عایشه در علوم قرآنی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴: خط ۴:


==مقدمه==
==مقدمه==
[[عادل نویهض]]، [[عایشه دختر ابو بکر]]<ref>ابن سعد تولد عائشه را به نقل از خود وی سال چهارم بعثت و وفاتش را سال ۵۸ ق، و عادل نویهض نیز تولدش را نه سال قبل از هجرت و وفاتش را ۵۸ ق ذکر کرده است (ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۷۹ و ۸۰؛ نویهض، معجم المفسرین، ج۱، ص۲۵۱).</ref> و [[همسر رسول خدا]]{{صل}} را نیز از [[مفسران]] به شمار آورده و از وی با [[وصف]] [[داناترین]] [[زنان]] [[مسلمان]] به [[فقه]]، [[تفسیر]]، [[شعر]]، [[احادیث]] [[عرب]]، [[اخبار]] [[تاریخ]] و انساب یاد کرده است<ref>نویهض، معجم المفسرین، ج۱، ص۲۵۱.</ref>
"عادل نویهض"، [[عایشه دختر ابو بکر]]<ref>ابن سعد تولد عائشه را به نقل از خود وی سال چهارم بعثت و وفاتش را سال ۵۸ ق، و عادل نویهض نیز تولدش را نه سال قبل از هجرت و وفاتش را ۵۸ ق ذکر کرده است (ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۷۹ و ۸۰؛ نویهض، معجم المفسرین، ج۱، ص۲۵۱).</ref> و [[همسر رسول خدا]]{{صل}} را از [[مفسران]] به شمار آورده و از وی با [[وصف]] [[داناترین]] [[زنان]] [[مسلمان]] به [[فقه]]، [[تفسیر]]، [[شعر]]، [[احادیث]] [[عرب]]، [[اخبار]] [[تاریخ]] و انساب یاد کرده است<ref>نویهض، معجم المفسرین، ج۱، ص۲۵۱.</ref>.


درخور ذکر است که توصیف فوق طبق دیدگاه [[اهل تسنن]] است و دلیل قابل اعتنایی برای آن وجود ندارد؛ اما [[شیعه]] باتوجه به [[آیات]] و [[روایات]] فراوان، [[فاطمه]] - [[دختر رسول خدا]]{{صل}} - را [[برترین]] و داناترین زنان مسلمان بلکه برترین زنان [[جهان]] از آغاز تا پایان می‌داند و در میان [[همسران پیامبر]]{{صل}} نیز به [[برتری]] [[حضرت خدیجه]] [[اعتقاد]] دارد.
درخور ذکر است که توصیف فوق طبق دیدگاه [[اهل تسنن]] است و دلیل قابل اعتنایی برای آن وجود ندارد؛ اما [[شیعه]] باتوجه به [[آیات]] و [[روایات]] فراوان، [[فاطمه]] ـ [[دختر رسول خدا]]{{صل}} ـ را [[برترین]] و داناترین زنان مسلمان بلکه برترین زنان [[جهان]] از آغاز تا پایان می‌داند و در میان [[همسران پیامبر]]{{صل}} نیز به [[برتری]] [[حضرت خدیجه]] [[اعتقاد]] دارد.


یکی از [[دلایل]] شیعه بر برترین بودن فاطمه{{س}} وصف {{متن حدیث|سَيِّدَةُ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ}} است که برحسب [[روایات شیعه]] و [[سنی]]، [[رسول خدا]]{{صل}} آن را برای آن [[حضرت]] بیان فرموده است؛ برای نمونه:
یکی از [[دلایل]] شیعه بر برترین بودن فاطمه{{س}} وصف {{متن حدیث|سَيِّدَةُ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ}} است که برحسب [[روایات شیعه]] و [[سنی]]، [[رسول خدا]]{{صل}} آن را برای آن حضرت بیان فرموده است؛ برای نمونه:


[[حاکم نیشابوری]] با [[سند صحیح]] از [[عائشه]] [[روایت]] کرده که [[پیامبر]]{{صل}} در آن بیماری‌ای که در اثر آن از [[دنیا]] رفت، فرمود: {{متن حدیث|یَا فَاطِمَةُ! أَلا تَرْضِينَ أَنْ تَكُونَ سَيِّدَةَ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ، وَ سَيِّدَةَ نِسَاءِ هَذِهِ الاُمَّةِ وَ سَيِّدَةَ نِسَاءِ الْمُوْمِنينَ}} <ref>المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۱۵۶.</ref>
[[حاکم نیشابوری]] با [[سند صحیح]] از [[عائشه]] [[روایت]] کرده که [[پیامبر]]{{صل}} در آن بیماری‌ای که در اثر آن از [[دنیا]] رفت، فرمود: {{متن حدیث|یَا فَاطِمَةُ! أَلا تَرْضِينَ أَنْ تَكُونَ سَيِّدَةَ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ، وَ سَيِّدَةَ نِسَاءِ هَذِهِ الاُمَّةِ وَ سَيِّدَةَ نِسَاءِ الْمُوْمِنينَ}} <ref>المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۱۵۶.</ref>


