امت پیامبر خاتم در نهج البلاغه: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
ربات: جایگزینی خودکار متن (-*[ +* [)
جز (جایگزینی متن - '\<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(252\,\s252\,\s233\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\'\'\'\[\[(.*)\]\]\'\'\'(.*)\"\'\'\'(.*)\'\'\'\"(.*)\<\/div\> \<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(255\,\s245\,\s227\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\<\/div\> \<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(206\,242\,\s299\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\sn...)
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-*[ +* [))
خط ۸: خط ۸:


==مقدمه==
==مقدمه==
*[[امت]] از ریشه "ا مَ مَ" به‌معنای ملّت و نسل و نیز جماعتی است که به‌سوی ایشان [[پیغمبری]] آمده باشد. هم‌چنین به‌معنای گروهی است که به‌ [[پیغمبری]] [[ایمان]] آورده‌اند و [[پیروان]] [[انبیا]] هستند. در اصطلاح نیز، پدیده‌ای [[سیاسی]] – [[فرهنگی]] است که در صدد گردآوری همگان زیر افکار، آرمان‌ها و گرایش‌های مشترک و جمع بین مشترکاتی است که سیر تاریخی و هویّت [[اجتماعی]] مجموعه‌های انسانی را به‌وجود می‌آورد. امّت [[اسلام]] یا مجموعه [[مسلمانان]] بر وفق اعتبار دینی و بدون در نظر گرفتن ملیّت، مجموعه‌ای از [[انسان‌ها]] هستند که بر مبنای هویّت اسلامی خویش و [[تعالیم]] اساسی [[اسلام]]، با وجود [[اختلاف]] نظرها و [[اختلاف]] نژادها، با انگیزه‌ای واحد و قوی و مبتنی بر اصول اساسی [[اسلام]] گرد هم آمده و خواهان تحقق آرمان‌های [[دین اسلام]] در سطح [[جامعه جهانی]] هستند<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 131.</ref>.
* [[امت]] از ریشه "ا مَ مَ" به‌معنای ملّت و نسل و نیز جماعتی است که به‌سوی ایشان [[پیغمبری]] آمده باشد. هم‌چنین به‌معنای گروهی است که به‌ [[پیغمبری]] [[ایمان]] آورده‌اند و [[پیروان]] [[انبیا]] هستند. در اصطلاح نیز، پدیده‌ای [[سیاسی]] – [[فرهنگی]] است که در صدد گردآوری همگان زیر افکار، آرمان‌ها و گرایش‌های مشترک و جمع بین مشترکاتی است که سیر تاریخی و هویّت [[اجتماعی]] مجموعه‌های انسانی را به‌وجود می‌آورد. امّت [[اسلام]] یا مجموعه [[مسلمانان]] بر وفق اعتبار دینی و بدون در نظر گرفتن ملیّت، مجموعه‌ای از [[انسان‌ها]] هستند که بر مبنای هویّت اسلامی خویش و [[تعالیم]] اساسی [[اسلام]]، با وجود [[اختلاف]] نظرها و [[اختلاف]] نژادها، با انگیزه‌ای واحد و قوی و مبتنی بر اصول اساسی [[اسلام]] گرد هم آمده و خواهان تحقق آرمان‌های [[دین اسلام]] در سطح [[جامعه جهانی]] هستند<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 131.</ref>.
*امّت [[اسلام]] بدون در نظر گرفتن تفاوت‌های فردی و قومی در صدد حضور [[مردم]]، به‌عنوان افراد یک [[امت]] واحده در عرصه‌های مشارکت است. در این صورت، نقش فرد و [[حقوق]] و محدوده مسئولیت‌های او در اجتماع کلّ شکل می‌گیرد. نقش افراد در شکل‌گیری امّت واحده اسلامی، نقشی برجسته و اساسی است. [[انسان‌ها]] در قالب قراردادهای [[اجتماعی]] عهده‌دار [[مسئولیت]] می‌شوند و در برابر [[مسئولیت]] خود، مستحق [[حقوق]] مادی و معنوی خواهند شد. در [[اسلام]] مبنای قراردادهای [[اجتماعی]] از قالب اعتباری خارج شده است و در مقابله با حقیقی بودن و مطابقت با واقع قرار دارد و هم‌چنین اعتبار را صرف اعتبار بشری نمی‌داند، بلکه مبنای تداوم آن را مطابقت با [[آیین]] برمی‌شمارد. بر این اساس، طبقات [[اجتماعی]] نسبت به هم وابستگی پیدا می‌کنند و کار هر یک با دیگری سامان می‌یابد<ref>نهج البلاغه، نامه ۵۳</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 131.</ref>.
*امّت [[اسلام]] بدون در نظر گرفتن تفاوت‌های فردی و قومی در صدد حضور [[مردم]]، به‌عنوان افراد یک [[امت]] واحده در عرصه‌های مشارکت است. در این صورت، نقش فرد و [[حقوق]] و محدوده مسئولیت‌های او در اجتماع کلّ شکل می‌گیرد. نقش افراد در شکل‌گیری امّت واحده اسلامی، نقشی برجسته و اساسی است. [[انسان‌ها]] در قالب قراردادهای [[اجتماعی]] عهده‌دار [[مسئولیت]] می‌شوند و در برابر [[مسئولیت]] خود، مستحق [[حقوق]] مادی و معنوی خواهند شد. در [[اسلام]] مبنای قراردادهای [[اجتماعی]] از قالب اعتباری خارج شده است و در مقابله با حقیقی بودن و مطابقت با واقع قرار دارد و هم‌چنین اعتبار را صرف اعتبار بشری نمی‌داند، بلکه مبنای تداوم آن را مطابقت با [[آیین]] برمی‌شمارد. بر این اساس، طبقات [[اجتماعی]] نسبت به هم وابستگی پیدا می‌کنند و کار هر یک با دیگری سامان می‌یابد<ref>نهج البلاغه، نامه ۵۳</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 131.</ref>.
*[[امام علی]] {{ع}} به‌عنوان نخستین و تنها فرد از [[امامان معصوم]]، که افزون بر [[مقام]] [[امامت]] بر کرسی [[حکومت]] نیز تکیه زد، بر [[هدفمندی]]، [[سازمان‌دهی]] و پیشگیری از [[انحطاط]] و انفعال [[امت اسلام]] سخت کوشید و در [[مقام]] بیان و عمل به آن پرداخت. در منظر [[امام]]، انسان‌های [[مسلمان]] خود، در مرحله اول انسان‌هایی مسئول‌اند. [[آموزه‌های دینی]] سعی در توجه به عاملیّت انسانی و تدارک او برای حضور مؤثر در زندگی [[اجتماعی]] دارد. هر فرد انسانی از نظر فطری [[اجتماعی]] است و این خصیصه به کمک دو نیروی [[علم]] و [[اراده]] به تدریج به حدّ کمال می‌رسد. [[آموزه‌های دینی]] در [[تربیت اجتماعی]] دیدگاهی خدامحورانه را به دست می‌دهد، چنان‌که [[امام]] در [[نهج البلاغه]] می‌فرماید: "هر که رابطه میان خود را نیکو سازد، [[خداوند]] نیز، رابطه او را با [[مردم]] نیکو سازد"<ref>نهج البلاغه، حکمت ٨٩: {{متن حدیث|"مَنْ أَصْلَحَ مَا بَیْنَهُ وَ بَیْنَ اللَّهِ أَصْلَحَ اللَّهُ مَا بَیْنَهُ وَ بَیْنَ النَّاس‏"}}</ref>. در نتیجه، [[اصلاح]] [[نفس]] [[آدمی]] و رابطه میان [[انسان‌ها]]، سرانجام [[آدمیان]] را به غایت نهایی وجود، که [[قرب الهی]] است، سوق می‌دهد. مسئولیّت‌های [[اجتماعی]] نیز موضوعی مهم است. [[امام]] {{ع}} در بیانی، مردمان را نسبت به مسئولیت‌های [[اجتماعی]] خویش هشدار می‌دهد: از [[خدا]] بترسید، در [[حق]] بندگانش و بلادش، زیرا شما مسئولید، حتی در برابر زمین‌ها و ستوران<ref>{{متن حدیث|... اتَّقُوا اللَّهَ فِی عِبَادِهِ وَ بِلَادِهِ، فَإِنَّکُمْ مَسْئُولُونَ حَتَّی عَنِ الْبِقَاعِ وَ الْبَهَائِمِ...}}نهج البلاغه، خطبه ١٦٧</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص ۱۳۱- ۱۳۲.</ref>.
