←جستارهای وابسته
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-==منابع== +== منابع ==)) |
|||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
*آری! تخلیه [[جان]] از ناشایستها و آرایش آن به شایستهها، جز از راه تحصیل [[ایمان]] قلبی ممکن نیست؛ امّا چون این دو با هم در [[جان]] کسی پیدا شود، هریک بهخوبی به [[انجام وظیفه]] خود پرداخته [[آدمی]] را از تمامی شیطانهای جنّی و انسی حفظ مینماید. | *آری! تخلیه [[جان]] از ناشایستها و آرایش آن به شایستهها، جز از راه تحصیل [[ایمان]] قلبی ممکن نیست؛ امّا چون این دو با هم در [[جان]] کسی پیدا شود، هریک بهخوبی به [[انجام وظیفه]] خود پرداخته [[آدمی]] را از تمامی شیطانهای جنّی و انسی حفظ مینماید. | ||
*در پایان، تنها اشاره میکنیم که [[قناعت]] از کلیدهای اصلی گشودن درب ایمان قلبی است، که از طریق آن میتوان به [[تهذیب نفس]] پرداخت. ما پس از این، توضیحی بیشتر در این زمینه ارائه خواهیم داد<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۲۸۷.</ref>. | *در پایان، تنها اشاره میکنیم که [[قناعت]] از کلیدهای اصلی گشودن درب ایمان قلبی است، که از طریق آن میتوان به [[تهذیب نفس]] پرداخت. ما پس از این، توضیحی بیشتر در این زمینه ارائه خواهیم داد<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۲۸۷.</ref>. | ||
==عوامل [[قناعت]]== | |||
از آنجا که قناعت را میتوان زیر مجموعه [[زهد]] دانست، عوامل زهد بر قناعت نیز تأثیر میگذارد؛ زیرا قناعت در مقابل [[حرص]] قرار میگیرد و حرص از شاخههای [[حب دنیا]] است که با زهد و [[پارسایی]] منافات دارد. اینک به مواردی که میتوان با [[کلام]] [[حضرت]] بر آن تأکید کرد، اشاره میکنیم و [[آثار قناعت]] را که میتواند عامل مهم [[برگزیدن]] این [[سجیه]] [[اخلاقی]] باشد، در مباحث مربوط به آن یادآور میشویم. | |||
===[[عقل]] و [[دانایی]]=== | |||
عقل، عامل مهمی در [[گزینش]] قناعت است. حضرت فرمود: {{متن حدیث|مَنْ عَقَلَ قَنِعَ}}<ref>آمدی، عبدالواحد، غررالحکم، شرح خوانساری، ج۵، ص۱۵۰.</ref>؛ «آنکه [[خردورزی]] دارد، قناعت پیشه میکند». عقل قناعت را به علت آثار [[ارزشمند]] آن و برجسته شدن نفس و [[بینیازی]] آن از غیر و [[قدرت]] یافتن درون [[آدمی]] برای [[تحمل]] کمبودها و [[صبر]] بر آنها، بر میگزیند و آن را به [[سود]] شخص میداند و گرچه در ظاهر، از امکانات ظاهری استفاده کمتری میکند، به جهت [[عاقبت]] آن، مورد پذیرش عقل است. هر اندازه سطح [[دانش]] شخص به [[جهان]]، نفس و غیر آن بیشتر شود و با عمق بیشتری به مسائل [[انسانی]] توجه کند، در پذیرش [[صفات پسندیده]] انسانی [[آمادگی]] بیشتری مییابد. حضرت میفرماید: {{متن حدیث|يَنْبَغِي لِمَنْ عَرَفَ نَفْسَهُ أَنْ يَلْزَمَ الْقَنَاعَةَ وَ الْعِفَّةَ}}<ref>آمدی، عبدالواحد، غررالحکم، شرح خوانساری، ج۶، ص۴۴۱.</ref>؛ «آنکه خود را [[شناخت]]، سزاوار است با قناعت و [[عفت]] همراه باشد». [[درک]] [[عظمت]] نفس و تعلق آن با [[عالم ملکوت]]، بینیازی و [[بیرغبتی]] به [[امور دنیا]] را در پی دارد. حرص و عدم قناعت، [[ذلت نفس]] است که برای [[عاقل]] پذیرفتنی نیست<ref>آمدی، عبدالواحد، غررالحکم، شرح خوانساری، ج۴، ص۳۵۱ و ج۱، ص۱۶۳.</ref>. نفس با [[عزت]] سازگار است که در پرتو قناعت حاصل میشود؛ بنابراین، عامل مهم قناعت، [[شناخت نفس]]، [[دنیا]]، [[آخرت]] و [[آفریدگار]] [[یکتا]] است که در بحث زهد به تأثیر آنها اشاره شد.<ref>[[مجید رضایی|رضایی، مجید]]، [[زهد و قناعت (مقاله)| مقاله «زهد و قناعت»]]، [[دانشنامه امام علی ج۷ (کتاب)|دانشنامه امام علی]]، ج۷، ص ۱۷۶.</ref> | |||
===[[عفیف]] بودن نفس=== | |||
عفیف کسی است که عقل او بر خواستههایش [[نظارت]] میکند و استفاده او را از مشتهیات و منهیات [[متعادل]] میسازد. [[عفیف]] مراقب است که در دام شَرَه و [[بیباکی]] در بهرهمندی از [[لذایذ]] قرار نگیرد و در بهرهمندی از حداقلهای لازم [[زندگی]] نیز [[تفریط]] نکند و [[خمود]] او را نگیرد. عفیف، فرشتهخو و [[ارزش]] او در رتبه [[مجاهدان]] [[شهید]] است<ref>نهج البلاغه، حکمت ۴۷۴، ص۵۵۹.</ref>. عفیف بر انجام امری توانا است؛ ولی خودداری میکند و افسار نفس در کف او قرار دارد. تحقق چنین صفتی، [[قناعت]] را پدید میآورد. فرمود: {{متن حدیث|ثَمَرَةُ الْعِفَّةِ الْقَنَاعَةُ}}<ref>آمدی، عبدالواحد، غررالحکم، شرح خوانساری، ج۳، ص۳۳۱.</ref>؛ «نتیجه [[عفت]]، قناعت است».<ref>[[مجید رضایی|رضایی، مجید]]، [[زهد و قناعت (مقاله)| مقاله «زهد و قناعت»]]، [[دانشنامه امام علی ج۷ (کتاب)|دانشنامه امام علی]]، ج۷، ص ۱۷۷.</ref> | |||
===فراوانی [[یاد مرگ]] و [[آخرت]]=== | |||
آنکه [[معاد]] را پیش چشم دارد و به [[عاقبت]] و حساب و کتاب مینگرد، در استفاده از مواهب [[دنیا]] به مقدار کم قناعت میکند. [[امام]] فرمود: {{متن حدیث|وَ مَنْ أَكْثَرَ مِنْ ذِكْرِ الْمَوْتِ رَضِيَ مِنَ الدُّنْيَا بِالْيَسِيرِ}}<ref>نهج البلاغه، حکمت ۳۴۹.</ref>؛ «هر کس فراوان به یاد مرگ باشد، به مقدار کم از دنیا [[راضی]] میشود». | |||
یاد مرگ، نابودکننده خوشیها و [[لذتها]] است، [[حب دنیا]] را میزداید، [[آدمی]] را به [[کفاف]] و [[عفاف]] میخواند، بهرهبرداری گزاف از [[نعمتها]] را محدود میکند و [[دلخوشی]] [[انسان]] را به غیر دنیا متوجه میسازد. در کنار این عوامل اصلی و ریشهای میتوان به عوامل فرعی نیز توجه کرد. [[رفتار]] قناعتآمیز [[حاکمان]] [[صالح]]، در ایجاد و گسترش [[روحیه]] قناعت در [[جامعه]]، نقش اساسی دارد؛ زیرا جامعه به [[رهبر]] خود مینگرد. [[حضرت]] فرمود: | |||
برای هر [[پیروی]]، امامی است که به او [[اقتدا]] میکند و با [[نور]] [[علم]] او روشن میشود و پیشوای شما از دنیای خود به دو [[جامه]] فرسوده و دو قرص نان خوردنی بسنده کرده است و شما بر آن توانا نیستید؛ ولی مرا به [[پارسایی]] و [[کوشش]] و [[پاکدامنی]] و [[درستی]] [[یاری]] کنید<ref>نهج البلاغه، نامه ۴۵، ح۴۱۷.</ref>.<ref>[[مجید رضایی|رضایی، مجید]]، [[زهد و قناعت (مقاله)| مقاله «زهد و قناعت»]]، [[دانشنامه امام علی ج۷ (کتاب)|دانشنامه امام علی]]، ج۷، ص ۱۷۷.</ref> | |||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == |