اثبات عصمت امام در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۷: خط ۷:
}}
}}
==مقدمه==
==مقدمه==
عصمت به معنای مصونیت امامان معصوم از اقسام [[گناهان]]، خطا و نسیان و... را می‌توان از دلالت برخی آیات استفاده نمود.<ref>فرقانی، محمدهادی، عباس زاده جهرمی، محمد، مقاله: خوانش انتقادی انگاره عالمان غیر شیعی از عصمت انبیا با تطبیق بر نصوص قرآن کریم، دوفصلنامه شبهه پژوهی مطالعات قرآنی، شماره2، ص 284-276.</ref> این آیات به دو بخش کلی قابل تقسیم هستند:
عصمت به معنای مصونیت امامان معصوم از اقسام [[گناهان]]، خطا و نسیان و... را می‌توان از دلالت برخی آیات استفاده نمود<ref>[[محمد هادی فرقانی|فرقانی، محمد هادی]] و [[محمد عباس‌زاده جهرمی|عباس‌زاده جهرمی، محمد]]، [[خوانش انتقادی انگاره عالمان غیرشیعی از عصمت انبیا با تطبیق بر نصوص قرآن کریم (مقاله)|خوانش انتقادی انگاره عالمان غیرشیعی از عصمت انبیا با تطبیق بر نصوص قرآن کریم]]، دوفصلنامه شبهه پژوهی مطالعات قرآنی، شماره2، ص 284-276.</ref>. این آیات به دو بخش کلی قابل تقسیم هستند:
 
== ادله خاص عصمت رسول خدا  ==
== ادله خاص عصمت رسول خدا  ==
مراد از این بخش، آیاتی است که به نوعی دلالت بر [[عصمت]] [[پیامبراکرم]] می‌‌کنند.  
مراد از این بخش، آیاتی است که به نوعی دلالت بر [[عصمت]] [[پیامبراکرم]] می‌‌کنند. این آیات را می‌توان در چهار دسته کلی زیر خلاصه نمود.
این آیات را می‌توان در چهار دسته کلی زیر خلاصه نمود.


=== آیاتی که خبر از دوری آن [[حضرت]] از [[گمراهی]] و [[هوای نفس]] می‌دهند ===
=== آیاتی که خبر از دوری آن [[حضرت]] از [[گمراهی]] و [[هوای نفس]] می‌دهند ===
به عنوان نمونه [[قرآن کریم]] ضمن بیان [[اوصاف پیامبر]] و [[نفی]] هر گونه گمراهی از آن حضرت، سخنان و گفته‌های [[پیامبراکرم]] را مستند به [[وحی الهی]] دانسته و می‌فرماید: {{متن قرآن|وَالنَّجْمِ إِذَا هَوَی* مَا ضَلَّ صَاحِبُکُمْ وَمَا غَوَی* وَمَا یَنطِقُ عَنِ الْهَوَی* إِنْ هُوَ إِلاَّ وَحْیٌ یُوحَی}}<ref>«[[سوگند]] به اختر [[قرآن]] چون فرود می‌‌‏آید. [که] [[یار]] شما نه [[گمراه]] شده و نه در [[نادانی]] مانده. و از سر [[هوس]] سخن نمی‏ گوید. این سخن به جز وحیی که [[وحی]] می‌‌‏شود نیست.»سوره نجم، آیات 1 تا 4.</ref>. برخی [[مفسران]] معاصر معتقدند، از [[آیه]] {{متن قرآن|وَمَا یَنطِقُ عَنِ الْهَوَی}}<ref>«و از سر [[هوس]] سخن نمی‏ گوید»سوره نجم، آیه 3.</ref>. چنین استفاده می‌شود که [[رفتار]] و [[سیره پیامبر]] علاوه بر گفتار آن جناب، هیچگاه بدون [[اذن]] [[وحی]] نبوده است و اگر هم فرضا چنین معنای فراگیری را نتوانیم از این آیه [[استنباط]] کنیم از [[آیات]] دیگری<ref>{{متن قرآن|قُل لاَّ أَقُولُ لَکُمْ عِندِی خَزَائِنُ اللَّهِ وَلا أَعْلَمُ الْغَیْبَ وَلا أَقُولُ لَکُمْ إِنِّی مَلَکٌ إِنْ أَتَّبِعُ إِلاَّ مَا یُوحَی إِلَیَّ قُلْ هَلْ یَسْتَوِی الأَعْمَی وَالْبَصِیرُ أَفَلاَ تَتَفَکَّرُونَ}}«بگو به شما نمی‏ گویم گنجینه ‏های [[خدا]] نزد من است و [[غیب]] نیز نمی‏ دانم و به شما نمی‏ گویم که من فرشته‏ ام جز آنچه را که به سوی من [[وحی]] می‌‌‏شود [[پیروی]] نمی‌‏کنم بگو آیا [[نابینا]] و [[بینا]] یکسان است آیا [[تفکر]] نمی‌‏کنید» سوره انعام، آیه 50.</ref>. چنین چیزی استظهار می‌شود. <ref>ر.ک: [[جوادی آملی]]، عبدالله، [[تفسیر موضوعی]] [[قرآن]]، [[سیره رسول اکرم]] در قرآن، ج8، ص32.</ref>.
به عنوان نمونه [[قرآن کریم]] ضمن بیان [[اوصاف پیامبر]] و [[نفی]] هر گونه گمراهی از آن حضرت، سخنان و گفته‌های [[پیامبراکرم]] را مستند به [[وحی الهی]] دانسته و می‌فرماید: {{متن قرآن|وَالنَّجْمِ إِذَا هَوَی* مَا ضَلَّ صَاحِبُکُمْ وَمَا غَوَی* وَمَا یَنطِقُ عَنِ الْهَوَی* إِنْ هُوَ إِلاَّ وَحْیٌ یُوحَی}}<ref>«[[سوگند]] به اختر [[قرآن]] چون فرود می‌‌‏آید. [که] [[یار]] شما نه [[گمراه]] شده و نه در [[نادانی]] مانده. و از سر [[هوس]] سخن نمی‏ گوید. این سخن به جز وحیی که [[وحی]] می‌‌‏شود نیست.»سوره نجم، آیات 1 تا 4.</ref>. برخی [[مفسران]] معاصر معتقدند، از [[آیه]] {{متن قرآن|وَمَا یَنطِقُ عَنِ الْهَوَی}}<ref>«و از سر [[هوس]] سخن نمی‏ گوید»سوره نجم، آیه 3.</ref>. چنین استفاده می‌شود که [[رفتار]] و [[سیره پیامبر]] علاوه بر گفتار آن جناب، هیچگاه بدون [[اذن]] [[وحی]] نبوده است و اگر هم فرضا چنین معنای فراگیری را نتوانیم از این آیه [[استنباط]] کنیم از [[آیات]] دیگری<ref>{{متن قرآن|قُل لاَّ أَقُولُ لَکُمْ عِندِی خَزَائِنُ اللَّهِ وَلا أَعْلَمُ الْغَیْبَ وَلا أَقُولُ لَکُمْ إِنِّی مَلَکٌ إِنْ أَتَّبِعُ إِلاَّ مَا یُوحَی إِلَیَّ قُلْ هَلْ یَسْتَوِی الأَعْمَی وَالْبَصِیرُ أَفَلاَ تَتَفَکَّرُونَ}}«بگو به شما نمی‏ گویم گنجینه ‏های [[خدا]] نزد من است و [[غیب]] نیز نمی‏ دانم و به شما نمی‏ گویم که من فرشته‏ ام جز آنچه را که به سوی من [[وحی]] می‌‌‏شود [[پیروی]] نمی‌‏کنم بگو آیا [[نابینا]] و [[بینا]] یکسان است آیا [[تفکر]] نمی‌‏کنید» سوره انعام، آیه 50.</ref>. چنین چیزی استظهار می‌شود. <ref>ر.ک: [[عبدالله جوادی آملی|جوادی آملی، عبدالله]]، [[تفسیر موضوعی قرآن (کتاب)| تفسیر موضوعی قرآن]]، سیره رسول اکرم در قرآن، ج8، ص32.</ref>.


=== آیاتی که امر به [[اطاعت]] مطلق از آن [[حضرت]] می‌کنند ===
=== آیاتی که امر به [[اطاعت]] مطلق از آن [[حضرت]] می‌کنند ===
[[قرآن کریم]] در آیه‌ای به طور مطلق به اطاعت از [[فرامین]] [[پیامبراکرم]] صلی [[الله]] علیه و آله، [[امر]] کرده است.{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ أَطِيعُواْ اللَّهَ وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَأُولِي الأَمْرِ مِنكُمْ فَإِن تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ...}}<ref>«اى كسانى كه ايمان آورده‏ ايد خدا را اطاعت كنيد و پيامبر و اولياى امر خود را [نيز] اطاعت كنيد پس هر گاه در امرى [دينى] اختلاف نظر يافتيد اگر به خدا و روز بازپسين ايمان داريد آن را به [كتاب] خدا و [سنت] پيامبر [او] عرضه بداريد...» سوره نساء، آیه 59.</ref>. و مثل {{متن قرآن|قُلْ أَطِيعُواْ اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَإِن تَوَلَّوْا فَإِنَّ اللَّهَ لاَ يُحِبُّ الْكَافِرِينَ}}<ref>«بگو خدا و پيامبر [او] را اطاعت كنيد پس اگر رويگردان شدند قطعا خداوند كافران را دوست ندارد.» سوره آل عمران، آیه 32.</ref>. [[بدیهی]] است که [[مقام]] آمریت مطلق مستلزم [[عصمت]] است و الا منجر به تناقض خواهد شد. این معنا از [[آیات]] دیگری که به [[وجوب اطاعت]] مطلق از [[اوامر و نواهی]] [[رسول خدا]] امر فرموده نیز قابل استفاده است.{{متن قرآن|وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانتَهُوا}}<ref>«و آنچه را [پیامبر اکرم] فرستاده [او] به شما داد آن را بگيريد و از آنچه شما را باز داشت بازايستيد.» سوره حشر، آیه 7.</ref>.  
[[قرآن کریم]] در آیه‌ای به طور مطلق به اطاعت از [[فرامین]] [[پیامبراکرم]] صلی [[الله]] علیه و آله، [[امر]] کرده است.{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ أَطِيعُواْ اللَّهَ وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَأُولِي الأَمْرِ مِنكُمْ فَإِن تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ...}}<ref>«اى كسانى كه ايمان آورده‏ ايد خدا را اطاعت كنيد و پيامبر و اولياى امر خود را [نيز] اطاعت كنيد پس هر گاه در امرى [دينى] اختلاف نظر يافتيد اگر به خدا و روز بازپسين ايمان داريد آن را به [كتاب] خدا و [سنت] پيامبر [او] عرضه بداريد...» سوره نساء، آیه 59.</ref> و مثل {{متن قرآن|قُلْ أَطِيعُواْ اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَإِن تَوَلَّوْا فَإِنَّ اللَّهَ لاَ يُحِبُّ الْكَافِرِينَ}}<ref>«بگو خدا و پيامبر [او] را اطاعت كنيد پس اگر رويگردان شدند قطعا خداوند كافران را دوست ندارد.» سوره آل عمران، آیه 32.</ref>. [[بدیهی]] است که [[مقام]] آمریت مطلق مستلزم [[عصمت]] است و الا منجر به تناقض خواهد شد. این معنا از [[آیات]] دیگری که به [[وجوب اطاعت]] مطلق از [[اوامر و نواهی]] [[رسول خدا]] امر فرموده نیز قابل استفاده است: {{متن قرآن|وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانتَهُوا}}<ref>«و آنچه را [پیامبر اکرم] فرستاده [او] به شما داد آن را بگيريد و از آنچه شما را باز داشت بازايستيد.» سوره حشر، آیه 7.</ref>.
=== آیاتی که آن [[حضرت]] را [[اسوه حسنه]] معرفی می‌کنند ===
 
مصونیت [[پیامبر اکرم]] را می‌توان از آیه‌ای که از رآن [[حضرت]] به عنوان اسوه‌ای [[نیکو]] یاد کرده نیز استفاده نمود. آنجا که می‌فرماید: {{متن قرآن|لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِّمَن كَانَ يَرْجُو اللَّهَ وَالْيَوْمَ الآخِرَ وَذَكَرَ اللَّهَ كَثِيرًا}}<ref>«قطعا براى شما در [اقتدا به] رسول خدا سرمشقى نيكوست براى آن كس كه به خدا و روز بازپسين اميد دارد و خدا را فراوان ياد مى ‏كند.» سوره احزاب، آیه 21.</ref>. واژه «[[اسوه]]» در کتب لغت به معنای «قُدوه» است. [[قدوه]] نیز در مورد کسی به کار می‌رود که به او [[اقتدا]] می‌شود. <ref>فیومی مقری، [[احمد بن محمد]]، المصباح المنیر، ص ۴۹۴.</ref>. کیفیت [[استدلال]] به این [[آیه]] چنین است که [[خدای متعال]]، [[پیامبراکرم]] را به صورت مطلق و بدون هیچ قید و شرطی به عنوان [[الگو]] و [[سرمشق]] دیگران معرفی کرده است. با [[عنایت]] به معنای لغوی اسوه، این آیه در شمار آیاتی قرار می‌گیرد که به نحو مطلق به اقتدا و [[اطاعت از رسول خدا]] [[امر]] کرده‌اند و چنانچه گذشت، امر مطلق به [[اطاعت]] از شخصی مساوی با [[عصمت]] اوست؛ چراکه در غیر این صورت هرگز امر به اقتدا به غیر [[معصوم]] و اسوه قرار دادن او تعلق نگرفته و این مسأله به تناقض خواهد انجامید.<ref>فرقانی، محمدهادی، عباس زاده جهرمی، محمد، مقاله: خوانش انتقادی انگاره عالمان غیر شیعی از عصمت انبیا با تطبیق بر نصوص قرآن کریم، دوفصلنامه شبهه پژوهی مطالعات قرآنی، شماره2، ص 284-276.</ref>.
=== آیاتی که آن پیامبر را [[اسوه حسنه]] معرفی می‌کنند ===
مصونیت [[پیامبر اکرم]] را می‌توان از آیه‌ای که آن حضرت را به عنوان اسوه‌ای [[نیکو]] یاد کرده نیز استفاده نمود. آنجا که می‌فرماید: {{متن قرآن|لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِّمَن كَانَ يَرْجُو اللَّهَ وَالْيَوْمَ الآخِرَ وَذَكَرَ اللَّهَ كَثِيرًا}}<ref>«قطعا براى شما در [اقتدا به] رسول خدا سرمشقى نيكوست براى آن كس كه به خدا و روز بازپسين اميد دارد و خدا را فراوان ياد مى ‏كند.» سوره احزاب، آیه 21.</ref>. واژه «[[اسوه]]» در کتب لغت به معنای «قُدوه» است. [[قدوه]] نیز در مورد کسی به کار می‌رود که به او [[اقتدا]] می‌شود. <ref>فیومی مقری، [[احمد بن محمد]]، المصباح المنیر، ص ۴۹۴.</ref>. کیفیت [[استدلال]] به این [[آیه]] چنین است که [[خدای متعال]]، [[پیامبراکرم]] را به صورت مطلق و بدون هیچ قید و شرطی به عنوان [[الگو]] و [[سرمشق]] دیگران معرفی کرده است. با [[عنایت]] به معنای لغوی اسوه، این آیه در شمار آیاتی قرار می‌گیرد که به نحو مطلق به اقتدا و [[اطاعت از رسول خدا]] [[امر]] کرده‌اند و چنانچه گذشت، امر مطلق به [[اطاعت]] از شخصی مساوی با [[عصمت]] اوست؛ چراکه در غیر این صورت هرگز امر به اقتدا به غیر [[معصوم]] و اسوه قرار دادن او تعلق نگرفته و این مسأله به تناقض خواهد انجامید<ref>[[محمد هادی فرقانی|فرقانی، محمد هادی]] و [[محمد عباس‌زاده جهرمی|عباس‌زاده جهرمی، محمد]]، [[خوانش انتقادی انگاره عالمان غیرشیعی از عصمت انبیا با تطبیق بر نصوص قرآن کریم (مقاله)|خوانش انتقادی انگاره عالمان غیرشیعی از عصمت انبیا با تطبیق بر نصوص قرآن کریم]]، ص 284-276.</ref>.


=== آیاتی که بر عدم صدور [[فراموشی]] آن حضرت تاکید می‌کنند. ===
=== آیاتی که بر عدم صدور [[فراموشی]] آن حضرت تاکید می‌کنند. ===
خط ۲۷: خط ۲۸:


== ادله عام عصمت پیامبر و امامان ==
== ادله عام عصمت پیامبر و امامان ==
مراد از این بخش آیاتی است که دلالت بر [[عصمت رسول خدا]] و اوصیای ایشان دارند.
مراد از این بخش آیاتی است که دلالت بر [[عصمت رسول خدا]] و اوصیای ایشان دارند. از [[آیات]] این دسته نه تنها [[عصمت رسول خدا]] به دست می‌آید بلکه [[عصمت]] [[جانشینان]] و اوصیای آن [[حضرت]] که همان [[امامان معصوم]] هستند نیز قابل استفاده است. در این بخش اهم آیاتی را که مرتبط با عصمت ایشان است بررسی می‌نماییم.
از [[آیات]] این دسته نه تنها [[عصمت رسول خدا]] به دست می‌آید بلکه [[عصمت]] [[جانشینان]] و اوصیای آن [[حضرت]] که همان [[امامان معصوم]] هستند نیز قابل استفاده است. در این بخش اهم آیاتی را که مرتبط با عصمت ایشان است بررسی می‌نماییم.


=== [[آیه ابتلا]] ===
=== [[آیه ابتلا]] ===
خط ۷۳: خط ۷۳:


=== [[آیه اولی الامر]] ===
=== [[آیه اولی الامر]] ===
آیه {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ أَطِيعُواْ اللَّهَ وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَأُولِي الأَمْرِ مِنكُمْ فَإِن تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلاً}}<ref>ای کسانی که ایمان آورده‏اید، اطاعت کنید خدا را و اطاعت کنید از پیامبر خدا و صاحبان امر را، پس هرگاه در چیزی اختلاف گردید آن را به خدا و پیامبر ارجاع دهید، اگر ایمان به خدا و روز رستاخیز دارید، این برای شما بهتر و عاقبت و پایانش نیکوتر است. سوره نساء، آیه۵۹.</ref> "آیه اولی الامر" نام دارد؛ زیرا [[مؤمنان]] را به [[اطاعت از خدا]]، [[پیامبر]]{{صل}} و [[اولی‌الأمر]] [[فرمان]] داده‌ است<ref> [[علی خراسانی|خراسانی، علی]]، [[آیات نام‌دار (مقاله)|آیات نام‌دار]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم ج۱]].</ref>.
آیه {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ أَطِيعُواْ اللَّهَ وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَأُولِي الأَمْرِ مِنكُمْ فَإِن تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلاً}}<ref>ای کسانی که ایمان آورده‏اید، اطاعت کنید خدا را و اطاعت کنید از پیامبر خدا و صاحبان امر را، پس هرگاه در چیزی اختلاف گردید آن را به خدا و پیامبر ارجاع دهید، اگر ایمان به خدا و روز رستاخیز دارید، این برای شما بهتر و عاقبت و پایانش نیکوتر است. سوره نساء، آیه۵۹.</ref> "آیه اولی الامر" نام دارد؛ زیرا [[مؤمنان]] را به [[اطاعت از خدا]]، [[پیامبر]]{{صل}} و [[اولی‌الأمر]] [[فرمان]] داده‌ است<ref>[[علی خراسانی|خراسانی، علی]]، [[آیات نام‌دار (مقاله)|آیات نام‌دار]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم ج۱]]؛ [[حسن علی‌پور وحید|علی‌پور وحید، حسن]]، [[مکتب در فرآیند نواندیشی (کتاب)|مکتب در فرآیند نواندیشی]]، ص ۴۱.</ref>.


==== کیفیت استدلال ====
==== کیفیت استدلال ====
خط ۱۱۳: خط ۱۱۳:
'''توضیح مقدمه دوم:''' الف و لام در {{متن قرآن|الرِّجْسَ}} جنس است و همه [[پلیدی‌ها]] و زشتی‌های ظاهری و [[باطنی]] را در بر می‌گیرد؛ از این‌رو، معنای [[آیه]] این است که [[خدا]] می‌خواهد، همه پلیدی‌ها و هیئت‌های خبیثه و [[رذیله]] را از نفس شما ببرد؛ هیئت‌هایی که [[اعتقاد]] [[حق]] و عمل حق را از [[انسان]] می‌گیرد و چنین ازاله‌ای با [[عصمت الهی]] منطبق می‌شود<ref>المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۶، ص۳۱۲.</ref>.
'''توضیح مقدمه دوم:''' الف و لام در {{متن قرآن|الرِّجْسَ}} جنس است و همه [[پلیدی‌ها]] و زشتی‌های ظاهری و [[باطنی]] را در بر می‌گیرد؛ از این‌رو، معنای [[آیه]] این است که [[خدا]] می‌خواهد، همه پلیدی‌ها و هیئت‌های خبیثه و [[رذیله]] را از نفس شما ببرد؛ هیئت‌هایی که [[اعتقاد]] [[حق]] و عمل حق را از [[انسان]] می‌گیرد و چنین ازاله‌ای با [[عصمت الهی]] منطبق می‌شود<ref>المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۶، ص۳۱۲.</ref>.


'''توضیح مقدمه سوم:''' [[مفسِّر]] و [[مبیِّن]] رسمی‌ [[وحی الهی]]، [[پیامبر]]{{صل}} است: {{متن قرآن|أَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ}}<ref>«و بر تو قرآن  را فرو فرستادیم تا برای مردم آنچه را که به سوی آنان فرو فرستاده‌اند روشن گردانی» سوره نحل، آیه ۴۴.</ref>، پس تبیین [[آیه تطهیر]] و تعیین مصادیق آن، بر عهده ایشان است و این [[مأموریت]] ویژه [[الهی]] را از راه‌های گوناگون به انجام رسانده‌اند. [[پیامبر اکرم]]{{صل}} در موارد متعددی: مصادیق آیه تطهیر را به خود، علی، [[فاطمه]]، حسن و حسین{{عم}} معرّفی نموده‌اند<ref>ابوسعید خدری از رسول خدا{{صل}} نقل کرده است: {{متن حدیث|نَزَلَتْ هَذِهِ الْآیَةُ فِی خَمْسَةٍ: فِیَّ وَ فِی عَلِیٍّ وَ فَاطِمَةَ، وَ حَسَنٍ وَ حُسَیْنٍ: {{متن قرآن|إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا}}}}، الدرالمنثور، ج۶، ص۶۰۴؛ جامع البیان، ج۲۲، ص۱۱، ح۲۸۴۹۰. در این [[حدیث]] و مانند آن، مصادیق اهل بیت روشن بیان شده است. آلوسی می‌نویسد: {{عربی|"و أخبار إدخاله علیا و فاطمة و ابنیهما رضی الله تعالی عنهم تحت الکساء و قوله علیه الصلاة والسلام اللّهم هؤلاء أهل بیتی و دعائه لهم و عدم إدخال أم سلمة أکثر من أن تحصی و هی مخصصة لعموم أهل البیت بأی معنی کان البیت فالمراد بهم من شملهم الکساء و لا یدخل فیهم أزواجه"}}. روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، ج۱۱، ص۱۹۵. [[سیوطی]] نیز آورده است: {{عربی|عن أبی الحمراء رضی الله عنه قال حفظت من رسول الله ثمانیة أشهر بالمدینة لیس من مرة یخرج إلی صلاة الغداة الا أتی إلی باب علی رضی الله عنه فوضع یده علی جنبتی الباب ثم قال الصلاة الصلاة}} {{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}} الدر المنثور فی تفسیر المأثور، ج۵، ص۱۹۹. در صحیح مسلم و سنن ترمذی نیز آمده: سعد بن ابی وقاص از پدرش نقل کرده است: هنگامی‌ که آیه: {{متن قرآن|تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَکُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَکُمْ}}. «بیایید تا فرزندان خود و فرزندان شما و زنان خود و زنان شما و خودی‌های خویش و خودی‌های شما را فرا خوانیم» سوره آل عمران، آیه ۶۱. نازل شد، پیامبر، علی، فاطمه، حسن و حسین{{عم}} را فراخواند و آنگاه گفت: خدایا! اینها اهل من‌اند {{متن حدیث|لَمَّا نَزَلَتْ هَذِهِ الْآیَةُ {{متن قرآن|تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ}} دَعَا رَسُولُ اللَّهِ{{صل}} عَلِیّاً وَ فَاطِمَةَ وَ حَسَناً وَ حُسَیْناً{{عم}} فَقَالَ: اللَّهُمَّ هَؤُلَاءِ أَهْلِی‌}}؛ صحیح مسلم، ج۷، ص۱۳۰، ح۶۴۱۴: همچنین در روایت دیگری آمده است: {{متن حدیث|قَالَتْ عَائِشَةُ خَرَجَ النَّبِیُّ{{صل}} غَدَاةً وَعَلَیْهِ مِرْطٌ مُرَحَّلٌ، مِنْ شَعْرٍ أَسْوَدَ، فَجَاءَ الْحَسَنُ بْنُ عَلِیٍّ فَأَدْخَلَهُ ثُمَّ جَاءَ الْحُسَیْنُ فَدَخَلَ مَعَهُ، ثُمَّ جَاءَتْ فَاطِمَةُ فَأَدْخَلَهَا، ثُمَّ جَاءَ عَلِیٌّ فَأَدْخَلَهُ، ثُمَّ قَالَ: {{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}}}}.</ref>.<ref> [[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[درسنامه امام‌شناسی (کتاب)|درسنامه امام‌شناسی]]، ص۴۹-۵۲.</ref>
