سیره سیاسی حضرت فاطمه در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۷۴: خط ۷۴:
[[سوید بن غفله]] می‌گوید: [[زنان]] [[مهاجران]] و [[انصار]]، سخنان آتشین دخت [[پیامبر گرامی]]{{صل}} را برای مردانشان بازگو کردند. سپس گروهی از سران مهاجران و انصار به حضور آن بزرگوار شرفیاب شدند و در پی پوزش‌خواهی برآمدند و گفتند: «ای [[بانوی بانوان]]! اگر [[ابوالحسن]] مسأله [[بیعت]] را پیش از آنکه ما با کسی پیمانی ببندیم، به ما پیشنهاد کرده بود، هرگز به سراغ دیگران نمی‌رفتیم». [[فاطمه]]{{س}} پاسخ داد: «از من دور شوید! عذرهای شما پذیرفته نیست. پس از این همه تقصیر، چه عذری برایتان باقی می‌ماند؟»<ref>طبرسی، احتجاج علی اهل اللجاج، ج۱، ص۱۰۹.</ref>.<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[درسنامه زندگانی و سیره حضرت زهرا (کتاب)|درسنامه زندگانی و سیره حضرت زهرا]]، ص ۱۲۸.</ref>
[[سوید بن غفله]] می‌گوید: [[زنان]] [[مهاجران]] و [[انصار]]، سخنان آتشین دخت [[پیامبر گرامی]]{{صل}} را برای مردانشان بازگو کردند. سپس گروهی از سران مهاجران و انصار به حضور آن بزرگوار شرفیاب شدند و در پی پوزش‌خواهی برآمدند و گفتند: «ای [[بانوی بانوان]]! اگر [[ابوالحسن]] مسأله [[بیعت]] را پیش از آنکه ما با کسی پیمانی ببندیم، به ما پیشنهاد کرده بود، هرگز به سراغ دیگران نمی‌رفتیم». [[فاطمه]]{{س}} پاسخ داد: «از من دور شوید! عذرهای شما پذیرفته نیست. پس از این همه تقصیر، چه عذری برایتان باقی می‌ماند؟»<ref>طبرسی، احتجاج علی اهل اللجاج، ج۱، ص۱۰۹.</ref>.<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[درسنامه زندگانی و سیره حضرت زهرا (کتاب)|درسنامه زندگانی و سیره حضرت زهرا]]، ص ۱۲۸.</ref>


===مبارزه منفی؛ با گریه‌های سوزناک===
===مبارزه با دشمن (سلاح گریه)===
{{همچنین|گریه های حضرت فاطمه}}
[[فاطمه زهرا]]{{س}} پس از پدر بزرگوارش چند ماه بیشتر زنده نبود و این مدت را با [[گریه]] و [[آه]] سپری کرد تا آنکه در زمره یکی از بسیار گریه‌کنندگان [[تاریخ]] درآمد و هیچ‌گاه خندان دیده نشد<ref>محمد بن سعد، طبقات الکبری، ج۲، بخش ۲، ص۸۴؛ احمد بن عبدالله الاصفهانی، حاشیة الأولیاء، ج۲، ص۴۳.</ref>. گریه‌های [[زهرا]] علل و انگیزه‌های گوناگون داشت که مهمترین آنها [[انحراف]] [[مسلمانان]] از [[راه راست]] و [[سقوط]] در وادی پر مخاطره ای بود که به [[اختلاف]] و فروپاشی تدریجی مسلمانان می‌انجامید. وی در دوران زندگانی پدر بزرگوارش [[شاهد]] گسترش [[رسالت]] [[خداوند]] بود و ارزشمندترین چیزهایش را برای [[پیروزی اسلام]] و [[استواری]] پایه‌های [[عدل و داد]] در سراسر [[گیتی]]، در طبق [[اخلاص]] نهاد. اما [[غصب خلافت]] و رخدادهای بعد، [[آمال]] و آرزوهایش را در هم کوبید و [[قلب]] پاکش را [[اندوهگین]] ساخت. بدین‌سان، اندوهی افزون بر [[حزن]] از دست دادن پدر بزرگوارش متحمل گشت.
[[فاطمه زهرا]]{{س}} پس از پدر بزرگوارش چند ماه بیشتر زنده نبود و این مدت را با [[گریه]] و [[آه]] سپری کرد تا آنکه در زمره یکی از بسیار گریه‌کنندگان [[تاریخ]] درآمد و هیچ‌گاه خندان دیده نشد<ref>محمد بن سعد، طبقات الکبری، ج۲، بخش ۲، ص۸۴؛ احمد بن عبدالله الاصفهانی، حاشیة الأولیاء، ج۲، ص۴۳.</ref>. گریه‌های [[زهرا]] علل و انگیزه‌های گوناگون داشت که مهمترین آنها [[انحراف]] [[مسلمانان]] از [[راه راست]] و [[سقوط]] در وادی پر مخاطره ای بود که به [[اختلاف]] و فروپاشی تدریجی مسلمانان می‌انجامید. وی در دوران زندگانی پدر بزرگوارش [[شاهد]] گسترش [[رسالت]] [[خداوند]] بود و ارزشمندترین چیزهایش را برای [[پیروزی اسلام]] و [[استواری]] پایه‌های [[عدل و داد]] در سراسر [[گیتی]]، در طبق [[اخلاص]] نهاد. اما [[غصب خلافت]] و رخدادهای بعد، [[آمال]] و آرزوهایش را در هم کوبید و [[قلب]] پاکش را [[اندوهگین]] ساخت. بدین‌سان، اندوهی افزون بر [[حزن]] از دست دادن پدر بزرگوارش متحمل گشت.


۲۱۷٬۶۰۶

ویرایش