مراد از مکتب سیاسی لیبرالیسم چیست؟ (پرسش) (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۹ فوریهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۲۱:۴۳
، ۹ فوریهٔ ۲۰۲۲ربات: جایگزینی خودکار متن (-رده:پرسش +رده:پرسش)؛ زیباسازی
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{منبعشناسی جامع}} +{{منبع جامع}})) |
|||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
}} | }} | ||
'''مراد از مکتب سیاسی لیبرالیسم چیست؟''' یکی از پرسشهای مرتبط به بحث '''[[فقه سیاسی (پرسش)|فقه سیاسی]]''' است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[فقه سیاسی]]''' مراجعه شود. | '''مراد از مکتب سیاسی لیبرالیسم چیست؟''' یکی از پرسشهای مرتبط به بحث '''[[فقه سیاسی (پرسش)|فقه سیاسی]]''' است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[فقه سیاسی]]''' مراجعه شود. | ||
== پاسخ نخست == | == پاسخ نخست == | ||
[[پرونده:1100694.jpg|بندانگشتی| | [[پرونده:1100694.jpg|بندانگشتی|راست|100px|[[ابوالفضل شکوری]]]] | ||
حجت الاسلام و المسلمین '''[[ابوالفضل شکوری]]''' در کتاب ''«[[فقه سیاسی اسلام (کتاب)|فقه سیاسی اسلام]]»'' در اینباره گفته است: | حجت الاسلام و المسلمین '''[[ابوالفضل شکوری]]''' در کتاب ''«[[فقه سیاسی اسلام (کتاب)|فقه سیاسی اسلام]]»'' در اینباره گفته است: | ||
خط ۳۳: | خط ۳۱: | ||
لیبرالیسم در یک تقسیمبندی دقیق دیگر تقسیم میشود به: | لیبرالیسم در یک تقسیمبندی دقیق دیگر تقسیم میشود به: | ||
#لیبرالیسم [[سیاسی]]؛ | # لیبرالیسم [[سیاسی]]؛ | ||
#لیبرالیسم اقتصادی؛ | # لیبرالیسم اقتصادی؛ | ||
#لیبرالیسم مذهبی. | # لیبرالیسم مذهبی. | ||
لیبرالیسم سیاسی، آزادی در تمام زمینههای اجتماعی را [[تبلیغ]] میکند. لیبرالیسم اقتصادی، بر عدم دخالت و کنترل دولتی [[اقتصاد]] تکیه کرده و [[آزادی]] سوداگری را [[شعار]] میدهد. | لیبرالیسم سیاسی، آزادی در تمام زمینههای اجتماعی را [[تبلیغ]] میکند. لیبرالیسم اقتصادی، بر عدم دخالت و کنترل دولتی [[اقتصاد]] تکیه کرده و [[آزادی]] سوداگری را [[شعار]] میدهد. | ||
[[لیبرالیسم]] مذهبی نیز آزادی [[انتخاب]] [[عقیده]] را در مورد [[ایمان]] و عدم [[ایمان به خدا]]، [[تبلیغ]] میکند. یک فرد [[لیبرال]]، [[معتقد]] به همه اصول یاد شده میباشد و لذا شاید بتوان اصول اساسی لیبرالیسم را به صورت زیر ترسیم کرد: | [[لیبرالیسم]] مذهبی نیز آزادی [[انتخاب]] [[عقیده]] را در مورد [[ایمان]] و عدم [[ایمان به خدا]]، [[تبلیغ]] میکند. یک فرد [[لیبرال]]، [[معتقد]] به همه اصول یاد شده میباشد و لذا شاید بتوان اصول اساسی لیبرالیسم را به صورت زیر ترسیم کرد: | ||
*'''[[تحریف دین]]''': یک لیبرال یا هیچ مذهبی را قبول نمیکند و یا مذهبی را قبول میکند. در صورت اول، جزء ماتریالیستها و مادیون و [[منکران]] خداست و در صورت دوم نیز چون [[مذهب]] را با عینک لیبرالیسم میبیند و افراد را در رد و قبول [[خدا]] و [[دین]] مختار میگذارد و ردّ آن را [[زشت]] نمیشمارد، لذا عملاً دین را [[تحریف]] و [[مسخ]] میکند؛ زیرا جبههای در برابر [[الحاد]] و [[بیدینی]] نمیگیرد. | * '''[[تحریف دین]]''': یک لیبرال یا هیچ مذهبی را قبول نمیکند و یا مذهبی را قبول میکند. در صورت اول، جزء ماتریالیستها و مادیون و [[منکران]] خداست و در صورت دوم نیز چون [[مذهب]] را با عینک لیبرالیسم میبیند و افراد را در رد و قبول [[خدا]] و [[دین]] مختار میگذارد و ردّ آن را [[زشت]] نمیشمارد، لذا عملاً دین را [[تحریف]] و [[مسخ]] میکند؛ زیرا جبههای در برابر [[الحاد]] و [[بیدینی]] نمیگیرد. | ||
*'''تقنین''': لیبرالیسم نیز معتقد به وضع [[قانون]] توسط [[بشر]]، بدون الهامگرفتن الزامی از منابع [[الهی]] میباشد و لذا در این قسمت نیز همانند سایر مرامهای [[باطل]] است که تقنین منهای [[وحی]]، اساس کارشان میباشد. | * '''تقنین''': لیبرالیسم نیز معتقد به وضع [[قانون]] توسط [[بشر]]، بدون الهامگرفتن الزامی از منابع [[الهی]] میباشد و لذا در این قسمت نیز همانند سایر مرامهای [[باطل]] است که تقنین منهای [[وحی]]، اساس کارشان میباشد. | ||
*'''آزادی فرد''': آزادی افراد، چه در زمینه مسائل [[اجتماعی]] و [[سیاسی]] و چه در زمینه مسائل [[اقتصادی]] و تجارتی، اصل دیگر لیبرالیسم است و در این مورد، بیشتر از [[فلاسفه]] و اقتصاددانان طبیعی (فیزیوکراتها) [[الهام]] گرفته است. | * '''آزادی فرد''': آزادی افراد، چه در زمینه مسائل [[اجتماعی]] و [[سیاسی]] و چه در زمینه مسائل [[اقتصادی]] و تجارتی، اصل دیگر لیبرالیسم است و در این مورد، بیشتر از [[فلاسفه]] و اقتصاددانان طبیعی (فیزیوکراتها) [[الهام]] گرفته است. | ||
*'''اصالت سود''': با توجه به معنای [[فلسفی]] و اقتصادی لیبرالیسم، “سود” و سودآوری در آن [[مکتب]] اصالت پیدا میکند و اصل میگیرد، افراد آزادند هر مقدار که بتوانند و از هر طریق سود کسب کنند. | * '''اصالت سود''': با توجه به معنای [[فلسفی]] و اقتصادی لیبرالیسم، “سود” و سودآوری در آن [[مکتب]] اصالت پیدا میکند و اصل میگیرد، افراد آزادند هر مقدار که بتوانند و از هر طریق سود کسب کنند. | ||
*'''[[استبداد]] [[پول]]''': [[نظام اجتماعی]] که بر اساس لیبرالیسم ساخته میشود، [[جامعه]] و نظامی است که در آن “پول” [[حاکم]] است و [[حکومت]] پول در آنجا انحصاری و استبدادی است. استبداد پول با سایر استبدادها تفاوت زیادی دارد؛ زیرا در چنین جامعهای ظاهر آزادی هست و آن هم در نهایت آن. [[انتخابات]] [[آزاد]]، [[تجارت]] آزاد، عقیده و دین آزاد، [[روابط جنسی]] افسار گسیخته و آزاد (فحشای آزاد)، مطبوعات آزاد و.... | * '''[[استبداد]] [[پول]]''': [[نظام اجتماعی]] که بر اساس لیبرالیسم ساخته میشود، [[جامعه]] و نظامی است که در آن “پول” [[حاکم]] است و [[حکومت]] پول در آنجا انحصاری و استبدادی است. استبداد پول با سایر استبدادها تفاوت زیادی دارد؛ زیرا در چنین جامعهای ظاهر آزادی هست و آن هم در نهایت آن. [[انتخابات]] [[آزاد]]، [[تجارت]] آزاد، عقیده و دین آزاد، [[روابط جنسی]] افسار گسیخته و آزاد (فحشای آزاد)، مطبوعات آزاد و.... | ||
اما در واقع، استبداد مطلقهای حاکم است که تار و پودش شاید بسیار محکمتر از [[دیکتاتوری]] پرولتاریای [[شرق]] باشد، زیرا در چنین جامعهای چند [[سرمایهدار]] و سوداگر بزرگ و عمده، تمام [[سرنوشت]] [[کشور]] را به طور نامرئی در دست دارند. | اما در واقع، استبداد مطلقهای حاکم است که تار و پودش شاید بسیار محکمتر از [[دیکتاتوری]] پرولتاریای [[شرق]] باشد، زیرا در چنین جامعهای چند [[سرمایهدار]] و سوداگر بزرگ و عمده، تمام [[سرنوشت]] [[کشور]] را به طور نامرئی در دست دارند. | ||
کارخانهها، [[مال]] آن هاست، روزنامهها، سینماها و مراکز تولید فیلم، صنایع کشوری و نظامی، مال آنهاست. و بقیه [[ملّت]] نیز همگی برای این چند [[خانواده]] سوداگر کار میکنند و لذا عملاً هیچکس امکانی برای وصول به مرحله [[قدرت]] ندارد، نمونه این [[جوامع]]، [[ملل]] اروپا و [[آمریکای شمالی]] هستند. در چنین جوامعی، خصوصیات زیر جریان دارد: | کارخانهها، [[مال]] آن هاست، روزنامهها، سینماها و مراکز تولید فیلم، صنایع کشوری و نظامی، مال آنهاست. و بقیه [[ملّت]] نیز همگی برای این چند [[خانواده]] سوداگر کار میکنند و لذا عملاً هیچکس امکانی برای وصول به مرحله [[قدرت]] ندارد، نمونه این [[جوامع]]، [[ملل]] اروپا و [[آمریکای شمالی]] هستند. در چنین جوامعی، خصوصیات زیر جریان دارد: | ||
#[[شعار]] [[آزادی]] به صورت ظاهر در اوج خود است. | # [[شعار]] [[آزادی]] به صورت ظاهر در اوج خود است. | ||
#این شعار، در مرحله عمل به وسایل گوناگون، خنثی و بیتأثیر میشود تا [[ملت]]، این شعار را بدهند، ولی عملاً استفاده نکنند و برای این منظور شیوههای ذیل اتخاذ میشود: | # این شعار، در مرحله عمل به وسایل گوناگون، خنثی و بیتأثیر میشود تا [[ملت]]، این شعار را بدهند، ولی عملاً استفاده نکنند و برای این منظور شیوههای ذیل اتخاذ میشود: | ||
##شستشوی مغزی. مغز عمومی، با سینماها، رادیو و تلویزیون، مطبوعات و... شستشو داده میشود و غیر مستقیم و مستقیم به آنها خط میدهند. | ## شستشوی مغزی. مغز عمومی، با سینماها، رادیو و تلویزیون، مطبوعات و... شستشو داده میشود و غیر مستقیم و مستقیم به آنها خط میدهند. | ||
##[[زندگی]] قسطی. در چنین جوامعی براساس [[ربا]] مؤسسات پولی و غیره [[مردم]] را [[استثمار]] میکنند و مصرفی بار میآورند و با رایج ساختن “اقساط” مردم را مشغول زندگی قسطی میکنند، تا کسی [[فرصت]] پیدا نکند که برای مسائل [[جامعه]] و خویشتن [[فکری]] بکند. | ## [[زندگی]] قسطی. در چنین جوامعی براساس [[ربا]] مؤسسات پولی و غیره [[مردم]] را [[استثمار]] میکنند و مصرفی بار میآورند و با رایج ساختن “اقساط” مردم را مشغول زندگی قسطی میکنند، تا کسی [[فرصت]] پیدا نکند که برای مسائل [[جامعه]] و خویشتن [[فکری]] بکند. | ||
##دو قطبی کردن جامعه. در چنین جوامعی سوداگران با طرحها و نقشههای ماهرانه در جامعه دو جریان به ظاهر غیر هم و رقیب یکدیگر میسازند و با موضعگیریهای متفاوت در شرایط مختلف مردم را بدین وسیله کنترل میکنند. مانند [[حزب]] جمهوریخواه و حزب دموکرات در [[آمریکا]] و.... | ## دو قطبی کردن جامعه. در چنین جوامعی سوداگران با طرحها و نقشههای ماهرانه در جامعه دو جریان به ظاهر غیر هم و رقیب یکدیگر میسازند و با موضعگیریهای متفاوت در شرایط مختلف مردم را بدین وسیله کنترل میکنند. مانند [[حزب]] جمهوریخواه و حزب دموکرات در [[آمریکا]] و.... | ||
*'''استثمار [[انسان]]''': نتیجه [[اعمال]] این [[سیاست]] این است که “سود” اصالت پیدا میکند و باید انسان برای حصول بیشتر آن هر چه بیشتر مورد بهرهکشی و استثمار قرار گیرد. در [[نظام کمونیستی]] انسان مانند یک دیو وحشتناک [[اسیر]] و به زنجیر کشیده میشود و در [[نظام]] کاپیتالیستی لیبرالها از انسان مانند یک خر آسیاب، بارکشی میشود. این سرنوشت غمانگیز انسان در قرن بیستم است و آیا در این میان [[راه]] [[نجات]] و فلاحی نیست؟ [[منجی]] و [[هدایتگر]] و منذری وجود ندارد؟ {{متن حدیث|ألیس الصبح بقریب}}؟»<ref>[[ابوالفضل شکوری|شکوری، ابوالفضل]]، [[فقه سیاسی اسلام (کتاب)|فقه سیاسی اسلام]]، ص ۱۰۰.</ref> | * '''استثمار [[انسان]]''': نتیجه [[اعمال]] این [[سیاست]] این است که “سود” اصالت پیدا میکند و باید انسان برای حصول بیشتر آن هر چه بیشتر مورد بهرهکشی و استثمار قرار گیرد. در [[نظام کمونیستی]] انسان مانند یک دیو وحشتناک [[اسیر]] و به زنجیر کشیده میشود و در [[نظام]] کاپیتالیستی لیبرالها از انسان مانند یک خر آسیاب، بارکشی میشود. این سرنوشت غمانگیز انسان در قرن بیستم است و آیا در این میان [[راه]] [[نجات]] و فلاحی نیست؟ [[منجی]] و [[هدایتگر]] و منذری وجود ندارد؟ {{متن حدیث|ألیس الصبح بقریب}}؟»<ref>[[ابوالفضل شکوری|شکوری، ابوالفضل]]، [[فقه سیاسی اسلام (کتاب)|فقه سیاسی اسلام]]، ص ۱۰۰.</ref> | ||
==[[:رده:آثار فقه سیاسی|منبعشناسی جامع فقه سیاسی]]== | == [[:رده:آثار فقه سیاسی|منبعشناسی جامع فقه سیاسی]] == | ||
{{منبع جامع}} | {{منبع جامع}} | ||
* [[:رده:کتابشناسی کتابهای فقه سیاسی|کتابشناسی فقه سیاسی]]؛ | * [[:رده:کتابشناسی کتابهای فقه سیاسی|کتابشناسی فقه سیاسی]]؛ | ||
خط ۷۰: | خط ۶۴: | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده: | [[رده:پرسش]] | ||
[[رده:پرسمان فقه سیاسی]] | [[رده:پرسمان فقه سیاسی]] | ||
[[رده:(اا): پرسشهایی با ۱ پاسخ]] | [[رده:(اا): پرسشهایی با ۱ پاسخ]] | ||
[[رده:(اا): پرسشهای فقه سیاسی با ۱ پاسخ]] | [[رده:(اا): پرسشهای فقه سیاسی با ۱ پاسخ]] |