حضرت فاطمه بنت اسد در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۲۵۹: خط ۲۵۹:


درباره دیگر بناهای [[بقیع]] می‌گوید: "بقعه بنات الرسول هم آنجاست و [[اسامی]] همه را بر سر در نوشته‌اند. [[زوجات]] آن [[حضرت]] هم آنچه در [[مدینه]] [[وفات]] یافته‌اند در یک بقعه هستند و بقعه [[ابراهیم]] ابن النبی بر سر در او چند [[شعر]] ترکی است. دو [[قبه]] وصل به یکدیگر یکی از [[مالک بن انس]] و دیگری [[نافع]] است. سابقاً دیوار بقیع فاصله بود، بعدا تعمیر و قبه دیوار را برداشته و جزء بقیع نموده‌اند. در قبه [[عثمان]] قبه‌ایست بر سر درش این کلمه نوشته {{عربی|هذه قبة حضرت حلیمة السعدیة{{س}}...}} در آخر بقیع به سمت باغات دو کوچه فاصل می‌شود، دو قبه است نزدیک به هم، یکی که مؤخرست بر سر درش نوشته: {{عربی|هذا قبة ابی سعید الخدری}} و به ترکی دو [[بیت]] بر سنگ نقش است. قبه مقدم متعلق است به حضرت [[طاهره]] مطهره [[فاطمه بنت اسد]]<ref>تحفة الحرمین و سعادة الدارین، ص۲۷ - ۲۲۶ به نقل از مدینه‌شناسی، ص۳۳۰-۳۳۱.</ref>.<ref>[[حسین شهسواری|شهسواری، حسین]]، [[فاطمه بنت اسد (مقاله)|مقاله «فاطمه بنت اسد»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۲، ص:۵۲۰-۵۲۲.</ref>
درباره دیگر بناهای [[بقیع]] می‌گوید: "بقعه بنات الرسول هم آنجاست و [[اسامی]] همه را بر سر در نوشته‌اند. [[زوجات]] آن [[حضرت]] هم آنچه در [[مدینه]] [[وفات]] یافته‌اند در یک بقعه هستند و بقعه [[ابراهیم]] ابن النبی بر سر در او چند [[شعر]] ترکی است. دو [[قبه]] وصل به یکدیگر یکی از [[مالک بن انس]] و دیگری [[نافع]] است. سابقاً دیوار بقیع فاصله بود، بعدا تعمیر و قبه دیوار را برداشته و جزء بقیع نموده‌اند. در قبه [[عثمان]] قبه‌ایست بر سر درش این کلمه نوشته {{عربی|هذه قبة حضرت حلیمة السعدیة{{س}}...}} در آخر بقیع به سمت باغات دو کوچه فاصل می‌شود، دو قبه است نزدیک به هم، یکی که مؤخرست بر سر درش نوشته: {{عربی|هذا قبة ابی سعید الخدری}} و به ترکی دو [[بیت]] بر سنگ نقش است. قبه مقدم متعلق است به حضرت [[طاهره]] مطهره [[فاطمه بنت اسد]]<ref>تحفة الحرمین و سعادة الدارین، ص۲۷ - ۲۲۶ به نقل از مدینه‌شناسی، ص۳۳۰-۳۳۱.</ref>.<ref>[[حسین شهسواری|شهسواری، حسین]]، [[فاطمه بنت اسد (مقاله)|مقاله «فاطمه بنت اسد»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۲، ص:۵۲۰-۵۲۲.</ref>
==والده ماجده [[حضرت]]==
[[مادر]] گرانقدر [[امیر مؤمنان]]، فاطمه دختر [[أسد بن هاشم بن عبد مناف]] است که [[نسب]] او و [[ابو طالب]] به هاشم می‌رسد، این بانوی گرامی به [[اسلام]] گروید و با [[پیامبر]] [[هجرت]] نمود و از جمله کسانی بود که پیش از دیگران اسلام آورد و نسبت به پیامبر جایگاه و [[منزلت]] [[مادری]] داشت<ref>فصول المهمه ابن صباغ مالکی، ص۳۱.</ref>.
وی پیامبر را در دامان خود پرورش داد و آن‌گاه که از [[دنیا]] رفت رسول‌ [[اکرم]]{{صل}} وارد [[خانه]] او شد و بالای سرش نشست و فرمود:
مادر! [[خداوند]] تو را در جوار [[رحمت]] خویش قرار دهد، تو پس از مادرم در [[حق]] من مادری کردی، خود گرسنه بودی ولی مرا [[سیر]] کردی، از لباسی برخوردار نبودی ولی مرا [[لباس]] می‌پوشاندی، خود از غذای مطبوع و دلپذیر استفاده نکردی، ولی آن را به من خوراندی، و این کار را برای [[رضای خدا]] و [[پاداش]] [[آخرت]] انجام دادی.
آن‌گاه [[رسول اکرم]]{{صل}} چشمان [[مبارک]] آن بانو را بست و دستور داد پیکرش ۳ بار با آب شسته شود، زمانی که نوبت به آب [[کافور]] رسید حضرت ظرف آب را با دست مبارک خویش بر [[بدن]] وی ریخت و سپس پیراهن خود را خارج و بر بدن [[فاطمه]] پوشاند و [[جسم]] [[شریف]] وی با آن پیراهن [[کفن]] شد، پس از آن به [[اسامة بن زید]] [[غلام]] خود و [[ابوایوب انصاری]] و [[عمر بن خطاب]] و غلامی سیاه دستور داد قبری برای آن [[مخدّره]] حفر نمایند، وقتی به لحد رسیدند، [[رسول خدا]]{{صل}} شخصا لحد وی را حفر و [[خاک]] آن را با دست مبارک خود خارج ساخت و وارد [[قبر]] او شد و در آن خوابید و سپس فرمود:
خداست که زنده می‌گرداند و می‌میراند، و خود زنده است و هرگز نمی‌میرد، خدایا! مادرم فاطمه بنت أسد بن هاشم را مورد [[غفران]] و [[بخشش]] خود قرار ده و اعتقاداتش را بر زبانش جاری ساز و تو را به پیامبرت و [[پیامبران]] قبل از خودم [[سوگند]] می‌دهم [[قبر]] را بر او توسعه ببخش؛ زیرا تو [[مهربان‌ترین]] مهربانانی»
و آن‌گاه به اتفاق عباس (عموی خود) و [[ابو بکر]]، پیکر [[فاطمه بنت أسد]] را در قبر نهادند.
به [[رسول خدا]]{{صل}} عرض شد: [[رفتاری]] بی‌سابقه را از شما ملاحظه کردیم! [[حضرت]] فرمود:
اینکه دیدید پیراهنم را بر پیکر او پوشاندم بدین جهت بود تا از لباس‌های بهشتی‌ بر اندامش پوشانده شود، و در قبرش خوابیدم برای اینکه [[فشار قبر]] او کاسته شود؛ زیرا وی پس از [[ابو طالب]] که [[رضوان]] و [[رحمت الهی]] بر آن دو باد، خوش‌رفتارترین [[بندگان خدا]] نسبت به من تلقّی می‌شد<ref>فصول المهمه ابن صباغ، ص۳۲؛ در فرائد السمطین به جای وضعت {{عربی|صنعت شیئا لم تصنعه بأحد}} آمده است، بسیاری از ارباب حدیث و مؤلفان مانند ابن عساکر، ابن اثیر، ابن عبد البرّ، محب الدین طبری، محمد بن طلحه، شبلنجی، ابن صباغ، بلاذری و دیگران در کتب خود پیرامون اسلام آوردن فاطمه بنت أسد و هجرت و مهربانی و محبّت و مراقبت آن بانو از پیامبر اکرم و ماجرای وفات و سخنانی که پیامبر در حق او فرموده است، سخن گفته‌اند.</ref>.<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[‌پیشوایان هدایت ج۲ (کتاب)|‌پیشوایان هدایت ج۲]] ص ۵۷.</ref>


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
۷۳٬۳۸۶

ویرایش