شرک در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'رحم' به 'رحم'
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (- {{ولایت}} <div style= +{{ولایت}} <div style=))
جز (جایگزینی متن - 'رحم' به 'رحم')
خط ۳۵۵: خط ۳۵۵:
از [[کلام]] [[علامه طباطبایی]] در [[تفسیر]] این [[آیه]] استفاده می‌شود که گرچه مشرکانی براساس این آیه اصل [[خالقیت]] و [[ربوبیت]] کلی [[خدا]] را پذیرفته بودند، با این حال متناسب با نیازها و اولویت‌های خود به [[خدایان]] دیگری نیز در [[تدبیر]] برخی [[شئون]] عالم [[معتقد]] بودند و آیه درصدد است که [[مشرکان]] را به پذیرش [[توحید در ربوبیت]] و [[عبادت]] وادارد و جمله‌های {{متن قرآن|أَفَلَا تَتَّقُونَ}} و{{متن قرآن|فَذَلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمُ}}<ref>«این است خداوند پروردگار راستین شما » سوره یونس، آیه ۳۲.</ref> بر این مطلب دلالت دارند.<ref> المیزان، ج۱۰، ص۵۰ - ۵۳. </ref> به هر تقدیر، قاطبه [[دانشمندان]] [[فریقین]]، دیدگاه انطباق [[آیات]] مربوط به مشرکان را بر [[مسلمانان]]، برآمده از [[جهل]] و [[افراط]] برشمرده و آن را با آموزه‌های [[قطعی]] [[اسلام]]، مانند [[حرمت]] [[تکفیر]] مسلمانان، ناسازگار دانسته‌اند.<ref>الاغاثه، ص۳۱ - ۳۲. </ref> از [[آیات قرآن کریم]]، که [[باورها]] و [[اعمال]] مشرکان مقارن [[نزول قرآن]] را گزارش کرده‌اند برمی‌آید که [[شرک]] آنان و خواندن خدایان و [[بت‌ها]] از سوی آنان به گونه‌ای است که هیچ [[ارتباط]] و سنخیتی با خواندن [[اولیای الهی]] از سوی مسلمانان ندارد؛ از جمله در آیه {{متن قرآن|وَوَصَّيْنَا الْإِنْسَانَ بِوَالِدَيْهِ إِحْسَانًا حَمَلَتْهُ أُمُّهُ كُرْهًا وَوَضَعَتْهُ كُرْهًا وَحَمْلُهُ وَفِصَالُهُ ثَلَاثُونَ شَهْرًا حَتَّى إِذَا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَبَلَغَ أَرْبَعِينَ سَنَةً قَالَ رَبِّ أَوْزِعْنِي أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتِي أَنْعَمْتَ عَلَيَّ وَعَلَى وَالِدَيَّ وَأَنْ أَعْمَلَ صَالِحًا تَرْضَاهُ وَأَصْلِحْ لِي فِي ذُرِّيَّتِي إِنِّي تُبْتُ إِلَيْكَ وَإِنِّي مِنَ الْمُسْلِمِينَ}}<ref>«و به آدمی سپرده‌ایم که به پدر و مادرش نیکی کند؛ مادرش او را به دشواری آبستن بوده و به دشواری زاده است- و بارداری و از شیر گرفتنش سی ماه است- تا چون به رشد کامل رسد و چهل ساله شود بگوید: پروردگارا در دلم افکن تا نعمتت را که به من و پدر و مادرم بخشیده‌ای سپاس بگزارم و کردار شایسته‌ای که تو را خشنود کند به جای آرم و برای من، در دودمانم شایستگی نه که من به سوی تو بازگشته‌ام و من از فرمانبردارانم» سوره احقاف، آیه ۱۵.</ref> مشرکان را به سبب خواندن بت‌ها به جای خدا [[گمراهی]] معرفی کرده است:{{متن قرآن|وَمَنْ أَضَلُّ مِمَّنْ يَدْعُو مِنْ دُونِ اللَّهِ مَنْ لَا يَسْتَجِيبُ لَهُ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَهُمْ عَنْ دُعَائِهِمْ غَافِلُونَ}}<ref>«و گمراه‌تر از آن کس که به جای خداوند چیزی را (به پرستش) می‌خواند که تا رستخیز پاسخ او را نخواهد داد، کیست؟ و آنان از خواندن اینان بی‌خبرند» سوره احقاف، آیه ۵.</ref> نیز از آیات فراوان دیگری که همین محتوا را دارند استفاده می‌شود که مشرکان نگاه استقلالی به وسایط و آلهه خود داشته‌اند. تعبیر {{متن قرآن|مِنْ دُونِ اللَّهِ}} در این آیه و آیات فراوان دیگر بیانگر این [[واقعیت]] است.
