رابطه مقام راسخان در علم با علوم غیب معصوم چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '. ::::::' به '. '
جز (جایگزینی متن - ']] {{پایان}} {{پایان}} ==رده:' به ' {{پایان پرسش وابسته}} ==[[:رده:')
جز (جایگزینی متن - '. ::::::' به '. ')
خط ۳۷: خط ۳۷:
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[حسن مهدی‌فر]]''' در پایان‌نامه دکتری خود با عنوان ''«[[علوم اهل بیت ویژگی‌ها ابعاد و مبادی آن (پایان‌نامه)|علوم اهل بیت ویژگی‌ها ابعاد و مبادی آن]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[حسن مهدی‌فر]]''' در پایان‌نامه دکتری خود با عنوان ''«[[علوم اهل بیت ویژگی‌ها ابعاد و مبادی آن (پایان‌نامه)|علوم اهل بیت ویژگی‌ها ابعاد و مبادی آن]]»'' در این‌باره گفته‌ است:


«رسوخ به معنای ثبات است و راسخان در علم کسانی هستند که دانش آن ها ثبات داشته، تزلزل و تبدل در رای ندارند و علم آنها مطابق با واقع است و با توجه به این که الف و لام در العلم برای جنس است، اینان در تمام قلمرو علم، ثبات رای داشته، در هیچ بخش از دانش تزلزل ندارد، یعنی راسخ در مطلق علم هستند.  
«رسوخ به معنای ثبات است و راسخان در علم کسانی هستند که دانش آن ها ثبات داشته، تزلزل و تبدل در رای ندارند و علم آنها مطابق با واقع است و با توجه به این که الف و لام در العلم برای جنس است، اینان در تمام قلمرو علم، ثبات رای داشته، در هیچ بخش از دانش تزلزل ندارد، یعنی راسخ در مطلق علم هستند.
::::::[[محمد تقی جعفری|علامه جعفری]] می‌گوید: هیچ مفسر و فقیه و حکیم و فیلسوفی که منابع علم و معرفت آنان همین حواس و اندیشه و تعقل و منقولات است نمی‌توانند ادعایی رسوخ در علم (استحکام غیر قابل تزلزل و قطعی مطلق) داشته باشند و چنین ادعایی هم هیچ کس نکرده است. از طرف دیگر با توجه با منابع قطعی که رسوخ در علم را برای امیرالمؤمنین و [[ائمه]]{{ع}} اثبات می‌کند.<ref>ترجمه و تفسیر نهج البلاغه ج۲۴، ص۱۵۵.</ref> [[امام علی]]{{ع}} می‌فرماید: {{عربی|"أينَ الَّذينَ زَعَموا أنَّهُمُ الرّاسِخونَ فِي العِلمِ دونَنا ، كَذِبًا وبَغيًا عَلَينا أن رَفَعَنَا اللّه ُ ووَضَعَهُم ، وأعطانا وحَرَمَهُم"}}<ref>«کجایند کسانی که گمان کرده‌اند که راسخان در علم آنهایند نه ما؟ آنان دروغ می‌گویند و به حق ما تجاوز می‌کنند. خداوند، ما را بالا برده و آنها را پست کرده است و به ما بخشیده و آنها را محروم ساخته است»؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۴۴، مناقب ابن شهر آشوب، ج۱، ص ۲۸۵ و غرر الحکم ش ۲۸۲۶.</ref> اصول کافی بابی به‌عنوان، {{عربی|"بَابُ أَنَّ الرَّاسِخِينَ فِي الْعِلْمِ هُمُ الْأَئِمَّةُ"}}<ref>اصول کافی، ج۱، ص ۲۱۳.</ref> منعقد نموده است که چند روایت درآن وجود دارد. از جمله: (...) برید از یکی امامان{{عم}} باقر یا صادق{{ع}} درباره آیه شریفه {{متن قرآن|[[آیا آیه ۷ سوره آل عمران علم غیب غیر خدا را نفی نمی‌کند؟ (پرسش)|وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلاَّ اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ]]}}<ref>«در حالی که تأویل آن را جز خداوند نمی‌داند و استواران در دانش»؛ سوره آل عمران، آیه ۷.</ref> روایت می‌کند که فرمود: برترین راسخان در علم رسول خدا است که خداوند تمام آنچه را که بر او نازل کرده تنزیل و تأویلش را نیز به او تعلیم داده است و چنین نیست که خداوند چیزی را به او نازل کند و تاویل آن را به او نیاموزد و اوصیای آن حضرت تمامی آن را می‌دانند. بعد فرمود: قرآن عام و خاص، محکم و متشابه، ناسخ و منسوخ دارد، وراسخون در علم آن را می‌دانند.<ref>کافی،ج۱، ص۲۱۳، ح۲. تفسیر العیاشی،ج۱، ص۱۶۴.</ref> [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} در باره علی{{ع}} فرمود: علی پس از من تأویل آنچه را مردم ازقرآن نمی‌دانند؛ به آنها می‌آموزد.<ref>شواهد التنزیل لقواعد التفضیل‏، ج۱، ص۳۹.</ref> و علی{{ع}} فرمود: {{عربی|"سَلُونِي‌ عَن‌ كِتَابِ اللهِ‌ عزوجل فَوَاللَّهِ مَا نَزَلَتْ آيَةٌ مِنْهُ فِي اللَّيْلِ وَالنَّهَارَ وَلَا مسیر وَلَا مقام إِلاَّ وَ قَدْ أَقرَأَنِیهَا رَسُولِ اللهِ وَ عَلَّمَنِی تَأوِیلَهَا"}}<ref>«پیرامون کتاب خدا از من بپرسید که بخدا سوگند آیه‌ای از آن در شب یا روز و در طول راه یا جایگاه نازل نشده مگر آنکه پیامبر خدا قرائت آن را با تأویلش به من آموخته است»؛ الأمالی، شیخ طوسی، ص۵۲۳، ح۱۱۵۸، مجلس۱۸.</ref>»<ref>[[علوم اهل بیت ویژگی‌ها ابعاد و مبادی آن (پایان‌نامه)|علوم اهل بیت ویژگی‌ها ابعاد و مبادی آن]]، ص۱۹۹.</ref>.
 
[[محمد تقی جعفری|علامه جعفری]] می‌گوید: هیچ مفسر و فقیه و حکیم و فیلسوفی که منابع علم و معرفت آنان همین حواس و اندیشه و تعقل و منقولات است نمی‌توانند ادعایی رسوخ در علم (استحکام غیر قابل تزلزل و قطعی مطلق) داشته باشند و چنین ادعایی هم هیچ کس نکرده است. از طرف دیگر با توجه با منابع قطعی که رسوخ در علم را برای امیرالمؤمنین و [[ائمه]]{{ع}} اثبات می‌کند.<ref>ترجمه و تفسیر نهج البلاغه ج۲۴، ص۱۵۵.</ref> [[امام علی]]{{ع}} می‌فرماید: {{عربی|"أينَ الَّذينَ زَعَموا أنَّهُمُ الرّاسِخونَ فِي العِلمِ دونَنا ، كَذِبًا وبَغيًا عَلَينا أن رَفَعَنَا اللّه ُ ووَضَعَهُم ، وأعطانا وحَرَمَهُم"}}<ref>«کجایند کسانی که گمان کرده‌اند که راسخان در علم آنهایند نه ما؟ آنان دروغ می‌گویند و به حق ما تجاوز می‌کنند. خداوند، ما را بالا برده و آنها را پست کرده است و به ما بخشیده و آنها را محروم ساخته است»؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۴۴، مناقب ابن شهر آشوب، ج۱، ص ۲۸۵ و غرر الحکم ش ۲۸۲۶.</ref> اصول کافی بابی به‌عنوان، {{عربی|"بَابُ أَنَّ الرَّاسِخِينَ فِي الْعِلْمِ هُمُ الْأَئِمَّةُ"}}<ref>اصول کافی، ج۱، ص ۲۱۳.</ref> منعقد نموده است که چند روایت درآن وجود دارد. از جمله: (...) برید از یکی امامان{{عم}} باقر یا صادق{{ع}} درباره آیه شریفه {{متن قرآن|[[آیا آیه ۷ سوره آل عمران علم غیب غیر خدا را نفی نمی‌کند؟ (پرسش)|وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلاَّ اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ]]}}<ref>«در حالی که تأویل آن را جز خداوند نمی‌داند و استواران در دانش»؛ سوره آل عمران، آیه ۷.</ref> روایت می‌کند که فرمود: برترین راسخان در علم رسول خدا است که خداوند تمام آنچه را که بر او نازل کرده تنزیل و تأویلش را نیز به او تعلیم داده است و چنین نیست که خداوند چیزی را به او نازل کند و تاویل آن را به او نیاموزد و اوصیای آن حضرت تمامی آن را می‌دانند. بعد فرمود: قرآن عام و خاص، محکم و متشابه، ناسخ و منسوخ دارد، وراسخون در علم آن را می‌دانند.<ref>کافی،ج۱، ص۲۱۳، ح۲. تفسیر العیاشی،ج۱، ص۱۶۴.</ref> [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} در باره علی{{ع}} فرمود: علی پس از من تأویل آنچه را مردم ازقرآن نمی‌دانند؛ به آنها می‌آموزد.<ref>شواهد التنزیل لقواعد التفضیل‏، ج۱، ص۳۹.</ref> و علی{{ع}} فرمود: {{عربی|"سَلُونِي‌ عَن‌ كِتَابِ اللهِ‌ عزوجل فَوَاللَّهِ مَا نَزَلَتْ آيَةٌ مِنْهُ فِي اللَّيْلِ وَالنَّهَارَ وَلَا مسیر وَلَا مقام إِلاَّ وَ قَدْ أَقرَأَنِیهَا رَسُولِ اللهِ وَ عَلَّمَنِی تَأوِیلَهَا"}}<ref>«پیرامون کتاب خدا از من بپرسید که بخدا سوگند آیه‌ای از آن در شب یا روز و در طول راه یا جایگاه نازل نشده مگر آنکه پیامبر خدا قرائت آن را با تأویلش به من آموخته است»؛ الأمالی، شیخ طوسی، ص۵۲۳، ح۱۱۵۸، مجلس۱۸.</ref>»<ref>[[علوم اهل بیت ویژگی‌ها ابعاد و مبادی آن (پایان‌نامه)|علوم اهل بیت ویژگی‌ها ابعاد و مبادی آن]]، ص۱۹۹.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۱۷۰: خط ۱۷۱:


«از علومی که لازم است [[امام]] از آن بهره‌مند باشد، آگاهی از قرآن و تفسیر و تأویل آن است. این آگاهی، همانند علم به احکام شرعی برای هدایت جامعه لازم است، زیرا قرآن سرچشمه همه معارف دینی و از منابع مهم احکام اسلامی است و آگاه نبودن از آن به معنای نقصان در علم دینی خواهد بود و شیعه چنین نقصی را در [[امام]] نمی‌پذیرد. از مواردی که نشان می‌دهد شیعیان نخستین به وجود چنین علمی در [[امام]] اعتقاد داشته‌اند، سخن [[ابن عباس]] درباره [[امام علی|حضرت علی]]{{ع}} است. روزی معاویه از او خواست که درباره [[امام علی|حضرت امیر]]{{ع}} سخن گوید. [[ابن عباس]] به ذکر فضایل آن حضرت و تمجید از مقام والای ایشان پرداخت و در ضمن سخنان خود گفت: "علی عارف به قرآن و تأویل آن بود."  
«از علومی که لازم است [[امام]] از آن بهره‌مند باشد، آگاهی از قرآن و تفسیر و تأویل آن است. این آگاهی، همانند علم به احکام شرعی برای هدایت جامعه لازم است، زیرا قرآن سرچشمه همه معارف دینی و از منابع مهم احکام اسلامی است و آگاه نبودن از آن به معنای نقصان در علم دینی خواهد بود و شیعه چنین نقصی را در [[امام]] نمی‌پذیرد. از مواردی که نشان می‌دهد شیعیان نخستین به وجود چنین علمی در [[امام]] اعتقاد داشته‌اند، سخن [[ابن عباس]] درباره [[امام علی|حضرت علی]]{{ع}} است. روزی معاویه از او خواست که درباره [[امام علی|حضرت امیر]]{{ع}} سخن گوید. [[ابن عباس]] به ذکر فضایل آن حضرت و تمجید از مقام والای ایشان پرداخت و در ضمن سخنان خود گفت: "علی عارف به قرآن و تأویل آن بود."  
::::::[[عبدالله بن مسعود]] می‌گوید: "هر آیینه قرآن بر هفت حرف نازل شده و هر حرف آن را ظاهر و باطنی است و دانش ظاهر و باطن قرآن نزد [[امام علی|علی بن ابی طالب]] است" .  
::::::[[عبدالله بن مسعود]] می‌گوید: "هر آیینه قرآن بر هفت حرف نازل شده و هر حرف آن را ظاهر و باطنی است و دانش ظاهر و باطن قرآن نزد [[امام علی|علی بن ابی طالب]] است" .
::::::[[ابن شاذان]]، از بزرگان شیعه در زمان حضور و از اصحاب [[امام رضا]]{{ع}} و مرجع شیعیان خراسان، در مورد [[علم امام]] به قرآن می‌نویسد: {{عربی|«و هذا القرآن بکماله و تمامه و حرامه و حلاله بلا اختلاف و لا تنازع عند الائمه{{عم}}»}}<ref>«بی‌هیچ اختلاف و نزاعی، حلال و حرام قرآن و به طور کلی قرآن تمام و کمال در نزد [[ائمه]]{{عم}} است». [[فضل بن شاذان نیشابوری]]، الایضاح، ص۱۰۸.</ref>»<ref>[[محمد صادق عظیمی]]، [[سیر تطور موضوع گستره علم امام در کلام اسلامی (پایان‌نامه)|سیر تطور گستره علم امام در کلام اسلامی]]، ص۷۱.</ref>.
 
[[ابن شاذان]]، از بزرگان شیعه در زمان حضور و از اصحاب [[امام رضا]]{{ع}} و مرجع شیعیان خراسان، در مورد [[علم امام]] به قرآن می‌نویسد: {{عربی|«و هذا القرآن بکماله و تمامه و حرامه و حلاله بلا اختلاف و لا تنازع عند الائمه{{عم}}»}}<ref>«بی‌هیچ اختلاف و نزاعی، حلال و حرام قرآن و به طور کلی قرآن تمام و کمال در نزد [[ائمه]]{{عم}} است». [[فضل بن شاذان نیشابوری]]، الایضاح، ص۱۰۸.</ref>»<ref>[[محمد صادق عظیمی]]، [[سیر تطور موضوع گستره علم امام در کلام اسلامی (پایان‌نامه)|سیر تطور گستره علم امام در کلام اسلامی]]، ص۷۱.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
۴۱۵٬۰۷۸

ویرایش