عقیده زرتشتی‌ها درباره موعود و منجی چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '. ::::::' به '. '
جز (جایگزینی متن - '</ref>. ::::::' به '</ref>. ')
جز (جایگزینی متن - '. ::::::' به '. ')
خط ۲۱: خط ۲۱:
«در هزاره‌گرایی [[زردشتی]]، [[انتظار ظهور]] سه [[منجی]] از [[نسل]] [[زردشت]] مطرح شده است که [[ظهور]] ایشان سبب تقویت این [[آیین]] گردیده و بدی‌های [[اخلاقی]] را برطرف خواهد ساخت. سه [[منجی]] بزرگ [[زردشتی]] که در طول سه هزاره پایانی، [[ظهور]] می‌کنند، عبارتند از: هوشیدَر، هوشیدَرماه، [[سوشیانس]] (یعنی سودمند).
«در هزاره‌گرایی [[زردشتی]]، [[انتظار ظهور]] سه [[منجی]] از [[نسل]] [[زردشت]] مطرح شده است که [[ظهور]] ایشان سبب تقویت این [[آیین]] گردیده و بدی‌های [[اخلاقی]] را برطرف خواهد ساخت. سه [[منجی]] بزرگ [[زردشتی]] که در طول سه هزاره پایانی، [[ظهور]] می‌کنند، عبارتند از: هوشیدَر، هوشیدَرماه، [[سوشیانس]] (یعنی سودمند).


آخرین [[موعود]] [[زردشتی]]، [[سوشیانس]] برگزیده‌ای از [[نسل]] [[زردشت]] است. او [[مأموریت]] دارد [[دین]] او را به کمال رساند و از پیراهه‌ها و [[بدعت‌ها]] [[پاک]] کند و [[ظلم و ستم]] را از [[جهان]] برداشته، [[کارها]] را بر مبنای "گاهان" (= گاتها، مقدس‌ترین بخش [[اوستا]]) قرار دهد. پس از آن همه [[مردم]]، [[مطیع]] فرمان‌های [[دینی]] و با یک‌دیگر [[دوست]] و [[مهربان]] خواهند بود. [[خشکسالی]] و [[فقر]] و [[بدبختی]] از میان خواهد رفت و جهانِ آرمانی شکل خواهد گرفت. بنابراین [[موعود]] [[زردشتی]] اولاً فردی مشخص است که در [[اوستا]] به نام، معرفی شده است و ثانیاً با [[هدف]] نجاتِ جمعی [[بشر]] [[ظهور]] خواهد کرد.  
آخرین [[موعود]] [[زردشتی]]، [[سوشیانس]] برگزیده‌ای از [[نسل]] [[زردشت]] است. او [[مأموریت]] دارد [[دین]] او را به کمال رساند و از پیراهه‌ها و [[بدعت‌ها]] [[پاک]] کند و [[ظلم و ستم]] را از [[جهان]] برداشته، [[کارها]] را بر مبنای "گاهان" (= گاتها، مقدس‌ترین بخش [[اوستا]]) قرار دهد. پس از آن همه [[مردم]]، [[مطیع]] فرمان‌های [[دینی]] و با یک‌دیگر [[دوست]] و [[مهربان]] خواهند بود. [[خشکسالی]] و [[فقر]] و [[بدبختی]] از میان خواهد رفت و جهانِ آرمانی شکل خواهد گرفت. بنابراین [[موعود]] [[زردشتی]] اولاً فردی مشخص است که در [[اوستا]] به نام، معرفی شده است و ثانیاً با [[هدف]] نجاتِ جمعی [[بشر]] [[ظهور]] خواهد کرد.
::::::البته بشارت‌های آشکار به [[ظهور]] [[سوشیانس]] به عنوان [[منجی موعود]] [[بشر]]، نه در "گاتها" بلکه در بخش‌های دیگر موجود است. موعودهای سه گانه در متون متأخر، یعنی [[اوستا]] نو، آن‌قدر روشن است که [[اسامی]] آنان و کیفیت تولدشان و اینکه هر سه از [[نسل]] [[زرتشت]] هستند و حتی نام [[مادران]] آنها و چگونگی باردار شدن [[مادران]] اینها<ref>اسامی مادران آنها در کتبی نظیر یشت سیزدهم بند ۱۴۱ – ۱۴۲ و در کتاب هفتم دینکرت فصول ۷ – ۱۰ آمده است و همینطور در یشت نوزدهم، درباره مادر سومین موعود "سوشیانس" صراحت دارد.</ref> در آن آمده است.
 
البته بشارت‌های آشکار به [[ظهور]] [[سوشیانس]] به عنوان [[منجی موعود]] [[بشر]]، نه در "گاتها" بلکه در بخش‌های دیگر موجود است. موعودهای سه گانه در متون متأخر، یعنی [[اوستا]] نو، آن‌قدر روشن است که [[اسامی]] آنان و کیفیت تولدشان و اینکه هر سه از [[نسل]] [[زرتشت]] هستند و حتی نام [[مادران]] آنها و چگونگی باردار شدن [[مادران]] اینها<ref>اسامی مادران آنها در کتبی نظیر یشت سیزدهم بند ۱۴۱ – ۱۴۲ و در کتاب هفتم دینکرت فصول ۷ – ۱۰ آمده است و همینطور در یشت نوزدهم، درباره مادر سومین موعود "سوشیانس" صراحت دارد.</ref> در آن آمده است.


به هر‌حال بنابر آموزه‌های [[آیین زرتشت]]، [[تولد]] [[پیامبر]] این [[آیین]]، در پایان هزاره نهم و یا آغاز هزاره دهم بود و بعد از وی سه پسر [[آینده]] او که موعود‌های [[نجات‌بخش]] در این [[آیین]] معرفی شدند، به فاصله‌ هزار سال خواهند آمد که آخرین آنان [[سوشیانس]]، در پایان هزاره دوازدهم [[ظهور]] خواهد کرد. او [[موعود]] اصلی [[زرتشتیان]] محسوب می‌شود.
به هر‌حال بنابر آموزه‌های [[آیین زرتشت]]، [[تولد]] [[پیامبر]] این [[آیین]]، در پایان هزاره نهم و یا آغاز هزاره دهم بود و بعد از وی سه پسر [[آینده]] او که موعود‌های [[نجات‌بخش]] در این [[آیین]] معرفی شدند، به فاصله‌ هزار سال خواهند آمد که آخرین آنان [[سوشیانس]]، در پایان هزاره دوازدهم [[ظهور]] خواهد کرد. او [[موعود]] اصلی [[زرتشتیان]] محسوب می‌شود.
خط ۱۴۵: خط ۱۴۶:
| پاسخ = '''[[پژوهشگران مؤسسه آینده روشن]]'''، در کتاب ''«[[مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها (کتاب)|مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها]]»'' در این‌باره گفته‌اند:
| پاسخ = '''[[پژوهشگران مؤسسه آینده روشن]]'''، در کتاب ''«[[مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها (کتاب)|مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها]]»'' در این‌باره گفته‌اند:


«[[موعود]] [[زرتشتیان]] به لحاظ ساختاری تفاوت‌هایی با دیگر [[ادیان]] بزرگ دارد؛ چون برخلاف دیگر [[ادیان]] که پیروانشان [[منجی]] [[نجات]] بخشی را در [[آخر الزمان]] [[انتظار]] می‌کشند، [[زرتشتیان]] معتقدند سه پسر [[آینده]] [[زرتشت]] که با نام عمومی [[سوشیانت]] شناخته می‌شوند، موعودهای [[نجات]] بخشی هستند که هریک به ترتیب در سر هزاره‌ای [[ظهور]] می‌کنند. [[سوشیانس]] یا [[سوشیانت]] نام عمومی سه پسر [[زرتشت]] است که در [[آخر الزمان]] از نطفه وی متولد می‌شوند. این سه [[موعود]] زرتشتی یعنی [[هوشیدر]]، هوشیدرماه و [[سوشیانس]] در [[آخر الزمان]] هریک در سر هزاره‌ای [[ظهور]] می‌کنند تا اوضاع نابسمان [[جهان]] و [[مردمان]] را سامان بخشند. نام [[سوشیانس]]، به خصوص به [[آخرین منجی]] و [[موعود]] تخصیص یافته که آخرین مخلوق اهورامزدا نیز خواهد بود.  
«[[موعود]] [[زرتشتیان]] به لحاظ ساختاری تفاوت‌هایی با دیگر [[ادیان]] بزرگ دارد؛ چون برخلاف دیگر [[ادیان]] که پیروانشان [[منجی]] [[نجات]] بخشی را در [[آخر الزمان]] [[انتظار]] می‌کشند، [[زرتشتیان]] معتقدند سه پسر [[آینده]] [[زرتشت]] که با نام عمومی [[سوشیانت]] شناخته می‌شوند، موعودهای [[نجات]] بخشی هستند که هریک به ترتیب در سر هزاره‌ای [[ظهور]] می‌کنند. [[سوشیانس]] یا [[سوشیانت]] نام عمومی سه پسر [[زرتشت]] است که در [[آخر الزمان]] از نطفه وی متولد می‌شوند. این سه [[موعود]] زرتشتی یعنی [[هوشیدر]]، هوشیدرماه و [[سوشیانس]] در [[آخر الزمان]] هریک در سر هزاره‌ای [[ظهور]] می‌کنند تا اوضاع نابسمان [[جهان]] و [[مردمان]] را سامان بخشند. نام [[سوشیانس]]، به خصوص به [[آخرین منجی]] و [[موعود]] تخصیص یافته که آخرین مخلوق اهورامزدا نیز خواهد بود.
::::::کلمه [[سوشیانس]] که از ریشه سو به معنای سودمند است، در [[اوستا]] سئوشیانت و در پهلوی به اشکال گوناگونی چون سوشیانت، [[سوشیانس]]، سوشانس، سوشیوس یا سیوشوس آمده است. در فروردین یشت، بند ۱۲۹، در معنی سوشیانت چنین آمده است: او را از این جهت سوشیانت خوانند، برای آن که او به [[کلیه ]] [[جهان مادی]] سود خواهد بخشید<ref>یشت ها، گزارش استاد پورداوود، ج۲، ص۱۰۱</ref>.
 
کلمه [[سوشیانس]] که از ریشه سو به معنای سودمند است، در [[اوستا]] سئوشیانت و در پهلوی به اشکال گوناگونی چون سوشیانت، [[سوشیانس]]، سوشانس، سوشیوس یا سیوشوس آمده است. در فروردین یشت، بند ۱۲۹، در معنی سوشیانت چنین آمده است: او را از این جهت سوشیانت خوانند، برای آن که او به [[کلیه ]] [[جهان مادی]] سود خواهد بخشید<ref>یشت ها، گزارش استاد پورداوود، ج۲، ص۱۰۱</ref>.


در گاتاها این کلمه چندین بار برای شخص [[زرتشت]] به کار رفته و [[پیامبر]] خود را سوشیانت خوانده؛ یعنی کسی که از وجودش سود و نفع برمی خیزد و سودرساننده است. همچنین چندبار دیگر در سرودها این واژه به صورت جمع آمده و [[زرتشت]] خود و یارانش را سودرسانندگان معرفی کرده است<ref>یسنا، ۱۳:۳۴، ۳:۴۶، ۱۲:۴؛ و نیز نک: رساله سوشیانس، گزارش استاد پورداوود، ص۷ - ۱۳؛ فرهنگ نام‌های اوستا، ج۲، ص۷۶۹-۷۷۰. همچنین درباره کلمه سوشیانس و اشتقاق آن و کاربرد مفرد و جمع آن در اوستای گاهانی و جدید نک: نجات بخشی در ادیان، محمدتقی راشد محصل، ص۴ - ۹</ref>. در سایر قسمت‌های [[اوستا]] نیز غالباً سوشیانس‌ها به صورت جمع آمده و منظور از آن‌ها [[پیشوایان]] و [[جانشینان]] [[زرتشت]] است که در [[تبلیغ دین]] کوشا هستند و [[مردم]] را به راه راست [[هدایت]] می‌کنند<ref>نک: یسنا، ۷:۱۲، ۳:۱۳، ۱:۱۴، ۳:۲۰، ۵:۶۱، ۴:۷۰؛ ویسپرد، گزارش استاد پورداوود، ۱:۱۵، ۱۳:۱۱، ۱:۲۲؛ سروش یشت، ۱۷؛ فروردین یشت، ۱۷ و ۳۸. (به نقل از: رساله سوشیانس، ص۱۰ - ۱۱)</ref> در بخشی از یسنا<ref>۱۰:۲۶</ref> که از [[ستایش]] فروَشی نیاکان یاد شده، آمده است: همه فروهرهای [[نیک]] توانای [[مقدس]] [[پاکان]] را می‌ستاییم از آن (فروهر) کیومرث تا سوشیانت پیروزگر<ref>یسنا، ۱: ۲۲۹</ref>
در گاتاها این کلمه چندین بار برای شخص [[زرتشت]] به کار رفته و [[پیامبر]] خود را سوشیانت خوانده؛ یعنی کسی که از وجودش سود و نفع برمی خیزد و سودرساننده است. همچنین چندبار دیگر در سرودها این واژه به صورت جمع آمده و [[زرتشت]] خود و یارانش را سودرسانندگان معرفی کرده است<ref>یسنا، ۱۳:۳۴، ۳:۴۶، ۱۲:۴؛ و نیز نک: رساله سوشیانس، گزارش استاد پورداوود، ص۷ - ۱۳؛ فرهنگ نام‌های اوستا، ج۲، ص۷۶۹-۷۷۰. همچنین درباره کلمه سوشیانس و اشتقاق آن و کاربرد مفرد و جمع آن در اوستای گاهانی و جدید نک: نجات بخشی در ادیان، محمدتقی راشد محصل، ص۴ - ۹</ref>. در سایر قسمت‌های [[اوستا]] نیز غالباً سوشیانس‌ها به صورت جمع آمده و منظور از آن‌ها [[پیشوایان]] و [[جانشینان]] [[زرتشت]] است که در [[تبلیغ دین]] کوشا هستند و [[مردم]] را به راه راست [[هدایت]] می‌کنند<ref>نک: یسنا، ۷:۱۲، ۳:۱۳، ۱:۱۴، ۳:۲۰، ۵:۶۱، ۴:۷۰؛ ویسپرد، گزارش استاد پورداوود، ۱:۱۵، ۱۳:۱۱، ۱:۲۲؛ سروش یشت، ۱۷؛ فروردین یشت، ۱۷ و ۳۸. (به نقل از: رساله سوشیانس، ص۱۰ - ۱۱)</ref> در بخشی از یسنا<ref>۱۰:۲۶</ref> که از [[ستایش]] فروَشی نیاکان یاد شده، آمده است: همه فروهرهای [[نیک]] توانای [[مقدس]] [[پاکان]] را می‌ستاییم از آن (فروهر) کیومرث تا سوشیانت پیروزگر<ref>یسنا، ۱: ۲۲۹</ref>
::::::بنابه مندرجات کتاب پهلوی دادستان دینیک، هنگامی که [[سوشیانس]] در [[آخر الزمان]] [[ظهور]] کند، [[قیامت]] مردگان به مدت ۵۷ سال طول خواهد کشید. در این مدت، [[سوشیانس]] در [[کشور]] مرکزی، یعنی خونیرس،<ref>خونیرَس، نام کشور میانه از هفت کشور زمین است که بنا به اساطیر ایرانی، در هزاره هفتم پدید آمده است. این نام در اوستا به صورت خونیرث (Xvaērөaoa) و در پهلوی خونیرس (Xvanēras) و در نوشته‌های فارسی خنیره یا خونیره (Xvanērah)، خنیرث و خنیرس آمده، وصفتی که برای آن آورده شده، نامی به معنی درخشان است. برای آگاهی بیش تر نک: اساطیر و فرهنگ ایران در نوشته‌های پهلوی، رحیم عفیفی، ص۵۰۵، یشت ها، ج۱، ص۴۳۱ - ۴۳۳؛ زند آکاسیه، ص۹۰ و ۲۵۲؛ و یسپرد، ص۱۰۹ - ۱۱۷؛ فرهنگ نام‌های اوستا، ج۳، ص۱۴۲۸ - ۱۴۴۰</ref> [[فرمان]] روا خواهد بود و شش تن از یارانش در شش [[کشور]] دیگر. اینان در طی مدت [[فرمان]] [[روایی]] شان، که باید به نوعی [[فرمان]] [[روایی]] [[معنوی]] و [[روحانی]] تلقی شود، همواره در حال [[اطاعت]] از [[سوشیانس]] و مجری فرمان‌های وی خواهند بود.  
::::::بنابه مندرجات کتاب پهلوی دادستان دینیک، هنگامی که [[سوشیانس]] در [[آخر الزمان]] [[ظهور]] کند، [[قیامت]] مردگان به مدت ۵۷ سال طول خواهد کشید. در این مدت، [[سوشیانس]] در [[کشور]] مرکزی، یعنی خونیرس،<ref>خونیرَس، نام کشور میانه از هفت کشور زمین است که بنا به اساطیر ایرانی، در هزاره هفتم پدید آمده است. این نام در اوستا به صورت خونیرث (Xvaērөaoa) و در پهلوی خونیرس (Xvanēras) و در نوشته‌های فارسی خنیره یا خونیره (Xvanērah)، خنیرث و خنیرس آمده، وصفتی که برای آن آورده شده، نامی به معنی درخشان است. برای آگاهی بیش تر نک: اساطیر و فرهنگ ایران در نوشته‌های پهلوی، رحیم عفیفی، ص۵۰۵، یشت ها، ج۱، ص۴۳۱ - ۴۳۳؛ زند آکاسیه، ص۹۰ و ۲۵۲؛ و یسپرد، ص۱۰۹ - ۱۱۷؛ فرهنگ نام‌های اوستا، ج۳، ص۱۴۲۸ - ۱۴۴۰</ref> [[فرمان]] روا خواهد بود و شش تن از یارانش در شش [[کشور]] دیگر. اینان در طی مدت [[فرمان]] [[روایی]] شان، که باید به نوعی [[فرمان]] [[روایی]] [[معنوی]] و [[روحانی]] تلقی شود، همواره در حال [[اطاعت]] از [[سوشیانس]] و مجری فرمان‌های وی خواهند بود.
::::::به صورت خلاصه [[زرتشتیان]] معتقدند: پس از [[زرتشت]]، سه پسر [[آینده]] او که موعودهای [[نجات]] بخش [[آخر الزمان]] در [[آیین]] مزدیسنا هستند و با نام عمومی [[سوشیانس]] خوانده می‌شوند، به ترتیب: هوشیدر در آغاز هزاره یازدهم، هوشیدرماه در آغاز هزاره دوازدهم و [[سوشیانس]] در پایان هزاره دوازدهم [[ظهور]] می‌کنند. ایشان می‌آیند تا ادامه دهنده راه [[زرتشت]]، زداینده پیرایه‌ها از [[دین]] او و پالاینده [[جهان]] از [[فساد]] و [[تباهی]] و سرانجام، [[منجیان]] [[مردمان]] و برپاکننده [[رستاخیز]] مردگان باشند<ref>مینوی خرد، ترجمه: احمد تفضلی، پرسش۱، بند۹۵</ref>
 
به صورت خلاصه [[زرتشتیان]] معتقدند: پس از [[زرتشت]]، سه پسر [[آینده]] او که موعودهای [[نجات]] بخش [[آخر الزمان]] در [[آیین]] مزدیسنا هستند و با نام عمومی [[سوشیانس]] خوانده می‌شوند، به ترتیب: هوشیدر در آغاز هزاره یازدهم، هوشیدرماه در آغاز هزاره دوازدهم و [[سوشیانس]] در پایان هزاره دوازدهم [[ظهور]] می‌کنند. ایشان می‌آیند تا ادامه دهنده راه [[زرتشت]]، زداینده پیرایه‌ها از [[دین]] او و پالاینده [[جهان]] از [[فساد]] و [[تباهی]] و سرانجام، [[منجیان]] [[مردمان]] و برپاکننده [[رستاخیز]] مردگان باشند<ref>مینوی خرد، ترجمه: احمد تفضلی، پرسش۱، بند۹۵</ref>
::::::بنابر نوشته‌های پهلوی و چنان که [[گذشت]]، در پایان هر هزاره از آخرین دوره از [[عمر]] [[جهان]]، یکی از پسران [[زرتشت]] همچون رهایی بخشی برای [[یاری]] رساندن به [[دین]] بهی و [[شکست]] اهریمن و یارانش پدیدار می‌گردد. اندکی [[پیش از ظهور]] اولین [[منجی]] یعنی هوشیدر، دو [[نجات]] بخش دیگر که بنابر متون زرتشتی از جاودانان و بی‌مرگان هستند، [[قیام]] می‌کنند و زمینه را برای [[ظهور]] و آمدن هوشیدر آماده می‌سازند. این دو یکی [[بهرام]] و رجاوند<ref>نام وی به پهلوی: kaywahrām، و لقبش به پهلوی: warzāwand است. وی یکی از نجات بخشان زرتشتی است</ref> و دیگری پشیوتن یا پشوتن<ref>به پهلوی: pēšōtan و به اوستایی: pešō.tanū است. او پسر گشتاسپ کیانی می‌باشد. کریستن سن در کیانیان، ترجمه: ذبیح الله صفا، ص۸۵، می‌نویسد: پشیوتن پسر و یشتاسپ همان پیشی شی اُثْنَ، pišišyaothna در یشت ۱۳، بند ۱۰۳ ملقب به چهرمینوگ است (به نقل از: نیبرگ Nyberg در Le Monde Oriental, ۱۹۲۹, p.۳۴۵)</ref> است که بنابر متون موجود هریک نقش ویژه و رسالتی خاص برعهده دارند و با سخت کوشی و [[فداکاری]] همه [[آشوب‌ها]] و نابسامانی‌های برهم زننده [[آرامش]] و [[آسایش]] مزدیسنان را فرومی نشانند.
::::::بنابر نوشته‌های پهلوی و چنان که [[گذشت]]، در پایان هر هزاره از آخرین دوره از [[عمر]] [[جهان]]، یکی از پسران [[زرتشت]] همچون رهایی بخشی برای [[یاری]] رساندن به [[دین]] بهی و [[شکست]] اهریمن و یارانش پدیدار می‌گردد. اندکی [[پیش از ظهور]] اولین [[منجی]] یعنی هوشیدر، دو [[نجات]] بخش دیگر که بنابر متون زرتشتی از جاودانان و بی‌مرگان هستند، [[قیام]] می‌کنند و زمینه را برای [[ظهور]] و آمدن هوشیدر آماده می‌سازند. این دو یکی [[بهرام]] و رجاوند<ref>نام وی به پهلوی: kaywahrām، و لقبش به پهلوی: warzāwand است. وی یکی از نجات بخشان زرتشتی است</ref> و دیگری پشیوتن یا پشوتن<ref>به پهلوی: pēšōtan و به اوستایی: pešō.tanū است. او پسر گشتاسپ کیانی می‌باشد. کریستن سن در کیانیان، ترجمه: ذبیح الله صفا، ص۸۵، می‌نویسد: پشیوتن پسر و یشتاسپ همان پیشی شی اُثْنَ، pišišyaothna در یشت ۱۳، بند ۱۰۳ ملقب به چهرمینوگ است (به نقل از: نیبرگ Nyberg در Le Monde Oriental, ۱۹۲۹, p.۳۴۵)</ref> است که بنابر متون موجود هریک نقش ویژه و رسالتی خاص برعهده دارند و با سخت کوشی و [[فداکاری]] همه [[آشوب‌ها]] و نابسامانی‌های برهم زننده [[آرامش]] و [[آسایش]] مزدیسنان را فرومی نشانند.


۴۱۵٬۰۷۸

ویرایش