[[صدوق]] با سند خویش ضمن روایتی طولانی آورده که وقتی رسول خدا{{صل}} وصف {{متن حدیث|سَيِّدَةُ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ}} را در مورد دخترش فاطمه به کار برد، گفتند: ای رسول خدا، آیا وی [[سید]] زن‌های عصر خویش است‌؟ پیامبر فرمود: {{متن حدیث|ذَاكَ لِمَرْيَمَ بِنْتِ عِمْرَانَ فَأَمَّا ابْنَتِي فَاطِمَةُ فَهِيَ سَيِّدَةُ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ مِنَ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ}}<ref>الأمالی، ص۵۷۵، ح۷۸۷، مجلس ۷۳، ح۱۸.</ref>؛ این وصف (سید [[بانوان]] [[زمان]] خویش بودن) برای [[مریم دختر عمران]] است، ولی دخترم [[فاطمه]]، [[سید]] [[بانوان]] جهانیان از پیشینیان و پسینیان است» <ref>برای [[آگاهی]] از سایر [[روایات]] بیانگر این [[وصف]] برای آن [[حضرت]] ر.ک: [[عمر]] بن شاهین، [[فضائل]] [[سیدة النساء]]، ص۲۵؛ [[نسائی]]، السنن الکبری، ج۴، ص۲۵۲، ج۵، ص۱۴۷؛ ابن ابی [[شیبة]]، [[المصنف]]، ج۷، ص۵۲۷؛ - [[طیالسی]]، [[مسند]]، ص۱۹۷؛ [[کلینی]]، اصول [[الکافی]]، ج۱، ص۴۵۹؛ [[نیشابوری]]، [[روضة الواعظین]]، ج۱، ص۱۰۰؛ [[صدوق]]، [[معانی الاخبار]]، ص۱۰۷؛ همو، [[کمال الدین]]، ص۲۵۷، ۲۶۰؛ همو؛ [[من لا یحضره الفقیه]]، ج۴، ص۱۷۹، ح۵۴۰۴ و ص۴۲۰، ح۵۹۱۹؛ همو، الأمالی، ص۲۸، ح۳/۴۵، ص۱۱۲، ح۹/۸۹ و ص۱۷۵، ح۲/۱۷۸ و ص۱۸۸، ح۸/۱۹۷ و ص۲۵۹، ح۱/۲۷۹ و ص۳۷۴، ح۱۱/۴۷۰ و ص۵۶۰، ح۶/۷۴۸. طیالسی، مسند، ص۱۹۷؛ کلینی، اصول الکافی، ج۱، ص۴۵۹؛ نیشابوری، روضة الواعظین، ج۱، ص۱۰۰؛ صدوق، معانی الاخبار، ص۱۰۷؛ همو، کمال الدین، ص۲۵۷، ۲۶۰؛ همو، من لا یحضره الفقیه، ج۴، ص۱۷۹، ح۵۴۰۴ و ص۴۲۰، ح۵۹۱۹؛ همو، الأمالی، ص۲۸، ح۳/۴۵، ص۱۱۲، ح۹/۸۹ و ص۱۷۵، ح۲/۱۷۸ و ص۱۸۸، ح۸/۱۹۷ و ص۲۵۹، ح۱/۲۷۹ و ص۳۷۴، ح۱۱/۴۷۰ و ص۵۶۰، ح۶/۷۴۸).</ref>.
[[صدوق]] با سند خویش ضمن روایتی طولانی آورده که وقتی رسول خدا{{صل}} وصف {{متن حدیث|سَيِّدَةُ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ}} را در مورد دخترش فاطمه به کار برد، گفتند: ای رسول خدا، آیا وی [[سید]] زن‌های عصر خویش است‌؟ پیامبر فرمود: {{متن حدیث|ذَاكَ لِمَرْيَمَ بِنْتِ عِمْرَانَ فَأَمَّا ابْنَتِي فَاطِمَةُ فَهِيَ سَيِّدَةُ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ مِنَ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ}}<ref>الأمالی، ص۵۷۵، ح۷۸۷، مجلس ۷۳، ح۱۸.</ref>؛ این وصف (سید [[بانوان]] [[زمان]] خویش بودن) برای [[مریم دختر عمران]] است، ولی دخترم [[فاطمه]]، [[سید]] [[بانوان]] جهانیان از پیشینیان و پسینیان است»<ref>برای آگاهی از سایر روایات بیانگر این وصف برای آن حضرت ر.ک: عمر بن شاهین، فضائل سیدة النساء، ص۲۵؛ نسائی، السنن الکبری، ج۴، ص۲۵۲، ج۵، ص۱۴۷؛ ابن ابی شیبة، المصنف، ج۷، ص۵۲۷؛ - طیالسی، مسند، ص۱۹۷؛ کلینی، اصول الکافی، ج۱، ص۴۵۹؛ نیشابوری، روضة الواعظین، ج۱، ص۱۰۰؛ صدوق، معانی الاخبار، ص۱۰۷؛ همو، کمال الدین، ص۲۵۷، ۲۶۰؛ همو؛ من لا یحضره الفقیه، ج۴، ص۱۷۹، ح۵۴۰۴ و ص۴۲۰، ح۵۹۱۹؛ همو، الأمالی، ص۲۸، ح۳/۴۵، ص۱۱۲، ح۹/۸۹ و ص۱۷۵، ح۲/۱۷۸ و ص۱۸۸، ح۸/۱۹۷ و ص۲۵۹، ح۱/۲۷۹ و ص۳۷۴، ح۱۱/۴۷۰ و ص۵۶۰، ح۶/۷۴۸. طیالسی، مسند، ص۱۹۷؛ کلینی، اصول الکافی، ج۱، ص۴۵۹؛ نیشابوری، روضة الواعظین، ج۱، ص۱۰۰؛ صدوق، معانی الاخبار، ص۱۰۷؛ همو، کمال الدین، ص۲۵۷، ۲۶۰؛ همو، من لا یحضره الفقیه، ج۴، ص۱۷۹، ح۵۴۰۴ و ص۴۲۰، ح۵۹۱۹؛ همو، الأمالی، ص۲۸، ح۳/۴۵، ص۱۱۲، ح۹/۸۹ و ص۱۷۵، ح۲/۱۷۸ و ص۱۸۸، ح۸/۱۹۷ و ص۲۵۹، ح۱/۲۷۹ و ص۳۷۴، ح۱۱/۴۷۰ و ص۵۶۰، ح۶/۷۴۸).</ref>.