از [[کلام]] [[علامه طباطبایی]] در [[تفسیر]] این [[آیه]] استفاده می‌شود که گرچه مشرکانی براساس این آیه اصل [[خالقیت]] و [[ربوبیت]] کلی [[خدا]] را پذیرفته بودند، با این حال متناسب با نیازها و اولویت‌های خود به [[خدایان]] دیگری نیز در [[تدبیر]] برخی [[شئون]] عالم [[معتقد]] بودند و آیه درصدد است که [[مشرکان]] را به پذیرش [[توحید در ربوبیت]] و [[عبادت]] وادارد و جمله‌های {{متن قرآن|أَفَلَا تَتَّقُونَ}} و{{متن قرآن|فَذَلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمُ}}<ref>«این است خداوند پروردگار راستین شما » سوره یونس، آیه ۳۲.</ref> بر این مطلب دلالت دارند.<ref> المیزان، ج۱۰، ص۵۰ - ۵۳. </ref> به هر تقدیر، قاطبه [[دانشمندان]] [[فریقین]]، دیدگاه انطباق [[آیات]] مربوط به مشرکان را بر [[مسلمانان]]، برآمده از [[جهل]] و [[افراط]] برشمرده و آن را با آموزه‌های [[قطعی]] [[اسلام]]، مانند [[حرمت]] [[تکفیر]] مسلمانان، ناسازگار دانسته‌اند.<ref>الاغاثه، ص۳۱ - ۳۲. </ref> از [[آیات قرآن کریم]]، که [[باورها]] و [[اعمال]] مشرکان مقارن [[نزول قرآن]] را گزارش کرده‌اند برمی‌آید که [[شرک]] آنان و خواندن خدایان و [[بت‌ها]] از سوی آنان به گونه‌ای است که هیچ [[ارتباط]] و سنخیتی با خواندن [[اولیای الهی]] از سوی مسلمانان ندارد؛ از جمله در آیه {{متن قرآن|وَوَصَّيْنَا الْإِنْسَانَ بِوَالِدَيْهِ إِحْسَانًا حَمَلَتْهُ أُمُّهُ كُرْهًا وَوَضَعَتْهُ كُرْهًا وَحَمْلُهُ وَفِصَالُهُ ثَلَاثُونَ شَهْرًا حَتَّى إِذَا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَبَلَغَ أَرْبَعِينَ سَنَةً قَالَ رَبِّ أَوْزِعْنِي أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتِي أَنْعَمْتَ عَلَيَّ وَعَلَى وَالِدَيَّ وَأَنْ أَعْمَلَ صَالِحًا تَرْضَاهُ وَأَصْلِحْ لِي فِي ذُرِّيَّتِي إِنِّي تُبْتُ إِلَيْكَ وَإِنِّي مِنَ الْمُسْلِمِينَ}}<ref>«و به آدمی سپرده‌ایم که به پدر و مادرش نیکی کند؛ مادرش او را به دشواری آبستن بوده و به دشواری زاده است- و بارداری و از شیر گرفتنش سی ماه است- تا چون به رشد کامل رسد و چهل ساله شود بگوید: پروردگارا در دلم افکن تا نعمتت را که به من و پدر و مادرم بخشیده‌ای سپاس بگزارم و کردار شایسته‌ای که تو را خشنود کند به جای آرم و برای من، در دودمانم شایستگی نه که من به سوی تو بازگشته‌ام و من از فرمانبردارانم» سوره احقاف، آیه ۱۵.</ref> مشرکان را به سبب خواندن بت‌ها به جای خدا [[گمراهی]] معرفی کرده است:{{متن قرآن|وَمَنْ أَضَلُّ مِمَّنْ يَدْعُو مِنْ دُونِ اللَّهِ مَنْ لَا يَسْتَجِيبُ لَهُ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَهُمْ عَنْ دُعَائِهِمْ غَافِلُونَ}}<ref>«و گمراه‌تر از آن کس که به جای خداوند چیزی را (به پرستش) می‌خواند که تا رستخیز پاسخ او را نخواهد داد، کیست؟ و آنان از خواندن اینان بی‌خبرند» سوره احقاف، آیه ۵.</ref> نیز از آیات فراوان دیگری که همین محتوا را دارند استفاده می‌شود که مشرکان نگاه استقلالی به وسایط و آلهه خود داشته‌اند. تعبیر {{متن قرآن|مِنْ دُونِ اللَّهِ}} در این آیه و آیات فراوان دیگر بیانگر این [[واقعیت]] است.


همچنین [[خداوند]]، مسلمانان را از [[سبّ]] خدایان مشرکان، [[نهی]] کرده است؛ زیرا موجب می‌شود آنها هم از روی جهل خدا را [[دشنام]] دهند: {{متن قرآن|وَلَا تَسُبُّوا الَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَيَسُبُّوا اللَّهَ عَدْوًا بِغَيْرِ عِلْمٍ كَذَلِكَ زَيَّنَّا لِكُلِّ أُمَّةٍ عَمَلَهُمْ ثُمَّ إِلَى رَبِّهِمْ مَرْجِعُهُمْ فَيُنَبِّئُهُمْ بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ}}<ref>«و به آنهایی که مشرکان به جای خداوند (به پرستش) می‌خوانند دشنام ندهید تا آنان (نیز) از سر دشمنی به نادانی خداوند را دشنام ندهند؛ بدینسان ما کردار هر امتی را (در دیدشان) آراسته‌ایم سپس بازگشتشان به سوی پروردگارشان است آنگاه آنان را از آنچه انجام می‌داده‌ا» سوره انعام، آیه ۱۰۸.</ref> جرئت [[مشرکان]] بر چنین اقدامی، بیانگر این [[حقیقت]] است که آنان برای [[خدایان]] خود، [[منزلت]] و جایگاهی [[برتر]] از [[خدا]] قائل‌اند و برای [[حفظ حرمت]] آنها حاضرند به خدا هم [[دشنام]] دهند، از همین‌رو، این ادعای مشرکان که ما خدایان را با غرض نزدیک شدن به [[اللّه]] [[عبادت]] می‌کنیم: {{متن قرآن|أَلَا لِلَّهِ الدِّينُ الْخَالِصُ وَالَّذِينَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِيَاءَ مَا نَعْبُدُهُمْ إِلَّا لِيُقَرِّبُونَا إِلَى اللَّهِ زُلْفَى إِنَّ اللَّهَ يَحْكُمُ بَيْنَهُمْ فِي مَا هُمْ فِيهِ يَخْتَلِفُونَ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي مَنْ هُوَ كَاذِبٌ كَفَّارٌ}}<ref>«آگاه باش که دین ناب، از آن خداوند است و خداوند میان آنان که به جای او سرورانی گرفته‌اند (و می‌گویند) ما اینان را جز برای آنکه ما را به خداوند، نیک نزدیک گردانند نمی‌پرستیم، در آنچه اختلاف می‌ورزند داوری خواهد کرد؛ خداوند کسی را که دروغگوی بسیار ناسپاس است راهنمایی نمی‌کند» سوره زمر، آیه ۳.</ref> [[دروغین]] بوده و عبادت آنها برخاسته از [[اعتقاد]] به [[ربوبیت]] و [[خالقیت]] استقلالی خدایان بوده است. بخش پایانی همین [[آیه]] نیز بر [[دروغگو]] بودن مشرکان تأکید کرده است: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي مَنْ هُوَ كَاذِبٌ كَفَّارٌ}}. در حقیقت، هنگامی که مشرکان در برابر احتجاج‌های [[رسول خدا]]{{صل}}پاسخی نداشتند مجبور شدند چنین ادعای دروغینی داشته باشند.<ref>الاغاثه، ص۳۲؛ تصحیح المفاهیم، ص۶۳ - ۶۶. </ref> دلیل [[دروغ]] بودن این ادعا آن است که آنان از [[سجده]] بر [[خداوند]] [[رحمان]] سرباززدند و رسول خدا{{صل}} را به سبب [[فرمان]] به سجده [[نکوهش]] کردند: {{متن قرآن|وَإِذَا قِيلَ لَهُمُ اسْجُدُوا لِلرَّحْمَنِ قَالُوا وَمَا الرَّحْمَنُ أَنَسْجُدُ لِمَا تَأْمُرُنَا وَزَادَهُمْ نُفُورًا}}<ref>«و چون به آنان گویند: به (خداوند) بخشنده سجده برید می‌گویند: (خداوند) بخشنده چیست؟» سوره فرقان، آیه ۶۰.