* [[امام علی]] {{ع}} به‌عنوان نخستین و تنها فرد از [[امامان معصوم]]، که افزون بر [[مقام]] [[امامت]] بر کرسی [[حکومت]] نیز تکیه زد، بر [[هدفمندی]]، [[سازمان‌دهی]] و پیشگیری از [[انحطاط]] و انفعال [[امت اسلام]] سخت کوشید و در [[مقام]] بیان و عمل به آن پرداخت. در منظر [[امام]]، انسان‌های [[مسلمان]] خود، در مرحله اول انسان‌هایی مسئول‌اند. [[آموزه‌های دینی]] سعی در توجه به عاملیّت انسانی و تدارک او برای حضور مؤثر در زندگی [[اجتماعی]] دارد. هر فرد انسانی از نظر فطری [[اجتماعی]] است و این خصیصه به کمک دو نیروی [[علم]] و [[اراده]] به تدریج به حدّ کمال می‌رسد. [[آموزه‌های دینی]] در [[تربیت اجتماعی]] دیدگاهی خدامحورانه را به دست می‌دهد، چنان‌که [[امام]] در [[نهج البلاغه]] می‌فرماید: "هر که رابطه میان خود را نیکو سازد، [[خداوند]] نیز، رابطه او را با [[مردم]] نیکو سازد"<ref>نهج البلاغه، حکمت ٨٩: {{متن حدیث|"مَنْ أَصْلَحَ مَا بَیْنَهُ وَ بَیْنَ اللَّهِ أَصْلَحَ اللَّهُ مَا بَیْنَهُ وَ بَیْنَ النَّاس‏"}}</ref>. در نتیجه، [[اصلاح]] [[نفس]] [[آدمی]] و رابطه میان [[انسان‌ها]]، سرانجام [[آدمیان]] را به غایت نهایی وجود، که [[قرب الهی]] است، سوق می‌دهد. مسئولیّت‌های [[اجتماعی]] نیز موضوعی مهم است. [[امام]] {{ع}} در بیانی، مردمان را نسبت به مسئولیت‌های [[اجتماعی]] خویش هشدار می‌دهد: از [[خدا]] بترسید، در [[حق]] بندگانش و بلادش، زیرا شما مسئولید، حتی در برابر زمین‌ها و ستوران<ref>{{متن حدیث|... اتَّقُوا اللَّهَ فِی عِبَادِهِ وَ بِلَادِهِ، فَإِنَّکُمْ مَسْئُولُونَ حَتَّی عَنِ الْبِقَاعِ وَ الْبَهَائِمِ...}}نهج البلاغه، خطبه ١٦٧</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص ۱۳۱- ۱۳۲.</ref>.


==[[هدایت]] [[امت]]==
==[[هدایت]] [[امت]]==
*[[امام]] {{ع}} [[پیروی]] از [[قرآن]]<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۷۵</ref> و [[سنت]] [[پیامبر اکرم]] {{صل}} و [[اهل بیت]] {{عم}} را دلیلی بر [[هدایت]] [[امت اسلام]] برمی‌شمارد و در سخنی می‌فرماید: در [[تاریکی]]، راه خود را به [[هدایت]] ما یافتید و بر قله عزّت و سروری فرا رفتید و از شب سیاه [[گمراهی]] به سپیده‌دم [[هدایت]] رسیدید<ref>[[نهج البلاغه]]، [[خطبه ۴ نهج البلاغه|خطبه ۴]]: {{متن حدیث|"بِنَا اهْتَدَیْتُمْ فِی الظَّلْمَاءِ وَ تَسَنَّمْتُمْ ذُرْوَةَ الْعَلْیَاءِ وَ بِنَا أَفْجَرْتُمْ عَنِ السِّرَارِ..."}}</ref>. در فرازی دیگر می‌فرماید: ای [[مردم]]، اگر از [[یاری]] [[حق]] باز نمی‌نشستید و در خوارساختن [[باطل]] سستی نمی‌ورزیدید، کسانی که هم‌پایه شما نبودند، در شما طمع نمی‌کردند و مدّعیان نیرومند بر شما سروری نمی‌یافتند. ولی شما چون [[قوم]] [[بنی‌اسرائیل]] سرگردان شدید. به [[جان]] خودم [[سوگند]] که پس از این، سرگردانی شما چند برابر افزون خواهد شد، زیرا [[حق]] را پس پشت افکندید و از آنکه نزدیک‌تر است به [[رسول خدا]] {{صل}} بریدید و به آنکه دورتر است، پیوستید<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۶۵: {{متن حدیث|"... أَیُّهَا النَّاسُ لَوْ لَمْ تَتَخَاذَلُوا عَنْ نَصْرِ الْحَقِّ، وَ لَمْ تَهِنُوا عَنْ تَوْهِینِ الْبَاطِلِ، لَمْ یَطْمَعْ فِیکُمْ مَنْ لَیْسَ مِثْلَکُمْ، وَ لَمْ یَقْوَ مَنْ قَوِیَ عَلَیْکُمْ، لَکِنَّکُمْ تِهْتُمْ مَتَاهَ بَنِی إِسْرَائِیلَ، وَ لَعَمْرِی لَیُضَعَّفَنَّ لَکُمُ التِّیهُ مِنْ بَعْدِی أَضْعَافاً، بِمَا خَلَّفْتُمُ الْحَقَّ وَرَاءَ ظُهُورِکُمْ، وَ قَطَعْتُمُ الْأَدْنَی وَ وَصَلْتُمُ الْأَبْعَد..."}}</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص ۱۳۲.</ref>.
* [[امام]] {{ع}} [[پیروی]] از [[قرآن]]<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۷۵</ref> و [[سنت]] [[پیامبر اکرم]] {{صل}} و [[اهل بیت]] {{عم}} را دلیلی بر [[هدایت]] [[امت اسلام]] برمی‌شمارد و در سخنی می‌فرماید: در [[تاریکی]]، راه خود را به [[هدایت]] ما یافتید و بر قله عزّت و سروری فرا رفتید و از شب سیاه [[گمراهی]] به سپیده‌دم [[هدایت]] رسیدید<ref>[[نهج البلاغه]]، [[خطبه ۴ نهج البلاغه|خطبه ۴]]: {{متن حدیث|"بِنَا اهْتَدَیْتُمْ فِی الظَّلْمَاءِ وَ تَسَنَّمْتُمْ ذُرْوَةَ الْعَلْیَاءِ وَ بِنَا أَفْجَرْتُمْ عَنِ السِّرَارِ..."}}</ref>. در فرازی دیگر می‌فرماید: ای [[مردم]]، اگر از [[یاری]] [[حق]] باز نمی‌نشستید و در خوارساختن [[باطل]] سستی نمی‌ورزیدید، کسانی که هم‌پایه شما نبودند، در شما طمع نمی‌کردند و مدّعیان نیرومند بر شما سروری نمی‌یافتند. ولی شما چون [[قوم]] [[بنی‌اسرائیل]] سرگردان شدید. به [[جان]] خودم [[سوگند]] که پس از این، سرگردانی شما چند برابر افزون خواهد شد، زیرا [[حق]] را پس پشت افکندید و از آنکه نزدیک‌تر است به [[رسول خدا]] {{صل}} بریدید و به آنکه دورتر است، پیوستید<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۶۵: {{متن حدیث|"... أَیُّهَا النَّاسُ لَوْ لَمْ تَتَخَاذَلُوا عَنْ نَصْرِ الْحَقِّ، وَ لَمْ تَهِنُوا عَنْ تَوْهِینِ الْبَاطِلِ، لَمْ یَطْمَعْ فِیکُمْ مَنْ لَیْسَ مِثْلَکُمْ، وَ لَمْ یَقْوَ مَنْ قَوِیَ عَلَیْکُمْ، لَکِنَّکُمْ تِهْتُمْ مَتَاهَ بَنِی إِسْرَائِیلَ، وَ لَعَمْرِی لَیُضَعَّفَنَّ لَکُمُ التِّیهُ مِنْ بَعْدِی أَضْعَافاً، بِمَا خَلَّفْتُمُ الْحَقَّ وَرَاءَ ظُهُورِکُمْ، وَ قَطَعْتُمُ الْأَدْنَی وَ وَصَلْتُمُ الْأَبْعَد..."}}</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص ۱۳۲.</ref>.


==[[وحدت امت]]==
==[[وحدت امت]]==
*[[وحدت]] و [[حفظ وحدت امت اسلامی]] از مسئولیت‌های مورد تأکید [[امام]] است. ایشان در بیانی علاقه و [[اشتیاق]] خود را نسبت به این مطلب ابراز می‌دارد: هیچ‌کس ازمندتر از من به گرد آمدن [[امت محمد]] {{صل}} و الفت و [[مهربانی]] آنها با یکدیگر نیست. من در این کار خواستار [[پاداش]] نیکو و بازگشت به [[جایگاه]] نیکو هستم<ref>نهج البلاغه، نامه ۷۸: {{متن حدیث|"لَیْسَ رَجُلٌ فَاعْلَمْ أَحْرَصَ [النَّاسِ‏] عَلَی جَمَاعَةِ أُمَّةِ مُحَمَّدٍ ص وَ أُلْفَتِهَا مِنِّی أَبْتَغِی بِذَلِکَ حُسْنَ الثَّوَابِ وَ کَرَمَ الْمَآبِ"}}</ref>. عمل [[امام]] نیز نشان از اهمیت [[حفظ وحدت]] دارد<ref>[[نهج البلاغه]]، [[خطبه ۵ نهج البلاغه|خطبه ۵]]</ref>. از منظر [[امام]]، [[حفظ وحدت]] و به‌تبع آن حفظ یک‌پارچگی [[امت اسلام]] در سایه تبعیّت از [[رهبری دینی]] میسر است و سامان کارها نیز در سایه این [[پیروی]] ممکن. [[امام]] {{ع}} [[پیروی از امام]] و [[وفاداری]] بر [[بیعت]]، خیرخواهی و فرمان‌بری را جزو حقوقی که [[امام]] بر گردن [[مردم]] دارد، برمی‌شمارد<ref>نهج البلاغه، خطبه ۳۴</ref>. از جمله عواملی که [[امت اسلام]] را به [[تفرقه]] و جدایی می‌افکند، بروز فتنه‌هاست که بیشتر به‌دست [[ستمگران]] در میان [[امت اسلام]] روی می‌دهد. این فتنه‌ها از مواردی است که [[امام]] نسبت به آنها هشدار می‌دهد. فتنه‌ها [[امت اسلام]] را دچار تشتّت و [[تفرقه]] و [[انسجام]] اسلامی را خدشه‌دار می‌کنند<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۵۱</ref>. از این‌رو [[امام]] سفارش می‌کند که [[مردم]] در هنگام بروز [[فتنه]] باید همانند بچه شتر دوساله باشند که نه پشتی برای سواری دادن دارد و نه شیری برای دوشیدن<ref>نهج البلاغه، حکمت  ۱</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص ۱۳۲- ۱۳۳.</ref>.