[[محمد حسین ذهبی]] نیز او را در شمار افرادی از [[صحابه]] که در [[تفسیر]] [[سخن]] گفته‌اند، آورده، ولی خود تصریح کرده که نقل مطالب [[تفسیری]] از آنان بسیار اندک است<ref> ر.ک: ذهبی، التفسیر و المفسرون، ج۱، ص۶۳.</ref> و شاید به همین جهت، [[سیوطی]] و داوودی در طبقات المفسرین خود از وی یاد نکرده‌اند و حاج [[خلیفه]] نیز در شمار [[مفسران]] [[صحابی]] به وی اشاره‌ای ندارد. وی کتاب تفسیری نداشته است، ولی اخیرا با جمع‌آوری آثاری که در کتاب‌های [[اهل تسنن]] از [[عائشه]] نقل شده، دو کتاب با عنوان‌های مرویات [[ام المؤمنین]] [[عائشة]] فی التفسیر، تفسیر ام‌المؤمنین عائشه تهیه و منتشر شده است، که البته بیشتر آثار گردآمده در آن کتاب‌ها نیز تفسیری نمی‌باشد<ref> [[علی اکبر بابایی|بابایی، علی اکبر]]، [[تاریخ تفسیر قرآن (کتاب)|'''تاریخ تفسیر قرآن''']]، ص۲۸۰-۲۸۲.</ref>.<ref>[[علی اکبر بابایی|بابایی، علی اکبر]]، [[تاریخ تفسیر قرآن (کتاب)|تاریخ تفسیر قرآن]]، ص ۱۳۱-۱۳۳.</ref>
"محمد حسین ذهبی" نیز او را در شمار افرادی از [[صحابه]] که در [[تفسیر]] [[سخن]] گفته‌اند، آورده، ولی خود تصریح کرده که نقل مطالب [[تفسیری]] از آنان بسیار اندک است<ref> ر.ک: ذهبی، التفسیر و المفسرون، ج۱، ص۶۳.</ref> و شاید به همین جهت، [[سیوطی]] و داوودی در طبقات المفسرین خود از وی یاد نکرده‌اند و "حاج خلیفه" نیز در شمار [[مفسران]] [[صحابی]] به وی اشاره‌ای ندارد. وی کتاب تفسیری نداشته است، ولی اخیرا با جمع‌آوری آثاری که در کتاب‌های [[اهل تسنن]] از [[عائشه]] نقل شده، دو کتاب با عنوان‌های مرویات [[ام المؤمنین]] [[عائشة]] فی التفسیر، تفسیر ام‌المؤمنین عائشه تهیه و منتشر شده است، که البته بیشتر آثار گردآمده در آن کتاب‌ها نیز تفسیری نیست<ref>[[علی اکبر بابایی|بابایی، علی اکبر]]، [[تاریخ تفسیر قرآن (کتاب)|تاریخ تفسیر قرآن]]، ص ۱۳۱-۱۳۳ و ص۲۸۰-۲۸۲.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
۱۱۲٬۸۶۰

ویرایش