۶۴٬۶۴۲
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '\<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(252\,\s252\,\s233\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\[\[(.*)\]\](.*)\"\'\'\'(.*)\'\'\'\"(.*)\<\/div\>\n\<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(255\,\s245\,\s227\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\<\/div\>\n\n' به '{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = $2 | عنوان مدخل = $4 | مداخل مرتبط = $6 | پرسش مرتبط = }} ') |
جز (جایگزینی متن - '== جستارهای وابسته == ==' به '==') |
||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
ناگفته نماند که در [[حکومت]] [[رسول الله]]{{صل}} همانگونه که [[رحمت]] و [[ملاطفت]] و [[تواضع]] و [[ادب]] وجود داشت، [[قاطعیت]] و [[صلابت]] نیز وجود داشت. هر گاه اصل [[نظام اسلامی]]، [[عدالت اجتماعی]] و [[احکام الهی]] در خطر بود، پیامبر با کسی [[معامله]] و [[مسامحه]] نمیکرد. ایشان برخی از [[جنگها]] را خود [[فرماندهی]] کرده است. در برخی جنگها عدهای درصدد جریانسازی و ایجاد [[جنگ روانی]] برآمدند. پیامبر اکرم{{صل}} دستور نابودی مقر فرماندهی آنان را داد. با [[خیانتکاران]] برخورد شدید داشت. یکی از نمونههای آن قضیه [[مسجد ضرار]] است. [[منافقین]] در چند کیلومتر [[مدینه]]، مسجدی ساخته بودند برای [[ذکر و دعا]] و [[نیایش]] و قبلاً از [[پیامبر]] خواسته بودند که تشریف ببرند و [[مسجد]] را افتتاح کنند. پیامبر به آنها فرمود: هر وقت [[فرصت]] کنم میآیم. وقتی که از [[جنگ]] بازگشتند، معلوم شد که حتی این مسجد هم پایگاه [[توطئه]] علیه [[نهضت]] شده است. از اینرو، دستور دادند مسجد را خراب کنند<ref>تفسیر قمی، ج۱، ص۳۰۵.</ref>.<ref>[[سید حسین اسحاقی|اسحاقی، سید حسین]]، [[رسول مهربانی (کتاب)|رسول مهربانی]] ص ۱۲۰.</ref> | ناگفته نماند که در [[حکومت]] [[رسول الله]]{{صل}} همانگونه که [[رحمت]] و [[ملاطفت]] و [[تواضع]] و [[ادب]] وجود داشت، [[قاطعیت]] و [[صلابت]] نیز وجود داشت. هر گاه اصل [[نظام اسلامی]]، [[عدالت اجتماعی]] و [[احکام الهی]] در خطر بود، پیامبر با کسی [[معامله]] و [[مسامحه]] نمیکرد. ایشان برخی از [[جنگها]] را خود [[فرماندهی]] کرده است. در برخی جنگها عدهای درصدد جریانسازی و ایجاد [[جنگ روانی]] برآمدند. پیامبر اکرم{{صل}} دستور نابودی مقر فرماندهی آنان را داد. با [[خیانتکاران]] برخورد شدید داشت. یکی از نمونههای آن قضیه [[مسجد ضرار]] است. [[منافقین]] در چند کیلومتر [[مدینه]]، مسجدی ساخته بودند برای [[ذکر و دعا]] و [[نیایش]] و قبلاً از [[پیامبر]] خواسته بودند که تشریف ببرند و [[مسجد]] را افتتاح کنند. پیامبر به آنها فرمود: هر وقت [[فرصت]] کنم میآیم. وقتی که از [[جنگ]] بازگشتند، معلوم شد که حتی این مسجد هم پایگاه [[توطئه]] علیه [[نهضت]] شده است. از اینرو، دستور دادند مسجد را خراب کنند<ref>تفسیر قمی، ج۱، ص۳۰۵.</ref>.<ref>[[سید حسین اسحاقی|اسحاقی، سید حسین]]، [[رسول مهربانی (کتاب)|رسول مهربانی]] ص ۱۲۰.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == |