←ناامیدی از شفای محتضر
(صفحهای تازه حاوی «{{امامت}} <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل...» ایجاد کرد) |
|||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
در [[آیات]] {{متن قرآن|فَلَوْلا إِذَا بَلَغَتِ الْحُلْقُومَ وَأَنتُمْ حِينَئِذٍ تَنظُرُونَ وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنكُمْ وَلَكِن لّا تُبْصِرُونَ فَلَوْلا إِن كُنتُمْ غَيْرَ مَدِينِينَ تَرْجِعُونَهَا إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ }}<ref>«پس هنگامی که جان به گلو (ی یکی از شما) رسد، و شما در آن هنگام مینگرید، و ما به او از شما نزدیکتریم اما شما نمیبینید، اگر شما کیفر شدنی نیستید، چرا آن جان را- اگر راست میگویید- (به بدن او) باز نمیگردانید؟» سوره واقعه، آیه ۸۳-۸۷.</ref> رسیدن [[جان]] به گلو، دلیلی بر [[قدرت الهی]] و [[عجز]]انسانها از [[رویارویی]] با پدیدههای گوناگون و ازجمله [[مرگ]] دانسته شده. گفته شده: مراد از آیه {{متن قرآن|تَرْجِعُونَهَا إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ}}<ref>«چرا آن جان را- اگر راست میگویید- (به بدن او) باز نمیگردانید؟» سوره واقعه، آیه ۸۷.</ref> این است که اگر در ادّعای خود صادقید، چرا [[روح]] محتضر را از هر طریقی که میتوانید (مانند [[تدابیر]] طبّی، تعویذهای کاهنانه و طلسمهای نجومی) حتی بهصورت نادر و اتفاقی بازنمیگردانید. <ref>تفسیر [[صدرالمتألهین]]، ج۷، ص۱۲۱.</ref> در آیات پیشین، افزون بر اشاره به نگاههای آکنده از دلسوزی و آمیخته با [[رعب]] اطرافیان محتضر به او که با زبان قال یا حال از اطرافیان کمک میطلبد،<ref>الفرقان، ج۲۷، ص۱۰۹.</ref> به نزدیکتر بودن خداوند از اطرافیان به محتضر نیز اشاره شده است تا هم قدرت الهی و عجز انسانها و هم [[رحمت خداوند]] به محتضر تبیین گردد.<ref>[[ابوالفضل خوش منش|خوش منش، ابوالفضل]]، [[احتضار (مقاله)|مقاله «احتضار»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref> | در [[آیات]] {{متن قرآن|فَلَوْلا إِذَا بَلَغَتِ الْحُلْقُومَ وَأَنتُمْ حِينَئِذٍ تَنظُرُونَ وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنكُمْ وَلَكِن لّا تُبْصِرُونَ فَلَوْلا إِن كُنتُمْ غَيْرَ مَدِينِينَ تَرْجِعُونَهَا إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ }}<ref>«پس هنگامی که جان به گلو (ی یکی از شما) رسد، و شما در آن هنگام مینگرید، و ما به او از شما نزدیکتریم اما شما نمیبینید، اگر شما کیفر شدنی نیستید، چرا آن جان را- اگر راست میگویید- (به بدن او) باز نمیگردانید؟» سوره واقعه، آیه ۸۳-۸۷.</ref> رسیدن [[جان]] به گلو، دلیلی بر [[قدرت الهی]] و [[عجز]]انسانها از [[رویارویی]] با پدیدههای گوناگون و ازجمله [[مرگ]] دانسته شده. گفته شده: مراد از آیه {{متن قرآن|تَرْجِعُونَهَا إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ}}<ref>«چرا آن جان را- اگر راست میگویید- (به بدن او) باز نمیگردانید؟» سوره واقعه، آیه ۸۷.</ref> این است که اگر در ادّعای خود صادقید، چرا [[روح]] محتضر را از هر طریقی که میتوانید (مانند [[تدابیر]] طبّی، تعویذهای کاهنانه و طلسمهای نجومی) حتی بهصورت نادر و اتفاقی بازنمیگردانید. <ref>تفسیر [[صدرالمتألهین]]، ج۷، ص۱۲۱.</ref> در آیات پیشین، افزون بر اشاره به نگاههای آکنده از دلسوزی و آمیخته با [[رعب]] اطرافیان محتضر به او که با زبان قال یا حال از اطرافیان کمک میطلبد،<ref>الفرقان، ج۲۷، ص۱۰۹.</ref> به نزدیکتر بودن خداوند از اطرافیان به محتضر نیز اشاره شده است تا هم قدرت الهی و عجز انسانها و هم [[رحمت خداوند]] به محتضر تبیین گردد.<ref>[[ابوالفضل خوش منش|خوش منش، ابوالفضل]]، [[احتضار (مقاله)|مقاله «احتضار»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref> | ||
