هدف از رجعت چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '؟ ::::::'''' به '؟ ''''
جز (جایگزینی متن - 'حجت الاسلام و المسلمین' به 'حجت الاسلام و المسلمین')
جز (جایگزینی متن - '؟ ::::::'''' به '؟ '''')
خط ۴۸: خط ۴۸:


'''۳. [[انتقام]] از ظالمن و تشفی [[دل]] [[مظلومان]]''': یکی از آثاری که برای [[رجعت]] گفته شده است بازگشت افراد [[ظالم]] و فاسدی است که در [[کفر]] و [[شرک]] و [[تباهی]] به نهایت رسیده بودند. [[خداوند]] در [[زمان ظهور]] اینان را دوباره زنده می‌کند تا از آنان [[انتقام]] گرفته شود و [[دل]] [[انسان‌ها]] [[مظلوم]] و بی‌گناه نیز تشفی یابد. [[انسان]] به گونه‌ای آفریده شده است که در عین آن که نسبت به همنوع [[مهربان]] بوده و از [[ناراحتی]] او متأثّر می‌گرند و گویا [[جامعه انسانی]] را به منزله یک پیکر می‌دانند، اما نسبت به افراد [[ظالم]] و [[کیفر]] آنان بی‌تفاوت نیستند، و از این که عده‌ای بخواهند [[حقوق]] دیگران ضایع کرده و باعث از بین رفتن [[آرامش]] و [[آسایش]] آنان شوند، ناراحت می‌شوند. برای [[انسان]] قابل پذیرش نیست که کسی در [[حق]] دیگران انواع [[ظلم]] و [[تباهی]] را روا دارد و [[جامعه]] را به نابودی سوق دهد و بعد بدون هیچ مکافاتی و یا حتی در کمال خوشی زندگیش تمام شود و از [[دنیا]] برود و فقط گفته شود در [[آخرت]] [[کیفر]] می‌بیند. این گونه بر خورد [[قلب]] [[انسان]] مظلومی که جریحه دار شده التیام نمی‌بخشد و او را آرام نمی‌کند. خواست و آرزوی بی‌گناهان و [[مظلومان]] این است که [[خداوند]] [[عادل]]، در این [[دنیا]] نیز گوشه‌ای از عدالتش را نمایان سازد و در حد این [[دنیا]] عقوبتی برای [[ظالمان]] در نظر بگیرد تا همه بدانند هیچ کس از [[کیفر]] اعمال ناپسندش، حتی در [[دنیا]] نیز در [[امان]] نیست. و آیا کیفری [[دنیایی]] از این سنگین‌تر هست که [[خدا]] در زمان [[حاکمیت]] [[عدل]] خویش به دست مردی از اولیائش، ظلمانی را که تلاششان بر نابودی [[انسان‌ها]] و از بین بردن [[حق]] و [[انسانیت]] و [[دین‌داری]] بود دوباره زنده کند تا هم با چشم خود [[پیروزی]] [[حق]] بر [[باطل]] و [[حقارت]] خود را ببینند و از درون [[آتش]] بگیرند و هم به آنچه که از آن فرار می‌کردند (مکافات [[دنیا]] و آبروریزی) گرفتار شوند؟ و آیا برای [[مظلومان]] سخنی شیرین تر هست که به آنان نوید داده شود که [[خداوند]] داد [[مظلومان]] را از [[ظالمان]] خواهد ستاند و آنان را در همین [[دنیا]] [[کیفر]] خواهد داد، و حتی برخی از [[مظلومان]] را دوباره زنده می‌کند تا به چشم خود [[پیروزی]] [[حق]] و عقوبت [[ظالمان]] را ببینند؟
'''۳. [[انتقام]] از ظالمن و تشفی [[دل]] [[مظلومان]]''': یکی از آثاری که برای [[رجعت]] گفته شده است بازگشت افراد [[ظالم]] و فاسدی است که در [[کفر]] و [[شرک]] و [[تباهی]] به نهایت رسیده بودند. [[خداوند]] در [[زمان ظهور]] اینان را دوباره زنده می‌کند تا از آنان [[انتقام]] گرفته شود و [[دل]] [[انسان‌ها]] [[مظلوم]] و بی‌گناه نیز تشفی یابد. [[انسان]] به گونه‌ای آفریده شده است که در عین آن که نسبت به همنوع [[مهربان]] بوده و از [[ناراحتی]] او متأثّر می‌گرند و گویا [[جامعه انسانی]] را به منزله یک پیکر می‌دانند، اما نسبت به افراد [[ظالم]] و [[کیفر]] آنان بی‌تفاوت نیستند، و از این که عده‌ای بخواهند [[حقوق]] دیگران ضایع کرده و باعث از بین رفتن [[آرامش]] و [[آسایش]] آنان شوند، ناراحت می‌شوند. برای [[انسان]] قابل پذیرش نیست که کسی در [[حق]] دیگران انواع [[ظلم]] و [[تباهی]] را روا دارد و [[جامعه]] را به نابودی سوق دهد و بعد بدون هیچ مکافاتی و یا حتی در کمال خوشی زندگیش تمام شود و از [[دنیا]] برود و فقط گفته شود در [[آخرت]] [[کیفر]] می‌بیند. این گونه بر خورد [[قلب]] [[انسان]] مظلومی که جریحه دار شده التیام نمی‌بخشد و او را آرام نمی‌کند. خواست و آرزوی بی‌گناهان و [[مظلومان]] این است که [[خداوند]] [[عادل]]، در این [[دنیا]] نیز گوشه‌ای از عدالتش را نمایان سازد و در حد این [[دنیا]] عقوبتی برای [[ظالمان]] در نظر بگیرد تا همه بدانند هیچ کس از [[کیفر]] اعمال ناپسندش، حتی در [[دنیا]] نیز در [[امان]] نیست. و آیا کیفری [[دنیایی]] از این سنگین‌تر هست که [[خدا]] در زمان [[حاکمیت]] [[عدل]] خویش به دست مردی از اولیائش، ظلمانی را که تلاششان بر نابودی [[انسان‌ها]] و از بین بردن [[حق]] و [[انسانیت]] و [[دین‌داری]] بود دوباره زنده کند تا هم با چشم خود [[پیروزی]] [[حق]] بر [[باطل]] و [[حقارت]] خود را ببینند و از درون [[آتش]] بگیرند و هم به آنچه که از آن فرار می‌کردند (مکافات [[دنیا]] و آبروریزی) گرفتار شوند؟ و آیا برای [[مظلومان]] سخنی شیرین تر هست که به آنان نوید داده شود که [[خداوند]] داد [[مظلومان]] را از [[ظالمان]] خواهد ستاند و آنان را در همین [[دنیا]] [[کیفر]] خواهد داد، و حتی برخی از [[مظلومان]] را دوباره زنده می‌کند تا به چشم خود [[پیروزی]] [[حق]] و عقوبت [[ظالمان]] را ببینند؟
::::::'''۴. [[امید]] و [[تلاش]]''': [[انسان]] اگر بداند در [[زمان ظهور]] برخی از افراد متقی و [[پرهیزکار]] که [[عمر]] خود را در [[ایمان]] به [[خدا]] و [[عمل به دستورات]] و گذرانده و [[لیاقت]] [[یاری]] [[امام مهدی]] {{ع}} را در خود ایجاد کرده‌اند، حتی اگر از [[دنیا]] بروند، باز در [[زمان ظهور]] زنده شده و در رکاب [[امام]] و از [[یاوران]] او خواهند بود و هم به [[ثواب]] [[یاری]] او نایل می‌شوند و هم دوران سبز [[دولت]] [[عدل الهی]] را [[درک]] می‌کنند، این [[باور]] او را برای [[تلاش]] به عمل به [[وظایف]] [[دینی]] و کسب صفات و [[روحیات]] [[یاوران]] [[امام مهدی|مهدی]] {{ع}} مصمم می‌کند و می‌داند حرکت او برای تعالی معنوی علاوه بر این که درجات بلند [[قرب الهی]] و عالم [[آخرت]] را به دنبال دارد، در [[دنیا]] نیز امکان حضور در زمان برقراری [[دولت]] [[عدل الهی]] و [[نصرت]] [[ولیّ]] [[خدا]] را نتیجه می‌دهد. و روشن است که دیگر برای چنین فردی، [[یأس]] و سرخوردگی و کوتاهی در انجام [[وظایف]] [[دینی]] و [[زمینه‌سازی ظهور]] معنا ندارد»<ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۲ (کتاب)|معارف و عقاید ۵ ج۲]]، ص۲۸۷، ۲۹۱.</ref>.
 
'''۴. [[امید]] و [[تلاش]]''': [[انسان]] اگر بداند در [[زمان ظهور]] برخی از افراد متقی و [[پرهیزکار]] که [[عمر]] خود را در [[ایمان]] به [[خدا]] و [[عمل به دستورات]] و گذرانده و [[لیاقت]] [[یاری]] [[امام مهدی]] {{ع}} را در خود ایجاد کرده‌اند، حتی اگر از [[دنیا]] بروند، باز در [[زمان ظهور]] زنده شده و در رکاب [[امام]] و از [[یاوران]] او خواهند بود و هم به [[ثواب]] [[یاری]] او نایل می‌شوند و هم دوران سبز [[دولت]] [[عدل الهی]] را [[درک]] می‌کنند، این [[باور]] او را برای [[تلاش]] به عمل به [[وظایف]] [[دینی]] و کسب صفات و [[روحیات]] [[یاوران]] [[امام مهدی|مهدی]] {{ع}} مصمم می‌کند و می‌داند حرکت او برای تعالی معنوی علاوه بر این که درجات بلند [[قرب الهی]] و عالم [[آخرت]] را به دنبال دارد، در [[دنیا]] نیز امکان حضور در زمان برقراری [[دولت]] [[عدل الهی]] و [[نصرت]] [[ولیّ]] [[خدا]] را نتیجه می‌دهد. و روشن است که دیگر برای چنین فردی، [[یأس]] و سرخوردگی و کوتاهی در انجام [[وظایف]] [[دینی]] و [[زمینه‌سازی ظهور]] معنا ندارد»<ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۲ (کتاب)|معارف و عقاید ۵ ج۲]]، ص۲۸۷، ۲۹۱.</ref>.
}}
}}


۴۱۵٬۰۷۸

ویرایش