جز
جایگزینی متن - 'شیعه راستین' به 'شیعه راستین'
جز (جایگزینی متن - ' {{شیعه}}' به '{{شیعه}}') |
جز (جایگزینی متن - 'شیعه راستین' به 'شیعه راستین') |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
==مقدمه== | ==مقدمه== | ||
*این [[حقیقت]] را [[امامان]] نیز یادآور شدهاند و معیار [[شیعه]] بودن را "عمل" دانستهاند. [[امام باقر]]{{ع}} فرمود: {{عربی|... فو اللّه ما شیعتنا إلاّ من أطاع اللّه عزّ و جلّ}}<ref>«به خدا قسم شیعۀ ما نیست مگر آنکه فرمانبردار خداوند باشد». بحارالأنوار، ج ۶۷ ص ۹۵</ref> [[علامه مجلسی]] در بیان این [[حدیث]] میفرماید: [[بیراهه]] نروید و به اتّکای ادّعای [[تشیع]] و [[محبت]] و [[ولایت]]، جرأت بر [[گناه]] پیدا نکنید، چراکه [[شیعه]] آنان کسی است که در گفتار و [[کردار]]، پیرو آنان باشد، نهآنکه تنها به لفظ، ادعای [[تشیّع]] کند<ref>بحارالأنوار، ج ۶۷ ص ۹۶</ref> تعبیری که برای این "شیعهنمایی" در [[روایات]] آمده، "انتحال التشیّع" است، یعنی خود را به [[تشیّع]] نسبت دادن و اگر در کسی ویژگیهای [[شیعه]] نباشد ولی خود را به آنان ببندد، نوعی [[نفاق]] است. [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: [[آیات]] [[قرآن]] دربارۀ [[منافقین]] دربارۀ کسانی است که خود را به [[دروغ]] به [[تشیّع]] نسبت دهند: {{عربی|هی فی من ینتحل التّشیّع}}<ref>بحارالأنوار، ج ۶۵ ص ۱۶۶ح ۲۰</ref>. در [[حدیثی]] از [[امام باقر]]{{ع}} آمده است که وقتی ابن کوّاء (از سران [[خوارج]]) معنای {{عربی|و علی الأعراف رجال...}} را پرسید، [[حضرت]] فرمود: "[[اصحاب اعراف]]، ماییم که [[یاران]] خود را از چهرههاشان میشناسیم و هرکه ما را نشناسد و ما او را [[انکار]] کنیم [[اهل]] [[دوزخ]] است". در ادامه آمده است که [[حضرت امیر]] همیشه در خطابش به ابن کوّاء، میفرمود: وای بر تو! در حالی که ابن کوّاء ادعای شیعهگری داشت، امّا در روز [[جنگ نهروان|نهروان]] به [[جنگ]] [[امام علی|علی]]{{ع}} آمد!<ref>بحارالأنوار، ج ۴۲ ص ۱۷</ref>. [[شیعه | *این [[حقیقت]] را [[امامان]] نیز یادآور شدهاند و معیار [[شیعه]] بودن را "عمل" دانستهاند. [[امام باقر]]{{ع}} فرمود: {{عربی|... فو اللّه ما شیعتنا إلاّ من أطاع اللّه عزّ و جلّ}}<ref>«به خدا قسم شیعۀ ما نیست مگر آنکه فرمانبردار خداوند باشد». بحارالأنوار، ج ۶۷ ص ۹۵</ref> [[علامه مجلسی]] در بیان این [[حدیث]] میفرماید: [[بیراهه]] نروید و به اتّکای ادّعای [[تشیع]] و [[محبت]] و [[ولایت]]، جرأت بر [[گناه]] پیدا نکنید، چراکه [[شیعه]] آنان کسی است که در گفتار و [[کردار]]، پیرو آنان باشد، نهآنکه تنها به لفظ، ادعای [[تشیّع]] کند<ref>بحارالأنوار، ج ۶۷ ص ۹۶</ref> تعبیری که برای این "شیعهنمایی" در [[روایات]] آمده، "انتحال التشیّع" است، یعنی خود را به [[تشیّع]] نسبت دادن و اگر در کسی ویژگیهای [[شیعه]] نباشد ولی خود را به آنان ببندد، نوعی [[نفاق]] است. [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: [[آیات]] [[قرآن]] دربارۀ [[منافقین]] دربارۀ کسانی است که خود را به [[دروغ]] به [[تشیّع]] نسبت دهند: {{عربی|هی فی من ینتحل التّشیّع}}<ref>بحارالأنوار، ج ۶۵ ص ۱۶۶ح ۲۰</ref>. در [[حدیثی]] از [[امام باقر]]{{ع}} آمده است که وقتی ابن کوّاء (از سران [[خوارج]]) معنای {{عربی|و علی الأعراف رجال...}} را پرسید، [[حضرت]] فرمود: "[[اصحاب اعراف]]، ماییم که [[یاران]] خود را از چهرههاشان میشناسیم و هرکه ما را نشناسد و ما او را [[انکار]] کنیم [[اهل]] [[دوزخ]] است". در ادامه آمده است که [[حضرت امیر]] همیشه در خطابش به ابن کوّاء، میفرمود: وای بر تو! در حالی که ابن کوّاء ادعای شیعهگری داشت، امّا در روز [[جنگ نهروان|نهروان]] به [[جنگ]] [[امام علی|علی]]{{ع}} آمد!<ref>بحارالأنوار، ج ۴۲ ص ۱۷</ref>. [[شیعه راستین]]، هم در [[اخلاق]] و [[تقوا]] و [[ترک گناه]]، به امامانش شبیه است، هم در موضع ضدّ [[باطل]] و [[مبارزه با ظلم]] و [[سازشناپذیری]] با [[طاغوت]]. اینها همه در مواضع و عملکرد باید محسوس و ملموس باشد و ادعا و حرف، کافی نیست<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۵۳۱.</ref> | ||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == |