بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳: | خط ۳: | ||
<div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[خیبر در قرآن]] - [[خیبر در تاریخ اسلامی]]</div> | <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[خیبر در قرآن]] - [[خیبر در تاریخ اسلامی]]</div> | ||
''' | '''خیبر''' منطقهای در ۱۶۵ کیلومتری شمال [[مدینه]] قرار دارد که دارای هفت قلعه، مزارع و نخلستانهای بسیار است. [[رسول خدا]]{{صل}} در [[سال هفتم هجری]] پس از بازگشت از [[حدیبیه]]، برای خاموش کردن کانون [[توطئه]] [[یهودیان]] و [[جنگ]] با یهودیان خیبر که به کارشکنی و تحریک دشمنان [[اسلام]] مشغول بودند رهسپار شد. این جنگ با [[تدبیر]] [[پیامبر اکرم]]{{صل}}، رشادت [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} و فداکاری [[مسلمانان]] با [[پیروزی]] تمام شد. | ||
==مقدمه== | ==مقدمه== | ||
منطقه | منطقه خیبر که در هشت منزلی شمال [[مدینه]] قرار دارد، دارای هفت قلعه، مزارع و نخلستانهای بسیار است. خیبر در [[زبان عبری]] به معنای قلعه است و چون این منطقه به واسطه قلعههای هفتگانه در بر گرفته شده بود به آن خیبر میگفتند<ref>یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۲، ص۴۰۹.</ref>.<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[غزوه خیبر (مقاله)|غزوه خیبر]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۲، ص۱۶۵.</ref> | ||
==حرکت به سوی | ==حرکت به سوی خیبر== | ||
[[رسول خدا]]{{صل}} پس از بازگشت از [[حدیبیه]]، حدود یک ماه در [[مدینه]] به سر برد<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۳۲۸.</ref>. پس از آن در باقی مانده [[محرم]] [[سال هفتم هجری]]، برای [[جنگ]] با [[یهودیان خیبر]] که همچنان به کارشکنی و تحریک [[دشمنان اسلام]] مشغول بودند رهسپار شد<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۳، ص۹؛ خلیفة بن خیاط، تاریخ خلیفه، ص۳۷؛ علی بن حسین مسعودی، التنبیه والاشراف، ص۲۲۲ به بعد.</ref>. [[پیامبر]]{{صل}} از [[مسلمانان]] اطراف [[مدینه]] نیز خواست که در [[جنگ]] شرکت کنند<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۲، ص۶۳۴؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۸۱.</ref>. عدهای از کسانی که در [[حدیبیه]] از [[همراهی]] [[پیامبر]]{{صل}} خودداری کرده بودند در این [[جنگ]] به [[امید]] [[غنیمت]] خواستند با حضرت همراه شوند که [[رسول خدا]]{{صل}} فرمود: "هیچ کس با ما به [[جهاد]] نیاید؛ مگر اینکه به [[راستی]] [[مشتاق]] [[جهاد]] در [[راه خدا]] باشد" و فرمود که این مطلب را به اطلاع عموم برسانند<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۸۱؛ محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۲، ص۶۳۴.</ref>.<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[غزوه خیبر (مقاله)|غزوه خیبر]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۲، ص۱۶۵-۱۶۷.</ref>. | [[رسول خدا]]{{صل}} پس از بازگشت از [[حدیبیه]]، حدود یک ماه در [[مدینه]] به سر برد<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۳۲۸.</ref>. پس از آن در باقی مانده [[محرم]] [[سال هفتم هجری]]، برای [[جنگ]] با [[یهودیان خیبر]] که همچنان به کارشکنی و تحریک [[دشمنان اسلام]] مشغول بودند رهسپار شد<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۳، ص۹؛ خلیفة بن خیاط، تاریخ خلیفه، ص۳۷؛ علی بن حسین مسعودی، التنبیه والاشراف، ص۲۲۲ به بعد.</ref>. [[پیامبر]]{{صل}} از [[مسلمانان]] اطراف [[مدینه]] نیز خواست که در [[جنگ]] شرکت کنند<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۲، ص۶۳۴؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۸۱.