ام‌جمیل دختر حرب بن امیه: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'نزول آیات' به 'نزول آیات'
جز (جایگزینی متن - ') == منابع == {{منابع}}' به ') {{پایان مدخل وابسته}} == منابع == {{منابع}}')
جز (جایگزینی متن - 'نزول آیات' به 'نزول آیات')
خط ۲۵: خط ۲۵:
#چون او وبال [[کفر]] خویش را بر دوش می‌کشد به مانند آن است که آتش گیره [[عذاب]] خود را حمل می‌کند<ref>تفسیر ماوردی، ج ۶، ص ۳۶۷ ـ ۳۶۸.</ref>
#چون او وبال [[کفر]] خویش را بر دوش می‌کشد به مانند آن است که آتش گیره [[عذاب]] خود را حمل می‌کند<ref>تفسیر ماوردی، ج ۶، ص ۳۶۷ ـ ۳۶۸.</ref>


به هر حال [[ام‌جمیل]] وقتی از [[نزول]] [[آیات]] در [[مذمت]] خود خبر یافت، سنگی برداشت و به سراغ [[پیامبر]]{{صل}} رفت، تا او را از پای درآورد؛<ref>انساب الاشراف، ج ۱، ص ۱۳۹.</ref> اما چون نزد آن [[حضرت]] رفت، [[خداوند]] میان وی و پیامبر{{صل}} پرده‌ای افکند که نتوانست آن حضرت را ببیند؛<ref>تفسیر سمرقندی، ج ۳، ص ۵۲۴.</ref> گویا پس از این قضایا، [[ام‌جمیل]] برای [[انتقام]] از [[رسول خدا]] و آزردن او، از دو فرزندش عُتْبه و مُعتَّب خواست تا [[دختران]] آن حضرت را که به همسری داشتند، [[طلاق]] دهند، و آنان نیز چنین کردند.<ref> انساب الاشراف، ج ۱، ص ۱۳۹.</ref>.
به هر حال [[ام‌جمیل]] وقتی از [[نزول آیات]] در [[مذمت]] خود خبر یافت، سنگی برداشت و به سراغ [[پیامبر]]{{صل}} رفت، تا او را از پای درآورد؛<ref>انساب الاشراف، ج ۱، ص ۱۳۹.</ref> اما چون نزد آن [[حضرت]] رفت، [[خداوند]] میان وی و پیامبر{{صل}} پرده‌ای افکند که نتوانست آن حضرت را ببیند؛<ref>تفسیر سمرقندی، ج ۳، ص ۵۲۴.</ref> گویا پس از این قضایا، [[ام‌جمیل]] برای [[انتقام]] از [[رسول خدا]] و آزردن او، از دو فرزندش عُتْبه و مُعتَّب خواست تا [[دختران]] آن حضرت را که به همسری داشتند، [[طلاق]] دهند، و آنان نیز چنین کردند.<ref> انساب الاشراف، ج ۱، ص ۱۳۹.</ref>.


[[طبری]] بر پایه روایتی بر آن است که وقتی او [[آیه]] را شنید، گفت: به چه چیزی [[هجوم]] می‌کند؟ آیا تاکنون مرا دیده‌اید که چوبی حمل کنم، در حالی که در گردنم ریسمانی از پوسته [[نخل]] باشد، آن‌گونه که [[محمّد]] می‌گوید؟ سپس نزد پیامبر{{صل}} آمد و گفت: {{عربی|"إِنّ ربّك قلاك و ودّعك"}} خداوند در پاسخ به او [[آیات]] {{متن قرآن|وَالضُّحَى وَاللَّيْلِ إِذَا سَجَى مَا وَدَّعَكَ رَبُّكَ وَمَا قَلَى}}<ref>«سوگند به روشنایی روز، و سوگند به شب چون آرام گیرد که پروردگارت تو را رها نکرده و (از تو) آزرده نشده است» سوره ضحی، آیه ۱-۳.</ref> را فرو فرستاد.<ref>جامع البیان، مج ۱۵، ج ۳۰، ص ۴۴۳.</ref>
[[طبری]] بر پایه روایتی بر آن است که وقتی او [[آیه]] را شنید، گفت: به چه چیزی [[هجوم]] می‌کند؟ آیا تاکنون مرا دیده‌اید که چوبی حمل کنم، در حالی که در گردنم ریسمانی از پوسته [[نخل]] باشد، آن‌گونه که [[محمّد]] می‌گوید؟ سپس نزد پیامبر{{صل}} آمد و گفت: {{عربی|"إِنّ ربّك قلاك و ودّعك"}} خداوند در پاسخ به او [[آیات]] {{متن قرآن|وَالضُّحَى وَاللَّيْلِ إِذَا سَجَى مَا وَدَّعَكَ رَبُّكَ وَمَا قَلَى}}<ref>«سوگند به روشنایی روز، و سوگند به شب چون آرام گیرد که پروردگارت تو را رها نکرده و (از تو) آزرده نشده است» سوره ضحی، آیه ۱-۳.</ref> را فرو فرستاد.<ref>جامع البیان، مج ۱۵، ج ۳۰، ص ۴۴۳.</ref>
۲۱۸٬۴۳۸

ویرایش