ضرورت ازدیاد علم امام در احادیث چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
ربات: جایگزینی خودکار متن (-رده:پرسش‌ +رده:پرسش)؛ زیباسازی
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{منبع‌شناسی جامع}} +{{منبع‌ جامع}}))
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-رده:پرسش‌ +رده:پرسش)؛ زیباسازی)
خط ۱۱: خط ۱۱:
}}
}}
'''ضرورت ازدیاد علم امام در احادیث چیست؟''' یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث '''[[علم معصوم (پرسش)|علم معصوم]]''' است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[علم معصوم]]''' مراجعه شود.
'''ضرورت ازدیاد علم امام در احادیث چیست؟''' یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث '''[[علم معصوم (پرسش)|علم معصوم]]''' است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[علم معصوم]]''' مراجعه شود.
==عبارت‌های دیگری از این پرسش==


== پاسخ نخست ==
== پاسخ نخست ==
[[پرونده:1100761.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[محمد تقی یارمحمدیان]]]]
[[پرونده:1100761.jpg|بندانگشتی|راست|100px|[[محمد تقی یارمحمدیان]]]]
حجت الاسلام و المسلمین '''[[محمد تقی یارمحمدیان|یارمحمدیان]]''' در کتاب ''«[[ازدیاد علم امام از دیدگاه کتاب و سنت (کتاب)|ازدیاد علم امام از دیدگاه کتاب و سنت]]»'' در این‌باره گفته‌‌اند:
حجت الاسلام و المسلمین '''[[محمد تقی یارمحمدیان|یارمحمدیان]]''' در کتاب ''«[[ازدیاد علم امام از دیدگاه کتاب و سنت (کتاب)|ازدیاد علم امام از دیدگاه کتاب و سنت]]»'' در این‌باره گفته‌‌اند:
*«'''یک: [[احادیث]] نفاد'''<ref>جمعی از اصحاب ائمه، الأصول الستة عشر، ص۲۴۰، ۲۷۰؛ صفار، محمد بن حسن، بصائرالدرجات، ص۱۳۰-۱۳۱، ۲۳۲، ۳۹۲-۳۹۶؛ کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۱، ص۲۵۴-۲۵۵؛ مفید، محمد بن محمد، اختصاص، ص۳۱۲-۳۱۳؛ طوسی، محمد بن حسن، امالی، ص۴۰۹.</ref>: احادیث نفاد<ref>پیش از این، در عنوان «معناشناسی "ازدیاد" و واژگان مرتبط»، در صفحه ۱۱۵ توضیح دادیم که نفاد به معنای نابودی و از بین رفتن است.</ref>، احادیثی شاخص در بیان [[ضرورت]] [[ازدیاد علم امام]] می‌باشد. در این احادیث می‌خوانیم: {{متن حدیث|عَنْ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى قَالَ سَمِعْتُ أَبَا الْحَسَنِ{{ع}} يَقُولُ‏ كَانَ جَعْفَرٌ{{ع}} يَقُولُ لَوْ لَا أَنَّا نُزَادُ لَأَنْفَدْنَا}}<ref>«صفوان بن یحیی گفت: شنیدم از امام کاظم (یا امام رضا{{ع}}) که همواره می‌فرمود: امام صادق (یا امام باقر){{عم}} همیشه می‌فرمود: چنان‌چه ما افزایش پیدا نکنیم، بدون شک از بین خواهیم رفت». صفار، محمد بن حسن، بصائرالدرجات، ص۳۹۵؛ کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۱، ص۲۵۴.</ref>.
* «'''یک: [[احادیث]] نفاد'''<ref>جمعی از اصحاب ائمه، الأصول الستة عشر، ص۲۴۰، ۲۷۰؛ صفار، محمد بن حسن، بصائرالدرجات، ص۱۳۰-۱۳۱، ۲۳۲، ۳۹۲-۳۹۶؛ کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۱، ص۲۵۴-۲۵۵؛ مفید، محمد بن محمد، اختصاص، ص۳۱۲-۳۱۳؛ طوسی، محمد بن حسن، امالی، ص۴۰۹.</ref>: احادیث نفاد<ref>پیش از این، در عنوان «معناشناسی "ازدیاد" و واژگان مرتبط»، در صفحه ۱۱۵ توضیح دادیم که نفاد به معنای نابودی و از بین رفتن است.</ref>، احادیثی شاخص در بیان [[ضرورت]] [[ازدیاد علم امام]] می‌باشد. در این احادیث می‌خوانیم: {{متن حدیث|عَنْ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى قَالَ سَمِعْتُ أَبَا الْحَسَنِ{{ع}} يَقُولُ‏ كَانَ جَعْفَرٌ{{ع}} يَقُولُ لَوْ لَا أَنَّا نُزَادُ لَأَنْفَدْنَا}}<ref>«صفوان بن یحیی گفت: شنیدم از امام کاظم (یا امام رضا{{ع}}) که همواره می‌فرمود: امام صادق (یا امام باقر){{عم}} همیشه می‌فرمود: چنان‌چه ما افزایش پیدا نکنیم، بدون شک از بین خواهیم رفت». صفار، محمد بن حسن، بصائرالدرجات، ص۳۹۵؛ کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۱، ص۲۵۴.</ref>.


{{متن حدیث|عَنِ الْمُفَضَّلِ قَالَ: قَالَ لِي أَبُو عَبْدِ اللَّهِ{{ع}} ذَاتَ يَوْمٍ وَ كَانَ لَا يُكَنِّينِي قَبْلَ ذَلِكَ يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ فَقُلْتُ لَبَّيْكَ جُعِلْتُ فِدَاكَ قَالَ إِنَّ لَنَا فِي‏ كُلِّ لَيْلَةِ جُمُعَةٍ سُرُوراً قُلْتُ زَادَكَ اللَّهُ وَ مَا ذَاكَ قَالَ إِنَّهُ إِذَا كَانَ لَيْلَةُ الْجُمُعَةِ وَافَى رَسُولُ اللَّهِ{{صل}} الْعَرْشَ وَ وَافَى الْأَئِمَّةُ مَعَهُ وَ وَافَيْنَا مَعَهُمْ فَلَا تُرَدُّ أَرْوَاحُنَا إِلَى أَبْدَانِنَا إِلَّا بِعِلْمٍ مُسْتَفَادٍ وَ لَوْ لَا ذَلِكَ لَنَفِدَ مَا عِنْدَنَا}}<ref>«مفضل گزارش کرده که روزی حضرت امام صادق{{ع}} با من سخن گفت و تا آن روز، هیچ‌گاه مرا با کنیه صدا نزده بود؛ فرمود: ای اباعبدالله! گفتم: بله! فرمود: قطعاً و بی‌شک برای ما در هر شب جمعه‌ای شادی وجود دارد. عرض کردم: خدا سرورتان را افزایش دهد؛ این شادی از چیست؟ فرمود: هنگامی که شب جمعه فرا رسد، رسول الله{{صل}} به عرش الهی می‌رود. امامان{{عم}} نیز همراه او به عرش می‌روند. ما نیز همراه با آنان به عرش می‌رویم. پس روح‌های ما به بدن‌هایمان باز نمی‌گردد، مگر همراه با علمی جدید و اگر این واقعه رخ ندهد، بدون شک از بین خواهیم رفت». صفار، محمد بن حسن، بصائرالدرجات، ص۳۹۵؛ طوسی، محمد بن حسن، امالی، ص۴۰۹.</ref>.
{{متن حدیث|عَنِ الْمُفَضَّلِ قَالَ: قَالَ لِي أَبُو عَبْدِ اللَّهِ{{ع}} ذَاتَ يَوْمٍ وَ كَانَ لَا يُكَنِّينِي قَبْلَ ذَلِكَ يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ فَقُلْتُ لَبَّيْكَ جُعِلْتُ فِدَاكَ قَالَ إِنَّ لَنَا فِي‏ كُلِّ لَيْلَةِ جُمُعَةٍ سُرُوراً قُلْتُ زَادَكَ اللَّهُ وَ مَا ذَاكَ قَالَ إِنَّهُ إِذَا كَانَ لَيْلَةُ الْجُمُعَةِ وَافَى رَسُولُ اللَّهِ{{صل}} الْعَرْشَ وَ وَافَى الْأَئِمَّةُ مَعَهُ وَ وَافَيْنَا مَعَهُمْ فَلَا تُرَدُّ أَرْوَاحُنَا إِلَى أَبْدَانِنَا إِلَّا بِعِلْمٍ مُسْتَفَادٍ وَ لَوْ لَا ذَلِكَ لَنَفِدَ مَا عِنْدَنَا}}<ref>«مفضل گزارش کرده که روزی حضرت امام صادق{{ع}} با من سخن گفت و تا آن روز، هیچ‌گاه مرا با کنیه صدا نزده بود؛ فرمود: ای اباعبدالله! گفتم: بله! فرمود: قطعاً و بی‌شک برای ما در هر شب جمعه‌ای شادی وجود دارد. عرض کردم: خدا سرورتان را افزایش دهد؛ این شادی از چیست؟ فرمود: هنگامی که شب جمعه فرا رسد، رسول الله{{صل}} به عرش الهی می‌رود. امامان{{عم}} نیز همراه او به عرش می‌روند. ما نیز همراه با آنان به عرش می‌رویم. پس روح‌های ما به بدن‌هایمان باز نمی‌گردد، مگر همراه با علمی جدید و اگر این واقعه رخ ندهد، بدون شک از بین خواهیم رفت». صفار، محمد بن حسن، بصائرالدرجات، ص۳۹۵؛ طوسی، محمد بن حسن، امالی، ص۴۰۹.</ref>.
