جز
جایگزینی متن - 'رحم' به 'رحم'
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-==پانویس== +== پانویس ==)) |
جز (جایگزینی متن - 'رحم' به 'رحم') |
||
خط ۸: | خط ۸: | ||
او فردی [[زیرک]] بود و در [[خطابه]] و [[سخنرانی]] تبحّر داشت. همچنین کاتبی ماهر بود. [[عمر بن خطاب]] او را [[سرپرست]] بعضی از کارهای [[بصره]] نمود و پس از جریان [[عثمان]] جزء طرفداران علی{{ع}} بود و علی{{ع}} نیز او را [[فرماندار]] ناحیه [[فارس]] قرار داد، زیاد تا بعد از [[شهادت علی]]{{ع}} و [[صلح امام حسن]]{{ع}} جزء طرفداران امام بود و پس از صلح امام حسن{{ع}} به [[معاویه]] ملحق گردید و معاویه او را [[برادر]] پدری خود خواند. | او فردی [[زیرک]] بود و در [[خطابه]] و [[سخنرانی]] تبحّر داشت. همچنین کاتبی ماهر بود. [[عمر بن خطاب]] او را [[سرپرست]] بعضی از کارهای [[بصره]] نمود و پس از جریان [[عثمان]] جزء طرفداران علی{{ع}} بود و علی{{ع}} نیز او را [[فرماندار]] ناحیه [[فارس]] قرار داد، زیاد تا بعد از [[شهادت علی]]{{ع}} و [[صلح امام حسن]]{{ع}} جزء طرفداران امام بود و پس از صلح امام حسن{{ع}} به [[معاویه]] ملحق گردید و معاویه او را [[برادر]] پدری خود خواند. | ||
علت اینکه معاویه او را برادر خود خواند این بود که زیاد در [[زمان]] [[زمامداری]] [[عمر بن خطاب]] به [[مدینه]] آمد تا بعضی از پیروزیها را [[بشارت]] بدهد، عمر به او دستور داد که برای [[مردم]] [[سخنرانی]] کند او سخنرانی خوبی کرد، [[عمرو عاص]] گفت: اگر این [[جوان]] از [[خاندان]] [[قریش]] بود [[عرب]] را با عصایش به هر کجا که میخواست میبرد. [[ابوسفیان]] گفت: به [[خدا]] [[سوگند]] من آن کسی را که نطفه او را در | علت اینکه معاویه او را برادر خود خواند این بود که زیاد در [[زمان]] [[زمامداری]] [[عمر بن خطاب]] به [[مدینه]] آمد تا بعضی از پیروزیها را [[بشارت]] بدهد، عمر به او دستور داد که برای [[مردم]] [[سخنرانی]] کند او سخنرانی خوبی کرد، [[عمرو عاص]] گفت: اگر این [[جوان]] از [[خاندان]] [[قریش]] بود [[عرب]] را با عصایش به هر کجا که میخواست میبرد. [[ابوسفیان]] گفت: به [[خدا]] [[سوگند]] من آن کسی را که نطفه او را در رحم مادرش قرار داد، میشناسم، علی{{ع}} پرسید: آن شخص کیست؟ ابوسفیان پاسخ داد من، علی{{ع}} فرمود: آرام باش اگر عمر بفهمد به زودی تو را [[تنبیه]] خواهد کرد. بعدها [[معاویه]] [[سخن]] [[ابوسفیان]]، [[پدر]] خویش، را دستاویزی قرار داد و زیاد را [[برادر]] خویش نامید و به این [[وسیله]] او را جذب [[حکومت]] خود کرد. از آن زمان به بعد، زیاد [[فرزند]] [[ابوسفیان]] نامیده شد. | ||
زیاد بهدلیل [[زیرکی]] و [[کاردانی]] امور دیوانی را برعهده گرفت. وی سالها در [[شهر بصره]] بهعنوان کاتب در [[خدمت]] [[مغیرة بن شعبه]] و [[ابوموسی اشعری]] و [[عبدالله بن عامر بن کریز|عبد الله بن عامر]] بود. پس از [[کشته شدن عثمان]] در زمره [[یاران امام علی]]{{ع}} درآمد و نزد [[حاکم بصره]]، [[عبدالله بن عباس]]، به امور دیوانی پرداخت. هنگامیکه [[ابن عباس]] برای شرکت در [[نبرد صفین]] عزیمت کرد، زیاد را [[جانشین]] خود در [[بصره]] قرار داد و امور [[بیت المال]] و [[خراج]] را به او سپرد. زیاد پس از [[جنگ صفین]] از سوی [[امام علی]]{{ع}} [[مأمور]] کنترل شورشهایی شد که در [[فارس]] و کرمان روی داده بودند. او بهخوبی از عهده این کار برآمد و بدون درگیری و [[خونریزی]] [[آرامش]] را به آن [[سرزمین]] برگرداند. پس از آن تا آخر [[حکومت علوی]] با [[اقتدار]] در [[فارس]] [[حکومت]] کرد. نامههای بیستم و بیستویکم [[نهج البلاغه]] خطاب به زیاد مربوط به همین دوران است. | زیاد بهدلیل [[زیرکی]] و [[کاردانی]] امور دیوانی را برعهده گرفت. وی سالها در [[شهر بصره]] بهعنوان کاتب در [[خدمت]] [[مغیرة بن شعبه]] و [[ابوموسی اشعری]] و [[عبدالله بن عامر بن کریز|عبد الله بن عامر]] بود. پس از [[کشته شدن عثمان]] در زمره [[یاران امام علی]]{{ع}} درآمد و نزد [[حاکم بصره]]، [[عبدالله بن عباس]]، به امور دیوانی پرداخت. هنگامیکه [[ابن عباس]] برای شرکت در [[نبرد صفین]] عزیمت کرد، زیاد را [[جانشین]] خود در [[بصره]] قرار داد و امور [[بیت المال]] و [[خراج]] را به او سپرد. زیاد پس از [[جنگ صفین]] از سوی [[امام علی]]{{ع}} [[مأمور]] کنترل شورشهایی شد که در [[فارس]] و کرمان روی داده بودند. او بهخوبی از عهده این کار برآمد و بدون درگیری و [[خونریزی]] [[آرامش]] را به آن [[سرزمین]] برگرداند. پس از آن تا آخر [[حکومت علوی]] با [[اقتدار]] در [[فارس]] [[حکومت]] کرد. نامههای بیستم و بیستویکم [[نهج البلاغه]] خطاب به زیاد مربوط به همین دوران است. |