</ref>. عدهای از کسانی که در [[حدیبیه]] از [[همراهی]] [[پیامبر]]{{صل}} خودداری کرده بودند در این [[جنگ]] به [[امید]] [[غنیمت]] خواستند با حضرت همراه شوند که [[رسول خدا]]{{صل}} فرمود: "هیچ کس با ما به [[جهاد]] نیاید؛ مگر اینکه به [[راستی]] [[مشتاق]] [[جهاد]] در [[راه خدا]] باشد" و فرمود که این مطلب را به اطلاع عموم برسانند<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۸۱؛ محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۲، ص۶۳۴.</ref>.<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[غزوه خیبر (مقاله)|غزوه خیبر]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۲، ص۱۶۵-۱۶۷.</ref>. | ||
==هدف از حمله به خیبر== | ==هدف از حمله به خیبر== | ||
در [[سال هفتم هجری]]، رسول خدا{{صل}}، برای خاموش کردن کانون [[توطئه]] [[یهودیان]]، به سوی | در [[سال هفتم هجری]]، رسول خدا{{صل}}، برای خاموش کردن کانون [[توطئه]] [[یهودیان]]، به سوی خیبر رفت. خیبر در ۱۶۵ کیلومتری شمال [[مدینه]]<ref>شراب، ص۱۱۰.</ref> و [[قطب]] اصلی [[کشاورزی]] [[حجاز]] در [[صدر اسلام]] بود و خرمای فراوانی داشت و نیروهای نظامی بسیاری در آن حضور داشتند<ref>واقدی، ج۲، ص۶۳۴.</ref>. | ||
[[هدف]] [[مسلمانان]] از [[لشکرکشی]] به خیبر، از میان برداشتن کانون خطری بود که همواره [[دولت اسلامی]] در مدینه را مورد [[تهدید]] قرار میداد؛ زیرا خیبر، [[پناهگاه]] [[مخالفان]] [[دولت]] مدینه همچون [[بنی نضیر]] و پشتوانه [[قریش]] و محرک [[قبیله غطفان]] و بنی [[فزاره]] به شمار میآمد و دستیابی به آن، موجب از میان رفتن تحرکات و فعالیتهای [[مخالفان پیامبر]] بود و موانعی که برای [[گسترش اسلام]] در شمال شبه جزیره وجود داشت، از میان میرفت<ref>[[منصور داداش نژاد|داداش نژاد، منصور]]، [[دانشنامه سیره نبوی (کتاب)|مقاله «محمد رسول الله»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص۶۴-۶۵؛ [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[غزوه خیبر (مقاله)|غزوه خیبر]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۲، ص۱۶۵-۱۶۷؛ [[مصطفی صادقی|صادقی، مصطفی]]، [[خیبر / غزوه (مقاله)|مقاله «غزوه»]]، [[ دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۲ (کتاب)| دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۲.</ref> | [[هدف]] [[مسلمانان]] از [[لشکرکشی]] به خیبر، از میان برداشتن کانون خطری بود که همواره [[دولت اسلامی]] در مدینه را مورد [[تهدید]] قرار میداد؛ زیرا خیبر، [[پناهگاه]] [[مخالفان]] [[دولت]] مدینه همچون [[بنی نضیر]] و پشتوانه [[قریش]] و محرک [[قبیله غطفان]] و بنی [[فزاره]] به شمار میآمد و دستیابی به آن، موجب از میان رفتن تحرکات و فعالیتهای [[مخالفان پیامبر]] بود و موانعی که برای [[گسترش اسلام]] در شمال شبه جزیره وجود داشت، از میان میرفت<ref>[[منصور داداش نژاد|داداش نژاد، منصور]]، [[دانشنامه سیره نبوی (کتاب)|مقاله «محمد رسول الله»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص۶۴-۶۵؛ [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[غزوه خیبر (مقاله)|غزوه خیبر]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۲، ص۱۶۵-۱۶۷؛ [[مصطفی صادقی|صادقی، مصطفی]]، [[خیبر / غزوه (مقاله)|مقاله «غزوه»]]، [[ دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۲ (کتاب)| دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۲.</ref> | ||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
[[رسول خدا]]{{صل}} سه روز، آنها را در محاصره گرفت تا اینکه با کمک یک [[مرد]] [[یهودی]] به نام "غزال"<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۲، ص۶۶۶؛ ابوبکر بیهقی، دلائل النبوه معرفة و احوال صاحب الشریعه، ج۴، ص۲۲۴.</ref> راه رسیدن آنها را به [[آب]]، [[قطع]] کرد. آنها نیز به خاطر [[تشنگی]] نتوانستند [[مقاومت]] کنند. به همین [[دلیل]] از قلعه بیرون آمدند و جنگیدند تا [[شکست]] خوردند. این قلعه که آخرین آنها در منطقه "نطاة" بود به دست [[مسلمانان]] [[فتح]] شد<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۲، ص۶۶۷؛ ابوبکر بیهقی، دلائل النبوه معرفة و احوال صاحب الشریعه، ج۴، ص۲۲۴.</ref>. | [[رسول خدا]]{{صل}} سه روز، آنها را در محاصره گرفت تا اینکه با کمک یک [[مرد]] [[یهودی]] به نام "غزال"<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۲، ص۶۶۶؛ ابوبکر بیهقی، دلائل النبوه معرفة و احوال صاحب الشریعه، ج۴، ص۲۲۴.</ref> راه رسیدن آنها را به [[آب]]، [[قطع]] کرد. آنها نیز به خاطر [[تشنگی]] نتوانستند [[مقاومت]] کنند. به همین [[دلیل]] از قلعه بیرون آمدند و جنگیدند تا [[شکست]] خوردند. این قلعه که آخرین آنها در منطقه "نطاة" بود به دست [[مسلمانان]] [[فتح]] شد<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۲، ص۶۶۷؛ ابوبکر بیهقی، دلائل النبوه معرفة و احوال صاحب الشریعه، ج۴، ص۲۲۴.</ref>. | ||
آخرین قلعههایی که [[فتح]] شد، وطیح و سلالم بودند که پس از ده روز محاصره<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۳، ص۱۰؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۳۳۲.</ref>، چون توان [[مقاومت]] در خود ندیدند، [[تسلیم]] شدند. آنها از [[رسول خدا]]{{صل}} خواستند که اموالشان را در برابر [[حفظ جان]] خود و [[آزادی]] [[زنان]] و بچههایشان برجا گذارند و از آنجا کوچ کنند. حضرت، خواسته آنها را پذیرفت<ref>احمد بن یحیی بلاذری، الانساب الاشراف، ج۱، ص۳۵۲؛ محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۲، ص۶۷۱؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۳۳۷؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۳، ص۱۵؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۸۴.</ref>. در پی [[تسلیم]] | آخرین قلعههایی که [[فتح]] شد، وطیح و سلالم بودند که پس از ده روز محاصره<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۳، ص۱۰؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۳۳۲.</ref>، چون توان [[مقاومت]] در خود ندیدند، [[تسلیم]] شدند. آنها از [[رسول خدا]]{{صل}} خواستند که اموالشان را در برابر [[حفظ جان]] خود و [[آزادی]] [[زنان]] و بچههایشان برجا گذارند و از آنجا کوچ کنند. حضرت، خواسته آنها را پذیرفت<ref>احمد بن یحیی بلاذری، الانساب الاشراف، ج۱، ص۳۵۲؛ محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۲، ص۶۷۱؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۳۳۷؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۳، ص۱۵؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۸۴.</ref>. در پی [[تسلیم]] خیبر، [[یهودیان]] [[فدک]] نیز به همین ترتیب، خود را [[تسلیم]] [[حضرت رسول]] [[خدا]]{{صل}} کردند<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۳۳۷؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۳، ص۱۵.</ref>.<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[غزوه خیبر (مقاله)|غزوه خیبر]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۲، ص۱۶۷-۱۷۱؛ [[منصور داداش نژاد|داداش نژاد، منصور]]، [[دانشنامه سیره نبوی (کتاب)|مقاله «محمد رسول الله»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص۶۴-۶۵؛ [[مصطفی صادقی|صادقی، مصطفی]]، [[خیبر / غزوه (مقاله)|مقاله «غزوه»]]، [[ دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۲ (کتاب)| دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۲.</ref> | ||
==حوادث مهم پیرامون [[فتح خیبر]]== | ==حوادث مهم پیرامون [[فتح خیبر]]== | ||
بعد از فراغت از کار | بعد از فراغت از کار خیبر، [[رسول خدا]]{{صل}} به سوی وادیالقری حرکت کرد و بعد از چند روز، فاتحانه به [[مدینه]] بازگشت<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۳، ص۱۶.</ref>. بعد از [[فتح خیبر]]، [[جعفر بن ابیطالب]]، همراه مسلمانانی که به [[حبشه]] [[هجرت]] کرده بودند، به [[مدینه]] آمد<ref>علی بن حسین مسعودی، التنبیه والاشراف، ص۲۲۳؛ احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۱، ص۵۶.</ref>؛ [[پیامبر خدا]]{{صل}} به استقبال او برخاست و [[جعفر]] را در آغوش گرفت، میان ابروانش را بوسید و فرمود: "نمیدانم امروز از کدام یک بیشتر خوشحال باشم، [[فتح خیبر]] یا آمدن تو؟"<ref>احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۱، ص۵۶؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۸۲؛ علی بن حسین مسعودی، التنبیه والاشراف، ص۲۲۳.</ref>. | ||
[[سوء قصد]] به [[جان]] [[پیامبر خاتم]]{{صل}} از دیگر حوادث مهم بعد از [[فتح خیبر]] بود. [[زینب]] دختر [[حارث]] [[یهودی]]، گوسفندی زهرآلود برای [[پیامبر]]{{صل}} آورد تا بدین وسیله، ایشان را به [[شهادت]] برساند؛ اما حضرت، متوجه قصد پلیدش شد و از خوردن آن، خودداری کرد<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۸۲-۸۳؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۳، ص۱۵؛ علی بن حسین مسعودی، التنبیه والاشراف، ص۲۲۳؛ احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۱، ص۵۶.</ref>.<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[غزوه خیبر (مقاله)|غزوه خیبر]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۲، ص۱۷۱؛ [[منصور داداش نژاد|داداش نژاد، منصور]]، [[دانشنامه سیره نبوی (کتاب)|مقاله «محمد رسول الله»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص۶۴-۶۵؛ [[مصطفی صادقی|صادقی، مصطفی]]، [[خیبر / غزوه (مقاله)|مقاله «غزوه»]]، [[ دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۲ (کتاب)| دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۲.</ref> | [[سوء قصد]] به [[جان]] [[پیامبر خاتم]]{{صل}} از دیگر حوادث مهم بعد از [[فتح خیبر]] بود. [[زینب]] دختر [[حارث]] [[یهودی]]، گوسفندی زهرآلود برای [[پیامبر]]{{صل}} آورد تا بدین وسیله، ایشان را به [[شهادت]] برساند؛ اما حضرت، متوجه قصد پلیدش شد و از خوردن آن، خودداری کرد<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۸۲-۸۳؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۳، ص۱۵؛ علی بن حسین مسعودی، التنبیه والاشراف، ص۲۲۳؛ احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۱، ص۵۶.</ref>.<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[غزوه خیبر (مقاله)|غزوه خیبر]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۲، ص۱۷۱؛ [[منصور داداش نژاد|داداش نژاد، منصور]]، [[دانشنامه سیره نبوی (کتاب)|مقاله «محمد رسول الله»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص۶۴-۶۵؛ [[مصطفی صادقی|صادقی، مصطفی]]، [[خیبر / غزوه (مقاله)|مقاله «غزوه»]]، [[ دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۲ (کتاب)| دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۲.</ref> |