←یار پیامبر{{صل}}
خط ۱۰۸: | خط ۱۰۸: | ||
بعد از [[رحلت]] عبدالمطلب، ابوطالب بنابر [[وصیت]] [[پدر]]، فرزند برادرش را به [[خانه]] خود آورد و به همسرش، فاطمه بنت اسد فرمود: میدانی این [[عزیز]]، یادگار برادرم است؟ او نزد من از [[جان]] خودم و مالم عزیزتر است. به تو سفارش میکنم که کسی او را [[اذیت]] نکند. خوب از او نگهداری کن. فاطمه خندید و گفت: سفارش فرزندم محمد{{صل}} را به خودم میکنی؟ من او را از خودم و فرزندانم بیشتر دوست دارم<ref>بحارالانوار، ج۱۵، ص۳۸۳؛ مناقب آل ابیطالب، ج۲، ص۲۱۰.</ref>.<ref>[[حیدر مظفری ورسی|مظفری ورسی، حیدر]]، [[مادران چهارده معصوم (کتاب)|مادران چهارده معصوم]] ص ۷۸.</ref>. | بعد از [[رحلت]] عبدالمطلب، ابوطالب بنابر [[وصیت]] [[پدر]]، فرزند برادرش را به [[خانه]] خود آورد و به همسرش، فاطمه بنت اسد فرمود: میدانی این [[عزیز]]، یادگار برادرم است؟ او نزد من از [[جان]] خودم و مالم عزیزتر است. به تو سفارش میکنم که کسی او را [[اذیت]] نکند. خوب از او نگهداری کن. فاطمه خندید و گفت: سفارش فرزندم محمد{{صل}} را به خودم میکنی؟ من او را از خودم و فرزندانم بیشتر دوست دارم<ref>بحارالانوار، ج۱۵، ص۳۸۳؛ مناقب آل ابیطالب، ج۲، ص۲۱۰.</ref>.<ref>[[حیدر مظفری ورسی|مظفری ورسی، حیدر]]، [[مادران چهارده معصوم (کتاب)|مادران چهارده معصوم]] ص ۷۸.</ref>. | ||
== | ==یار [[پیامبر]]{{صل}}== | ||
به نوشته مؤرخان [[سرپرستی]] [[رسول خدا]] را بعد از [[عبدالمطلب]]، عموی ایشان، [[ابوطالب]] بر عهده گرفت و در این باره بیشترین تلاش را انجام داد. ابوطالب، مردی بزرگوار و در کمال [[ناداری]]، با مهابت بود. از [[علی]]{{ع}} [[روایت]] شده است که فرمود: "پدرم در حالی که [[فقیر]] بود به [[سیادت]] رسید و هیچ فقیری قبل از او به سیادت و [[برتری]] نرسید". | به نوشته مؤرخان [[سرپرستی]] [[رسول خدا]] را بعد از [[عبدالمطلب]]، عموی ایشان، [[ابوطالب]] بر عهده گرفت و در این باره بیشترین تلاش را انجام داد. ابوطالب، مردی بزرگوار و در کمال [[ناداری]]، با مهابت بود. از [[علی]]{{ع}} [[روایت]] شده است که فرمود: "پدرم در حالی که [[فقیر]] بود به [[سیادت]] رسید و هیچ فقیری قبل از او به سیادت و [[برتری]] نرسید". | ||