ابان بن ابی‌عیاش: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۵۹: خط ۵۹:


==تحقیق==
==تحقیق==
بر پایه آنچه یاد شد، با آنکه بعض رجالیان اهل سنت «ابان بن ابی‌عیاش» را [[عابد]]، [[زاهد]] و [[درستکار]] خوانده‌اند، ولی بسیاری از آنان جایگاه [[حدیثی]] وی را زیر سؤال برده و او را [[تضعیف]]، در نتیجه روایاتش را از اعتبار انداخته‌اند! علت اصلی این تضعیف را باید در [[تشیع]] و [[گرایش]] [[فکری]] ایشان، نیز [[نقل روایات]] [[فضائل اهل بیت]]{{عم}} کاوید؛ به ویژه که «[[ابان]]» در آغاز فردی عامی بوده و سپس [[مستبصر]] شده، چنان که از عبارت «عقیقی» فهمیده می‌شود<ref>{{عربی|ابان بن ابی‌عیاش کان سبب تعریفه هذا الأمر سلیم بن قیس...}} (خلاصة الأقوال (رجال العلامة الحلی)، ص۲۰۶، ش۳). </ref>.
بر پایه آنچه یاد شد، با آنکه بعض رجالیان اهل سنت ابان بن ابی‌عیاش را [[عابد]]، [[زاهد]] و [[درستکار]] خوانده‌اند، ولی بسیاری از آنان جایگاه [[حدیثی]] وی را زیر سؤال برده و او را [[تضعیف]]، در نتیجه روایاتش را از اعتبار انداخته‌اند! علت اصلی این تضعیف را باید در [[تشیع]] و [[گرایش]] [[فکری]] ایشان، نیز [[نقل روایات]] [[فضائل اهل بیت]]{{عم}} کاوید؛ به ویژه که [[ابان]] در آغاز فردی عامی بوده و سپس [[مستبصر]] شده، چنان که از عبارت «عقیقی» فهمیده می‌شود<ref>{{عربی|ابان بن ابی‌عیاش کان سبب تعریفه هذا الأمر سلیم بن قیس...}} (خلاصة الأقوال (رجال العلامة الحلی)، ص۲۰۶، ش۳). </ref>.


«[[احمد بن حمید]]» می‌گوید: «از [[احمد بن حنبل]] شنیدم که می‌‌گفت: {{عربی|لا یکتب عن أبان بن أبی عیاش. قلت: أبان کان له هوی؟<ref>علامه سید محسن جبل عاملی می‌نویسد: {{عربی|إنه کان له هوی؛ أی من أهل الأهواء و المراد به التشیع}}. (أعیان الشیعه، ج۲، ص۱۰۳).</ref> قال: کان منکر الحدیث}}<ref>ر.ک: الکامل فی ضعفاء الرجال، ج۱، ص۳۸۲، ش۲۰۳.</ref>. «[[ابن عدی]]» هم نوشته بود: {{عربی|و عامة ما یرویه لا یتابع علیه}}<ref>الکامل فی ضعفاء الرجال، ج۱، ص۳۸۷، ش۲۰۳.</ref>.
[[احمد بن حمید]] می‌گوید: از [[احمد بن حنبل]] شنیدم که می‌‌گفت: {{عربی|لا یکتب عن أبان بن أبی عیاش. قلت: أبان کان له هوی؟<ref>علامه سید محسن جبل عاملی می‌نویسد: {{عربی|إنه کان له هوی؛ أی من أهل الأهواء و المراد به التشیع}}. (أعیان الشیعه، ج۲، ص۱۰۳).</ref> قال: کان منکر الحدیث}}<ref>ر.ک: الکامل فی ضعفاء الرجال، ج۱، ص۳۸۲، ش۲۰۳.</ref>. [[ابن عدی]] هم نوشته بود: {{عربی|و عامة ما یرویه لا یتابع علیه}}<ref>الکامل فی ضعفاء الرجال، ج۱، ص۳۸۷، ش۲۰۳.</ref>.


«شُعبه»<ref>مقصود «شعبة بن الحجاج (م ۱۶۰ق)» است و بعید نیست اگر کسی ادعا کند که اساس تضعیفات «ابان» در کتب رجالی اهل سنت به تضعیف ایشان بر می‌گردد.</ref> تعبیرات بسیار تند و دور از نزاکت و [[ادب]] [[انسانی]] درباره «ابان بن ابی‌عیاش» به کار برده و می‌نویسد: {{عربی|لأن ارتكب سبعين كبيرة أحب إلي من أن أحدث عن أبان بن أبي عياش»<ref>ر.ك: الجرح و التعديل، ج۱، ص۱۳۴، ش۷.</ref>؛ «لأن أشرب من بول حماري أحب إلي من أن أقول حدثني أبان» <ref>ر.ك: إكمال تهذيب الكمال، ج۱، ص۱۶۸، ش۱۸۰.</ref>، «لأن أزني سبعين مرة أحب إلي من أن أحدث عن أبان بن أبي عياش»<ref>ر.ك: الكامل في ضعفاء الرجال، ج۱، ص۳۸۱، ش۲۰۳.</ref>؛ «ردائي و خماري في المساكين صدقة إن لم يكن ابن أبي عياش يكذب في الحديث»؛ «لأن يزني الرجل خير من أن يروي عن أبان}}<ref>ر.ک: تهذیب التهذیب، ج۱، ص۸۶، ش۱۷۴.</ref>.
[[شعبة بن الحجاج]]<ref> بعید نیست اگر کسی ادعا کند که اساس تضعیفات «ابان» در کتب رجالی اهل سنت به تضعیف ایشان بر می‌گردد.</ref> تعبیرات بسیار تند و دور از نزاکت و [[ادب]] [[انسانی]] درباره ابان بن ابی‌عیاش به کار برده و می‌نویسد: {{عربی|"لأن ارتكب سبعين كبيرة أحب إلي من أن أحدث عن أبان بن أبي عياش<ref>ر.ك: الجرح و التعديل، ج۱، ص۱۳۴، ش۷.</ref>؛ «لأن أشرب من بول حماري أحب إلي من أن أقول حدثني أبان» <ref>ر.ك: إكمال تهذيب الكمال، ج۱، ص۱۶۸، ش۱۸۰.</ref>، «لأن أزني سبعين مرة أحب إلي من أن أحدث عن أبان بن أبي عياش»<ref>ر.ك: الكامل في ضعفاء الرجال، ج۱، ص۳۸۱، ش۲۰۳.</ref>؛ «ردائي و خماري في المساكين صدقة إن لم يكن ابن أبي عياش يكذب في الحديث»؛ «لأن يزني الرجل خير من أن يروي عن أبان}}<ref>ر.ک: تهذیب التهذیب، ج۱، ص۸۶، ش۱۷۴.</ref>.


بر این پایه، تضعیف و [[جرح]] «[[ابان]]» در کتب رجالی [[اهل سنت]] بر اثر [[فسق]] گفتاری یا [[رفتاری]] نبوده، بلکه برخاسته از امری مهم‌تر یعنی همان [[تشیع]] و [[نقل روایات]] [[فضائل اهل بیت]]{{عم}} بوده است.
بر این پایه، تضعیف و [[جرح]] [[ابان]] در کتب رجالی [[اهل سنت]] بر اثر [[فسق]] گفتاری یا [[رفتاری]] نبوده، بلکه برخاسته از امری مهم‌تر یعنی همان [[تشیع]] و [[نقل روایات]] [[فضائل اهل بیت]]{{عم}} بوده است.


