دلایل نقلی عصمت اهل‌بیت چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '؛ ::::::' به '؛ '
جز (جایگزینی متن - 'حجت\s الاسلام' به 'حجت الاسلام')
جز (جایگزینی متن - '؛ ::::::' به '؛ ')
خط ۳۱: خط ۳۱:
البته [[پیامبر اکرم]]{{صل}} مسأله جدایی‌ناپذیر بودن [[اهل‌بیت]] و قرآن را بارها در طول [[رسالت]] خویش گوشزد کرده است. به عنوان مثال، [[ام‌سلمه]] می‌گوید از [[پیامبر]] شنیدم که می‌فرمود: {{متن حدیث|عَلِيٌّ مَعَ الْقُرْآنِ وَ الْقُرْآنُ مَعَ عَلِيٍّ لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ}}<ref>کنزالعمال، ج۱۱، ص۶۰۳، ح۳۲۹۱۲؛ فیض القدیر، ج۴، ص۳۵۶؛ مجمع الزوائد، ج۹، ص۱۳۴؛ المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۱۳۴، الصواعق المحرقه، ص۱۲۳-۱۲۴؛ نورالابصار، ص۸۰.</ref>؛
البته [[پیامبر اکرم]]{{صل}} مسأله جدایی‌ناپذیر بودن [[اهل‌بیت]] و قرآن را بارها در طول [[رسالت]] خویش گوشزد کرده است. به عنوان مثال، [[ام‌سلمه]] می‌گوید از [[پیامبر]] شنیدم که می‌فرمود: {{متن حدیث|عَلِيٌّ مَعَ الْقُرْآنِ وَ الْقُرْآنُ مَعَ عَلِيٍّ لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ}}<ref>کنزالعمال، ج۱۱، ص۶۰۳، ح۳۲۹۱۲؛ فیض القدیر، ج۴، ص۳۵۶؛ مجمع الزوائد، ج۹، ص۱۳۴؛ المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۱۳۴، الصواعق المحرقه، ص۱۲۳-۱۲۴؛ نورالابصار، ص۸۰.</ref>؛
*'''[[علی بن ابی‌طالب]]، مدار و [[معیار حق]]''': در برخی از [[روایات]]، [[علی]]{{ع}} محور [[حق]] معرفی گردیده و گفتار و [[کردار]] آن [[حضرت]]، میزانی برای تمییز حق از [[باطل]] دانسته شده است. حال آنکه درباره انسان‌های غیر معصوم، نخست باید حق را [[شناخت]] تا آن‌گاه افراد بر حق شناخته شوند. {{متن حدیث|وَ اعْرِفِ الْحَقَ تَعْرِفْ أَهْلَهُ‌}}<ref>بحارالانوار، ج۴۰، ص۱۲۶.</ref>. تنها در صورتی می‌توان حق را از رهگذر اشخاص شناخت، که آنان برخوردار از عصمت باشند. در این زمینه، به روایات فراوانی می‌توان استناد نمود. از جمله [[حدیث]] مشهوری از پیامبر اکرم{{صل}} که می‌فرمایند: {{متن حدیث|عَلِيٌّ مَعَ الْحَقِّ وَ الْحَقُّ مَعَ عَلِيٍّ وَ لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ}}<ref>تاریخ بغداد، ج۱۴، ص۳۲۱.</ref>؛
*'''[[علی بن ابی‌طالب]]، مدار و [[معیار حق]]''': در برخی از [[روایات]]، [[علی]]{{ع}} محور [[حق]] معرفی گردیده و گفتار و [[کردار]] آن [[حضرت]]، میزانی برای تمییز حق از [[باطل]] دانسته شده است. حال آنکه درباره انسان‌های غیر معصوم، نخست باید حق را [[شناخت]] تا آن‌گاه افراد بر حق شناخته شوند. {{متن حدیث|وَ اعْرِفِ الْحَقَ تَعْرِفْ أَهْلَهُ‌}}<ref>بحارالانوار، ج۴۰، ص۱۲۶.</ref>. تنها در صورتی می‌توان حق را از رهگذر اشخاص شناخت، که آنان برخوردار از عصمت باشند. در این زمینه، به روایات فراوانی می‌توان استناد نمود. از جمله [[حدیث]] مشهوری از پیامبر اکرم{{صل}} که می‌فرمایند: {{متن حدیث|عَلِيٌّ مَعَ الْحَقِّ وَ الْحَقُّ مَعَ عَلِيٍّ وَ لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ}}<ref>تاریخ بغداد، ج۱۴، ص۳۲۱.</ref>؛
:::::: [[فخر رازی]] در [[تفسیر]] {{متن قرآن|بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ}}، در مسأله مربوط به جهر و اخفات در [[نماز]] می‌گوید: "با [[تواتر]] ثابت شده است که علی بن ابی‌طالب{{ع}} آن را جهراً می‌خوانده است" سپس می‌افزاید: {{متن حدیث|و من اقتدی فی دینه بعلی بن ابی طالب فقد اهتدی}}<ref>«هر کس علی{{ع}} را به عنوان امام و مرجع دینی خویش بر گریند، به حتم هدایت خواهد یافت». تفسیر فخر رازی، ج۱، ص۱۵۹.</ref>؛
 
::::::به [[اذعان]] [[فخر رازی]]، [[دلیل]] این مدعا، [[حدیث شریف]] {{متن حدیث|اللَّهُمَّ أَدِرِ الْحَقَّ مَعَ عَلِيٍّ حَيْثُ دَارَ}}<ref>سنن الترمذی، ج۵، کتاب المناقب، باب ۲۰، ص۶۳۳؛ المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۱۳۵.</ref> می‌باشد. همو اندکی بعد، بر این نکته تأکید ورزیده، می‌گوید: {{متن حدیث|و من اتخذ علیا أماما لدینه فقد استمسک بالعروة الوثقی فی دینه و نفسه}}<ref>«هر کس علی را در دین، امام و پیشوای خود قرار دهد، در همه امور مربوط به دین و خودش به دستاویز محکمی چنگ زده است». تفسیر فخر رازی، ج۱، ص۱۶۱.</ref>؛
[[فخر رازی]] در [[تفسیر]] {{متن قرآن|بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ}}، در مسأله مربوط به جهر و اخفات در [[نماز]] می‌گوید: "با [[تواتر]] ثابت شده است که علی بن ابی‌طالب{{ع}} آن را جهراً می‌خوانده است" سپس می‌افزاید: {{متن حدیث|و من اقتدی فی دینه بعلی بن ابی طالب فقد اهتدی}}<ref>«هر کس علی{{ع}} را به عنوان امام و مرجع دینی خویش بر گریند، به حتم هدایت خواهد یافت». تفسیر فخر رازی، ج۱، ص۱۵۹.</ref>؛
::::::در یکی دیگر از [[روایات]]، از [[نبی گرامی اسلام]] [[نقل]] شده است: {{متن حدیث|سَيَكُونُ بَعْدِي فِتْنَةٌ فَإِذَا كَانَ ذَلِكَ فَالْزَمُوا عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبٍ فَإِنَّهُ َالْفَارُوقِ بَيْنَ الْحَقِّ وَ الْبَاطِلِ‌}}<ref>«بعد از من فتنه‌ای سامان می‌یابد. پس در آن زمان، همواره با علی بن ابی طالب باشید [و قول و عمل او را معیار شناسایی حق بدانید] چرا که او جدا کننده حق از باطل است». کنزالعمال، ج۱۱، ص۶۱۲، ح۳۲۹۶۴.</ref>؛
 
به [[اذعان]] [[فخر رازی]]، [[دلیل]] این مدعا، [[حدیث شریف]] {{متن حدیث|اللَّهُمَّ أَدِرِ الْحَقَّ مَعَ عَلِيٍّ حَيْثُ دَارَ}}<ref>سنن الترمذی، ج۵، کتاب المناقب، باب ۲۰، ص۶۳۳؛ المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۱۳۵.</ref> می‌باشد. همو اندکی بعد، بر این نکته تأکید ورزیده، می‌گوید: {{متن حدیث|و من اتخذ علیا أماما لدینه فقد استمسک بالعروة الوثقی فی دینه و نفسه}}<ref>«هر کس علی را در دین، امام و پیشوای خود قرار دهد، در همه امور مربوط به دین و خودش به دستاویز محکمی چنگ زده است». تفسیر فخر رازی، ج۱، ص۱۶۱.</ref>؛
 
در یکی دیگر از [[روایات]]، از [[نبی گرامی اسلام]] [[نقل]] شده است: {{متن حدیث|سَيَكُونُ بَعْدِي فِتْنَةٌ فَإِذَا كَانَ ذَلِكَ فَالْزَمُوا عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبٍ فَإِنَّهُ َالْفَارُوقِ بَيْنَ الْحَقِّ وَ الْبَاطِلِ‌}}<ref>«بعد از من فتنه‌ای سامان می‌یابد. پس در آن زمان، همواره با علی بن ابی طالب باشید [و قول و عمل او را معیار شناسایی حق بدانید] چرا که او جدا کننده حق از باطل است». کنزالعمال، ج۱۱، ص۶۱۲، ح۳۲۹۶۴.</ref>؛
*'''[[رستگاری]]، در [[پیروی]] از [[اهل‌بیت]]''': در پاره‌ای از روایات، پیروی و [[اطاعت]] مطلق از اهل‌بیت، سبب [[رهایی]] و رستگاری [[انسان]] شمرده شده است. دلالت برخی از این روایات بر [[عصمت]]، از نظر وضوح به حدّی است که ما را از هر گونه توضیح [[بی‌نیاز]] می‌کند. به بخشی از روایاتی که در این زمینه در مورد اهل‌بیت و یا خصوص [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} از [[پیامبر گرامی اسلام]]{{صل}} نقل شده‌اند، اشاره می‌کنیم:
*'''[[رستگاری]]، در [[پیروی]] از [[اهل‌بیت]]''': در پاره‌ای از روایات، پیروی و [[اطاعت]] مطلق از اهل‌بیت، سبب [[رهایی]] و رستگاری [[انسان]] شمرده شده است. دلالت برخی از این روایات بر [[عصمت]]، از نظر وضوح به حدّی است که ما را از هر گونه توضیح [[بی‌نیاز]] می‌کند. به بخشی از روایاتی که در این زمینه در مورد اهل‌بیت و یا خصوص [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} از [[پیامبر گرامی اسلام]]{{صل}} نقل شده‌اند، اشاره می‌کنیم:
#{{متن حدیث|مَثَلُ أَهْلِ بَيْتِي مَثَلُ سَفِينَةِ نُوحٍ مَنْ رَكِبَهَا نَجَا وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهَا غَرِقَ‌}}<ref>«مَثَل اهل‌بیت من، مثل کشتی نوح است که هر که در آن جای گرفت نجات یافت و هر کس از آن باز بماند، غرقه شد». این حدیث که به حدیث سفینه معروف است، در کتب متعددی نقل شده است، از جمله: المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۱۶۳، ح۴۷۲۰؛ ذخائر العقبی، ص۲۰؛ کنزالعمال، ج۱۲، ص۹۴ و ۹۸؛ مجمع الزوائد، ج۹، ص۱۶۸؛ حلیة الاولیاء، ج۴، ص۳۰۶؛ الصواعق المحرقه، ص۱۸۶.</ref>.
