←منابع
(←منابع) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
(←منابع) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
||
خط ۶۲: | خط ۶۲: | ||
دسته اول اهل حق که از استعمال لفظ [[تناسخ]] تحاشی میکنند از سیر تکامل روحی و [[معنوی]] و [[جامه]] به جامه و امثال آن استفاده میکنند و میگویند تناسخیون آغاز و انجام و [[هدف]] خاصی برای انتقالات [[نفوس]] قائل نیستند تا [[برزخ]] و مبدأ و معادی برای آن [[تصور]] شود و بر همین اساس [[پاداش]] و [[جزا]] را منحصر در این [[دنیا]] و به وسیله همین انتقالات میدانند، در حالی که قائلین به سیر تکامل، برای این انتقالات حد معینی (هزار جامه) قائل شده و لذا آن را هدفدار کردهاند و جایی برای [[معاد]] و [[عالم آخرت]] و برزخ باز کردهاند<ref>معرفت الروح، ص۱۱۸</ref>. و واضح است که این مقدار تلاش نتوانسته اشکال بنیادین محذور [[عقلی]] و [[نقلی]] [[تناسخ]] مثل محذور تعلق دو نفس به [[بدن]] واحد، و تعلق نفس واحد به دو بدن در حالت واحد، و عدم [[هماهنگی]] بین نفس و بدن در [[قوه]] و فعلیت و [[رجوع]] نفس بالفعل به مرتبه قوّه محض<ref>گوهر مراد، ص۱۷۲ـ ۱۷۵، کشف المراد، ص۱۹۱، اسفار، ج۹، ص۱۰ـ ۲۰، قواعد المرام، ص۱۵۳، شرح مقاصد، ج۳، ص۳۲۴ـ ۳۲۶</ref>، و [[روایات]] دالّ بر [[کفر]] کسی که قائل به تناسخ است<ref>بحارالأنوار، ج۴، ص۳۲۰</ref> را برطرف کند (مدخل تناسخ).<ref>[[عبدالرحیم سلیمانی بهبهانی|سلیمانی بهبهانی، عبدالرحیم]]، [[اهل حق (مقاله)|مقاله «اهل حق»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی ج۱]] ص ۵۶۰.</ref> | دسته اول اهل حق که از استعمال لفظ [[تناسخ]] تحاشی میکنند از سیر تکامل روحی و [[معنوی]] و [[جامه]] به جامه و امثال آن استفاده میکنند و میگویند تناسخیون آغاز و انجام و [[هدف]] خاصی برای انتقالات [[نفوس]] قائل نیستند تا [[برزخ]] و مبدأ و معادی برای آن [[تصور]] شود و بر همین اساس [[پاداش]] و [[جزا]] را منحصر در این [[دنیا]] و به وسیله همین انتقالات میدانند، در حالی که قائلین به سیر تکامل، برای این انتقالات حد معینی (هزار جامه) قائل شده و لذا آن را هدفدار کردهاند و جایی برای [[معاد]] و [[عالم آخرت]] و برزخ باز کردهاند<ref>معرفت الروح، ص۱۱۸</ref>. و واضح است که این مقدار تلاش نتوانسته اشکال بنیادین محذور [[عقلی]] و [[نقلی]] [[تناسخ]] مثل محذور تعلق دو نفس به [[بدن]] واحد، و تعلق نفس واحد به دو بدن در حالت واحد، و عدم [[هماهنگی]] بین نفس و بدن در [[قوه]] و فعلیت و [[رجوع]] نفس بالفعل به مرتبه قوّه محض<ref>گوهر مراد، ص۱۷۲ـ ۱۷۵، کشف المراد، ص۱۹۱، اسفار، ج۹، ص۱۰ـ ۲۰، قواعد المرام، ص۱۵۳، شرح مقاصد، ج۳، ص۳۲۴ـ ۳۲۶</ref>، و [[روایات]] دالّ بر [[کفر]] کسی که قائل به تناسخ است<ref>بحارالأنوار، ج۴، ص۳۲۰</ref> را برطرف کند (مدخل تناسخ).<ref>[[عبدالرحیم سلیمانی بهبهانی|سلیمانی بهبهانی، عبدالرحیم]]، [[اهل حق (مقاله)|مقاله «اهل حق»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی ج۱]] ص ۵۶۰.</ref> | ||
==[[آفرینش جهان]] و [[انسان]]== | |||
[[عقاید]] [[اهل حق]] در خصوص [[آفرینش]]، مبتنی بر [[اعتقاد]] آنها به تناسخ است. مطابق یک [[روایت]]، [[خدا]] ابتدا درون دُرّی بود، سپس از دُرّ بیرون آمد و به [[فرمان]] او دُرّ پاشیده شد، و از پاشیدگی آن دودی برخاست و [[آسمان]] و [[زمین]] و [[ستارگان]] و ماه و [[خورشید]] و شب و [[روز]] پدید آمد، و چون سراسر [[جهان]] آب بود آنها را یک جا گرد آورد و دریا و خشکی را از هم جدا کرد و بر روی زمین روییدنیها و درختهای گوناگون رویاند و در دریا ماهیها و جانداران متنوع آفرید. پس از آن از کف دریا گوهری بماساند و تخت خویش را پدید آورد، و نام خود را خداوندگار نهاد. سپس بخشی از روان [[جاودانی]] خود را جدا کرد و [[فرشتگان]] و بندگانی به نامهای هفتن و چهل تن و چهل چهل تن و هفتوانه و هفت [[خلیفه]] و بیور هزار [[غلام]] و بیون غلام را از آن آفرید. پاسبانی زمین و آسمان را به هفتن سپرد و [[نگهبانی]] [[بندگان]] دیگر خود را به هفتوانه داد. پس از آن، با یکی از هفت تن، هفت طبقه آسمان را به نام های: [[لوح]] صدف، عقیق، گوهر، دُرّ، یاقوت، مرجان و اَلَست [[سیر]] کرد و در هر طبقه جشنی برپا میشد و نیاز درونی فرشتگان [[اهل]] آن طبقه را برآورده میکرد و یکی از حاضرین، خود را [[قربانی]] میکرد و قربانی میان حاضران تقسیم میشد. | |||
پس از این گشت و گذار [[معنوی]]، به هفتن دستور داد مشتی [[خاک]] از [[زمین]] بیاورند تا [[آدمی]] را بیافریند، خاک [[گریه]] کرد که تاب و توان آدمی شدن را ندارد، و بالاخره توسط [[فرشته مرگ]]، دستور انجام شد. هفتن آن مشت خاک را خمیر کرده با آب و باد و [[آتش]] آمیختند، و آن گاه [[خداوند]] [[آدم]] را آفرید. و [[خلقت]] عالم و آدم در شش دوره انجام شد. خداوند خواست گوهر خود را در پیکره آدمی مهمان کند، و زمانها گذشت تا این که گوهر خود را در قالب علی{{ع}} آمیخته کرد، و [[دین اسلام]] را پدید آورد و هفتن و هفتوانه و دیگر [[فرشتگان]] را در پیکرههای گوناگون [[آدمیان]] پدیدار کرد. پس از آن [[خدا]] در کالبد [[بهلول]]، بابا سرهنگ، شاه خوشین لرستانی و بابا ناووس تابید، و در سده هشتم [[هجری]] در تن [[سلطان]] [[اسحاق]] تجلّی کرد و [[اسرار]] [[آیین]] یارسان را آشکار ساخت.<ref>نوشتههای پراکنده درباره یارسان، ص۱۱۸ـ ۱۲۰، شاهنامه حقیقت، ص۳۴ و ۵۶ـ ۶۲ و ۸۱ـ ۸۴ و ۴۴و ۴۸ و ۱۸۷ و ۲۲۱و ۲۷۳ و ۳۰۳ و ۳۱۷، نامه سرانجام، ص۱۹۲ـ۱۹۳ و ۱۹۵و ۳۹۰</ref>.<ref>[[عبدالرحیم سلیمانی بهبهانی|سلیمانی بهبهانی، عبدالرحیم]]، [[اهل حق (مقاله)|مقاله «اهل حق»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی ج۱]] ص ۵۶۲.</ref> | |||
== منابع == | == منابع == |