جهاد در معارف و سیره علوی: تفاوت میان نسخه‌ها

(صفحه‌ای تازه حاوی «{{امامت}} <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">این مدخل از زیرشاخه‌های بحث '''نصرت''' است. "'''جهاد'''" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div> <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">جهاد در لغت - جهاد در ق...» ایجاد کرد)
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
 
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۲۰: خط ۲۰:


گفتنی است که بعضی [[عبادات]] از جهت [[ثواب]] [[اخروی]]، همسنگ جهاد دانسته شده‌اند. البته این هم‌طرازی در جایی است که شخص از ادای [[فریضه]] جهاد در میدان [[کارزار]]، معذور باشد؛ مانند [[زنان]] که [[همسرداری]] و [[صبر]] بر [[ناملایمات]] [[خانه]]<ref>تهذیب الاحکام، ج۶، ص۱۳۹.</ref> برای آنان در [[حکم جهاد]] است، یا شخص ضعیفی که نمی‌تواند در عرصه جهاد حضور رساند، [[حج]] وی ثواب جهاد را دارد: {{متن حدیث|الْحَجُّ جِهَادُ كُلِّ ضَعِيفٍ وَ جِهَادُ الْمَرْأَةِ حُسْنُ التَّبَعُّلِ}}<ref>نهج البلاغه، حکمت ۱۳۱.</ref>.<ref>[[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[جهاد (مقاله)| مقاله «جهاد»]]، [[دانشنامه امام علی ج۶ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۶]]، ص ۴۱۶.</ref>
گفتنی است که بعضی [[عبادات]] از جهت [[ثواب]] [[اخروی]]، همسنگ جهاد دانسته شده‌اند. البته این هم‌طرازی در جایی است که شخص از ادای [[فریضه]] جهاد در میدان [[کارزار]]، معذور باشد؛ مانند [[زنان]] که [[همسرداری]] و [[صبر]] بر [[ناملایمات]] [[خانه]]<ref>تهذیب الاحکام، ج۶، ص۱۳۹.</ref> برای آنان در [[حکم جهاد]] است، یا شخص ضعیفی که نمی‌تواند در عرصه جهاد حضور رساند، [[حج]] وی ثواب جهاد را دارد: {{متن حدیث|الْحَجُّ جِهَادُ كُلِّ ضَعِيفٍ وَ جِهَادُ الْمَرْأَةِ حُسْنُ التَّبَعُّلِ}}<ref>نهج البلاغه، حکمت ۱۳۱.</ref>.<ref>[[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[جهاد (مقاله)| مقاله «جهاد»]]، [[دانشنامه امام علی ج۶ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۶]]، ص ۴۱۶.</ref>
==[[مشروعیت جهاد]]==
[[اسلام]] با نگرش عَرَضی به [[جنگ]] و [[جهاد]]، اعتبار آن را [[حفظ]] کرده است؛ اما در این محدوده خاص نیز [[اهداف الهی]] و [[انسانی]] را تعقیب می‌کند و به شدت از دست زدن به جهاد برای دست‌یابی به [[منافع]] مادی و [[دنیوی]] [[پرهیز]] می‌دهد. اکنون به این اهداف از منظر [[امام علی]]{{ع}} اشاره می‌کنیم:
===تقویت و [[گسترش اسلام]]===
از آنجا که [[آیین]] [[مقدس]] اسلام، [[ناسخ]] [[ادیان آسمانی]] پیشین، و یگانه [[صراط مستقیم]] است، از همه [[مردم]] [[جهان]] و همچنین از [[پیروان ادیان]] دیگر می‌خواهد برای گام برداشتن در [[صراط]] [[نجات]] و مستقیم و [[تقرب به خداوند]] [[متعال]]، رو به اسلام آورند. اسلام برای [[دعوت]] مردم به این [[هدف]]، از راه‌کاری منطقی و [[عقلانی]]، مانند [[گفت‌وگو]] و [[جدال احسن]] استفاده کرده است و اگر [[حکومت]] ظالمی در مقابل [[آیین حق]]، به [[نبرد]] و [[پیکار]] دست یازد، یا مانع تبیین و [[تبلیغ]] [[حقانیت]] آن گردد، در این فرض، جهاد کارساز و [[مشروع]] خواهد بود. [[حضرت]] هماره [[فلسفه]] [[تشریع]] جهاد را احیای «[[کلمة الله]]»، تقویت اسلام و [[هدایت]] [[انسان‌ها]] ذکر کرده‌اند: {{متن حدیث|لِتَكُونَ كَلِمَةُ اللَّهِ هِيَ الْعُلْيا وَ كَلِمَةُ الظَّالِمِينَ هِيَ السُّفْلَى}}<ref>نهج البلاغه، حکمت ۳۶۵.</ref>.
امام علی{{ع}} در [[روایت]] پیش‌گفته، هدف جهاد را اعلای کلمه [[الهی]]، و در روایتی ذیل، [[عزت]] و تقویت اسلام ذکر می‌کند: {{متن حدیث|فَرَضَ اللَّهُ الْجِهَادَ عِزّاً لِلْإِسْلَامِ‌}}<ref>نهج البلاغه، نامه ۲۴۴.</ref>.
در روایت دیگری، فلسفه جهادهای [[پیامبر]] را جهاد با روی برگردانندگان از [[خداوند]] و [[مشرکان]] قلمداد می‌کند: {{متن حدیث|فَجَاهَدَ فِي اللَّهِ الْمُدْبِرِينَ عَنْهُ وَ الْعَادِلِينَ بِهِ}}<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۳۳.</ref>.
همچنین فلسفه جهاد خویش را با مخالفانش، قصد آنان در خاموش کردن [[نور الهی]] می‌خواند: {{متن حدیث|خُذُوا لِلْحَرْبِ أُهْبَتَهَا... لِكَيْ يُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ‌}}<ref>بحارالانوار، ج۷۷، ص۳۴۱.</ref>.
گفته شد که فلسفه مهم جهاد، [[پذیرش اسلام]] و هدایت انسان‌ها است. از این رو، [[امام امیرالمؤمنین]] علی{{ع}} در [[مبارزه]] تن به تن خود با [[عمرو بن عبدود]] در [[جنگ خندق]]، نخست وی را به اسلام دعوت می‌کند و بعد از [[عناد]] و [[مخالفت]] وی، تن به [[مبارزه]] می‌دهد<ref>شیخ مفید، الارشاد، ج۱، ص۹۹.</ref>. همچنین از [[پیامبر]] نقل می‌کند که آن گرامی، وی را برای [[دعوت]] [[مردم]] [[یمن]] به [[اسلام]] فرستاد و تأکید فرمود: مبادا دست به [[پیکار]] بزنی، پیش از آن‌که نخست آنان را به اسلام دعوت کنی<ref>حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۱، ص۳۰.</ref>.<ref>[[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[جهاد (مقاله)| مقاله «جهاد»]]، [[دانشنامه امام علی ج۶ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۶]]، ص ۴۲۵.</ref>
===[[براندازی]] [[فتنه]] و [[گمراهی]]===
تقویت و [[گسترش اسلام]] در [[جهاد]] با غیرمسلمانان، هدفی معقول و پذیرفته است؛ اما اگر گروهی از [[مسلمانان]] [[گمراه]] در ناحیه‌ای دست به [[آشوب]] و اغتشاش یا [[تشکیل حکومت]] خودسر زدند و به [[انحراف]] مسلمانان و ایجاد [[فساد]] و [[بدعت در دین]] و [[احکام]] آن [[همت]] گماشتند، جهاد با چنین مسلمانانی [[مشروع]] خواهد بود. جهادهای داخلی [[حضرت]] با [[مخالفان]] خود ([[ناکثین]]، [[قاسطین]]، [[مارقین]]) به همین منظور بوده که توضیح بیش‌تر آن در جای خود آمده است؛ در این جا به نقل [[نامه]] حضرت به یکی از [[حاکمان]] خود در توجیه جهاد با مخالفان بسنده می‌کنیم:
جهاد ما با این مخالفان به دلیل عمل به غیر آن‌چه [[خدا]] نازل کرده و تعطیلی [[حدود الهی]] و نابودی [[حق]] و ایجاد [[فساد در زمین]] است<ref>بحارالانوار، ج۷۷، ص۳۴۱.</ref>.
حضرت در [[روایت]] دیگری پیکار با مخالفان حق و [[گمراهان]] را از برنامه‌های خود ذکر می‌کند<ref>نهج البلاغه، خطبه ۲۴.</ref> و در جای دیگر آن را از [[وظایف]] [[عارفان]] می‌شمرد<ref>نهج البلاغه، نامه ۶۲؛ بحارالانوار، ج۳۲، ص۴۰.</ref>.<ref>[[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[جهاد (مقاله)| مقاله «جهاد»]]، [[دانشنامه امام علی ج۶ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۶]]، ص ۴۲۶.</ref>
===[[ستم‌ستیزی]]===
از منظر حضرت یکی از اهداف مهم جهاد، [[حمایت]] از [[حقوق مردم]]، مانند [[آزادی]]، و جلوگیری از [[ستم]] بر آنان است؛ چنان‌که حضرت دلیل پیکار خود را با امثال [[معاویه]] [[تأسف]] و [[نگرانی]] خویش از [[حکمرانی]] [[سفیهان]] و [[فاسقان]] بر می‌شمارد که رهاورد آن [[تصرف]] و تملک [[اموال عمومی]] به نفع خویش و به [[اسارت]] گرفتن مردم است.
تأسف و [[اندوه]] من از این است که [[حکومت]] این [[امت]] به دست سفیهان و فاسقان بیفتد که لازمه آن تصاحب [[مال]] خدا ([[بیت المال]]) و اسارت و [[استثمار]] [[بندگان الهی]] است<ref>نهج البلاغه، نامه ۶۲.</ref>.
[[حضرت]] در جایی دیگر، یکی از اهداف [[جهاد]] خود را [[تصمیم]] [[جبهه]] مخالف بر [[تسلط]] بر [[انسان‌ها]] و [[تسخیر]] [[بندگان خدا]] ذکر می‌کند<ref>ابن حنبل، احمد، مسند ابن حنبل، ج۱، ص۱۹۸؛ مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب، ج۲، ص۴۱۵.</ref>.<ref>[[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[جهاد (مقاله)| مقاله «جهاد»]]، [[دانشنامه امام علی ج۶ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۶]]، ص ۴۲۷.</ref>
==[[فضیلت جهاد]] و [[مجاهدان]]==
چنان‌که گفته شد، [[جنگ]] به [[تنهایی]] فاقد [[ارزش]] است؛ اما اگر برای اهداف و غایات یاد شده باشد، از منظر [[امام]] [[ارزش دینی]]، بلکه [[انسانی]]، به شمار می‌آید. حضرت پی در پی به ارزش و اهمیت جهاد اشاره کرده‌اند که در این جا به ذکر چند [[روایت]] بسنده می‌شود:
درِ [[بهشت]]: حضرت در روایت ذیل جهاد را «[[لباس تقوا]]»، «[[زره]] محکم [[الهی]]» و «درِ بهشت» می‌شمارد که بر روی اولیای خاص الهی گشوده می‌شود:
همانا جهاد دری از درهای بهشت است که آن را برروی اولیای خاص خود می‌گشاید و آن، لباس تقوا و زره محکم الهی است<ref>نهج البلاغه، خطبه ۲۷.</ref>.