#{{متن حدیث|مَثَلُ أَهْلِ بَيْتِي مَثَلُ سَفِينَةِ نُوحٍ مَنْ رَكِبَهَا نَجَا وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهَا غَرِقَ‌}}<ref>«مَثَل اهل‌بیت من، مثل کشتی نوح است که هر که در آن جای گرفت نجات یافت و هر کس از آن باز بماند، غرقه شد». این حدیث که به حدیث سفینه معروف است، در کتب متعددی نقل شده است، از جمله: المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۱۶۳، ح۴۷۲۰؛ ذخائر العقبی، ص۲۰؛ کنزالعمال، ج۱۲، ص۹۴ و ۹۸؛ مجمع الزوائد، ج۹، ص۱۶۸؛ حلیة الاولیاء، ج۴، ص۳۰۶؛ الصواعق المحرقه، ص۱۸۶.</ref>.
خط ۴۸: خط ۵۱:
*'''[[تفاخر]] دو [[فرشته]] [[امیرالمؤمنین]]{{ع}}''': در پاره‌ای از [[روایات]]، پیامبر اکرم{{صل}} در [[فضیلت علی]]{{ع}} می‌فرمایند: {{متن حدیث|إِنَّ حَافِظَيْ عَلِيٍّ يَفْتَخِرَانِ عَلَى سَائِرِ الْحَفَظَةِ بِكَوْنِهِمَا مَعَ عَلِيٍّ{{ع}} ذَلِكَ أَنَّهُمَا لَمْ يَصْعَدَا إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ بِشَيْ‌ءٍ مِنْهُ فَيُسْخِطَهُ}}<ref>«دو فرشته نگهبان [و ثبت‌کننده اعمال] علی از اینکه با آن حضرت بوده‌اند، بر سایر ملائکه، فخر می‌فروشند؛ زیرا آن دو هرگز عملی را به پیشگاه پاری تعالی نبرده‌اند که سبب خشم و نارضایتی او گردد». کنز الفوائد، ج۲۷، ص۳۴۸؛ عقیدة الشیعه، ص۳۱۹؛ بحار الانوار، ج۳۸، ص۶۵، ح۳.</ref>؛
*'''[[تفاخر]] دو [[فرشته]] [[امیرالمؤمنین]]{{ع}}''': در پاره‌ای از [[روایات]]، پیامبر اکرم{{صل}} در [[فضیلت علی]]{{ع}} می‌فرمایند: {{متن حدیث|إِنَّ حَافِظَيْ عَلِيٍّ يَفْتَخِرَانِ عَلَى سَائِرِ الْحَفَظَةِ بِكَوْنِهِمَا مَعَ عَلِيٍّ{{ع}} ذَلِكَ أَنَّهُمَا لَمْ يَصْعَدَا إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ بِشَيْ‌ءٍ مِنْهُ فَيُسْخِطَهُ}}<ref>«دو فرشته نگهبان [و ثبت‌کننده اعمال] علی از اینکه با آن حضرت بوده‌اند، بر سایر ملائکه، فخر می‌فروشند؛ زیرا آن دو هرگز عملی را به پیشگاه پاری تعالی نبرده‌اند که سبب خشم و نارضایتی او گردد». کنز الفوائد، ج۲۷، ص۳۴۸؛ عقیدة الشیعه، ص۳۱۹؛ بحار الانوار، ج۳۸، ص۶۵، ح۳.</ref>؛
*'''[[غضب]] [[خدا]] برای [[غضب فاطمه]]''': همان طور که پیشتر اشاره کردیم، [[امامیه]] [[معتقد]] است که [[فاطمه زهرا]]{{س}}، دخت گرامی [[پیامبر اسلام]]{{صل}}، همچون [[ائمه اطهار]]، به [[دلیل]] [[آیه تطهیر]] و [[روایات]] فراوان دیگر، در شمار معصومانند. قبلاً چگونگی دلالت روایاتی همچون [[حدیث ثقلین]]، [[سفینه]] و [[امان]] را بر [[عصمت اهل بیت]] - که فاطمه زهرا{{س}} یکی از مصادیق مسلّم آن می‌باشد - بررسی نمودیم. اینک دسته‌ای از روایات [[مورد اتفاق]] [[شیعه]] و [[سنّی]] را که به روشنی بر خصوص [[عصمت]] آن [[حضرت]] دلالت دارند، مورد بحث و توجه قرار می‌دهیم. بر اساس این روایات، [[رسول گرامی اسلام]]{{صل}} می‌فرمایند: {{متن حدیث|إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى: يَغْضَبُ لِغَضَبِ فَاطِمَةَ وَ يَرْضَى لِرِضَاهَا}}<ref>«همانا خداوند تبارک و تعالی - به خاطر خشم فاطمه، غضب می‌کند و به دلیل رضایت او، راضی می‌گردد». کنز العمال، ج۱۲، ص۱۱۱؛ ر.ک: المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۱۶۷؛ الصواعق المحرقه، ص۱۷۵؛ مجمع الزوائد، ج۹، ص۲۰۳؛ ذخائر العقبی، ص۳۹؛ مقتل الخوارزمی، ج۱، ف ۵۰، ص۵۲؛ کفایة الطالب، ب ۹۹، ص۲۱۹؛ تهذیب التهذیب، ج۶، ص۶۰۹؛ الاصابة، ج۴، ص۳۷۸؛ اسد الغابة، ج۶، ص۲۲۴.</ref>؛
*'''[[غضب]] [[خدا]] برای [[غضب فاطمه]]''': همان طور که پیشتر اشاره کردیم، [[امامیه]] [[معتقد]] است که [[فاطمه زهرا]]{{س}}، دخت گرامی [[پیامبر اسلام]]{{صل}}، همچون [[ائمه اطهار]]، به [[دلیل]] [[آیه تطهیر]] و [[روایات]] فراوان دیگر، در شمار معصومانند. قبلاً چگونگی دلالت روایاتی همچون [[حدیث ثقلین]]، [[سفینه]] و [[امان]] را بر [[عصمت اهل بیت]] - که فاطمه زهرا{{س}} یکی از مصادیق مسلّم آن می‌باشد - بررسی نمودیم. اینک دسته‌ای از روایات [[مورد اتفاق]] [[شیعه]] و [[سنّی]] را که به روشنی بر خصوص [[عصمت]] آن [[حضرت]] دلالت دارند، مورد بحث و توجه قرار می‌دهیم. بر اساس این روایات، [[رسول گرامی اسلام]]{{صل}} می‌فرمایند: {{متن حدیث|إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى: يَغْضَبُ لِغَضَبِ فَاطِمَةَ وَ يَرْضَى لِرِضَاهَا}}<ref>«همانا خداوند تبارک و تعالی - به خاطر خشم فاطمه، غضب می‌کند و به دلیل رضایت او، راضی می‌گردد». کنز العمال، ج۱۲، ص۱۱۱؛ ر.ک: المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۱۶۷؛ الصواعق المحرقه، ص۱۷۵؛ مجمع الزوائد، ج۹، ص۲۰۳؛ ذخائر العقبی، ص۳۹؛ مقتل الخوارزمی، ج۱، ف ۵۰، ص۵۲؛ کفایة الطالب، ب ۹۹، ص۲۱۹؛ تهذیب التهذیب، ج۶، ص۶۰۹؛ الاصابة، ج۴، ص۳۷۸؛ اسد الغابة، ج۶، ص۲۲۴.</ref>؛
::::::این [[حدیث]] از جمله احادیثی است که هیچ‌گونه [[شک]] و تردیدی در صحّت آن، [[راه]] ندارد؛ زیرا:
 
این [[حدیث]] از جمله احادیثی است که هیچ‌گونه [[شک]] و تردیدی در صحّت آن، [[راه]] ندارد؛ زیرا:


'''اولاً''': در کتب گوناگون شیعه و [[سنی]] [[نقل]] شده است.
'''اولاً''': در کتب گوناگون شیعه و [[سنی]] [[نقل]] شده است.
۴۱۵٬۰۷۸

ویرایش