===[[ناامیدی]] از شفای محتضر=== | ===[[ناامیدی]] از شفای محتضر=== | ||
در [[زمان]] [[احتضار]]، [[خویشاوندان]] و [[دوستان]] محتضر که در اطراف وی هستند، از روی ناامیدی میگویند: چه کسی میتواند او را [[شفا]] دهد؟ {{متن قرآن|وَقِيلَ مَنْ رَاقٍ}}<ref>«و گفته شود، افسونگری (درمانگر) کیست؟» سوره قیامه، آیه ۲۷.</ref>.<ref>تفسیر [[قرطبی]]، ج۱۹، ص۷۳.</ref> براساس روایتی از [[ | در [[زمان]] [[احتضار]]، [[خویشاوندان]] و [[دوستان]] محتضر که در اطراف وی هستند، از روی ناامیدی میگویند: چه کسی میتواند او را [[شفا]] دهد؟ {{متن قرآن|وَقِيلَ مَنْ رَاقٍ}}<ref>«و گفته شود، افسونگری (درمانگر) کیست؟» سوره قیامه، آیه ۲۷.</ref>.<ref>تفسیر [[قرطبی]]، ج۱۹، ص۷۳.</ref> براساس روایتی از [[امام باقر]]{{ع}} گوینده این سخن {{متن قرآن|مَنْ رَاقٍ}} خود محتضر است. <ref>نورالثقلین، ج۵، ص۴۶۵.</ref> برخی گفتهاند: {{متن قرآن|رَاقٍ}} بهمعنای بالابرنده است نه شفادهنده و گوینده این سخن، فرشتگانند که میپرسند: چه کسی روح او را بالا میبرد: [[فرشتگان]] [[رحمت]] یا [[فرشتگان]] [[عذاب]]؟<ref>جامعالبیان، مج۱۴، ج۲۹، ص۲۴۲؛ التبیان، ج۱۰، ص۲۰۰؛ [[الدر المنثور]]، ج۸، ص۳۶۱.</ref> و نیز [[روایت]] شده که فرشتگان، از نزدیک شدن به [[کافر]] [[کراهت]] دارند و ملکالموت میگوید: چه کسی [[روح]] این کافر را بالا خواهد برد؟<ref>تفسیر [[قرطبی]]، ج۱۹، ص۷۳.</ref>.<ref>[[ابوالفضل خوش منش|خوش منش، ابوالفضل]]، [[احتضار (مقاله)|مقاله «احتضار»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref> | ||
===[[یقین]] محتضر به جدایی=== | ===[[یقین]] محتضر به جدایی=== | ||
[[انسان]] در لحظات [[احتضار]]، به جدایی یقین پیدا میکند: {{متن قرآن|وَظَنَّ أَنَّهُ الْفِرَاقُ}}<ref>«و بداند که این (هنگام) جدایی است» سوره قیامه، آیه ۲۸.</ref> مراد از {{متن قرآن|ظَنَّ}} در این [[آیه]]، [[علم]] و یقین است؛ زیرا انسان در حالت احتضار، به جدایی از [[دنیا]]، [[مال]]، [[اهل]] و [[فرزندان]] یقین مییابد. <ref>روحالبیان، ج۱۰، ص۲۵۵؛ [[جامعالبیان]]، مج۱۴، ج۲۹، ص۲۴۳.</ref> گفته شده: مراد از ظنّ، [[گمان]] است و ممکن است کاربرد ظنّ در مورد او برای استهزا باشد<ref>التفسیر الکبیر، ج۲۹، ص۲۳۱.</ref>.<ref>[[ابوالفضل خوش منش|خوش منش، ابوالفضل]]، [[احتضار (مقاله)|مقاله «احتضار»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref> | [[انسان]] در لحظات [[احتضار]]، به جدایی یقین پیدا میکند: {{متن قرآن|وَظَنَّ أَنَّهُ الْفِرَاقُ}}<ref>«و بداند که این (هنگام) جدایی است» سوره قیامه، آیه ۲۸.</ref> مراد از {{متن قرآن|ظَنَّ}} در این [[آیه]]، [[علم]] و یقین است؛ زیرا انسان در حالت احتضار، به جدایی از [[دنیا]]، [[مال]]، [[اهل]] و [[فرزندان]] یقین مییابد. <ref>روحالبیان، ج۱۰، ص۲۵۵؛ [[جامعالبیان]]، مج۱۴، ج۲۹، ص۲۴۳.</ref> گفته شده: مراد از ظنّ، [[گمان]] است و ممکن است کاربرد ظنّ در مورد او برای استهزا باشد<ref>التفسیر الکبیر، ج۲۹، ص۲۳۱.</ref>.<ref>[[ابوالفضل خوش منش|خوش منش، ابوالفضل]]، [[احتضار (مقاله)|مقاله «احتضار»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref> |