←ریشههای اختلاف
جز (جایگزینی متن - '</div> <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">' به '</div>') |
|||
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
# '''[[دنیا خواهی]]:''' [[آیات قرآن]] تصریح میکند که [[دنیاطلبی]]، امتهایی مثل [[یهود]] و [[نصارا]] را حتی بعد از دست یافتن بر [[براهین]] آشکار و روشن به اختلاف کشانده است: {{متن قرآن|إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلَامُ وَمَا اخْتَلَفَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ إِلَّا مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ وَمَنْ يَكْفُرْ بِآيَاتِ اللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ سَرِيعُ الْحِسَابِ}}<ref>«بیگمان دین (راستین) نزد خداوند، اسلام است و اهل کتاب، اختلاف نیافتند مگر پس از آنکه به دانش دست یافتند، از سر افزونجویی که در میان ایشان بود و هر کس به آیات خداوند کفر ورزد (بداند که) خداوند حسابرس سریع است» سوره آل عمران، آیه ۱۹.</ref>. [[مفسران]] «[[بغی]]» را به معنای [[حسدورزی]] و [[ستیز]] با یکدیگر در [[طلب]] [[دنیا]] و گردن کشی در برابر [[حق]] دانستهاند<ref>شیخ طوسی، محمد بن حسن، التبیان، ج۲، ص۴۱۹؛ طبرسی، فضل بن حسن، جامعالبیان، ج۲، ص۴۵۹؛ طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج۲، ص۱۱۱.</ref>. [[مقاومت]] [[حاکمان]] [[ستمگری]] چون [[فرعون]] در برابر [[موسی]]{{ع}} و ایجاد [[تفرقه]] در میان [[مردم]]<ref>سوره قصص، آیه ۴.</ref>، [[اسلام]] نیاوردن گروه فراوانی از [[یهود]] و [[نصارا]] بهویژه دانشورانشان در برابر دعوتِ به [[حقّ]] [[پیامبر]]<ref>سوره بقره، آیه ۱۴۶.</ref> و تفرقه افکنیهای [[منافقان]] در ماجرای ساختن [[مسجد ضرار]]<ref>سوره توبه، آیه ۱۰۷.</ref> برای [[حفظ]] موقعیّت [[اجتماعی]] و [[انتقام]] از [[مسلمانان]] ریشه در [[دنیاخواهی]] آنان داشته است<ref>جامعالبیان، ج۱۲، ص۳۱ـ۳۳؛ مجمعالبیان، ج۵، ص۱۱۰. </ref>. | # '''[[دنیا خواهی]]:''' [[آیات قرآن]] تصریح میکند که [[دنیاطلبی]]، امتهایی مثل [[یهود]] و [[نصارا]] را حتی بعد از دست یافتن بر [[براهین]] آشکار و روشن به اختلاف کشانده است: {{متن قرآن|إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلَامُ وَمَا اخْتَلَفَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ إِلَّا مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ وَمَنْ يَكْفُرْ بِآيَاتِ اللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ سَرِيعُ الْحِسَابِ}}<ref>«بیگمان دین (راستین) نزد خداوند، اسلام است و اهل کتاب، اختلاف نیافتند مگر پس از آنکه به دانش دست یافتند، از سر افزونجویی که در میان ایشان بود و هر کس به آیات خداوند کفر ورزد (بداند که) خداوند حسابرس سریع است» سوره آل عمران، آیه ۱۹.</ref>. [[مفسران]] «[[بغی]]» را به معنای [[حسدورزی]] و [[ستیز]] با یکدیگر در [[طلب]] [[دنیا]] و گردن کشی در برابر [[حق]] دانستهاند<ref>شیخ طوسی، محمد بن حسن، التبیان، ج۲، ص۴۱۹؛ طبرسی، فضل بن حسن، جامعالبیان، ج۲، ص۴۵۹؛ طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج۲، ص۱۱۱.</ref>. [[مقاومت]] [[حاکمان]] [[ستمگری]] چون [[فرعون]] در برابر [[موسی]]{{ع}} و ایجاد [[تفرقه]] در میان [[مردم]]<ref>سوره قصص، آیه ۴.</ref>، [[اسلام]] نیاوردن گروه فراوانی از [[یهود]] و [[نصارا]] بهویژه دانشورانشان در برابر دعوتِ به [[حقّ]] [[پیامبر]]<ref>سوره بقره، آیه ۱۴۶.</ref> و تفرقه افکنیهای [[منافقان]] در ماجرای ساختن [[مسجد ضرار]]<ref>سوره توبه، آیه ۱۰۷.</ref> برای [[حفظ]] موقعیّت [[اجتماعی]] و [[انتقام]] از [[مسلمانان]] ریشه در [[دنیاخواهی]] آنان داشته است<ref>جامعالبیان، ج۱۲، ص۳۱ـ۳۳؛ مجمعالبیان، ج۵، ص۱۱۰. </ref>. | ||
# '''[[رذایل اخلاقی]]:''' این عامل منشأ بسیاری از [[اختلافات]] اجتماعی میان [[دینداران]] است. [[رذیلتهای اخلاقی]] چون [[خودخواهی]] و [[تحقیر]] دیگران در یهود و نصارا<ref>سوره بقره، آیه ۱۱۳.</ref> سبب اختلاف بین آنها گردید. از جمله مسائلی که سبب اختلاف در امر [[امامت]] گردید، رذیلۀ [[اخلاقی]] «[[حسد]]» است. با مراجعه به [[روایات]] ذیل آیۀ {{متن قرآن|أَمْ يَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلَى مَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ فَقَدْ آتَيْنَا آلَ إِبْرَاهِيمَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَآتَيْنَاهُمْ مُلْكًا عَظِيمًا}}<ref>«یا اینکه به مردم برای آنچه خداوند به آنان از بخشش خود داده است رشک میبرند؟ بیگمان ما به خاندان ابراهیم کتاب (آسمانی) و فرزانگی دادیم و به آنان فرمانروایی سترگی بخشیدیم» سوره نساء، آیه ۵۴.</ref> این [[حقیقت]] آشکار میگردد. در روایات متعددی که در منابع [[اهل تسنن]] و [[شیعه]] آمده است تصریح شده که منظور از "ناس" [[خاندان پیامبر]]{{صل}} است: از [[امام باقر]]{{ع}} در ذیل این [[آیه]] چنین [[نقل]] شده است که فرمود: "[[خداوند]] در [[خاندان ابراهیم]] [[پیامبران]] و [[انبیاء]] و [[پیشوایان]] قرار داد (سپس به یهود خطاب میکند) چگونه حاضرید در برابر آن اعتراف کنید، اما در باره [[آل محمد]]{{صل}} [[انکار]] مینمائید؟" و در [[روایت]] دیگری از [[امام صادق]]{{ع}} میخوانیم که درباره این [[آیه سؤال]] کردند فرمود: {{متن حدیث|نحن المحسودون}}، یعنی مائیم که مورد حسد [[دشمنان]] قرار گرفتهایم"<ref>تفسیر نمونه، ج۳، ص: ۴۲۲، البرهان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص: ۹۳.</ref>. در [[روایات]] زیادی [[مُلک]] را به [[مقام امامت]] و [[خلافت الهی]] و [[ملک عظیم]] را [[وجوب اطاعت]] معنا کردهاند<ref>مجلسی، بحار الانوار، جلد ۲۳، ص۲۹۰؛ صفار، بصائر الدرجات، ص۳۵ و ۵۰۹؛ کلینی، کافی، جلد ۱، ص۱۸۶.</ref>. با بررسی [[آیات]] مرتبط و روایات [[معصومان]]{{عم}} این نتیجه به دست میآید که ملک عظیم همان [[مقام]] [[وجوب]] [[طاعت]] است که [[خدای متعال]] به [[پیامبر]]{{صل}} و [[خاندان]] [[مطهر]] ایشان [[عطا]] نموده و [[حسادت]] به ملک عظیم، حسادت [[دشمنان اهل بیت]]{{عم}} به مقام امامت و خلافتی است که از سوی [[خدا]] به آن بزرگواران [[عنایت]] شده و انگیزههای مهم [[مخالفت]] با [[دستور پیامبر]]{{صل}} در مورد [[امامت]] و [[وصایت]] [[حضرت علی]]{{ع}} است. | # '''[[رذایل اخلاقی]]:''' این عامل منشأ بسیاری از [[اختلافات]] اجتماعی میان [[دینداران]] است. [[رذیلتهای اخلاقی]] چون [[خودخواهی]] و [[تحقیر]] دیگران در یهود و نصارا<ref>سوره بقره، آیه ۱۱۳.</ref> سبب اختلاف بین آنها گردید. از جمله مسائلی که سبب اختلاف در امر [[امامت]] گردید، رذیلۀ [[اخلاقی]] «[[حسد]]» است. با مراجعه به [[روایات]] ذیل آیۀ {{متن قرآن|أَمْ يَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلَى مَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ فَقَدْ آتَيْنَا آلَ إِبْرَاهِيمَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَآتَيْنَاهُمْ مُلْكًا عَظِيمًا}}<ref>«یا اینکه به مردم برای آنچه خداوند به آنان از بخشش خود داده است رشک میبرند؟ بیگمان ما به خاندان ابراهیم کتاب (آسمانی) و فرزانگی دادیم و به آنان فرمانروایی سترگی بخشیدیم» سوره نساء، آیه ۵۴.</ref> این [[حقیقت]] آشکار میگردد. در روایات متعددی که در منابع [[اهل تسنن]] و [[شیعه]] آمده است تصریح شده که منظور از "ناس" [[خاندان پیامبر]]{{صل}} است: از [[امام باقر]]{{ع}} در ذیل این [[آیه]] چنین [[نقل]] شده است که فرمود: "[[خداوند]] در [[خاندان ابراهیم]] [[پیامبران]] و [[انبیاء]] و [[پیشوایان]] قرار داد (سپس به یهود خطاب میکند) چگونه حاضرید در برابر آن اعتراف کنید، اما در باره [[آل محمد]]{{صل}} [[انکار]] مینمائید؟" و در [[روایت]] دیگری از [[امام صادق]]{{ع}} میخوانیم که درباره این [[آیه سؤال]] کردند فرمود: {{متن حدیث|نحن المحسودون}}، یعنی مائیم که مورد حسد [[دشمنان]] قرار گرفتهایم"<ref>تفسیر نمونه، ج۳، ص: ۴۲۲، البرهان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص: ۹۳.</ref>. در [[روایات]] زیادی [[مُلک]] را به [[مقام امامت]] و [[خلافت الهی]] و [[ملک عظیم]] را [[وجوب اطاعت]] معنا کردهاند<ref>مجلسی، بحار الانوار، جلد ۲۳، ص۲۹۰؛ صفار، بصائر الدرجات، ص۳۵ و ۵۰۹؛ کلینی، کافی، جلد ۱، ص۱۸۶.</ref>. با بررسی [[آیات]] مرتبط و روایات [[معصومان]]{{عم}} این نتیجه به دست میآید که ملک عظیم همان [[مقام]] [[وجوب]] [[طاعت]] است که [[خدای متعال]] به [[پیامبر]]{{صل}} و [[خاندان]] [[مطهر]] ایشان [[عطا]] نموده و [[حسادت]] به ملک عظیم، حسادت [[دشمنان اهل بیت]]{{عم}} به مقام امامت و خلافتی است که از سوی [[خدا]] به آن بزرگواران [[عنایت]] شده و انگیزههای مهم [[مخالفت]] با [[دستور پیامبر]]{{صل}} در مورد [[امامت]] و [[وصایت]] [[حضرت علی]]{{ع}} است. | ||
# '''[[تفسیر]] ناصواب آیات:''' [[قرآن]]، آیات خود را به دو دسته [[محکم و متشابه]] تقسیم و اعلام کرده است [[بیماردلان]] به قصد فتنهاندازی به [[آیات متشابه]] آن تمسّک میکنند: هُوَ | # '''[[تفسیر]] ناصواب آیات:''' [[قرآن]]، آیات خود را به دو دسته [[محکم و متشابه]] تقسیم و اعلام کرده است [[بیماردلان]] به قصد فتنهاندازی به [[آیات متشابه]] آن تمسّک میکنند: {{متن قرآن|هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاء الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاء تَأْوِيلِهِ وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلاَّ اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا وَمَا يَذَّكَّرُ إِلاَّ أُوْلُواْ الأَلْبَابِ}}<ref>«اوست که این کتاب را بر تو فرو فرستاد؛ برخی از آن، آیات «محکم» (/ استوار/ یک رویه) اند، که بنیاد این کتاباند و برخی دیگر (آیات) «متشابه» (/ چند رویه) اند؛ اما آنهایی که در دل کژی دارند، از سر آشوب و تأویل جویی، از آیات متشابه آن، پیروی میکنند در حالی که تأویل آن را جز خداوند نمیداند و استواران در دانش، میگویند: ما بدان ایمان داریم، تمام آن از نزد پروردگار ماست و جز خردمندان، کسی در یاد نمیگیرد» سوره آل عمران، آیه ۷.</ref>. به [[گواهی]] [[تاریخ]]، پیدایش همه یا بسیاری از فرقههای [[فقهی]] و [[کلامی]] میان [[مسلمانان]] چون: [[خوارج]]، مصوّبه، مشبّهه، مجبّره، صوفیّه و... بر اثر استناد به آیات متشابه و [[سوء]] برداشت ازاین دسته آیات بوده است<ref>الکافی، ج۱، ص۲۶۷؛ تفسیر صحیح آیات مشکله، ص۳۱۳.</ref>؛ چنانکه خوارج با برداشت نادرست از [[آیه]] {{متن قرآن|إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ}}<ref>«داوری جز با خداوند نیست» سوره انعام، آیه ۵۷.</ref> و مشبّهه با تفسیر ناصواب آیاتی چون {{متن قرآن|وَيَبْقَى وَجْهُ رَبِّكَ ذُو الْجَلَالِ وَالْإِكْرَامِ}}<ref>«و (تنها) ذات بشکوه و کرامند پروردگارت ماندگار است» سوره الرحمن، آیه ۲۷.</ref>، {{متن قرآن|الرَّحْمَنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوَى}}<ref>«(خداوند) بخشنده بر اورنگ (فرمانفرمایی جهان) استیلا دارد» سوره طه، آیه ۵.</ref> و... با [[جسمانی]] دانستن [[خداوند]]، زمینه [[تفرقه]] را میان مسلمانان پدید آوردند<ref>الملل والنحل، سبحانی، ج۱، ص۵۵ـ۵۹.</ref>. | ||
# '''[[شیطان]]:''' [[شیطان]] نقش مؤثری در بسیاری از تفرقهها و ستیزها، با دخالت مستقیم و غیرمستقیم خود دارد. چنانکه از نگاه [[قرآن]]، [[شیطان]] از رهگذر شرابخواری و قمار درصدد ایجاد [[دشمنی]] میان [[مردم]] است: {{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ الشَّيْطَانُ أَنْ يُوقِعَ بَيْنَكُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاءَ فِي الْخَمْرِ وَالْمَيْسِرِ وَيَصُدَّكُمْ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَعَنِ الصَّلَاةِ فَهَلْ أَنْتُمْ مُنْتَهُونَ}}<ref>«شیطان، تنها بر آن است تا با شراب و قمار میان شما دشمنی و کینه افکند و از یاد خداوند و از نماز بازتان دارد؛ اکنون آیا دست میکشید؟» سوره مائده، آیه ۹۱.</ref>. [[حضرت یوسف]]{{ع}} شکاف ایجاد شده میان خود و برادرانش را به [[شیطان]] نسبت داده است: {{متن قرآن|وَرَفَعَ أَبَوَيْهِ عَلَى الْعَرْشِ وَخَرُّوا لَهُ سُجَّدًا وَقَالَ يَا أَبَتِ هَذَا تَأْوِيلُ رُؤْيَايَ مِنْ قَبْلُ قَدْ جَعَلَهَا رَبِّي حَقًّا وَقَدْ أَحْسَنَ بِي إِذْ أَخْرَجَنِي مِنَ السِّجْنِ وَجَاءَ بِكُمْ مِنَ الْبَدْوِ مِنْ بَعْدِ أَنْ نَزَغَ الشَّيْطَانُ بَيْنِي وَبَيْنَ إِخْوَتِي إِنَّ رَبِّي لَطِيفٌ لِمَا يَشَاءُ إِنَّهُ هُوَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ}}<ref>«و پدر و مادر خود را بر اورنگ (خویش) فرا برد و همه برای او به فروتنی در افتادند و گفت: پدر جان! این تعبیر خواب پیشین من است که خداوند آن را درست گردانید و بیگمان به من نیکی فرمود هنگامی که مرا از زندان بیرون آورد و شما را پس از آنکه شیطان میان من و برادرانم را خراب کرده بود از بیابان (نزد من) آورد؛ به راستی پروردگارم در آنچه بخواهد، نازکبین است؛ همانا اوست که دانای فرزانه است» سوره یوسف، آیه ۱۰۰.</ref>. | # '''[[شیطان]]:''' [[شیطان]] نقش مؤثری در بسیاری از تفرقهها و ستیزها، با دخالت مستقیم و غیرمستقیم خود دارد. چنانکه از نگاه [[قرآن]]، [[شیطان]] از رهگذر شرابخواری و قمار درصدد ایجاد [[دشمنی]] میان [[مردم]] است: {{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ الشَّيْطَانُ أَنْ يُوقِعَ بَيْنَكُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاءَ فِي الْخَمْرِ وَالْمَيْسِرِ وَيَصُدَّكُمْ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَعَنِ الصَّلَاةِ فَهَلْ أَنْتُمْ مُنْتَهُونَ}}<ref>«شیطان، تنها بر آن است تا با شراب و قمار میان شما دشمنی و کینه افکند و از یاد خداوند و از نماز بازتان دارد؛ اکنون آیا دست میکشید؟» سوره مائده، آیه ۹۱.</ref>. [[حضرت یوسف]]{{ع}} شکاف ایجاد شده میان خود و برادرانش را به [[شیطان]] نسبت داده است: {{متن قرآن|وَرَفَعَ أَبَوَيْهِ عَلَى الْعَرْشِ وَخَرُّوا لَهُ سُجَّدًا وَقَالَ يَا أَبَتِ هَذَا تَأْوِيلُ رُؤْيَايَ مِنْ قَبْلُ قَدْ جَعَلَهَا رَبِّي حَقًّا وَقَدْ أَحْسَنَ بِي إِذْ أَخْرَجَنِي مِنَ السِّجْنِ وَجَاءَ بِكُمْ مِنَ الْبَدْوِ مِنْ بَعْدِ أَنْ نَزَغَ الشَّيْطَانُ بَيْنِي وَبَيْنَ إِخْوَتِي إِنَّ رَبِّي لَطِيفٌ لِمَا يَشَاءُ إِنَّهُ هُوَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ}}<ref>«و پدر و مادر خود را بر اورنگ (خویش) فرا برد و همه برای او به فروتنی در افتادند و گفت: پدر جان! این تعبیر خواب پیشین من است که خداوند آن را درست گردانید و بیگمان به من نیکی فرمود هنگامی که مرا از زندان بیرون آورد و شما را پس از آنکه شیطان میان من و برادرانم را خراب کرده بود از بیابان (نزد من) آورد؛ به راستی پروردگارم در آنچه بخواهد، نازکبین است؛ همانا اوست که دانای فرزانه است» سوره یوسف، آیه ۱۰۰.</ref>. | ||
# '''[[تفرقه]] افکنان:''' کنار هم قرار گرفتن دو گروه از [[مسلمانان]] [[مهاجر]] و [[انصار]] و [[حضور]] [[اهل کتاب]] به ویژه [[یهود]] در [[مدینه]]، سبب پیدایش پدیدۀ [[نفاق]] گردید. این مسئله زمینه تفرقه و اختلاف را میانشان تشدید میکرد و سبب شد که [[پیامبر]]{{صل}} در بدو وردشان به مدینه میان مسلمانان [[عقد برادری]] و با اهل کتاب[[پیمان]] عدم دخالت در امور [[مسلمین]] ببندد<ref>مکاتیب الرسول، ج۳، ص۶ـ۵۶؛ السیرة النبویه، ابنکثیر، ج۲، ص۱۵۲ـ۱۵۸؛ ینابیعالمودّه، ج۲، ص۲۸۹ و ج۱، ص۱۷۸ ـ۱۷۹.</ref>. با این حال، گاهی [[آتش فتنه]] و اختلاف میان آنان چنان شعلهور میشد که [[حضرت]] [[مسجد]] را ترک میکرد<ref>مانند ماجرای افک و تهمت زدن به یکدیگر، که مشاجره لفظی میان اوس و خزرج در حضور پیامبر بالا گرفت، المیزان، ج۱۵، ص۹۹؛ السیرة النبویه، ابنهشام، ج۳، ص۳۰۰ـ۳۰۱.</ref>. [[منافقان]] که به رغم دشمنی [[باطنی]] در صف مسلمانان حضور داشتند، از هیچ کوششی برای [[تضعیف]] روحیّه مسلمانان و ایجاد تفرقه میان آنان کوتاهی نمیکردند. فعالیتهای تفرقه افکنانۀ آنان عبارت است از: عدم حضور در [[جنگها]] و ایجاد شکاف بین صفوف مسلمین<ref>سوره احزاب، آیه ۱۳، سوره توبه، آیه ۴۲.</ref>، رها کردن [[جنگ]] به بهانههای واهی<ref>سوره توبه، آیه ۴۸، سوره احزاب، آیه ۱۲.</ref>، [[اهانت]] به پیامبر{{صل}} و برخی [[مهاجران]] توسط سردسته [[منافقان]] [[عبدالله بن ابی]]<ref>سوره منافقون، آیه ۸.</ref>، ساخت [[مسجد ضرار]]<ref>سوره توبه، آیه ۱۰۷.</ref> به قصد زیانرسانی به [[همبستگی]] و [[اجتماع]] [[مسلمانان]]<ref>جامع البیان، مج۷، ج۱۱، ص۳۲ـ۳۳؛ مجمع البیان، ج۵، ص۱۰۹ـ۱۱۰.</ref>. [[یهود]] نیز در کنار منافقان و گاه با همدستی آنان، هماره پراکندن صفوف متّحد مسلمانان را پیمیگرفتند<ref>سوره آل عمران، آیه ۷۲.</ref>.<ref>ر.ک: نصیری، علی، مقاله «اختلاف»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۲.</ref>[[شیطان]]<ref>هلالی، سلیم بن قیس، اسرار آل محمد، ص۲۱۹-۲۲۰. </ref> و [[تفرقه]] افکنی [[منافقین]]<ref>جوهری، ابوبکر، السقیفه و الفدک، ص۷۷-۸۳؛ بحار، ج ۲۸ ص۸۵ و۸۹.