←مقدمه
(←پانویس) |
(←مقدمه) |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
}} | }} | ||
==مقدمه== | ==مقدمه== | ||
هر حرکت در [[نظام هستی]] و به طور مسلّم، هر [[رفتاری]] در [[انسانها]]، برای رسیدن به هدفی انجام میگیرد و با هر روشی نیز نمیتوان به یک [[هدف]] دست یافت؛ بنابراین روند حرکت برای دستیابی به مقصد خاص، باید پیرو تناسبها و ضوابط خاص باشد. همه [[نظامهای سیاسی]] و نیز [[نظام سیاسی اسلام]]، به مثابه یک مجموعه [[حقیقی]] ([[عینی]]) از این قاعده مستثنی نیستند و در نتیجه دارای هدفی خاص و اصول یا مقررات [[حاکم]] بر حرکت هستند که هر کدام تحت عنوانی جداگانه، مورد بررسی قرار میگیرد. | هر حرکت در [[نظام هستی]] و به طور مسلّم، هر [[رفتاری]] در [[انسانها]]، برای رسیدن به هدفی انجام میگیرد و با هر روشی نیز نمیتوان به یک [[هدف]] دست یافت؛ بنابراین روند حرکت برای دستیابی به مقصد خاص، باید پیرو تناسبها و ضوابط خاص باشد. همه [[نظامهای سیاسی]] و نیز [[نظام سیاسی اسلام]]، به مثابه یک مجموعه [[حقیقی]] ([[عینی]]) از این قاعده مستثنی نیستند و در نتیجه دارای هدفی خاص و اصول یا مقررات [[حاکم]] بر حرکت هستند که هر کدام تحت عنوانی جداگانه، مورد بررسی قرار میگیرد. | ||
جریان حرکت هر مجموعه، در جهت وصول به هدف اصلی و واحد آن، سامان و [[وحدت]] مییابد؛ اما رسیدن به آن، با تحقق اهداف جزئی ممکن میگردد؛ بنابراین پس از بیان هدف اصلی نظام سیاسی اسلام که مقصود و منظور نهایی حرکت را بیان میکند، میتوان به طرح اهداف فرعی پرداخت که زمینهساز تحقق هدف اصلی هستند. | جریان حرکت هر مجموعه، در جهت وصول به هدف اصلی و واحد آن، سامان و [[وحدت]] مییابد؛ اما رسیدن به آن، با تحقق اهداف جزئی ممکن میگردد؛ بنابراین پس از بیان هدف اصلی نظام سیاسی اسلام که مقصود و منظور نهایی حرکت را بیان میکند، میتوان به طرح اهداف فرعی پرداخت که زمینهساز تحقق هدف اصلی هستند<ref>[[علی اصغر نصرتی|نصرتی، علی اصغر]]، [[نظام سیاسی اسلام (کتاب)|نظام سیاسی اسلام]]، ص ۱۵۹.</ref>. | ||
[[تشکیل حکومت]] در [[منطق]] [[اسلام]]، موضوعیت نداشته بلکه در سایه اهدافی خاص، [[ضرورت]] یافته و به خاطر تأمین غایاتی معین، تحقق مییابد. بر این اساس، [[حاکمیت]] بر [[مسلمانان]]، [[شأن]] و [[مقام]]، محسوب نشده و مطلوبیت آن در گرو تلاش در ایجاد اهدافی است که در [[روایات اسلامی]] مورد توصیه قرار گرفته است. [[امام خمینی]] در کتاب [[ولایت فقیه]]، ضمن این که [[حکومت]] را، نه غایتی مطلوب، بلکه وسیلهای به جهت تحقق هدفهای عالی دانسته، فصلی مجزا را به اهداف و غایات [[حکومت اسلامی]] اختصاص داده و در آن، به [[سیره]] ثابته [[اولیای الهی]] و به طور خاص، به عبارات [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} در [[نهج البلاغه]] اشاره نموده است. بر اساس دیدگاه امام خمینی، در حالی که حکومتهای [[کفر]] از حاکمیت، نفود [[سیاسی]] و [[جعل قوانین]] خاص، به جهت کامروایی خود [[سوء]] استفاده میکردند، [[هدف]] از حکومت اسلامی در لسان امیرالمؤمنین{{ع}} و [[احقاق حق]]، از بین بردن [[باطل]] برشمرده شده و بر این اساس، [[ائمه اطهار]]{{عم}} و [[فقیهان]] را در راستای برقراری [[احکام الهی]]، برقراری [[نظام]] عادلانه و [[خدمت به مردم]]، به [[تشکیل دولت]] موظف دانسته است. بلکه موضوع ولایت فقیه، [[مأموریت]] و انجام این [[وظایف]] است: | [[تشکیل حکومت]] در [[منطق]] [[اسلام]]، موضوعیت نداشته بلکه در سایه اهدافی خاص، [[ضرورت]] یافته و به خاطر تأمین غایاتی معین، تحقق مییابد. بر این اساس، [[حاکمیت]] بر [[مسلمانان]]، [[شأن]] و [[مقام]]، محسوب نشده و مطلوبیت آن در گرو تلاش در ایجاد اهدافی است که در [[روایات اسلامی]] مورد توصیه قرار گرفته است. [[امام خمینی]] در کتاب [[ولایت فقیه]]، ضمن این که [[حکومت]] را، نه غایتی مطلوب، بلکه وسیلهای به جهت تحقق هدفهای عالی دانسته، فصلی مجزا را به اهداف و غایات [[حکومت اسلامی]] اختصاص داده و در آن، به [[سیره]] ثابته [[اولیای الهی]] و به طور خاص، به عبارات [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} در [[نهج البلاغه]] اشاره نموده است. بر اساس دیدگاه امام خمینی، در حالی که حکومتهای [[کفر]] از حاکمیت، نفود [[سیاسی]] و [[جعل قوانین]] خاص، به جهت کامروایی خود [[سوء]] استفاده میکردند، [[هدف]] از حکومت اسلامی در لسان امیرالمؤمنین{{ع}} و [[احقاق حق]]، از بین بردن [[باطل]] برشمرده شده و بر این اساس، [[ائمه اطهار]]{{عم}} و [[فقیهان]] را در راستای برقراری [[احکام الهی]]، برقراری [[نظام]] عادلانه و [[خدمت به مردم]]، به [[تشکیل دولت]] موظف دانسته است. بلکه موضوع ولایت فقیه، [[مأموریت]] و انجام این [[وظایف]] است<ref>[[سید سجاد ایزدهی|ایزدهی، سید سجاد]]، [[فقه سیاسی امام خمینی (کتاب)|فقه سیاسی امام خمینی]]، ص ۱۸۳.</ref>: | ||
==هدف اصلی نظام سیاسی اسلام== | ==هدف اصلی نظام سیاسی اسلام== |