[[رفعت]] [[اسلام]]: جهاد در روایت ذیل به اوج و [[شکوفایی]] اسلام تعبیر شده است:
[[برترین]] وسیله [[تقرب]] به سوی [[خداوند سبحان]]، [[تصدیق]] و اعتراف به [[یگانگی خداوند]] و [[رسالت پیامبر]] او و جهاد در راه [[خداوند]] است که سبب بلندی و رفعت اسلام می‌شود<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۰۹.</ref>.
هر چند امام در اکثر مواضع از [[مردم]] و [[یاران]] خود به دلیل عدم مشارکت جدی و [[قاطع]] در عرصه‌های جهاد و جنگ، به زبان [[گلایه]] و [[انتقاد]] سخن می‌گوید، در میدان [[کارزار]] و بعد از [[پیروزی]]، به [[تشویق]] و [[تمجید]] و [[تجلیل]] [[لشکریان]] خود می‌پردازد. آن حضرت در پایان [[جنگ جمل]] که به پیروزی جبهه حضرت انجامید و [[لشکر]] حضرت [[روحیه]] [[جنگی]] و [[آمادگی]] خود را [[حفظ]] کرده بود، خطاب به آنان فرمود:
شما [[حق]] را [[یاوران]]، و در [[دین]] [[برادران]]، و [[روز]] [[سختی]] (در میدان جنگ) سپرها، و [[خواص اصحاب]] سِر و یاران (من) هستید، نه دیگران. به کمک شما [[شمشیر]] می‌زنم به کسی که (به حق) پشت کرده، و [[اطاعت]] و [[پیروی]] کسی را که رو (به [[حق]]) نموده، امیدوارم<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۱۷.</ref>.
در جای دیگر، از [[اهل مصر]] به دلیل [[اطاعت]] و [[تبعیت]] آنان از [[فرمان]] [[حضرت]] در [[جنگ]] [[قدردانی]] می‌کند: {{متن حدیث|وَ جَزَاكُمُ اللَّهُ مِنْ أَهْلِ مِصْرٍ عَنْ أَهْلِ بَيْتِ نَبِيِّكُمْ أَحْسَنَ مَا يَجْزِي الْعَامِلِينَ بِطَاعَتِهِ وَ الشَّاكِرِينَ لِنِعْمَتِهِ فَقَدْ سَمِعْتُمْ وَ أَطَعْتُمْ وَ دُعِيتُمْ فَأَجَبْتُمْ}}<ref> نهج البلاغه، نامه ۲.</ref>.
در ذوقار، در [[جنگ با خوارج]]، [[مردم کوفه]] را گرامی‌ترین، متعادل‌ترین، پایبندترین به [[سنت رسول خدا]] و با فضیلت‌ترین [[مسلمانان]] در [[اسلام]] یاد می‌کند: {{متن حدیث|إِنَّكُمْ مِنْ أَكْرَمِ الْمُسْلِمِينَ وَ أَقْصَدِهِمْ تَقْوِيماً وَ أَعْدَلِهِمْ سُنَّةً وَ أَفْضَلِهِمْ سَهْماً فِي الْإِسْلَامِ}}<ref>شیخ مفید، الارشاد، ج۱، ص۲۴۹؛ همو، الجمل، ص۲۶۶.</ref>.
بقیة السیف: حضرت در [[احادیث]] خویش به مجاهدانی که در جبهه‌های [[نبرد]] به درجه [[شهادت]] نایل نیآمدند، نشان «بقیة السیف» - یعنی یادگاران [[شمشیر]] و عرصه‌های [[دلاوری]] و از [[جان]] گذشتگی - می‌دهد که خود تعریف و پاسداشتی بزرگ و گویا از [[مجاهدان]] است: {{متن حدیث|بَقِيَّةُ السَّيْفِ أَبْقَى عَدَداً وَ أَكْثَرُ وَلَداً}}<ref>نهج البلاغه، حکمت ۸۱.</ref>.<ref>[[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[جهاد (مقاله)| مقاله «جهاد»]]، [[دانشنامه امام علی ج۶ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۶]]، ص ۴۲۷.</ref>


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
۷۳٬۰۱۷

ویرایش