</ref> در جریان [[سقیفه]] و حوادث پیش از آن، نقش مهمی در مسئله [[انحراف]] و اختلاف [[امامت]] و [[ولایت امیر المؤمنین]]{{ع}} بعد از [[پیامبر]]{{صل}} داشتند<ref>ر.ک: نصیری، علی، مقاله «اختلاف»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۲.</ref>. | # '''[[تفرقه]] افکنان:''' کنار هم قرار گرفتن دو گروه از [[مسلمانان]] [[مهاجر]] و [[انصار]] و [[حضور]] [[اهل کتاب]] به ویژه [[یهود]] در [[مدینه]]، سبب پیدایش پدیدۀ [[نفاق]] گردید. این مسئله زمینه تفرقه و اختلاف را میانشان تشدید میکرد و سبب شد که [[پیامبر]]{{صل}} در بدو وردشان به مدینه میان مسلمانان [[عقد برادری]] و با اهل کتاب[[پیمان]] عدم دخالت در امور [[مسلمین]] ببندد<ref>مکاتیب الرسول، ج۳، ص۶ـ۵۶؛ السیرة النبویه، ابنکثیر، ج۲، ص۱۵۲ـ۱۵۸؛ ینابیعالمودّه، ج۲، ص۲۸۹ و ج۱، ص۱۷۸ ـ۱۷۹.</ref>. با این حال، گاهی [[آتش فتنه]] و اختلاف میان آنان چنان شعلهور میشد که [[حضرت]] [[مسجد]] را ترک میکرد<ref>مانند ماجرای افک و تهمت زدن به یکدیگر، که مشاجره لفظی میان اوس و خزرج در حضور پیامبر بالا گرفت، المیزان، ج۱۵، ص۹۹؛ السیرة النبویه، ابنهشام، ج۳، ص۳۰۰ـ۳۰۱.</ref>. [[منافقان]] که به رغم دشمنی [[باطنی]] در صف مسلمانان حضور داشتند، از هیچ کوششی برای [[تضعیف]] روحیّه مسلمانان و ایجاد تفرقه میان آنان کوتاهی نمیکردند. فعالیتهای تفرقه افکنانۀ آنان عبارت است از: عدم حضور در [[جنگها]] و ایجاد شکاف بین صفوف مسلمین<ref>سوره احزاب، آیه ۱۳، سوره توبه، آیه ۴۲.</ref>، رها کردن [[جنگ]] به بهانههای واهی<ref>سوره توبه، آیه ۴۸، سوره احزاب، آیه ۱۲.</ref>، [[اهانت]] به پیامبر{{صل}} و برخی [[مهاجران]] توسط سردسته [[منافقان]] [[عبدالله بن ابی]]<ref>سوره منافقون، آیه ۸.</ref>، ساخت [[مسجد ضرار]]<ref>سوره توبه، آیه ۱۰۷.</ref> به قصد زیانرسانی به [[همبستگی]] و [[اجتماع]] [[مسلمانان]]<ref>جامع البیان، مج۷، ج۱۱، ص۳۲ـ۳۳؛ مجمع البیان، ج۵، ص۱۰۹ـ۱۱۰.</ref>. [[یهود]] نیز در کنار منافقان و گاه با همدستی آنان، هماره پراکندن صفوف متّحد مسلمانان را پیمیگرفتند<ref>سوره آل عمران، آیه ۷۲.</ref>.<ref>ر.ک: نصیری، علی، مقاله «اختلاف»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۲.</ref>[[شیطان]]<ref>هلالی، سلیم بن قیس، اسرار آل محمد، ص۲۱۹-۲۲۰. </ref> و [[تفرقه]] افکنی [[منافقین]]<ref>جوهری، ابوبکر، السقیفه و الفدک، ص۷۷-۸۳؛ بحار، ج ۲۸ ص۸۵ و۸۹.</ref> در جریان [[سقیفه]] و حوادث پیش از آن، نقش مهمی در مسئله [[انحراف]] و اختلاف [[امامت]] و [[ولایت امیر المؤمنین]]{{ع}} بعد از [[پیامبر]]{{صل}} داشتند<ref>ر.ک: نصیری، علی، مقاله «اختلاف»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۲.</ref>. |