'''توضیح مقدمه سوم:''' [[مفسِّر]] و [[مبیِّن]] رسمی‌ [[وحی الهی]]، [[پیامبر]]{{صل}} است: {{متن قرآن|أَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ}}<ref>«و بر تو قرآن  را فرو فرستادیم تا برای مردم آنچه را که به سوی آنان فرو فرستاده‌اند روشن گردانی» سوره نحل، آیه ۴۴.</ref>، پس تبیین [[آیه تطهیر]] و تعیین مصادیق آن، بر عهده ایشان است و این [[مأموریت]] ویژه [[الهی]] را از راه‌های گوناگون به انجام رسانده‌اند. [[پیامبر اکرم]]{{صل}} در موارد متعددی: مصادیق آیه تطهیر را به خود، علی، [[فاطمه]]، حسن و حسین{{عم}} معرّفی نموده‌اند<ref>ابوسعید خدری از رسول خدا{{صل}} نقل کرده است: {{متن حدیث|نَزَلَتْ هَذِهِ الْآیَةُ فِی خَمْسَةٍ: فِیَّ وَ فِی عَلِیٍّ وَ فَاطِمَةَ، وَ حَسَنٍ وَ حُسَیْنٍ: {{متن قرآن|إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا}}}}، الدرالمنثور، ج۶، ص۶۰۴؛ جامع البیان، ج۲۲، ص۱۱، ح۲۸۴۹۰. در این [[حدیث]] و مانند آن، مصادیق اهل بیت روشن بیان شده است. آلوسی می‌نویسد: {{عربی|"و أخبار إدخاله علیا و فاطمة و ابنیهما رضی الله تعالی عنهم تحت الکساء و قوله علیه الصلاة والسلام اللّهم هؤلاء أهل بیتی و دعائه لهم و عدم إدخال أم سلمة أکثر من أن تحصی و هی مخصصة لعموم أهل البیت بأی معنی کان البیت فالمراد بهم من شملهم الکساء و لا یدخل فیهم أزواجه"}}. روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، ج۱۱، ص۱۹۵. [[سیوطی]] نیز آورده است: {{عربی|عن أبی الحمراء رضی الله عنه قال حفظت من رسول الله ثمانیة أشهر بالمدینة لیس من مرة یخرج إلی صلاة الغداة الا أتی إلی باب علی رضی الله عنه فوضع یده علی جنبتی الباب ثم قال الصلاة الصلاة}} {{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}} الدر المنثور فی تفسیر المأثور، ج۵، ص۱۹۹. در صحیح مسلم و سنن ترمذی نیز آمده: سعد بن ابی وقاص از پدرش نقل کرده است: هنگامی‌ که آیه: {{متن قرآن|تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَکُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَکُمْ}}. «بیایید تا فرزندان خود و فرزندان شما و زنان خود و زنان شما و خودی‌های خویش و خودی‌های شما را فرا خوانیم» سوره آل عمران، آیه ۶۱. نازل شد، پیامبر، علی، فاطمه، حسن و حسین{{عم}} را فراخواند و آنگاه گفت: خدایا! اینها اهل من‌اند {{متن حدیث|لَمَّا نَزَلَتْ هَذِهِ الْآیَةُ {{متن قرآن|تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ}} دَعَا رَسُولُ اللَّهِ{{صل}} عَلِیّاً وَ فَاطِمَةَ وَ حَسَناً وَ حُسَیْناً{{عم}} فَقَالَ: اللَّهُمَّ هَؤُلَاءِ أَهْلِی‌}}؛ صحیح مسلم، ج۷، ص۱۳۰، ح۶۴۱۴: همچنین در روایت دیگری آمده است: {{متن حدیث|قَالَتْ عَائِشَةُ خَرَجَ النَّبِیُّ{{صل}} غَدَاةً وَعَلَیْهِ مِرْطٌ مُرَحَّلٌ، مِنْ شَعْرٍ أَسْوَدَ، فَجَاءَ الْحَسَنُ بْنُ عَلِیٍّ فَأَدْخَلَهُ ثُمَّ جَاءَ الْحُسَیْنُ فَدَخَلَ مَعَهُ، ثُمَّ جَاءَتْ فَاطِمَةُ فَأَدْخَلَهَا، ثُمَّ جَاءَ عَلِیٌّ فَأَدْخَلَهُ، ثُمَّ قَالَ: {{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}}}}.</ref>.<ref> [[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[درسنامه امام‌شناسی (کتاب)|درسنامه امام‌شناسی]]، ص۴۹-۵۲؛ [[حسن علی‌پور وحید|علی‌پور وحید، حسن]]، [[مکتب در فرآیند نواندیشی (کتاب)|مکتب در فرآیند نواندیشی]]، ص ۴۱.</ref>


با توجه به آنچه گفته شد روشن می‌‌شود [[اراده تکوینی]] [[الهی]] به دور نمودن [[رجس]] و [[ناپاکی]] و هرگونه [[خطا]]، از [[اهل بیت]]{{ع}} تعلق گرفته است. نکتۀ دیگر این است که [[طهارت]] و [[پاکی]] ایشان اختصاص به حالت و [[زمان]] خاصی ندارد؛ بلکه در تمامی حالات از [[عصمت]] برخوردارند.
با توجه به آنچه گفته شد روشن می‌‌شود [[اراده تکوینی]] [[الهی]] به دور نمودن [[رجس]] و [[ناپاکی]] و هرگونه [[خطا]]، از [[اهل بیت]]{{ع}} تعلق گرفته است. نکتۀ دیگر این است که [[طهارت]] و [[پاکی]] ایشان اختصاص به حالت و [[زمان]] خاصی ندارد؛ بلکه در تمامی حالات از [[عصمت]] برخوردارند.
===[[آیه تطهیر]]===
{{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}}<ref>«جز این نیست که خداوند می‌خواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند» سوره احزاب، آیه ۳۳.</ref> به [[صراحت]] هرگونه [[پلیدی]] و [[نقص]] و [[زشتی]] را از [[اهل بیت]] [[نفی]] می‌کند<ref>لطائف غیبیه، ص۳۷۷.</ref>. در جریان [[غصب فدک]] از سوی [[خلیفه اول]] و شاهد‌طلبیدن وی برای [[مالکیت]] [[فدک]]، [[امام علی]]{{ع}} برای [[اثبات عصمت]] و [[طهارت]] [[فاطمه]] به این [[آیه]] استناد کرد<ref>الإحتجاج، ج۱، ص۹۲؛ حق الیقین، ص۱۹۲؛ غایة المرام، ج۳، ص۱۹۹؛ کامل البهائی، ج۲، ص۵.</ref>. «غرض [[حق]] سبحانه از این آیه، اظهار [[عصمت]] و [[استحقاق امامت]] و انحصار این [[عطیه]] است در اهل بیت [[رسالت]] چنان که لفظ {{متن قرآن|إِنَّمَا}} افاده آن می‌کند»<ref>حدیقة الشیعة، ج۱، ص۷۱.</ref>. [[سیوطی]]، عالم بزرگ [[اهل سنت]]، نقل می‌کند که تا هشت ماه پس از [[نزول]] آیه تطهیر، [[پیامبر اکرم]]{{صل}} به هنگام [[نماز]] در برابر درب [[خانه]] [[علی بن ابی طالب]] می‌ایستاد و این آیه را [[تلاوت]] می‌فرمود<ref>الدر المنثور، ج۲، ص۳۱۳.</ref>. آیا [[رسول خدا]] با این [[رفتار]]، مصداق آیه تطهیر و صاحبان عصمت را بیان نکرد؟ سیوطی همچنین [[روایات]] متعدد دیگری نقل می‌کند که آیه تطهیر را مربوط به اهل بیت می‌داند<ref>الدر المنثور، ج۵، ص۱۹۸.</ref>. آیا [[اندیشه]] [[غلو]] و [[تفویض]] در کلمات سیوطی هم [[رسوخ]] کرده است؟
===[[آیه اولی‌الامر]]===
این آیه دلالتی [[قطعی]] بر [[عصمت امام]] دارد: {{متن قرآن|أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ}}<ref>«ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید» سوره نساء، آیه ۵۹.</ref>. این [[آیه اطاعت اولی‌الامر]] را هم‌سنگ با [[اطاعت خدا]] و [[پیامبر]] و مانند آنها بی‌قید و شرط می‌شمارد. از آنجا که [[اطاعت]] [[خداوند متعال]]، مطلقاً [[واجب]] و لازم است، [[اطاعت پیامبر]] و [[اولی‌الامر]] هم به طور مطلق واجب است. لازمه اطاعت اطلاقی و بی‌قید و شرط، عصمت است؛ زیرا اطاعت از [[معصیت]] و شریعت‌شکنی [[باطل]] خواهد بود. دلالت [[آیه]] بر [[عصمت]] [[اولی الامر]] چندان روشن است که برخی از علمای [[اهل سنت]]، همانند [[فخر رازی]] نیز بدان معترفند<ref>التفسیر الکبیر، ج۱۰، ص۱۴۴ به نقل از: مجموعه گفتمان‌های مذاهب اسلامی، ص۱۵۱؛ ترجمه دلایل الصدق، ج۲، ص۱۱.</ref>.
===آیه ابتلا===
آیه {{متن قرآن|وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که پروردگار ابراهیم، او را با کلماتی آزمود و او آنها را به انجام رسانید؛ فرمود: من تو را پیشوای مردم می‌گمارم. (ابراهیم) گفت: و از فرزندانم (چه کس را)؟ فرمود: پیمان من به ستمکاران نمی‌رسد» سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref>[[امامت]] را برای [[اهل]] [[ستم]] و [[معصیت]] منتفی می‌داند و عصمت را پیش‌فرض [[قطعی]] امامت می‌شمارد.<ref>[[حسن علی‌پور وحید|علی‌پور وحید، حسن]]، [[مکتب در فرآیند نواندیشی (کتاب)|مکتب در فرآیند نواندیشی]]، ص ۴۱.</ref>


==پرسش مستقیم==
==پرسش مستقیم==
۱۱۵٬۹۶۳

ویرایش