هجرت به حبشه در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۹: خط ۲۹:
آنها در [[ملاقات]] با هیئت [[وزیران]] گفتند: "گروهی کم خرد از میان ما، [[دین]] [[ملت]] خود را ترک کرده و در عین حال، [[دین]] [[نجاشی]] را هم نپذیرفته‌اند و یک [[دین]] ساختگی که ما و شما آن را نمی‌شناسیم، برای خود [[انتخاب]] کرده‌اند. اعیان و اشراف [[قوم]] آنها، ما را نزد شما فرستاده‌اند که آنان را برگردانیم"<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۳۳۵-۳۳۴؛ عزالدین ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۷۹-۸۰؛ ابن جوزی، المنتظم فی تاریخ الأمم والملوک، ج۲، ص۳۱۸.</ref>. آنها از [[یاران]] [[پادشاه]] خواستند که بدون [[ملاقات]] شاه با آنها، ایشان را برگردانند. آنان [[بیم]] این داشتند که اگر [[پادشاه]] با ایشان مکالمه کند، آنها را [[تسلیم]] نکند.
آنها در [[ملاقات]] با هیئت [[وزیران]] گفتند: "گروهی کم خرد از میان ما، [[دین]] [[ملت]] خود را ترک کرده و در عین حال، [[دین]] [[نجاشی]] را هم نپذیرفته‌اند و یک [[دین]] ساختگی که ما و شما آن را نمی‌شناسیم، برای خود [[انتخاب]] کرده‌اند. اعیان و اشراف [[قوم]] آنها، ما را نزد شما فرستاده‌اند که آنان را برگردانیم"<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۳۳۵-۳۳۴؛ عزالدین ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۷۹-۸۰؛ ابن جوزی، المنتظم فی تاریخ الأمم والملوک، ج۲، ص۳۱۸.</ref>. آنها از [[یاران]] [[پادشاه]] خواستند که بدون [[ملاقات]] شاه با آنها، ایشان را برگردانند. آنان [[بیم]] این داشتند که اگر [[پادشاه]] با ایشان مکالمه کند، آنها را [[تسلیم]] نکند.


[[یاران]] [[پادشاه]] به فرستادگان [[قریش]] [[وعده]] دادند که خواسته‌شان را انجام می‌دهند. آنها نزد [[نجاشی]] حاضر شدند و مقصود خود را بیان کردند. [[یاران]] [[پادشاه]] [[رأی]] دادند که [[مسلمانان]] را تسیلم کنند. [[پادشاه]] [[غضب]] کرد و گفت: "به [[خدا]] [[سوگند]]! من هرگز مردمی را که به من [[پناه]] آورده و در [[کشور]] من زیست و مرا بر دیگران [[برتر]] دانسته‌اند، تسیلم نمی‌کنم؛ مگر بعد از بحث و [[تحقیق]]. اگر آن دو [[نماینده]] راست گفته باشند، آنها را [[تسلیم]] می‌کنم و اگر خلاف گفته باشند، به ایشان [[پناه]] میدهم و به آنان [[نیکی]] می‌کنم"<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۳۳۵: عزالدین ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۸۰؛ ابن جوزی، المنتظم فی تاریخ الأمم والملوک، ج۲، ص۳۸۱-۳۸۲؛ ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۲، ص۳۰۱-۳۰۲.</ref>.<ref>[[طاهره سپهوندی|سپهوندی، طاهره]]، [[هجرت به حبشه (مقاله)|هجرت به حبشه]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۲، ص۳۹۰-۳۹۱.</ref>
[[یاران]] [[پادشاه]] به فرستادگان [[قریش]] [[وعده]] دادند که خواسته‌شان را انجام می‌دهند. آنها نزد [[نجاشی]] حاضر شدند و مقصود خود را بیان کردند. [[یاران]] [[پادشاه]] [[رأی]] دادند که [[مسلمانان]] را تسیلم کنند. [[پادشاه]] [[غضب]] کرد و گفت: "به [[خدا]] [[سوگند]]! من هرگز مردمی را که به من [[پناه]] آورده و در [[کشور]] من زیست و مرا بر دیگران [[برتر]] دانسته‌اند، تسیلم نمی‌کنم؛ مگر بعد از بحث و [[تحقیق]]. اگر آن دو [[نماینده]] راست گفته باشند، آنها را [[تسلیم]] می‌کنم و اگر خلاف گفته باشند، به ایشان [[پناه]] می‌دهم و به آنان [[نیکی]] می‌کنم"<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۳۳۵: عزالدین ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۸۰؛ ابن جوزی، المنتظم فی تاریخ الأمم والملوک، ج۲، ص۳۸۱-۳۸۲؛ ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۲، ص۳۰۱-۳۰۲.</ref>.<ref>[[طاهره سپهوندی|سپهوندی، طاهره]]، [[هجرت به حبشه (مقاله)|هجرت به حبشه]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۲، ص۳۹۰-۳۹۱.</ref>


==سخنان [[جعفر بن ابی‌طالب]]==
==سخنان [[جعفر بن ابی‌طالب]]==
۱۱۴٬۱۱۴

ویرایش