* [[وحدت]] و [[حفظ وحدت امت اسلامی]] از مسئولیت‌های مورد تأکید [[امام]] است. ایشان در بیانی علاقه و [[اشتیاق]] خود را نسبت به این مطلب ابراز می‌دارد: هیچ‌کس ازمندتر از من به گرد آمدن [[امت محمد]] {{صل}} و الفت و [[مهربانی]] آنها با یکدیگر نیست. من در این کار خواستار [[پاداش]] نیکو و بازگشت به [[جایگاه]] نیکو هستم<ref>نهج البلاغه، نامه ۷۸: {{متن حدیث|"لَیْسَ رَجُلٌ فَاعْلَمْ أَحْرَصَ [النَّاسِ‏] عَلَی جَمَاعَةِ أُمَّةِ مُحَمَّدٍ ص وَ أُلْفَتِهَا مِنِّی أَبْتَغِی بِذَلِکَ حُسْنَ الثَّوَابِ وَ کَرَمَ الْمَآبِ"}}</ref>. عمل [[امام]] نیز نشان از اهمیت [[حفظ وحدت]] دارد<ref>[[نهج البلاغه]]، [[خطبه ۵ نهج البلاغه|خطبه ۵]]</ref>. از منظر [[امام]]، [[حفظ وحدت]] و به‌تبع آن حفظ یک‌پارچگی [[امت اسلام]] در سایه تبعیّت از [[رهبری دینی]] میسر است و سامان کارها نیز در سایه این [[پیروی]] ممکن. [[امام]] {{ع}} [[پیروی از امام]] و [[وفاداری]] بر [[بیعت]]، خیرخواهی و فرمان‌بری را جزو حقوقی که [[امام]] بر گردن [[مردم]] دارد، برمی‌شمارد<ref>نهج البلاغه، خطبه ۳۴</ref>. از جمله عواملی که [[امت اسلام]] را به [[تفرقه]] و جدایی می‌افکند، بروز فتنه‌هاست که بیشتر به‌دست [[ستمگران]] در میان [[امت اسلام]] روی می‌دهد. این فتنه‌ها از مواردی است که [[امام]] نسبت به آنها هشدار می‌دهد. فتنه‌ها [[امت اسلام]] را دچار تشتّت و [[تفرقه]] و [[انسجام]] اسلامی را خدشه‌دار می‌کنند<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۵۱</ref>. از این‌رو [[امام]] سفارش می‌کند که [[مردم]] در هنگام بروز [[فتنه]] باید همانند بچه شتر دوساله باشند که نه پشتی برای سواری دادن دارد و نه شیری برای دوشیدن<ref>نهج البلاغه، حکمت  ۱</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص ۱۳۲- ۱۳۳.</ref>.


==[[صبر]] و [[استقامت]] [[امت]]==
==[[صبر]] و [[استقامت]] [[امت]]==
*[[امام]] {{ع}} در شرح وقایع و علل پیروزی‌های [[مسلمانان]] [[صدر اسلام]]، [[شکیبایی]] و [[استقامت]] در برابر سختی‌ها و [[تحمل]] مشقّت‌های [[مبارزه]] در [[راه خدا]] را از عوامل [[پیروزی]] [[امت]] [[مسلمان]] برمی‌شمرد: و [[مؤمنان]] در پیکارشان [[شکیبایی]] و [[پایداری]] ورزیدند و بر [[خدا]] هم منت نگذاردند و [[فدا]] کردن [[جان]] خویش در [[راه خدا]] را کاری بزرگ نپنداشتند، تا آن‌گاه که [[قضای الهی]] به پایان گرفتن ایام محنت موافق افتاد و از روی [[بصیرت]]، [[شمشیر]] زدند و به [[فرمان]] اندرزدهنده خود، به پروردگارشان [[تقرب]] جستند. در این هنگام، [[خدا]] [[جان]] [[پیامبر]] خود {{صل}} را بستاند<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۵۰: {{متن حدیث|"وَ اسْتَرَاحَ قَوْمٌ إِلَی الْفِتَنِ وَ [اشْتَالُوا] أَشَالُوا عَنْ لَقَاحِ حَرْبِهِمْ لَمْ یَمُنُّوا عَلَی اللَّهِ بِالصَّبْرِ وَ لَمْ یَسْتَعْظِمُوا بَذْلَ أَنْفُسِهِمْ فِی الْحَقِّ حَتَّی إِذَا وَافَقَ وَارِدُ الْقَضَاءِ انْقِطَاعَ مُدَّةِ الْبَلَاءِ حَمَلُوا بَصَائِرَهُمْ عَلَی أَسْیَافِهِمْ وَ دَانُوا لِرَبِّهِمْ بِأَمْرِ وَاعِظِهِمْ حَتَّی إِذَا قَبَضَ اللَّهُ رَسُولَهُ"}}</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص ۱۳۳.</ref>.
* [[امام]] {{ع}} در شرح وقایع و علل پیروزی‌های [[مسلمانان]] [[صدر اسلام]]، [[شکیبایی]] و [[استقامت]] در برابر سختی‌ها و [[تحمل]] مشقّت‌های [[مبارزه]] در [[راه خدا]] را از عوامل [[پیروزی]] [[امت]] [[مسلمان]] برمی‌شمرد: و [[مؤمنان]] در پیکارشان [[شکیبایی]] و [[پایداری]] ورزیدند و بر [[خدا]] هم منت نگذاردند و [[فدا]] کردن [[جان]] خویش در [[راه خدا]] را کاری بزرگ نپنداشتند، تا آن‌گاه که [[قضای الهی]] به پایان گرفتن ایام محنت موافق افتاد و از روی [[بصیرت]]، [[شمشیر]] زدند و به [[فرمان]] اندرزدهنده خود، به پروردگارشان [[تقرب]] جستند. در این هنگام، [[خدا]] [[جان]] [[پیامبر]] خود {{صل}} را بستاند<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۵۰: {{متن حدیث|"وَ اسْتَرَاحَ قَوْمٌ إِلَی الْفِتَنِ وَ [اشْتَالُوا] أَشَالُوا عَنْ لَقَاحِ حَرْبِهِمْ لَمْ یَمُنُّوا عَلَی اللَّهِ بِالصَّبْرِ وَ لَمْ یَسْتَعْظِمُوا بَذْلَ أَنْفُسِهِمْ فِی الْحَقِّ حَتَّی إِذَا وَافَقَ وَارِدُ الْقَضَاءِ انْقِطَاعَ مُدَّةِ الْبَلَاءِ حَمَلُوا بَصَائِرَهُمْ عَلَی أَسْیَافِهِمْ وَ دَانُوا لِرَبِّهِمْ بِأَمْرِ وَاعِظِهِمْ حَتَّی إِذَا قَبَضَ اللَّهُ رَسُولَهُ"}}</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص ۱۳۳.</ref>.


==[[بصیرت]]==
==[[بصیرت]]==
خط ۲۷: خط ۲۷:
*بر اساس سفارش [[قرآن]] و [[روایات]] به حفظ [[اعتدال]] و پرهیز از گرایش به احزاب [[چپ و راست]]، راه [[حق]] و [[اعتدال]] راه [[پیامبر اکرم]] {{صل}} است<ref>خطبه‌های ۱۶ و ۱۵۰</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 134.</ref>.
