبود، فراگيري دانش به شيوههاي مختلف يادشده، تکرار علوم پيشين ميبود؛ درحاليکه ظاهر آيات و مستندات پيشين آن است که ايشان اين علوم را براي نخستينبار از شيوههاي يادشده دريافت ميکردند. ظاهر آيات نقلشده اين است که وحي، الهام، شهود، دريافت از فرشتگان، رؤياي صادقه و... شيوههايي براي تکرار معلومات برگزيدگان خداوند نيست؛ بلکه شيوههاي انتقال علوم الهي به آنان است. با پرهيز از تکرار اين آيات، به آيات ديگري که افزايشپذيري علوم آنان را با صراحت بيشتري ميرسانند، اشاره ميکنيم. | ||
فريب خوردن حضرت آدم در برابر وسوسة شيطان، نتيجة ندانستن دروغ بودن قسم و سخنان شيطان بوده است. | فريب خوردن حضرت آدم در برابر وسوسة شيطان، نتيجة ندانستن دروغ بودن قسم و سخنان شيطان بوده است. @اعراف (7)، 20ـ21$ در اين آيات بهصراحت بيان شده است که شيطان بهدروغ سخناني را دربارة درخت ممنوعه به آدم و حوا بيان کرد و قسم خورد که خيرخواه آنان است و آن دو فريب سخنان او را خوردند. اگر حضرت آدم، علم تام و کاملي داشت، در برابر دروغ شيطان فريب نميخورد. | ||
(...) | (...) | ||
حضرت زکريا، سرپرست حضرت مريم بود. او هرگاه به محل عبادت حضرت مريم ميآمد، غذايي نزد او ميديد. يک بار از او پرسيد: اي مريم! اين را از كجا آوردهاي؟! مريم پاسخ داد: اين از جانب خداوند است. «خداوند به هركس بخواهد، بيحساب روزي ميدهد». | حضرت زکريا، سرپرست حضرت مريم بود. او هرگاه به محل عبادت حضرت مريم ميآمد، غذايي نزد او ميديد. يک بار از او پرسيد: اي مريم! اين را از كجا آوردهاي؟! مريم پاسخ داد: اين از جانب خداوند است. «خداوند به هركس بخواهد، بيحساب روزي ميدهد». @آل عمران (3)، 37$ پرسش حضرت زکريا نشانة اين است که آن حضرت راز وجود آن غذاها را نميدانست. ادامة اين آيات نيز همين نکته را تأييد ميکند. (...) | ||
آيات يادشده، بهخوبي نشان ميدهند که علوم پيامبران الهي و حتي پيامبر اکرم تام و کامل نبود و بهمرور بر دانش ايشان افزوده ميشد. اين تکامل و افزايشپذيري علمي ـ چنانکه از شأن نزول آيات يادشده پيداست ـ در طول دوران پيامبري آنان ادامه داشته است. بنابراين نميتوان گفت که علوم آنان از ابتداي تولد يا آغاز نبوتشان کامل و تام بوده است؛ بلکه ايشان در طول دوران نبوت خود، معارف بسياري را فراگرفتهاند. حتي دليلي نيست که علوم آنان در پايان دوران نبوت ايشان کامل شده باشد؛ بلکه ممکن است از برتري برخي پيامبران بر برخي ديگر، تفاوت در مراتب علمي آنان، حتي در پايان دوران نبوتشان، برداشت شود. | آيات يادشده، بهخوبي نشان ميدهند که علوم پيامبران الهي و حتي پيامبر اکرم تام و کامل نبود و بهمرور بر دانش ايشان افزوده ميشد. اين تکامل و افزايشپذيري علمي ـ چنانکه از شأن نزول آيات يادشده پيداست ـ در طول دوران پيامبري آنان ادامه داشته است. بنابراين نميتوان گفت که علوم آنان از ابتداي تولد يا آغاز نبوتشان کامل و تام بوده است؛ بلکه ايشان در طول دوران نبوت خود، معارف بسياري را فراگرفتهاند. حتي دليلي نيست که علوم آنان در پايان دوران نبوت ايشان کامل شده باشد؛ بلکه ممکن است از برتري برخي پيامبران بر برخي ديگر، تفاوت در مراتب علمي آنان، حتي در پايان دوران نبوتشان، برداشت شود. | ||
البته از ظاهر برخي آيات ممکن است تام بودن علوم پيامبران استنباط شود؛ مثلاً خداوند، علمالاسماء را به حضرت آدم آموخت. خداوند در آيات 30 تا 33 سورة مبارکة بقره، داستان آفرينش حضرت آدم و آموختن علمالاسماء به او را بيان ميکند. بنا بر اين آيات، دليل شايستگي انسانها براي خلافت خداوند در زمين و برتري آنان بر فرشتگان، توان آموختن علمالاسماء است. بنا بر برخي تفاسير، مراد از علمالاسماء، علم به اسماي حسناي خداوند است. فرشتگان، اگرچه با برخي از اسماي الهي آشنا بودند و خداوند را با آن نامها ميخواندند، به همة آنها آگاهي نداشتند؛ ولي خداوند تمام آن نامهاي مقدس را به حضرت آدم آموخت: وَعَلَّمَ ءَادَمَ الْأَسمَْاءَ كلَُّهَا. | البته از ظاهر برخي آيات ممکن است تام بودن علوم پيامبران استنباط شود؛ مثلاً خداوند، علمالاسماء را به حضرت آدم آموخت. خداوند در آيات 30 تا 33 سورة مبارکة بقره، داستان آفرينش حضرت آدم و آموختن علمالاسماء به او را بيان ميکند. بنا بر اين آيات، دليل شايستگي انسانها براي خلافت خداوند در زمين و برتري آنان بر فرشتگان، توان آموختن علمالاسماء است. بنا بر برخي تفاسير، مراد از علمالاسماء، علم به اسماي حسناي خداوند است. فرشتگان، اگرچه با برخي از اسماي الهي آشنا بودند و خداوند را با آن نامها ميخواندند، به همة آنها آگاهي نداشتند؛ ولي خداوند تمام آن نامهاي مقدس را به حضرت آدم آموخت: وَعَلَّمَ ءَادَمَ الْأَسمَْاءَ كلَُّهَا. @ر.