اثبات امامت امام علی در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '*[' به '* ['
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-== پانویس == {{پانویس}} [[ +== پانویس == {{پانویس}} [[))
جز (جایگزینی متن - '*[' به '* [')
خط ۱۶: خط ۱۶:


==[[دلایل]] [[ابن قبه رازی]] بر [[اثبات امامت امام علی]]{{ع}}==
==[[دلایل]] [[ابن قبه رازی]] بر [[اثبات امامت امام علی]]{{ع}}==
*[[ابن قبه رازی]] [[خبر غدیر]] را از اخباری می‌داند که [[مسلمانان]] بر آن اتفاق دارند، به این معنا که [[مخالفان]] [[عقیده امامیه]] نیز [[متن حدیث]] را [[نقل]] کرده‌اند.
* [[ابن قبه رازی]] [[خبر غدیر]] را از اخباری می‌داند که [[مسلمانان]] بر آن اتفاق دارند، به این معنا که [[مخالفان]] [[عقیده امامیه]] نیز [[متن حدیث]] را [[نقل]] کرده‌اند.
*او [[معتقد]] است معانی [[خبر غدیر]] را با مراجعه به کتاب‌های لغت می‌توان استخراج کرد و سپس براساس [[شهرت]] معنایی و استعمال رایج معنای دقیق خبر را تعیین کرد. بر اساس این روش [[فهم]] خواهیم کرد مراد [[رسول خدا]] همان [[باور]] [[امامیه]] است و آن تصریح به [[امامت]] و [[خلافت حضرت علی]]{{ع}} می‌باشد<ref>ابن قبه رازی رازی، الانصاف، ص۶۷-۶۸.</ref>.
*او [[معتقد]] است معانی [[خبر غدیر]] را با مراجعه به کتاب‌های لغت می‌توان استخراج کرد و سپس براساس [[شهرت]] معنایی و استعمال رایج معنای دقیق خبر را تعیین کرد. بر اساس این روش [[فهم]] خواهیم کرد مراد [[رسول خدا]] همان [[باور]] [[امامیه]] است و آن تصریح به [[امامت]] و [[خلافت حضرت علی]]{{ع}} می‌باشد<ref>ابن قبه رازی رازی، الانصاف، ص۶۷-۶۸.</ref>.
*[[ابن قبه رازی]] نخست به بررسی لغوی کلمه اولی در جمله {{متن حدیث|أَ لَسْتُ أَوْلى بِالْمُؤْمِنِينَ}} و کلمه [[مولی]] در جمله {{متن حدیث|مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌ مَوْلَاهُ}} می‌پردازد. او [[هدف]] خود را از این بررسی در مرحله نخست بیان صورت‌های معنایی کلمه [[مولی]] و دستیابی به معنای مراد می‌داند و در مرحله دوم به چرایی [[رفتار پیامبر]] در آن موقع نگاهی می‌کند که چرا [[رسول خدا]] [[مسلمانان]] را جمع کرد، برای آنان [[خطبه]] خواند؟ چه مسئله‌ای بوده که [[مسلمانان]] تا آن موقع از آن [[آگاهی]] نداشتند؟ آیا امکان دارد [[پیامبر]] در آن شرایط موضوع معلوم یا نامشخص و مبهمی را بیان کند که برای [[مسلمانان]] منفعتی نداشته باشد؟ یا آنکه بیانی بفرماید و [[مردم]] معنای آن را ندانند؟ حال آنکه [[رسول خدا]]{{صل}} از [[بیهوده‌گویی]] منزه است<ref>ابن قبه رازی رازی، الانصاف، ص۶۸.</ref>. سپس [[ابن قبه رازی]] هفت معنا برای کلمه [[مولی]] بیان می‌کند و به نقد و بررسی هر کدام می‌پردازد:
* [[ابن قبه رازی]] نخست به بررسی لغوی کلمه اولی در جمله {{متن حدیث|أَ لَسْتُ أَوْلى بِالْمُؤْمِنِينَ}} و کلمه [[مولی]] در جمله {{متن حدیث|مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌ مَوْلَاهُ}} می‌پردازد. او [[هدف]] خود را از این بررسی در مرحله نخست بیان صورت‌های معنایی کلمه [[مولی]] و دستیابی به معنای مراد می‌داند و در مرحله دوم به چرایی [[رفتار پیامبر]] در آن موقع نگاهی می‌کند که چرا [[رسول خدا]] [[مسلمانان]] را جمع کرد، برای آنان [[خطبه]] خواند؟ چه مسئله‌ای بوده که [[مسلمانان]] تا آن موقع از آن [[آگاهی]] نداشتند؟ آیا امکان دارد [[پیامبر]] در آن شرایط موضوع معلوم یا نامشخص و مبهمی را بیان کند که برای [[مسلمانان]] منفعتی نداشته باشد؟ یا آنکه بیانی بفرماید و [[مردم]] معنای آن را ندانند؟ حال آنکه [[رسول خدا]]{{صل}} از [[بیهوده‌گویی]] منزه است<ref>ابن قبه رازی رازی، الانصاف، ص۶۸.</ref>. سپس [[ابن قبه رازی]] هفت معنا برای کلمه [[مولی]] بیان می‌کند و به نقد و بررسی هر کدام می‌پردازد:
*۱. آقا و مالک. همچنان که مالک صاحب [[اختیار]] بردگان خود است و می‌تواند آنها را بفروشد یا به دیگری ببخشد.
*۱. آقا و مالک. همچنان که مالک صاحب [[اختیار]] بردگان خود است و می‌تواند آنها را بفروشد یا به دیگری ببخشد.
*۲. آقای بندۀ آزادشده.
*۲. آقای بندۀ آزادشده.
*۳. بندۀ آزادشده.  
*۳. بندۀ آزادشده.  
*[[ابن قبه رازی]] در نقد این سه معنا می‌گوید هر سه معنا نزد خاص و عام مشهور است، با این حال [[رسول خدا]] بر این سه معنا نظر نداشته، برای اینکه [[پیامبر]] مالک و صاحب [[اختیار]] [[مسلمانان]] نبود که آنان را بفروشد و [[اختیار]] هم نداشت که ایشان را از قید [[بندگی خدا]] [[آزاد]] سازد، همچنین [[مردم]] [[پیامبر]] را [[آزاد]] نکرده بودند.
* [[ابن قبه رازی]] در نقد این سه معنا می‌گوید هر سه معنا نزد خاص و عام مشهور است، با این حال [[رسول خدا]] بر این سه معنا نظر نداشته، برای اینکه [[پیامبر]] مالک و صاحب [[اختیار]] [[مسلمانان]] نبود که آنان را بفروشد و [[اختیار]] هم نداشت که ایشان را از قید [[بندگی خدا]] [[آزاد]] سازد، همچنین [[مردم]] [[پیامبر]] را [[آزاد]] نکرده بودند.
*۴. به معنای [[پسر عمو]].
*۴. به معنای [[پسر عمو]].
*۵. سرانجام و پایان کار. [[خداوند]] فرموده: {{متن قرآن|مَأْوَاكُمُ النَّارُ هِيَ مَوْلَاكُمْ}}<ref>«جایگاهتان آتش (دوزخ) است، همان (دوزخ) یار شماست» سوره حدید، آیه ۱۵.</ref>. سرانجام شما و حالتی که خواهید داشت.
*۵. سرانجام و پایان کار. [[خداوند]] فرموده: {{متن قرآن|مَأْوَاكُمُ النَّارُ هِيَ مَوْلَاكُمْ}}<ref>«جایگاهتان آتش (دوزخ) است، همان (دوزخ) یار شماست» سوره حدید، آیه ۱۵.</ref>. سرانجام شما و حالتی که خواهید داشت.
*۶. آنچه در جلو یا به دنبال چیزی قرار می‌گیرد، مانند پشت سر یا پیش روی او.
*۶. آنچه در جلو یا به دنبال چیزی قرار می‌گیرد، مانند پشت سر یا پیش روی او.
*[[ابن قبه رازی]] در نقد سه معنای اخیر می‌گوید به نظر نمی‌رسد که هیچ یک از این سه معنا مراد و مقصود [[رسول خدا]] باشد برای اینکه برای [[پیامبر]] در آن شرایط جایز نیست که بگوید {{عربی|من كنت ابن عمه فعلي ابن عمه}}؛ زیرا این مطلب نزد همه معروف و معلوم بود که [[پیامبر]] و [[امیرالمؤمنین]] [[پسر عمو]] هستند؛ تکرارش برای [[مسلمانان]] لغو و [[بیهوده]] بود. همچنین ممکن نیست معنای سرانجام یا معنای جلو و دنبال مقصود [[پیامبر]] باشد؛ زیرا جمله نه معنایی میدهد و نه گفتن آن منفعتی دارد.
* [[ابن قبه رازی]] در نقد سه معنای اخیر می‌گوید به نظر نمی‌رسد که هیچ یک از این سه معنا مراد و مقصود [[رسول خدا]] باشد برای اینکه برای [[پیامبر]] در آن شرایط جایز نیست که بگوید {{عربی|من كنت ابن عمه فعلي ابن عمه}}؛ زیرا این مطلب نزد همه معروف و معلوم بود که [[پیامبر]] و [[امیرالمؤمنین]] [[پسر عمو]] هستند؛ تکرارش برای [[مسلمانان]] لغو و [[بیهوده]] بود. همچنین ممکن نیست معنای سرانجام یا معنای جلو و دنبال مقصود [[پیامبر]] باشد؛ زیرا جمله نه معنایی میدهد و نه گفتن آن منفعتی دارد.
*۷. گذشته از این معانی که هیچ یک مناسبتی با قول [[رسول خدا]] نداشت، معنای دیگری در کتب لغت برای [[مولی]] آمده است و آن اینکه وی صاحب [[اختیار]] کسی است و [[حق]] [[فرماندهی]] بر او دارد. لغت اجازه داده که بگوید {{عربی|فلان مولايي}}: فلان شخص [[فرمانده]] من است. این همان معنای مدنظر [[پیامبر]] در گفته {{متن حدیث|مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌ مَوْلَاهُ}} است. این معنا از آن روی برجسته است که معانی متفاوتی که [[نقل]] شد، در آن شرایط مورد نظر [[پیامبر]] نبود. پس مشخص میگردد کلمه [[مولی]] در جمله {{متن حدیث|مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌ مَوْلَاهُ}} به همین معناست<ref>ابن قبه رازی رازی، الانصاف، ص۶۸-۶۹.</ref>.
*۷. گذشته از این معانی که هیچ یک مناسبتی با قول [[رسول خدا]] نداشت، معنای دیگری در کتب لغت برای [[مولی]] آمده است و آن اینکه وی صاحب [[اختیار]] کسی است و [[حق]] [[فرماندهی]] بر او دارد. لغت اجازه داده که بگوید {{عربی|فلان مولايي}}: فلان شخص [[فرمانده]] من است. این همان معنای مدنظر [[پیامبر]] در گفته {{متن حدیث|مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌ مَوْلَاهُ}} است. این معنا از آن روی برجسته است که معانی متفاوتی که [[نقل]] شد، در آن شرایط مورد نظر [[پیامبر]] نبود. پس مشخص میگردد کلمه [[مولی]] در جمله {{متن حدیث|مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌ مَوْلَاهُ}} به همین معناست<ref>ابن قبه رازی رازی، الانصاف، ص۶۸-۶۹.</ref>.
*[[ابن قبه رازی]] در پایان نتیجه می‌گیرد که کلمه [[مولی]] در {{متن حدیث|مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌ مَوْلَاهُ}} با کلمه اولی در {{متن حدیث|أَ لَسْتُ أَوْلى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ}} به یک معناست. در واقع [[پیامبر]] از همان بار معنایی "اولی" برای "مولی" از [[مردم]] برای [[امام علی]] [[اقرار]] گرفت؛ زیرا بر پایه معانی‌ای که برای [[مولی]] در کتب لغت جستجو و بیان شد (که عبارت بود از مالک برده، آزادکننده برده، آزادشده، [[پسر عمو]]، سرانجام، پشت، جلو یا مالک [[اطاعت]] و [[فرماندهی]]) تنها یک معنا و آن مالک [[طاعت]] و ملک‌الطاعه است که می‌تواند صحیح باشد، محال است [[رسول خدا]] معنایی غیر از این معنا را در نظر داشته است. [[ابن قبه رازی]] در پایان یادآور می‌شود که هرگاه [[فرمانبری]] از [[علی]] بر مخلوق لازم شد، لازمه آن [[شایستگی]] آن [[حضرت]] برای [[مقام امامت]] می‌باشد<ref>ابن قبه رازی رازی، الانصاف، ص۶۹.</ref>.<ref>[[عباس میرزایی|میرزایی، عباس]]، [[ابن قبه رازی (کتاب)| ابن قبه رازی]]، ص۱۷۵-۱۷۸.</ref>.
* [[ابن قبه رازی]] در پایان نتیجه می‌گیرد که کلمه [[مولی]] در {{متن حدیث|مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌ مَوْلَاهُ}} با کلمه اولی در {{متن حدیث|أَ لَسْتُ أَوْلى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ}} به یک معناست. در واقع [[پیامبر]] از همان بار معنایی "اولی" برای "مولی" از [[مردم]] برای [[امام علی]] [[اقرار]] گرفت؛ زیرا بر پایه معانی‌ای که برای [[مولی]] در کتب لغت جستجو و بیان شد (که عبارت بود از مالک برده، آزادکننده برده، آزادشده، [[پسر عمو]]، سرانجام، پشت، جلو یا مالک [[اطاعت]] و [[فرماندهی]]) تنها یک معنا و آن مالک [[طاعت]] و ملک‌الطاعه است که می‌تواند صحیح باشد، محال است [[رسول خدا]] معنایی غیر از این معنا را در نظر داشته است. [[ابن قبه رازی]] در پایان یادآور می‌شود که هرگاه [[فرمانبری]] از [[علی]] بر مخلوق لازم شد، لازمه آن [[شایستگی]] آن [[حضرت]] برای [[مقام امامت]] می‌باشد<ref>ابن قبه رازی رازی، الانصاف، ص۶۹.</ref>.<ref>[[عباس میرزایی|میرزایی، عباس]]، [[ابن قبه رازی (کتاب)| ابن قبه رازی]]، ص۱۷۵-۱۷۸.</ref>.
*[[ابن قبه رازی]] برای [[اثبات]] [[امامت امام علی]]{{ع}}، غیر از [[حدیث غدیر]]، به [[حدیث منزلت]] اشاره می‌کند و آن را از اخباری می‌داند که [[امامیه]] و [[اهل سنت]] بر [[نقل]] و صحت [[اتفاق نظر]] دارند. در این [[حدیث]] [[رسول خدا]] به [[امیر المؤمنین]] فرمود: [[مقام]] تو نسبت به من همانند [[مقام]] [[هارون]] است به [[موسی]]، جز آنکه من خاتم پیامبرانم و بعد از من [[پیامبری]] نخواهد بود<ref>{{متن حدیث|أَنْتَ مِنِّي بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَى إِلَّا أَنَّهُ لَا نَبِيَّ بَعْدِي}}. درباره این حدیث در منابع حدیثی اهل سنت، ر.ک: سلیمان بن داود طیالسی، مسند، ص۲۸؛ عبدالرزاق صنعانی، المصنف، ج۵ ص۴۰۶؛ عبدالله بن زبیر حمیدی، المسند، ج۱، ص۳۸؛ ابن‌جعد، مسند، ص۳۰۱؛ ابی‌شیبه، المصنف، ج۷، ص۴۹۶؛ ابن راهویه، مسند، ج۵، ص۳۷؛ احمد بن ابراهیم دروقی، مسند سعد بن ابی‌وقاص، ص۵۱. درباره این حدیث در منابع امامیه، ر.ک: ابراهیم بن محمد ثقفی، الغارات، ج۱، ص۶۲؛ محمد بن سلیمان کوفی، مناقب الإمام امیرالمؤمنین، ص۳۳۴.</ref>. این بیان [[پیامبر]] دلالت دارد بر اینکه [[مقام]] [[علی]] نسبت به او در تمامی احوال به منزله [[هارون]] است نسبت به [[موسی]]، مگر [[نبوت]] که استثنا کرده است. آنچه که [[حکم قطعی]] [[عقل]] از تعمیم آن خارج شده است<ref>ابن قبه رازی رازی، الانصاف، ص۷۵.</ref>.<ref>[[عباس میرزایی|میرزایی، عباس]]، [[ابن قبه رازی (کتاب)| ابن قبه رازی]]، ص۱۸۵-.</ref>.
* [[ابن قبه رازی]] برای [[اثبات]] [[امامت امام علی]]{{ع}}، غیر از [[حدیث غدیر]]، به [[حدیث منزلت]] اشاره می‌کند و آن را از اخباری می‌داند که [[امامیه]] و [[اهل سنت]] بر [[نقل]] و صحت [[اتفاق نظر]] دارند. در این [[حدیث]] [[رسول خدا]] به [[امیر المؤمنین]] فرمود: [[مقام]] تو نسبت به من همانند [[مقام]] [[هارون]] است به [[موسی]]، جز آنکه من خاتم پیامبرانم و بعد از من [[پیامبری]] نخواهد بود<ref>{{متن حدیث|أَنْتَ مِنِّي بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَى إِلَّا أَنَّهُ لَا نَبِيَّ بَعْدِي}}. درباره این حدیث در منابع حدیثی اهل سنت، ر.ک: سلیمان بن داود طیالسی، مسند، ص۲۸؛ عبدالرزاق صنعانی، المصنف، ج۵ ص۴۰۶؛ عبدالله بن زبیر حمیدی، المسند، ج۱، ص۳۸؛ ابن‌جعد، مسند، ص۳۰۱؛ ابی‌شیبه، المصنف، ج۷، ص۴۹۶؛ ابن راهویه، مسند، ج۵، ص۳۷؛ احمد بن ابراهیم دروقی، مسند سعد بن ابی‌وقاص، ص۵۱. درباره این حدیث در منابع امامیه، ر.ک: ابراهیم بن محمد ثقفی، الغارات، ج۱، ص۶۲؛ محمد بن سلیمان کوفی، مناقب الإمام امیرالمؤمنین، ص۳۳۴.</ref>. این بیان [[پیامبر]] دلالت دارد بر اینکه [[مقام]] [[علی]] نسبت به او در تمامی احوال به منزله [[هارون]] است نسبت به [[موسی]]، مگر [[نبوت]] که استثنا کرده است. آنچه که [[حکم قطعی]] [[عقل]] از تعمیم آن خارج شده است<ref>ابن قبه رازی رازی، الانصاف، ص۷۵.</ref>.<ref>[[عباس میرزایی|میرزایی، عباس]]، [[ابن قبه رازی (کتاب)| ابن قبه رازی]]، ص۱۸۵-.</ref>.


== منابع ==
== منابع ==
۴۱۵٬۰۷۸

ویرایش