خط ۴۰: خط ۳۸:


به قرینه [[احادیث]] دیگر، جمله {{متن حدیث|إِنَّ اللَّهَ لَا يَكِلُنَا إِلَى أَنْفُسِنَا}} به معنای عدم افزایش نیافتن [[علم امام]] است<ref>صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات، ص۳۲۵، ح۲ و ص۴۶۶، ح۸.</ref>.
به قرینه [[احادیث]] دیگر، جمله {{متن حدیث|إِنَّ اللَّهَ لَا يَكِلُنَا إِلَى أَنْفُسِنَا}} به معنای عدم افزایش نیافتن [[علم امام]] است<ref>صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات، ص۳۲۵، ح۲ و ص۴۶۶، ح۸.</ref>.
*'''دو: احادیث افتراض [[طاعت امام]]''': دومین دسته از احادیثی که بر [[ضرورت]] [[ازدیاد علم امام]] دلالت دارد، احادیث افتراض [[طاعت]] است. در این احادیث بین [[وجوب طاعت امام]] و [[افزایش علم امام]] تلازم برقرار شده است؛ نگاه کنید: {{متن حدیث|عَنْ أَبِي حَمْزَةَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ{{ع}} يَقُولُ‏ وَ اللَّهِ‏ لَا يَكُونُ‏ عَالِمٌ‏ جَاهِلًا أَبَداً عَالِمٌ بِشَيْ‏ءٍ جَاهِلٌ بِشَيْ‏ءٍ ثُمَّ قَالَ اللَّهُ أَجَلُّ وَ أَعَزُّ وَ أَعْظَمُ وَ أَكْرَمُ مِنْ أَنْ يَفْرِضَ طَاعَةَ عَبْدٍ يَحْجُبُ عَنْهُ عِلْمَ سَمَائِهِ وَ أَرْضِهِ ثُمَّ قَالَ لَا يَحْجُبُ ذَلِكَ عَنْهُ}}<ref>«ابوحمزه از امام صادق{{ع}} گزارش کرده که حضرت می‌فرمود: به خدا قسم امام عالِم هیچ‌گاه جاهل نیست به گونه‌ای که به یک چیز علم داشته باشد و نسبت به چیز دیگری جهل داشته باشد. آن‌گاه فرمود: خداوند بزرگوارتر، نفوذناپذیرتر، بزرگ‌تر و کریم‌تر از آن است که اطاعت بنده‌ای را که علم آسمان و زمینش را از او دریغ می‌دارد، واجب کند. سپس حضرت فرمود: هرگز خداوند علم آسمان و زمین را از امام پنهان نمی‌کند». صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات، ص۱۲۴.</ref>.
* '''دو: احادیث افتراض [[طاعت امام]]''': دومین دسته از احادیثی که بر [[ضرورت]] [[ازدیاد علم امام]] دلالت دارد، احادیث افتراض [[طاعت]] است. در این احادیث بین [[وجوب طاعت امام]] و [[افزایش علم امام]] تلازم برقرار شده است؛ نگاه کنید: {{متن حدیث|عَنْ أَبِي حَمْزَةَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ{{ع}} يَقُولُ‏ وَ اللَّهِ‏ لَا يَكُونُ‏ عَالِمٌ‏ جَاهِلًا أَبَداً عَالِمٌ بِشَيْ‏ءٍ جَاهِلٌ بِشَيْ‏ءٍ ثُمَّ قَالَ اللَّهُ أَجَلُّ وَ أَعَزُّ وَ أَعْظَمُ وَ أَكْرَمُ مِنْ أَنْ يَفْرِضَ طَاعَةَ عَبْدٍ يَحْجُبُ عَنْهُ عِلْمَ سَمَائِهِ وَ أَرْضِهِ ثُمَّ قَالَ لَا يَحْجُبُ ذَلِكَ عَنْهُ}}<ref>«ابوحمزه از امام صادق{{ع}} گزارش کرده که حضرت می‌فرمود: به خدا قسم امام عالِم هیچ‌گاه جاهل نیست به گونه‌ای که به یک چیز علم داشته باشد و نسبت به چیز دیگری جهل داشته باشد. آن‌گاه فرمود: خداوند بزرگوارتر، نفوذناپذیرتر، بزرگ‌تر و کریم‌تر از آن است که اطاعت بنده‌ای را که علم آسمان و زمینش را از او دریغ می‌دارد، واجب کند. سپس حضرت فرمود: هرگز خداوند علم آسمان و زمین را از امام پنهان نمی‌کند». صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات، ص۱۲۴.</ref>.


تلازم بدین صورت است که لازمه افتراض [[طاعت امام]]، ازدیاد دائمی [[علم]] او است. ذیل این [[احادیث]]، اشاره‌ای به دلیل تلازم شده و به گونه‌ای افزایش ندادن [[علم امام]] بر [[خداوند]] [[قبیح]] شمرده شده است. از این‌رو [[ازدیاد علم امام]] ضروری است<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۱، ص۲۶۱.</ref>.
تلازم بدین صورت است که لازمه افتراض [[طاعت امام]]، ازدیاد دائمی [[علم]] او است. ذیل این [[احادیث]]، اشاره‌ای به دلیل تلازم شده و به گونه‌ای افزایش ندادن [[علم امام]] بر [[خداوند]] [[قبیح]] شمرده شده است. از این‌رو [[ازدیاد علم امام]] ضروری است<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۱، ص۲۶۱.</ref>.
*'''سه: احادیث شراکت [[امام]] در علم [[رسول الله]]{{صل}}'''<ref>در احادیثی، ائمه اطهار{{عم}} به عنوان شریک علمی رسول الله{{صل}} معرفی شده‌اند؛ ر.ک: کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۱، ص۲۶۳.</ref>: در این احادیث، چنین می‌آموزیم: [[حمران]] از [[امام صادق]]{{ع}} گزارش می‌دهد که فرمود: [[جبرئیل]]{{ع}} دو انار [[خدمت]] [[پیامبر]]{{صل}} آورد. پیامبر{{صل}} یکی را خوردند و دیگری را به دو نیم کرده، نصفش را خورده و نیم دیگر را به [[حضرت علی]]{{ع}} [[اطعام]] فرمودند. سپس فرمودند: ای برادرم! آیا می‌دانی این دو انار چیست؟ عرض کردند: نه! فرمودند: نخستین انار [[نبوت]] بود که تو سهمی در آن نداری و دیگری علم است که تو در آن [[شریک]] من هستی. حمران گفت: از امام پرسیدم: چگونه [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} در علم شریک [[پیامبران]] است؟ فرمود: خداوند هیچ [[علمی]] را به پیامبر{{صل}} [[تعلیم]] نداده، مگر آن‌که به او [[دستور]] داده است که آن را به حضرت علی{{ع}} تعلیم دهد.<ref>{{متن حدیث|حُمْرَانَ بْنِ أَعْيَنَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ{{ع}} قَالَ: إِنَّ جَبْرَئِيلَ{{ع}} أَتَى رَسُولَ اللَّهِ{{صل}} بِرُمَّانَتَيْنِ فَأَكَلَ رَسُولُ اللَّهِ{{صل}} إِحْدَاهُمَا وَ كَسَرَ الْأُخْرَى بِنِصْفَيْنِ‏ فَأَكَلَ‏ نِصْفاً وَ أَطْعَمَ عَلِيّاً{{ع}} نِصْفاً ثُمَّ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ{{صل}} يَا أَخِي هَلْ تَدْرِي مَا هَاتَانِ الرُّمَّانَتَانِ قَالَ لَا قَالَ أَمَّا الْأُولَى فَالنُّبُوَّةُ لَيْسَ لَكَ فِيهَا نَصِيبٌ وَ أَمَّا الْأُخْرَى فَالْعِلْمُ أَنْتَ شَرِيكِي فِيهِ فَقُلْتُ أَصْلَحَكَ اللَّهُ كَيْفَ كَانَ يَكُونُ شَرِيكَهُ فِيهِ قَالَ لَمْ يُعَلِّمِ اللَّهُ مُحَمَّداً{{صل}} عِلْماً إِلَّا وَ أَمَرَهُ أَنْ يُعَلِّمَهُ عَلِيّاً{{ع}}}} کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۱، ص۲۶۳.</ref>.
* '''سه: احادیث شراکت [[امام]] در علم [[رسول الله]]{{صل}}'''<ref>در احادیثی، ائمه اطهار{{عم}} به عنوان شریک علمی رسول الله{{صل}} معرفی شده‌اند؛ ر.ک: کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۱، ص۲۶۳.</ref>: در این احادیث، چنین می‌آموزیم: [[حمران]] از [[امام صادق]]{{ع}} گزارش می‌دهد که فرمود: [[جبرئیل]]{{ع}} دو انار [[خدمت]] [[پیامبر]]{{صل}} آورد. پیامبر{{صل}} یکی را خوردند و دیگری را به دو نیم کرده، نصفش را خورده و نیم دیگر را به [[حضرت علی]]{{ع}} [[اطعام]] فرمودند. سپس فرمودند: ای برادرم! آیا می‌دانی این دو انار چیست؟ عرض کردند: نه! فرمودند: نخستین انار [[نبوت]] بود که تو سهمی در آن نداری و دیگری علم است که تو در آن [[شریک]] من هستی. حمران گفت: از امام پرسیدم: چگونه [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} در علم شریک [[پیامبران]] است؟ فرمود: خداوند هیچ [[علمی]] را به پیامبر{{صل}} [[تعلیم]] نداده، مگر آن‌که به او [[دستور]] داده است که آن را به حضرت علی{{ع}} تعلیم دهد.<ref>{{متن حدیث|حُمْرَانَ بْنِ أَعْيَنَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ{{ع}} قَالَ: إِنَّ جَبْرَئِيلَ{{ع}} أَتَى رَسُولَ اللَّهِ{{صل}} بِرُمَّانَتَيْنِ فَأَكَلَ رَسُولُ اللَّهِ{{صل}} إِحْدَاهُمَا وَ كَسَرَ الْأُخْرَى بِنِصْفَيْنِ‏ فَأَكَلَ‏ نِصْفاً وَ أَطْعَمَ عَلِيّاً{{ع}} نِصْفاً ثُمَّ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ{{صل}} يَا أَخِي هَلْ تَدْرِي مَا هَاتَانِ الرُّمَّانَتَانِ قَالَ لَا قَالَ أَمَّا الْأُولَى فَالنُّبُوَّةُ لَيْسَ لَكَ فِيهَا نَصِيبٌ وَ أَمَّا الْأُخْرَى فَالْعِلْمُ أَنْتَ شَرِيكِي فِيهِ فَقُلْتُ أَصْلَحَكَ اللَّهُ كَيْفَ كَانَ يَكُونُ شَرِيكَهُ فِيهِ قَالَ لَمْ يُعَلِّمِ اللَّهُ مُحَمَّداً{{صل}} عِلْماً إِلَّا وَ أَمَرَهُ أَنْ يُعَلِّمَهُ عَلِيّاً{{ع}}}} کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۱، ص۲۶۳.</ref>.


[[ازدیاد علم امام]] در حدی پیش‌گفته از منظر دیگری [[واجب]] و ضروری است؛ در [[احادیث]] شراکت، [[رسول]] الله‌{{صل}} از طرف [[خداوند متعال]] [[مأموریت]] یافته‌اند که هر آن‌چه [[خداوند]] به ایشان [[تعلیم]] می‌دهد، به [[امام]] تعلیم فرمایند. از آنجا که [[علم]] [[پیامبر اکرم]]{{صل}} همواره در حال افزایش است، بر اساس مأموریت شراکتی که دارند، [[علم امام]] نیز ضرورتاً در حال افزایش است.
[[ازدیاد علم امام]] در حدی پیش‌گفته از منظر دیگری [[واجب]] و ضروری است؛ در [[احادیث]] شراکت، [[رسول]] الله‌{{صل}} از طرف [[خداوند متعال]] [[مأموریت]] یافته‌اند که هر آن‌چه [[خداوند]] به ایشان [[تعلیم]] می‌دهد، به [[امام]] تعلیم فرمایند. از آنجا که [[علم]] [[پیامبر اکرم]]{{صل}} همواره در حال افزایش است، بر اساس مأموریت شراکتی که دارند، [[علم امام]] نیز ضرورتاً در حال افزایش است.
*'''چهار: در برخی از احادیث'''، دریافت علم افزون که [[الهام]] [[روح]] است، با واژه “أوجب” توصیف شده است: [[ابوحمزه]] گزارش داده است که از [[امام صادق]]{{ع}} راجع به علم امام پرسیدم، آیا علم امام [[علمی]] است که [[عالمان]] آن را از دهان مردان فرا می‌گیرند یا [[کتابی]] که نزد شما است را می‌خوانید، آن‌گاه از آن علم را فرا می‌گیرید؟ [[حضرت]] فرمودند: علم امام بسیار فراتر و ضروری‌تر از این حرف‌ها است. آیا این [[آیه]] را نشنیده‌ای که خداوند متعال فرمود: {{متن قرآن|وَكَذَلِكَ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ رُوحًا مِنْ أَمْرِنَا مَا كُنْتَ تَدْرِي مَا الْكِتَابُ وَلَا الْإِيمَانُ}}<ref>«و بدین‌گونه ما روحی از امر خویش را به تو وحی کردیم؛ تو نمی‌دانستی کتاب و ایمان چیست» سوره شوری، آیه ۵۲.</ref> سپس امام فرمود: همراهان شما درباره این آیه چه [[اعتقادی]] دارند؟ گفتم: نمی‌دانم چه می‌گویند، فدایت شوم. حضرت فرمودند: آری، [[پیامبر]]{{صل}} در حالی بود که نمی‌دانست کتاب و [[ایمان]] چیست تا آن‌که خداوند آن [[روحی]] که در [[قرآن]] ذکر کرده را به سوی او فرستاد. پس هنگامی که [[روح]] را به او [[وحی]] کرد، [[علم]] و [[فهم]] را به او [[تعلیم]] داد؛ و آن، [[روحی]] است که [[خداوند]] آن را به هر بنده‌ای که خواسته، [[عطا]] می‌کند. پس هنگامی که آن را به بنده‌ای عطا کرد، خود به او فهم را تعلیم می‌دهد.<ref>{{متن حدیث|مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ عِمْرَانَ بْنِ مُوسَى عَنْ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَسْبَاطٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْفُضَيْلِ عَنْ أَبِي حَمْزَةَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ{{ع}}عَنِ الْعِلْمِ أَ هُوَ عِلْمٌ يَتَعَلَّمُهُ الْعَالِمُ مِنْ‏ أَفْوَاهِ‏ الرِّجَالِ‏ أَمْ فِي الْكِتَابِ عِنْدَكُمْ تَقْرَءُونَهُ فَتَعْلَمُونَ مِنْهُ قَالَ الْأَمْرُ أَعْظَمُ مِنْ ذَلِكَ وَ أَوْجَبُ أَ مَا سَمِعْتَ قَوْلَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ-}} {{متن قرآن|وَكَذَلِكَ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ رُوحًا مِنْ أَمْرِنَا مَا كُنْتَ تَدْرِي مَا الْكِتَابُ وَلَا الْإِيمَانُ}} {{متن حدیث|ثُمَّ قَالَ أَيَّ شَيْ‏ءٍ يَقُولُ أَصْحَابُكُمْ فِي هَذِهِ الْآيَةِ أَ يُقِرُّونَ أَنَّهُ كَانَ فِي حَالٍ لَا يَدْرِي مَا الْكِتَابُ وَ لَا الْإِيمَانُ فَقُلْتُ لَا أَدْرِي جُعِلْتُ فِدَاكَ مَا يَقُولُونَ فَقَالَ لِي بَلَى قَدْ كَانَ فِي حَالٍ لَا يَدْرِي مَا الْكِتَابُ وَ لَا الْإِيمَانُ حَتَّى بَعَثَ اللَّهُ تَعَالَى الرُّوحَ الَّتِي ذُكِرَ فِي الْكِتَابِ فَلَمَّا أَوْحَاهَا إِلَيْهِ عَلَّمَ بِهَا الْعِلْمَ وَ الْفَهْمَ وَ هِيَ الرُّوحُ الَّتِي يُعْطِيهَا اللَّهُ تَعَالَى مَنْ شَاءَ فَإِذَا أَعْطَاهَا عَبْداً عَلَّمَهُ الْفَهْمَ}}کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۱، ص۲۷۴.</ref>.
* '''چهار: در برخی از احادیث'''، دریافت علم افزون که [[الهام]] [[روح]] است، با واژه “أوجب” توصیف شده است: [[ابوحمزه]] گزارش داده است که از [[امام صادق]]{{ع}} راجع به علم امام پرسیدم، آیا علم امام [[علمی]] است که [[عالمان]] آن را از دهان مردان فرا می‌گیرند یا [[کتابی]] که نزد شما است را می‌خوانید، آن‌گاه از آن علم را فرا می‌گیرید؟ [[حضرت]] فرمودند: علم امام بسیار فراتر و ضروری‌تر از این حرف‌ها است. آیا این [[آیه]] را نشنیده‌ای که خداوند متعال فرمود: {{متن قرآن|وَكَذَلِكَ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ رُوحًا مِنْ أَمْرِنَا مَا كُنْتَ تَدْرِي مَا الْكِتَابُ وَلَا الْإِيمَانُ}}<ref>«و بدین‌گونه ما روحی از امر خویش را به تو وحی کردیم؛ تو نمی‌دانستی کتاب و ایمان چیست» سوره شوری، آیه ۵۲.</ref> سپس امام فرمود: همراهان شما درباره این آیه چه [[اعتقادی]] دارند؟ گفتم: نمی‌دانم چه می‌گویند، فدایت شوم. حضرت فرمودند: آری، [[پیامبر]]{{صل}} در حالی بود که نمی‌دانست کتاب و [[ایمان]] چیست تا آن‌که خداوند آن [[روحی]] که در [[قرآن]] ذکر کرده را به سوی او فرستاد. پس هنگامی که [[روح]] را به او [[وحی]] کرد، [[علم]] و [[فهم]] را به او [[تعلیم]] داد؛ و آن، [[روحی]] است که [[خداوند]] آن را به هر بنده‌ای که خواسته، [[عطا]] می‌کند. پس هنگامی که آن را به بنده‌ای عطا کرد، خود به او فهم را تعلیم می‌دهد.<ref>{{متن حدیث|مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ عِمْرَانَ بْنِ مُوسَى عَنْ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَسْبَاطٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْفُضَيْلِ عَنْ أَبِي حَمْزَةَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ{{ع}}عَنِ الْعِلْمِ أَ هُوَ عِلْمٌ يَتَعَلَّمُهُ الْعَالِمُ مِنْ‏ أَفْوَاهِ‏ الرِّجَالِ‏ أَمْ فِي الْكِتَابِ عِنْدَكُمْ تَقْرَءُونَهُ فَتَعْلَمُونَ مِنْهُ قَالَ الْأَمْرُ أَعْظَمُ مِنْ ذَلِكَ وَ أَوْجَبُ أَ مَا سَمِعْتَ قَوْلَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ-}} {{متن قرآن|وَكَذَلِكَ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ رُوحًا مِنْ أَمْرِنَا مَا كُنْتَ تَدْرِي مَا الْكِتَابُ وَلَا الْإِيمَانُ}} {{متن حدیث|ثُمَّ قَالَ أَيَّ شَيْ‏ءٍ يَقُولُ أَصْحَابُكُمْ فِي هَذِهِ الْآيَةِ أَ يُقِرُّونَ أَنَّهُ كَانَ فِي حَالٍ لَا يَدْرِي مَا الْكِتَابُ وَ لَا الْإِيمَانُ فَقُلْتُ لَا أَدْرِي جُعِلْتُ فِدَاكَ مَا يَقُولُونَ فَقَالَ لِي بَلَى قَدْ كَانَ فِي حَالٍ لَا يَدْرِي مَا الْكِتَابُ وَ لَا الْإِيمَانُ حَتَّى بَعَثَ اللَّهُ تَعَالَى الرُّوحَ الَّتِي ذُكِرَ فِي الْكِتَابِ فَلَمَّا أَوْحَاهَا إِلَيْهِ عَلَّمَ بِهَا الْعِلْمَ وَ الْفَهْمَ وَ هِيَ الرُّوحُ الَّتِي يُعْطِيهَا اللَّهُ تَعَالَى مَنْ شَاءَ فَإِذَا أَعْطَاهَا عَبْداً عَلَّمَهُ الْفَهْمَ}}کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۱، ص۲۷۴.</ref>.


واژه “أوجب” اشاره دارد به اینکه [[افزایش علم]] از حد امکان خارج است و این علم برای [[امام]] ضروری است و بلکه ضروری‌ترین علم برای او محسوب می‌شود.
واژه “أوجب” اشاره دارد به اینکه [[افزایش علم]] از حد امکان خارج است و این علم برای [[امام]] ضروری است و بلکه ضروری‌ترین علم برای او محسوب می‌شود.


نتیجه آن‌که بر اساس گونه‌های [[حدیثی]] پیش‌گفته، خداوند [[نظام خلقت]]، [[هدایت]] و [[حجیت]] را به گونه‌ای طراحی کرده که در این [[نظام]]، [[ازدیاد علم امام]] یک [[ضرورت]] است و وقوع آن اجتناب‌ناپذیر می‌باشد. از این‌رو نمی‌توان این رویداد را تنها یک امر ممکن دانست یا تنها آن را به عنوان فضیلتی صِرف برای امام مطرح کرد. این ضرورت در یک جریان دو سویه، هم از سوی [[خداوند متعال]] و هم بر اساس نیاز امام، مورد تأکید قرار گرفته است؛ چرا که از یک سواحادیث افتراض [[طاعت امام]]، افزایش ندادن [[علم امام]] را بر [[خداوند]] [[قبیح]] می‌شمارد و از دیگر سو [[احادیث]] نفاد، [[ازدیاد علم امام]] را برای شخص [[امام]] ضروری می‌خواند و عدم آن را موجب نفاد و نابودی همه [[دارایی]] [[معنوی]] او به حساب می‌آورد.»<ref>[[محمد تقی یارمحمدیان|یارمحمدیان، محمد تقی]]، [[ازدیاد علم امام از دیدگاه کتاب و سنت (کتاب)|ازدیاد علم امام از دیدگاه کتاب و سنت]] ص ۲۱۸-۲۲۸.</ref>.
نتیجه آن‌که بر اساس گونه‌های [[حدیثی]] پیش‌گفته، خداوند [[نظام خلقت]]، [[هدایت]] و [[حجیت]] را به گونه‌ای طراحی کرده که در این [[نظام]]، [[ازدیاد علم امام]] یک [[ضرورت]] است و وقوع آن اجتناب‌ناپذیر می‌باشد. از این‌رو نمی‌توان این رویداد را تنها یک امر ممکن دانست یا تنها آن را به عنوان فضیلتی صِرف برای امام مطرح کرد. این ضرورت در یک جریان دو سویه، هم از سوی [[خداوند متعال]] و هم بر اساس نیاز امام، مورد تأکید قرار گرفته است؛ چرا که از یک سواحادیث افتراض [[طاعت امام]]، افزایش ندادن [[علم امام]] را بر [[خداوند]] [[قبیح]] می‌شمارد و از دیگر سو [[احادیث]] نفاد، [[ازدیاد علم امام]] را برای شخص [[امام]] ضروری می‌خواند و عدم آن را موجب نفاد و نابودی همه [[دارایی]] [[معنوی]] او به حساب می‌آورد.»<ref>[[محمد تقی یارمحمدیان|یارمحمدیان، محمد تقی]]، [[ازدیاد علم امام از دیدگاه کتاب و سنت (کتاب)|ازدیاد علم امام از دیدگاه کتاب و سنت]] ص ۲۱۸-۲۲۸.</ref>.
==پاسخ‌های دیگر==


== منبع‌شناسی جامع علم معصوم ==
== منبع‌شناسی جامع علم معصوم ==
خط ۶۴: خط ۶۰:
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:پرسش‌]]
[[رده:پرسش]]
[[رده:پرسش‌های علم معصوم]]
[[رده:پرسش‌های علم معصوم]]
[[رده:(اا): پرسش‌هایی با ۱ پاسخ]]
[[رده:(اا): پرسش‌هایی با ۱ پاسخ]]
[[رده:(اا): پرسش‌های علم معصوم با ۱ پاسخ]]
[[رده:(اا): پرسش‌های علم معصوم با ۱ پاسخ]]
۴۱۵٬۰۷۸

ویرایش