ک: محمدتقي مصباح يزدي، انسانشناسي در قرآن، تدوين محمود فتحعلي، ص84.$ | ||
فراگیری این دانش، آگاهی به همة حقايق هستي، مجرد و مادي را دربردارد؛ زیرا تمام حقايق هستي، پرتوهایی از اسما و صفات خداوند، و مصاديقي از نام عليم و برخي صفات ديگر خداوندند. بنابراين از اينگونه آيات ممکن است براي اثبات تام بودن علوم برخي پيامبران، مانند حضرت آدم، استفاده شود. | فراگیری این دانش، آگاهی به همة حقايق هستي، مجرد و مادي را دربردارد؛ زیرا تمام حقايق هستي، پرتوهایی از اسما و صفات خداوند، و مصاديقي از نام عليم و برخي صفات ديگر خداوندند. بنابراين از اينگونه آيات ممکن است براي اثبات تام بودن علوم برخي پيامبران، مانند حضرت آدم، استفاده شود. | ||
شواهد يادشده، از جمله خطاي حضرت آدم در حادثة خوردن ميوة ممنوع، نشان ميدهد که ـ حتي اگر تفسير يادشده از علمالأسماء را بپذيريم ـ چنين دانشي به معناي علم تام و تفصيلي به همة حوادث جهان نيست و بايد آن را به گونهاي توجيه کرد. به نظر ميرسد دانشي مانند علمالاسماء، دانشي کلي و حضوري بوده که در عالم ملکوت فراگرفته شده است. از همين روي، تطبيق اين دانش بر امور مادي، حضرت آدم را به وحي و شيوههاي ديگر علمآموزي نيازمند ميساخته است. | شواهد يادشده، از جمله خطاي حضرت آدم در حادثة خوردن ميوة ممنوع، نشان ميدهد که ـ حتي اگر تفسير يادشده از علمالأسماء را بپذيريم ـ چنين دانشي به معناي علم تام و تفصيلي به همة حوادث جهان نيست و بايد آن را به گونهاي توجيه کرد. به نظر ميرسد دانشي مانند علمالاسماء، دانشي کلي و حضوري بوده که در عالم ملکوت فراگرفته شده است. از همين روي، تطبيق اين دانش بر امور مادي، حضرت آدم را به وحي و شيوههاي ديگر علمآموزي نيازمند ميساخته است.@ر.ک: سيدعلي هاشمي، «ماهيت و قلمرو علم الاسماء»، قرآنشناخت، ش2(پياپي10)، س5، ص109.$ | ||
«علمالکتاب» نيز ممکن است دانشي جامع و تام تفسير شود که برگزيدگان دستيافته به آن، همة علوم را دارا ميشوند. مطابق آيهاي که دربارة علمالکتاب است، صاحب اين علم، پس از خداوند متعال شاهد و گواهي بر درستي رسالت رسول اعظم معرفي شده است. بنا بر برخي تفاسير، مقصود از «الکتاب» در اين آيه، قرآن کريم است و بنا بر روايات، قرآن تمام علوم جهان را دربردارد. | «علمالکتاب» نيز ممکن است دانشي جامع و تام تفسير شود که برگزيدگان دستيافته به آن، همة علوم را دارا ميشوند. مطابق آيهاي که دربارة علمالکتاب است، صاحب اين علم، پس از خداوند متعال شاهد و گواهي بر درستي رسالت رسول اعظم معرفي شده است. بنا بر برخي تفاسير، مقصود از «الکتاب» در اين آيه، قرآن کريم است و بنا بر روايات، قرآن تمام علوم جهان را دربردارد. @ر.ك: محمدبنحسن صفار، بصائر الدرجات، ص127ـ128.$ بنابراين کسي که به علمالکتاب يا به تمام دانش قرآن کريم دست يابد، همة حقايق جهان را ميداند و علوم او تام است.@ر.ک: سيدعلي هاشمي، «ماهيت و قلمرو علم الکتاب»، معرفت، ش187، س23، ص47.$ | ||
با توجه به شواهد قرآني يادشده که نشان ميدادند حتي پيامبر اکرم از برخي مطالب آگاه نبودهاند، چنين تفاسيري، بر فرض درستي، بايد به گونهاي توجيه شوند. به نظر ميرسد اين آيات و روايات مؤيد آن، تام بودن بالفعل تمام دانش قرآن يا «الکتاب» را نميرسانند. | با توجه به شواهد قرآني يادشده که نشان ميدادند حتي پيامبر اکرم از برخي مطالب آگاه نبودهاند، چنين تفاسيري، بر فرض درستي، بايد به گونهاي توجيه شوند. به نظر ميرسد اين آيات و روايات مؤيد آن، تام بودن بالفعل تمام دانش قرآن يا «الکتاب» را نميرسانند. |