</ref> در [[نقد]] دیدگاه [[وهابیان]] در تفاوت [[عقیده]] مشرکان و [[مؤمنان]] گفته‌اند که قطعاً مؤمنان [[انبیا]] و [[اولیا]] را خدا و [[شریک]] خدا قرار نداده‌اند، بلکه معتقدند آنان [[بندگان خدا]] و مخلوق اویند و آنان را [[خالق]] چیزی و [[مالک]] نفع و ضرر و [[شایسته]] عبادت نمی‌دانند، بلکه قصد مؤمنان [[تبرک]] به آنهاست، از این‌رو که آنان [[دوستان]] خدا، [[مقربان]] درگاه او و برگزیدگان‌اند و برپایه [[ادله]] فراوانی، خدا به [[برکت]] آنان به بندگانش [[رحم]] می‌کند. پس اعتقاد [[مسلمانان]] این است که خالق [[نافع]] و ضار تنها خدای یگانه است و هرگز کسی جز خدا [[استحقاق عبادت]] و تأثیری در عالم ندارد؛ ولی مشرکان براساس [[آیات]]، [[بت‌ها]] را خدای خود و شایسته عبادت می‌دانستند. {{متن قرآن|وَاتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ آلِهَةً لَعَلَّهُمْ يُنْصَرُونَ}}<ref>«و به جای خداوند خدایانی برگزیدند بدین امید که یاوری شوند» سوره یس، آیه ۷۴.</ref>، {{متن قرآن|وَاتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ آلِهَةً لِيَكُونُوا لَهُمْ عِزًّا}}<ref>«و به جای خداوند خدایانی گزیدند تا برای آنان مایه عزت باشند» سوره مریم، آیه ۸۱.</ref>
همچنین [[خداوند]]، مسلمانان را از [[سبّ]] خدایان مشرکان، [[نهی]] کرده است؛ زیرا موجب می‌شود آنها هم از روی جهل خدا را [[دشنام]] دهند: {{متن قرآن|وَلَا تَسُبُّوا الَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَيَسُبُّوا اللَّهَ عَدْوًا بِغَيْرِ عِلْمٍ كَذَلِكَ زَيَّنَّا لِكُلِّ أُمَّةٍ عَمَلَهُمْ ثُمَّ إِلَى رَبِّهِمْ مَرْجِعُهُمْ فَيُنَبِّئُهُمْ بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ}}<ref>«و به آنهایی که مشرکان به جای خداوند (به پرستش) می‌خوانند دشنام ندهید تا آنان (نیز) از سر دشمنی به نادانی خداوند را دشنام ندهند؛ بدینسان ما کردار هر امتی را (در دیدشان) آراسته‌ایم سپس بازگشتشان به سوی پروردگارشان است آنگاه آنان را از آنچه انجام می‌داده‌ا» سوره انعام، آیه ۱۰۸.</ref> جرئت [[مشرکان]] بر چنین اقدامی، بیانگر این [[حقیقت]] است که آنان برای [[خدایان]] خود، [[منزلت]] و جایگاهی [[برتر]] از [[خدا]] قائل‌اند و برای [[حفظ حرمت]] آنها حاضرند به خدا هم [[دشنام]] دهند، از همین‌رو، این ادعای مشرکان که ما خدایان را با غرض نزدیک شدن به [[اللّه]] [[عبادت]] می‌کنیم: {{متن قرآن|أَلَا لِلَّهِ الدِّينُ الْخَالِصُ وَالَّذِينَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِيَاءَ مَا نَعْبُدُهُمْ إِلَّا لِيُقَرِّبُونَا إِلَى اللَّهِ زُلْفَى إِنَّ اللَّهَ يَحْكُمُ بَيْنَهُمْ فِي مَا هُمْ فِيهِ يَخْتَلِفُونَ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي مَنْ هُوَ كَاذِبٌ كَفَّارٌ}}<ref>«آگاه باش که دین ناب، از آن خداوند است و خداوند میان آنان که به جای او سرورانی گرفته‌اند (و می‌گویند) ما اینان را جز برای آنکه ما را به خداوند، نیک نزدیک گردانند نمی‌پرستیم، در آنچه اختلاف می‌ورزند داوری خواهد کرد؛ خداوند کسی را که دروغگوی بسیار ناسپاس است راهنمایی نمی‌کند» سوره زمر، آیه ۳.</ref> [[دروغین]] بوده و عبادت آنها برخاسته از [[اعتقاد]] به [[ربوبیت]] و [[خالقیت]] استقلالی خدایان بوده است. بخش پایانی همین [[آیه]] نیز بر [[دروغگو]] بودن مشرکان تأکید کرده است: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي مَنْ هُوَ كَاذِبٌ كَفَّارٌ}}. در حقیقت، هنگامی که مشرکان در برابر احتجاج‌های [[رسول خدا]]{{صل}}پاسخی نداشتند مجبور شدند چنین ادعای دروغینی داشته باشند.<ref>الاغاثه، ص۳۲؛ تصحیح المفاهیم، ص۶۳ - ۶۶. </ref> دلیل [[دروغ]] بودن این ادعا آن است که آنان از [[سجده]] بر [[خداوند]] [[رحمان]] سرباززدند و رسول خدا{{صل}} را به سبب [[فرمان]] به سجده [[نکوهش]] کردند: {{متن قرآن|وَإِذَا قِيلَ لَهُمُ اسْجُدُوا لِلرَّحْمَنِ قَالُوا وَمَا الرَّحْمَنُ أَنَسْجُدُ لِمَا تَأْمُرُنَا وَزَادَهُمْ نُفُورًا}}<ref>«و چون به آنان گویند: به (خداوند) بخشنده سجده برید می‌گویند: (خداوند) بخشنده چیست؟» سوره فرقان، آیه ۶۰.</ref> در [[نقد]] دیدگاه [[وهابیان]] در تفاوت [[عقیده]] مشرکان و [[مؤمنان]] گفته‌اند که قطعاً مؤمنان [[انبیا]] و [[اولیا]] را خدا و [[شریک]] خدا قرار نداده‌اند، بلکه معتقدند آنان [[بندگان خدا]] و مخلوق اویند و آنان را [[خالق]] چیزی و [[مالک]] نفع و ضرر و [[شایسته]] عبادت نمی‌دانند، بلکه قصد مؤمنان [[تبرک]] به آنهاست، از این‌رو که آنان [[دوستان]] خدا، [[مقربان]] درگاه او و برگزیدگان‌اند و برپایه [[ادله]] فراوانی، خدا به [[برکت]] آنان به بندگانش رحم می‌کند. پس اعتقاد [[مسلمانان]] این است که خالق [[نافع]] و ضار تنها خدای یگانه است و هرگز کسی جز خدا [[استحقاق عبادت]] و تأثیری در عالم ندارد؛ ولی مشرکان براساس [[آیات]]، [[بت‌ها]] را خدای خود و شایسته عبادت می‌دانستند. {{متن قرآن|وَاتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ آلِهَةً لَعَلَّهُمْ يُنْصَرُونَ}}<ref>«و به جای خداوند خدایانی برگزیدند بدین امید که یاوری شوند» سوره یس، آیه ۷۴.</ref>، {{متن قرآن|وَاتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ آلِهَةً لِيَكُونُوا لَهُمْ عِزًّا}}<ref>«و به جای خداوند خدایانی گزیدند تا برای آنان مایه عزت باشند» سوره مریم، آیه ۸۱.</ref>


==[[برائت از مشرکان]]==
==[[برائت از مشرکان]]==
۲۱۷٬۵۷۱

ویرایش