*بر اساس سفارش [[قرآن]] و [[روایات]] به حفظ [[اعتدال]] و پرهیز از گرایش به احزاب [[چپ و راست]]، راه [[حق]] و [[اعتدال]] راه [[پیامبر اکرم]] {{صل}} است<ref>خطبه‌های ۱۶ و ۱۵۰</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 134.</ref>.
==[[جهاد]] و [[تدبر]]==
==[[جهاد]] و [[تدبر]]==
*[[امام]] {{ع}} [[امت اسلام]] را به [[عاقبت اندیشی]] و [[آینده‌نگری]] فراخوانده و آن را محملی برای جلوگیری از [[انحراف]] و [[انحطاط]] آنها و حرکتشان در مسیر صحیح می‌داند. هم‌چنین [[جهاد]] را دری از درهای [[بهشت]] و وسیله‌ای برای حفظ [[عزت]] و شکوه [[امت اسلام]] برمی‌شمرد. از این‌رو به گاه [[فرمان]] [[جهاد]]، [[مردم]] با [[دل]] و دست و زبان به‌پا خیزند و [[عزت]] و کیان خود را پاس بدارند<ref>نهج البلاغه، خطبه ۲۷</ref>. [[امت اسلام]] یک‌پارچه در برابر [[باطل]] به صف ایستند و بر [[باطل]] [[خشم]] گیرند، زیرا هر که برای [[خدا]] پیکان [[خشم]] را در برابر [[باطل]] قرار دهد، [[خداوند]] او را بر [[باطل]]، هرقدر هم سخت باشد، پیروز گرداند. [[امام]] {{ع}} فرمود: هر که سرنیزه [[خشم]] خود را به‌خاطر [[خدا]] تیز کند، در نابود کردن سخت‌ترین باطل‌ها توانا بود<ref>نهج البلاغه، حکمت ١٧٤: {{متن حدیث|"مَنْ أَحَدَّ سِنَانَ الْغَضَبِ لِلَّهِ قَوِیَ عَلَی قَتْلِ أَشِدَّاءِ الْبَاطِلِ"}}</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 134- 135.</ref>.
* [[امام]] {{ع}} [[امت اسلام]] را به [[عاقبت اندیشی]] و [[آینده‌نگری]] فراخوانده و آن را محملی برای جلوگیری از [[انحراف]] و [[انحطاط]] آنها و حرکتشان در مسیر صحیح می‌داند. هم‌چنین [[جهاد]] را دری از درهای [[بهشت]] و وسیله‌ای برای حفظ [[عزت]] و شکوه [[امت اسلام]] برمی‌شمرد. از این‌رو به گاه [[فرمان]] [[جهاد]]، [[مردم]] با [[دل]] و دست و زبان به‌پا خیزند و [[عزت]] و کیان خود را پاس بدارند<ref>نهج البلاغه، خطبه ۲۷</ref>. [[امت اسلام]] یک‌پارچه در برابر [[باطل]] به صف ایستند و بر [[باطل]] [[خشم]] گیرند، زیرا هر که برای [[خدا]] پیکان [[خشم]] را در برابر [[باطل]] قرار دهد، [[خداوند]] او را بر [[باطل]]، هرقدر هم سخت باشد، پیروز گرداند. [[امام]] {{ع}} فرمود: هر که سرنیزه [[خشم]] خود را به‌خاطر [[خدا]] تیز کند، در نابود کردن سخت‌ترین باطل‌ها توانا بود<ref>نهج البلاغه، حکمت ١٧٤: {{متن حدیث|"مَنْ أَحَدَّ سِنَانَ الْغَضَبِ لِلَّهِ قَوِیَ عَلَی قَتْلِ أَشِدَّاءِ الْبَاطِلِ"}}</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 134- 135.</ref>.


== منابع ==
== منابع ==
۱۱۸٬۲۸۱

ویرایش