سلام بن مشکم نضیری: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '== جستارهای وابسته == ==' به '=='
جز (جایگزینی متن - '</div> <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">' به '</div>')
جز (جایگزینی متن - '== جستارهای وابسته == ==' به '==')
خط ۱۳: خط ۱۳:


در [[غزوه سویق]] در [[سال دوم هجری]]، [[ابوسفیان]] تا نزدیک [[مدینه]] پیش آمد. در آنجا همراهان خود را گذاشت و شب‌هنگام تنها برای دریافت اطلاعات، نزد [[حیی بن اخطب]] از سران [[بنی‌نضیر]] رفت؛ اما او ابوسفیان را نپذیرفت؛<ref> السیرة النبویه، ج۲، ص۴۴؛ تاریخ طبری، ج۲، ص۴۸۳.</ref> ولی سلاّم او را به قلعه خود [[راه]] داد.<ref> الطبقات، ج۲، ص۲۳؛ الثقات، ج۱، ص۲۱۱؛ اعلام الوری، ج۱، ص۱۷۲.</ref> ابوسفیان [[شب]] در آنجا ماند <ref>البدء و التاریخ، ج۴، ص۱۹۶.</ref> و صبحگاه با [[حمله]] به برخی مناطق پیرامونی مدینه و کشتن چند تن از [[انصار]] و [[سوزاندن]] [[خانه]] آنها، از مدینه گریخت و سپس درباره [[پذیرایی]] سلاّم از خود، شعری سرود.<ref> الطبقات، ج۲، ص۲۳؛ الاغانی، ج۶، ص۵۳۰.</ref> هنگامی که [[رسول]] گرامی{{صل}} برای [[مذاکره]] با بنی‌نضیر نزد آنان رفت، [[عمرو]] بن جحاش در صدد بود با پرتاب صخره‌ای بر روی وی، آن [[حضرت]] را [[ترور]] کند؛ ولی [[سلام بن مشکم]] آنان را از این کار بازداشت و به آنان [[اطمینان]] داد که وی متوجه خواهد شد و این کار به مفهوم [[نقض پیمان]] فیمابین خواهد بود؛ ولی دیگران نپذیرفتند.<ref> المغازی، ج۱، ص۳۶۵؛ تاریخ طبری، ج۲، ص۵۵۲.</ref> پس از باخبر شدن [[پیامبر گرامی]]{{صل}} از [[توطئه]] آنان، و [[دستور]] وی مبنی بر [[مهاجرت]] از مدینه، سلاّم از حیی خواست برای [[حفظ]] [[املاک]] بنی‌نضیر به خواسته [[پیامبر]] تن دهد؛ ولی حیی‌بن اخطب نپذیرفت و در پی آن [[نبرد]] بنی‌نضیر در [[سال ۴ هجری]] شکل گرفت و آنان پس از مدتی محاصره، ناچار شدند به [[تبعید]] تن داده و صرفاً به بردن [[دارایی]] منقول خود بسنده کنند.<ref>المغازی، ج۱، ص۳۷۲-۳۷۳؛ تاریخ طبری، ج۲، ص۵۵۲-۵۵۳.</ref> بنی‌نضیر پس از تبعید، به [[خیبر]] رفتند؛ ولی سرانشان از جمله سلاّم برای بازگرداندن موقعیت خود در مدینه به [[مکه]] رفتند و ضمن اعلام [[مشارکت]] خود برای نبرد با پیامبر، [[قریش]] را به [[جنگ]] با پیامبر [[تشویق]] کردند که نبرد [[احزاب]] در [[سال ۵ هجری]] شکل گرفت.<ref>عیون الاثر، ج۲، ص۸۳؛ تاریخ ابن خلدون، ج۲، ص۴۴۰-۴۴۱.</ref> این رویداد در برخی [[تفاسیر]] نیز [[نقل]] شده است. در آیه {{متن قرآن|إِذْ جَاءُوكُمْ مِنْ فَوْقِكُمْ وَمِنْ أَسْفَلَ مِنْكُمْ وَإِذْ زَاغَتِ الْأَبْصَارُ وَبَلَغَتِ الْقُلُوبُ الْحَنَاجِرَ وَتَظُنُّونَ بِاللَّهِ الظُّنُونَا}}<ref>«هنگامی که از فراز و فرودتان بر شما تاختند و آنگاه که چشم‌ها کلاپیسه  شد و دل‌ها به گلوها رسید و به خداوند گمان‌ها (ی نادرست) بردید؛» سوره احزاب، آیه ۱۰.</ref> که به [[مسلمانان]] گفته شده "محاصره‌کنندگان از بالا و پایین به شما [[یورش]] بردند"، مراد از "بالا" در این [[آیه]] [[یهودیان]] [[بنی‌قریظه]] است که با اقدامات [[بنی‌نضیر]] به [[سپاه]] [[دشمن]] پیوستند و مقصود از "پایین"، [[قریش]] و دیگر [[قبایل]] است که با تحریک یهودیان بنی‌نضیر وارد این [[جنگ]] شدند:<ref> تفسیر ابن کثیر، ج۶، ص۳۴۳؛ تفسیر قرطبی، ج۱۴، ص۱۲۹.</ref> در محاصره [[خیبر]] در [[سال ۶ هجری]]، سلاّم بن مشکم با آنکه [[بیمار]] و در قلعه نطات در حال استراحت بود، آماده [[دفاع]] از قلعه شد و در همین ماجرا هم کشته شد<ref>المغازی، ج۲، ص۶۷۹.</ref>.<ref>[[علی احمدی|احمدی، علی]]، [[سلام بن مشکم (مقاله)|مقاله «سلام بن مشکم»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۵.</ref>
در [[غزوه سویق]] در [[سال دوم هجری]]، [[ابوسفیان]] تا نزدیک [[مدینه]] پیش آمد. در آنجا همراهان خود را گذاشت و شب‌هنگام تنها برای دریافت اطلاعات، نزد [[حیی بن اخطب]] از سران [[بنی‌نضیر]] رفت؛ اما او ابوسفیان را نپذیرفت؛<ref> السیرة النبویه، ج۲، ص۴۴؛ تاریخ طبری، ج۲، ص۴۸۳.</ref> ولی سلاّم او را به قلعه خود [[راه]] داد.<ref> الطبقات، ج۲، ص۲۳؛ الثقات، ج۱، ص۲۱۱؛ اعلام الوری، ج۱، ص۱۷۲.</ref> ابوسفیان [[شب]] در آنجا ماند <ref>البدء و التاریخ، ج۴، ص۱۹۶.</ref> و صبحگاه با [[حمله]] به برخی مناطق پیرامونی مدینه و کشتن چند تن از [[انصار]] و [[سوزاندن]] [[خانه]] آنها، از مدینه گریخت و سپس درباره [[پذیرایی]] سلاّم از خود، شعری سرود.<ref> الطبقات، ج۲، ص۲۳؛ الاغانی، ج۶، ص۵۳۰.</ref> هنگامی که [[رسول]] گرامی{{صل}} برای [[مذاکره]] با بنی‌نضیر نزد آنان رفت، [[عمرو]] بن جحاش در صدد بود با پرتاب صخره‌ای بر روی وی، آن [[حضرت]] را [[ترور]] کند؛ ولی [[سلام بن مشکم]] آنان را از این کار بازداشت و به آنان [[اطمینان]] داد که وی متوجه خواهد شد و این کار به مفهوم [[نقض پیمان]] فیمابین خواهد بود؛ ولی دیگران نپذیرفتند.<ref> المغازی، ج۱، ص۳۶۵؛ تاریخ طبری، ج۲، ص۵۵۲.</ref> پس از باخبر شدن [[پیامبر گرامی]]{{صل}} از [[توطئه]] آنان، و [[دستور]] وی مبنی بر [[مهاجرت]] از مدینه، سلاّم از حیی خواست برای [[حفظ]] [[املاک]] بنی‌نضیر به خواسته [[پیامبر]] تن دهد؛ ولی حیی‌بن اخطب نپذیرفت و در پی آن [[نبرد]] بنی‌نضیر در [[سال ۴ هجری]] شکل گرفت و آنان پس از مدتی محاصره، ناچار شدند به [[تبعید]] تن داده و صرفاً به بردن [[دارایی]] منقول خود بسنده کنند.<ref>المغازی، ج۱، ص۳۷۲-۳۷۳؛ تاریخ طبری، ج۲، ص۵۵۲-۵۵۳.</ref> بنی‌نضیر پس از تبعید، به [[خیبر]] رفتند؛ ولی سرانشان از جمله سلاّم برای بازگرداندن موقعیت خود در مدینه به [[مکه]] رفتند و ضمن اعلام [[مشارکت]] خود برای نبرد با پیامبر، [[قریش]] را به [[جنگ]] با پیامبر [[تشویق]] کردند که نبرد [[احزاب]] در [[سال ۵ هجری]] شکل گرفت.<ref>عیون الاثر، ج۲، ص۸۳؛ تاریخ ابن خلدون، ج۲، ص۴۴۰-۴۴۱.</ref> این رویداد در برخی [[تفاسیر]] نیز [[نقل]] شده است. در آیه {{متن قرآن|إِذْ جَاءُوكُمْ مِنْ فَوْقِكُمْ وَمِنْ أَسْفَلَ مِنْكُمْ وَإِذْ زَاغَتِ الْأَبْصَارُ وَبَلَغَتِ الْقُلُوبُ الْحَنَاجِرَ وَتَظُنُّونَ بِاللَّهِ الظُّنُونَا}}<ref>«هنگامی که از فراز و فرودتان بر شما تاختند و آنگاه که چشم‌ها کلاپیسه  شد و دل‌ها به گلوها رسید و به خداوند گمان‌ها (ی نادرست) بردید؛» سوره احزاب، آیه ۱۰.</ref> که به [[مسلمانان]] گفته شده "محاصره‌کنندگان از بالا و پایین به شما [[یورش]] بردند"، مراد از "بالا" در این [[آیه]] [[یهودیان]] [[بنی‌قریظه]] است که با اقدامات [[بنی‌نضیر]] به [[سپاه]] [[دشمن]] پیوستند و مقصود از "پایین"، [[قریش]] و دیگر [[قبایل]] است که با تحریک یهودیان بنی‌نضیر وارد این [[جنگ]] شدند:<ref> تفسیر ابن کثیر، ج۶، ص۳۴۳؛ تفسیر قرطبی، ج۱۴، ص۱۲۹.</ref> در محاصره [[خیبر]] در [[سال ۶ هجری]]، سلاّم بن مشکم با آنکه [[بیمار]] و در قلعه نطات در حال استراحت بود، آماده [[دفاع]] از قلعه شد و در همین ماجرا هم کشته شد<ref>المغازی، ج۲، ص۶۷۹.</ref>.<ref>[[علی احمدی|احمدی، علی]]، [[سلام بن مشکم (مقاله)|مقاله «سلام بن مشکم»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۵.</ref>
== جستارهای وابسته ==


== منابع ==
== منابع ==