گفتنی است که امور دیگری مانند [[روایت]] از «انس»<ref>عقیلی می‌نویسد: {{عربی|إنما ترکت أبان لأنه روی عن أنس حدیثاً}} (ضعفاء العقیلی، ج۱، ص۳۹، ش۲۲).</ref>، [[اعتماد]] به [[ظن]]<ref>معاذ بن معاذ می‌گوید: {{عربی|قلت لشعبة: رأیت وقعتک فی أبان بن أبی عیاش شیء تبین لک أو غیر ذلک؟ قال ظن یشبه الیقین}}. (ر.ک: ضعفاء العقیلی، ج۱، ص۳۹، ش۲۲).</ref>، نسبت [[غفلت]] و فراموشی<ref>از سفیان ثوری سؤال شد: {{عربی|ما لک لاتحدث عن أبان أو ما لک قلیل الحدیث عن أبان؟ فقال: کان أبان نسیاً للحدیث}}. (ر.ک: ضعفاء العقیلی، ج۱، ص۴۰، ش۲۲).
گفتنی است که امور دیگری مانند [[روایت]] از انس<ref>عقیلی می‌نویسد: {{عربی|إنما ترکت أبان لأنه روی عن أنس حدیثاً}} (ضعفاء العقیلی، ج۱، ص۳۹، ش۲۲).</ref>، [[اعتماد]] به [[ظن]]<ref>معاذ بن معاذ می‌گوید: {{عربی|قلت لشعبة: رأیت وقعتک فی أبان بن أبی عیاش شیء تبین لک أو غیر ذلک؟ قال ظن یشبه الیقین}}. (ر.ک: ضعفاء العقیلی، ج۱، ص۳۹، ش۲۲).</ref>، نسبت [[غفلت]] و فراموشی<ref>از سفیان ثوری سؤال شد: {{عربی|ما لک لاتحدث عن أبان أو ما لک قلیل الحدیث عن أبان؟ فقال: کان أبان نسیاً للحدیث}}. (ر.ک: ضعفاء العقیلی، ج۱، ص۴۰، ش۲۲).
ساجی گفته است: {{عربی|فیه غفلة یهم فی الحدیث و یخطئ فیه}}. (ر.ک: اکمال [[تهذیب]] الکمال، ج۱، ص۱۶۸، ش۱۸۰).</ref> و استناد به [[خواب]]<ref>{{عربی|عن علی بن مسهر قال: کتبت أنا و حمزة الزیات عن أبان بن أبی عیاش نحواً من ألف حدیث؛ قال: فلقیت حمزة فاخبرنی أنه رأی النبی{{ع}} فی المنام قال: فقلت یا رسول الله! هذا أبان بن أبی عیاش یحدث عنک؛ فقال: أعرضها علی؛ قال: فعرضتها علیه؛ فما عرف منها إلا خمسة أحادیث}} (ر.ک: ضعفاء العقیلی، ج۱، ص۴۱، ش۲۲)؛ احمد بن علی الأبار گفته است: «و أنا رأیت النبی{{صل}} فی المنام فقلت: یا رسول الله! أترضی أبان بن أبی عیاش؟ قال: لا». (ر.ک: ضعفاء العقیلی، ج۱، ص۴۱، ش۲۲).</ref>، نیز از عوامل [[تضعیف]] ابان شمرده شده؛ لیکن پایه منطقی ندارند.
ساجی گفته است: {{عربی|فیه غفلة یهم فی الحدیث و یخطئ فیه}}. (ر.ک: اکمال [[تهذیب]] الکمال، ج۱، ص۱۶۸، ش۱۸۰).</ref> و استناد به [[خواب]]<ref>{{عربی|عن علی بن مسهر قال: کتبت أنا و حمزة الزیات عن أبان بن أبی عیاش نحواً من ألف حدیث؛ قال: فلقیت حمزة فاخبرنی أنه رأی النبی{{ع}} فی المنام قال: فقلت یا رسول الله! هذا أبان بن أبی عیاش یحدث عنک؛ فقال: أعرضها علی؛ قال: فعرضتها علیه؛ فما عرف منها إلا خمسة أحادیث}} (ر.ک: ضعفاء العقیلی، ج۱، ص۴۱، ش۲۲)؛ احمد بن علی الأبار گفته است: و أنا رأیت النبی{{صل}} فی المنام فقلت: یا رسول الله! أترضی أبان بن أبی عیاش؟ قال: لا. (ر.ک: ضعفاء العقیلی، ج۱، ص۴۱، ش۲۲).</ref>، نیز از عوامل [[تضعیف]] ابان شمرده شده؛ لیکن پایه منطقی ندارند.


