اسم مستأثر در عرفان اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'منشاء' به 'منشأ'
جز (جایگزینی متن - '\<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(252\,\s252\,\s233\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\'\'\'\[\[(.*)\]\]\'\'\'(.*)\"\'\'\'(.*)\'\'\'\"(.*)\<\/div\> \<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(255\,\s245\,\s227\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\<\/div\> \<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(206\,242\,\s299\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\sn...)
جز (جایگزینی متن - 'منشاء' به 'منشأ')
خط ۴۱: خط ۴۱:
عرفای متأله، اسم اول و باطن و ظاهر و آخر را [[اسماء]] اُوَل نامیده‌اند که عبارتند از: اسمایی که پس از اعتبار، [[مفاتیح الغیب]]، مفتاح بطون و [[شهادت]] می‌گردند. مفاتیح بطون، اسم باطن و اول است و مفاتیح شهادت، اسم ظاهر و آخر است. این [[اسما]] در مرتبه واحدیت اعتبار می‌گردند<ref>دانشنامه قرآن، خرمشاهی، ج۱ و ۲، ص۲۰، ۳۲۱، ۳۴۸ و ۱۴۱۹.</ref>.
عرفای متأله، اسم اول و باطن و ظاهر و آخر را [[اسماء]] اُوَل نامیده‌اند که عبارتند از: اسمایی که پس از اعتبار، [[مفاتیح الغیب]]، مفتاح بطون و [[شهادت]] می‌گردند. مفاتیح بطون، اسم باطن و اول است و مفاتیح شهادت، اسم ظاهر و آخر است. این [[اسما]] در مرتبه واحدیت اعتبار می‌گردند<ref>دانشنامه قرآن، خرمشاهی، ج۱ و ۲، ص۲۰، ۳۲۱، ۳۴۸ و ۱۴۱۹.</ref>.


قیصری می‌گوید: اسما از جهتی منقسم به چهار قسمت می‌شوند که آنها را امّهات اسما می‌گویند و عبارت‌اند از: اول و آخر و ظاهر و باطن که جامع آنها [[الله]] و [[رحمان]] است و هر اسمی، مظهری از ذات [[حق]] است، یا [[مظهر]] ازلیت اوست و یا مظهر [[ابدیت]]، چنان‌که اول، مظهر ازلیت است و آخر، مظهر ابدیت است، [[ظهور]] او از اسم ظاهر و بطون از اسم باطن است<ref>فرهنگ معارف اسلامی، سجادی، ج۱، ص۱۸۷.</ref>. چون منشاء انتزاع این چهار اسم، [[ذات حق تعالی]] است، پس آنها جزو اسم ذات می‌باشند، و از طرفی، چون معنای اول، اولیت به تمام [[کمالات]] بود و معنای باطن، سرّ [[معیت]] وجودی حضور حق تعالی با جهان در [[نهان]] بود، و از طرف دیگر، [[اسم مستأثر]]، منحصر به حق تعالی بود و از دید غیر [[خدا]] نهان بود، به همین خاطر، اسم مستأثر را نیز جزو اسماء ذاتیه شمرده‌اند که تحت [[پوشش]] اول و باطن می‌باشد، پس هم‌آهنگی کامل اسم مستأثر با اسم اول و باطن، در ویژگی‌هایشان معلوم می‌گردد.<ref>[مقاله: اسم مستأثر در ادعيه و اخبار http://emortezaei.blogfa.com/post/25].</ref>.
قیصری می‌گوید: اسما از جهتی منقسم به چهار قسمت می‌شوند که آنها را امّهات اسما می‌گویند و عبارت‌اند از: اول و آخر و ظاهر و باطن که جامع آنها [[الله]] و [[رحمان]] است و هر اسمی، مظهری از ذات [[حق]] است، یا [[مظهر]] ازلیت اوست و یا مظهر [[ابدیت]]، چنان‌که اول، مظهر ازلیت است و آخر، مظهر ابدیت است، [[ظهور]] او از اسم ظاهر و بطون از اسم باطن است<ref>فرهنگ معارف اسلامی، سجادی، ج۱، ص۱۸۷.</ref>. چون منشأ انتزاع این چهار اسم، [[ذات حق تعالی]] است، پس آنها جزو اسم ذات می‌باشند، و از طرفی، چون معنای اول، اولیت به تمام [[کمالات]] بود و معنای باطن، سرّ [[معیت]] وجودی حضور حق تعالی با جهان در [[نهان]] بود، و از طرف دیگر، [[اسم مستأثر]]، منحصر به حق تعالی بود و از دید غیر [[خدا]] نهان بود، به همین خاطر، اسم مستأثر را نیز جزو اسماء ذاتیه شمرده‌اند که تحت [[پوشش]] اول و باطن می‌باشد، پس هم‌آهنگی کامل اسم مستأثر با اسم اول و باطن، در ویژگی‌هایشان معلوم می‌گردد.<ref>[مقاله: اسم مستأثر در ادعيه و اخبار http://emortezaei.blogfa.com/post/25].</ref>.


==دیدگاه [[امام خمینی]] درباره [[اسم مستأثر]]==
==دیدگاه [[امام خمینی]] درباره [[اسم مستأثر]]==
۲۱۸٬۲۲۶

ویرایش