جز
جایگزینی متن - 'دولت پیامبر' به 'دولت پیامبر'
جز (جایگزینی متن - '</div> <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">' به '</div>') |
جز (جایگزینی متن - 'دولت پیامبر' به 'دولت پیامبر') |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
==مقدمه== | ==مقدمه== | ||
یکی از آفتهایی که [[دولت | یکی از آفتهایی که [[دولت پیامبر]] را [[تهدید]] میکرد بحرانهای ناشی از دگرگونی از [[جامعه جاهلی]] به [[جامعه]] [[نبوی]] بود. بحرانهایی که از یک سو [[کفار]] و [[مشرکان]] و معترضان به پیامبر ایجاد میکردند و از سوی دیگر جمعیتی که خود را [[شهروندان]] [[دولت نبوی]] میدانستند، حال آنکه ویژگیهای هویتی بسیار متفاوتی داشتند، از [[عقاید]] و [[مذاهب]] گوناگون گرفته تا نژادها و [[قبایل]] گاه [[متعارض]]. پیامبر برای حل و رفع این [[بحران]] با برخورداری از تواناییهای نمادین به ویژه بهکارگیری نمادهای [[دینی]]، به [[برانگیختن]] [[حس]] [[همبستگی]] در جامعه کمک کرد. ایشان از [[آغاز بعثت]] اساس همه پیوندهای [[اجتماعی]] و [[انسجام]] و همبستگی اجتماعی را بر پایه [[آموزههای دین]] جدید قرار داد و از همین طریق از بسیاری از تعارضات قومی و قبیلگی جلوگیری کرد. | ||
زمانی که [[پیامبر اسلام]]{{صل}} وارد [[مدینه]] شد، دو کار مهم و اساسی انجام داد، نخست بنیان [[برادری]] را بر ویرانه ساختار قبیلگی آن جامعه پیریزی کرده و [[قریش]] و افراد قبایل دیگر را که به مدینه آمده بودند، [[مهاجر]] خواند و قبایل [[اوس و خزرج]] را [[انصار]] نامید. دوم این که میثاقنامه مدینه را که [[حکم]] [[قانون اساسی]] آن دولت [[شهر]] نوبنیاد را داشت و دارای ۴۷ ماده بود، در میان [[مسلمانان]] و [[یهودیان]] منعقد کرد. | زمانی که [[پیامبر اسلام]]{{صل}} وارد [[مدینه]] شد، دو کار مهم و اساسی انجام داد، نخست بنیان [[برادری]] را بر ویرانه ساختار قبیلگی آن جامعه پیریزی کرده و [[قریش]] و افراد قبایل دیگر را که به مدینه آمده بودند، [[مهاجر]] خواند و قبایل [[اوس و خزرج]] را [[انصار]] نامید. دوم این که میثاقنامه مدینه را که [[حکم]] [[قانون اساسی]] آن دولت [[شهر]] نوبنیاد را داشت و دارای ۴۷ ماده بود، در میان [[مسلمانان]] و [[یهودیان]] منعقد کرد. |