←اسلام خزاعه
خط ۱۲۵: | خط ۱۲۵: | ||
==[[اسلام]] خزاعه== | ==[[اسلام]] خزاعه== | ||
پس از [[هجرت]] [[رسول خدا]]{{صل}} به [[مدینه منوره]]، روابط همکاری و [[پشتیبانی]] [[خزاعه]] با [[رسولالله]]{{صل}} ابعاد وسیعی یافت به گونهای که [[مسلمان]] و [[مشرک]] آنان، همگی [[پیامبر]]{{صل}} را [[دوست]] میداشتند و در [[مکه]] و [[تهامه]] هر اتفاقی میافتاد رسول خدا{{صل}} را از آن باخبر میساختند و از هواداران آن [[حضرت]]، محسوب میشدند <ref>ابنهشام، السیرة النبویه، القسم الثانی، ص۱۰۲.</ref>. همچنین [[مَعبد بن أبیمَعبد خزاعی]] پس از [[شکست]] [[احد]] نزد رسول خدا{{صل}} آمد و از [[مصیبت]] وارده به ایشان اظهار [[ناراحتی]] کرد و در [[روحاء]] [[ابوسفیان]] را که قصد بازگشت داشت [[ملاقات]] کرد و وی را از این کار برحذر داشت<ref>ابنهشام، السیرة النبویه، القسم الثانی، ص۱۰۲؛ واقدی، المغازی، المجلد الأول، ص۳۳۴.</ref>. همکاری خزاعه با پیامبر{{صل}} ادامه یافت تا هنگامی که [[قریش]] در [[سال پنجم هجری]] آهنگ [[مدینه]] کرد. گروهی از سواران خزاعه به مدینه آمدند و حرکت آنان را به [[آگاهی]] پیامبر{{صل}} رسانیدند<ref>واقدی، المغازی، المجلد الأول، ص۴۴۵.</ref>. در هنگام بستن [[صلح حدیبیه]] نیز [[بنیخزاعه]] [[پیمان]] همکاری خود را با [[رسول خدا]]{{صل}} اعلام کردند<ref>ابنهشام، السیرة النبویه، القسم الثانی، ص۳۱۸.</ref>. بدین ترتیب [[روابط]] صمیمی و [[همکاری]] بین [[خزاعه]] و [[رسولالله]]{{صل}} هر [[روز]] ابعاد بیشتری مییافت به گونهای که وقتی [[أَنَس بن زُنَیم | پس از [[هجرت]] [[رسول خدا]]{{صل}} به [[مدینه منوره]]، روابط همکاری و [[پشتیبانی]] [[خزاعه]] با [[رسولالله]]{{صل}} ابعاد وسیعی یافت به گونهای که [[مسلمان]] و [[مشرک]] آنان، همگی [[پیامبر]]{{صل}} را [[دوست]] میداشتند و در [[مکه]] و [[تهامه]] هر اتفاقی میافتاد رسول خدا{{صل}} را از آن باخبر میساختند و از هواداران آن [[حضرت]]، محسوب میشدند <ref>ابنهشام، السیرة النبویه، القسم الثانی، ص۱۰۲.</ref>. همچنین [[مَعبد بن أبیمَعبد خزاعی]] پس از [[شکست]] [[احد]] نزد رسول خدا{{صل}} آمد و از [[مصیبت]] وارده به ایشان اظهار [[ناراحتی]] کرد و در [[روحاء]] [[ابوسفیان]] را که قصد بازگشت داشت [[ملاقات]] کرد و وی را از این کار برحذر داشت<ref>ابنهشام، السیرة النبویه، القسم الثانی، ص۱۰۲؛ واقدی، المغازی، المجلد الأول، ص۳۳۴.</ref>. همکاری خزاعه با پیامبر{{صل}} ادامه یافت تا هنگامی که [[قریش]] در [[سال پنجم هجری]] آهنگ [[مدینه]] کرد. گروهی از سواران خزاعه به مدینه آمدند و حرکت آنان را به [[آگاهی]] پیامبر{{صل}} رسانیدند<ref>واقدی، المغازی، المجلد الأول، ص۴۴۵.</ref>. در هنگام بستن [[صلح حدیبیه]] نیز [[بنیخزاعه]] [[پیمان]] همکاری خود را با [[رسول خدا]]{{صل}} اعلام کردند<ref>ابنهشام، السیرة النبویه، القسم الثانی، ص۳۱۸.</ref>. بدین ترتیب [[روابط]] صمیمی و [[همکاری]] بین [[خزاعه]] و [[رسولالله]]{{صل}} هر [[روز]] ابعاد بیشتری مییافت به گونهای که وقتی [[أَنَس بن زُنَیم الدؤلی]] رسول خدا{{صل}} را هجو کرد، [[جوانی]] از خزاعه بر او [[حمله]] برد که به [[جنگ]] میان خزاعه و [[بنیبکر]] منجر شد. پس از این واقعه [[بُدَیل بن وَرقاء]] و [[عمرو بن سالم]] از بزرگان خزاعه به [[مدینه منوره]] آمدند و [[شکایت]] بنیبکر و [[قریش]] را به رسولالله{{صل}} بردند و همین، بهانه حمله [[پیامبر]]{{صل}} به [[مکه]] شد<ref>ابنهشام، السیرة النبویه، القسم الثانی، ص۳۹۰؛ واقدی، المغازی، المجلد الثانی، ص۷۸۴.</ref>. | ||
از متن [[ابن هشام]] برمیآید قبل از [[جنگ احد]]، گروهی از خزاعه [[مسلمان]] بودهاند <ref>ابنهشام، السیرة النبویه، القسم الثانی، ص۱۰۲.</ref>، از جمله: [[نافع بن بُدَیل بن وَرقاء]] که از [[قاریان قرآن]] بود و در حادثه [[بئر معونه]] کشته شد<ref>ابنسعد، الطبقات الکبری، المجلد الرابع، ص۲۹۴.</ref>. | از متن [[ابن هشام]] برمیآید قبل از [[جنگ احد]]، گروهی از خزاعه [[مسلمان]] بودهاند <ref>ابنهشام، السیرة النبویه، القسم الثانی، ص۱۰۲.</ref>، از جمله: [[نافع بن بُدَیل بن وَرقاء]] که از [[قاریان قرآن]] بود و در حادثه [[بئر معونه]] کشته شد<ref>ابنسعد، الطبقات الکبری، المجلد الرابع، ص۲۹۴.</ref>. |