درباره تضعیف «[[شیخ طوسی]]» که به دنبال ایشان، دیگر [[رجالیان]] [[شیعه]] نیز به تضعیف «ابان» پرداختند، چند مطلب هست:
درباره تضعیف [[شیخ طوسی]] که به دنبال ایشان، دیگر [[رجالیان]] [[شیعه]] نیز به تضعیف ابان پرداختند، چند مطلب هست:


۱ . احتمالاً عبارت «[[تابعی]] [[ضعیف]]»<ref>رجال الطوسی، ص۱۲۶، ش۱۲۶۴.</ref> در [[رجال]] «شیخ طوسی» [[مصحف]] «تابعی صغیر» باشد و مؤیدش عبارت رجالیان اهل سنت است که آن را در ترجمه «ابان» به کار برده‌اند<ref>ر.ک: میزان الاعتدال، ج۱، ص۱۰، ش۱۵.</ref>، از همین رو بعضی در [[نقل روایت]] «ابان» از «انس» [[شبهه]] کردند و یکی از [[ادله]] [[تضعیف]] وی را [[نقل روایت]] از «انس» دانستند، از آن جهت که وی را [[درک]] نکرده است. (چنان که گذشت).
۱ . احتمالاً عبارت [[تابعی]] [[ضعیف]]<ref>رجال الطوسی، ص۱۲۶، ش۱۲۶۴.</ref> در [[رجال]] شیخ طوسی [[مصحف]] تابعی صغیر باشد و مؤیدش عبارت رجالیان اهل سنت است که آن را در ترجمه ابان به کار برده‌اند<ref>ر.ک: میزان الاعتدال، ج۱، ص۱۰، ش۱۵.</ref>، از همین رو بعضی در [[نقل روایت]] «ابان» از «انس» [[شبهه]] کردند و یکی از [[ادله]] [[تضعیف]] وی را [[نقل روایت]] از «انس» دانستند، از آن جهت که وی را [[درک]] نکرده است. (چنان که گذشت).


۲. بر فرض [[صحت]] عبارت «[[شیخ طوسی]]»: «[[تابعی]] [[ضعیف]]» احتمالاً منشأ آن، به تضعیف «[[ابن غضائری]]» برگردد و تضعیفات ایشان هم بسی جای [[تأمل]] دارد.
۲. بر فرض [[صحت]] عبارت [[شیخ طوسی]]: [[تابعی]] [[ضعیف]] احتمالاً منشأ آن، به تضعیف [[ابن غضائری]] برگردد و تضعیفات ایشان هم بسی جای [[تأمل]] دارد.


۳. بر اساس قرائن و شواهدی می‌‌توان [[وثاقت]] یا دست‌کم حسن حال «[[ابان]]» را احراز کرد:
۳. بر اساس قرائن و شواهدی می‌‌توان [[وثاقت]] یا دست‌کم حسن حال [[ابان]] را احراز کرد:


:۱. [[اعتماد]] [[سلیم]] به «ابان» و اجازه نقل روایت به ایشان: کتاب سایم بن قیس از اصول [[شیعه]] شمرده می‌شود<ref>ر.ک: الذریعه، ج۲، ص۱۵۲، ش۵۹۰. «نعمانی صاحب کتاب الغیبه می‌نویسد: {{عربی|و لیس بین جمیع الشیعة ممن حمل العلم و رواه عن الأئمة{{عم}} خلاف فی أن کتاب سلیم بن قیس الهلالی أصل من أکبر کتب الأصول التی رواها أهل العلم و من حملة حدیث أهل البیت{{عم}} و أقدمها...، و هو من الأصول التی ترجع الشیعة إلیها و یعول علیها}}؛ (الغیبه (نعمانی)، ص۱۰۱ – ۱۰۲).</ref> و قدیمی‌ترین منبعی است که حوادث بعد از [[رحلت پیامبر]]{{صل}} را گزارش می‌کند و چنان که گذشت، [[سلیم بن قیس]] هنگام مردن این کتاب را در [[اختیار]] «ابان بن ابی‌عیاش» نهاده و نقل روایت از آن را اجازه داده و «ابان» هم در [[حفظ]] و بقای آن از هیچ کوششی دریغ نکرده است. بر این اساس، عامل اصلی در ماندگاری این کتاب و انتقال آن به نسل‌های پسین «ابان بن ابی‌عیاش» بوده و اگر او از جهت [[اعتقادی]] و [[اخلاقی]] درخور اعتماد نبود، قطعاً در نابود کردن آن به خود تردیدی راه نمی‌داد و [[سلیم]] هیچ‌گاه این کتاب را در اختیارش نمی‌نهاد.
:۱. [[اعتماد]] [[سلیم]] به ابان و اجازه نقل روایت به ایشان: کتاب سایم بن قیس از اصول [[شیعه]] شمرده می‌شود<ref>ر.ک: الذریعه، ج۲، ص۱۵۲، ش۵۹۰. «نعمانی صاحب کتاب الغیبه می‌نویسد: {{عربی|و لیس بین جمیع الشیعة ممن حمل العلم و رواه عن الأئمة{{عم}} خلاف فی أن کتاب سلیم بن قیس الهلالی أصل من أکبر کتب الأصول التی رواها أهل العلم و من حملة حدیث أهل البیت{{عم}} و أقدمها...، و هو من الأصول التی ترجع الشیعة إلیها و یعول علیها}}؛ (الغیبه (نعمانی)، ص۱۰۱ – ۱۰۲).</ref> و قدیمی‌ترین منبعی است که حوادث بعد از [[رحلت پیامبر]]{{صل}} را گزارش می‌کند و چنان که گذشت، [[سلیم بن قیس]] هنگام مردن این کتاب را در [[اختیار]] ابان بن ابی‌عیاش نهاده و نقل روایت از آن را اجازه داده و ابان هم در [[حفظ]] و بقای آن از هیچ کوششی دریغ نکرده است. بر این اساس، عامل اصلی در ماندگاری این کتاب و انتقال آن به نسل‌های پسین ابان بن ابی‌عیاش بوده و اگر او از جهت [[اعتقادی]] و [[اخلاقی]] درخور اعتماد نبود، قطعاً در نابود کردن آن به خود تردیدی راه نمی‌داد و [[سلیم]] هیچ‌گاه این کتاب را در اختیارش نمی‌نهاد.


افزون بر این، به دیده برخی بزرگان، همچون [[فقیه]] بزرگ شیعه، «[[آیت الله بروجردی]]» و «اجازه نقل روایت» از قرائن وثاقت است؛ برای نمونه، با آنکه «محمد بن اسماعیل» در اسناد شماری از [[روایات]] [[کتاب کافی]] یاد شده و از راویانی است که مشترک میان چند [[راوی]] است، از این رو بحث‌های فراوانی در کتب رجالی و [[فقهی]] در تعیین آن در میان [[فقها]] و [[رجالیان]] مطرح شده، بلکه رساله‌های مستقلی نوشته شده، «[[آیت الله بروجردی]]» درباره وی می‌نویسد: {{عربی|هو مجهول، و لكن الظاهر أنه هو محمد بن إسماعيل النيسابوري، الراوي عن الفضل بن شاذان، و هو و إن لم يكن مصرحاً بالتوثيق، إلا أن إجازة الفضل له نقل كتابه ربما يستفاد منها وثاقته}}<ref>نهایة التقریر، ج۲، ص۲۷۰.</ref>.
افزون بر این، به دیده برخی بزرگان، همچون [[فقیه]] بزرگ شیعه، [[آیت الله بروجردی]] و اجازه نقل روایت از قرائن وثاقت است؛ برای نمونه، با آنکه [[محمد بن اسماعیل]] در اسناد شماری از [[روایات]] [[کتاب کافی]] یاد شده و از راویانی است که مشترک میان چند [[راوی]] است، از این رو بحث‌های فراوانی در کتب رجالی و [[فقهی]] در تعیین آن در میان [[فقها]] و [[رجالیان]] مطرح شده، بلکه رساله‌های مستقلی نوشته شده، [[آیت الله بروجردی]] درباره وی می‌نویسد: {{عربی|هو مجهول، و لكن الظاهر أنه هو محمد بن إسماعيل النيسابوري، الراوي عن الفضل بن شاذان، و هو و إن لم يكن مصرحاً بالتوثيق، إلا أن إجازة الفضل له نقل كتابه ربما يستفاد منها وثاقته}}<ref>نهایة التقریر، ج۲، ص۲۷۰.</ref>.


آن‌گاه بر این اساس به اعتبار [[کتاب سلیم بن قیس]] [[معتقد]] می‌شود و می‌نگارد: {{عربی|وليعلم أن سليم بن قيس هو من الطبقة الثالثة و من أصحاب علي{{ع}} ولأجل اشتهاره بذلك هرب من الحجاج خائفاً منه حين قدم العراق فاختفي في دار أبان بن أبي عياش إلي أن حضرته الوفاة فدعاه و أعطاه كتابه و أجاز له نقل ما أودعه فيه مما رواه عن علي{{ع}} و كان هذا هو السبب في رواية أبان بن أبي عياش عن سليم}}<ref>زبدة المقال، ص۱۲۸.</ref>.
آن‌گاه بر این اساس به اعتبار [[کتاب سلیم بن قیس]] [[معتقد]] می‌شود و می‌نگارد: {{عربی|وليعلم أن سليم بن قيس هو من الطبقة الثالثة و من أصحاب علي{{ع}} ولأجل اشتهاره بذلك هرب من الحجاج خائفاً منه حين قدم العراق فاختفي في دار أبان بن أبي عياش إلي أن حضرته الوفاة فدعاه و أعطاه كتابه و أجاز له نقل ما أودعه فيه مما رواه عن علي{{ع}} و كان هذا هو السبب في رواية أبان بن أبي عياش عن سليم}}<ref>زبدة المقال، ص۱۲۸.</ref>.


:۲. [[اعتماد]] بزرگانی مانند «[[محمد بن حسن صفار]]، [[کلینی]] و [[شیخ صدوق]]» در [[نقل روایت]] از «ابان بن ابی‌عیاش».
:۲. [[اعتماد]] بزرگانی مانند [[محمد بن حسن صفار]]، [[کلینی]] و [[شیخ صدوق]] در [[نقل روایت]] از «ابان بن ابی‌عیاش».


:۳. ملاحظه [[سیاق]] سند «کلینی» در [[کتاب شریف کافی]] که به «ابن ابی‌عیاش» پایان می‌پذیرد و همگی از بزرگان [[حدیث]] شمرده شده‌اند:
:۳. ملاحظه [[سیاق]] سند کلینی در [[کتاب شریف کافی]] که به ابن ابی‌عیاش پایان می‌پذیرد و همگی از بزرگان [[حدیث]] شمرده شده‌اند:
::۱. {{عربی|علی بن إبراهیم، عن أبیه، عن حماد بن عیسی، عن إبراهیم بن عمر الیمانی، عن أبان بن أبی عیاش،...}}.
::۱. {{عربی|علی بن إبراهیم، عن أبیه، عن حماد بن عیسی، عن إبراهیم بن عمر الیمانی، عن أبان بن أبی عیاش،...}}.


::۲. «[[محمد بن یحیی]]، عن أحمد بن محمد، عن ابن أبی عمیر، عن [[عمر]] بن أذینه، عن ابن أبی عیاش،....
::۲. «محمد بن یحیی، عن أحمد بن محمد، عن ابن أبی عمیر، عن عمر بن أذینه، عن ابن أبی عیاش،....


::۳. «عدة من أصحابنا، عن أحمد بن [[محمد بن خالد]]، عن [[عثمان بن عیسی]]، عن عمر بن أذینة، عن أبان بن أبی عیاش،.»..
::۳. «عدة من أصحابنا، عن أحمد بن محمد بن خالد، عن عثمان بن عیسی، عن عمر بن أذینة، عن أبان بن أبی عیاش،.»..


::۴. علی بن إبراهیم، عن أبیه، عن [[حماد بن عیسی]]، عن إبراهیم بن عمر الیمانی، عن عمر بن أذینه، عن ابن أبی عیاش،.»..<ref>الکافی، ج۱، ص۶۲ (ح۱) و ۵۲۹ (ح۴)، ج۲، ص۳۲۳ (ح۳) و ۳۹۱ (ح۱).</ref>.
::۴. علی بن إبراهیم، عن أبیه، عن حماد بن عیسی، عن إبراهیم بن عمر الیمانی، عن عمر بن أذینه، عن ابن أبی عیاش،.»..<ref>الکافی، ج۱، ص۶۲ (ح۱) و ۵۲۹ (ح۴)، ج۲، ص۳۲۳ (ح۳) و ۳۹۱ (ح۱).</ref>.


:۴. [[روایت]] «[[ابراهیم بن عمر یمانی]]» از «[[ابان]]» در موارد فراوان<ref>ر.ک: الکافی، ۱، ص۶۲ (ح۱)، ۵۲۹ (ح۴) و ۵۳۹ (ح۱).</ref>.
:۴. [[روایت]] [[ابراهیم بن عمر یمانی]] از [[ابان]] در موارد فراوان<ref>ر.ک: الکافی، ۱، ص۶۲ (ح۱)، ۵۲۹ (ح۴) و ۵۳۹ (ح۱).</ref>.


«[[نجاشی]]» درباره «ابراهیم بن عمر یمانی» می‌نویسد: {{عربی|شيخ من أصحابنا، ثقة روي عن أبي جعفر و أبي عبدالله{{ع}}}}<ref>رجال النجاشی، ص۲۰، ش۲۶.</ref>.
[[نجاشی]] درباره [[ابراهیم بن عمر یمانی]] می‌نویسد: {{عربی|شيخ من أصحابنا، ثقة روي عن أبي جعفر و أبي عبدالله{{ع}}}}<ref>رجال النجاشی، ص۲۰، ش۲۶.</ref>.


:۵. [[روایت]] «[[عمر]] بن اذینه]]» از «[[ابن ابی‌عیاش]]» در چندین مورد<ref>ر.ک: الکافی، ج۱، ص۴۴ (ح۱)، ۴۶ (ح۱) و۲۹۷ (ح۱).</ref>.
:۵. [[روایت]] [[عمر بن اذینه]] از [[ابن ابی‌عیاش]] در چندین مورد<ref>ر.ک: الکافی، ج۱، ص۴۴ (ح۱)، ۴۶ (ح۱) و۲۹۷ (ح۱).</ref>.


«[[شیخ طوسی]]» درباره «[[عمر بن اذینة]]» می‌نگارد: {{عربی|ثقة، له كتاب أخبرنا... عن ابن أبي عمیير و صفوان عن عمر بن أذينة}}<ref>الفهرست (طوسی)، ص۳۲۴، ش۵۰۴.</ref>.<ref>[[عبدالله جوادی آملی|جوادی آملی، عبدالله]]، [[رجال تفسیری ج۱ (کتاب)|رجال تفسیری]]، ج۱ ص ۹۵-۱۰۰.</ref>
[[شیخ طوسی]] درباره [[عمر بن اذینة]] می‌نگارد: {{عربی|ثقة، له كتاب أخبرنا... عن ابن أبي عمیير و صفوان عن عمر بن أذينة}}<ref>الفهرست (طوسی)، ص۳۲۴، ش۵۰۴.</ref>.<ref>[[عبدالله جوادی آملی|جوادی آملی، عبدالله]]، [[رجال تفسیری ج۱ (کتاب)|رجال تفسیری]]، ج۱ ص ۹۵-۱۰۰.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
۱۱۵٬۱۸۳

ویرایش